Author

سوگند صفری

عمومی نرم افزار و اپلیکیشن

آموزش نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید

by سوگند صفری دوشنبه , ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۸

written by سوگند صفری

به دنبال روشی برای نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید هستید؟ این مقاله را تا انتها بخوانید.

نسخه دسکتاپ مرورگر گوگل کروم از افزونه های مفید و کاربردی ای پشتیبانی می کند که می توانند به بالا رفتن بازده کاری و بهبود تجربه وبگردی شما کمک کنند. متاسفانه کاربران اندرویدی گوگل کروم از این امکان بی بهره هستند. چون گوگل امکان نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید را به کاربران نمی دهد.

اما اگر به دنبال روش نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید هستید نگران نباشید. راه های دیگری برای این کار وجود دارد که در این مقاله آن ها را به شما آموزش می دهیم. یکی از روش های راحت برای نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید، استفاده از یک مرورگر ثانویه مبتنی بر کروم مثل Kiwi یا Yandex است. در این مقاله روش نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید را با استفاده از مرورگر Kiwi به شما آموزش می دهیم.

روش نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید با مرورگر Kiwi

مرورگر Kiwi Browser یک اپلیکیشن مرورگر اینترنت است که امکان نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید را به شما می دهد. این مرورگر سریع است و به سرعت بارگذاری می شود. برای نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید با استفاده از مرورگر Kiwi باید به این روش عمل کنید:

مرورگر Kiwi Browser را دانلود کنید. این مرورگر را می توانید به طور کاملا رایگان از پلی استور دانلود کنید. حتما جدیدترین نسخه این مرورگر را دانلود کنید.
مرورگر را باز کنید. سه نقطه ای که در گوشه بالایی سمت راست صفحه می بینید را بزنید و گزینه Extensions را انتخاب کنید.
بخش Developer Mode را فعال کنید.
در نوار URL آدرس https://chrome.google.com/webstore/category/extensions را وارد کنید تا وب استور کروم باز شود.
هر افزونه ای که می خواهید را انتخاب کنید تا یک دکمه install در کنارش ظاهر شود. روش دیگر این است که در قسمت جستجوی مرورگر، نام افزونه مورد نظرتان را جستجو کنید.
برای نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید، بعد از این که افزونه دلخواهتان را پیدا کردید، گزینه Add to Chrome را انتخاب کنید. یک پیام ظاهر می شود که از شما می خواهد درخواستتان را تایید کنید. برای تکمیل نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید، گزینه OK را انتخاب کنید.

برای مدیریت افزونه های روی مرورگر، سه نقطه ای که در گوشه سمت راست قسمت بالایی صفحه می بینید را بزنید. سپس Extensions را انتخاب کنید تا فهرستی از افزونه های نصب شده باز شود. از اینجا می توانید هر افزونه را غیرفعال، آپدیت یا حذف کنید.

حالا افزونه های مرورگر کروم در اندروید نصب می شود با این وجود تضمینی وجود ندارد که همه این افزونه ها به خوبی کار کنند. چرا که افزونه های گوگل کروم در اندروید بهینه سازی نشده اند و مناسب دستگاه های اندرویدی نیستند.

مرورگر Yandex نیز مثل مرورگر Kiwi مبتنی بر کروم است و از افزونه های مرورگر کروم در اندروید پشتیبانی می کند. شیوه فعال کردن افزونه های مرورگر کروم در اندروید با مرورگر Yandex مشابه با همان چیزی است که برای مرورگر Kiwi توضیح دادیم.

بهترین افزونه های مرورگر کروم در اندروید

افزونه های کروم می توانند در کار هایی مثل ذخیره کردن پسورد، ساختن لیست کار ها، و چک کردن غلط های تایپی به شما کمک کنند. در ادامه لیستی از بهترین افزونه های مرورگر کروم برای اندروید را آورده ایم.

LastPass

با LastPass دیگر نیازی ندارید همه نام های کاربری و پسورد هایتان را حفظ کنید. فقط کافی است پسوردی که برای دسترسی به حساب کاربری LastPass خود تعیین کردید را به یاد داشته باشید.

LastPass به شما کمک می کند برای هر سایت یک پسورد قدرتمند متفاوت بسازید و همه آن ها را در یک صندوق رمزگذاری شده ذخیره کنید. هر وقت بخواهید وارد حساب کاربریتان در یک وبسایت شوید، این افزونه با پر کردن خودکار نام کاربری و پسورد که از پیش در آن ذخیره شده، به شما کمک می کند در زمانتان صرفه جویی کنید.

Evernote Web Clipper

افزونه Evernote Web Clipper به شما کمک می کند به سرعت کل صفحات یک وبسایت یا بخش هایی از متن را ذخیره کرده و بعدا مطالعه کنید شما می توانید از ابزار هایلایت برای مشخص کردن اطلاعات مهم از طریق متن یا توضیحات نیز استفاده کنید.

این افزونه از فرمت های منحصر به فردی پشتیبانی می کند که به شما امکان می دهد بخش هایی از سایت هایی مثل آمازون و یوتیوب را ذخیره کنید. علاوه بر این می توانید به راحتی به آیتم های ذخیره شده دسترسی داشته باشید و از طریق ایمیل آن ها را با دیگران به اشتراک بگذارید.

Google Scholar Button

Google Scholar یک موتور جستجوی گوگل است که تنها به آثار پژوهشی محدود است. این ابزار به شما امکان یافتن و استناد به منابع مقالات در اینترنت یا کتابخانه دانشگاه ها را می دهد. فقط کافی است روی آیکون افزونه گوگل کروم در اندروید کلیک کنید و عبارت مورد نظرتان را در نواری که باز می شود جستجو نمایید.

Grammarly

Grammarly یک ابزار برای چک کردن غلط های املایی و گرامری به صورت همزمان است. این ابزار غلط های املایی، گرامری و نگارشی را همزمان با نوشتن متن اصلاح می کند و یک فرهنگ لغت دارد که کلمات هم معنا و مشابه را به شما پیشنهاد می دهد. این ابزار روی گوگل داک، جیمیل، لینکدین و تقریبا هر جای دیگری که بخواهید در آن متن بنویسید کار می کند.

Todoist

اگر به دنبال یک افزونه گوگل کروم در اندروید هستید که به شما کمک کند فهرستی از کار های ناتمام خود بنویسید، افزونه Todoist را امتحان کنید. Todoist به شما این امکان را می دهد که به صورت تیمی یا فردی لیست های کاری بنویسید و برای پروژه هایی که در تقویم خود ثبت کردید، یادآور تنظیم کنید.

علاوه بر این، در Todoist می توانید مقالات را ذخیره کنید، یا یک وبسایت را به عنوان یک سند اضافه کنید یا حتی یک نامه در جیمیل را به یکی از آیتم ها در لیست کارهایتان تبدیل کنید. برای اضافه کردن یک سایت به عنوان سند، گزینه Add website as a task را انتخاب کنید تا افزونه Todoist کروم، URL صفحه را ذخیره کند و بعدا بتوانید به آن دسترسی داشته باشید.

برای اضافه کردن سریع کارها به لیست کار، هر قسمتی از متن صفحه که می خواهید را هایلایت کنید و سپس راست کلیک کرده و گزینه Add to Todoist را انتخاب کنید. برای دیدن لیست کامل کار ها روی آیکون Todoist کلیک کنید.

Bitmoji

در صورتی که می خواهید برای خودتان آواتار های شخصی که با عنوان Bitmoji شناخته می شوند بسازید، باید از این افزونه استفاده کنید. افزونه گوگل کروم Bitmoji به شما امکان ساخت ایموجی های شخصی سازی شده و استفاده از آن ها در ایمیل، شبکه های اجتماعی و … را می دهد. در Bitmoji می توانید پیامی را تنظیم کنید تا همراه با ایموجی شخصی شما ارسال شود.

با نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید، تجربه وبگردی خود را بهبود بخشید

نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید برخلاف کامپیوتر، کار دشواری است. یکی از راحت ترین روش ها برای نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید استفاده از یک مرورگر مبتنی بر کروم جایگزین به عنوان مرورگر پیشفرض در اندروید است. مرورگرهای مبتنی بر کروم مثل Kiwi از نصب افزونه های مرورگر کروم در اندروید پشتیبانی می کنند. با این مرورگرها می توانید افزونه های کروم را روی موبایل و تبلت خود داشته باشید. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که همه افزونه هایی که دانلود و نصب می کنید روی مرورگر اندرویدی شما کار کنند.

منبع: makeuseof

دوشنبه , ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۸ ۰ comments

عمومی لپ تاپ و کامپیوتر نرم افزار و اپلیکیشن

Wi-Fi Direct چیست؟ انتقال بی سیم فایل سریع تر از بلوتوث

by سوگند صفری شنبه , ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۳۱

written by سوگند صفری

Wi-Fi Direct (وای فای دایرکت) چیست؟ بلوتوث تنها روش انتقال بی سیم فایل ها نیست. در ویندوز ۱۰ روشی برای انتقال بی سیم فایل ها وجود دارد که از بلوتوث هم سریع تر است.

اشتراک گذاری بی سیم داده ها طی سال های اخیر طرفداران زیادی پیدا کرده است. به لطف وای فای، بلوتوث، و NFC می توانیم بدون هیچ زحمتی داده ها را بین دستگاه های مختلف جابجا کنیم.

اما ویندوز ۱۰ قابلیتی دارد که اکثر مردم از آن بی خبر هستند: Wi Fi Direct

Wi Fi Direct (وای فای دایرکت) یک سیستم اتصال بی سیم است که به شما کمک می کند بدون هیچ زحمتی دستگاه های مختلف را به هم وصل کرده و داده های سنگین را بین آن ها جابجا کنید.

در این مقاله به شما می گوییم که وای فای دایرکت چیست، چگونه کار می کند و چگونه می توانید در ویندوز ۱۰ با استفاده از Wi-Fi Direct فایل های خود را به صورت بی سیم به اشتراک بگذارید.

Wi-Fi Direct چیست؟

وای فای دایرکت یک تکنولوژی بی سیم همتا به همتا (peer-to-peer) است که به کامپیوترها و گوشی های هوشمند این امکان را می دهد تا بدون داشتن یک شبکه عمومی مشترک به هم متصل شوند.

Wi-Fi Direct را می توانید به عنوان یک نوع بلوتوث که با وای فای کار می کند در نظر بگیرید. یعنی همان کارکرد «پیدا کردن و ارسال» بلوتوث را دارد اما داده ها با استفاده از شبکه سازی بی سیم ارسال می شوند.

بلوتوث از سال ۱۹۹۴ مورد استفاده قرار می گیرد و با وجودی که برای انتقال صوت و اتصال دستگاه ها به هم بسیار مفید و کاربردی است، برای انتقال فایل های بزرگ ایده آل نیست. Wi-Fi Direct این مشکل را حل کرده و به نظر می رسد آماده است تا طی چند سال آینده به طور کامل جای بلوتوث را بگیرد.

با این حال در حال حاضر وای فای دایرکت به اندازه بلوتوث جهانی نیست.

اما Wi Fi Direct ویژگی بسیار مفیدی برای انتقال داده بین ویندوز ۱۰ و سایر سخت افزارهای سازگار است.

Wi-Fi Direct چگونه کار می کند؟

برای این که تکنولوژی وای فای دایرکت کار کند، باید حداقل یک دستگاه داشته باشید که با پروتکل های آن سازگار است. سپس می توانید بدون هیچ زحمتی از وای فای دایرکت برای کار های مختلف از انتقال فایل گرفته تا ارتباطات داخلی استفاده کنید.

وقتی با وای فای دایرکت بین دو دستگاه اتصال برقرار کنید، یکی از این دستگاه ها به عنوان نقطه دسترسی (Access Point) عمل می کند و دستگاه دیگر به آن وصل می شود. همه این ها یک پروسه خودکار است بنابراین لازم نیست شما کار خاصی انجام دهید.

وای فای دایرکت مبتنی بر وای فای ساخته شده است. تنها چیزی که Wi-Fi Direct را از وای فای معمولی متمایز می کند این است که برای اتصال به اینترنت به روتر نیاز دارید اما وای فای دایرکت هیچ محدودیتی ندارد.

در حقیقت، تنها هدف Wi Fi Direct تسهیل اتصال میان دستگاه های محلی است نه دسترسی به اینترنت.

اما ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که این امر چطور وای فای دایرکت را از بلوتوث متمایز می کند؟ ما پیش از این برای اتصال محلی دستگاه ها از بلوتوث استفاده می کردیم، پس چرا برای همان کار یک تکنولوژی جدید ابداع شده است؟

علت این امر سرعت است.

همانطور که می دانید بلوتوث به خوبی کار می کند اما دیگر برای این که با زندگی پرسرعت ما همگام بماند، سرعت کافی را ندارد. اگر از بلوتوث استفاده می کنید، حتما می دانید که درباره چه صحبت می کنیم؛ انتقال فایل ها با بلوتوث خیلی طول می کشد. با این حال، Wi Fi Direct این مشکل را ندارد. وای فای دایرکت به اندازه یک شبکه وای فای سریع است و حتی گاهی اوقات از آن نیز سریع تر می شود.

کجا می توانیم از Wi-Fi Direct استفاده کنیم؟

به لطف سرعت بسیار بالای وای فای دایرکت (با حداکثر سرعت ۲۵۰ مگابایت در ثانیه) که به واسطه تکنولوژی بی سیم همتا به همتای آن ممکن شده است، امکان استفاده از Wi Fi Direct برای همه کار هایی که پیش از این با بلوتوث انجام می شد، وجود دارد. این قابلیت وای فای دایرکت را برای کارهای زیر ایده آل کرده است:

به اشتراک گذاشتن فایل های مولتی مدیا: از وای فای دایرکت می توانید برای اشتراک گذاری فایل های مولتی مدیای بزرگ از یک دستگاه به دستگاه دیگر استفاده کنید. برای مثل اگر یک فایل ویدئویی با حجم بالا دارید (مثلا یک فیلم) بهترین روش ارسال آن با توجه به سایز بالایی که دارد، استفاده از Wi-Fi Direct است.
گیمینگ: اکثر بازی های چند نفره با کیفیت روی گوشی های هوشمند برای این که لگ نداشته باشند به اتصال سریع نیازمند هستند. Wi-Fi Direct در این مواقع می تواند مفید باشد.
دستگاه های اکسترنال: دستگاه های کامپیوتری مثل کیبورد ها، موس، پرینتر و غیره را می توان از طریق وای فای دایرکت متصل کرد.

