اخبار فناوری برگزیده، منتخب سردبیر و پیشنهاد ویژه سردبیران روکیدا در وب سایت اخبار فناوری روکیدا
اخبار فناوری برگزیده، منتخب سردبیر و پیشنهاد ویژه سردبیران روکیدا در وب سایت اخبار فناوری روکیدا
وگانها و گیاهخواران (وجترینها) تصمیم میگیرند گوشت نخورند. گرچه، وگان بودن سختگیرانهتر است و همچنین شامل دوری از لبنیات، تخممرغ، عسل و هر گونه مواد دیگری میشود که مانند چرم و ابریشم از محصولات حیوانی نتیجه گرفته شدهاند.
روزبهروز به محبوبیت وجترینیسم و وگانیسم افزوده میشود. گرچه برای برخی از افراد درک تفاوتهای بین این دو رژیم غذایی اندکی گیجکننده است، به ویژه این که چندین نوع از گیاهخواری (وجترینیسم) وجود دارد.
در این مقاله قصد داریم به شباهتها و تفاوتهای بین وگانیسم و وجترینیسم بپردازیم. همچنین مزایای آنهای روی سلامت را بررسی خواهیم کرد، این که کدام رژیم غذایی مفیدتر است، کدام برای کاهش وزن بهتر است و چه خطرات وملاحظهنگریها را باید مد نظر قرار داد.
افراد گیاهخوار محصولاتی که حاصل کشتار حیوانات باشد را نمیخورند. طبق اعلام جامعه گیاهخواران، وجترینها افرادی هستند که محصولات اصلی یا فرعی حاصل از کشتار حیوانات را نمیخورند.
افراد گیاهخوار مواد غذایی زیر را مصرف نمیکنند:
گرچه بسیاری از گیاهخواران محصولات فرعی که کشتار حیوانات را در پی نداشتند مصرف میکنند. از جمله آنها میتوان به مواد خوراکی زیر اشاره کرد:
وجترینها معمولا میوهها، سبزیجات، مغزجات، دانهها، غلات و حبوبات و همچنین «جایگزینهای گوشت» که از این غذاها گرفته میشوند را مصرف میکنند.
گیاهخواری معمولا در مقایسه با وگانیسم سختگیری کمتری دارد، بنابراین رژیم غذایی گیاخواری انواع مختلفی دارد از جمله:
وگانیسم یک شکل سختگیرانهتر از گیاهخواری است. وگانها از مصرف یا استفاده هر گونه محصول اصلی و جانبی حیوانی دوری میکنند. جامعه وگان عبارت وگانیسم را به عنوان «یک راه برای زیستن توصیف میکند که تا جای ممکن هدف خودداری از همه نوع استثمار حیوانات و ظلم به آنها برای تهیه غذا، پوشاک یا هر هدف دیگر است.»
وگانها شدیدا از خوردن غذاها و نوشیدنیهایی که شامل مواد زیر باشد خودداری میکنند:
وگانهای دو آتیشه همچنین از این قواعد فراتر از رژیم غذایی خود استفاده میکنند و تلاش خواهند کرد هر جایی امکان آن وجود دارد از محصولاتی که مستقیما یا غیر مستقیما شامل استفاده انسان از حیوانات باشد خودداری کنند. این محصولات میتواند شامل موارد زیر باشد:
بسیاری از گیاهخواران همچنین از بعضی از این اصول در سبک زندگی خود استفاده میکنند، به عنوان مثال خودداری از خرید کالاهای چرم یا محصولاتی که لازمه آن تست روی حیوانات است.
تحقیقات علمی اشاره میکند که رژیمهای غذایی گیاهخواری و وگان ممکن است برای سلامت انسان مزایایی داشته باشند.
در سال ۲۰۱۷ طی یک تحقیق تاثیر رژیمهای غذایی در ۴۹ بزرگسال که وزن بالا یا چاقی بیش از حد داشتند و همچنین افرادی که حداقل یکی از عارضههای زیر را داشتند، بررسی شد:
این محققان به صورت تصادفی دو نوع رژیم غذایی را در اختیار شرکتکنندگان گذاشتند یک رژیم غذایی طبیعی به همراه مراقبت و دیگری یک برنامه غذایی با چربی پایین و مبتنی بر محصولات گیاهی که غذاهای با چربی کامل پایین داشت و شامل شمارش میزان کالری مصرفی و ورزش منظم اجباری نبود.
مداخله همچنین شامل دو جلسه دو ساعته در هر هفته میشد که اعضای شرکتکننده تحت آموزش مسائل آشپزی و اطلاعات مختلف از سوی دکترها قرار میگرفتند.
گروه غیر مداخله در هیچ کدام از این جلسات شرکت نکردند.
پس از ۶ و ۱۲ ماه، شرکتکنندگان در گروه رژیم غذایی به شکل قابل توجهی کاهش شاخص توده بدنی (BMI) را تجربه کردند و سطح کلسترول در مقایسه با گروه مراقبت طبیعی شدیدا کم شده بود.
یک تحقیق مروری سیستماتیک و فرا تحلیل در سال ۲۰۱۷ به مدارکی دست پیدا کرد که نشان میدهد رژیمهای غذایی گیاهی میتوانند به پایین آوردن سطح کلی کلسترول، کلسترول لیپوپروتئین کم چگالی (LDL) و کلسترول لیپوپروتئین چگالی بالا (HDL) کمک کنند. این محققان بررسی نکردند که چطور تغییر سطوح کلسترول روی بروز بیماری قلبی تاثیرگذار بودند.
تحقیق دیگری که سال ۲۰۱۶ انجام شد نشان داد که گیاهخوارانی که در جنوب آسیا و آمریکا زندگی میکنند کمتر در مقایسه با افراد غیر گیاهخوار به چاقی بیش از حد دچار میشوند.
در یک مقاله مروری سال ۲۰۱۹ به شواهدی اشاره شده است دال بر این که رژیمهای غذایی گیاهخواری مزایای قلبی عروقی متعددی برای ورزشکاران استقامتی دارد. از جمله این مزایا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
یک تحقیق سال ۲۰۱۹ حتی بین رژیم غذایی گیاهی سالم و خطر کمتر ابتلا به بیماری کلیوی مزمن یک ارتباط را نشان داد. جالب است بدانید آن دسته از افرادی که یک رژیم گیاهی غیرسالم را با نسبت بالاتر غذاهای شیرین شده با قند و غلات تصفیه شده داشتند، به مراتب بیشتر در معرض خطر بیماری کلیوی مزمن قرار گرفتند.
هر دو رژیم برای سلامت انسان مزایای مشابهی دارند و معمولا افراد را تشویق میکنند بیشتر غذاهای کامل غنی از مواد غذایی و آنتی اکسیدان بخورند.
به سختی میتوان گفت کدام یک از این دو رژیم غذایی سالمتر است چون هر دو مزایا و معایب خاص خود را دارند.
به عنوان مثال، افراد دارای رژیم غذایی lacto-vegetarians برخلاف وگانها کلسیم، فسفر و ویتامین D محصولات لبنی را دریافت میکنند. گرچه، خودداری از مصرف لبنیات و تخم مرغ ممکن است به وگانها کمک کند سطح کلسترول بد بدن خود را پایین نگه دارند.
وگانها همچنین در خطر کمبود اسیدهای چرب الزامی امگا ۳ به ویژه EPA و HDA قرار دارند، حتی اگر منابع گیاهی این مواد غذایی را مصرف کنند.
DHA برای عملکرد مغز و توانایی شناختی و جلوگیری از مهگرفتگی مغز، مشکلات حافظه و مسائل متعدد دیگر الزامی است. وجترینها و پساترینها میتوانند به مراتب سادهتر با مصرف تخم مرغ و رژیم غذایی EPA و DHA را وارد بدن خود کنند.
براساس تحقیقی که در سال ۲۰۱۹ انجام شد، بزرگسالان وگان اهل کشور آرژانتین در مقایسه با افراد گیاهخوار و غیر وجترین بیشتر به یک سبک زندگی مفید وگان پایبند بودند.
از نظر نویسندههای این تحقیق سبک زندگی سالم وگان شرایط زیر را دارد:
گرچه، پیروی از یک رژیم گیاهی تضمینی برای یک سلامت خوب نیست. همچنان این احتمال برای وجترینها و وگانها وجود دارد که سبک زندگی ناسالمی داشته باشند یا رژیم غذایی آنها شامل غذاهای ناسالم یا غذاهای فرآوری میشود.
یک تحقیق مقطعی در سال ۲۰۰۶ که شامل ۲۱۹۶۶ شرکتکننده بود و یک مقاله مروری در سال ۲۰۱۴ در مورد سه مطالعه همگروهی گذشتهنگر روی جامعه ادونتیستهای آمریکایی نشان دادند که وگانها معمولا در مقایسه با وجترینها و کسانی که گوشت مصرف میکنند، BMI پایینتری دارند.
یک توضیح احتمالی برای آن میتواند خودداری وگانها از مصرف تخم مرغ و محصولات لبنی باشد.
یک تحقیق در سال ۲۰۰۶ همچنین نشان داد که وگانها در مقایسه با گوشتخوارها و وجترینها در طول بیش از ۵ سال کمتر وزن اضافه کردند. گرچه، افرادی که رژیم غذایی خود را به نحوی تغییر دادند که کمتر محصولات حیوانی مصرف کنند در طول این تحقیق کمترین افزایش وزن را تجربه کردند.
در یک تحقیق سال ۲۰۱۸ که شامل ۷۵ بزرگسال با اضافه وزن شد، محققان به صورت تصادفی از شرکتکنندگان خواستند یک رژیم غذایی با چربی پایین، رژیم غذایی وگان یا رژیم غذایی فعلی خود را در پیش گیرند که میتواند شامل پروتئین حیوانی شود.
پس از ۱۶ هفته، چربی دور شکم افراد داخل گروه وگان در مقایسه با افراد گروه شاهد به مراتب بیشتر کم شده بود.
متخصصان تغذیه ممکن است مکملهای ویتامین را به افرادی پیشنهاد کنند که یک رژیم غذایی وگان یا گیاهخواری دارند.
طبق گفته نویسندگان یک مقاله در نشریه American Dietetic Association، «رژیمهای غذایی وجترین و وگان که با دقت برنامهریزی شدند از نظر تغذیهای سالم هستند و ممکن است مزایایی برای سلامت در بحث جلوگیری و درمان بیماریهای خاص داشته باشند.»
گرچه، برای وجترینها و وگانها مهم است مطمئن شوند که یک رژیم غذایی سالم و متعادل را در پیش میگیرند که تمامی پیشنیازهای تغذیهای آنها را برآورده میکند.
به عنوان مثال، غذاهای گیاهی به صورت طبیعی ویتامین B-12 را ندارند که یک ماده معدنی الزامی است که سیستم عصبی و سلامت سیستم قلبی عروقی را تقویت میکند.
وگانها و وجترینها میتوانند از غذاهای تقویت شده (غنی شده) مانند غلات صبحانه و انواع «شیرهای گیاهی» ویتامین B12 را جذب بدن خود کنند.
وجترینها و وگانها همچنین میتوانند مکملهای ویتامین B-12 را مصرف کنند. گرچه بعضی از این مکملها میتوانند محصولات جانوری داشته باشند، بنابراین مهم است برچسب این محصولات با دقت بررسی شده و فقط از شرکتهای تولیدکننده معتبر خریداری شوند.
براساس یک تحقیق که در سال ۲۰۱۷ و در کشور سوئیس انجام شد، برخی از گیاهخواران به اندازه کافی از رژیم غذایی خود ویتامین B-6 و نیاسین دریافت نمیکنند، در حالی که وگانها ممکن است در مقایسه با کسانی که گوشت و محصولات جانوری مصرف میکنند بیشتری در معرض خطر کمبود روی و امگا ۳ قرار گیرند.
دستهای از مکملهای مولتی وینامین برای وجترینها و وگانها مناسب است که میتوانند به صورت آنلاین یا از داروخانهها بخرند.
همانطور که در بالا اشاره کردیم، خوردن یک رژیم غذایی گیاهی تضمینی برای سلامت خوب نیست. یک تحقیق گسترده که در سال ۲۰۱۷ انجام شد نشان داد رژیمهای غذایی گیاهی حاوی غذاهای غیر سالم میتواند خطر ابتدای فرد به بیماری قلبی کرونری را افزایش دهد.
از جمله غذاهای گیاهی ناسالم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
این غذاهای گیاهی ناسالم اغلب اوقات منجر به جذب فیبر، سبزیجات و ریز مواد مغذی به بدن میشوند و از طرفی جذب مواد قندی و مواد غذایی فرآوری را افزایش میدهند.
هر دو وگانها و وجترینها تصمیم میگیرند گوشت و ماهی نخورند. گرچه، وگانیسم یک شکل سختگیرانهتر از گیاهخواری است و مصرف یا استفاده از هر گونه محصولات با منشاء حیوانی از جمله لبنیات، تخم مرغ، عسل، محصولات چربی، پشم و ابریشم را منع میکند.
گیاهخواران ممکن است محصولات لبنی، تخم مرغ، عسل و سایر محصولات فرعی جانوری را بخورند که لازمه آن کشتار حیوانات نباشد. گرچه گروههای مختلفی از رژیم غذای گیاهخواری وجود دارد. به عنوان مثال، برخی از گیاهخواران تصمیم میگیرند تخم مرغ بخورند ولی از محصولات لبنی فاصله میگیرند.
رژیمهای غذایی وگان و گیاهخواری معمولا شامل انواع میوهها، سبزیجات، مغزجات، دانهها، غلات، حبوبات و همچنین «جایگزینهای گوشت» هستند که از آنها گرفته میشوند.
هر دو رژیم غذایی وگان و گیاخواری مزایایی برای سلامت دارند از جمله کاهش وزن بدن، سطح پایینتر کلسترول و کاهش خطر ابتدا به بیماری قلبی عروقی.
گرچه، مهم است وگانها و گیاهخواران اطمینان داشته باشند تمامی نیازهای غذایی آنها برآورده میشود. به عنوان مثال، غذاهای طبیعی گیاهی ویتامین B-12 ندارند، بنابراین وگانها و گیاهخواران باید غذاهای تقویت شده مصرف کنند یا برای جذب ویتامین B-12 به اندازه کافی مکملهای غذایی بخورند.
منبع: medicalnewstoday.com
از خیلی وقت پیش، وبمسترها به دنبال پیدا کردن راههای جدید و مبتکرانه برای بهبود منابع ترافیک خود و کسب رتبه بالاتر در صفحات نتایج جستجو بودهاند.
به عنوان یک روش موثر، ترفندهای جدید سئو، تبلیغات خلاقانه و حتی ویدئوهای ویروسی پیشنهاد شدند. تمامی این تلاش برای این است که یک سایت جایگاه عالی کسب کند و بازدیدکنندگان زیادی داشته باشد که بعدا تعدادی از آنها به مشتریان بالقوه تبدیل شوند.
اما سپس این سوال شکل میگیرد که در مورد ترافیک ورودی رتبه سایت شما در مقایسه با دیگران چطور است؟ چطور میتوانید بررسی کنید آیا پیشرفتتان واقعا موثر است یا نه؟
یکی از بهترین شاخصها که وبسایتها را براساس مقدار بازدیدکنندگان ماهیانه دستهبندی میکنند رتبه الکسا است.
بنابراین در این مطلب قصد داریم در مورد روشهایی صحبت کنیم که بتوانید رتبه الکسا خود را بالا ببرید و چرا این رتبه یکی از بهترین شاخها است تا بررسی کنید تلاشهایتان در زمینه بازاریابی به نتایج موفقیتآمیزی دست پیدا کردهاند یا نه.
تا انتهای این مطلب همراه روکیدا باشید.
رتبه الکسا یک شاخص برای مقایسه ترافیک وبسایت شما با سایر وبسایتها در جهان است. الزاما سنجش آن قرار است به این سوال پاسخ دهد: عملکرد سایت من در مقایسه با سایت دیگران چطور است؟
به عنوان مثال در تصویر زیر میتوانید رتبه الکسا روکیدا را نگاه کنید:
توجه کنید که این سنجش تنها نسبی است چون فقط به ترافیک سایتهای فردی شما بستگی ندارد بلکه ترافیک سایر سایتها نیز در آن موثر است.
شیوه سنجش رتبه الکسا توسط سایت مربوطه تقریبا ساده است. الکسا متوسط تعداد بازدیدکنندگان و صفحات مشاهده شده روزانه تمامی وبسایتها را بررسی میکند و سپس یک میانگین ۹۰ روزه میگیرد.
آگاهی از این نکته میتواند خوب باشد که وبسایتهای با حداقل ترافیک رتبهای در حدود ۳۰ تا ۳۵ میلیون خواهند داشت. هرچه تعداد ترافیک یک سایت بیشتر شود، رتبه الکسا آن پایینتر میآید.
تاکنون فکر نکنم مشکلی داشته باشید.
حالا شاید سوال کنید چرا این رتبه مهم است؟ سوال خوبی است.
همانطور که اشاره کردیم، شما با بررسی این رتبه متوجه خواهید شد «عملکرد یک سایت در مقایسه با سایر سایتها در محیط اینترنت در طول سه ماهه گذشته چطور بوده است».
ممکن است این جواب کلی به نظر برسد، بنابراین اجازه دهید آن را بیشتر بشکافیم. به دلایل زیر آگاهی از رتبه الکسای سایت خودتان و سایرین مهم است:
حالا که بهتر بخشهای مختلف رتبه الکسا را درک کنید، ممکن است فکر کنید چه ارتباطی با سئو دارد.
در حال حاضر، هیچ مدرکی وجود ندارد که رتبه الکسا هیچ ارتباطی با نتیجه تلاشهای سئو شما داشته باشد. گرچه باید به یاد داشته باشید بهبود وضعیت سئو سایت شما میتواند در نهایت منجر به رشد ترافیک شود که در مقابل رتبه الکسایتان را کاهش میدهد.
اجازه دهید با یک مثال بیشتر توضیح دهیم. دو نفر وجود دارند، فرد الف و فرد ب، هر دو نفر در یک زمینه خاص مطلب مینویسند یعنی شامپوی مناسب افراد با موی قرمز.
کسب رتبه در نتایج جستجوی گوگل برای این موضوع به عنوان مثال از مطالبی مانند بهترین شامپو مو سر سادهتر است. با این حال، فرد الف که یک مقاله طولانی در مورد این موضوع نوشته است، پست خود را در صفحه نهم پیدا میکند، در حالی که مطلب کوتاهتر فرد ب در صفحه اول است.
فرد ب در مقایسه با الف چه کار متفاوتی انجام داده است؟ او به سادگی محتوای خود را برای سئو بهینه کرده است، یعنی استفاده از تکنیکهایی که به محتوای او کمک کرده است به رتبه بالاتر برسد.
صفحه او در نتیجه بهینهسازی سئو حالا در مقایسه با مطلب فرد الف که بهینه نبوده است، ترافیک بیشتری دریافت میکند.
اگر میخواهید رتبه الکسا سایت خود را بالا ببرید در ادامه چنین مثالهایی را به مراحل کاربردی تبدیل میکنیم.
بررسی رتبه الکسا یک سایت نسبتا فرآیند سادهای است. روشی که برای بررسی رتبه یک سایت بررسی خواهید کرد بستگی به اهداف فردیتان دارد. اجازه دهید گزینههای مختلف را بررسی کنیم.
هر مرتبه که از یک سایت دیدن میکنید، چه هدف بررسی ارزش آن یا احتمال یک فرصت همکاری باشد، سادهترین راه بررسی رتبه الکسا این سایت استفاده از یک افزونه مرورگر است.
بدین طریق قادر خواهید بود در همان صفحهای که هستید باقی بمانید و تمامی دادههای مهمی که نیاز دارید را به دست آورید.
بهترین ابزار که میتوانید در این مواقع استفاده کنید SimilarWeb است. افزونه مرورگر آن ترافیک سایت شما را به مرور زمان نشان میدهد و همچنین براساس سه دستهای که در بالا در مورد آنها بحث کردیم، در مورد ترافیک سایت تخمینهایی میزند.
اجازه دهید بررسی کنیم SimilarWeb به عنوان مثال در مورد سایتهای محبوبی مانند یوتیوب چه اطلاعاتی میدهد.
همانطور که میتوانید ببینید رتبههای جهانی، کشور و دسته در کنار یکدیگر نشان داده میشوند، بنابراین به خوبی میتوانید محبوبیت یک سایت در وب را بررسی کنید. همچنین یک نمودار خطی ۶ ماهه را مشاهده خواهید کرد که تغییر ترافیک به مرور زمان را نشان میدهد.
بهترین قسمت استفاده از SimilarWeb رایگان بودن آن است، البته اگر با اطلاعات تقریبا محدودی که افزونه مرورگر آن نشان میدهد مشکلی نداشته باشید.
اگر میخواهید رتبه الکسا بکلینکهایتان را بدانید، ابزار متعددی وجود دارند که میتوانند به شما در ایجاد یک بررسی ساختارمند کمک کنند. به عنوان مثال، محبوبترین ابزار ما برای این کار Linkody است، چون به شما تعداد شاخصهای زیادی برای هر بکلینک به شکل یک جدول ساده نشان میدهد که مطالعه و خروجی گرفتن آن ساده است.
علاوه بر این، ابزار مورد نظر فوقالعاده ارزان است و یک نسخه آزمایشی ۳۰ روزه دارد تا به مدت کافی وقت برای تست داشته باشید.
چطور باید از این ابزار استفاده کنید؟ مراحل آن به صورت زیر است.
ابتدا در داشبورد، گزینه Links را برای دیدن بکلینکهای سایت خود انتخاب کنید.
مشاهده خواهید کرد که رتبه الکسا یکی از شاخصهای متعددی است که میتوانید زمان بررسی بکلینکهایتان ببینید.
بررسی رتبه الکسا بکلینکهایتان باعث خواهد شد اطلاعاتی در مورد قدرت و تاثیری به دست آورید که یک بکلینک روی تلاشتان برای افزایش رتبه خواهد داشت. هرچه رنک الکسا بالاتر باشد، DA (دامین آتوریتی) پایینتر است و بنابراین یک بکلینک تاثیر کمتری دارد.
این سوال واقعا بستگی به اهداف شما دارد. اکثر وبمسترها قسم میخورند که یک رتبه جهانی زیر ۱۰۰ هزار یک دستاورد عالی است، ولی برخی از افراد قصد دارند حتی به رتبه بهتر برسند.
