مغولستان کشوری که در آسیای شرقی با جمعیتی کمتر از 3 میلیون قرار دارد، اغلب اوقات به ویژه در مقایسه با همسایههای قدرتمند خود یعنی چین و روسیه کمتر مورد توجه قرار میگیرد. ولی این کشور محصور در خشکی غنای فرهنگی زیادی دارد و پیشینه جغرافیایی و سیاسی آن گردش در آن را واقعا ارزشمند میکند. در این مطلب قصد داریم به 8 حقیقت جذاب در مورد این کشور اشاره کنیم.
1- مغولستان کاملا در خشکی محصور است
مغولستان یک کشور کاملا محصور در خشکی است و تنها دو همسایه رسمی یعنی روسیه در شمال و چین در جنوب دارد. کریستوفر اتوود رئیس دپارتمان تمدن و زبانهای شرقی در دانشگاه پنسیلوانیا و نویسنده کتاب «دانشنامه مغولستان و امپراتوری مغول» میگوید «من دوست دارم اسم مغولستان را «کشور ساندویچ شده» بگذارم، یعنی کشوری که تنها دو همسایه دارد.»
جوناتان آدلتون میگوید «هر دو کشور تاثیر مهمی روی مغولستان گذاشتند به نحوی که روسیه فرض میشود در سراسر دوران قرن بیستم نقش حیاتی در این کشور داشته است و موسسههای سیاسی و اقتصادی مغولستان را در امتداد مرزهای شوروی ایجاد کرده است در حالی که همچنین سیاست خارجی این کشور را تعیین میکند.»
گرچه کشور چین در سالهای اخیر به واسطه داد و ستد و سرمایهگذاری در مغولستان تاثیر اقتصادی قابل توجهی از خود به جا گذاشته است.
آدلتون به مدت سه سال در بین سالهای 2009 تا 2012 سفیر آمریکا در این کشور بوده است و همچنین مدیر اجرایی سابق مرکز آمریکا برای تحقیقات مغولستان و نویسنده کتاب «مغولستان و ایالات متحده: تاریخچه دیپلماتیک» است.
این کشور به دلیل تاثیر کشورهای قدرتمند همسایه خود در مورد رابطهاش با کشورهایی مانند آمریکا و ژاپن یک سیاست به اصطلاح «همسایه سوم» را در پیش گرفته است.
اتوود میگوید «هدف از این سیاست به نوعی تلاش این کشور برای پیدا کردن یک همسایه استعارهای سوم است، با توجه به این حقیقت که همسایه واقعی سوم ندارد.»
2- نوع دولت مغولستان دموکراسی با یک تاریخچه سیاسی آشفته است
آیا میدانستید که از نظر تاریخی دو منطقه جداگانه به اسامی «داخلی» و «بیرونی» در مغولستان وجود دارد؟
آدلتون میگوید «نقشههای قدیمی به اراضی اشاره میکند که مغولستان امروزی را به اسم «مغولستان خارجی» معرفی میکنند. در رابطه با «مغولستان داخلی» باید بگوییم منطقهای از چین است که با مغولستان استقلال یافته مرز دارد. مغولستان داخلی همچنین خانه اکثر اقلیتهای مغول چین است.»
این جدا افتادگی چطور رخ داده است؟ تاریخ این پاسخ به ظهور خاندان چینی Qing (مانچو) و تصاحب مغولستان توسط آن در سالهای 1600 و 1700 میلادی بر میگردد.
Katarzyna Golik، بورسیه دوره دکترا آکادمی علوم لهستان و متخصص روابط مغولستان و چین میگوید «مغولستان داخلی و خارجی نتیجه مستقیم حکومت مانچو است.»
به دنبال تاثیر انقلاب شوری در قرن بیستم، دولت مغولستان (که قبل این به اسم مغولستان خارجی شناخته میشد) سریعا به سمت دموکراسی رفت.
آدلتون میگوید «در طول دهه 90، مغولستان تصمیم خود برای دموکراسی را گرفت تا سیستم سیاسی که از دولت شوروی به ارث برده بود را با یک سیستم پارلمانی و اقتصاد مبتنی بر بازار جایگزین کند.»
3- چنگیز خان واقعا شخصیت بزرگی در مغولستان است
افرادی که به تاریخ بسیار علاقه دارند احتمال اسم چنگیز خان را شنیدهاند. او یک متخصص جنگ و رهبر مغول بوده است که گروههای قبیلهای مختلف مغولستان را در دهه ابتدایی سال 1200 تحت کنترل خود گرفت و سپس شروع به فتح چین کرد که بعدا کاملا توسط نوه چنگیز خان، قوبلای خان فتح شد. او واقعا در این کشور شخصیت بسیار مهمی است.
آدلتون میگوید «چنگیز خان به عقیده بسیاری از مردم مغول بنیانگذار این ملت محسوب میشود و قبیلههای آن را با یکدیگر متحد کرده و بخش زیادی از اوراسیا را فتح کرد. تصویر او در همه جای این کشور دیده میشود، از ادارههای دولتی و روی تمبرها، بیلبوردها گرفته تا بطریهای مشروب و بناهای یادبود.»