آیا کامپیوتر من با Wi-Fi Direct سازگار است؟

استفاده از وای فای دایرکت برای ارسال فایل سریع تر و راحت تر از بلوتوث است.

اما اول از همه باید چک کنید که آیا دستگاه شما با وای فای دایرکت سازگار است یا نه. برای این کار دکمه های ویندوز و R را همزمان فشار دهید، عبارت CMD و سپس عبارت ipconfig /all را وارد کنید

در صورتی که کامپیوتر شما از وای فای دایرکت پشتیبانی کند، یک ورودی با عنوان Microsoft Wi-Fi Direct Virtual Adapter را در این صفحه خواهید دید.

اگر کامپیوتر شما از Wi-Fi Direct پشتیبانی می کند می توانید از این امکان استفاده کنید. روش استفاده از Wi-Fi Direct را در ادامه به شما آموزش می دهیم.

روش استفاده از Wi-Fi Direct برای انتقال فایل از اندروید به ویندوز

برای استفاده از وای فای دایرکت باید اپلیکیشن مخصوص آن را دانلود کنید. این که از چه اپلیکیشنی استفاده می کنید بسیار مهم است.

Feem نرم افزاری است که امکان پشتیبانی از وای فای دایرکت را برای کاربران ویندوز هم در کامپیوتر و هم در وای فای فراهم می کند و روی ویندوز ۷ و ویندوز ۸ هم کار می کند.

دانلود و نصب Feem رایگان است اما گزینه های پریمیوم هم دارد. وای فای دایرکت در اپلیکیشن Feem رایگان است. با این حال برای پشتیبانی از iOS، انتقال نامحدود فایل و حذف تبلیغات باید پول پرداخت کنید.

استفاده از Feem برای انتقال داده از اندروید به کامپیوتر یا لپ تاپ بسیار راحت است:

ابتدا باید دستگاه اندرویدی خود را به عنوان یک هات اسپات تنظیم کنید. برای این کار تنظیمات گوشی را باز کنید و از قسمت Network & Internet وارد بخش Hotspot & tethering شوید. سپس کامپیوترتان را به این شبکه وصل کنید.
Feem را هم روی اندروید و هم روی ویندوز اجرا کنید. این اپلیکیشن هم روی گوشی و هم روی کامپیوترتان یک نام عجیب (مثل Junior Raccoon) و یک پسورد را به شما نشان می دهد. پسورد را به خاطر داشته باشید چون برای برقرار کردن اتصال اولیه به آن نیاز خواهید داشت.
برای ارسال فایل از اندروید به ویندوز با استفاده از وای فای دایرکت، فایل را انتخاب کنید و Send File را بزنید.

چند لحظه بعد، فایل به کامپیوتر شما فرستاده می شود. به همین سادگی. امکان ارسال برعکس یعنی از ویندوز به اندروید هم وجود دارد.

Wi-Fi Direct ندارید؟ از بلوتوث استفاده کنید

اگر دستگاه های شما از وای فای دایرکت پشتیبانی نمی کنند، می توانید در صورت نداشتن کابل یو اس بی از بلوتوث استفاده کنید. این کار به ویژه زمانی کاربردی و مفید است که می خواهید از وای فای دایرکت در ویندوز ۷ یا ۸ استفاده کنید اما سیستم شما از آن پشتیبانی نمی کند.

اول از همه اطمینان حاصل کنید که کامپیوتر شما با دستگاه مقصد از طریق بلوتوث جفت شده (گوشی، تبلت، کامپیوتر و ….). روش جفت کردن دستگاه ها با استفاده از بلوتوث تقریبا برای همه دستگاه ها یکسان است و لازمه آن این است که دستگاه قابل شناسایی (discoverable) باشد.

هر دو دستگاه شروع به جستجو می کنند و اگر بتوانند یکدیگر را پیدا کنند، به هم متصل می شوند. با وارد کردن کد تایید می توانید اتصال آن ها را نهایی کنید.

اگر نمی دانید تنظیمات بلوتوث در ویندوز ۱۰ کجاست، تنظیمات ویندوز را باز کنید و بخش Devices را باز کنید. وارد بخش Bluetooth & other devices شوید و دستگاه مورد نظر را با کامپیوتر جفت کنید. برای این کار روی گزینه Add Bluetooth or other device کلیک کنید و سپس آن ها را با هم جفت کنید.

برای ارسال یا دریافت فایل با بلوتوث، روی Send or receive files via Bluetooth کلیک کنید. بری ارسال فایل، Send Files را انتخاب کنید. سپس دستگاهی که می خواهید فایل ها را برای آن بفرستید، انتخاب کنید. مثلا گوشی موبایلتان. فایل مورد نظر را انتخاب کنید و سپس روی Next کلیک کنید تا انتقال فایل شروع شود.

هنگام ارسال فایل، دستگاه گیرنده فایل از شما می خواهد تا تایید کنید که می خواهید فایل را ذخیره کنید. این درخواست را قبول کنید و منتظر بمانید تا انتقال فایل تمام شود.

توجه داشته باشید که به علت پایین بودن محدوده دسترسی بلوتوث، بهتر است هر دو دستگاه گیرنده و فرستنده به هم نزدیک باشند.

Wi-Fi Direct ندارید؟ برای انتقال فایل از اندروید به ویندوز از FTP استفاده کنید

FTP روش کاربردی دیگری برای انتقال فایل است که کاربران اندروید می توانند از آن برای انتقال فایل به ویندوز ۱۰ (یا سایر سیستم عامل ها) استفاده کنند.

ES File Explorer یکی از نرم افزارهای مدیریت فایل محبوب طرف-سوم برای اندروید است. این نرم افزار به چندین قابلیت مدیریت فایل برای استفاده به صورت محلی و شبکه مجهز است. FTP نیز در میان قابلیت های این اپلیکیشن است که امکان اتصال مستقیم شبکه بین دو دستگاه را فراهم می آورد.

برای استفاده از این قابلیت در اپ ES File Explorer وارد بخش Network و سپس FTP شوید تا آدرس آی پی دستگاه اندرویدی شما نمایش داده شود.

این آدرس را در یک برنامه انتقال فایل مثل FileZilla پیست کنید تا محتویات آن را پیدا کند. می توانید به راحتی فایل ها را بین دو دستگاه جابجا کنید.

بنابراین اگر می خواهید فایل ها را از گوشی به لپ تاپ منتقل کنید و وای فای دایرکت ندارید از ES File Explorer استفاده کنید.

سرعت انتقال دیتا: کدام روش سریع تر است؟

اگر هر دو روش وای فای دایرکت و بلوتوث را برای انتقال فایل امتحان کرده باشید حتما متوجه شده اید که سرعت وای فای دایرکت خیلی بیشتر است. همه تست های انجام شده هم نشان می دهند که بلوتوث در مقایسه با سرعت وای فای دایرکت، شبیه لاکپشت است.

با وجودی که وای فای دایرکت از هیچ یک از روش های انتقال با سیم فایل سریع تر نیست (مثل یو اس بی ۲.۰ یا یو اس بی ۳.۰)، قابلیت انتقال یک فایل ۱.۵ گیگابایتی را طی ۱۰ دقیقه دارد. اگر بخواهید همین فایل را با بلوتوث بفرستید، باید تقریبا ۱۲۵ دقیقه منتظر بمانید.

همین حالا استفاده از Wi-Fi Direct را در ویندوز ۱۰ شروع کنید

این که چه روشی را برای انتقال فایل استفاده می کنید، بستگی به فایلی دارد که قصد ارسال آن را دارید. کابل یو اس بی ۳.۰ با سخت افزار مناسب سریع ترین گزینه است. وای فای دایرکت هم با فاصله کمی رتبه دوم را دارد. سرعت بلوتوث از هر دو این ها کند تر است. Wi-Fi direct از نظر سرعت گزینه مناسبی است اما به اندازه بلوتوث شناخته شده نیست بنابراین احتمالا بهترین انتخاب شما استفاده از یک کابل یو اس بی است.

شاید مهم ترین جنبه استفاده از Wi-Fi direct در ویندوز ۱۰ راحتی استفاده از آن در دنیای امروزی است. به هر حال، پیاده سازی هر تکنولوژی جدید در ابتدا کمی دشوار است. اما با گذشت زمان این مسئله حل خواهد شد.

منبع: makeuseof

شنبه , ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۳۱ ۰ comments

منتخب سردبیر نرم افزار و اپلیکیشن

آموزش اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی

by سوگند صفری جمعه , ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۹:۳۸

written by سوگند صفری

در این مقاله روش اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی را به شما آموزش می دهیم. اگر می خواهید کار کردن با گوشی و تبلت اندرویدی برایتان راحت تر شود، می توانید یک موس به آن متصل کنید.

به گفته استیو جابز، انگشت بهترین ابزار برای اشاره کردن در جهان و بهترین وسیله برای کار کردن با صفحات لمسی است. گوشی ها و تبلت های اندرویدی انواع پیام های لمسی و ژست های حرکتی را دریافت می کنند.

اما گاهی اوقات کار کردن با انگشتان کافی نیست. در این مواقع داشتن یک موس کار شما را راحت تر خواهد کرد. در این مقاله هرآنچه برای اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی لازم دارید را برای شما شرح داده ایم.

اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی چه فایده ای دارد؟

سه روش برای اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی وجود دارد. قابلیت اتصال به اندروید در سه نوع از موس ها وجود دارد:

اتصال از طریق یو اس بی
اتصال از طریق بلوتوث
اتصال موس های بی سیم

اما اصلا چرا باید به گوشی و تبلت اندرویدی خود موس وصل کنیم؟

دسترسی به دسکتاپ کامپیوتر از راه دور
بازی های استراتژیک
بازی های شبیه سازی شده قدیمی
کنترل مدیاسنتر های مبتنی بر اندروید (مثل Kodi)
استفاده از محیط دسکتاپ روی دستگاه اندرویدی برای بالا بردن بازدهی

اندروید انعطاف پذیری لازم برای انجام دادن همه این کار ها و موارد بیشتر را دارد. با این وجود داشتن موس به شما کمک می کند راحت تر از این قابلیت ها بهرمند شوید.

موس در اندروید چه شکلی است؟

اگر تا به حال ندیدید موس در اندروید چه شکلی است، بسیار شبیه به آن چیزی است که در ویندوز می بینیم. اندروید یک اشاره گر اختصاصی دارد که وقتی موس را به دستگاه متصل کنید روی صفحه، نمایش داده می شود. به محض این که اشاره گر موس پدیدار شد، می توانید از موس استفاده کنید. هر کلیک معادل یک ضربه روی صفحه نمایش است و اگر کلیک طولانی کنید، مثل این است که دستتان را روی صفحه نگه داشته باشید.

اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی از طریق OTG

اگر یک موس USB دارید، می توانید آن را به هر دستگاه اندرویدی که از OTG پشتیبانی می کند وصل کنید.

OTG یا USB On-The-Go بعد از فعال شدن USB host mode در اندروید ۳.۱ با همه گوشی ها و تبلت های اندرویدی کار می کند.

در نسخه های قدیمی پشتیبانی از OTG هنوز گسترش نیافته بود اما این روز ها USB OTG روی همه دستگاه های اندرویدی کار می کند.

کابل OTG مناسب برای دستگاهتان را تهیه کنید

اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی از طریق OTG بسیار راحت است اما روش این کار به دستگاه اندرویدی شما بستگی دارد.

گوشی ها و تبلت های اندرویدی قدیمی تر (و آن هایی که طراحی قدیمی تری دارند) به آداپتور سازگار با میکرو یو اس بی نیاز دارند.

اما دستگاه های جدید تر از پورت یو اس بی تایپ C استفاده می کنند و برای این دستگاه ها باید آداپتور USB-C OTG تهیه کنید.

(اگر می خواهید موس USB را به ستاپ باکس تلویزیون اندرویدی متصل کنید احتمالا نیازی به کابل OTG ندارید. بلکه در این حالت موس باید مستقیما به پورت استاندارد USB A متصل شود.)

بعد از تهیه کابل OTG مناسب، کافی است این کابل را به گوشی یا تبلت اندرویدی خود وصل کنید و بعد موس را به آن متصل نمایید. موس را تکان دهید تا اشاره گر روی صفحه گوشی یا تبلت شما ظاهر شود.

اتصال موس بلوتوث به گوشی و تبلت اندرویدی

می توان گفت که بهترین روش برای استفاده از موس در دستگاه های اندرویدی، اتصال از طریق بلوتوث است.

در گوشی یا تبلت اندرویدی با دو انگشت صفحه را از بالا به پایین بکشید (سوایپ کنید)
در منوی Quick Settings، گزینه Bluetooth را پیدا کنید.
انگشتتان را روی Bluetooth نگه دارید.
گزینه Pair new device را انتخاب کنید.
موس بلوتوث را مطابق با دستورالعمل سازنده، قابل شناسایی (discoverable) کنید.
صبر کنید تا دستگاه اندرویدی با موس جفت شود.

بعد از اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی از طریق بلوتوث، می توانید از آن استفاده کنید.

آیا موس بی سیم به اندروید وصل می شود؟

موس های بی سیم همراه با دستگاه های گیرنده رادیویی مخصوص به خودشان به فروش می رسند. این دانگل های یو اس بی کوچ اغلب داخل بدنه موس جا می خورند. می توانید دانگل را از موس جدا کنید و آن را به کامپیوتر یا لپ تاپ وصل کنید. در این موس ها، موس و دانگل گیرنده از پیش طوری تنظیم شده اند که با هم سازگار باشند.

برای استفاده از موس بی سیم روی اندروید، باید آداپتور USB OTG مناسب دستگاهتان را تهیه کنید. این موضوع را در قسمت بالا توضیح دادیم.

برای اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی، بعد از تهیه آداپتور USB OTG مناسب، کافی است دانگل موس را به آن وصل کنید. با این کار موس به دستگاه اندرویدی شما وصل می شود و می توانید به راحتی از آن استفاده کنید.

موس ندارید اما نیاز به اشاره گر دارید؟

اگر روی دستگاه اندرویدی خود واقعا به اشاره گر موس نیاز داشته باشیم اما به موس یا آداپتور OTG دسترسی نداشته باشیم چه؟

بهترین راه حل، استفاده از اپلیکیشن هایی است که به گوشی یا تبلت اندرویدی شما یک اشاره گر موس اضافه می کنند. یکی از بهترین این اپلیکیشن ها Always visible mouse است. این اپلیکیشن یک اشاره گر موس را به صفحه نمایش دستگاه اندرویدی شما اضافه می کند.

پس از نصب، این اپلیکیشن از شما مجوز استفاده به عنوان یک سرویس و به عنوان یک overlay را می خواهد. برای این که اپلیکیشن کار کند باید این مجوز ها را از طریق تنظیمات بدهید.