بهترین کار این است که با بررسی رتبه الکسا رقبای خود شروع کنید. ۱۰ وبسایت برتر فعال در حوزه خودتان را بررسی کنید تا بهترین رتبهها را تشخیص دهید. این کار در اختیار شما شاخصی قرار میدهد که باید به چه هدفی برسید و از آن عبور کنید.
به عنوان مثال اگر در صنعت چای فعال هستید و کلمه کلیدی شما «طعمهای سنتی چای» است، میتوانید سایتهای BBC GoodFood (رتبه الکسا ۴۱۳۸)، Olive Magazine (رتبه الکسا ۶۲۱۴۳) و سایر سایتهایی را بررسی کنید که در صفحه اول گوگل قرار دارند.
البته، اگر به دنبال یک رتبه مشخصتر هستید که یک رتبه «خوب» را نشان میدهد، رسیدن به جایگاه زیر ۱۰۰ هزار باید یک هدف بلندمدت خوب باشد.
پس از رسیدن رتبه به زیر این عدد، رنک الکسا دقیقتر میشود و دادههای دقیقتری در مورد پیشرفتی که به مرور زمان کردید به دست میآورید.
گرچه، توجه کنید که رنک الکسا مهمترین شاخص تعیینکننده موفقیت یک کسب و کار آنلاین نیست. میتوانید وبسایتی داشته باشید که رتبه زیر ۵۰۰ هزار دارد ولی همچنان سود کسب و کار آن وحشتناک بالا است. همه چیز به حوزه فعالیت بستگی دارد.
بنابراین تا این جا رتبه الکسا را معرفی کنیم و این که چطور کار میکند. حالا وقت این است که به نحوه افزایش رتبه الکسا نگاهی بیاندازیم.
کارهای زیادی میتوانید انجام دهید که اکثر آنها در زمینه سئو است و تمامی آنها را در ادامه کامل توضیح خواهیم داد.
محتوای از نظر سئو بهینه شده بنویسید که پتانسیل زیادی برای کسب رتبه در صفحه نتایج جستجو داشته باشید. نکات زیر را برای نوشتن یک مقاله که رتبه بالا به دست آورد رعایت کنید:
اگر سیستم مدیریت محتوای سایت شما وردپرس است، به سادگی میتوانید یک افزونه مانند یوآست را دانلود کنید که در اختیارتان توصیههایی در مورد بهینهسازی محتوایتان قرار میدهد.
این عادت را در خود به وجود آورید که فعالیتهایی را دنبال کنید که پتانسیل افزایش ترافیک ورودی سایتتان را داشته باشند. انجام این کار مانند یک کاتالیزور برای افزایش رتبه الکسا سایتتان است. از جمله این فعالیتها میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
شما میتوانید به کمک Linkody بررسی کنید رقبایتان بکلینکهای خود را چطور به دست آوردند. سعی کنید با وبسایت هدف یک رابطه شکل دهید و پیشنهاد نوشتن پست مهمان یا هر گونه محتوای دیگر دهید که در ازای آن به شما یک لینک فالو دهند.
اگر بتوانید با موفقیت از سایتهای مرتبط با حوزه فعالیت خود و معتبر بکلینکهای بیشتری بگیرید، دامین آتوریتی سایت خود را افزایش میدهید.
هر چه دامین آتوریتی سایتتان بیشتر باشد، محتوای شما در مقایسه با گذشته در نتایج جستجو گوگل سادهتر بالا خواهند رفت و افراد بیشتری محتوای شما را خواهند دید. بنابراین خیلی زود ترافیک ماهیانه سایتتان بیشتر میرود که نتیجه آن کاهش موثر رتبه الکسا است.
همچنین میتوانید مقالات قدیمی سایت خود را با رعایت اصول بهینهسازی بهروزرسانی کنید (به ویژه آنهایی که به مرور زمان کاهش بازدید داشتهاند)
زمان انجام این کار، مطمئن شوید که از بعضی از مراحل زیر یا تمامی آنها پیروی میکنید:
باید تبریگ بگوییم اگر تا این جا همراه ما بودید. یقینا این مطلب نکات زیادی دارد. بهتر است یک دفترچه یادداشت بردارید و قلم خود را تیز کنید تا نکات کلیدی زیر را برای افزایش رتبه الکسا از یاد نبرید:
تمام شد. از نکاتی که در این مقاله یاد گرفتید استفاده کنید تا خیلی زود رتبه الکسا سایتتان بالا برود و از نردبان ترقی بالا بروید!
منبع: blog.linkody.com
مقاله زیر براساس مطالب گلچین شده از کتاب بن آنجل، توقفناپذیر: یک برنامه ۹۰ روزه برای کنترل زیستی ذهن و بدن شما برای موفقیت است.
اکثر ما به خوبی میدانیم چطور در دوران استرسزا سلامت و تمرکز خود را حفظ کنیم ولی قصد داریم به ۱۳ راهکار نتیجهبخش اشاره کنیم که با پیروی از آنها میتوانید تمرکز خود را فوقالعاده بیشتر کنید و سطح انگیزه خود و کارمندانتان را افزایش دهید. مطمئن شوید در مورد این راهکارها در جلسات هفتگی خود صحبت میکنید.
تحقیقات اخیر نشان داده است یک محیط کار سرگرمکننده باعث شادی و رضایت بیشتر کارمندان میشود. چنین محیط کاری در ارتباط با مسائل زیر قرار میگیرد:
حتی اگر تعداد کارمندان کمی داشته باشید، میتوانید یک زمانی را به روابط اجتماعی با یکدیگر اختصاص دهید که کمک به تسکین استرس و ایجاد رفاقت میکند.
نباید جای تعجب داشته باشد برترین فروشگاههای خردهفروشی برای فهرست پخش موسیقی خود توجه زیادی قائل میشوند چون تضمینی برای تجربه مثبتی است که روی روحیه خریداران و رفتارهای خرید تاثیر میگذارد.
ولی الزاما قرار نیست یک مدیر موسیقی برندینگ تمام وقت به این موضوع رسیدگی کند. تحقیقات نشان داده است پخش موسیقی در راهرو و اتاقهای کنفرانس به ایجاد همبستگی کمک میکند، به ویژه در طول کارهای تیمی یا زمانی که روحیه افراد به دلیل مهلت تحویل پروژهها افت کرده است.
میتوانید یک موسیقی سبک چیلاوت (انواع مختلفی از موسیقی الکترونیک) بگذارید، ولی باید حواستان باشد که تحقیقات ثابت کرده است موسیقی بی کلام در مقایسه با ترانههای باکلام و با اصوات مختلف بیشتر روحیه افراد را بالا میبرد و سطح تمرکز را در کار افزایش میدهد.
از یک موسیقی لایت استفاده کنید تا کارمندان با نوک انگشتان خود روی صفحه کلیدهایشان با خوشحالی ضرب بگیرند.
بعید است افراد زیادی به این دلیل مدیتیشن انجام دهند که مزیت رقابتی خود را افزایش دهند. گرچه تحقیقات امروزی ثابت میکنند که مدیتیشن میتواند تاثیر مثبتی در زندگی در محیط کار داشته باشد.
نتیجه بررسی ۱۰ تحقیق جامعی که در آمریکای شمالی، اروپا و آسیا انجام شده است، نشان میدهد که مدیتیشن نه تنها روی سلامت ذهن افراد تاثیر میگذارد بلکه میتواند روی روابط اجتماعی نیز تاثیرگذار باشد، همچنین کشمکش بین شخصیتهای مختلف در محیط کار را کاهش دهد و برای نوآوری و توسعه سازمانی مفید باشد.
تعیین یک وقفه ۱۰ دقیقه در صبح و اواسط بعدازظهر برای مدیتیشن میتواند محیط کار شما را به محلی از ذهنهای خلاقانه قدرتمند و با بهرهوری بالا تبدیل کند.
تجسم کردن یک تمرین قدرتمند روزانه است که میتوانید توسط آن مسیر راه موفقیت را به مغزتان نشان دهید. تحقیقات نشان داده است که مغز نمیتواند فرق بین یک تصویر واقعی و خیالی را تشخیص دهد.
به عبارت دیگر زمانی که شفافانه تصور میکنید به نتیجهای رسیدید، میتوانید یک جاده عصبی جدید به وجود آورید که به مغز به صورت شفافانه نشان دهد باید روی چه موضوعاتی تمرکز کند.
من بیش از ۱۰ سال است فورا پیش از سخنرانی جلوی هزاران نفر و انجام مصاحبههای تلویزیونی از تکنیک تجسم کردن ویژه خودم استفاده میکنم تا مغزم بداند چه کاری را و در چه زمانی انجام دهد. همچنین این کار هر گونه ترسی که دارید را از بین میبرد، چون آن چه قرار است رخ دهد را تمرین کردید تا ذهن آشفته، بی قرار و دودلتان کنترل شما را بر عهده نگیرد.
چطور روزه گرفتن متناوب میتواند به هدف نهایی شما کمک کند. تمامی مسائل مربوط به انرژی، تمرکز و شفافیت ذهنی متعادل میتوانند زمانی رخ دهند که بین خوردن وعده غذایی در شب و باز کردن روزه خود ۱۶ تا ۱۸ ساعت بعد از آن وقفه طولانی بیاندازید.
تحقیقات جدید نشان میدهد روزه گرفتن متناوب میتواند به سیستمهای مهم بدن مانند گوارش کمک کنند تا نفس راحتی بکشد تا به شروع خودخواری (autophagy) زمانی اجازه دهد که اکثر افراد از مرز ۱۲ تا ۱۴ ساعت غذا نخوردن عبور میکنند.
نه تنها با خودخواری بدن از دست سلولهای ناکارآمد خود خلاص میشود بلکه فعالیت هورمونهای رشد انسانی را افزایش میدهد و تعداد میتوکندریها برای تبدیل بدن به یک دستگاه سوخت و ساز بهتر بالا میرود.
این موضوع معمولا واکنش شدید افرادی را در پی دارد که مجبورند در طول روز خود با چندین دستگاه کار کنند. ولی آیا میتوانید زندگی خود را زمانی که در ارتباط با اینترنت نبودید به یاد آورید؟
جدیدترین تحقیقات در مورد رفتار انسانی دادههای زیادی به همراه آورده است که از اثرات منفی دائما در ارتباط با اینترنت روی روان انسان، خواب، احساس وابستگی به سایر مردم و سلامت او خبر میدهد.
سندرمهایی مانند FOMO (ترس از دست دادن) و کمبود خواب ناشی از در معرض بودن بیش از حد با نور آبی دستگاههای هوشمند همگی روی بهرهوری و عملکرد روزمره ما تاثیرگذار هستند.
گرچه امروزه اپلیکیشنهایی وجود دارند که مدت زمان استفاده از دستگاههایی مانند کامپیوتر یا گوشی هوشمند را محدود میکنند یا در کار شما وقفه به وجود میآورند تا بتوانید کمی استراحت کنید، حرکات کششی یا یوگا انجام دهید یا یک خواب کوتاه موثر داشته باشید. آگاهی از این که چطور از فناوری به نفع خود استفاده کنید در دراز مدت به عملکرد شما کمک خواهد کرد.
جا دادن ورزش در برنامههای روزانه شلوغمان میتواند ترسناک باشد، ولی امروزه مدارکی دال بر این وجود دارد که ورزش میتواند عملکرد شغلی را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.
تحقیقی که توسط دانشگاه بریستون انجام شد هفته شغلی ۲۰۰ شرکتکننده در تحقیق را پیگیری کرد و دادههای روزهایی که ورزش کرده بودند را با روزهای دیگر مقایسه کرد تا رابطه آن با عملکرد شغلیشان بررسی شود. نتایج نشان داد کسانی که ورزش میکردند ۲۲ درصد بیشتر کار خود را به پایان رسانده بودند، ۲۵ درصد بیشتر بدون استراحت غیر برنامهریزی شده کار کردند و یک آمار خارقالعاده ۴۱ درصد احساس انگیزه بالایی در محیط کار داشتند.
این آمار کافی است تا ثابت کند به جای آبدارخانه باید در شرکت خود یک باشگاه ورزشی داشته باشید!
بدون شک قدیمیها حق داشتند هیچ چیز بیشتر از چرت زدن برای شما خوب نیست. طبق گزارش بنیاد ملی خواب آمریکا یک چرت کوتاه بین ساعات ۱ تا ۳ بعدازظهر به مدت ۲۰ دقیقه میتواند هشیاری را برگرداند، سطح عملکرد را بالا ببرد و سطح ارتکاب اشتباهات و حوادث را کم کند.
به این دلیل نمیتوانید بخوابید چون نگران هستید بیدار نشوید؟ با استفاده از کانال جودی هاتون در یوتیوب میتوانید چرتهای قدرتمند خود را به نحوی برنامهریزی کنید که تضمینی برای یک خواب عمیق و بیدار شدن با احساس تازگی بعد از ۶ دقیقه (یا بیشتر) باشد.
برای اکثر ما، رفتن به زیر یک دوش آب سرد جذاب به نظر نمیرسد اما انجام این کار برای جلوگیری از بیماری برای بسیاری از افرادی که دوست ندارند روز کاری خود را از دست بدهند به یک عادت تبدیل شده است. اگر کودکان هلندی میتوانند این کار را انجام دهند، شما نیز میتوانید! و بدون شک این تحقیق انجام شده در این کشور بود که ثابت کرد یک برنامه روزانه دوش گرم و سپس سرد منجر به کاهش آمار مربوط به غیبتهای محیط کار به علت بهانه بیماری میشود.
شرکتکنندگان در این تحقیق پس از دوش گرم (بسته به توانایی و سلامت جسمانی) یک دوش ۳۰، ۶۰ و ۹۰ ثانیه آب سرد را انتخاب کردند.
بنابراین، مرتبه بعدی که احساس کردید سرماخوردگی در راه است، یک دوش آب سرد بگیرید تا زمان غیبت در محیط کار کم شود.
براساس تحقیق نشریه Harvard Health، استفاده از غذاهای خاص در رژیم غذایی روزانهتان میتواند به قلب، رگهای خونی و مغز کمک کند. سبزیجات با برگهای سبز، ماهی چرب، توتها، چای، قهوه و گردو همگی امروزه در فهرست خرید افرادی قرار دارند که سطح عملکرد شغلیشان بالا است.
اگر دقت کنید تمامی این مواد غذایی طبیعی هستند و مقدار قندهای ساده آنها که به مقدار زیادی عملکرد شناختی ما را کاهش میدهد، بالا نیست.
بدون شک مکملهای مهمی وجود دارند که میتوانند در حین بالا بردن بهرهوری فرد، سطح اضطراب و افسردگی او را کاهش دهند.
اگر احساس افسردگی یا خستگی میکنید یا مغز شما را مه غلیظی با اضطراب پوشانده است، بررسی کنید مواد معدنی و ویتامینها به اندازه کافی به بدن شما میرسد یا نه. کمبود هر کدام از آنها در بدن میتواند نشانههایی مانند بیماریهای ذهنی را به وجود آورد که با استفاده از مکملهای درست میتوانید آن را رفع کنید.
براساس گزارش سازمان هاندلر در سال ۲۰۱۷ «بیخوابی به طور متوسط سالیانه ۳۵۰۰ دلار به هزینههای مراقبت پزشکی کارمندان اضافه میکند و بهرهوری آنها را از بین میبرد.»
به عبارت دیگر، یک خواب خوب شبانه میتواند در دراز مدت شما را نجات دهد. گرچه، وسایلهای رفاهی امروزه به شکلهای متعدد به ما کمک کردند، ولی تغییرات کوچک زیر میتوانند عملکرد خواب بهتری برای ما به همراه آورند که مرتبط با بهرهوری شغلی در محیط کار است:
از بین بردن شکاف کسی که هستید و کسی که میخواهید باشید به سادگی یادگیری یک موضوع جدید در حوزه شغلیتان است. یادگیری برای تسلط روی یک تکنیک جدید که در کار خود استفاده کنید سطح بهرهوری شما را میتواند افزایش دهد.
عملکرد شغلی خود را ارزیابی کنید و ببینید به چه مهارتهایی برای نوآوری نیاز دارید تا براساس نتیجه یک گزارش ۱۸۴ صفحه آکادمی ملی علوم آمریکا بتوانید رشد استثنائی هدف نهایی خود را ببینید.
افرادی که سطح بالایی از عملکرد را در محیط کار نشان میدهند میدانند که مدیریت سلامت فیزیکی و روانی باعث پویایی آنها را حفظ میکند و این ۱۳ راهکار باید به شما کمک کند توقفناپذیر شوید.
منبع: entrepreneur.com
مغولستان کشوری که در آسیای شرقی با جمعیتی کمتر از ۳ میلیون قرار دارد، اغلب اوقات به ویژه در مقایسه با همسایههای قدرتمند خود یعنی چین و روسیه کمتر مورد توجه قرار میگیرد. ولی این کشور محصور در خشکی غنای فرهنگی زیادی دارد و پیشینه جغرافیایی و سیاسی آن گردش در آن را واقعا ارزشمند میکند. در این مطلب قصد داریم به ۸ حقیقت جذاب در مورد این کشور اشاره کنیم.
مغولستان یک کشور کاملا محصور در خشکی است و تنها دو همسایه رسمی یعنی روسیه در شمال و چین در جنوب دارد. کریستوفر اتوود رئیس دپارتمان تمدن و زبانهای شرقی در دانشگاه پنسیلوانیا و نویسنده کتاب «دانشنامه مغولستان و امپراتوری مغول» میگوید «من دوست دارم اسم مغولستان را «کشور ساندویچ شده» بگذارم، یعنی کشوری که تنها دو همسایه دارد.»
جوناتان آدلتون میگوید «هر دو کشور تاثیر مهمی روی مغولستان گذاشتند به نحوی که روسیه فرض میشود در سراسر دوران قرن بیستم نقش حیاتی در این کشور داشته است و موسسههای سیاسی و اقتصادی مغولستان را در امتداد مرزهای شوروی ایجاد کرده است در حالی که همچنین سیاست خارجی این کشور را تعیین میکند.»
گرچه کشور چین در سالهای اخیر به واسطه داد و ستد و سرمایهگذاری در مغولستان تاثیر اقتصادی قابل توجهی از خود به جا گذاشته است.
آدلتون به مدت سه سال در بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ سفیر آمریکا در این کشور بوده است و همچنین مدیر اجرایی سابق مرکز آمریکا برای تحقیقات مغولستان و نویسنده کتاب «مغولستان و ایالات متحده: تاریخچه دیپلماتیک» است.
این کشور به دلیل تاثیر کشورهای قدرتمند همسایه خود در مورد رابطهاش با کشورهایی مانند آمریکا و ژاپن یک سیاست به اصطلاح «همسایه سوم» را در پیش گرفته است.
اتوود میگوید «هدف از این سیاست به نوعی تلاش این کشور برای پیدا کردن یک همسایه استعارهای سوم است، با توجه به این حقیقت که همسایه واقعی سوم ندارد.»
آیا میدانستید که از نظر تاریخی دو منطقه جداگانه به اسامی «داخلی» و «بیرونی» در مغولستان وجود دارد؟
آدلتون میگوید «نقشههای قدیمی به اراضی اشاره میکند که مغولستان امروزی را به اسم «مغولستان خارجی» معرفی میکنند. در رابطه با «مغولستان داخلی» باید بگوییم منطقهای از چین است که با مغولستان استقلال یافته مرز دارد. مغولستان داخلی همچنین خانه اکثر اقلیتهای مغول چین است.»
این جدا افتادگی چطور رخ داده است؟ تاریخ این پاسخ به ظهور خاندان چینی Qing (مانچو) و تصاحب مغولستان توسط آن در سالهای ۱۶۰۰ و ۱۷۰۰ میلادی بر میگردد.
Katarzyna Golik، بورسیه دوره دکترا آکادمی علوم لهستان و متخصص روابط مغولستان و چین میگوید «مغولستان داخلی و خارجی نتیجه مستقیم حکومت مانچو است.»
به دنبال تاثیر انقلاب شوری در قرن بیستم، دولت مغولستان (که قبل این به اسم مغولستان خارجی شناخته میشد) سریعا به سمت دموکراسی رفت.
آدلتون میگوید «در طول دهه ۹۰، مغولستان تصمیم خود برای دموکراسی را گرفت تا سیستم سیاسی که از دولت شوروی به ارث برده بود را با یک سیستم پارلمانی و اقتصاد مبتنی بر بازار جایگزین کند.»
افرادی که به تاریخ بسیار علاقه دارند احتمال اسم چنگیز خان را شنیدهاند. او یک متخصص جنگ و رهبر مغول بوده است که گروههای قبیلهای مختلف مغولستان را در دهه ابتدایی سال ۱۲۰۰ تحت کنترل خود گرفت و سپس شروع به فتح چین کرد که بعدا کاملا توسط نوه چنگیز خان، قوبلای خان فتح شد. او واقعا در این کشور شخصیت بسیار مهمی است.
آدلتون میگوید «چنگیز خان به عقیده بسیاری از مردم مغول بنیانگذار این ملت محسوب میشود و قبیلههای آن را با یکدیگر متحد کرده و بخش زیادی از اوراسیا را فتح کرد. تصویر او در همه جای این کشور دیده میشود، از ادارههای دولتی و روی تمبرها، بیلبوردها گرفته تا بطریهای مشروب و بناهای یادبود.»
آدلتون میگوید یکی از جذبههای گردشگری مهم این کشور که میتوانید از آن دیدن کنید بنادی یادبود بسیار بزرگی است که چنگیز خان را سوار به اسب نشان میدهد بنایی که به مناسبت هشتصدمین سالگرد بنیانگذاری امپراتوری مغول ساخته شده است.
این بنیاد یابود که از فولاد ضد زنگ ساخته شده است ظاهرا بزرگترین مجسمه یک شخصیت سوار به اسب در جهان است.
بیش از ۵۰ درصد جمعیت مغولستان در سال ۲۰۱۰ پیروان دین بوداییسم به سبک مردم تبت بودند. ولی یک درصد زیاد (تقریبا ۴۰ درصد) مردم این کشور اعلام کردهاند که به هیچ نوع مذهبی اصلا عقیده ندارند.
آتوود توضیح میدهد که دولت انقلابی تحت حمایت شوروی در مغولستان الزاما انکار وجود خدا را به شهروندان این کشور تحمیل و همچنین بودائیسم را سرکوب کرد که اثرات بسیار طولانی روی عقاید جمعیت این کشور نسبت به موضوع دین گذاشت.