آدلتون میگوید یکی از جذبههای گردشگری مهم این کشور که میتوانید از آن دیدن کنید بنادی یادبود بسیار بزرگی است که چنگیز خان را سوار به اسب نشان میدهد بنایی که به مناسبت هشتصدمین سالگرد بنیانگذاری امپراتوری مغول ساخته شده است.
این بنیاد یابود که از فولاد ضد زنگ ساخته شده است ظاهرا بزرگترین مجسمه یک شخصیت سوار به اسب در جهان است.
4- عقاید مذهبی در مغولستان پیچیده است
بیش از 50 درصد جمعیت مغولستان در سال 2010 پیروان دین بوداییسم به سبک مردم تبت بودند. ولی یک درصد زیاد (تقریبا 40 درصد) مردم این کشور اعلام کردهاند که به هیچ نوع مذهبی اصلا عقیده ندارند.
آتوود توضیح میدهد که دولت انقلابی تحت حمایت شوروی در مغولستان الزاما انکار وجود خدا را به شهروندان این کشور تحمیل و همچنین بودائیسم را سرکوب کرد که اثرات بسیار طولانی روی عقاید جمعیت این کشور نسبت به موضوع دین گذاشت.
با این حال، بودائیسم هنوز یک نقش نسبتا محوری در زندگی روزمره مردم مغولستان ایفا میکند و یک شخصیت تقریبا مهم در قلب دین بودائیسم این کشور به اسم Bogd Khan وجود دارد.
آتوود میگوید «بنابراین، Bogd Khan واقعا در مغولستان و به ویژه در بین گروه Khalkha که در حدود 85 درصد مردم مغولستان را تشکیل میدهد، مهم بوده است. این گروهها در ابتدا به عنوان مریدان او شکل گرفتند، یعنی افرادی که Bogd Khan را تحسین میکردند و به او احترام میگذاشتند.»
آدلتون در مورد نقش سیاسی Bogd Khan در این کشور توضیح میدهد « Bogd Khan آخرین حاکم مربوط به حکومت خدایی در مغولستان بود و همچنین در زندگی سیاسی و مذهبی این کشور نقش مهمی داشت. جنبشی که منجر به استقلال مغولستان از چین در طول دهه اول قرن 1900 شد را به او نسبت دادند.»
5- جغرافیای مغولستان فرهنگ آن را شکل میدهد
اگر میخواهید زیبایی گسترده نقشهنگاری زمین را تجربه کنید، هیچ مکانی بهتر از این کشور نیست که کوهستانهایی با قلههای پوشیده از برف و مناطق کویری وسیع دارد.
آدلتون میگوید «به طور کلی، مغولستان را میتوان به چند منطقه جغرافیایی مهم تقسیم کرد: 1) کویر گبی در جنوب؛ 2) کوههای آلتای که در غرب دور ارتفاع آنها به 3962 متر میرسد؛ 3) یک منطقه شبیه به سیبری با رودخانهها، دریاچهها و جنگلهای درختهای کاج در شمال و 4) جلگه گستردهای که در مرکز فلات مرتفعی در وسط کشور قرار گرفته است و تا شرق دور میرود.»
اما این جغرافیای متنوع همچنین فرهنگ این کشور آسیاب شرقی را به شکل غافلگیرکنندهای شکل میدهد. بخش شمالی کشور که از سایر بخشها مرطوبتر است به اسم «Khanghai» شناخته میشود.
همچنین «گبی» در جنوب قرار دارد که به گفته آتوود یک اصطلاح عمومی است که برای اشاره به بیابان قابل سکونت برای انسان استفاده میشود. «مردم مغولستان فکر میکنند مردم گبی و khanghai شخصیتهای متفاوتی دارند.»
گرچه، بزرگترین تاثیر جغرافیایی روی فرهنگ مغولستان در حومه شهر نیست بلکه در پایتخت خود این کشور یعنی اولانباتور دیده میشود.
آتوود میگوید «اولانباتور مرکز شهری بزرگی است. این شهر نسبتا در حدود یک و نیم میلیون جمعیت دارد. در مغولستان این مقدار تقریبا نیم جمعیت این کشور است. بنابراین، بخشهای زیادی از زندگی مغولستان از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی را میتوان در این مرکز دید.»
6- زندگی چادرنشینی در مغولستان شامل اسب و خیمه میشود
آتوود میگوید «در تمام کشور مغولستان، بهترین راه برای استفاده از زمین استفاده از احشام است تا کشاورزی.» گلهداری به خوبی زندگی چادرنشینی را حکم میکند.
طبق گفته اتوود 5 احشام اصلی که در مغولستان دیده میشوند عبارتند از اسب، گاو، شتر، گوسفند و بز.
او میگوید «امروزه اهمیت اسب نسبت به گذشته کمتر است ولی قلب مغولستان را همچنان اسب تشکیل داده است. اسب برای یک جوان معمولی مغولستانی مانند یک ماشین اسپورت برای جوان معمولی آمریکایی است.»