شما با حرکت دادن آیکون موس روی صفحه می توانید نشانگر را حرکت دهید. وقتی دستتان را روی آیکون موس حرکت می دهید، اشاره گری که کنار آن قرار دارد حرکت می کند و شما به این وسیله می توانید آن را کنترل کنید.

اپلیکیشن Always visible mouse امکان شناسایی چهره را دارد و می توانید گزینه چپ کلیک با لبخند زدن را فعال کنید. این امکان همیشه به خوبی کار نمی کند اما کلیک عادی مشکلی ندارد.

این اپلیکیشن امکانات پیشرفته زیادی دارد، از تغییر اندازه موس و حساسیت آن تا تغییر رنگ. به طور کلی، این اپلیکیشن روشی کاربردی را برای استفاده از موس در دستگاه های اندرویدی در اختیار شما قرار می دهد.

اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی از طریق داک

موس های بی سیم، موس های بلوتوثی و موس های مجهز به کابل یو اس بی همه امکان اتصال به اندروید از طریق داک را دارند.

داک دستگاهی است که گوشی یا تبلت شما را به یک مانیتور، هارد درایو، یا حتی کابل اترنت متصل می کند. داک در گذشته برای لپ تاپ استفاده می شد اما به تازگی سازگاری آن گسترش یافته و با گوشی ها و تبلت ها هم کار می کند.

برای اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی از طریق داک تنها کافی است موس را به داک وصل کنید و داک را به گوشی یا تبلت. می توانید هر سخت افزار دیگری که نیاز دارید را هم از این طریق به گوشی و تبلت خود وصل کنید. به همین سادگی می توانید با استفاده از یک دستگاه اندرویدی، محیطی مشابه با کامپیوتر به وجود بیاورید.

با وجودی که این روش به طور ویژه برای Samsung DeX مناسب است، اما می توانید برای اکثر گوشی ها از داک استفاده کنید.

آیا نیاز به پیکربندی موس در اندروید وجود دارد؟

برخلاف اتصال دستگاه هایی مثل دسته بازی به اندروید، اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی تقریبا به هیچ پیکربندی ای نیاز ندارد. فقط کافی است موس را وصل کنید و از آن استفاده کنید که مزیت بزرگی است.

برای مثال، اگر می خواهید از راه دور به کامپیوتر خانگی خود متصل شوید، اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی به شما کمک می کند کارهایتان را دقیق تر انجام دهید. از تلویزیون اندرویدی استفاده می کنید؟ موس می تواند در مقایسه با کنترل یا اپ ریموت، کار انتخاب آیکون ها را هم برای شما آسان تر کند هم سریع تر.

اگر می خواهید اشاره گر موس بزرگتر شود، می توانید اندازه آن را از طریق صفحه Accessibility تغییر دهید:

تنظیمات را باز کنید
گزینه Accessibility را انتخاب کنید
بخش Display را باز کنید
گزینه Large mouse cursor را فعال کنید

اگر از محیط دسکتاپ در اندروید استفاده می کنید، محیط هایی مثل Samsung DeX، وصل کردن موس منطقی است و کار شما را راحت تر می کند. محیط های دسکتاپ در اندروید مثل یک کامپیوتر واقعی هستند و با وصل کردن موس کامل تر می شوند.

حالا می توانید به گوشی و تبلت اندرویدی خود موس وصل کنید

با اتصال موس به گوشی و تبلت اندرویدی، بازدهی کار شما به حداکثر می رسد. لازم نیست همیشه از موس استفاده کنید اما دانستن این که می توانید هر زمان که لازم بود به دستگاه اندرویدی خود موس وصل کنید بسیار مفید است.

منبع: makeuseof

جمعه , ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۹:۳۸ ۰ comments

عمومی نرم افزار و اپلیکیشن

هر آنچه باید درباره اپلیکیشن تیک تاک (TikTok) بدانید

by سوگند صفری دوشنبه , ۳ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۳

written by سوگند صفری

TikTok چیست؟ آیا اپلیکیشن تیک تاک فقط مخصوص کلیپ های موزیکال است؟ تیک تاک چگونه کار می کند و درباره آن چه باید بدانیم؟

آیا فرزندتان مدام با گوشی موبایلش کار می کند، در شبکه های اجتماعی می چرخد، و صدای آهنگ ها و کلیپ های کوتاه را می شنوید که بار ها و بار ها تکرار می شوند؟ یا فرزندتان در خانه آواز می خواند، رقص ها و حرکات مختلف را تمرین می کند و با دستش حرکات عجیب و غریب را تکرار می کند؟ طی قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی ایام کرونا، شما هم به فکر عضویت در تیک تاک افتادید و می خواهید اپلیکیشن TikTok را نصب کنید؟ برای آشنایی بیشتر با TikTok با روکیدا همراه باشید. از سوال های اساسی شروع کنیم: تیک تاک دقیقا چیست و تیک تاک چطور کار می کند؟

افرادی که سن بالاتری دارند بیشتر از پلتفرم های اشتراک گذاری مثل اینستاگرام، فیسبوک و حتی اسنپ چت استفاده می کنند، TikTok طی سال های گذشته پیشرفت قابل توجهی داشته است. در سال ۲۰۱۸ تیک تاک برای مدتی جایگاه اول اینستاگرام در چارت اپلیکیشن های رایگان را گرفته بود و اکنون در میان پنج اپ برتر در این لیست باقی مانده است. با یک میلیارد کاربر، می توان با اطمینان گفت که TikTok در میان مردم پذیرفته شده است.

حتی سلبریتی ها و افراد مشهور (و فرزندانشان) در حال پیوستن به جمع کاربران تیک تاک هستند. یکی از بازیگر های آمریکایی به نام Reese Witherspoon به تازگی یک ویدئو در IGTV اینستاگرام منتشر کرده است که در آن از پسرش می خواهد به او زیر و بم تیک تاک را یاد بدهد.

TikTok چیست؟

تیک تاک بالاترین سرعت رشد را در میان اپلیکیشن های جهان دارد. این اپلیکیشن که قبلا Musical.ly نام داشت، یک اپلیکیشن شبکه احتماعی است که به کاربران امکان ضبط و به اشتراک گذاشتن ویدئوهای ۱۵ ثانیه ای را می دهد. کاربران می توانند روی این ویدئو ها موزیک بگذارند و اکثر ویدئوهای TikTok ویدئوهای حرکات موزون و رقص هستند. البته انواع دیگر ویدئو مثل ویدئوهای کمدی (مشابه اپ قدیمی Vine اما چند ثانیه طولانی تر)، چالش ها و میم ها را نیز می توانید در تیک تاک بیابید.

اپلیکیشن تیک تاک که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، زمانی که جای Musical.ly (یک اپلیکیشن موسیقی محور که در آن زمان ۱۰۰ میلیون کاربر غیرتکراری داشت) را گرفت، ۱۵۰ میلیون کاربر داشت. در حالی که Musical.ly عمدتا اپلیکیشنی برای ویدئوهای لب خوانی، رقص و حرکات موزون کودکان بود، تغییر نام این اپ به TikTok با گسترش افق های آن به موضوعات بیشتر و پر مخاطب تری همچون رقص، چالش های وایرال، لب خوانی، کمدی، پارکور، حقه های شعبده بازی و … همراه بود. چیزی که تیک تاک به آن تبدیل شد چیزی شبیه به ترکیب یوتیوب و Vine است – ویدئوهای سرگرم کننده و قابل به اشتراک گذاری با امکان «وایرال» شدن، فقط در یک بازه زمانی محدود و مختصر ۱۵ ثانیه ای یا کمتر.

اگر حساب کاربری تیک تاک داشته باشید می توانید این ویدئوها را تماشا کنید، لایک کنید و به اشتراک بگذارید. همچنین می توانید محتوای ویدئویی خودتان را تولید کنید. برای ساخت یک ویدئوی جدید با صدایی که روی یک ویدئوی دیگر دیدید، کافی است روی دایره در حال چرخش در گوشه سمت راست بخش پایینی صفحه بزنید و گزینه Use this sound را انتخاب کنید. حالا می توانید با همان موزیک یا صدا، یک ویدئوی جدید بسازید و خلاقیت خودتان را نشان دهید.

چه کسی بیشترین دنبال کننده را در تیک تاک دارد؟

این سوال برایتان پیش آمده که بیشترین دنبال کننده در تیک تاک متعلق به چه کسی است؟ با توجه به ریشه های قوی TikTok در موسیقی و رقص، احتمالا جای تعجب نیست که بیشترین دنبال کننده در تیک تاک متعلق به یکی از رقصنده های تیک تاک است؛ یعنی چارلی دی آملیو (Charli D’Amelio)

البته چارلی مدت زیادی نیست که رتبه اول را به دست آورده است. در روز ۲۵ مارچ سال ۲۰۲۰ چارلی با کسب بیش از ۶۵ میلیون دنبال کننده در TikTok، جایگاه اولی را از لورن گری ربود. در حال حاضر چارلی بیش از ۱۰۵.۹ میلیون دنبال کننده دارد در حالی که لورن گری (خواننده ۱۸ ساله آمریکایی) که به آرایش صورت هم علاقمند است، با ۵۰.۷ میلیون دنبال کننده چهارم است.

نفر دوم در لیست پرطرفدار ترین تیک تاکر ها، بعد از چارلی دی آملیو، ادیسون ری، یک رقصنده و یکی از چهره های شبکه اجتماعی، با ۷۴.۴ میلیون دنبال کننده رتبه دوم را دارد. رتبه سوم هم با ۵۶.۴ میلیون دنبال کننده متعلق به زک کینگ، شعبده باز و فیلمساز، است.

چگونه در تیک تاک محبوب شویم؟

این سوالی است که همه تیک تاکر ها به دنبال پاسخ آن هستند: چگونه در تیک تاک محبوب شویم؟ هیچ فرمول قطعی ای برای معروف شدن در TikTok یا وایرال شدن در هیچ شبکه اجتماعی ای وجود ندارد. با این حال، چند مورد هست که اگر به صورت منظم رعایت کنید، می تواند شانس شما را تا حد زیادی افزایش دهد.

نکاتی برای معروف شدن در TikTok:

زیاد پست بگذارید: مثلا هر روز. محتوای زیادی در تیک تاک وجود دارد و اگر زیاد و منظم پست نگذارید، ویدئوهای شما بین ویدئوهای کاربرانی که حداقل روزی یک ویدئو پست می کنند، گم خواهد شد.
ویدئوهای جذاب درست کنید: این احتمالا مهم ترین گام برای معروف شدن در TikTok است اما چون بسیار مبهم است، کار شما را دشوار می کند. و به همین دلیل است که نمی توان یک راهنمای گام به گام برای موفقیت در تیک تاک طرح کرد. به طور کلی، باید سعی کنید خلاقیت داشته باشید و محتوای تازه تولید کنید نه این که دائما همان کاری را انجام دهید که در لحظه محبوب است. اگر شما بتوانید در تیک تاک با خلاقیت خودتان ترندهای تازه خلق کنید، شانس بیشتری دارید که توجه دیگران را به خود جلب کنید.
با ترندها همراه باشید: درست است که تولید محتوای اورجینال و منحصر به فرد مهم است اما نباید از ترند ها جا بمانید. برای موفق شدن در TikTok باید به روز باشید و با ترندهای محبوب روز همراهی کنید. بنابراین اگر رقصی است که همه آن را انجام می دهند، شما هم همراه شوید اما خلاقیت و نوآوری را فراموش نکنید
از هشتگ استفاده کنید: هشتگ ها قابلیت دیده شدن محتوای شما را تقریبا در همه شبکه های اجتماعی به ویژه اینستاگرام افزایش می دهند. یکی از هشتگ هایی که بهتر است از آن استفاده کنید fyp و for you page است چون استفاده زیادی دارد. اما از هشتگ های خاص و مربوط به محتوای خودتان نیز غافل نشوید. مثلا اگر یک ویدئو از گلدان های خانگیتان آپلود کردید، از هشتگ های خاص مربوط به این موضوع مثل «خانم های دوستدار گیاهان در تیک تاک» یا «کلوب گیاهان خانگی» و … استفاده کنید. پست هایی درباره دکوراسیون منزل منتشر می کنید؟ هشتگ های #برای_خانه و #دکور_اقتصادی_خانه را امتحان کنید.
جایگاه (کوچک) خودتان را پیدا کنید: اکثر افرادی که در تیک تاک فعال هستند از این اپ برای ضبط ویدئوهای رقص، خوانندگی یا کمدی استفاده می کنند. اگر این موضوعات را دوست دارید، شما هم ویدئوهای مشابه بسازید اما باید بدانید که این حوزه ها کاملا اشباع هستند. یعنی چون افراد زیادی در این حوزه محتوا تولید می کنند دیده شدن در این موضوعات دشوار تر است. اگر بتوانید یک موضوع محدود تر پیدا کنید که به آن علاقه دارید و افراد زیادی ویدئوهای مشابه در آن موضوع نمی سازند، بهتر می تواید دیده شوید. مثل گیاهان خانگی یا دکوراسیون منزل که در بالا به آن ها اشاره کردیم. محتوای کمتری با این موضوعات تولید می شود و کاربران کمتری درباره این موضوعات ویدئو می سازند بنابراین فضای بیشتری برای وایرال شدن و دیده شدن در این موضوعات وجود دارد. سایر فضاهای تیک تاک که اشباع نشده اند و پتانسیل محبوب شدن را دارند عبارتند از: خرید کردن، حیوانات خانگی، هنرمندان، کاردستی و … .

تیک تاک چطور کار می کند؟

به طور خلاصه، یک فید پر از محتوای عمدتا عمودی که از طریق یک الگوریتم بر اساس یادگیری ماشینی که بر اساس تعامل شما با اپ پیش بینی می کند به چه چیزی علاقمند خواهید بود، به شما ارائه می شود. این توضیح جیکوب پیس، مدیرعامل کمپانی جهانی رسانه نسل جدید، یعنی Flighthouse (بزرگترین برند رسانه در این اپ)، در خصوص تیک تاک است.

کمپانی Flighthouse به تازگی از ۲۷.۵ میلیون دنبال کننده در اپ TikTok گذر کرده است و از تکنیک تولید ویدئوهای عمودی اورجینال به عنوان روشی برای جذب میلیون ها دنبال کننده و صدها میلیون بازدید در ماه استفاده کرده است. با وجودی که تیک تاک از ویدئوهای رقص و لب خوانی شروع شد، Flightouse ( و جیکوب پیس) معتقد است که کمدی یکی از غنی ترین موضوعات در اپلیکیشن TikTok است. او می گوید: «کمدی موضوع اصلی ای است که در موضوعات دیگر مثل کاردستی، رقص و موزیک و سایر موضوعات هم گسترش می یابد.»