با این حال، بودائیسم هنوز یک نقش نسبتا محوری در زندگی روزمره مردم مغولستان ایفا میکند و یک شخصیت تقریبا مهم در قلب دین بودائیسم این کشور به اسم Bogd Khan وجود دارد.
آتوود میگوید «بنابراین، Bogd Khan واقعا در مغولستان و به ویژه در بین گروه Khalkha که در حدود ۸۵ درصد مردم مغولستان را تشکیل میدهد، مهم بوده است. این گروهها در ابتدا به عنوان مریدان او شکل گرفتند، یعنی افرادی که Bogd Khan را تحسین میکردند و به او احترام میگذاشتند.»
آدلتون در مورد نقش سیاسی Bogd Khan در این کشور توضیح میدهد « Bogd Khan آخرین حاکم مربوط به حکومت خدایی در مغولستان بود و همچنین در زندگی سیاسی و مذهبی این کشور نقش مهمی داشت. جنبشی که منجر به استقلال مغولستان از چین در طول دهه اول قرن ۱۹۰۰ شد را به او نسبت دادند.»
اگر میخواهید زیبایی گسترده نقشهنگاری زمین را تجربه کنید، هیچ مکانی بهتر از این کشور نیست که کوهستانهایی با قلههای پوشیده از برف و مناطق کویری وسیع دارد.
آدلتون میگوید «به طور کلی، مغولستان را میتوان به چند منطقه جغرافیایی مهم تقسیم کرد: ۱) کویر گبی در جنوب؛ ۲) کوههای آلتای که در غرب دور ارتفاع آنها به ۳۹۶۲ متر میرسد؛ ۳) یک منطقه شبیه به سیبری با رودخانهها، دریاچهها و جنگلهای درختهای کاج در شمال و ۴) جلگه گستردهای که در مرکز فلات مرتفعی در وسط کشور قرار گرفته است و تا شرق دور میرود.»
اما این جغرافیای متنوع همچنین فرهنگ این کشور آسیاب شرقی را به شکل غافلگیرکنندهای شکل میدهد. بخش شمالی کشور که از سایر بخشها مرطوبتر است به اسم «Khanghai» شناخته میشود.
همچنین «گبی» در جنوب قرار دارد که به گفته آتوود یک اصطلاح عمومی است که برای اشاره به بیابان قابل سکونت برای انسان استفاده میشود. «مردم مغولستان فکر میکنند مردم گبی و khanghai شخصیتهای متفاوتی دارند.»
گرچه، بزرگترین تاثیر جغرافیایی روی فرهنگ مغولستان در حومه شهر نیست بلکه در پایتخت خود این کشور یعنی اولانباتور دیده میشود.
آتوود میگوید «اولانباتور مرکز شهری بزرگی است. این شهر نسبتا در حدود یک و نیم میلیون جمعیت دارد. در مغولستان این مقدار تقریبا نیم جمعیت این کشور است. بنابراین، بخشهای زیادی از زندگی مغولستان از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی را میتوان در این مرکز دید.»
آتوود میگوید «در تمام کشور مغولستان، بهترین راه برای استفاده از زمین استفاده از احشام است تا کشاورزی.» گلهداری به خوبی زندگی چادرنشینی را حکم میکند.
طبق گفته اتوود ۵ احشام اصلی که در مغولستان دیده میشوند عبارتند از اسب، گاو، شتر، گوسفند و بز.
او میگوید «امروزه اهمیت اسب نسبت به گذشته کمتر است ولی قلب مغولستان را همچنان اسب تشکیل داده است. اسب برای یک جوان معمولی مغولستانی مانند یک ماشین اسپورت برای جوان معمولی آمریکایی است.»
اما شاید تصویری که بیشتر از همه با زندگی روستایی در مغولستان در ارتباط قرار میگیرد یک اسب نیست، بلکه یک خانه است. به ویژه: خیمه (Yurt).
اتوود میگوید که خیمهها معمولا از چارچوبهای چوبی ساخته شدهاند که روی آنها را نمد میپوشاند تا یک عایق حرارتی عالی در طول زمستان به وجود آید. آدلتون در ادامه صحبتهای خود میگوید: «خیمه را میتوان در هر جایی دید» و سبک خیمهها از یک منطقه به منطقه دیگر فرق میکند.
Yurt کلمه روسی برای چیزی است که مردم مغولستان اسم آن را Ger میگذارند. تفاوت اصلی در طراحی سقف است. طبق گفته آتوود، معمولا در هر خیمه تنها یک خانواده ساکن میشود.
به صورت سنتی، اگر یک گروه از خانوادههای چادرنشین با یکدیگر سفر کنند، آنها با یک آرایش شرق به غرب خیمهها را برپا میکنند و بزرگترین اعضای خانواده در حاشیه راست کمپ قرار میگیرند. اما این رتبهبندیهای رسمی در طول سالهای گذشته کمتر استفاده میشوند.
آتوود میگوید «امروزه، اکثر افرادی که در حومه شهر مغولستان زندگی میکنند، کسانی هستند که به پرورش احشام مشغول هستند و هنوز در خیمهها زندگی میکنند چون جابهجایی برای آنها بسیار راحت است. یک خیمه را میتوان جمع کرد و پشت یک شتر یا ماشین گذاشت و در حدود یک یا دو ساعت مجددا آن را برپا کرد.»
گرچه، شیوه زندگی چادرنشینی در این کشور به خطر افتاده است. اتوود میگوید درصد چادرنشینان واقعی مغولستان احتمالا در حد ۱۵ درصد است. بخشی از دلیل افت زندگی جادرنشینی در این کشور اسکان سریع جمعیت در مناطق شهری است چون چادرنشینان به مراکز شهری مهاجرت میکنند.
طبق گفته آتوود، اکثریت مردم مغولستان را به عنوان Khalkha میشناسند که گروه نژادی غالب در مغولستان هستند و بیش از ۸۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
گرچه، یک گروه نژادی متمایز است: جمعیت قزاق که در غرب مغولستان دیده میشوند. مردم مغولستان در مقایسه با تعداد زیادی از مردم که بودائیست و اکثرا بی دین هستند، دین اسلام دارند و هچنین به جای مغولی به زبان ترکی صحبت میکنند.
مردم قزاق در این کشور اقلیت هستند اما اکثریت جمعیت در منطقه Bayan-Ulgii را به خود اختصاص میدهند.
جدا از قزاقها، همچنین گروههای نژادی کوچک دیگری دیده میشوند. Buriats (که به اسم Buryats نیز شناخته میشوند) یک جامعه مغولی از سیبری هستند که اقلیت دیگر این کشور را تشکیل میدهند.
آدلتون میگوید «در کنار آنها مردم به اصطلاح «گوزن شمالی» (Dukha یا Tsaatan) قرار میگیرند که در شمال مغولستان به صورت جمعیت اندک در جنگلهای اطراف دریاچه Hovsgol زندگی میکنند و خانههای سنتی آنها شبیه به چادر سرخپوستان است.»
در سال ۲۰۱۴، خبر یک دختر ۱۳ ساله به اسم Ashol-Pan در اینترنت غوغا کرد، یعنی زمانی که عکاسی شبکه بیبیسی عکس این دختر نوجوان در منطقه کوهستانی آلتای در غرب مغولستان را در حین استفاده از یک عقاب طلایی بزرگ برای شکار گرفت.
یک تیم از شکارچیان سوار به اسب یک حیوان به عنوان مثال روباه یا گرگ را به داخل فضای باز فراری میدهند. یک شکارچی به بالای یک صخره یا کوه خواهد رفت، جایی که آنها عقاب را آزاد خواهند کرد. اگر شکار خوب پیش رفت، عقاب سریعا طعمه را میکشد و برای شکارچیان و خانواده آنها غذا فراهم میکند.
دخترانی مانند Ashol-Pan باعث شدند شیوه شکار قدیمی مردم چادرنشین قزاق مورد توجه جامعه بینالمللی قرار گیرد. جشنوارههایی که شامل شکار عقاب طلایی میشوند همچنین توجه جوامع بینالملل را جلب کردند.لمللالمللی
این نوع شکار در این کشور ریشه اجدادی دارد. آتوود میگوید «در تاریخ سلطنت مغولستان، چنگیز خان و قوبلای خان بابت شکار با کمک پرندههای بزرگ مشهور بودند. بنابراین جشنواره عقاب قزاق به طریقی ادامه یک سنت باستانی در این کشور است.»
منبع: people.howstuffworks.com
گوشی Redmi Note 8T نسخه اروپایی گوشی محبوب ردمی نوت ۸ و جدیدترین عضو سری گوشیهای ارزان شیائومی است.
سری ردمی نوت نیازی به توضیح ندارند، شیائومی با این سری گوشیهای هوشمند خوب با عملکرد ماندگار، عمر باتری طولانی و با قیمت پایین وارد بازار کرده است. گوشی ردمی نوت 8T نسخه بهبودیافته ردمی نوت ۸ است و کاملا ایمان داریم این گوشی موفقیت نوت ۸ را تکرار خواهد کرد.
بنابراین، Redmi Note 8T طبق تعریف یک گوشی نوت است؛ یک نمایشگر IPS بزرگ ۶.۳ اینچ السیدی و با یک بریدگی کوچک، چیپ امیدبخش اسنپدراگون ۶۶۵، تعداد قابل توجه دوربینهای عقب و یک باتری بزرگ ۴۰۰۰ میلیآمپر ساعت دارد.
طبیعتا، Redmi Note 8T از شیشه دوجداره گوریلا گلس ۵ استفاده میکند و پنل پشتی آن طبق ترند جدید طراحی گوشیهای موبایل با رنگهایی که در نور تغییر رنگ میدهند ساخته شده است یعنی آبی و سفید، ولی همچنین میتوانید رنگ سنتیتر خاکستری را انتخاب کنید.
Redmi Note 8T در مقایسه با مدل معمولی نوت ۸ مجهز به قابلیت سختافزاری NFC است و در جعبه فروش آن یک شارژر سریع ۱۸ وات (یک گام به جلو نسبت به شارژر ۱۰ وات مدل استاندارد) دیده میشود. سیستم عامل این گوشی اندروید ۹ است و از لانچر MUI 10 استفاده میکند و با آن که به زودی بهروزرسانی MIUI 11 برای آن منتشر میشود ولی زمان آن هنوز مشخص نیست.
گوشی Redmi Note 8T همچنین از طریق یک روکش به اصطلاح ویژه نانو در برابر پاشیدن قطرههای آب مقاوم است، بنابراین از نظر امکانات این گوشی هیچ چیزی کم ندارد. شرکت ریلمی نیز گوشیهایی با همین قیمت و مقاومت در برابر آب ارائه میدهد و واقعا تصمیم سختی است که در انتها بین ردمی و ریلمی یکی را انتخاب کنیم.
در جعبه فروش Redmi Note 8T قطعات همیشگی دیده میشود یعنی خود گوشی، کابل یواسبی تایپ C و یک شارژر ۱۸ وات. اگر بخواهیم مقایسه کنیم نوت ۸ به همراه یک شارژر آهستهتر ۱۰ وات عرضه شده بود.
همچنین در جعبه فروش یک قاب فروش نیمه شفاف سیلیکونی قرار دارد که باید بابت آن قدردان باشیم. چیزی که روی گوشی Redmi Note 8T دیده نمیشود یک محافظ صفحه است که از سوی کارخانه نصب شده باشد.
در حال حاضر وجود گوشیهای هوشمند با طراحی شیشه دوجداره به یک استاندارد تبدیل شده است و حتی گوشیهای ارزان از این موهبت بینصیب نمیمانند و صحبت ما تنها در مورد شیشه مقاوم به شکستن نیست، بلکه رنگها و افکتهایی است که به همان شکل در طراحی اهمیت دارند.
شیائومی سعی کرده است گوشی طراحی کند که به یک شکل برای بزرگسالان و جوانان جذاب باشد. سه رنگ این گوشی خاکستری، سفید و آبی به سادگی کاربر را تحتتاثیر قرار میدهند و به سادگی در نگاه اول عاشق مدل 8T میشوید.
ردمی نوت 8T از نظر تنوع رنگ با ردمی نوت ۸ متفاوت است. تفاوت دیگر که با توجه به تصویر زیر میتوانید مشاهده کنید ارتفاع بیشتر 8T به نسبت مدل معمولی است.
Redmi Note 8T در هر دو انتها از دو شیشه تخت گوریلا گلس ۵ استفاده میکند، در حالی که بدنه آن -از پلاستیک ساخته شده و به شکلی رنگ شده است که با رنگهای پنل عقب همخوانی داشته باشد.
مدل آبی رنگ این گوشی در نور به نحوی تغییر رنگ میدهد که یک رنگ آبی تیرهتر را میبینیم.
تغییر رنگ مدل سفیدرنگ از رنگ سفید به صورتی است و مدل جذاب خاکستری بهتر به چشم میآید چون رنگ خاکستری تیره نور را به شکل بسیار ظریفی جذب و منعکس میکند.
طبیعتا در نمای جلو نمایشگر ۶.۳ اینچ السیدی دیده میشود که دقت اکثر پنلهای نمایش فعلی موجود در بازار را دارد یعنی فول اچدی توسعهیافته. یک بریدگی قطرهای شکل نیز برای میزبانی از دوربین سلفی ۱۳ مگاپیکسل به چشم میخورد.
توری بلندگو بسیار باریک است و به سختی در بالای نمایشگر دیده میشود. این نوع طراحی با توجه به ارتفاع بیشتر 8T از دو مدل دیگر نوت ۸ عجیب است. گرچه باید بگوییم بر خلاف ردمی نوت ۸، چراغ اعلانات وجود ندارد.
در پنل پشتی میتوانید در گوشه بالا سمت چپ یک برآمدگی بزرگ را ببینید که ۴ دوربین را در خود جا داده است، لنز فوق عریض ۸ مگاپیکسل، دوربین اصلی ۴۸ مگاپیکسل، لنز ماکرو ۲ مگاپیکسل و حسگر عمقسنج ۲ مگاپیکسل.
تک فلاش الایدی در سمت راست مجموعه دوربین است و کمی دورتر از آن حسگر اثرانگشت قرار گرفته است.
برآمدگی قابل توجه مجموعه دوربین در عقب باعث میشود Redmi Note 8T روی میز کاملا تخت قرار نگیرد. به نظر من این بهایی است که باید برای تعداد دوربین بیشتر بپردازید.
ای کاش موقعیت حسگر اثرانگشت کمی به سمت پایین بود چون اکثر اوقات باید انگشت خودمان را کش دهیم و این شرایط اصلا ایدهآل نیست.
روی بدنه این گوشی امکانات زیادی قرار گرفته است. در بالا تابنده نور مادون قرمز، در پایین بلندگو، درگاه ۳.۵ میلیمتر هدفون، درگاه شارژر و بلندگوی مکالماتی را میبینیم.
ردمی نوت 8T همچنین یک شیار برای قرارگیری دو سیم کارت و یک کارت حافظه جانبی دارد.
ما کاملا طرفدار رنگهایی هستیم که شیائومی برای این گوشی انتخاب کرده است و هر دو مدل آبی و سفید این گوشی به یک شکل جذاب هستند. ای کاش برآمدگی دوربین اصلاح شده بود، ولی ظاهرا این مشکلی است که در ردمی نوت ۹ باید رفع شود.
ابعاد گوشی ردمی نوت 8T برابر با ۱۶۱.۱ در ۷۵.۴ در ۸.۶ میلیمتر و وزن آن ۲۰۰ گرم است تا در مقایسه با ردمی نوت ۸ به مقدار ۲ میلیمتر طویلتر و ۱۰ گرم سنگینتر باشد. ما هنوز نمیدانیم چه چیزی باعث تفاوت ارتفاع بین این دو مدل شده است.
گوشی Redmi Note 8T جذاب، با کیفیت ساخت خوب و مهمتر از مقاوم در برابر پاشیدن قطرههای آب است. این گوشی تا حدی لیز است ولی این خصوصیت گوشیهای شیشهای است. گرچه اگر لیز بودن گوشی برای شما یک مشکل است به راحتی با خرید یک قاب ضربهگیر میتوانید آن را رفع کنید.
گوشی Redmi Note 8T از یک پنل نمایش السیدی بزرگ ۶.۳ اینچ IPS با بریدگی قطرهای در بالا استفاده میکند که دوربین سلفی داخل آن قرار گرفته است. دقت ۱۰۸۰ در ۲۳۴۰ پیکسل و تراکم پیکسلی ۴۰۹ پیکسل در هر اینچ است.
نمایشگر این گوشی توسط شیشه گوریلا گلس ۵ محافظت میشود ولی ظاهرا ردمی این گوشی را برخلاف سایر مدلهای شیائومی بدون محافظ نمایشگر عرضه کرده است.
شیائومی وعده داده است نسبت کنتراست این گوشی ۱۵۰۰:۱ باشد و اندازهگیریهای ما احتمال آن را نشان میدهد. حداکثر میزان روشنایی بین ۴۳۰ و ۴۶۰ نیت در نوسان است، در حالی که سطح رنگهای مشکی در اندازهگیریهای بعدی بین ۰.۲۵۰ و ۰.۳۳۰ بود. پس از یک ریاستارت نتایج اندازهگیریها ثابتتر بود که در جدول زیر میتوانید مشاهده کنید.
اگر تنظیم نور نمایشگر را روی حالت خودکار قرار دهید صفحه نمایش را روشنتر میکند و در محیطهای خیلی نورانی میتواند به عدد ۶۰۰ نیت برسد.
شیائومی برای تنظیمات کنتراست نمایشگر 8T سه گزینه متفاوت قرار داده است. زمانی که کنتراست در حالت خودکار قرار دارد، خروجی نمایشگر ظاهرا برای فضای رنگ sRGB تنظیم شده است و میانگین deltaE برابر با ۶.۳ را اندازه گرفتیم.
در این حالت تنها میتوانید اشباع بودن رنگ را (پیشفرض، گرم و خنک) انتخاب کنید و مقدار deltaE مورد نظر با گزینه پیشفرض بود.
انتخاب دمای رنگ گرم ته رنگ آبی قابل توجه را از بین میبرد بدون این که دقت رنگ را تا حد زیادی افزایش دهد.
انتخاب گزینه استاندارد برای کنتراست یک دقت رنگ عالی در فضای رنگ sRGB دارد و ما برای دقت رنگ deltaE برابر با ۰.۷ را اندازه گرفتیم.
در نهایت به گزینه کنتراست افزایش یافته میرسیم که رنگها برجسته خواهد بود و بهای آن بازتولید دقت است.
گوشی Redmi Note 8T شیائومی مانند تمامی نوتهای قبل از خود یک باتری لیتیوم یونی ۴۰۰۰ میلیآمپر ساعت دارد. این باتری از فناوری شارژ سریع ۱۸ وات Quick Charge کوآلکام پشتیبانی میکند و داخل جعبه فروش نیز شارژر ۱۸ وات قرار داده شده است.
این شارژر در عرض ۳۰ دقیقه شارژر باتری را از ۰ به ۴۵ درصد میرساند.
این گوشی در تستهای باتری ما نتایج عالی به همراه داشت و در یک سطح با آمار ردمی نوت ۸ بود. آمار نهایی دوام شارژ باتری در حالت انتظار ۱۰۸ ساعت بود و در تمامی بخشهای دیگر نیز امتیازهای عالی به دست آورد.
مدت زمان دوام باتری هنگام استفاده فعالانه از گوشی است در حالی که عملکرد آن در بخش انتظار در سطح ردمی نوت ۸ و خوب است.
Redmi Note 8T از نظر کیفیت بلندگو نتوانست ما را غافلگیر کند.. یک بلندگو را در انتهای گوشی میبینیم که در تست ما امتیاز عالی به دست آورد، گرچه خروجی صدا چشمگیر نیست.
کیفیت نه چندان خوبی در اصوات بالا دیده میشود که زمان گوش دادن به موسیقی میتوانید به خوبی به این نکته پی ببرید.
در تست کیفیت صدا و استفاده از درگاه هدفون به سختی شوکه شدیم و دقیقا با کیفیت صدای مشابه با ردمی نوت ۸ برخورد کردیم. زمان اتصال گوشی به یک آمپلی فایر فعال خارجی کیفیت صدا عالی بود.
متاسفانه زمان استفاده از هدفونهای استاندارد جداسازی استریو شدیدا تحتتاثیر قرار گرفت و شاهد شکلگیری مقدار قابل قبولی از اعوجاج اینترمدولاسیون بودیم، در حالی که پاسخ فرکانس اندکی لرزان شد تا در کل یک عملکرد متوسط را ببینیم.
بلندی حجم صدا نیز اندکی افت داشت ولی به مقدار قابل قبولی بالا باقی ماند.
گوشی Redmi Note 8T درست مانند نوت ۸ در زمان اکران آن، از رام MIUI 10 براساس اندروید ۹ استفاده میکند. هنوز مشخص نیست چه زمانی به نسخه MIUI 11 بهروزرسانی خواهد شد، در حالی که این بهروزرسانی در اختیار نسخه معمولی نوت ۸ قرار گرفته است.
لانچر MIUI با آن که سبک و مبتکرانه است ولی با نسخه خام اندروید فرق دارد، بنابراین طرفداران این نسخه از اندروید کمی طول میکشد به رام شیائومی عادت کنند.
کاربر میتواند با استفاده از حسگر اثرانگشت با سرعت بالا که در پنل پشتی قرار گرفته است گوشی را از حالت قفل خارج کند. تنظیم این حسگر ساده بوده و همیشه فعال است، بنابراین سرعت واکنش بالایی دارد.
دقت نیز بسیار خوب است، اندکی در سطح پایینتر از دقیقترین حسگرهایی که تا حالا دیدیم ولی همچنان برای کارهای روزمره کاربران بسیار خوب است.
همچنین میتوانید قابلیت از قفل خارج کردن گوشی با اسکن چهره را فعال کنید که حتی سرعت آن بیشتر است و به محض این که Note 8T را بر میدارید صفحه روشن میشود. توجه کنید این گزینه ممکن است برای تمامی کاربران کشورهای مختلف فعال نباشد و در مقایسه با حسگر اثرانگشت سطح امنیت کمتری دارد.
گوشی Redmi Note 8T شیائومی یک حالت تیره دارد که تمام رنگهای سیستمی را سفید به تیره عوض میکند و بدین طریق میتوانید با تیره کردن اکثر بخشهای نمایشگر در مصرف باتری کمی صرفهجویی کنید.
توجه کنید تمامی اپلیکیشنها از این قابلیت پشتیبانی نمیکنند ولی اکثرا امکان آن را دارند.