اما شاید تصویری که بیشتر از همه با زندگی روستایی در مغولستان در ارتباط قرار میگیرد یک اسب نیست، بلکه یک خانه است. به ویژه: خیمه (Yurt).
اتوود میگوید که خیمهها معمولا از چارچوبهای چوبی ساخته شدهاند که روی آنها را نمد میپوشاند تا یک عایق حرارتی عالی در طول زمستان به وجود آید. آدلتون در ادامه صحبتهای خود میگوید: «خیمه را میتوان در هر جایی دید» و سبک خیمهها از یک منطقه به منطقه دیگر فرق میکند.
Yurt کلمه روسی برای چیزی است که مردم مغولستان اسم آن را Ger میگذارند. تفاوت اصلی در طراحی سقف است. طبق گفته آتوود، معمولا در هر خیمه تنها یک خانواده ساکن میشود.
به صورت سنتی، اگر یک گروه از خانوادههای چادرنشین با یکدیگر سفر کنند، آنها با یک آرایش شرق به غرب خیمهها را برپا میکنند و بزرگترین اعضای خانواده در حاشیه راست کمپ قرار میگیرند. اما این رتبهبندیهای رسمی در طول سالهای گذشته کمتر استفاده میشوند.
آتوود میگوید «امروزه، اکثر افرادی که در حومه شهر مغولستان زندگی میکنند، کسانی هستند که به پرورش احشام مشغول هستند و هنوز در خیمهها زندگی میکنند چون جابهجایی برای آنها بسیار راحت است. یک خیمه را میتوان جمع کرد و پشت یک شتر یا ماشین گذاشت و در حدود یک یا دو ساعت مجددا آن را برپا کرد.»
گرچه، شیوه زندگی چادرنشینی در این کشور به خطر افتاده است. اتوود میگوید درصد چادرنشینان واقعی مغولستان احتمالا در حد 15 درصد است. بخشی از دلیل افت زندگی جادرنشینی در این کشور اسکان سریع جمعیت در مناطق شهری است چون چادرنشینان به مراکز شهری مهاجرت میکنند.
7- گروه نژادی اصلی مغولستان قزاقها هستند
طبق گفته آتوود، اکثریت مردم مغولستان را به عنوان Khalkha میشناسند که گروه نژادی غالب در مغولستان هستند و بیش از 80 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
گرچه، یک گروه نژادی متمایز است: جمعیت قزاق که در غرب مغولستان دیده میشوند. مردم مغولستان در مقایسه با تعداد زیادی از مردم که بودائیست و اکثرا بی دین هستند، دین اسلام دارند و هچنین به جای مغولی به زبان ترکی صحبت میکنند.
مردم قزاق در این کشور اقلیت هستند اما اکثریت جمعیت در منطقه Bayan-Ulgii را به خود اختصاص میدهند.
جدا از قزاقها، همچنین گروههای نژادی کوچک دیگری دیده میشوند. Buriats (که به اسم Buryats نیز شناخته میشوند) یک جامعه مغولی از سیبری هستند که اقلیت دیگر این کشور را تشکیل میدهند.
آدلتون میگوید «در کنار آنها مردم به اصطلاح «گوزن شمالی» (Dukha یا Tsaatan) قرار میگیرند که در شمال مغولستان به صورت جمعیت اندک در جنگلهای اطراف دریاچه Hovsgol زندگی میکنند و خانههای سنتی آنها شبیه به چادر سرخپوستان است.»
8- عقاب طلایی توجه بینالمللی را به خود جلب میکند
در سال 2014، خبر یک دختر 13 ساله به اسم Ashol-Pan در اینترنت غوغا کرد، یعنی زمانی که عکاسی شبکه بیبیسی عکس این دختر نوجوان در منطقه کوهستانی آلتای در غرب مغولستان را در حین استفاده از یک عقاب طلایی بزرگ برای شکار گرفت.
یک تیم از شکارچیان سوار به اسب یک حیوان به عنوان مثال روباه یا گرگ را به داخل فضای باز فراری میدهند. یک شکارچی به بالای یک صخره یا کوه خواهد رفت، جایی که آنها عقاب را آزاد خواهند کرد. اگر شکار خوب پیش رفت، عقاب سریعا طعمه را میکشد و برای شکارچیان و خانواده آنها غذا فراهم میکند.
دخترانی مانند Ashol-Pan باعث شدند شیوه شکار قدیمی مردم چادرنشین قزاق مورد توجه جامعه بینالمللی قرار گیرد. جشنوارههایی که شامل شکار عقاب طلایی میشوند همچنین توجه جوامع بینالملل را جلب کردند.لمللالمللی
این نوع شکار در این کشور ریشه اجدادی دارد. آتوود میگوید «در تاریخ سلطنت مغولستان، چنگیز خان و قوبلای خان بابت شکار با کمک پرندههای بزرگ مشهور بودند. بنابراین جشنواره عقاب قزاق به طریقی ادامه یک سنت باستانی در این کشور است.»
منبع: people.howstuffworks.com