چگونه در TikTok حساب کاربری بسازم؟

کاربران برای ساختن حساب کاربری در تیک تاک باید حداقل ۱۳ سال سن داشته باشند. ساختن حساب کاربری در TikTok کاملا رایگان است و می توانید این اپ را از اپ استور دانلود کنید و به راحتی حساب کاربری خودتان را بسازید. بعد از نصب تیک تاک، این اپ را باز کنید و برای دیدن فید خود، به سمت بالا سوایپ کنید. بعد از پذیرفتن شرایط و ضوابط، آیکون پروفایل در پایین صفحه را بزنید و با شماره موبایل یا ایمیل خود یک حساب کاربری بسازید. برای این کار باید تاریخ تولدتان را وارد کنید (که ثابت کنید بالای ۱۳ سال سن دارید) و یک پسورد تعیین کنید. امکان ثبت نام با حساب کاربری فیسبوک، اینستاگرام، توییتر یا گوگل هم وجود دارد.

آیا تیک تاک رایگان است؟

اپلیکیشن TikTok کاملا رایگان است. همه می توانند آن را دانلود کنند و به ویدئوهای آن دسترسی داشته باشند. در صورتی که بخواهید می توانید خودتان هم یک حساب کاربری در تیک تاک ثبت کنید و ویدئوهای خودتان را بسازید.

امکان کسب درآمد از TikTok وجود دارد؟

بله، اما کمی پیچیده است. اپلیکیشن های مبتنی بر به اشتراک گذاری اجتماعی در گذشته به علت کمبود فرصت های کسب درآمد شکست خوردند (مثل Vine و Musical.ly). اما یوتیوب، اینستاگرام و IGTV چه؟ این پلتفرم ها کسب درآمد از ویدئوها را آسان کرده اند و بنابراین بسیاری از تولیدکنندگان محتوا به این اپلیکیشن ها روی آورده اند.

با این اوصاف، برندهایی مثل فلایتهاوس (Flighthouse) و اینفلوئنسرهای محبوب از طریق ویدئوهایشان کسب درآمد می کنند. کلید موفقیت مالی و کسب محبوبیت در تیک تاک چیست؟ به گفته جیکوب پیس کلید این موفقیت در «توانمندسازی پیوسته تولیدکنندگان کلیدی محتوا، یافتن یک استراتژی کسب درآمد، و تنوع بخشی به ژانرهای محتوا» است.

اگر معنای این جملات را متوجه نشدید نگران نباشید. پیس گفته هایش را به این صورت توضیح می دهد: «اولا، همکاری TikTok با تولیدکنندگان محتوا در این اپ (آن هایی که حجم زیادی از محتوای وایرال را تولید می کنند) به حمایت از آن ها کمک می کند. می دانید – تیک تاک هوای اینفلوئنسر ها (افرادی که محتوای محبوب زیادی تولید می کنند) را دارد و برعکس.»

دوما، پیدا کردن یک استراتژی کسب درآمد برای درآمدزایی از تیک تاک حیاتی است.

پیس «انتخاب یک استراتژی کسب درآمد و درک این که این پلتفرم چگونه به حیات خود ادامه می دهد و اکوسیستم تولیدکنندگان محتوا از چه طریقی می توانند از طریق تیک تاک درآمد زایی کنند» را بخش مهمی از تولید محتوا و کسب درآمد از آن می داند.

و سوما، «متنوع سازی نوع محتوا در TikTok به معنای گسترش محتوا به حوزه هایی متفاوت با آنچه در حال حاضر بیشتر از همه در این اپلیکیشن می بینید، است.» همیشه به دنبال تکامل باشید.

ایموجی بفرستید و درآمد کسب کنید؟

تیک تاک کاملا رایگان است، اما شاید شایعاتی شنیده باشید که بعضی افراد پول پرداخت می کنند تا بتوانند ایموجی ارسال کنند. قضیه چیست؟

Live.ly یک برنامه مجزا است البته کمپانی مادر آن با TikTok یکی است. این اپ به کاربران امکان لایو گذاشتن (پخش زنده) در تیک تاک را می دهد. با این قابلیت می توانید به صورت زنده ویدئو بسازید، چیزی شبیه به لایو یوتیوب (YouTube Live) یا اینستاگرام (Instagram Live). وقتی یک کاربر لایو می گذارد، سایر کاربران می توانند هدیه (gift) هایی که با پول واقعی خریداری کرده اند را برای او بفرستند. کاربری که این هدیه ها برایش ارسال شده، می تواند به ازای آن ها پول واقعی دریافت کند.

البته غیرفعال کردن این قابلیت کاری ندارد. کافی است امکان خرید کردن داخل اپ (in-app purchase) را غیرفعال کنید تا فرزندتان نتواند هیچ پولی در اپ TikTok پرداخت کند یا برای کسی هدیه بفرسند.

آیا تیک تاک مناسب کودکان است؟

اگر فرزندتان هر روز صبح تا شب وقتش را در TikTok می گذراند، جای تعجب نیست که نگران شوید و بخواهید اطمینان حاصل کنید که این اپ خطری ندارد و مناسب سن او است. پاسخ به این سوال راحت نیست. با وجودی که بسیاری از ویدئوهای این اپ مناسب سن کودکان هستند (مثل ویدئوهای لب خوانی آهنگ انیمیشن هایی مثل Frozen و Baby Shark) ویدئوهایی هم وجود دارد که مناسب کودکان نیستند.

این مسئله نیز وجود دارد که کاربر در تیک تاک می تواند صدای خودش را ضبط کند، مثل یوتیوب و Vine. بنابراین کاربران مجبور نیستند از کلیپ های صوتی از پیش آماده استفاده کنند و می توانند به راحتی خودشان چیزی بگویند یا بخوانند و صدایشان را ضبط کنند. بنابراین سوال این است که آیا همه ویدئوهای کاربران و کمدین ها فاقد موضوعات یا کلمات نامناسب هستند؟ قطعا اینطور نیست.

پیس می گوید: «بر اساس آنچه من دیدم، بسیاری از ویدئوهای TikTok مناسب کودکان هستند اما مثل هر پلتفرم دیگری، افرادی هستند که مرز ها را رد می کنند. بد نیست والدین خودشان این اپلیکیشن را بررسی کنند.»

از این رو پاسخ کوتاه ما به این سوال این است که بستگی دارد چه افرادی را دنبال می کنید و تنظیمات اپلیکیشن چگونه است.

والدین چگونه می توانند امنیت تیک تاک را برای فرزندانشان افزایش دهند؟

با وجودی که تیک تاک پر از ویدئوهای متنوع است – خانوادگی، مناسب بزرگسالان و … – کارهایی هست که به والدین کمک می کند امنیت این اپ را برای کودکانشان بالا ببرند و آن را به جایی مناسب با سن فرزندشان تبدیل کنند. اول از همه، می توانید تنظیمات Digital Wellbeing (سلامت دیجیتال) را فعال کنید.

Digital Wellbeing قابلیتی در تیک تاک است که به کاربرانی که مدت زمان زیادی با اپلیکیشن کار کرده اند تذکر می دهد که موبایلشان را کنار بگذارند و استراحت کنند. از آنجایی که تیک تاک اپلیکیشن بسیار اعتیاد آوری است، فعال کردن این ویژگی یکی از ضروریات به حساب می آید. Digital Wellbeing علاوه بر تشویق کاربران به کنار گذاشتن گوشی، محتوای نامناسب را هم گزارش می دهد.

کار دیگری که می توانید بکنید این است که یک حساب کاربری برای خودتان بسازید. تیک تاک میان کودکان و نوجوانان بسیار محبوب است و به نظر می رسد همینطور هم بماند. اگر می توانید از این اپ لذت ببرید، بهتر است شما هم یکی از آن والدین «باحالی» باشید که TikTok را دانلود و نصب می کنند.

منبع: parade

دوشنبه , ۳ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۳ ۰ comments

اخبار موبایل و گجت ها عمومی گجت‌ها

نقد و بررسی گوشی ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی

by سوگند صفری دوشنبه , ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۲۶

written by سوگند صفری

ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی نخستین گوشی ۵ جی از سری Narzo ریلمی است اما مهم تر از آن، کمپانی ریلمی ادعا کرده است که این گوشی پر سرعت ترین گوشی هوشمند گیمینگ میان رده است که تا به حال به بازار عرضه شده است. این گوشی در ماه فوریه امسال معرفی شد و این اولین باری است که بر اساس تجربه مستقیم نقد و بررسی می شود. در این مقاله برای این که ببینیم آیا گوشی ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی سریع ترین گوشی هوشمند در این طبقه کاربری است یا خیر، گزارش چند بنچمارک را بررسی کرده ایم.

Dimensity 800U با کسی شوخی ندارد. ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی اختصاصی هند با قیمت ۱۷ هزار روپیه هند، یکی از ارزان ترین دستگاه های مجهز به ۵ جی موجود در بازار است. این گوشی به برخی ویژگی های مخصوص گیمینگ مثل صفحه نمایش ۱۲۰ هرتزی با نرخ نمونه برداری تاچ ۱۸۰ هرتزی مجهز است.

مشخصات ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی در یک نگاه

بدنه: 162.۲×۷۵.۱×۹.۱ میلی متر، ۱۹۶ گرم، گوریلا گلس ۳ در جلو، بدنه پلاستیکی

صفحه نمایش: ال سی دی IPS با اندازه ۶.۵۰ اینچ، ۴۸۰ نیت (معمول)، ۶۰۰ نیت (اوج)، رزولوشن ۱۰۸۰×۲۴۰۰ پیکسل، نسبت ابعاد ۲۰:۹، 405ppi.

چیپست: مدیاتک MT6853 Dimensity 800U 5G (7 nm): هشت هسته ای (۲×۲.۴ گیگاهرتز Cortex-A76 و ۶×۲.۰ گیگاهرتز Cortex-A55)؛ Mali-G57 MC3.

حافظه: 64 گیگابایت و ۶ گیگابایت رم، ۱۲۸ گیگابایت و ۸ گیگابایت رم؛ UFS 2.1؛ microSDXC (با خشاب سیمکارت مشترک)

سیستم عامل/نرم افزار: اندروید ۱۰، رابط کاربری ریلمی (Realme UI).

دوربین پشت: واید (اصلی): 48 مگاپیکسل، f/1.8, 26mm, 1/2.0″, 0.8µm, PDAF؛ التراواید انگل: 8 مگاپیکسل، f/2.3, 119˚, ۱/۴.۰″, ۱.۱۲µm؛ ماکرو: 2 مگاپیکسل، f/2.4.

دوربین جلو: 16 مگاپیکسل، f/2.1, 26mm (واید)، ۱/۳.۰۹″, ۱.۰µm.

فیلمبرداری: دوربین پشت: 4K با 30fps، 1080p با ۳۰/۶۰/120fps و gyro-EIS؛ دوربین جلو: 1080p با 30fps و gyro-EIS.

باتری: 5000 میلی آمپر ساعتی؛ فست شارژ ۳۰ واتی، ۵۰% در ۲۵ دقیقه، ۱۰۰% در ۶۵ دقیقه (طبق تبلیغات)، شارژ Dart Charge، شارژ Power Delivery 15W.

سایر: اسکنر اثرانگشت (در لبه گوشی)؛ جک ۳.۵ میلی متری؛ بدون NFC.

اولین چیزی که متوجه آن شدیم این بود که ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی به هیچ وجه یک گوشی کاملا جدید نیست. این گوشی مبتنی بر ریلمی ۷ مدل ۵ جی ساخته شده است و تقریبا تفاوت چندانی با آن ندارد. با این وجود از آنجایی که گوشی مذکور در بازار هند عرضه نشد و فقط در بازارهای خاصی در دسترس قرار گرفت، عرضه این گوشی معقول به نظر می رسد. همچنین، هند بازار اصلی برای ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی است.

متاسفانه، در تلاش برای تنظیم قیمت برای بازار هند، ریلمی مجبور شده است چند ویژگی را از این گوشی حذف کند. ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی سنسور عمق ندارد که البته قطعه زیاد مهمی هم نیست. از سوی دیگر، پایین ترین مدل این گوشی در هند از ۶ گیگابایت رم و ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی شروع می شود در حالی که پایین ترین مدل ریلمی ۷ ۵ جی در اروپا دارای ۶ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی است. NFC هم حذف شده اما پرداخت های بدون تماس NFC در هند رواج زیادی ندارند.

ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی؛ طراحی و ساخت

با در نظر گرفتن شباهت ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی به ریلمی ۷ ۵ جی، این که وقتی این دو گوشی را در دست می گیرید یکسان به نظر می رسند قابل درک است. تنها تفاوت ظاهری این دو گوشی در طراحی پنل پشتی آن ها است. پنل پشتی گوشی ریلمی ۷ ۵ جی دارای نوار های واضح مات روی بدنه براق است اما طراحی پنل پشتی ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی ظاهر ساده تری دارد.

پنل پشتی این گوشی از جنس پلاستیک است اما جلای ابریشمی آن باعث شده نسبت به آنچه هست، ظاهر مرغوب تری پیدا کند. البته، این پنل ضد لک و اثرانگشت نیست اما پاک کردن جای انگشت از روی آن راحت است. همچنین همانطور که انتظار می رود پنل پشتی این گوشی سُر است و در دست نگه داشتن آن راحت نیست. جلای مات در طرفین فریم کاملا با طراحی پشت گوشی هماهنگ است و در دست گرفتن گوشی را تا اندازه ای راحت تر می کند.

برای نوشتن این مقاله رنگ نقره ای (Blade Silver) این گوشی بررسی شده است اما احتمالا رد انگشت روی رنگ مشکی (Sword Black) این گوشی کمتر پیدا خواهد بود.

بیرون زدگی دوربین در حدی است که باعث شود وقتی گوشی را روی سطح صاف قرار می دهید لق بخورد، اما در حدی نیست که احساس بدی را در شما ایجاد کند. نکته دیگر این است که سوراخ دوربین جلوی این گوشی کمی مزاحم است و اندازه بزرگی دارد. از سوی دیگر این اندازه برای سوراخ های دوربین جلو در اکثر گوشی ها و نه فقط در گوشی های ریلمی عادی و استاندارد است.

یک نکته مثبت این است که دکمه های کناری این گوشی حالت کلیکی جذابی دارند اما مهم تر از آن، در محل مناسبی قرار گرفته اند. دکمه پاور که اسکنر اثرانگشت هم دارد، تورفتگی خودش را دارد که کار با آن راحت و لذت بخش است. اسکنر اثرانگشت این دکمه همیشه درست عمل نمی کند و بدقلق است.