در لانچر MIU خبری از کشو اپلیکیشن نیست، بنابراین تمامی اپلیکیشن روی صفحه هوم قرار گرفته است ولی همچنان میتوانید آنها را در پوشهها دستهبندی کنید. البته، همیشه اگر دلتان برای کشو اپلیکیشن تنگ شده است میتوانید یک لانچر شخص ثالث نصب کنید.
در پایین صفحات هوم پیشفرض را مشاهده میکنید. یک ویجت پیشبینی هوا در گوشه بالا سمت راست در امتداد یک ویجت بزرگ ساعت قرار دارد. یک صفحه کارتهای سریع در دورترین صفحه از سمت چپ دیده میشود.
این بخش کارتهای متفاوت با اطلاعات مربوطه دارد یعنی اپلیکیشنهای اخیر، گامشمار، یادداشتها، رویدادهای تقویم، هواشناسی، موارد محبوب و سایر موارد. میتوانید اطلاعاتی که در این بخش ظاهر میشود را تنظیم کرده یا کلا آن را غیرفعال کنید.
task switcher تغییر نکرده است. تمام اپلیکیشنهای اخیر کاربر را در دو ستون نشان میدهد. برای فعالسازی میانبر تقسیم صفحه نمایش یک کارت را لمس کنید و انگشت خود را نگه دارید یا به سمت راست یا چپ برای بستن آن سوایپ (کشیدن دست روی صفحه) کنید.
این گوشی از تم پشتیبانی میکند ولی تنها زمانی قادر به استفاده از اپلیکیشن مربوط به آن هستید که به عنوان مثال کاربر این گوشی در کشور هند باشید.
رام اندروید MIUI همچنین یک اپلیکیشن به اسم امنیت دارد. این اپلیکیشن میتواند گوشی شما را برای بررسی حضور بدافزار اسکن کند، فهرست سیاه شما را مدیریت کند، مصرف داده گوشیتان را محدود یا کنترل کند، رفتار باتری را تنظیم کند و مقداری از حافظه رم را آزاد کند.
همچنین توسط آن میتوانید مجوزهای اپلیکیشنهای نصب شده را مدیریت کنید و به شما اجازه میدهد رفتار باتری را در مورد اپلیکیشنهای منتخب تعریف کنید و تنها برای اپلیکیشنهای مورد انتخاب شما محدودیت داشته باشد.
MIUI همچنین یک اپلیکیشن اختصاصی گالری، موزیک و ویدئو پلیر دارد. در بعضی از مناطق جغرافیایی دو اپلیکیشن ویدئو و موزیک شامل گزینههای مربوط به استفاده از سرویسهای استریم پرمیوم میشوند. اپلیکیشن رادیو افام نیز وجود دارد.
عضو جدید خانواده نوت ردمی یک تابنده نور مادون قرمز نیز در بالا دارد و میتوانید از پلیاستور اپلیکیشن Mi Remote را نصب کنید تا تلفن همراهتان نقش یک کنترل از راه دور برای کنترل لوازم خانگی هوشمندتان را داشته باشد.
در بعضی از بازارها، اپلیکیشنهای از پیش نصب شده توسط شیائومی تبلیغات را نشان میدهند که روش شیائومی برای جبران قیمت نسبتا پایین دستگاههایش است. ما در حال بررسی یک مدل مخصوص بازار اروپا این گوشی هستیم و تنها مکانهایی که در آن جا متوجه تبلیغات شدیم اپلیکیشنهای امنیت و فایل منیجر بودند.
این اپلیکیشن با آن که جزو اپلیکیشنهای پیشفرض لانچر MIUI هستند ولی ضروری نیستند و راههایی برای پاک کردن آنها وجود دارد.
در پایان میخواهیم به عملکرد ناامیدکننده گزینه چرخاندن خودکار صفحه نمایش اشاره کنیم. این گوشی ظاهرا بسیار حساس است و حتی اندک تغییر در جهت باعث تغییر شیوه نمایش نمایشگر به حالت افقی میشود.
نکته بدتر این است زمانی که گوشی روی سطح صاف قرار دارد، تلوتلو خوردن آن به علت برآمدگی دوربین به اندازهای است که صفحه را زمانی که سعی دارید با صفحه کلید تایپ کنید به حالت افقی میچرخاند.
چندین مرتبه دوست نداشتیم چنین اتفاقی بیافتد و مجبور بودیم گوشی را برداریم و تکان دهیم و مجددا سر جایش بگذاریم.
گوشی Redmi Note 8T درست مانند برادر نوت ۸ خود از چیپست اسنپدراگون ۶۶۵ استفاده میکند. این چیپست نسبتا جدید است و اواسط سال ۲۰۱۹ به بازار آمد و تنها گوشیهای هوشمند اندکی از جمله Mi A3 شیائومی از آن استفاده میکنند.
این چیپست در مقایسه با چیپ اسنپدراگون ۶۶۰ داخل ردمی نوت ۷ اندکی بهتر شده است.
اسنپدراگون ۶۶۵ براساس فرآیند ساخت کارآمدتر ۱۱ نانومتر در مقایسه با فرآیند ۱۴ نانومتری مدل ۶۶۰ ساخته شده است. این چیپست پردازنده مشابه با مدل دیگر دارد یعنی پردازنده هشت هستهای کریو ۲۶۰ که از ۴ هسته کریو ۲۶۰ گلد با سرعت کلاک ۲ گیگاهرتز (براساس هستههای کورتکس A73) و ۴ هسته کریو ۲۶۰ سیلور با سرعت کلاک ۱.۸ گیگاهرتز (براساس هستههای کورتکس A53) استفاده میکند.
تقریبا همه چیز فرقی نکردند و سرعت کلاک هستههای با عملکرد بالا کریو در مقایسه با هستههای مشابه آن در ردمی نوت ۷، ۲۰۰ مگاهرتز کمتر شده است.
شیائومی همچنین از پردازنده گرافیکی آدرنو ۶۱۰ استفاده کرده است که متاسفانه به قدرتمندی مدل آدرنو ۵۱۰ داخل چیپست ۶۶۰ نیست. گرچه ظاهرا باید عملکرد مشابه ولی با ۲۰ درصد مصرف باتری کمتر ارائه دهد.
اسنپدراگون ۶۶۵ یک DSP (پردازشگر سیگنال دیجیتال) و یک ISP (پردازشگر سیگنال تصویر) جدید برای پشتیبانی از دوربین ۴۸ مگاپیکسل دارد. مودم آن ولی با مودم داخلی چیپست ۶۶۰ فرقی نکرده است.
با این مقدمه به نتایج بنچمارکها نگاهی میاندازیم.
عملکرد خام پردازنده در بخش چند هسته عالی است، این گوشی در مقایسه با اکثر رقبا بهتر عمل کرد و تنها گوشی Realme 5 Pro با چیپست اسنپدراگون ۷۱۲ خود از محصول شیائومی امتیاز بهتری کسب کرد.
حرف خاصی در مورد تست عملکرد تک هسته پردازنده نمیتوانیم بزنیم جز این که در سطح رقبا است.
پردازنده گرافیکی همانطور که اشاره کردیم آدرنو ۶۱۰ است که باید از نظر عملکرد در سطح آدرنو ۵۱۲ داخل چیپ اسنپدراگون ۶۶۰ ولی از نظر توان مصرفی کارآمدتر باشد.
اما نتایج بنچمارکها نشان داد امتیاز آن در مقایسه با آدرنو ۵۱۲ کمی پایینتر است تا افزایش قدرت گرافیکی محصول جدید ردمی زیر سوال برود.
در نهایت به بنچمارک ترکیبی AnTuTu میرسیم که نوت 8T را در سطح گوشیهای Mi A3 شیائومی، P30 Lite هوآوی و Realme 5s قرار میدهد ولی همچنان پشت سر Realme 5 Pro است.
Redmi Note 8T یک گوشی هوشمند سریع است ولی سریعترین محصول در بین رقبا محسوب نمیشود. پردازنده سریع است ولی پردازنده گرافیکی را نمیتوانیم نه خوب و نه بد بدانیم.
گاهی اوقات در بازیها وقفههایی به وجود میآید، حتی زمان اسکرول در لانچر MIUI 10 و با آن که آزاردهنده نیست ولی با وجود این به چشم میآید.
اما نکتهای که ندیدیم گرم شدن گوشی حتی زمان اجرای این بنچمارکها به مدت طولانی بود. خبری از افت قابل توجه عملکرد پردازنده در کارهای سنگین نیز نیست. Redmi Note 8T به طور کلی با توجه به کلاس خود عملکرد قابل قبولی نشان میدهد ولی پس انجام چند بازی میتوانید به راحتی بگویید یک گوشی ارزان به دست گرفتید.
شیائومی استفاده از مجموعه دوربین سهگانه در سری ردمی را بی خیال شده است و حالا آنها را مجهز به ۴ دوربین میکند، اما Note 8T یکی از این برآمدگیهای بزرگ را در پنل پشتی خود دارد.
آرایش دوربین آشنا است، شرکت ریلمی از آن استفاده کرده است، یعنی ابتدا (از بالا به پایین) حسگر فوق عریض و سپس اصلی را میبینیم، دوربین عمقسنج در جایگاه بعدی است و سپس به دوربین ماکرو میرسیم.
دوربین اصلی از حسگر ۴۸ مگاپیکسل ISOCELL Bright GM2 سامسونگ استفاده میکند. این دوربین یک حسگر بزرگ ۲.۲۵/۱ اینچ بزرگ با پیکسلهایی به اندازه ۰.۸ میکرومتر دارد و گشادگی دریچه دیافراگم f/1.8 است. خروجی تصویر با توجه به استفاده از فرآیند ترکیب پیکسلها ۱۲ مگاپیکسل است.
دوربین فوق عریض ۸ مگاپیکسل میدان دید ۱۱۹ درجه با ضریب اف f/2.2 دارد. در زمانی که لازم باشد دوربین از الگوریتم اصلاح خودکار اعوجاج استفاده میکند ولی میتوانید استفاده از آن را غیرفعال کنید.
سپس به دوربین ۲ مگاپیکسل ماکرو میرسیم (اندازه پیکسلهای این حسگر واقعا بزرگ و ۱.۷۵ میکرومتر است) لنزهای آن تنها میتوانند از فاصلهای به نزدیکی ۴ سانتیمتر فوکوس کنند، بنابراین باید واقعا به سوژه خود نزدیک شوید.
دوربین آخر که در عقب قرار گرفته است حسگر عمقسنج ۲ مگاپیکسل است.
جابهجایی بین حالات عکاسی مانند هر اپلیکیشن دوربین دیگری است یعنی سوایپ به سمت چپ و راست تمامی حالات عکاسی را در اختیار شما قرار میدهد، در حالی که ضربه زدن آهسته روی گوشه بالا سمت راست نمایشگر یعنی جایی که «منو همبرگری» قرار گرفته است گزینههای بیشتری را آشکار خواهد کرد.
منوی اصلی تنظیم نیز این جا دیده میشود ولی گزینه غیر معمولی در خود ندارد.
همچنین یک حالت اختصاصی عکاسی ۴۸ مگاپیکسل دیده میشود، برخلاف گوشیهای دیگر شیائومی که باید به حالت عکاسی حرفهای میرفتید و برای عکاسی با دقت ۴۸ مگاپیکسل روی آیکون آن آهسته ضربه میزنید.
در مورد حالت حرفهای باید بگوییم تمامی تنظیماتی که نیاز دارید را تقریبا در اختیارتان میگذارد یعنی کنترل تعادل سفید، فوکوس، ایزو و سرعت شاتر. امکان استفاده از این حالت را با دوربین معمولی، فوق عریض و ماکرو دارید.
حالا اجازه دهید به کیفیت تصویر اشاره کنیم. دوربین ۴۸ مگاپیکسل طبیعتا تصاویر را با دقت پیشفرض ۱۲ مگاپیکسل ذخیره میکند و تصاویری که با دوربین گوشی Redmi Note 8T گرفتیم بسیار خوب بودند.
جزئیات نهایی به اندازه کافی هستند، سطح پارازیت واقعا پایین است و رنگها اکثرا در سطح دنیای واقعی بودند. دامنه دینامیک عریض است و حتی با آن که بهترین نیست ولی هرگز مجبور به استفاده از گزینه HDR نشدیم.
برای کسانی که دقیقتر هستد باید بگوییم در بعضی از صحنههای شلوغ طرح مویر به شکل قابل توجهی دیده میشود و پوششهای گیاهی ممکن است خارج از مرکز تصویر یک ظاهر رنگ روغنی داشته باشند.
اگر قصد عکاسی با دقت ۴۸ مگاپیکسل دارید یک حالت اختصاصی برای آن وجود دارد ولی تصویر نهایی ۴۸ مگاپیکسل واقعی نیست.
ردمی نوت 8T به جای ثبت تصاویر ۴۸ مگاپیکسل با حذف فرآیند ترکیب پیکسلها، یک تصویر ساده که اندازه آن زیاد شده است را ذخیره میکند و میتوانید به راحتی متوجه آن شوید. عکاسی با دقت ۴۸ مگاپیکسل هیچ مزیتی ندارد و اصلا آن را پیشنهاد نمیکنیم.
حتی با آن که خبری از دوربین تلهفوتو نیست ولی دوربین the Redmi Note 8T همچنان میتواند به لطف حسگر بزرگ خود تصاویر با زوم ۲ برابر خوبی بگیرد. زوم آنها قبول داریم به صورت دیجیتالی است ولی ظاهری بهتر از تصاویر زوم شده با یک دوربین استاندارد ۱۲ مگاپیکسل دارند.
دوربین فوق عریض ۸ مگاپیکسل تصاویر قابل قبولی با سطح کاملا خوبی از جزئیات میگیرد. کنتراست خوب است ولی دامنه دینامیک ترجیحا باید بگوییم محدود است. کیفیت در سطح پیکسلها در سطح دوربین اصلی نیست، تصاویر پارازیت بیشتری دارند و یقینا در مقایسه با گوشیهای هوشمند رقیب در پایینترین جایگاه قرار میگیرند.
میتوانید گزینه اصلاح خودکار اعوجاج لنز را خاموش کنید که نتیجه لبههای اعوجاج یافته بیشتر در قاب تصویر ولی خروجی تصویر شارپتر است.
دوربین ۲ مگاپیکسل ماکرو از نظر کیفیت تصاویر متوسطی میگیرد. سطح جزئیات عالی نیست، گوشهها ملایم هستند و مرکز تصویر را نیز نمیتوانیم بگوییم شارپ است.
در کمال تعجب ما دوربین گوشی Redmi Note 8T تصاویر واقعا خوبی در شب میگیرد، در حقیقت در کلاس این گوشی عالی هستند، الگوریتم کاهش پارازیت آنقدر شدید عمل نکرده است و با آن که در تصاویر سطح قابل توجهی از پارازیت به جا میگذارد ولی جزئیات ریز را تغییر نمیدهد.
حالت عکاسی در شب مانند دوربینهای قبلی شیائومی رفتار محافظکارانهای دارد. فعالیت آن بیشتر شبیه به حالت عکاسی HDR است تا یک حالت عکاسی در شب کامل و عکاسی با آن در حدود ۲ ثانیه طول میکشد.
زمان استفاده از آن بخشی از پارازیت تصویر حذف میشود و اکثر نواحی بسیار روشن برش خورده را بر میگرداند ولی به ندرت یک تصویر روشن در اختیار خواهید داشت.
تصاویر گرفته در شب با دوربین فوق عریض کاملا قابل استفاده و در مقایسه با کیفیت عکس چنین دوربینهایی بهتر است. تصاویر جزئیات بالایی دارند که احتمالا به علت کاهش پارازیت است. نوردهی در مقایسه با سایر دوربینهای فوق عریض سطح پایینی ندارند و با آن که همچنان امیدوارکننده نیست ولی تصاویر نهایی کاملا قابل استفاده هستند.
حالت عکاسی در شب برای دوربین فوق عریض دیده نمیشود.
کیفیت تصاویر پرتره ثبت شده با دوربین عقب گوشی Redmi Note 8T شیائومی بستگی به سطح نور دارد به نحوی که در زمان کیفیت نه چندان خوب نور سطح جزئیات به شکل قابل توجهی افت میکند.
بنابراین، زمانی که شرایط نوردهی خوب باشد، تصاویر پرتره بسیار خوبی میتوانید بگیرید یعنی با جزئیات بالا، جداسازی به اندازه کافی خوب سوژه از پس زمینه و محوشدگی قانعکننده پسزمینه.
دوربین جلو گوشی Redmi Note 8T شیائومی یک حسگر ۱۳ مگاپیکسل با گشادگی دریچه دیافراگم f/2.0 بوده و مانند همیشه فوکوس ثابت است. در بخش نرمافزاری سه گزینه برای زیباییسازی تصویر دیده میشود که عبارتند از صاف کردن چروکیدگیهای پوست، بزرگ کردن چشمها و باریک کردن چهره.
تصاویر سلفی که گرفتیم واقعا عالی بودند، جزئیات فراوان بوده و رنگها و کنتراست عالی هستند و حتی بدون استفاده از حالت HDR دامنه دینامیک خوب است. به طور کلی از نمونه تصاویری که گرفتیم کاملا راضی بودیم.
میتوانید از حالت عکاسی پرتره در دوربین جلو نیز استفاده کنید و تصاویر پرتره گرفته شده با این دوربین کاملا خوب هستند. جداسازی سوژه از پس زمینه کاملا خوب انجام شده است و مشکلاتی مانند گوشهای برش خورده یا شبیه به آن را ندیدیم.
گوشی Redmi Note 8T شیائومی فیلمهایی با حداکثر کیفیت 4K و نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه و فوق اچدی با نرخ ۶۰ یا ۳۰ فریم بر ثانیه میگیرد.
در ابتدا اینطور به نظر میرسید با تمامی دوربینها میتوانید با این کیفیتها فیلمبرداری کنید ولی حقیقت ماجرا فرق دارد. دوربین فوق عریض تنها میتواند فیلمهای فول اچدی با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه بگیرد و قدرت فیلمبرداری دوربین ماکرو محدود به کیفیت اچدی و نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه است.
امکان فیلمبرداری اسلوموشن نیز با کیفیت فول اچدی و نرخ ۱۲۰ فریم بر ثانیه وجود دارد.
اجازه دهید در مورد قدرت فیلمبرداری دوربین اصلی صحبت کنیم. بیتریت ویدئوها ۴۰ تا ۴۲ مگابیت در ثانیه برای کیفیت 4K و برای ویدئوهای فول اچدی در دو حالت ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه در حدود ۲۰ مگابیت در ثانیه است. صدا نیز با کیفیت استریو و بیتریت ۹۶ کیلوبایت در ثانیه ضبط میشود.
ویدئوهای 4K با وجود بیتریت بالا سطح جزئیات متوسط و دامنه دینامیک محدود دارند. نویز تقریبا وجود ندارد و شاید باید تقصیر افت جزئیات را به گردن فعالیت شدید الگوریتم کاهش پارازیت بیاندازیم. گرچه کنتراست و رنگها واقعا خوب هستند.
ویدئوهای فول اچدی با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه کاملا جزئیات بالایی دارند و جزو بهترینها محسوب میشوند.
اما در سوی دیگر ماجرا ویدئوهای با نرخ ۶۰ فریم ثانیه هستند که با انواع 30fps از نظر بیتریت فرقی ندارند و بنابراین جزئیات آنها نصف شده است که سپس روی این موضوع با استفاده از شارپ کردن بیش از حد تصویر سرپوش گذاشته شده است.
در ویدئوهایی که با دوربین فوق عریض گرفتیم کمی رنگها با دمای رنگ خنکتر رندر شدند و سطح جزئیات واقعا پایین است.
قابلیت لرزشگیر الکترونیک تصویر تنها زمان فیلمبرداری با کیفیت فول اچدی و نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه دیده میشود و آن را میتوانید از بخش تنظیمات خاموش یا روشن کنید. لرزشگیر دیجیتال عملکرد خوبی در روان کردن لرزش دوربین البته به بهای افت اندک میدان دید دارد.
گوشی Redmi Note 8T را بدون شک نمیتوانیم از نظر ارتقاء کیفیت ارزشمند بدانیم. این گوشی نمیتواند عملکرد به مراتب بهتری از نوت ۷ داشته باشد ولی یقینا کاربر را با دوربین و بدنه زیبا و مقاوم نسبت به پاشیدن قطرههای آب تحتتاثیر قرار میدهد.
شیائومی برای بالا بردن سطح رضایت مشتریان اروپایی خود قابلیت NFC و شارژ سریع را به این گوشی اضافه کرده است ولی در مقایسه با نوت ۸ خبری از چراغ اعلانات نیست. وزن و اندازه این گوشی همچنین بیشتر شده است. ولی حتی بدون چراغ اعلانات، میتوانیم بگوییم این گوشی یکی از بهترین ردمی نوتها و شایسته توجه قابل قبول است.
استفاده نکردن از یک چیپست سریعتر ممکن است توی ذوق بزند ولی در مورد سایر امکانات گوشی باید بگوییم بابت پول کمی که میپردازید محصول خوبی میخرید و مجددا شیائومی نمره قبولی میگیرد.
حالا که شرکت ریلمی وارد بازار اروپا شده است، شیائومی یک رقیب قدرتمند برای خود میبیند و تنها کاربران میتوانند از این قضیه بهره ببرند. Realme 5 Pro با مشخصات ۴ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی قیمتی مشابه با ردمی نوت ۸ با ۴ گیگابایت رم و ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی دارد تا نه تنها فضای ذخیرهسازی بیشتر باشد بلکه ریلمی از یک چیپست سریعتر اسنپدراگون ۷۱۲ استفاده میکند که برای گیمینگ بهتر است.
Realme 5 در مقایسه با Note 8T اندکی قیمت پایینتر دارد ولی با این حال نه تنها از نظر دوربین و چیپست مشخصات آنها یکسان است بلکه محصول ریلمی یک باتری بزرگتر و حافظه داخلی بیشتر دارد.
Ralme 5 همچنین یک گوشی سریعتر برای بازی است چون یک نمایشگر با دقت پایینتر اچدی پلاس دارد تا فشار کمتری به پردازنده گرافیکی وارد شود.
گوشی گلکسی A30s سامسونگ در حدود ۲۰۰ یورو قیمت دارد و در نمای جلو آن یک نمایشگر بزرگ سوپر امولد خودنمایی میکند. گرچه دقت آن در مقایسه با گوشی Note 8T پایینتر است ولی همان سطح عملکرد را دارد. مجموعه دوربین نیز قابل قبول هستند ولی تنها زمانی باید این گوشی را در مقایسه با محصول شیائومی انتخاب کنید که نمایشگر امولد یا لانچر One UI برایتان مهم باشد.
اگر بودجه بیشتری دارید از بین محصولات خود شیائومی میتوانید ردمی نوت ۸ پرو را با قیمت ۲۵۰ یورو انتخاب کنید که یک نمایشگر کامل و عالی، چیپست به مراتب سریعتر و یک باتری بزرگتر دارد.
رم و حافظه داخلی این گوشی نیز بیشتر است و مدل پرو از لانچر MIUI استفاده میکند.
گوشی Redmi Note 8T امروزه یکی از بهترین گوشیهای هوشمند ۱۸۰ یورویی است که میتوانید بخرید. اما اکیدا توصیه میکنیم ۲۰ یورو بیشتر هزینه کنید و مدل با ۴ گیگبایت رم و ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی را بگیرید چون ۳ گیگابایت رم مدل پایه اغلب اوقات کافی نیست.
همچنین حافظه داخلی ۳۲ گیگابایت که تنها ۲۲ گیگابایت آن در اختیار کاربر است خیلی سریع پر میشود.
محصولات ریلمی گوشیهای هوشمند گیمینگ پسندتر با قیمتی در همین حد هستند، بنابراین از نظر نسبت هزینه و کیفیت گوشی، Note 8T را در مقایسه با آنها در رتبه دوم قرار میدهیم.
منبع: gsmarena.com
زمانی که یک کسب و کار را اداره میکنید حداکثر استفاده از وقت سخت است، به ویژه زمانی که وظایف زیادی روی دوش شما است و سعی دارید کارهای مختلف و زیادی را انجام دهید.
افراد دیگری نیز در این شرایط بودند و روشهایی برای بهبود بهرهوری را پیدا کردند.
در ادامه به نکاتی برای افراد فوقالعاده شلوغ اشاره میکنیم تا بتوانید سطح بهرهوری خود را بالا نگه دارید.
اگر فردی با مسئولیتهای مختلف است که در محیط کار باید کارهای زیادی را انجام دهد، انجام همزمان چند کار با یکدیگر به نظر فکر خوبی است.
چه در حال انجام چند کار همزمان باشید یا دائما در بین انجام کارهای مختلف جابهجا شوید، به احتمال زیاد به هیچ کدام از پروژههایی که روی آنها کار میکنید به اندازه کافی رسیدگی نمیکنید.
ممکن است احساس کنید بهرهوری بیشتری دارید ولی در حقیقت خودتان را از آن بی نصیب میکنید و سطح استرستان را بالا میبرید.
تحقیقات نشان میدهد انجام همزمان چند کار در واقع میتواند روی سلامت مغز و بهرهوری اثرات منفی بگذارد.
در اینطور مواقع بهتر است به اصطلاح در حالت شناور باشید. یک حالت شناور به سادگی یک حالت ذهنی است که در آن هر فعالیتی که انجام میدهید را با تمرکز فوقالعاده بالا انجام میدهید یعنی کاملا درگیر این کار هستید و عمیقا در آن غوطهور شدید.
بدون شک میخواهید در محیط کار به حالت شناور خود برسید.
بنابراین، یک (یا دو یا سه) عدد از کارهایی که در اختیار دارید را رها کنید و در آن واحد تنها روی یکی تمرکز کنید. این کار کیفیت کار شما را بهبود میبخشد و به مدیریت استرس کمک میکند.
تمامی ما قربانی این قضیه هستیم، چون به هرحال عوامل مزاحم همه جا حضور دارند.
رسانه اجتماعی، پیام فرستادن، همکاران، غذا، حتی دستشویی حواس ما را پرت میکنند، درست است وقفه و استراحت لازم هستند ولی گاهی اوقات ما اجازه میدهیم مسائل مختلف سطح بهرهوری ما را پایین آورند.
به مراتب سادهتر است ابتدا جلوی عوامل مزاحم را بگیرید تا این که مجددا بعد از رسیدگی به آنها ادامه کارتان برگردید.
برای این که روی کار خود تمرکز کنید نکات زیر به دردتان میخورد:
زمانی که مطمئن نیستید چه کاری را باید انجام دهید، حواسپرتی به مراتب سادهتر میشود.
حذف عوامل مزاحم از کار سطح بهرهوری شما را فوقالعاده بالا میبرد و خواهید توانست در پایان کارهای بیشتری را انجام دهید.
آیا کارهای زیادی باید انجام دهید و اصلا نمیدانید چطور آنها را مدیریت کنید؟
یقینا، در مورد اهمیت کار روی یک موضوع در آن واحد صحبت کردیم، ولی در واقعیت گاهی اوقات به سادگی کارهای بیش از حد زیادی را انجام دهیم.
زمانی که فوقالعاده سرمان از نظر شغلی شلوغ است، تقریبا انجام تنها یک کار از نقطه شروع تا پایان غیرممکن است.
یک راهحل دیگر برای این موضوع داریم: برای هر کاری که دارید انجام میدهید یک محدودیت زمانی تعیین کنید.
یک مثال عالی در این زمینه را میتوان در تکنیک پومودورو دید.
تکنیک پومودورو زمانی است که کارهای خود را به تکههای زمانی ۲۵ دقیقه تقسیم میکنید تا در طول آن زمان با تمرکز کار خود را انجام دهید.
پس از هر ۲۵ دقیقه، ۵ یا دقیقه استراحت میکنید ولی پس از ۴ تکه، مدت زمان استراحت را بیشتر و به ۱۵ تا ۳۰ دقیقه میرسانید.
به کمک تکنیک پومودورو میتوانید جلوی انجام همزمان چند کار را بگیرید ولی در عین این حال کارهای بیشتری را انجام دهید.
این تکنیک به افرادی که در محیط کار مسئولیتهای زیادی دارند کمک خواهد کرد وظایف متعدد خود را مدیریت کنند و در همان حین بدون آشفتگی کیفیت کارشان را بالا نگه دارند.
شاید سوال کنید مراسم بهرهوری چیست؟
این مراسم هرجایی که شما بخواهید هستند. به عنوان کسی که سرش شلوغ است، میدانید چه چیزی برای شما جواب میدهد و چه چیزی نمیدهد.
بنابراین چرا آن را به شکل یک مراسم در نیاورید؟
مراسمها کاملا مثل برنامههای روزانه (روتین) نیستند.
با آن که برنامههای روزانه معمولا یک مجموعه از مسائل مشخی هستند که هر روز باید در زمان مشابهی انجام شوند، ولی مراسم بیشتر شبیه به نسخههای انعطافپذیر برنامههای روزانه هستند که میتوانید در هر زمان از روز انجام دهید و بهرهوری شما را زیاد میکند.
همچنین نیازی نیست این مراسم محدود به محیط کارتان باشد میتوانید آنها را در تمامی بخشهای روز و هفته خود داشته باشید.
در ادامه به چند مثال در مورد مراسم بهرهوری اشاره میکنیم که میتوانید از آنها برای افزایش بهرهوریتان در محیط کار استفاده کنید:
یک راه برای قرار دادن این مراسم در روزهای کاری دنبال کردن روشی است که در کتاب دیوید آلن به اسم کارها را به سرانجام برسانید توضیح داده شده است.
این روش شامل انتقال دادن وظایف و پروژهها به بیرون از ذهن و ثبت کردن آنها روی یک کاغذ و سپس تقسیم آنها به شکل کارهای قابل انجام است.
فهرست کردن در این روش میتواند یک مراسم بهرهوری باشد که زمانی انجام میدهید که باید بررسی کنید چه کارهایی باید ابتدا تکمیل شوند.
مراسمها به ما کمک میکنند تمرکز خود را از یک کار به دیگری انتقال دهیم و بهرهوری ما را افزایش دهد.
این نکته ممکن است چیزی نباشد که هر کدام از ما شنیده باشیم ولی حقیقت دارد، زود از خواب بیدار شدن میتواند بهرهوری را بالا ببرد.
جدا از این حقیقت ساده که زود بیدار شدن باعث میشود وقت بیشتری برای انجام کارها داشته باشید، همچنین زمان بیشتری در اختیار دارید تا به مهمترین بخش روزتان رسیدگی کنید که خودتان هستید.
برخی از افراد بسیار شلوغ ممکن است وسوسه شوند که زود از خواب بیدار شوند و بعضی از وظایف شغلی را که روز قبل وقت برای آن نداشتند انجام دهند و بدون شک، این کار نیز تا حدی شما را بهرهورتر میکند.
اما چیزی که باعث میشود در طول روز کاری واقعی خود بهرهوری بیشتری داشته باشید وقت بیشتری است که در صبح برای آمادن شدن، شاید ورزش و خوردن یک صبحانه مغذی دارید.
در بالا در مورد جلوگیری از عوامل مزاحم برای افزایش بهرهوری در محیط کار صحبت کردیم. ولی گاهی اوقات، جلوگیری از آنها تا زمانی که کار مورد نظرتان را انجام ندادید، به سادگی واقعگرایانه نیست.
یک گوشی دارید که نوتیفیکیشنهایش روی یکدیگر جمع شدند، شکمی که صدای آن از گرسنگی در آمده است و همچنین همکارانی که نیاز به توجه شما دارند، چون یک درخواست از شما دارند، میخواهند سوال بپرسند یا فقط دوست دارند حرف بزنند.
شما نمیتوانید همیشه جلوی این چیزها را بگیرید، انسانها ربات نیستند.
ولی کاری که میتوانید انجام دهید، جمع کردن عوامل مزاحم است تا در آن واحد به تمامی آنها رسیدگی کنید.
به عنوان مثال، یک قسمت از روز خود را به بررسی پیامهای روزانه و نوتیفیکیشنهای گوشی خود، بررسی ایمیل شخصی و رسیدگی به درخواستهای همکارانتان اختصاص دهید.
اگر یکی از همکاران زمانی که در حال انجام یک کار هستید مزاحم شما میشود، از او با رعایت ادب درخواست کنید اگر میتوانند برایتان ایمیل بفرستند یا در زمانی با شما حرف بزنند که به رسیدگی به عوامل مزاحم اختصاص دادید.
سپس، بخشی از روز خود را برای رسیدگی در آن واحد به تمام این مسائل اختصاص دهید.
این کار به شما اجازه خواهد داد کمی در کار خود وقفه بیاندازید و فرصت رسیدگی به مسائل غیر کاری داشته باشید.
اگر فردی هستید که یک کسب و کار را اداره میکند، تازه کسب و کار خود را شروع کردید یا به سادگی همیشه سرتان شلوغ است، ممکن است بهتر باشد بعضی از وظایف خود را برونسپاری کنید.
برونسپاری تنها برای شرکتهای بزرگ که میتوانند از عهده هزینههای استخدام افراد در خارج برآیند نیست.
در واقع، برونسپاری به معنای پرداخت هزینه برای انجام کاری است که شما نمیتوانید انجام دهید یا نمیخواهید خودتان انجام دهید.
همچنین اگر به اندازه کافی برای تمامی کارهایی که باید انجام دهید وقت کاری ندارید، گزینهای عالی برای بالا بردن سطح بهرهوری است.
یک سری کارها را بهتر است به دیگران محول کنید، مانند کار طراحی، تحقیق، رسیدگی به تماسهای تلفنی و تعیین وقت ملاقاتها.
بدون شک، متداولترین روش برونسپاری استخدام افراد برای انجام این کارها است.
اما گاهی اوقات، کارآفرینانی که سرشان شلوغ است امکانات لازم برای استخدام فوری افراد را ندارند.
میتوانید برای برونسپاری کارهایی که به سادگی توسط یک دستیار شخصی یا مدیر اداره انجام میشوند مانند پاسخ دادن به سوالات مشتریان، رزرو وقت ملاقاتها، یادآوری مسائل به شما و موارد متعدد دیگر از یک ربات گفتگو (چتبات) به عنوان یک دستیار مجازی استفاده کنید.
ایمیل وقت زیادی از روز افراد را میگیرد، به ویژه زمانی که در یک روز صدها ایمیل برایتان میآید. اما راهحلهایی برای کمک به افزایش بهرهوریتان وجود دارد.
قوانینی که برای ایمیل مشخص میکنید به شما کمک میکند این هیولا را تحت کنترل بگیرید و اجازه میدهد با وقت خود کارهای مهمتری را انجام دهید.
به عنوان شروع، میتوانید چندین بازه زمانی در هر روز را برای بررسی ایمیلها اختصاص دهید. به عنوان مثال میتوانید ایمیلتان را در صبح، درست پس از ناهار و پیش از ترک اداره بررسی کنید.
همچنین میتوانید هشدارهای ایمیل را خاموش کنید، بنابراین صدای دائم نوتیفیکیشن آن در زمان غیر ضروری حواس شما را پرت نکند.
میتوانید در هر کلاینت ایمیلی که استفاده میکنید قوانین را تعیین کنید، نتیجه این قوانین علامتگذاری ایمیلها و فرستادن ایمیلهای خاص به پوشههای گوناگون است.
در نهایت ایمیلهایی که به فرستادنشان نیاز نیست را نفرستید!
آیا از فردی که با ایمیل از او چیزی میخواهید درست روبروی شما نشسته است؟
آیا این امکان وجود ندارد این درخواست را اگر شرکت شما از نرمافزار اسلک استفاده میکند با فرستادن یک پیام فوری انجام دهید؟
اگر ایمیل میفرستید، مطمئن شوید ایمیلهایی که میفرستید سرراست، لازم و هدفمند هستند بدون این که سطح بهرهوریتان را کم کنند.
بهترین کاری که هر فردی میتواند برای بهرهوری خود انجام دهد سعی به انجام کارهای جدید و بررسی این نکته است که برایش نتیجهبخش هستند یا نه.
همه شبیه به یکدیگر نیستند، بنابراین نکات بالا ممکن است نتیجه یکسانی برای همه نداشته باشد.
ولی افرادی هستند که قبلا در این شرایط بودند، افرادی که کسب و کارها را شروع کردند، باعث رشد کسب و کارها شدند و از نردبان موفقیت بالا رفتند.
این افراد تمامی این مراحل را طی کردند و احتمالا اطلاعات دیگری دارند که چه چیزی جواب میدهد و چه چیزی نمیدهد.
یادگیری نکات بهرهوری از این افراد یک گام به جلو عالی برای افزایش بهرهوری خودتان است.
کتابهای زیادی در این زمینه وجود دارد، بنابراین سری به کتابخانه، فروشگاه کتاب یا اینترنت بزنید تا با دیدگاههای جدید آشنا شوید.
افراد زمانی که یک قدردانی، پاداش یا بازخورد فوری برای کارهایشان باشد به بهترین شکل ممکن آنها را انجام میدهند. به همین دلیل است که افراد بازیهای ویدئویی را بسیار دوست دارند. شما یک کار را در بازی کامل میکنید و فورا پاداش کارتان را به دست میآورید.
چقدر خوب بود اگر شبیه به آن را در دنیای واقعی و محیط کار داشتیم؟
گیمیفیکیشن (بازیسازی) در محیط کار الزاما به معنای تبدیل کار به یک بازی نیست، ولی بیشتر به معنای ایجاد یک محیط سرگرمکننده است که از آن لذت ببرید و کارمندانی که از کار خود لذت میبرند به احتمال زیاد عملکرد بهتری نیز خواهند داشت.
چندین اپلیکیشن وجود دارند که از آنها میشود برای افزایش سطح بهرهوری از طریق گیمیفیکیشن استفاده کرد، چند نمونه از آنها را بررسی کنید تا ببینید کدام یک بیشتر کارمندان شما را سرگرم میکنند و سطح بهرهوری کلی آنها را افزایش میدهند.
بهرهوری کامل نیاز به تمرین دارد.
مانند تمامی مسائل دیگر، مدیریت زمان و بهبود بهرهوری نیاز به تمرین دارد.
احتمالا پیش از این که روشهایی را پیدا کنید که برای شما جواب دهند و به ارتقاء سطح بهرهوریتان کمک کند به امتحان راههای مختلف نیاز داشته باشید.
اما تمرین را ادامه دهید، چون پیدا کردن ابزاری که برایتان نتیجهبخش هستند در تمامی مراحل دیگر زندگیتان به درد خواهند خورد.
منبع: inc.com
اپرا وینفری، ایلان ماسک، استیو جابز جزو بزرگترین برندهای شخصی در تاریخ بشر از نظر شهرت اسم و تاثیر جهانی هستند. حالا یک لحظه در مورد برند شخصی خود فکر کنید. اگر مجبور به شروع مجدد باشید ولی این مرتبه مزیت یک برند شخصی قدرتمند و توانایی ارتباط با تعداد زیادی از افراد و تاثیرگذاری روی آنها را داشتید، کجا بودید؟
به عنوان مثال، ایلان ماسک هرگز برای تبلیغات یا بازاریابی هزینه نکرده است. او در جدیدترین پروژه خود یعنی راهاندازی خودرو تمام الکتریکی تسلا سایبرتراک موفق به ثبت بیش از ۲۰۰ هزار پیش خرید شد که زمان تحویل این خودرو بیش از ۱۰ میلیارد دلار درآمد برایش به همراه دارد (اگر فرض کنیم متوسط قیمت هر خودرو ۵۰ هزار دلار باشد).
قبول داریم ایلان ماسک یک شخصیت افسانهای است، ولی زمانی که مخاطبی به تعداد هزاران ده هزار داشته باشید، میتوانید در عرض چند ساعت یا روز تاثیرگذار عمل کنید، یک دیدگاه را تغییر دهید یا با یک مقاله، پست در رسانههای اجتماعی، ویدئو، سخنرانی یا کتاب به میلیونها دلار فروش برسید.
من اخیرا این فرصت را داشتم تا با یک متخصص در مورد موضوع برندسازی شخصی صحبت کنم. نام او دیمیتری کوزلوف و مدیر ارشد سایت Influex.com است. کسب و کار کوزلوف در حوزه ساخت وبسایتهای برند شخصی فعالیت میکند.
او بزرگترین رازهای خود را برای ساخت یک برند شخصی قدرتمند مطرح کرده است، دارایی که از آن میتوانید در تمامی فعالیتهای خود در آینده استفاده کنید.
کوزلوف با شرکت Influex به مدت ۱۰ سال است در حوزه برندینگ فعالیت میکند، اسم شرکت او ترکیبی از دو کلمه «تاثیر» و «بیان» است. تاثیر اشاره به بازاریابی و تمامی مسائل دیگری میکند که روی مخاطبتان تاثیر میگذارد و بیان اشاره به هنر و زیبایی دارد یعنی ذات اصلی شما چه کسی است و آن را به شکل زیبایی به جهانیان نشان میدهد.
کوزلوف عقیده دارد که به دنبال کاملترین شکل بیان خود میتوانید بیشترین تاثیر را داشته باشید.
زمانی که کوزلوف در کالج بود، او وبسایت برند شخصی خود را ساخت. این سایت یک وبلاگ ساده وردپرسی بود، ولی بازدیدکنندگان به اندازهای از آن خوششان آمد که برای طراحی سایتشان به او پول دادند.
چندین سال بعد و در ژولای سال ۲۰۱۴ او اداره یک شرکت توسعه وب را برعهده داشت که سایتهای برندینگ برای بازاریابان اینترنتی میسازد.
یکی از موفقیتهای اولیه کوزلوف زمانی بود که بازاریاب مشهور، مایک دیلارد از او خواست سایت برند شخصیاش را بسازد و کوزلوف به خوبی از عهده این کار آمد و سایتی را طراحی کرد که یکی از بهترین سایتهای برند شخصی کارنامه او است.
دیلارد این تجربه را با مخاطبان ۴۰۰ هزار نفری خود در میان گذاشت و افراد زیادی به کوزلوف مراجعه کردند و از او خواستند سایت آنها را بسازد.
بسیاری از این افراد از کوزلوف پرسیدند از چه قالب یا چارچوبی برای سایت مایک استفاده کرده است. واکنش ابتدایی او خشم بود چون هیچ قالب یا چارچوبی برای نشان دادن بیان هنرمندانه و خلاقانه وجود ندارد.
او به زودی متوجه شد با فرصتی در بازار روبرو شده است تا با استفاده از یک سیستم و فرآیندی که نتایج قابل پیشبینی و باثباتی ایجاد کرده بود به افراد کمک کند چیزی را بسازد که او ساخته بود. نکته مهم ماجرا قالب یا چارچوب کار نبود، بلکه روانشناسی تاثیر بود.
کوزلوف یک مجموعه عالی از نمونه سایتهای برند شخصی برای تاثیرگذاران کارآفرین به وجود آورد و در حین انجام این کار مرحله به مرحله متوجه شد یک سایت برند شخصی فوقالعاده به چه چیزهایی نیاز دارد.
در این مطلب، با اصول مهمی آشنا خواهید شد که به شما اجازه میدهد جلوی اشتباهاتتان را بگیرید و بهترین برند شخصی خود را بسازید.
قبل از ساخت یک وبسایت باید واقعا هدف واضحی برای آن در نظر گرفته باشید. مثلت شفاقیت برند روی نیت شما تمرکز میکند.
میتوانید سایتهای محصول، شرکتی یا شخصی متفاوت بسازید یا ترکیبی از هر دو داشته باشید که در آن خود شما محصول یا شرکت هستید.
تعیین نوع برندتان روی طراحی وبسایتتان تاثیر خواهد گذاشت، به ویژه اگر چندین برند داشته باشید و برند شخصی شما شرکتتان نیست، مثالی که میتوانیم در مورد یکی از مشتریان کوزلوف به اسم جو پولیش بزنیم.
در این مورد، بسیار مهم است برندها متمایز از یکدیگر ولی همسو با همدیگر باشند. وبسایت شخصی پولیش و وبسایت Genius Network او از نظر هنری کاملا به یکدیگر مرتبط هستند و «حس و حال» مشابه ولی ماهیت متفاوت دارند.
این وبسایتها را در زیر میتوانید مشاهده کنید:
وبسایت شخصی جو پولیش JoePolish.com
وبسایت محصول جو پولیش GeniusNetwork.com
اگر برند شخصیتان شرکتتان است، درست مانند JJ Virgin، تنها به یک وبسایت نیاز دارید. موقعیت شما به عنوان یک کارشناس یا تاثیرگذار چیزی است که افراد آن را باور میکنند. وبسایت اصلی کسب و کار JJ Virgin (محصول + شخصی) عبارت است از jjvirgin.com.