در مجموع ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی ساخت خوبی دارد و فاقد هرگونه ایراد آشکاری است. این گوشی در رقابت کم نمی آورد و حتی با وجودی که به عنوان یک گوشی گیمینگ به فروش می رسد، هیچ چیز در طراحی آن وجود ندارد که آن هایی که به دنبال یک میان رده مناسب هستند را دلزده کند. در مجموع طراحی ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی چیز خاصی ندارد.

ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی؛ بررسی سخت افزاری

همانطور که در ابتدا گفتیم، تفاوتی چندانی میان ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی و ریلمی ۷ ۵ جی وجود ندارد. هر دو دستگاه دارای چیپست Dimensity 800U و صفحه نمایش های ۶.۵ اینچی ال سی دی IPS با نرخ ۱۲۰ هرتزی هستند. درباره SoC در ادامه صحبت خواهیم کرد پس فعلا ببینیم HRR چه وضعیتی دارد.

نرم افزار این گوشی سه حالت دارد – خودکار، ۶۰ هرتزی و ۱۲۰ هرتزی. عملکرد هر سه از نامشان پیداست اما ما حالت خودکار را از نظر مدیریت نرخ تازه سازی در اپ ها و منو های پرکاربرد مورد بررسی قرار دادیم. آنطور که مشخص شد، اکثر اپ ها و منو ها در حالت ۹۰ فریم بر ثانیه اجرا می شوند. تنها تعداد محدودی از اپ ها در حالت ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا شدند _مثل کروم، یوتیوب هنگام پخش ویدئو در حالت فول اسکرین و پخش کننده ویدئویی پیشفرض گوشی).

ما در هیچ جا شاهد رسیدن صفحه نمایش به نرخ ۱۲۰ هرتزی نبودیم. بنابراین اگر به دنبال تجربه ای روان از صفحه نمایش این گوشی هستید پیشنهاد می کنیم از حالت ۱۲۰ هرتزی استفاده کنید نه خودکار. حالت ۱۲۰ هرتزی هم تغییرات هوشمند دارد – زمانی که صفحه نمایش بی حرکت باشد و نیز در پخش کننده های ویدئویی نرخ تازه سازی به ۶۰ هرتز کاهش می یابد، کروم هم در حالت ۱۲۰ فریم بر ثانیه اجرا می شود.

یکسان بودن پنل های این گوشی با ریلمی ۷ ۵ جی به این معناست که یک سری اطلاعات کلی درباره حداکثر روشنایی ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی در دست داریم. این مقدار در حالت دستی به ۴۸۰ نیت و در حالت خودکار به ۵۷۰ نیت می رسد. به باور ما این اعداد برای هر دو گوشی صادق هستند. این میزان روشنایی در یک روز آفتابی روشنایی بسیار خوب و بالایی است.

چیزی که ما را غافلگیر کرد این بود که نسخه پایه ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی از ۶ گیگابایت رم و ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی شروع می شود نه ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی که در ریلمی ۷ ۵ جی شاهد آن بودیم. البته از حافظه UFS 2.1 مشابه در این گوشی استفاده شده است.

کیفیت دوربین ها نیز باید یکسان باشد چرا که ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی فقط سنسور عمق ندارد و کارایی این سنسور هم به کلی محل تردید است. دوربین اصلی یک سنسور ۴۸ مگاپیکسلی، ۱/۲.۰″, ۰.۸µm با اپرچر f/1.8 است. یک دوربین استاندارد ۸ مگاپیکسلی 8MP f/2.3 التراواید هم در گوشی به کار رفته است. دوربین ۲ مگاپیکسلی ماکرو و دوربین سلفی ۱۶ مگاپیکسلی f/2.1 دیگر دوربین های این گوشی هستند.

ظرفیت باتری ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی هم ۵۰۰۰ میلی آمپر ساعت است و از همان تکنولوژی فست شارژ ۳۰ واتی استفاده می کند، با این وجود نسل قبلی این گوشی یعنی Narzo 20 Pro با یک باتری کوچک تر ۴۵۰۰ میلی آمپر ساعتی از شارژ ۶۵ واتی پشتیبانی می کرد.

ریلمی به خاطر تغییرات چشمگیر یا حتی تنزل قطعات نسل های جدید گوشی های هوشمندش شناخته شده است. ریلمی توضیح داده است که این تغییر به علت پویایی های بخش شارژ گوشی ها در بازار است و بنابراین هر سال یک سری از ویژگی ها به نفع ویژگی های دیگر کنار گذاشته می شوند.

نتایج تست شارژ ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی کمی با ریلمی ۷ ۵ جی متفاوت است. ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی در ۷۵ دقیقه از صفر به صد درصد شارژ رسید در حالی که ریلمی ۷ ۵ جی این میزان شارژ را در ۶۵ دقیقه ای که تبلیغ شده بود، پر می کند.

بررسی عملکرد ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی

در خصوص عملکرد چیپست Dimensity 800U مدیاتک اطلاعات نسبتا کاملی در دست داریم و می دانیم که چیپست پرسرعتی است. تنها ایرادی که می توان از این چیپست گرفت عملکرد نه چندان جالب پردازنده گرافیکی Mali-G57 MC3 GPU است اما زمانی که پای عملکرد رایانشی در میان باشد، قدرت بالایی دارد.

این چیپست دارای یک سی پی یو هشت هسته ای متشکل از دو هسته Cortex-A76 با کلاک ۲.۴ گیگاهرتز و شش هسته Cortex-A55 با کلاک ۲.۰ گیگاهرتزی است. این چیپست مبتنی بر فرایند تولید ۷ نانومتری ساخته شده است بنابراین بهره وری انرژی آن نیز تضمین شده است.

بررسی نرم افزار ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی

نرم افزار این گوشی چیز جدیدی ندارد و قبلا بارها امتحان شده است. هیچ ایرادی ندارد اما عرضه یک گوشی با اندروید ۱۰ زمانی که اندروید ۱۱ بیش از شش ماه پیش عرضه شده کمی ناامید کننده است. با این حال چند ویژگی برجسته وجود دارد که با شما در میان خواهیم گذاشت.

اول از همه، رابط کاربری ریلمی گامی بزرگ در جهت فراهم کردن یک تجربه شفاف و ساده برای کاربر است و این کمپانی بی شک در رسیدن به این هدف موفق عمل کرده است. این رابط کاربری به اندروید شباهت دارد با این حال به ویژگی های اختصاصی متعددی مجهز شده که آن را متمایز می سازند. مهم تر از همه، هیچ ایراد یا هنگی در این نرم افزار مشاهده نکردیم. سیستم کاملا روان اجرا می شود جز در موارد نادری که بین اپ ها جابجا می شوید.

ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی که یک گوشی مقرون به صرفه برای گیمینگ است از Game Space این کمپانی بهرمند شده است. بهینه سازی های متنوع مربوط به گیمینگ تجربه بازی با این گوشی را سبک و آسان کرده اند.

در صورتی که به شکل ظاهری متفاوتی عادت دارید، می توانید از تم ها و آیکون های متنوع که حتی امکان تغییر شکل آیکون را هم به شما می دهند، استفاده کنید.

یک سری ویژگی های مخفی این نرم افزار نیز می توانند بسیار کاربردی باشند مثل حالت استندبای Super nighttime. این موارد را می توانید در منوی فرعی آزمایشی Realme labs پیدا کنید. این حالت اساسا زمانی که شما خواب هستید کلیه سنسورها و ارتباطات را در حالت low-power (کم مصرف) و یا حتی خاموش قرار می دهد تا مصرف باتری گوشی کاهش یابد. البته فعال کردن این حالت ممکن است باعث تاخیر در دریافت نوتیفیکیشن بعضی اپ های پیام رسان شود.

بررسی دوربین ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی

دوربین های این گوشی نکته شایان ذکری ندارند و همان چیزی هستند که از یک گوشی با این قیمت می توان انتظار داشت. در زیر چند نمونه عکس گرفته شده با دوربین اصلی و التراواید این گوشی را می بینید.

این هم نمونه ای از عکس های سلفی

جمع بندی

علی رغم اینکه بعضی نقطه ضعف های ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی بدون نیاز به بررسی مشهود هستند، اما این گوشی نسبت به قیمتش ارزش خرید دارد. به ویژه در هند که قیمت آن نسبت به مشابه اروپایی اش یعنی ریلمی ۷ ۵ جی پایین تر است. اگر با نداشتن NFC مشکلی نداشته باشید، این گوشی یک میان رده متعادل است که به صفحه نمایش و چیپست آن توجه ویژه ای شده است.

با این قیمت چند گوشی مشابه در بازار وجود دارد اما تقریبا هیچ یک از آن ها ترکیب منحصر به فرد HRR و چیپست قدرتمند را ندارد. متاسفانه HRR به علت پشتیبانی سؤال برانگیز از بازی های بالای ۶۰ فریم بر ثانیه، اهمیت چندانی ندارد. اما در گوشی های گران قیمت تر و گوشی های هوشمند گیمینگ قدرتمند نیز شاهد این مشکل بوده ایم بنابراین این مسئله را به گردن ریلمی Narzo 30 پرو ۵ جی نمی اندازیم. این گوشی قطعا ارزش توصیه کردن را دارد.

منبع: gsmarena

دوشنبه , ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۲۶ ۰ comments

اخبار موبایل و گجت ها مقایسه گجت‌ها گجت‌ها

نقد و بررسی گوشی Realme GT: رقیبی شایسته برای ردمی K40 پرو

by سوگند صفری شنبه , ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۲۸

written by سوگند صفری

در این مقاله به نقد و بررسی پرچمدار جدید ریلمی یعنی Realme GT می پردازیم. در صورتی که طی چند هفته اخیر اخبار این برند را دنبال کرده باشید می دانید که این گوشی برای رقابت با کدام مدل ها طراحی شده است. ارائه Realme GT به شکلی صورت گرفته که انگار ریملی یک ادعای شجاعانه را مطرح می کند: «برای تصاحب ردمی K40 پرو آمده ایم.»

حتی زمانی که ردمی قیمت K40 پرو را اعلام کرد، ریلمی خبر داد که قیمت گوشی Realme GT پایین تر خواهد بود و سر حرفش هم ماند. نسخه ۱۲۸ گیگابایتی با ۸ گیگابایت رم این گوشی ۲۷۹۹ رنمینبی (واحد پول چین) است که نسبت به همین نسخه ردمی K40 پرو ۲۰۰ رنمینبی ارزان تر است.

این پرچمدار فوق العاده چطور با ردمی K40 پرو که یک گوشی هوشمند بسیار قوی است رقابت می کند؟

نقد و بررسی Realme GT: طراحی

در نگاه اول متوجه شدیم که Realme GT برای شکست دادن K40 پرو در حوزه طراحی شانس زیادی ندارد. اما خبر خوب این است که Realme GT از K40 پرو که با بدنه سبک و باریکش همه را شگفت زده کرده هم جمع و جور تر است. Realme GT فقط ۱۸۶ گرم وزن دارد و صفحه نمایش آن ۶.۴۳ اینچ است که از K40 پرو کمی کوچکتر است.

در دست گرفتن Realme GT به لطف اندازه کوچکتر صفحه نمایش نسبت به K40 پرو راحت تر است.

Realme GT در مقایسه با ردمی K40 پرو

احتمالا به دلیل محدودیت های هزینه در مدلی که قیمت گذاری آن به این شکل صورت گرفته، ماژول دوربین Realme GT هنوز طراحی ماتریسی دارد. این طراحی تقریبا در همه گوشی های هوشمند ریلمی مورد استفاده قرار گرفته است. بعد از بررسی تعداد زیادی از گوشی ها که از این مدل ماژول دوربین استفاده می کنند، سخت است که این طراحی برایتان کسل کننده نشود. رنگ آبی و نقره ای نیز ترکیب رنگ هایی هستند که پیش از این در مدل های دیگر استفاده شده بود. مدلی که شبیه به چرم زرد است تقریبا جذاب به نظر می رسد با این حال فقط نسخه مجهز به رم ۱۲ گیگابایتی رو رام ۲۵۶ گیگابایتی آن موجود است.

وزن Realme GT

Realme GT به جک هدفون ۳.۵ میلی متری مجهز است که امروزه تبدیل به پدیده نادری شده است و تقریبا از همه گوشی های جدید حذف شده است. باید از برند ریلمی برای اضافه کردن این پورت تشکر کنیم. اما به طور کلی به نظر نمی رسد ظاهر Realme GT برای جلب رضایت اکثر افراد به اندازه کافی جذاب باشد.

ناچ صفحه نمایش Realme GT در مقایسه با ردمی K40 پرو

صفحه نمایش ۶.۴۳ اینچی سوپرآمولد این گوشی رزولوشن ۲۴۰۰×۱۰۸۰ و نرخ تازه سازی ۱۲۰ هرتزی دارد اما به جدید ترین صفحه نمایش نورگسیل E4 مجهز نشده است. سوراخ دوربین سلفی روی صفحه نمایش کمی بزرگتر از چیزی است که در سری K40 مشاهده می کنیم. با این وجود صفحه نمایش این گوشی هنوز یکی از محبوب ترین صفحه نمایش ها برای مدل های متعارف گوشی هوشمند در ۲۰۲۱ است اما ویژگی برجسته ای در آن مشاهده نمی کنیم.

یکی از مواردی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که روشنایی حداکثری صفحه نمایش Realme GT حدود ۶۰۰ نیت است در حالی که این میزان در K40 پرو به ۹۰۰ نیت می رسد. بنابراین وقتی از Realme GT زیر نور مستقیم آفتاب استفاده می کنید، کم بودن روشنایی صفحه باعث می شود که نگاه کردن به آن دشوار تر شود. این تفاوت به ویژه زمانی مشهود تر است که آن را با گوشی های سری K40 مقایسه می کنید.

نقد و بررسی Realme GT: بنچمارک و سخت افزار

از آنجایی که در نامگذاری این گوشی از حروف GT استفاده شده، طبیعتا می توان وجود پردازنده اسنپدراگون ۸۸۸، LPDDR5 و UFS 3.1 را انتظار داشت. همه این سخت افزارهای مرتبط با عملکرد گوشی، بهترین گزینه ها برای یک گوشی اندرویدی در سال ۲۰۲۱ هستند. هنگام فعال بودن حالت GT mode، امتیاز گوشی Realme GT در بنچمارک Antutu به بیش از ۷۴۰.۰۰۰ و در 3D Mark به ۵۸۰۰ رسید.