یک باور اشتباه مرسوم این است که برند شخصی در مورد خود شما است. هدف اولیه شما صحبت با مخاطبتان است. در مورد وبسایت برند شخصی مایک دیلارد، صفحه هوم تصاویری از دیلارد دارد و نوشته شده است «من به کارآفرینان کمک میکنم کسب و کار رویایی خود را شروع کنند و توسعه دهند.»
این جمله اشاره میکند او به چه چیزی کمک میکند و مستقیم با مخاطبش حرف میزند تا آنها احساس کنند درک شدهاند، سپس توضیح میدهد چطور میتواند به آنها کمک کند.
به جای متنی که ادعا کند «ببینید چقدر من عالی هستم.»، پیام این متن این است «من شما را درک میکنم و اینطور میتوانم به شما قدرت دهم و به شما کمک کنم.»
MikeDillard.com
یکی از بهترین راهها برای برقراری ارتباط با مشتریان بالقوهتان به اشتراکگذاری داستان اصیلتان است. یک مثال عالی برای آن رونالد فرانزیر است. فرانزیر یک کارآفرین موفق با بیش از ۴۰ شرکت است. زمانی که او و کوزلوف شروع به همکاری با یکدیگر کردند، فرانزیر یک زندگینامه کسب کار طولانی و ترسناک داشت، بنابراین افراد تصور میکردند او باهوشترین فرد حاضر در اتاق است.
او داستان خود را بازنویسی کرد تا به داستان خود در سن ۱۶ سالگی اشاره کند تا نشان دهد دوران نوجوانیاش را چطور گذرانده است.
تغییر زندگینامه به فرانزیر نشان داد کسب و کارش تنها در مورد بیان خلاقانه است و خلاقیت موضوعی است که واقع او را به جلو هدایت کرده است.
RolandFrasier.com/story
راه دیگر برای ایجاد یک رابطه قدرتمند با مشتریان بالقوهتان از طریق عکاسی است. اولین راه برای نزدیک شدن به آن از طریق یک جلسه عکاسی حرفهای و حماسی مانند سایت آلیس پارکر و دومین راه مانند رایان دایس استفاده از تصویر خود در «محیط طبیعیتان» و در حال انجام فعالیتهای روزانه است.
هر روشی که انتخاب کنید میتواند فوقالعاده موثر باشد. تصمیمتان به این نکته بستگی دارد کدام روش را ترجیح میدهید یا چقدر فردی راحت یا با دنیای شخصی هستید.
مطمئن شوید تصاویری که استفاده میکنید نشان دهند چه کسی هستید و یک نگاه قابل اعتماد به زندگیتان داشته باشند.
alyseparker.com
ryandeiss.com
با به اشتراکگذاری داستانهای موفقیت مشتریان خود، گواهی اعتماد آنها و شهرتی که در بازار دارید اعتمادپذیری و محتوا را با یکدیگر ترکیب کنید. این نکته به ویژه مهم است که اشخاص قابل اعتماد یا تاثیرگذار شما را تایید کرده باشند، مانند جو پولیش که وبسایت او نقلقولهایی از افرادی مانند ریچارد برانسون دارد. تاکید روی چنین مواردی اعتمادپذیری افراد و شخصیت شما را ارتقاء میبخشد.
joepolish.com/about/industry-recognition
یک راه عالی دیگر برای برجسته کردن اعتمادپذیری سایرین به شما استفاده از گواهی اعتماد سایرین به شکل یک ویدئو، استوری و تصاویری از پیامکها و فیسبوک است، مانند چیزی که در وبسایت الکس مسکو میبینیم.
alexjmoscow.com/who-we-serve
یک راه موثر دیگر برای به وجود آوردن اعتمادپذیری تاکید روی حضور شما در پوششهای خبری و رسانهای است. به عنوان مثال نگاهی به سایت کامرون هرولد بیاندازید. عنوان آن نقلقولی از سایت Forbes است که اعتمادپذیری هرولد را با تواضع ولی در عین حال بسیار موثر نشان میدهد.
هرولد همچنین لوگو تمامی رسانههای مهمی که در آنها حضور داشته است را به نمایش گذاشته است.
cameronherold.com/media
چه یک مدیر اجرایی یا یک کارآفرین باشید، روی شرکت خود تاثیر میگذارید. حضور در عرصههای بیشتر، حتی اگر موارد مجازی مانند پادکستها باشد، روی کسب و کارتان تاثیر مثبتی خواهد گذاشت و به احتمال زیاد برایتان نتیجهبخش است. صحبت ترکیبی از اعتمادپذیری و رضایت است. مجددا سایت کامرون هرولد را بررسی کنید به نحوی که صحبت در بین عموم ویژگی کلیدی حرفه او است.
ساختار این صفحه شامل یک تیتر میشود که روی مزایای صحبت کردن با شما، فرصت رزرو وقت برای صحبت با شما و کلیپهایی از گفتگوهایتان در گذشته تاکید میکند.
همچنین ممکن است برای بالا بردن اعتبار بیوگرافی خود بخواهید شواهدی از نظر مردمی را در سایت قرار دهید که شنونده حرفهایتان بودند یا میزبانی شما در رویدادشان را بر عهده داشتند.
cameronherold.com/speaker
محتوا پادشاه است و کوزلوف از وبسایتهای من به عنوان یک مثال جذاب نحوه ترکیب اعتبارپذیری و محتوا استفاده میکند. زمانی که در سایت من به پایین اسکرول میکنید، نقلقولهایی از تونی رابینز، توصیهنامه مشتریان، اطلاعاتی در مورد پادکست من با دان سالیوان، یک بیوگرافی کوتاه، یک لینک به وبلاگم، یک ویدئو اطلاعاتی رایگان و یک دکمه فراخوان به عمل واضح برای همکاری با من را میبینید.
تمامی این عناصر برای مشتریان بالقوه ارزش فراهم میکنند، اعتمادپذیری به وجود میآورند و حس اعتماد در آنها شکل میگیرد.
MikeKoenigs.com
چطور از برند خود با موفقیت درآمدزایی میکنید؟ فرخوان به عمل (call to action) به دو بخش مهم جذب سرنخ فروش و تبدیل آن به مشتری تقسیم میشود.
شما یک سرنخ فروش را جذب کرده یا فردی را وارد دنیای برند خود کردید (معمولا با ایجاد انگیزه در آنها که آدرس ایمیل خود را در اعضای یک محتوای با ارزش و رایگان به شما دهند) یا زمانی آنها را به مشتری تبدیل میکنید که یکی از محصولات شما را میخرند یا برای انجام کسب و کار موافقت میکنند با شما تماس بگیرند.
سایت کاترین زنکینا یک نمونه عالی استفاده از دکمههای فراخوان به عمل است. او یک کسب کار عظیم برای قدرتبخشی به زنان جوان برای تبدیل رویاهای آنها به موفقیت و ایجاد ازادی مالی راه انداخته است. در بالای وبسایت او یک امتحان رایگان و یک پیشنهاد برای مجله رایگان ظاهر میشود که سرنخهای فروش باید برای دریافت هر دو آنها آدرس ایمیل خود را وارد کنند.
همچنین فرصتی برای آشنایی با زنکینا و پیوستن به جامعه او وجود دارد. اگر از هر کدام از این دکمههای فراخوان به عمل استفاده کنید، این احتمال که در نهایت از این سایت خرید داشته باشید بیشتر است.
manifestationbabe.com
فوتر جذاب تمرکز بر ارتباط، جامعه و تبدیل سرنخ فروش دارد. بنابراین بسیاری از وبسایتها به فوتر به چشم یک بخش بی مصرف نگاه میکنند و هدفمندان از آن استفاده نمیکنند.
چه اتفاقی میافتد به جای آن به ارتباط، جامعه و تبدیل سرنخ فروش توجه داشته باشید؟ به هرحال بسیاری از بازدیدکنندگان وبسایت به پایین یک سایت اسکرول میکنند و بنابراین ارزش دارد از فوتر خود یک بخش جذاب بسازید.
به نظر کوزلوف، هدر و فوتر مهمترین بخشهای سایت افراد هستند.
فوتر سایت دکتر ونوس کاملا موثر به همه چیز اشاره میکند. او تصاویر عالی در سایت خود قرار میدهد و به بازدیدکنندگان اجازه برقراری ارتباط با او، پیوستن به جامعه او، حفظ ارتباط از طریق پلتفرمهای رسانه اجتماعیاش و استخدام او را میدهد. به عبارت دیگر برقراری ارتباط، پیوستن به جامعه و تبدیل سرنخ فروش به خریدار هدفمند.
venusopal.com
در نهایت سایت برندینگ شخصی خود را به عنوان یک بوم سفید خلاقیت برای بیان خود در نظر بگیرید. این سایت فرصت شما برای بیان کامل وجود شما و سرگرم شدن است و به مراتب بهتر از این جواب خواهد داد که تفکر خود را محدود کرده و از سایتهای محبوب دیگر تقلید کنید.
منبع: entrepreneur.com
کمکم به انتهای سال ۲۰۱۹ میلادی نزدیک میشویم. بد نیست نگاهی داشته باشیم به بازیهای مختلفی در این سال عرضه شدند. از آن جا که همیشه بخش بزرگی از گیمر ها علاقه خاصی به بازیهای مسابقهای و پر هیجان دارند، در این جا قصد داریم فهرستی از بهترین بازیهای مسابقهای موبایل در سال گذشته را بررسی کنیم.
شاید برای بیشتر طرفداران حرفهای بازیهای کامپیوتری این سؤال مطرح باشد که اصلاً آیا بازیهای موبایل در مقابل کنسولها و کامپیوترها حرفی برای گرفتن دارند؟ و اینکه آیا بازیهای موبایلی مسابقهای به هیچ قابل مقایسه با حسی و حال بازیهای مشابه بر روی دستگاههای دیگر نیست؟ در ادامه علاوه بر معرفی بهترین بازیها، با این مسئله هم خواهیم پرداخت.
آسفالت ۹ یکی از کلاسیکترین و استانداردترین بازیهای مسابقهای است. در حال حاضر این بازی بهشدت از سوی اپل حمایت میشود. آسفالت ۹ موبایل در حقیقت تمام ویژگیهای همین بازی در کنسولها را دارد. تجربه بازی آسفالت ۹ روی موبایل احتمالاً نظرتان را در مورد کیفیت و قابلیت بازیهای موبایل تغییر میدهد. شاید بیشتر از هر چیز کنترل بهعنوان یک چالش مهم برای بازی موبایل مطرح شود. این بازی دو روش مختلف را پیشنهاد داده است. البته هر دو روش وابسته بهشتاب گیری خودکار هستند. تفاوت اصلی این دو گزینه استفاده از تاچ درایو یا همان کنترل از طریق صفحه لمسی و کج کردن خود گوشی موبایل یا «تلیت کنترل» (Tilt Control) است. در حالت تاچ، شما باید خودرو را به سمت راست و چپ بکشید و در صورت لزوم دکمه دریفت یا نیترو را فشار دهید.
از آن جا که استفاده از تیلت کنترل برای بیشتر ما سخت و عذاب آور است، گزینه تاچ طبیعتاً انتخاب محتمل ما خواهد بود. یکی از مشکلات اصلی تیلت کنترل تسلط نداشتن روی صفحه نمایش است.
البته گزینه دیگر هم استفاده از گیم پد است که باز هم شاید نتیجه چندان جالبی نداشته باشد. در این حالت شما هم چنان شتاب گیری خودکار را دارید. بخش خوب این گزینه ساده بودن حرکت به سمت راست و چپ است که به شکل سنتی با جوی استیک انجام میشود.
بهطور کلی آسفالت ۹ نمره قبولی را دریافت میکند. هر چند شاید برای طرفداران سر سخت بازیهای مسابقهای، این بازی کمی عادی و غیرتخصصی به نظر برسد. شاید بدترین ویژگی آن محدودیتهای زمانی آن باشد که کاربر را مجبور به تماشای تبلیغات یا تشویق به خرید پول در بازی برای پیشرفت سریعتر میکند.
موزیک و ترکهای ساخته شده جالب و مناسب هستند. بر خلاف موزیکهای بیشتر بازیهای موبایلی مشابه که فقط با چند ساز ساده که آن هم در بیشتر مواقع سازهای غیرواقعی هستند، به ساخت موسیقی این بازی توجه بیشتری شده است.
نید فور اسپید هم یکی دیگر از بازیهای مشهور مسابقهای و البته خوش نام است که وارد عرصه بازیهای موبایل شده. متأسفانه نید فور اسپید هم درست مشابه آسفالت ۹ یک مشکل بزرگ دارد و آن هم غیرتخصصی بودنش است. با این تفاوت که قطعات موسیقی انتخاب شده برای آن هم جذابیت آسفالت ۹ را ندارد. کنترل هم در حد متوسط است که هم تلیت کنترل و هم تاچ کنترل را پیشنهاد میدهد (درست مثل آسفالت ۹). متأسفانه هر دو گزینه نیازمند تمرین زیاد برای تسلط هستند که برای یک بازی موبایلی چندان جذاب نیست. بدتر از همه اینکه استفاده از گیم پد برای این بازی ناممکن است چرا که این بازی با گیم پد سازگاری ندارد. در نتیجه بهاجبار باید به همان دو گزینه تیلت کنترل یا تاچ پد رضایت داد.
وجه مثبت نید فور اسپید را باید گرافیک آن دانست. هر چند در مجموع، نید فور اسپید آن طور که انتظار میرفت، از کار در نیامده است. گیم پلی آن مشابه بازی آسفالت ۹ است با این تفاوت که در این بازی پلیسها مدام به دنبال شما هستند. البته اگر طرفدار کمی اکشن بیشتر هستید ممکن است نید فور اسپید شما را راضی کند، بهخصوص آن که در این بازی میتوانید بازیکنهای دیگر را از مسیر خارج کنید که در نوع خودش جالب و جذاب است.
در بازی سیستم خرید پول با پول واقعی وجود دارد. در این بازی بهخصوص باید بهطور ویژه به کودکان هشدار دهید که رقم و اعداد نشان داده شده در بازی را جدی نگیرند چرا که بر خلاف بیشتر بازیها، واحد پول رایج در نید فور اسپید با همان نماد دلار نشان داده میشود! پس مراقب باشید بچهها پس اندازتان را با خیال سرمایه گذاری دراز مدت به دلار غیرواقعی تبدیل نکنند!
سی اس آر ریسینگ یکی از بازیهای جذاب و سرگرم کننده با یک مکانیسم رانندگی و هدایت متفاوت است. مهمترین ویژگی این بازی این است که شما در واقع وارد مسابقات غیرقانونی شبانه میشوید. در واقع در این بازی شما اصلاً به آن شکلی که تصور میشود درگیر رانندگی نمیشوید! به همین دلیل است که زاویه اصلی دوربین، خودروی شما را از کنار نشان میدهد! یعنی دیگر خبری از عقب و بالای سقف ماشین یا داخل ماشین نیست. پس ماشین چطور حرکت میکند؟
خودروی شما بهطور خودکار در مسیر سرعت میگیرد و کاری که شما باید انجام دهید این است که گاز را هنگام شروع برای شتاب بالاتر فشار دهید. همین طور برای اینکه ماشین به نهایت سرعت برسد باید در زمان مناسب پدال گاز را فشار دهید. تمام هنر شما در این خلاصه میشوید که این چند کار را به بهترین شکل و در بهترین زمان ممکن انجام دهید. در حقیقت این بازی مثل بازیهای قدیمی سبک آرکید است که حالا به سبک مدرن مجدداً طراحی شده است.
یکی از ویژگیهای مثبت و قابل ذکر سی اس آر ریسینگ ۲ تعداد زیاد خودروهای قابل انتخاب است که برای دسترسی به آنها نیازی به پرداخت پول واقعی یا پول داخل بازی نیستید.
شاید تنها نکته عجیب در طراحی این بازی، ناسازگار بودنش با گیم پد باشد! هر چند با توجه به سبک کنترل بسیار ساده آن، به نظر میرسد اضافه کردن این قابلیت کار سادهای بوده باشد.
اگر همچنان نمیتوانید با تلیت کنترل ارتباط خوبی برقرار کنید، بد نیست ریل ریسینگ ۳ را امتحان کنید. این بازی میتواند نظر شما را در این باره تغییر دهد. حرکاتی که بازیکن برای کنترل خودرو انجام میدهد تأثیر شدیدی روی حرکت آن ندارند که دقیقاً همین مسئله باعث کنترل سادهتر آن شده است.
گیم پلی ریل ریسینگ شامل شتاب گیری خودکار است و بازیکن میتواند باکمی کج کردن موبایل به راست و چپ حرکت را تحت کنترل بگیرد. همین طور شتاب گیری خودکار میتواند فعال یا غیرفعال باشد. علاوه بر تیلت کنترل که بهخوبی طراحی شده، گزینه دیگر، یعنی تاچ کنترل هم برای این بازی در نظر گرفته شده است.
خوشبختانه این بازی با گیم پد هم سازگار است که میتواند کیفیت بازی را بهطور چشم گیر افزایش دهد. در این بازی هم مثل بازیهای مشابه، چندین نوع پول وجود دارد. شاید تنها نقطه ضعف آن شروع بازی فقط با دو خودرو باشد! هر چند که دو خودروها از خودروهای واقعی هستند. یکی از مشکلات دیگر مربوط به استراحت اجباری ۵ دقیقهای پس از اولین مسابقه است که بهنوعی قرار است شما را مجبور کند از پول داخل بازی استفاده کنید. پول داخل بازی عمدتاً از پولی که بهصورت واقعی میپردازید ذخیره میشود. به هر حال در مجموع ریل ریسینگ نمره قبول را میگیرد.
تصور بازیهای پر زرق و برق نداشته باشید. هیل کلایمب ریسر فقط یک بازی آرکید است و اصلاً مشابه بازیهای شبیه سازی مسابقات نیست. بهتر است در همان ابتدا این مسئله روشن شود تا بعد بتوانیم سراغ ویژگیهای جالب این بازی در سبک خودش برویم. شاید بهترین کارکرد این بازی برای کمی سرگرمی و وقت گذرانی باشد.
سبک بازی بسیار ساده است. گاز میدهید و از موانع عبور میکنید و هم زمان به موسیقی که پخش میشود گوش میدهید. از آن دسته بازیهایی است که یک مرحله را هزار بار باید بروید تا در نهایت به موفقیت برسید. تنها کاری که باید انجام دهید در واقع ضربه زدن روی دکمه حرکت است. مسیر بالا و پایین زیادی دارد که البته به شما امکان میدهد در هوا پشت هم بزنید! ماشینهای مختلفی برای بازی وجود دارد و بازی میتواند در مناطق مختلف از قطب شمال گرفته تا وسط جنگل یا در صحرا، حرکت کند. حتی یک مسیر حرکت با جاذبه کم در سطح ماه هم برای این بازی تعریف شده است!
اگرچه این بازی گرافیک یا گیم پلی پیچیده ندارد، ولی در عوض هر چقدر که دلتان خواست میتوانید آن را ارتقا دهید. همین طور بازی در چند حالت مختلف قابل انجام است که به آن جذابیت و تنوع میدهد. و در نهایت گرفتن جامهای مختلف و باز کردن ارتقا برای ماشین احتمالاً انگیزه خوبی برای پیش رفتن در بازی باشد.
در بازی چند نوع پول وجود دارد که برخی از آنها را میتوانید با پول واقعی بخرید. بهطور کلی هیل کلایمبر ریسر ۲ یک بازی مفرح و سرگرم کننده است که خیلی سریع شما را در حلقه تقویت مثبت و دریافت پاداش گیر میاندازد تا خیلی ساده ساعتها درگیر همین بازی بهظاهر ساده شوید.
و در آخر این نکته را هم باید اضافه کرد که این بازی با گیم پد سازگاری ندارد. هر چند که استفاده از گیم پد برای این بازی بعید است تفاوت زیادی ایجاد کند.
کرو مگ یکی از بازیهای جذاب مسابقهای محسوب میشود که ممکن است علاقهمندان به این سبک را به یاد Diddi Kong Racing، Mario Kart 64 و Crash Team Racing بیندازد. گرافیک این بازی کم و بیش یادآور بازیهای قدیمی است، خود بازی جذاب و سرگرم کننده است و موزیکهای آن هم بهخوبی انتخاب شدهاند. نقطه ضعف اصلی این بازی کنترل سخت اتومبیل است. این بازی هم مانند بسیاری از بازیهای مسابقهای مشابه، از تیلت کنترل استفاده میکند، منتها پیاده سازی آن چندان خوب از کار در نیامده است.
مشکل اصلی تیلت کنترل آن است که با کوچکترین حرکت دست، خودرو از مسیر منحرف میشود. بدتر از همه آن است که تنظیم و کاهش حساسیت تلیت کنترل کمکی به حل مسئله نمیکند. بخش امیدوار کننده آن است که کرو مگ رالی با گیم پد سازگار است که حس و حال بازی را کاملاً عوض میکند. یک مورد دیگر هم هست که باعث شده بازی از ایده آلات فاصله بگیرد و آن هم گیم پلی است که آن چنان که باید جذاب نیست.
بازی درایو در اصل بهعنوان یک بازی مسابقهای با ایده رانندگی بینهایت ایجاد شد. نمای بازی از بالا به پایین است و خودرو بهصورت خودکار به سمت بالای صفحه سرعت میگیرد. لمس کردن سمت راست و چپ صفحه به معنی دور زدن خواهد بود و از آن جا که این بازی یک بازی آرکید محسوب میشود، نباید انتظار حرکت طبیعی ماشین در پیچها را داشته باشید.
در این بازی بازیکن باید بستههای افزایش قدرت را جمع آوری کند و سعی کند در مسیر رسیدن به مقصد به ماشینهای دیگر برخورد نکند. در طول بازی ماشینهای مختلف با رنگهای متنوع باز میشود.
سختترین بخش بازی در اوایل کار آن است که باید همیشه باک خودرو را پر نگه دارید و تعمیرات لازم را انجام دهید. به هر حال درایو را جزو بهترینها در سبک خودش باید حساب کرد.
احتمالاً با شنیدن اسم کارت (مسابقات کارتینگ) انتظار یک بازی مسابقهای سنتی مثل کرو مگ رالی را میکشید. ولی استریت کارت از این دسته بازیها نیست. چیزی که در استریت کارت تجربه میکنید بیشتر شبیه به مسابقات حرفهای خیابانی با ماشینهای کارتنیگ است.