بنچمارک Realme GT در مقایسه با ردمی K40 پرو در Geekbench 5

این گوشی در تست تک-هسته بنچمارک Geekbench 5، نمره ۱۱۴۲ و در تست چند-هسته نمره ۳۷۰۳ را به دست آورد. بنابراین با توجه به همه نمره هایی که ذکر کردیم، GT مثل سایر گوشی های مجهز به اسنپدراگون ۸۸۸ نمره بالایی گرفت و حتی از اکثر گوشی های اندرویدی دیگر که تست کرده بودیم، عملکرد بهتری داشت.

نقد و بررسی Realme GT: گیمینگ

در تست گیمینگ، نتایجی که Realme GT به دست آورد فوق العاده عالی هستند. در تست سی دقیقه ای Genshin Impact، گوشی Realme GT موفق به کسب میانگین نرخ فریم ۵۵.۰۳ فریم بر ثانیه شد. بعد از سه و نیم دقیقه سرعت کلاک سی پی یو افت کرد اما هنوز قادر به ارائه یک تجربه گیمینگ مناسب بود.

بازی Genshin Impact با گوشی Realme GT

در یک بازی دیگر، یعنی Nimian Legends، گوشی Realme GT با میانگین نرخ فریم ۵۱.۷۵ فریم بر ثانیه، با توجه به این که این بازی به طور ویژه اثر خنک کنندگی این گوشی را تست می کند، ما را غافلگیر کرد. مثل تست Genshin Impact، عملکرد سی پی یو کمی افت کرد اما به لطف خنک کنندگی عالی موفق شد تجربه گیمینگ خوبی ارائه دهد.

بازی Nimian Legends با گوشی Realme GT

بالاترین دمایی که به آن رسید ۵۱ درجه سانتی گراد بود. درست است که دمای کمی نیست اما حداقل از بسیاری از گوشی های مجهز به اسنپدراگون ۸۸۸ که در حفظ چنین عملکرد بالایی مشکل دارند، بهتر است. بر اساس تست هایی که اجرا شد، به نظر می رسد گوشی Realme GT لیاقت نام GT را دارد.

نقد و بررسی Realme GT: دوربین

دوربین های Realme GT مثل K40Pro نقطه ضعف این گوشی هستند. بنابراین اشاره ای گذرا به عملکرد دوربین ها می کنیم. Realme GT به یک دوربین اصلی ۶۴ مگاپیکسلی، یک دوربین الترا واید انگل ۸ مگاپیکسلی و یک دوربین ماکروی ۲ مگاپیکسلی مجهز است.

توجه داشته باشید که عکس های نمونه در حالتی گرفته شده اند که رنگ هوش مصنوعی (AI colour) و HDR خودکار فعال است و سایر تنظیمات روی حالت پیشفرض هستند (به جز عکس های خاص).

دوربین اصلی

عکس هایی که با دوربین اصلی این گوشی گرفته می شوند از کیفیت بالا، رنگ های زنده و طیف دینامیک خوبی برخوردار هستند. کنتراست رنگ بالا و درجه بندی رنگ ها نسبتا طبیعی است. عکس های معمولی گرفته شده با این دوربین چشم نواز هستند.

دوربین اصلی – شب

عملکرد حالت خودکار (Auto mode) در شب بسیار خوب است. عکس های گرفته شده در این حالت از اکسپوژر خوب و رنگ های دقیق برخوردار هستند و در مقایسه با K40 Pro از نظر طیف دینامیک و جزئیات عکس بهترند. از آنجایی که الگوریتم صحنه-شب Realme GT در حالت خودکار فعال می شود، وقتی نایت مود را به صورت دستی فعال می کنیم در عکس های گرفته شده در شب شاهد کمی تفاوت هستیم.

دوربین الترا واید انگل

عکس های گرفته شده توسط دوربین واید انگل Realme GT اساسا مشابه آنچه هستند که در دوربین اصلی دیدیم. اما مشکل حاشیه بنفش (purple fringing) در عکس های وایدانگل کمی مشهود تر است. در عکس های معمولی که در شب گرفته شده است، جز طیف دینامیک که در Realme GT کمی بهتر است، تفاوت آشکاری بین GT و K40 پرو دیده نمی شود. چون دوربین واید انگل سری K40 در حالت خودکار از الگوریتم شب استفاده نمی کند، در شرایطی که نور بسیار کم باشد دچار مشکل می شود.

دوربین ماکرو

برای عکاسی ماکرو، عکس های نمونه گرفته شده با دوربین ماکرو Realme GT اصلا با عکس های برش خورده از نمونه اصلی عکس های دوربین اصلی قابل مقایسه نیستند. نزدیک ترین نقطه کانونی در این دوربین ۴ سانتی متر است بنابراین این لنز تقریبا کاربردی ندارد و حتی می توانید تصور کنید که اصلا وجود ندارد.

نقد و بررسی Realme GT: شارژ باتری

سرعت شارژ Realme GT

اگر بخواهیم درباره یکی از ویژگی های برتر Realme GT صحبت کنیم، باید به تکنولوژی شارژ ۶۵ واتی آن اشاره کنیم. این گوشی تنها در ۵ دقیقه تا ۲۱ درصد، در ۱۵ دقیقه تا ۶۱ درصد و در ۳۱ دقیقه تا ۱۰۰ درصد شارژ می شود. با وجودی که این سریع ترین شارژی نیست که تا به حال دیدیم، هنوز نسبت به این قیمت و در مقایسه با رقبا بهترین است. سرعت شارژ بالای این گوشی به قیمت کاهش ظرفیت باتری تمام نشده است. این گوشی با باتری ۴۵۰ میلی آمپر ساعتی، برای هر ۳۰ دقیقه کار با اپلیکیشن تیک تاک و هر ۳۰ دقیقه پخش ویدئو در اینترنت، ۶ درصد شارژ و برای هر ۳۰ دقیقه گیمینگ Genshin Impact و ۲۰ دقیقه گیمینگ Nimian Legend، تنها ۱۹ درصد شارژ مصرف می کند.

عمر باتری Realme GT

با در نظر گرفتن عملکرد عالی در گیمینگ، عمر باتری این گوشی بسیار شگفت انگیز است.

نقد و بررسی Realme GT: جمع بندی

از Realme GT چه انتظاری باید داشته باشیم؟ این گوشی در حوزه گیمینگ عملکرد بسیار خوبی دارد. حتی در مقایسه با K40 پرو که تقریبا با فاصله اندکی از این گوشی عرضه شد، به نظر می رسد Realme GT موفق شده است که چیپست اسنپدراگون ۸۸۸ را بهتر بهینه سازی کند.

Realme GT در مقایسه با ردمی K40 پرو

کمپانی ریلمی به خوبی می داند که برای برنده شدن در رقابت با K40 پرو، Realme GT باید از ویژگی های فوق العاده ای برخوردار باشد و ارزش بالایی نسبت به قیمتش داشته باشد. این کمپانی تا حد زیادی در رسیدن به این هدف موفق عمل کرده است. اما این که طراحی و ماژول دوربین این گوشی چیز جدیدی نداشتند کمی ناامید کننده است. حداقل گوشی های سری K40 از طراحی جدید و هیجان انگیزی برخوردار بودند.

شما بین K40 پرو و Realme GT کدام را انتخاب می کنید؟ چرا؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید.

منبع: gizmochina

شنبه , ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۲۸ ۰ comments

راه اندازی تلفن VoIP در خانه، VoIP، تلفن های VoIP

عمومی نرم افزار و اپلیکیشن

راه اندازی تلفن VoIP خانگی در ۳ گام

by سوگند صفری شنبه , ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۴۵

written by سوگند صفری

در این مقاله سه گام ساده برای راه اندازی تلفن VoIP در خانه را به شما آموزش می دهیم.

VoIP در سال ۲۰۰۳ همراه با انتشار اسکایپ محبوبیت زیادی پیدا کرد. برخلاف تلفن های سنتی، تلفن های VoIP برای اتصال به دستگاه های دیگر از اینترنت استفاده می کنند. می توان گفت که اسکایپ شناخته شده ترین سرویس VoIP است و پشتیبانی آن از اتصالات با خطوط تلفن ثابت سنتی و گوشی های موبایل، آن را از سایر پلتفرم های خودکفا مثل فیس تایم و Slack متمایز می سازد.

نصب و راه اندازی تلفن VoIP امروزی آسان است و این تلفن ها به اندازه اتصالات معمولی تلفن های همراه یا تلفن های ثابت خوب هستند (اگر بهتر نباشند). مزیت دیگر راه اندازی تلفن VoIP در منزل دسترسی داشتن به طیف گسترده تری از قابلیت ها و در عین حال صرفه جویی قابل توجهی در هزینه های قبض تلفن است.

در این مقاله، روش راه اندازی تلفن VoIP در خانه یا محل کار را به صورت گام به گام توضیح می دهیم.

گام اول راه اندازی تلفن VoIP در خانه: آماده سازی مقدمات

راه اندازی تلفن VoIP راحت است و این تلفن ها با اکثر اتصالات باند-پهن به خوبی کار می کنند. با در نظر گرفتن این امر، جز تأیید این که اینترنت شما برای برآورده ساختن نیازهای سیستم VoIP به اندازه کافی قوی است یا نه، به مقدمات بیشتری نیاز ندارید.

اگر قصد راه اندازی تلفن VoIP در خانه را دارید، نیازی نیست نگران قدرت اینترنت خود باشید. با این وجود اگر قصد راه اندازی تلفن VoIP در محل کارتان را دارید، باید پهنای باندتان را تا حد قابل توجهی افزایش دهید.

متاسفانه بدون تست سیستم نمی توان گفت به چه پهنای باندی نیاز دارید. سیسکو دستورالعمل های مفیدی برای پهنای باند VoIP دارد اما مقدار دقیق آن به عوامل متعددی همچون تعداد تماس های همزمان و کدک استفاده شده برای کدگذاری و فشرده سازی ورودی صوتی بستگی دارد.

بسته به شرکتی که خدمات اینترنت را از آن دریافت می کنید، احتمالا می توانید پس از راه اندازی تلفن VoIP پهنای باندتان را تا مقدار مورد نیاز افزایش دهید.

گام اول: تهیه سخت افزار مناسب

برای راه اندازی تلفن VoIP به سخت افزار های زیادی نیاز ندارید. با این حال، تجهیزاتی وجود دارند که می توانند کار را برای شما راحت تر کرده و امکانات جدیدی را در اختیار شما قرار دهند.

برای مثال تلفن IP تجربه تلفن های سنتی را روی سیستم VoIP برای شما فراهم می کند. برند های زیادی این تلفن ها را با ویژگی های منحصر به فرد متنوعی ارائه می کنند. مثلا سیسکو تلفن های IP با خطوطی تا سقف ۱۶ خط را به فروش می رساند. بعضی کمپانی ها هم آداپتورهایی را تولید می کنند که استفاده از خطوط تلفن ثابت سنتی برای سیستم VoIP را ممکن می سازند.

تلفن های IP معمولا از طریق کابل اترنت به کامپیوتر متصل می شوند. امکان استفاده از VoIP از طریق اتصال وای فای هم وجود دارد اما اتصال با سیم معمولا سریع تر و قابل اطمینان تر است.

از سوی دیگر، برای راه اندازی تلفن VoIP لزوما به یک تلفن فیزیکی نیاز نداریم. اپلیکیشن های تلفن دیجیتال امکان استفاده از سیستم VoIP بدون استفاده از سخت افزارهای اضافی را در اختیار ما قرار می دهند و این سرویس ها معمولا هزینه زیادی ندارند.

برای مثال، اسکایپ برای کسب و کار ها (Skype for Business) در حال ادغام با حق اشتراک مایکروسافت (Microsoft Teams) است. مشترکین تجاری می توانند بسته به نیازهایشان از برنامه های خدمات تلفنی استفاده کنند. Nextiva، یک پلتفرم VoIP محبوب دیگر، حق اشتراک به قیمت ماهانه ۱۹.۹۵ دلار ارائه می دهد که قیمت مناسبی است. اغلب می توانید به جای استفاده از تلفن فیزیکی با یک هدست رو گوشی کوچک از کیفیت صدای عالی بهرمند شوید.

گام دوم: پیدا کردن یک ارائه دهنده خدمات VoIP

در حال حاضر به علت زیاد بودن ارائه دهندگان خدمات VoIP، انتخاب بهترین شرکت متناسب با کسب و کار شما کار دشواری است. طرح های مختلف با قیمت های مختلف، امکانات و ویژگی های متفاوتی را در اختیار شما قرار می دهند بنابراین بهتر است قبل از خرید یک اشتراک، حداقل چند شرکت ارائه دهنده را با هم مقایسه کنید.

یکی از عوامل کلیدی که باید در انتخاب یک سرویس VoIP جدید در نظر داشته باشید این است که هزینه بر حسب کاربر، بر حسب دقیقه یا ترکیبی از این دو از شما گرفته می شود. همچنین باید مزایای بهرمندی از ویژگی های پیشرفته را با هزینه های اضافی همراه با آن سبک سنگین کنید.

RingCentral، یکی از محبوب ترین ارائه دهندگان VoIP خارج از کشور در سال ۲۰۲۰، یک برنامه اشتراک حداقلی با هزینه فقط ۱۹.۹۹ دلار در ماه دارد که به صورت سالانه از کاربر دریافت می شود. با وجودی که مشترکین طرح حداقلی می توانند از تماس نامحدود در آمریکا و کانادا بهرمند شوند، اما به ۲۰ کاربر محدود هستند. کاربران طرح استاندارد (۲۴.۹۹ دلار در ماه در حالت پرداخت سالانه)، از ۱۰ برابر دقایق رایگان بیشتر، همراه با پشتیبانی ۲۴ ساعته در ۷ روز هفته، جلسات ویدئویی با حداکثر ۱۰۰ شرکت کننده و همگام سازی راحت با اپلیکیشن هایی همچون Slack، Office 365، و G Suite بهرمند می شوند.

در نهایت، تنها راه برای پیدا کردن “بهترین” شرکت ارائه دهنده برای کسب و کار شما این است که چند مورد که به نظر مناسب می رسند را بررسی کرده و آن ها را از نظر ویژگی ها و قیمت با هم مقایسه کنید. بعضی سازمان ها با استفاده از VoIP منحصرا برای تماس های خارجی در هزینه های خود صرفه جویی می کنند در حالی که بعضی سازمان های دیگر ترجیح می دهند برای تماس های VoIP از یک رویکرد چند منظوره استفاده کنند که جلسات داخلی و دیگر روش های ارتباطات را پوشش دهد.

گام سوم: اتصال تجهیزات و شروع کار

بعد از تهیه کردن ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری لازم برای راه اندازی تلفن VoIP، حالا آماده متصل کردن تجهیزات و راه اندازی سیستم هستید.

این که دقیقا چه کار هایی باید انجام دهید به تجهیزات شما بستگی دارد. ممکن است نیاز باشد تلفن هایی که در حال حاضر از آن ها استفاده می کنید را به آداپتور های VoIP وصل کنید یا این که آن ها را با تلفن های IP جایگزین کنید. بعضی از تلفن های IP و روتر ها می توانند جریان برق را از طریق کابل اترنت دریافت کنند. این تلفن ها به شما امکان می دهند با وصل کردن یک کابل اترنت هم جریان برق آن ها را تأمین کنید هم آن ها را به اینترنت متصل کنید.

مثلا شرکت RingCentral تلفن های از پیش تنظیم شده ای دارد که بعد از اتصال به اینترنت با VoIP کار می کنند. برای استفاده از این تلفن ها تنها کافی است آن ها را از طریق کابل اترنت به روتر وصل کنید و صبر کنید تا در نرم افزار VoIP نمایش داده شود. اما این فرایند بسته به شرکت ارائه دهنده خدمات شما متفاوت است بنابراین باید از دستورالعملی که ارائه دهنده در اختیار شما قرار می دهد استفاده کنید.

راه اندازی تلفن VoIP برای اکثر کاربران بدون هیچ مشکلی انجام می شود اما این امکان وجود دارد که با مشکلات فنی یا ایرادات غیرمنتظره روبرو شوید. در صورتی که هنگام راه اندازی تلفن VoIP دچار مشکل شدید، بهترین کار این است که مشکل را با کمپانی تولید کننده تجهیزات در میان بگذارید. چرا که آن ها می توانند دستورالعمل ویژه سخت افزار و نرم افزاری که از آن استفاده می کنید را در اختیار شما قرار دهند. بسیاری از شرکت های ارائه دهنده VoIP نیز دستورالعمل های دقیقی برای راه اندازی تلفن VoIP و استفاده از آن دارند.

جمع بندی

جایگزین کردن تلفن های VoIP به جای سیستم های قدیمی ممکن است کمی ترسناک به نظر برسد اما در حقیقت اینطور نیست. سه گامی که در این مقاله شرح دادیم به شما کمک می کند راه اندازی تلفن VoIP را راحت تر و روان تر انجام دهید. در حال حاضر امکانات تلفن های VoIP نسبت به گذشته به طور قابل توجهی گسترش یافته و امکان استفاده از VoIP هم به صورت خانگی و هم در شرکت های بزرگی با ده ها یا صد ها خط تلفن فراهم شده است.

منبع: techradar

شنبه , ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۴۵ ۰ comments

فیلتر های اینستاگرام، فیلتر های مخفی اینستاگرام

نرم افزار و اپلیکیشن

ترفند فیلتر های اینستاگرام: فیلتر های مخفی را پیدا کنید

by سوگند صفری پنجشنبه , ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۷

written by سوگند صفری

می دانید چگونه می توانید فیلتر های مخفی اینستاگرام را پیدا کنید؟ به دنبال یک روش سریع و آسان برای دسترسی به فیلتر های مخفی اینستاگرام هستید؟

در این مقاله روش استفاده از فیلتر های اینستاگرام در پست ها، استوری ها و ریل (Reels) را به شما آموزش می دهیم. بعد از خواندن این مقاله روش استفاده از فیلتر های مخلتف برای هر عکس در پست کاروسل را یاد می گیرید و می توانید فیلتر های اینستاگرام را مطابق با استایل شخصی و نوع کسب و کارتان شخصی سازی کنید.

۱. استفاده استراتژیک از فیلتر های اینستاگرام

با وجودی که اینستاگرام در سال های گذشته تغییر و تحولات زیادی داشته است، فیلتر ها هنوز ابزار های کلیدی ویرایش عکس داخل این پلتفرم هستند. فیلتر هایی که از آن ها استفاده می کنید استایل و رنگ مایه محتوای شما را تعیین کرده و برای برند شما یک انسجام بصری فراهم می سازند.

قبل از این که به روش دسترسی به فیلتر های اینستاگرام بپردازیم، ابتدا چند نکته را برای استفاده استراتژیک از فیلتر های اینستاگرام برای برند سازی مرور می کنیم، هم در پست ها، هم استوری ها و هم ریل اینستاگرام.

اول از همه، فیلتر هایی را انتخاب کنید که با رنگ مایه و استایل برند شما تطابق داشته باشند. مثلا اگر یک کمپانی مبلمان قدیمی دارید، می توانید از فیلتر هایی استفاده کنید که کمی ته رنگ زرد دارند و اشباع رنگ در آن ها کمتر است. این فیلتر ها به عکس های شما حالت آنتیک می دهند.

یا اگر برند شما خیلی مدرن است، می توانید از فیلتر هایی با ته رنگ آبی و سطح روشنایی بالا استفاده کنید.

همچنین می توانید فیلتر هایی را انتخاب کنید که محتوای شما را برجسته تر کنند. مثلا اگر عکسی را درباره غذا به اشتراک می گذارید می توانید از فیلتر هایی با اشباع رنگ بالا و کنتراست بیشتر استفاده کنید که باعث می شود غذای شما اشتها آور تر به نظر برسد.

برعکس، اگر تمرکز برندی بر ریلکسیشن و آرام سازی باشد، استفاده از رنگ های خنثی تر و اشباع رنگی که احساس آرامش را در مخاطب برانگیزد، پیشنهاد می شود.

دو یا سه فیلتر که با استایل برند شما مطابقت دارند را انتخاب کنید و برای همه محتوا از همین فیلتر ها استفاده کنید. اگر مدام فیلتر هایی که استفاده می کنید را تغییر دهید، محتوای اینستاگرام شما از هم گسیخته و بی ربط به نظر می رسد. در عوض، با استفاده از فیلتر های مشابه، محتوای شما حالت منسجم تری پیدا می کند و حتی یک توازن ناخودآگاه با برند شما می سازد. با این کار، مخاطبین زمانی که یک پست با این استایل می بینند، ناخودآگاه آن را با برند شما تداعی می کنند.

حالا اگر یک ایده کلی از نحوه استفاده استراتژیک از فیلتر های اینستاگرام در ذهن شما شکل گرفته، زمان آن رسیده که نحوه اضافه کردن فیلتر به پست ها، استوری ها و ریل اینستاگرام را با هم بررسی کنیم.

مدیریت فیلتر های اینستاگرام در پست فید

هنگام پست کردن عکس و ویدئو در اینستاگرام یک سری گزینه برای انتخاب فیلتر به شما داده می شود. این گزینه ها را بعد از انتخاب عکس و ویدئوی مورد نظرتان برای آپلود در اولین صفحه ویرایش می توانید مشاهده کنید. برای دیدن همه فیلتر های موجود روی لیست فیلتر ها به سمت چپ سوایپ کنید.

آیا می دانستید که می توانید ترتیب این فیلتر ها را تغییر دهید و حتی فیلتر های بیشتری را پیدا کنید؟ اگر تا آنقدر به سمت راست بروید که به انتهای لیست فیلتر ها برسید، گزینه مدیریت یا Manage را خواهید دید. روی این گزینه بزنید تا لیست کامل فیلتر های موجود برای شما نمایش داده شود.

اگر کنار فیلتر علامت تیک بود، یعنی در صفحه انتخاب فیلتر اضافه شده است.

در این صفحه می توانید ترتیب بندی فیلتر های اینستاگرام را برای خودتان تغییر دهید. اگر از یک سری فیلتر ها استفاده نمی کنید، می توانید تیک کنار آن ها را بردارید تا دیگر در صفحه اصلی فیلتر ها نمایش داده نشوند و به اصطلاح مخفی شوند.

در پایین این لیست فیلتر هایی را می بینید که تیک ندارند. روی هر کدام از این فیلتر ها که می خواهید بزنید تا انتخاب شود و سپس آن را به صفحه گلچین فیلتر ها اضافه کنید.

برای سازمان بندی بیشتر فیلتر ها، می توانید نحوه نمایش آن ها در صفحه انتخاب فیلتر را هم تغییر دهید. برای این کار، روی دو خط سمت چپ پیش نمایش فیلتر بزنید و با کشیدن فیلتر آن را به محلی که می خواهید در آن قرار بگیرد ببرید. توجه داشته باشید که هر بار تنها می توانید یک فیلتر را جابجا کنید.

نکته: پیشنهاد می کنیم دو سه فیلتری که از همه بیشتر استفاده می کنید را در بالای لیست قرار دهید.

وقتی کار مرتب کردن فیلتر ها تمام شد، تیک بالای صفحه را بزنید تا تغییرات ذخیره شود و به صفحه ویرایش برگردید. بعد از این کار، تنظیمات جدید شما در اینستاگرام ذخیره می شود و هر بار وارد این اپ شوید، فیلتر ها به همان ترتیبی که انتخاب کرده بودید نمایش داده خواهند شد.

گذاشتن فیلتر های اینستاگرام روی پست اسلایدی

اگر یک کارسول پست (پست های اسلایدی) را در اینستاگرام آپلود می کنید، صفحه فیلتر ها اولین صفحه ای است که بعد از انتخاب عکس ها و ویدئوهای مورد نظر نمایش داده می شود. در این صفحه پیش نمایش فیلتر ها تار است. تار بودن فیلتر ها نشان می دهد که فیلتر روی همه عکس ها و ویدئو ها قرار می گیرد یا روی یکی از آن ها. اگر می خواهید فیلتر روی همه محتواهای این کاروسل قرار گیرد، کافی است روی فیلتر بزنید تا روی همه عکس ها و ویدئو ها اعمال شود.

در صورتی که می خواهید فیلتر هر عکس را به صورت مجزا انتخاب کنید، اول روی محتوای مورد نظرتان بزنید و بعد روی فیلتر منتخب.

در این جا می توانید سایر ویرایش ها مثل اشباع رنگ و روشنایی را نیز برای آن عکس یا ویدئوی به خصوص انجام دهید. ادیت در پایین صفحه را بزنید تا گزینه های مختلف ویرایش باز شود.

بعد از اتمام ویرایش گزینه Done را بزتید تا به قسمت قبل برگردید و سپس روی عکس یا ویدئوی بعدی بزنید، فیلتر آن را انتخاب کرده، ویرایشش کنید و بعد سراغ مورد بعدی بروید. این کار را تا وقتی که همه عکس ها و ویدئوهای کاروسل شما ویرایش شوند ادامه دهید. در آخر Next را بزنید تا به مرحله بعدی بروید.

تنظیم شدت فیلتر های اینستاگرام

شاید به این علت که یک فیلتر بیش از حد سنگین و پررنگ به نظر می رسد، یا عکس را بیش از اندازه تغییر می دهد، از آن استفاده نکنید. خوشبختانه اینستاگرام به شما امکان تغییر شدت فیلتر را می دهد.

وقتی فیلتر مورد نظرتان را انتخاب کردید، دوباره روی فیلتر بزنید تا اسلایدر تنظیم فیلتر ظاهر شود. این اسلایدر را می توانید از ۰ تا ۱۰۰ تغییر دهید. با این کار امکان تنظیم درجه شدت فیلتر عکس یا ویدئو را دارید و می توانید آن را به صورت دلخواه خودتان کم یا زیاد کنید.

۲. مدیریت فیلتر های اینستاگرام در استوری

حالا به استوری های اینستاگرام بپردازیم. وقتی یک عکس یا ویدئو را به استوری ها اضافه می کنید، صفحه ادیت برای شما باز می شود. در این صفحه می توانید استیکر اضافه کنید، نقاشی بکشید و … . امکان اضافه کردن فیلتر نیز در این صفحه وجود دارد.

برای دسترسی به فیلتر ها در صفحه به سمت چپ یا راست سوایپ کنید. هنگام اسکرول کردن در این صفحه نام فیلتر ها را می توانید ببینید.

برخلاف پست های فید اینستاگرام، امکان ویرایش یا سازمان بندی فیلتر های استوری وجود ندارد. باید هر بار در لیست بگردید تا فیلتر مورد نظرتان را انتخاب کنید.

۳. مدیریت فیلتر های اینستاگرام در ریل

برای ویدئوهای ریل دو نوع فیلتر می توانید انتخاب کنید. قبل از فیلمبرداری کلیپ، گزینه Effects در سمت چپ صفحه را انتخاب کنید.

حالا یک سری فیلتر ها و افکت ها در پایین صفحه در کنار شاتر باز می شود. به سمت راست و چپ اسکرول کنید و افکتی که می خواهید روی کلیپ شما قرار بگیرد را انتخاب کنید.

به خاطر داشته باشید که قبل از فیلمبرداری هر کلیپ باید فیلتر یا افکت مورد نظرتان را انتخاب کنید.

بعد از این که همه کلیپ ها را ضبط کردید، صفحه ویرایش باز می شود. این صفحه تقریبا با صفحه ویرایش استوری یکسان است. در اینجا می توانید به کل ویدئو فیلتر اضافه کنید. این فیلتر ها نیز همان هایی هستند که برای استوری اینستاگرام در دسترس هستند. مثل استوری، برای انتخاب فیلتر و اضافه کردن به ریل، به سمت چپ یا راست سوایپ کنید.

جمع بندی

اگر از گشتن بین همه فیلتر های اینستاگرام برای پیدا کردن فیلتر مورد نظرتان خسته شدید، با روش سازمان بندی فیلتر های اینستاگرام برای فید که در این مقاله شرح داده شد می توانید مشکلتان را حل کنید. برای این که محتوای اینستاگرام شما منسجم شود پیشنهاد می کنیم فقط از دو سه فیلتر متناسب با برندتان استفاده کنید.

منبع: socialmediaexaminer

پنجشنبه , ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۷ ۰ comments

گجت‌ها اخبار موبایل و گجت ها مقایسه گجت‌ها

چرا گلکسی S21 Ultra سامسونگ از گلکسی Note 20 Ultra بهتر است؟

by سوگند صفری پنجشنبه , ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۲۳

written by سوگند صفری

مقایسه گلکسی S21 Ultra و گلکسی Note 20 Ultra سامسونگ: در انتخاب بهترین گوشی فقط به قیمت توجه نکنید.

سامسونگ با عرضه گوشی های گلکسی S21 Ultra و گلکسی Note 20 Ultra انتخاب بهترین گوشی پرچمدار را از همیشه دشوار تر کرده است. این دو گوشی از نظر قیمت و قطعات به هم نزدیک هستند و با فاصله شش ماه از هم وارد بازار شدند. هر دو از S Pen پشتیبانی می کنند، زوم دوربین آن ها عالی است و به صفحه نمایش هایی با نرخ تازه سازی ۱۲۰ هرتز مجهز هستند. روی کاغذ، تشخیص این که کدام یک گزینه بهتری برای خرید هستند کار دشواری است.