تلیت کنترل در این بازی چندان چنگی به دل نمیزند و تاچ کنترل حتی وضعیتش از آن هم بدتر است. اگر با تاچ کنترل بخواهید بازی کنید متوجه خواهید شد که کنترل زیادی روی ترمز و چپ و راست رفتن ندارید. یعنی عملاً کنترلی روی خودرو ندارید! متأسفانه استفاده از گیم پد برای استریت کارت جزو انتخابها نیست.
اگرچه آکواپارک طبق معیارهای سنجش کیفیت بازیهای مسابقهای چندان عملکرد درخشانی ندارد، ولی از آن جا که در دسته بازیهای مسابقهای در گوگل پلی استور جزو محبوبترینها محسوب میشود، بد نیست نگاهی به آن بیندازیم. در این بازی در حقیقت شما سوار یک سرسره آبی بسیار طولانی هستید و در طول مسیر با شرکت کنندههای دیگر رقابت میکنید. سطح انتظارات از این بازی قطعاً نباید از حد یک بازی موبایل بالاتر رود ولی این به معنی آن نیست که وقت گذرانی در آکواپارک لذت بخش نیست.
یکی از ترفندهای جالب بازی که هیجان آن را بیشتر میکند این است که میتوانید بهجای طی کردن مسیر سرسره آبی، از مسیر بیرون بزنید و در بخشهای پایینی تر مسیر فرود آیید. بنابراین اگر عاشق ریسک کردن، پرشهای بلند یا پرت کردن بقیه مسابقه دهندهها به پایین هستید، این بازی مناسب شماست.
این بازی همچنین به کاربر اجازه میدهد با جمع کردن پول داخل بازی، کاراکترهای جدید خریداری کند. کنترل بسیار ساده است که باعث میشود خیلی سریع همه چیز دستتان بیاید و از آن لذت ببرید. در مجموع آکواپارک بازی است که برای وقت گذرانی و کمی سرگرمی عالی است.
این بازی بهنوعی بازگشت به عقب به بهترین شکل ممکن محسوب میشود. در این بازی شما از تاچ کنترل استفاده میکنید که بر خلاف بیشتر بازیها، خیلی خوب تنظیم شده است. گاز سمت راست صفحه قرار دارد و کنترل حرکت ماشین به سمت راست و چپ با فلشهای جهت سمت راست و چپ انجام میشود. البته از آن جا که ترمزها چندان استفادهای ندارند، بهتر است تنظیمات را روی حالت شتاب گیری خودکار تنظیم کنید. موزیکهایی که هنگام بازی پخش میشوند هم جالب و هماهنگ هستند و به سبک آهنگهای دهه ۸۰ و ۹۰ آمریکا ساخته شدهاند.
بزرگترین مزیت این بازی قابلیت استفاده از گیم پد است که باعث میشود تجربهای متفاوت از این بازی داشته باشید. تنها نکته منفی بازی آن است که در جایی از بازی مجبور هستید کمی هزینه کنید تا به بازی ادامه دهید. یعنی اگر خود بازی زیاد جذبتان نکند، احتمالاً از ادامه بازی صرف نظر میکنید. به هر حال بازی آن قدر جذاب و مبلغ درخواستی آنقدر معقول هست که احتمالاً به پرداخت آن رضایت دهید (۳ دلار). ولی یک جور حس پول زور گرفتن ممکن است به شما دست دهد که زیاد حس خوشایندی نیست.
اسم بازی یعنی «شبیه ساز رانندگی خودرو» تقریباً همه آن چه که در بازی خواهید دید را توصیف میکند. بازی از همان ابتدا با انتخاب ماشین شروع میشود، بدون هیچ مقدمه یا چیز دیگری! احتمالاً بهترین شروعی که یک بازی میتواند داشته باشد! مزیت دنیای باز و سبک کنترل ماشین کم و بیش ممکن است شما را به یاد بازی GTA بیندازد. بازی بهصورت خودکار با تاچ کنترل کار میکند که در آن ترمز در سمت راست قرار دارد و کلیدهای کنترل جهت در سمت چپ صفحه هستند. گزینه دیگر برای کنترل خودرو تلیت کنترل است. اگر به فکر استفاده از گیم پد هستید، بهتر است زیاد امیدوار نباشید چون با این بازی سازگار نیست.
بازیکن با رانندگی در دنیای باز این بازی با چالشهای مختلف و همچنین راههای مختلف برای کسب درآمد و خرید ماشینهای جدید آشنا میشود که گیم پلی کلی آن را تشکیل می هد. مثلاً در حالت Drift-X بازیکن باید به میزان مشخصی ماشینهای از پیش تعیین شده را براند تا بتواند وارد مسابقات شود. یا مثلاً در مد پارکور، دورههای رانندگی هیجان انگیز و جذاب وجود دارد. بهخصوص که موقعیتهای مختلف برای پرش با ماشین هم در بخشهای مختلف بازی در نظر گرفته شده که هیجان بازی را بیشتر میکند. اگرچه این بازی ویژگیهای برجسته و ویژه زیادی ندارد، ولی گشت و گذار در آن جذاب و در عین حال سرگرم کننده است.
شما چه بازیهای موبایلی در سبک مسابقهای را دوست دارید؟
منبع: autoblog
مک بوک پرو ۱۶ اینچ ۲۰۱۹ شاید اولین محصولی باشد که اپل احتمالا با تولید آن قصد معذرتخواهی از کاربران خود داشته است. با آن که این لپتاپ از قواعد زیادی پیروی میکند که اپل در سال ۲۰۱۶ پس از طراحی مجدد خط محصول مکبوکها در پیش گرفت، ولی تغییرات مهم آن در مقایسه با مدل ۱۵ اینچ که دیگر تولید نمیشود طراحی مجدد صفحهکلید و عملکرد حرارتی بهتر است، یعنی دو نکته مهمی که کاربران بابت آن از نسل قبلی شاکی بودند.
اپل برای مدل جدید خود از اسپیکرهای جدید، میکروفون جدید، پردازنده گرافیکی به مراتب سریعتر و بدنه اندکی بزرگتر و سنگینتر استفاده کرده است. محصول نهایی مانند ترکیبی از مدل مکبوک پرو ۱۵ اینچ ۲۰۱۹ و مدل سال ۲۰۱۵ است.
اپل با این محصول به طور کلی سه دسته متفاوت از خریداران بالقوه را هدف قرار داده است: توسعهدهندگان، متخصصان خلاقیت (creative specialist) و کاربران پولدار یا کاربرانی که دوست دارند جدیدترین، بهترین و گرانقیمتترین لپتاپ موجود در بازار را داشته باشد.
به نظر ما با توجه به مدت زمانی که با این دستگاه سپری کردیم، دسته سوم بهتر است به دنبال خرید مدل ۱۳ اینچ یعنی مک بوک ایر یا هر نوع لپتاپ ویندوزی دیگر باشند. ولی اپل برای دو دسته اول بدون شک در محصول جدید خود تغییرات مهمی به وجود آورده است که در ادامه تیم نویسندگی روکیدا به آنها اشاره میکند.
با آن که مک بوک پرو ۱۶ اینچ ۲۰۱۹ کاملا یک محصول جدید نیست ولی یک سری تغییر آن را به بهترین مک بوک پرو تبدیل میکنند و در مقایسه با نسلهای قبلی خود از نظر عملکرد بسیار بهتر است.
مشخصات سختافزاری مک بوک پرو ۱۶ اینچ ۲۰۱۹ بسیار شبیه به نسلهای اخیر خود است و مشخصات پردازنده در مقایسه با مدل ۱۶ اینچ نوید سطح عملکرد به مراتب بیشتری را نمیدهد به جز احتمال عدم افت قدرت پردازنده زیر فشار سنگین که علت آن بهبود بهتر عملکرد حرارتی دستگاه است.
گرچه باید بگوییم در بخش کارت گرافیک یک مدل بهتر انتخاب شده است، حافظه فلش ارزانتر است و مدل پایه ظرفیت بیشتری دارد.
مدل ۲۳۹۹ دلاری این لپتاپ از نسل نهم پردازنده شش هستهای Core i7 اینتل با سرعت کلاک ۲.۶ گیگاهرتز استفاده میکند. با پرداخت ۳۰۰ دلار بیشتر میتوانید پردازنده هشت هستهای Core i9 اینتل با سرعت کلاک ۲.۴ گیگاهرتز را به دست آورید.
مدل ۲۷۹۹ دلاری این لپتاپ نیز دو مدل متفاوت دارد مدل پایه با یک پردازنده هشت هستهای Core i9 اینتل با سرعت کلاک ۲.۳ گیگاهرتز و مدل دیگر که با هزینه ۲۰۰ دلار بیشتر میتوانید پردازنده اندکی سریعتر هشت هستهای Core i9 اینتل با سرعت کلاک ۲.۴ گیگاهرتز را در اختیار داشته باشید.
رم در هر دو مدل ۱۶ گیگابایت است و با پرداخت ۴۰۰ یا ۸۰۰ دلار بیشتر میتوانید آن را به ترتیب به ۳۲ و ۶۴ گیگابایت ارتقاء دهید.
به عبارت دیگر برای اولین مرتبه اپل یک مک بوک پرو را با ۶۴ گیگابایت رم وارد بازار میکند.
اخیرا دو مدل ۲۳۹۹ و ۲۷۹۹ دلار به ترتیب با هاردهای اساسدی ۲۵۶ و ۵۱۲ گیگابایت وارد بازار شده بودند. ولی ظرفیت آنها بدون افزایش قیمت به ۵۱۲ گیگابایت و ۱ ترابایت افزایش یافته است. میتوانید هارد این لپتاپ را با پرداخت ۴۰۰ دلار به ۲ ترابایت، ۱۰۰۰ دلار به ۴ ترابایت یا ۲۲۰۰ دلار به ۸ ترابایت افزایش دهید. بدون شک ۸ ترابایت دلخواه ادیتورهای فایلهای سنگین رسانهای بوده و بیشتر از حد نیاز بسیاری از کاربران معمولی است.
کارت گرافیک جزو سایر مشخصات دیگر این لپتاپ است که براساس بودجه کاربر میتواند تغییر کند. مدل ۲۳۹۹ دلار از کارت حافظه پیشفرض AMD Radeon Pro 5300 M با ۴ گیگابایت رم DDDR6 استفاده میکند. با پرداخت ۱۰۰ دلار بیشتر میتوانید آن را به مدل AMD Radeon Pro 5500M با همان مقدار رم ارتقاء دهید که برای کاربرانی که کارهای گرافیکی سنگین میدهند بسیار عالی است و اگر ۱۰۰ دلار دیگه هزینهتان را بالا ببرید میتوانید کارت گرافیک قبلی را با ۸ گیگابایت رم داشته باشید.
نمایشگر این لپتاپ در مقایسه با نسلهای قبلی دقت بالاتر (۳۰۷۲ در ۱۹۲۰ با تراکم پیکسلی ۲۲۶ پیکسل در هر اینچ) دارد. در مورد این نمایشگر در بخش مربوط به طراحی محصول جدید اپل صحبت میکنیم ولی در مقایسه با نسل قبلی جدا از تعداد پیکسلها تغییری را نمیبینیم.
به جز اسپیکرها و میکروفونها، سایر مشخصات و بخشهای داخلی نیز کاملا شبیه به مک بوک پرو ۱۵ اینچ هستند. تعداد درگاههای تاندربولت ۳ و یواسبی تایپ C چهار عدد است که هر کدام از آنها را میتوان برای شارژ استفاده کرد.
این دستگاه یک دوربین جلو با دقت اچدی و گزینههای ارتباطی از جمله استاندارد ۸۰۲.11ac Wi و بلوتوث ۵.۰ دارد. نبود استاندارد وایفای ۶.۰ ما را شگفتزده و در عین حال ناامید کرد چون کاربر هدف گاهی اوقات فایلهای بزرگی را به صورت بیسیم انتقال خواهد داد و اپل از این استاندارد در جدیدترین آیفونهای خود استفاده کرده است.
مدل تحت بررسی ما پردازنده هشت هستهای Core i9 اینتل با سرعت کلاک ۲.۴ گیگاهرتز، کارت گرافیک AMD Radeon Pro 5500M با ۸ گیگابایت رم و حافظه اساسدی ۲ ترابایت دارد.
ظاهر مدل جدید مک بوک پرو ۱۶ اینچ تغییری نکرده است ولی در مقایسه با مدل ۱۵ اینچ به شکل بارزی سنگینتر است.
در نگاه اول به این لپتاپ فورا متوجه تفاوت آن با نسل قبلیاش نمیشوید. همچنان در دو رنگ وارد بازار شده است و عناصر طراحی آن تغییری نکرده است، به ویژه زمانی که درب لپتاپ بسته است. زمانی که آن را باز میکنید، اولین چیزی که به چشم میآید طراحی جدید صفحهکلید است که کلید فیزیکی اسکیپ (escape) و دکمه تاچ آیدی آن از نوار لمسی که حالا کوچکتر است، جدا شدهاند.
ولی اگر این لپتاپ را در مقایسه با مدل مک بوک پرو ۱۵ اینچ قرار دهید، میتوانید بگویید از هر جهت اندکی بزرگتر است.
جدول زیر بهتر مدلهای اخیر مک بوک پرو را بهتر مقایسه میکند:
وزن | ضخامت | عرض | طول | مدل |
۲ کیلوگرم | ۲۴.۵۹ سانتیمتر | ۳۵.۷۹ سانتیمتر | ۱.۶۲ سانتیمتر | مک بوک پرو ۱۶ اینچ ۲۰۱۹ |
۱.۸۳ کیلوگرم | ۲۴.۰۷ سانتیمتر | ۳۴.۹۳ سانتیمتر | ۱.۵۵ سانتیمتر | مک بوک پرو ۱۵ اینچ ۲۰۱۹ |
۲.۰۴ کیلوگرم | ۲۴.۷۱ سانتیمتر | ۳۵.۸۹ سانتیمتر | ۱.۸ سانتیمتر | مک بوک پرو ۱۵ اینچ ۲۰۱۵ |
بنابراین مدل ۱۶ اینچ از جدیدترین مدلهای ۱۵ اینچ مک بوک پرو کمی بزرگتر است ولی همچنان از مدل ۱۵ اینچ رتینا که نوار لمسی نداشت کمی باریکتر و سبکتر است.
جدا از آن، یک سری از مشخصات کاملا متفاوت است از جمله نمایشگر، صفحهکلید، سیستم صوتی و سیستم مدیریت داخلی حرارتی.
مک بوک پرو همانطور که نام آن نشان میدهد یک نمایشگر ۱۶ اینچ در مقایسه با نمایشگر ۱۵.۴ نسل قبل خود دارد. اپل با کاهش اندازه حواشی این نمایشگر موفق به قرار دادن یک نمایشگر ۱۶ اینچی در این محصول شده است. کاهش این حواشی به ویژه بیشتر از همه در بخش بالا بوده و در طرفین کمتر است.
بدون شک لپتاپهای دیگری در بازار با حواشی کوچکتر وجود دارند ولی با وجود این تغییر جدید مک بوک پرو خوشایند است. حرف منطقی نیست ولی ممکن است احساس کنیم زمان استفاده از نمایشگر در مقایسه با مک بوک پرو ۱۵ اینچ فضای بیشتری در اختیار دارید.
جدا از دقت (و یک افزایش متوسط در تراکم پیکسلی مرتبط با آن) هیچ تغییر دیگری را در نمایشگر نمیبینیم.
این نمایشگر حداکثر میزان روشنایی ۵۰۰ نیت را دارد که مقدار قابل قبولی برای یک لپتاپ است و ای کاش دامنه دینامیک نیز بالاتر رفته بود تا در کارهای مربوط به استفاده از رنگ و ویدئو خلاقیت کاربر بیشتر شود.
اپل در این دستگاهها از نمایشگرهای بسیار خوبی استفاده میکند و کالیبره کردن آنها در کارخانه انجام میشود تا به طور کلی از همان ابتدا برای استفاده حرفهای آماده باشند، نکتهای که در مورد سایر لپتاپهای رقیب نمیتوانیم بگوییم.
این نمایشگر فوقالعاده است، یکنواختی رنگهای مشکی و خاکستری به نسبت اکثر نمایشگرهای رومیزی بهتر است و یک دقت رنگ خارقالعاده را میبینیم.
گرچه باید بگوییم بسیاری از لپتاپهای دیگری که با مک بوک پرو رقابت میکنند نمایشگرهای با دقت 4k و برخی از آنها حواشی کوچکتری دارند. نسبت کنتراست در بعضی از آنها نیز بهتر است و بعضی حتی از نمایشگرهای اولد استفاده میکنند.
اپل برای استفاده نکردن از نمایشگرهای اولد در لپتاپهای خود دلیل خوبی باید داشته باشد ولی احتمالا در نسل بعدی شاهد تغییر این روند باشیم.
اگر به مدلهای مک بوک پرو ۱۵ اینچ سالهای اخیر عادت کرده باشید، انتظار تغییر زیاد در بخش نمایشگر را نداشته باشید. ولی صفحهکلید، داستان دیگری است.
اپل در کامپیوتر خود روی طراحی کیبورد پروانهای شکل دکمه «برگشت به عقب» را زده است و به همراه آن سه سال انتقادهای رسانهای و طرحهای تعمیر که مخارج زیادی روی دست این شرکت گذاشتند را تغییر داده است.
البته برخلاف عقیده سایرین باید بگویم کیبوردهای با طراحی پروانهای از نظر تجربه تایپ بهتر بودند. من آنها را بیشتر از هر صفحه کلید لپتاپی که استفاده کردهام دوست داشتم.
شخصا باید بگوییم ناامید شدم زمانی که اپل به جای تغییر مکانیسم پروانهای و بهتر کردن آن تصمیم به استفاده از این طراحی قدیمیتر گرفته است و بدون شک کاربران زیادی با من موافق نیستند، چون این جا سلیقه حرف اول را میزند.
ولی همانطور که به دفعات اکثر افراد به آن اشاره کردند، مهم نیست چقدر حس تایپ با یک صفحهکلید خوب باشد، چون مهم درست کار کردن آن است. به عنوان مثال من صفحه کلید مک بوک پرو ۲۰۱۶ خودم را دو مرتبه تعویض کردم.
اپل میگوید برای مک بوک پرو امسال از صفحه کلید محبوب Magic Keyboard خود که مخصوص کامپیوترهای رومیزی است الهام گرفته است و این قضیه کاملا مشخص است. مکانیسم سوئیچ – قیچی شبیه به همان کیبورد است، حس و حال تایپ با کلیدهای این صفحه کلید فرقی ندارد، گرچه شکل آنها کمی متفاوت است.
اگر طرفدار صفحه کلیدهای مدلهای مک بوک پرو رتینا ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ هستید، با این صفحه کلید حس مشابهی را تجربه خواهید کرد.
تفاوت اصلی همچنان وجود نوار لمسی است، گرچه در مقایسه با مدلهایی که در سال ۲۰۱۶ تا اوایل ۲۰۱۹ به بازار آمدند کوتاهتر است. در مک بوک پرو جدید یک کلید فیزیکی جدید اسکیپ را میبینیم که توسعهدهندگان از برگشت آن خوشحال میشوند و همچنین دکمه پاور که نقش حسگر اثرانگشت را نیز دارد و مانند مدل مک بوک ایر ۲۰۱۸ از نوار لمسی جدا شدند.
دکمه تاچ آیدی همچنین یک ظاهر مات به جای براق دارد، بنابراین متفاوت با نوار لمسی به نظر میرسد. اپل از عملکردهای نوار لمسی چیزی را کم نکرده است تمامی دکمههای مجازی و پیکربندیها همچنان در یک نوار کوچکتر وجود دارند. هنوز میتوانید آن را به نحوی پیکربندی کنید که نقش کلیدهای F مجازی را داشته باشد.
از طرف دیگر باید اشاره کنیم اهالی کوپرتینو طول کلیدهای جهتنمای سمت راست را به نصف کاهش داده است تا مجددا طراحی T معکوس داشته باشند.
واقعا از برگشت کلید اسکیپ خوشحال هستم، استفاده کردن از نمونه لمسی به عنوان یک توسعهدهنده آن قدر بد نبود، ولی بدون شک یک دکمه فیزیکی بهتر است.
شک دارم درصد زیادی از کاربران هنوز از کلیدهای F به جز برای کنترل میزان روشنایی صفحه و پخش رسانه استفاده کنند. اگر جزو این دسته از افراد هستید باید بگوییم همچنان باید از نوار لمسی استفاده کنید.
کلیدهای صفحه کلید این مک بوک پرو مانند مدل ۲۰۱۵ یک حس نرم بودن در خود دارند. فاصله بین کلیدها اندکی در مقایسه با کلیدهای پروانهای (در طراحی جدید ۱ میلیمتر) بیشتر است.
یک شکایت کوچک من از کیبورد جدید نورپشتی است که از اطراف کلیدها درست مانند مدلهای قبلی مک بوک پرو بیرون میزند. این مشکل آن قدر حاد نیست ولی حداقل کیبوردهای پروانهای با وجود تمام مشکلاتی که داشتند اندکی زیباتر به نظر میرسیدند.
کالبدشکافی اخیر صفحه کلید پروانهای توسط گروه iFixit نشان میدهد اگر یک سوئیچ از کار بیافتد باید تمام کیبورد عوض شود. نکته خیلی بدی است چون خیلی خوب میشد اگر تعمیر مک بوک پرو سادهتر بود.
گرچه به نظر من صفحه کلید جدید کمتر از کار میافتد و کاربران زیادی هنوز از Magic Keyboard با طراحی مشابه یا صفحه کلید مک بوک پرو ۲۰۱۲ استفاده میکنند. متاسفانه نکتهای که در مورد صفحه کلیدهای پروانهای صدق پیدا نمیکند.
مک بوک پرو ۱۵ اینچ اگر نگوییم عالی ولی اسپیکرهای قابل قبولی داشت. اپل از فرصت بهروزرسانی مک بوک خود برای بالا بردن کیفیت آنها استفاده کرده است. مدل ۱۶ اینچ ۶ بلندگو دارد و به گفته اپل درایورهای اسپیکر به شکلی به سمت یکدیگر قرار گرفتند تا جلوی لرزشهایی که میتواند منجر به خروجی صدای ضعیف شود را بگیرد.
صدا بسیار خوب است و در مقایسه با مدل ۱۵ اینچ و هر لپتاپ دیگری که احتمالا استفاده کنید پیشرفت قابل توجهی دارد. بدون شک کیفیت آنها در حد اسپیکرهای هوشمند HomePod یا Sonos One نیست ولی در حد بلندگوهای کامپیوترهای رومیزی واقعا خوب هستند.
از طرفی نباید آنها را در مقایسه با اسپیکرهایی که افراد حرفهای برای پخش موزیک استفاده میکنند اشتباه بگیرید ولی اگر سریالهای تلویزیونی میبینید، به موسیقی گوش میدهید یا بازی میکنید، کیفیت آنها از حد کافی بیشتر است.
اپل همچنین در مک بوک پرو ۱۶ اینچ از میکروفونهای جدیدی استفاده کرده است. شرکت آمریکایی ادعا میکند این بلندگوها در مقایسه با گذشته ۴۰ درصد صدای خش خش کمتری دارند و میتوانند رقیبی برای میکروفونهای با کیفیت حرفهای رقیب باشند.
این تصور که این میکروفونها میتوانند جای میکروفونهای حرفهای که پادکسترها یا هنرمندان ضبط صدا از آن استفاده میکنند را بگیرند اشتباه است ولی اگر از اسکایپ، فیستایم و Google Hangouts برای تماسهای ویدئویی و صوتی خود استفاده میکنید، کیفیت صدای تماسها کمی بیشتر لذتبخش است.
در سال ۲۰۱۸، انتقادهای زیادی از مک بوک پرو به ویژه مدلهای با پردازنده Core i9 بابت افت عملکرد پردازنده تحت فشار بسیار سنگین شد. بخشی از این شکایتها به علت یک باگ فریمویر بود که اپل سریعا آن را برطرف کرد.
تا حدی، این افت عملکرد پردازنده در لپتاپهایی به این اندازه انتظار میرود. این لپتاپها عمدا به نوعی ساخته شدهاند تا موضوع عملکرد و قابلیت حمل لپتاپ با یکدیگر همخوانی داشته باشد. ولی اپل در دستگاه جدید خود تلاش کرده است معماری حرارتی جدیدی به کار ببرد که به ادعای این شرکت به این لپتاپ اجازه میدهد تحت فشار سنگین تا ۱۲ وات بیشتر توان را تحمل کند.
این مک بوک پرو به کمک تیغههای جدید فن و هیت سینکهای بزرگتر این کار را انجام میدهد به نحوی که گردش هوا تا ۲۸ درصد بیشتر شده است.
اپل در مک بوک پرو جدید خود از یک باتری ۹۹.۸ وات ساعت استفاده کرده است. سازمان FAA این باتریها را ۱۰۰ وات ساعت اعلام میکند، بنابراین این باتری تا جای ممکن بزرگ است تا اجازه به حمل و نقل راحت این لپتاپ دهد. این لپتاپ همچنین یک آداپتور برق ۹۵ وات دارد.
همانطور که در بالا اشاره شد، اپل در سرعت پردازنده در مقایسه با مدلهای قبلی تغییری به وجود نیاورده است. ولی در این مدل استفاده از یک پردازنده گرافیکی جدید و حافظه سریعتر باعث بهبود عملکرد کارهای گرافیکی شده است.
ما برای تست آن، عملکرد این پردازنده را با مدل ۲۰۱۸ و همچنین چند محصول دیگر از نمونههای ویندوزی و سایر مک بوکها مقایسه کردیم. همچنین میخواستیم ببینیم قدرت این پردازنده گرافیک در مقایسه با محصولات مصرفکننده رقیب در لپتاپهایی با اندازه مشابه و همچنین کارت گرافیک Vaga 20 مدل مک بوک پرو ۱۵ اینچ ۲۰۱۹ چطور است.
ابتدا جدول زیر مشخصات این دستگاهها را نشان میدهد و سپس به نتایج بنچمارکها میرسیم که در تصاویر میتوانید مشاهده کنید.
این دستگاه در بنچمارکها عملکرد تقریبا مشابهی در وظایف مربوط به پردازنده در مقایسه با مدل ۱۵ اینچ ۲۰۱۹ داشت (البته جای تعجب ندارد)، بنابراین در نمودارها برای صرفهجویی در جا اسم آن را قرار ندادیم. ولی میتوانید با بررسی نتایج ببینید مک بوک پرو ۱۶ اینچ ۲۰۱۹ به با یک اختلاف قابل قبول مک بوک پرو ۲۰۱۸ را شکست میدهد.
در مقایسه با مک بوک پرو ۲۰۱۸ که قیمت مشابهی دارد یک افزایش ۶۴ درصد را در بخش گرافیک میبینیم. این نکته زمانی قابل توجه است که بدانید مک بوک پرو ۲۰۱۸ زمان خود سریعترین کارت گرافیک را داشته است و حالا محصول جدید اپل از نظر قدرت آن را میبلعد.
همچنین در مقایسه با پردازنده گرافیکی Vega 20 یک افزایش قابل توجه دیده میشود که قبل از عرضه این دستگاه در راس نمودار بنچمارکها قرار داشت.
اپل از نظر قدرت پردازنده در مدل ۱۶ اینچ ۲۰۱۹ افراد را تحت تاثیر قرار نداد، گرچه هنوز قدرت آن برای دستگاهی به این اندازه فوقالعاده است. اما یکی از شکایتهای اصلی من در مورد مدل مک بوک پرو ۱۵ اینچ عملکرد نه چندان چشمگیر در مقایسه با لپتاپهای ویندوزی بود، ولی حالا دیگر جایی برای انتقاد وجود ندارد.
پردازنده گرافیکی جدید کمک زیادی به بالا بردن جریان کاری میکند و اساسدی جدید نیز کمی سریعتر است.
تصویر زیر تقابل پردازنده گرافیکی Vega 20 را در مقایسه با 5500M در نرمافزار هنگام خروجی گرفتن یک ویدئو کوتاه با دقت 8k و نرخ ۲۴ فریم بر ثانیه با استفاده از چندین فیلتر و افکت نشان میدهد.
برنامه Final Cut Pro واقعا به خوبی از سختافزار اپل استفاده میکند ولی همچنین باید فراموش نکنید بسته نرمافزاری ادوبی مخصوص مکبوک به همین شکل نمیتواند قدرت خود را نشان دهد.
شرکت ادوبی اخیرا اعلام کرد در نرمافزار نسخه مک خود تغییرات بهتری انجام داده است و باید از آنها استقبال کنیم ولی بدون شک اگر در بخش گرافیک بهترین عملکرد را در مک بوک پرو میخواهید باید از نرمافزار خود اپل استفاده کنید.
همچنین باید بگوییم تمامی تستهای بالا حداکثر عملکرد (یا عملکرد انفجاری – burst performance) را در مقایسه با عملکرد واقعی (sustained performance) نشان میدهد.
زمان انجام این تستها Final Cut و چندین برنامه دیگر باز بودند و کارهای سنگینی را در حین بررسی پردازنده و کارت گرافیک انجام میدادیم، اما پس از مدت طولانی ادامه این روند هیچ افت عملکرد قابل توجهی را ندیدیم.
هنوز در مورد حداکثر استفاده اپل از قدرت قطعات داخل بدنه لپتاپهایش محدودیتهایی وجود دارد ولی ظاهرا در مدل جدید به یک نتیجه خوب رسیدیم. قطعات این دستگاه عملکرد باثباتی دارند و به خوبی آن را تحت فشار و مدت طولانی زمان حفظ میکنند.
تلاش اپل در زمینه مدیریت حرارت ظاهرا نتایج مثبتی به همراه داشته است. درست است این لپتاپ در مقایسه با نسل قبلی خود به شکل قابل توجهی بزرگتر است ولی این افزایش اندازه کاملا غیرمشخص است (افزایش وزن بیشتر به چشم میآید) و بهای خوبی است که کاربران بابت این نوع عملکرد میپردازند.
در نهایت به عمر باتری میرسیم. اپل ادعا میکند شارژ این باتری در استفادههای معمولی ۱۱ ساعت دوام میآورد، آماری که در مک بوک پرو ۱۵ اینچ ۱۰ ساعت بود.
در تست گردش در وب، ما نتایج مشابهی با باتری مک بوک پرو ۱۵ اینچ گرفتیم و نتیجه شما بستگی زیادی میتواند به نحوه استفادهتان از این لپتاپ داشته باشد.
نکتهای که اخیرا متوجه آن شدیم این است که اپل مخاطب هدف سری محصولات مک خود را محدود کرده است. مک کامپیوتر شخصی برخلاف گذشته مخصوص استفاده همه نیست. از نظر من اپل اینطور فکر میکند که iOS پلتفرمی برای تمامی کاربران است و macOS به ویژه پلتفرمی است که افراد از آن برای تولید محتوا، کارهای نرمافزاری و سایر زمینهها استفاده میکنند.
با توجه به این قضیه موقعیت اپل اخیرا عجیب بوده است. نکات بسیار مثبتی در مورد جدیدترین مک بوک پرو ۱۵ اینچی قرار دارد ولی آن دسته از مخاطبان بسیار خاصی که اپل طی سالهای گذشته بیشتر و بیشتر آنها را هدف قرار داده است، به واسطه بعضی از مسائل مربوط به این دستگاه شدیدا عصبی هستند.
تعهد این شرکت به حفظ طراحی فوقالعاده باریک لپتاپهایش به بهای عملکرد و سایر مسائل کاربردی که برای اکثر تولیدکنندگان حرفهای محتوا مهم است ظاهرا فاصله گرفتن از دورانی را نشان میدهد که اپل زمانی سعی داشت با مک تمامی کاربران را سوی خود جلب کند.
اپل با خداحافظی با کیبورد پروانهای و فقط استفاده از اندکی فضای بیشتر در بدنه برای بهبود عملکرد سیستم خنککنندگی دستگاه به بعضی از نگرانیهای کاربران در مورد اعتمادپذیری و عملکرد رسیدگی کرده است.
گرچه این شرکت جدا از سیستم بلندگو و استفاده از بهترین پردازنده گرافیکی در یک لپتاپ مک تغییر قابل توجهی در دستگاه جدید به وجود نیاورده است. هیجانانگیزترین قابلیت برای کاربران زیادی صفحه کلیدی است که عملا همان مدلی است که این شرکت سالهای بسیار زیادی آن را میسازد.
به عبارت دیگر مک بوک پرو ۱۶ اینچ ۲۰۱۹ حاصل پیوند گذشته و امروز است. من انتظار دارم این پیوند تا چندین سال به خوبی دوام آورد.
اگر بحث مالی نباشد، به سادگی میتوانیم این لپتاپ را به تمامی افرادی که مشتاق کار با macOS و کارهای حرفهای تولید محتوا هستند پیشنهاد کنیم. ولی اجازه دهید واقعگرایانه بگوییم هنگام خرید هزینه در فهرست اولویت خیلی از افراد قرار دارد.
اگر به دنبال عملکرد بهینه مقرون به صرفه از نظر مالی هستید و کمتر برای مسائلی مانند طراحی صنعتی، قابلیت حمل، سطح سر و صدا و موارد متعدد دیگر اهمیت قائل میشوید، لپتاپهای ویندوزی به مراتب ارزانتری را میتوانید انتخاب کنید و باید گفت موقعیت ویندوز در مقایسه با سالهای قبل به مراتب بهتر شده است و دیگر با سال ۲۰۰۸ فاصله گرفتیم که ویندوز در آن زمان واقعا یک سیستم عامل آشفته بود و سیستم عامل Mac OS به مقدار زیادی پایدارتر و با استفاده سادهتر بود.
امروزه اکثر افراد به یک کامپیوتر ۲۵۰۰ تا ۴ هزار دلار نیاز ندارند. اگر به دنبال انجام کارهای سنگین گرافیکی نیستید یک مک بوک پرو ۱۳ اینچ یا حتی یک مک بوک ایر بگیرید.
تنها به این دلیل که این کامپیوتر بهترین گزینه در بازار هست، آن را نخرید چون این نوع عملکرد در دستگاهی به این اندازه تنها برای طیفی از کاربران حرفهای خاص الزامی است.
مک بوک هنوز مناسب همه نیست و احتمالا هرگز نخواهد بود. اما مک بوک پرو ۱۶ اینچ ۲۰۱۹ حالا یک گزینه بهتر برای کاربرانی است که اپل قصد داشته است توجه آنها را جلب کند. خداحافظ کیبورد پروانهای، درود به زمان سریعتر رندر کارهای گرافیکی.
منبع: arstechnica.com
موفقیت اتفاقی نیست که یک شبه رخ دهد. طی کردن مسیر موفقیت به رشد و پرورش مهارتهای زیادی نیاز دارد. برخی از این مهارتها شناخته شده هستند. همه آن را قبول دارند و برای بهتر شدن در آن باهم در رقابتاند. با این حال برتری در این ویژگیها و مهارتها لزوماً به معنی بهتر شدن کسب و کار نمیشود. این مسئله معمولاً افراد را سردرگم میکند. علت عدم موفقیت وجود دسته دیگری از مهارتها مثل تصمیم گیری مؤثر است که معمولاً کسی به آن اشاره نمیکند درحالیکه نقش آنها در موفقیت یا عدم موفقیت به هیچ وجه کمتر از مهارتهای دیگر نیست.
مثلاً همه ما در مورد لزوم سخت کوشی میدانیم. سالها تلاش بیوقفه، ساعتهای کاری زیاد و صرف حجم زیادی از انرژی و فدا کردن بسیاری از خواستهها و یا موقعیتها برای پیش بردن اهداف، مثالی بارز از رفتاری است که بسیاری از ما آن را پذیرفتهایم. ولی مسئله دیگری مثل تصمیم گیری بهینه از آن دسته مهارتهای پنهان است که کمتر کسی در مورد آن صحبت میکند. مثلاً ممکن است یک شرکت باوجود گسترش کار و تلاش بیوقفه به خاطر چند تصمیمم نابجا و فکر نشده که منجر به کاهش کیفیت خدماتش میشود، بهراحتی نیمی از سود خود را از دست بدهد. اتفاقاً این تصمیم گیریهای اشتباه بسیار هم رایج هستند. مثلاً انتخاب افراد نامناسب برای کارهای مختلف یکی از اشتباهاتی است که هم نیروی انسانی را هدر میدهد و هم کیفیت خدمات را پایین میآورد و ما تقریباً این مشکل را در همه شرکتها میبینیم.
قدرت تصمیم گیری مؤثر مهارتی است که جایی به شما آموزش داده نمیشود. پس یا شما این مهارت را در طول مدتی که فرصت دارید به دست میآورید و در مسیر موفقیت به جلو پیش میروید، یا با تصمیمات اشتباه تمام سیستم را بیمار کرده و ترمز کسب و کارتان را در وسط جاده موفقیت میکشید.
واقعیت آن است که نه آموزش و نه کسب تجربه نمیتواند با تأثیر بزرگی که تصمیم گیری صحیح بر یک سیستم میگذارد، برابری کند. هزینه تصمیمهای اشتباه و بد تا عمق سیستم و اساس و پایه کسب و کار نفوذ کرده و آن را تحت تأثیر قرار میدهند و باعث میشوند. دقیقاً به همین علت است که شرکتهای موفق همیشه یک مدیر اجرایی باکیفیت و ماهر را در رأس کار قرار میدهند که بتواند با مهارتهایی که در این زمینه دارد بهترین تصمیمات ممکن را بگیرد. در واقع کار تصمیم گیری لزوماً با صاحب یا خالق شرکت واگذار نمیشود. در واقع بسیاری از افراد موفقی که میشناسیم ممکن است در یک زمینه تجارب و مهارتهای ویژه داشته باشند ولی وقتی کار به تصمیم گیری برای تمام سیستم میرسد، بهترین گزینه محسوب نشوند.
شناخت این مهارت در خود و دیگران مهمترین مسئله برای راهنمایی یک کسب و کار به سمت موفقیت است. معمولاً آن دسته از افرادی که هنوز از عدم وجود چنین مهارتی در خود ناآگاهاند، پس از تصمیم گیریهای اشتباه و ضربات غیرقابل جبرانی که به شرکت و کسب و کار وارد میکنند متوجه ضعف خود میشوند. یعنی بیشتر آنها جایی به فکر واگذاری این وظیفه مهم به دیگری میافتند که پیش از آن ضربات مهلکی به ساختار شرکتشان وارد کردهاند و این چیزی نیست که سیستم و کارکنان و مشتریها بدون توجه از کنار آن گذر کنند.
حالا بیایید نگاهی به تصمیم گیری مؤثر بیندازیم. ببینیم این مهارت دقیقاً چیست و چطور این مهارت بهعنوان بخشی ضروری از هر کسب و کار و سازمان باید تقویت شود.
هر چه جایگاهتان در یک سازمان و ساختار بالاتر میرود اثر گذاری تصمیماتی که میگیرید گستردهتر و عمیقتر میشود. در نتیجه شما مسئول نتایج مثبت و منفی یک به یک تصمیماتی که میگیرید خواهید بود. یعنی اگر تا پیش از این حرکت کند و موجود در سازمان و سیستم را به نفرات بالا نسبت میدادید، حالا این شما هستید که باید مسئولیت تمام اشکالات و نقاط ضعف سیستم را تقبل کنید و تصمیماتی در مورد آن بگیرید. در واقع وظیفه اول شما در این موقعیت آن است که اهمیت تصمیم گیریها و شدت و نحوه اثر گذاری آن بر تمام سیستم را بهخوبی درک کنید.
مهارت تصمیم گیری مؤثر معمولاً بهطور قابل ملاحظهای نادیده گرفته میشود که علت آن تمایل به قضاوت کردن دیگران است. اینکه ما خارج از گود مینشینیم و در مورد تصمیماتی که افراد دیگر در داخل گود میگیرند نظر میدهیم و جبهه میگیریم بدون اینکه تلاشی برای مشارکت یا کمک به آنها داشته باشیم. نتیجه چنین رویکردی معمولاً باعث تصور اشتباه در مورد عملکرد یا تواناهایی خود در مورد تصمیم گیریهای درست و غلط و تبعاتی که به همراه دارند میشود. این در حالی است که هر تصمیم توسط افراد بالا دستی میتواند تأثیرات مخرب و زیان باری بر تمام شرکت و سیستم داشته باشد.
جالب است که بدانیم مهارت تصمیم گیری مؤثر حتی برای افراد باهوش و زرنگ هم یک چالش بزرگ است. مثالها بیشمار از افراد باتدبیر وجود دارد که در موقعیتهای مختلف دست به بدترین تصمیم گیریها زدهاند. تصمیم گیری کاری است که مدیران شرکتها هر روز و هر لحظه انجام میدهند و هر اشتباه از سوی آنها میتواند به یک فاجعه برای سیستم تبدیل شود و واقعیت آن است که تصمیمات اشتباه آن چنان هم که تصور میکنیم کم اتفاق نمیافتند. پایین آمدن کیفیت خدمات، بالا رفتن هزینهها، نارضایتی مشتری، نارضایتی کارکنان، عملکرد کند سیستم و هزار و یک مشکل دیگری که شرکتهای مختلف دنیا با آن مواجه هستند همگی از تأثیرات این نوع تصمیم گیریهاست.
عوامل مختلفی میتوانند منجر به تصمیم گیری اشتباه شوند. از فشار و استرس گرفته تا رهبری ضعیف، مشکلات اقتصادی و … . ولی معمولاً بزرگترین عاملی که به تصمیم گیریهای اشتباه ختم میشود نداشتن تفکر نقادانه و طی نکردن فرآیند صحیح تصمیم گیری است که باعث تصمیم گیریهایی با نتایج غیرقابل انتظار یا نامطلوب میشود.
متأسفانه در بسیاری از مواقع تصمیم گیری مؤثر با تصمیم گیری قاطعانه اشتباه گرفته میشود. بیشتر شرکتها و سازمانها به رهبران و مدیرانی اهمیت میدهند که مهارت تصمیم گیری و هدایت بالایی دارند، این در حالی است که مدیران بالا دستی در رأس کسب و کارها باید کسانی باشند که بیش از هر چیز تصمیم گیری درست و مؤثر را بلد هستند. تصمیم گیری و قاطعیت در جای خود ضروری و لازم است ولی آن چه که هدایت یک سیستم بزرگ و جامع نیاز دارد، تصمیم گیری مؤثر و با در نظر گرفتن تمام جوانب و وجوه یک مسئله است. در مقام یک مدیر، تصمیم گیری صرف در مورد یک مسئله چیزی را حل نمیکند.
در برخی شرایط، تصمیم گیری قاطعانه درست در مقابل تصمیم گیری مؤثر قرار میگیرد. همان طور که گفتیم تصمیم گیری قاطعانه با تبعاتی که به سازمان تحمیل میکند، ممکن است بهواسطه عواقب کوتاه و بلند مدتی که دارد آسیبهای بیشتری از سودآوریاش داشته باشد. در این موارد معمولاً تصمیم گیری قاطعانه در مقابل شیوه تصمیم گیری مؤثر قرار میگیرد:
کسانی که در تصمیم گیری مؤثر خبره هستند، بهخوبی میدانند که صرف نظر از موضوعی که در مورد آن تصمیم میگیرند، همیشه نیاز به دادهها و تحلیل و آنالیز دارند تا بتوانند استراتژی مناسب را پیاده سازی کنند. بهطور کلی معمولاً کسانی که به تصمیم گیری مؤثر سوق پیدا میکنند که تمایل بیشتری به تفکر استراتژیک دارند. این افراد معمولاً فرآیند تصمیم گیری و بررسی شرایط را با سؤالات مختلف شروع میکنند:
تصمیم گیری مؤثر قطعاً باید بهعنوان یک مهارت شناخته و به آن اهمیت داده شود. تصمیم گیری مؤثر برای موفقیت هر کسب و کار حرفهای یک ضرورت محسوب میشود. این مهارت بر تمام جنبههای کسب و کار، از استخدام افراد جدید گرفته تا بازاریابی، مسائل مالی، خدمات و … تأثیر میگذارد. در نهایت آن چه شما را به یک فرد موفق تبدیل میکند تصمیماتی است که در مورد قدمهای بعدی در مسیر میگیرید. یا به عبارت دیگر همان هنر تصمیم گیری.
کسانی که قادرند تصمیماتشان را بر اساس فرآیندی درست و صحیح با در نظر گرفتن تمام جوانب احتمالی بگیرند، خیلی زود درک گسترده و عمیقی از اتفاقاتی که میافتد، بازار کار، موقعیتها و فعل و انفعالات پیدا میکنند. همچنین ریسک پذیری آنها هم به همین ترتیب افزایش پیدا میکند چرا که نتایج احتمالی را میتوانند پیش بینی کنند و در نتیجه ریسکهای منطقی و معقول را میپذیرند. به این شکل تصمیم گیری مؤثر به شناخت بهتر موقعیتها و استفاده از آنها هم منجر میشود.
منبع: forbes