برای این که ببینیم گلکسی S21 Ultra گوشی بهتری است یا گلکسی Note 20 Ultra در این مقاله این دو گوشی را کنار هم قرار داده و مقایسه می کنیم. این بررسی بر اساس مقایسه دو هفته ای این دو گوشی در پنج موضوع مختلف نوشته شده است: صفحه نمایش، طراحی، دوربین، باتری، و عملکرد.

گلکسی S21 Ultra

S21 یک پرچمدار اندرویدی قدرتمند مجهز به صفحه نمایش ۶.۸ اینچی فوق العاده جذاب، تازه ترین چیپ اسنپدراگون ۸۸۸ و یک دوربین قدرتمند با زوم ۳ و ۱۰ برابری اپتیکال است. این گوشی مثل گوشی های سری گلکسی نوت از S Pen پشتیبانی می کند. اما استایلوس همراه با خود گوشی به فروش نمی رسد و اگر هم استایلوس را خودتان تهیه کنید، این گوشی جایی برای نگه داشتن استایلوس ندارد (باید کیس مخصوص خریداری کنید).

گلکسی نوت ۲۰ الترا

اگر به دنبال بهترین پشتیبانی از S Pen هستید، گلکسی نوت ۲۰ الترا با تاخیر پایین و پشتیبانی بلوتوث از S Pen مناسب شما است. این گوشی به شما امکان استفاده از ژست های حرکتی و کنترل گوشی با استایلوس را می دهد. قطعات این گوشی به اندازه گلکسی S21 شگفت انگیز هستند: پردازنده سریع، دوربین های عالی و پشتیبانی از فیلمبرداری 8K.

استفاده یک دستی از گلکسی S21 Ultra راحت تر است

هر دو این گوشی ها صفحه نمایش های آمولد خمیده دارند: گلکسی Note 20 Ultra با صفحه نمایش ۶.۹ اینچی تنها کمی نسبت به صفحه نمایش ۶.۸ اینچی S21 Ultra بزرگ تر است. با این حال S21 Ultra سنگین تر است. بر اساس تجربه می توان گفت که استفاده یک دستی از S21 Ultra راحت تر است چون دوربین این گوشی در مقایسه با دوربین دومینو شکل Note 20 Ultra طوری قرار گرفته که تعادل بیشتری داشته باشد.

هر دو گوشی با محکم ترین نوع گلس Corning، یعنی گوریلا گلس Victus پوشانده شده اند. البته هر دو این گوشی ها در تست ضربه ای که روی آن ها انجام شد شکست خوردند بنابراین پیشنهاد می کنیم حتما برای گوشی خود کیس محافظ تهیه کنید.

صفحه نمایش بهتر در S21 Ultra

برای کارهایی مثل کیمینگ، وبگردی یا تماشای ویدئو، صفحه نمایش هر دو گوشی ظاهری چشم نواز و زیبا دارد. هر دو به نرخ تازه سازی متغیر یا تطبیقی تا ۱۲۰ هرتز مجهز هستند یعنی بسته به کاری که انجام می دهید نرخ تازه سازی تغییر می کند. مثلا نرخ تازه سازی برای بازی بیشتر و در حالت استندبای کمتر است. اما S21 Ultra در حالت ۱۲۰ هرتزی از بالاترین رزولوشن WQHD Plus (1440p) پشتیبانی می کند در حالی که Note 20 Ultra تنها از full HD (1080p) با نرخ تازه سازی تطبیقی پشتیبانی می کند. برای برخورداری از بالاترین رزولوشن در Note 20 Ultra باید نرخ تازه سازی را تا ۶۰ هرتز یا نرخ استاندارد پایین بیاورید.

هر دو گوشی به حسگر اثرانگشت مخفی در صفحه نمایش مجهز هستند. در استفاده از این دو گوشی تفاوت زیادی را میان عملکرد حسگرهای اثرانگشت مشاهده نکردیم اما بر اساس تجربه می توان گفت که سنسور S21 Ultra در شناسایی اثر انگشت و باز کردن قفل گوشی نسبتا سریع تر به نظر می آید.

تاج بهترین دوربین بر سر S21 Ultra

S21 Ultra با دو دوربین تله فوتوی قوی، از زوم حرفه ای Note 20 Ultra یک پله فراتر می رود: یک دوربین با زوم اپتیکال ۳ برابری و دوربین دیگر با زوم ۱۰ برابری. این دوربین ها انعطاف پذیری بیشتری را برای عکاسانی فراهم می آورند که می خواهند بدون این که به صورت فیزیکی به سوژه نزدیک شوند، عکس های با کیفیت از نمای نزدیک تر بگیرند. Note 20 Ultra تنها یک دوربین تله فوتو با زوم ۵ برابری دارد.

تفاوت دیگری که بین این دو گوشی پیدا کردیم این بود که سامسونگ فرایند پردازش تصویر هایی که با زوم هیبریدی (اپتیکال و دیجیتال) گرفته می شود را ارتقا داده است. زوم هیبریدی مختص عکس هایی است که فراتر از توان دوربین های تله فوتو هستند. وقتی عکس هایی با زوم ۵۰ برابری که توسط این دو گوشی گرفته شده را بررسی می کنیم، تصاویر گرفته شده توسط S21 Ultra شفاف تر هستند و جزئیات بیشتری را نسبت به عکس های Note 20 Ultra دارند. با S21 Ultra می توانید تا صد برابر هم زوم کنید.

مقایسه زوم هیبریدی ۵۰ برابری روی S21 Ultra (چپ) و Note 20 Ultra (راست)

عکس های معمولی مناظر و صحنه ها در هر دو گوشی ظاهر خوبی دارند و تشخیص تفاوت بین آن ها دشوار است. دوربین واید-انگل اصلی هر دو گوشی به سنسور ۱۰۸ مگاپیکسلی مجهز است که امکان کراپ کردن بعد از گرفتن عکس یا چاپ کردن عکس های خیلی بزرگ را برای شما فراهم می کند. اما عکس های ۱۲ مگاپیکسلی معمولی این دوربین ها هم خیلی خوب هستند. هر دو گوشی از تکنیکی تحت عنوان pixel binning برای عکس های معمولی استفاده می کنند. این تکنیک به حفظ جزئیات زیاد و داشتن طیف دینامیک خوب کمک می کند.

S21 Ultra در سمت چپ و Note 20 Ultra در سمت راست: تفاوتی بین این دو عکس می بینید؟

در نورم کم، عکس های گرفته شده با S21 Ultra ظاهر بهتری دارند. البته عکس هایی که با night mode گرفته می شوند با کنتراست بالاتر و نویز کمتر نسبت به عکس های گرفته شده با Note 20 Ultra در همان نور، کمی بیش از اندازه پردازش شده به نظر می رسند. کیفیت ویدیو در هر دو گوشی عالی است به ویژه هنگام فیلمبرداری 4K.

طیف دینامیک S21 Ultra نسبت به Note 10 Ultra کمی وسیع تر است اما هر دو راضی کننده هستند. مزیت S21 Ultra این است که امکان فیلمبرداری 4K/60 با دوربین تله فوتو را دارد در حالی که Note 20 Ultra در این رزولوشن و نرخ فریم تنها می تواند از زوم دیجیتال استفاده کند. هر دو گوشی از قابلیت فیلمبرداری 8K با ۲۴ فریم بر ثانیه برخوردار هستند.

عملکرد بهتر S Pen در گلکسی Note 20 Ultra

انتشار خبر پشتیبانی گلکسی S21 Ultra از S Pen بسیاری از طرفداران سری گلکسی نوت را نگران کرد چرا که این خبر می تواند نشانی از پایان خانواده گوشی های گلکسی نوت باشد.

شاید S21 Ultra نخستین گوشی غیر نوتی باشد که از استایلوس پشتیبانی می کند اما عملکرد S Pen در این گوشی به پای Note 20 Ultra نمی رسد. حداقل تا به حال که اینطور بوده است.

هر دو این گوشی ها به شما امکان نقاشی کشیدن، نت برداری، حاشیه نویسی روی اسکرین شات ها، تبدیل دستخط به متن یا اصلاح دستختط در اپ Notes سامسونگ را می دهند. S Pen در Note 20 Ultra به پشتیبانی بلوتوث نیز مجهز است که به شما امکان استفاده از ژست های حرکتی از راه دور برای باز کردن دوربین یا عکس گرفتن از راه دور را می دهد. البته این ها تنها چند مثال از امکانات متعددی بودند که S Pen در Note 20 Ultra در اختیار شما قرار می دهد.

حتی اگر قلم S Pen را جایی جا بگذارید، این گوشی هشدار صوتی می دهد تا بتوانید پیدایش کنید. گوشی های سری نوت برخلاف S21 Ultra محلی برای نگهداری S Pen داخل گوشی هم دارند. البته برای S21 Ultra می توانید یک کیس دارای محل نگهداری استایلوس بخرید.

در عملکرد S Pen بین این دو گوشی تفاوت خاصی را مشاهده نکردیم. اما ممکن است هنرمندان به علت تاخیر ۹ میلی ثانیه ای Note 20 Ultra بتوانند متوجه تفاوت هایی شوند. سامسونگ در اواخر ۲۰۲۱ قلم های S Pen Pro را به بازار عرضه خواهد کرد که با پشتیبانی از بلوتوث عملکرد بسیار نزدیکی به استایلوس گوشی های سری نوت خواهند داشت.

Note 20 Ultra: باتری کوچکتر با عمر کمی بیشتر

S21 Ultra به یک باتری ۵۰۰۰ میلی آمپری و Note 20 Ultra به یک باتری ۴۵۰۰ میلی آمپری مجهز است. با این وجود بیشتر بودن ظرفیت باتری تضمین نمی کند که عمر باتری هم بیشتر باشد. الگوهای استفاده، اتصال ۵جی، قدرت پردازنده و روشنایی صفحه نمایش همه در عمر کلی باتری نقش دارند. تفاوت زیادی در عمر باتری میان این دو گوشی وجود ندارد.

هر دو این دو گوشی به راحتی با یک بار شارژ کل روز را دوام می آورند و مقداری از شارژ باتری آن ها نیز باقی می ماند. بعد از یک روز کامل استفاده سنگین با نرخ تازه سازی 120Hz و رزولوشن WQHD Plus صفحه نمایش (در S21) فیلمبرداری 4K و گیمینگ، برای باتری نوت بین ۱۰ تا ۱۵ درصد و باتری S21 Ultra حدود ۱۰% شارژ باقی ماند. طبق تجربه، به نظر می رسد به طور کلی زمانی که از گوشی استفاده نمی کنید و در حالت استندبای است، Note 20 Ultra بهتر باتری نگه می دارد.

پایین ترین حافظه داخلی بین مدل های عرضه شده هر دو گوشی ۱۲۸ گیگابایت است و تا ۵۱۲ گیگابایت هم بالا می رود. S21 الترا یک مدل ۲۵۶ گیگابایتی هم دارد اما Note 20 فقط امکان استفاده از کارت حافظه microSD را به شما می دهد. S21 Ultra شارژر در جعبه ندارد و در Samsung Pay از MST پشتیبانی نمی کند.

پردازنده این گوشی ها بسته به کشوری که در آن به فروش می رسند اسنپدراگون یا اگزینوس است. این مقاله بر اساس نسخه اسنپدراگون این گوشی ها نوشته شده است بنابراین نظری درباره عملکرد اگزینوس نمی دهیم. با این حال هیچ یک از این گوشی ها هنگام ویرایش ویدئوهای 8K، گیمینگ یا اجرای همزمان تعداد زیادی اپلیکیشن کم نمی آورند.

گلکسی S21 Ultra برنده می شود، اما با فاصله ناچیز

برای جمع بندی می توان گفت که این دو گوشی ویژگی های مشترک زیادی دارند و اگر گوشی Note 20 Ultra دارید، خرید S21 Ultra منطقی نیست. اما بهبود دوربین، پشتیبانی از S Pen و استفاده یک دستی راحت تر S21 Ultra را به بهترین گوشی سری گلکسی تبدیل می کند.

منبع: cnet

پنجشنبه , ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۸:۲۳ ۰ comments

لپ تاپ و کامپیوتر گجت‌ها

آموزش نصب SSD M.2 روی کامپیوتر

by سوگند صفری چهارشنبه , ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۵۷

written by سوگند صفری

برای آموزش نصب SSD M.2 روی کامپیوتر باید با کلید های M و کلید های B و کار با بایوس آشنا شوید.

اخیرا SSD ها جای هارد درایو های مکانیکی قدیمی را گرفته اند و محبوبیت زیادی پیدا کرده اند. SSD ها به طور فوق العاده ای سرعت بارگذاری سیستم عامل، نرم افزار ها و بازی ها را افزایش می دهند. جدیدترین شکل SSD ها یعنی SSD M.2 چند سالی است که در بازار موجود شده و حالا امکان خریداری آن با قیمتی مناسب فراهم شده است.

بنابراین حالا زمان مناسبی برای یادگیری روش نصب SSD M.2 روی کامپیوتر است. SSD M.2 از سایر SSD ها سریع تر است و کمتر داغ می کند. خبر خوب این است که نصب SSD M.2 روی کامپیوتر نسبتا ساده است و نیازی به کابل یا قطعات جانبی دیگر ندارد.

با این وجود همیشه اضافه کردن هر سخت افزاری به کامپیوتر کار حساسی است. این مقاله به شما کمک می کند SSD M.2 را با روش صحیح روی کامپیوتر خود نصب کنید.

۱. آیا مادربرد شما با کلیدهای SSD M.2 سازگار است؟

یکی از نکات مهم که هنگام خرید SSD M.2 باید به آن توجه کنید این است که آیا مادربورد شما با آن سازگار است یا نه. SSD M.2 نوعی از SSD است که شکل تخته ای دارد، اما نکته مهم درباره این نوع SSD این است که این درایو دو نوع کند تر SATA M.2 و سریع تر NVMe M.2 دارد. کلید های این دو نوع SSD با هم متفاوت هستند.

حتی اگر مادربرد شما اسلات M.2 داشته باشد، سازگاری آن با درایو M.2 شما به این بستگی دارد که آیا آن اسلات با درایو های کلید B سازگار است یا کلید M+B یا کلید M.

کلید B روی درایوهای SATA M.2 و درایوهای قدیمی تر NVMe

کلید M+B روی درایوهای SATA M.2 و بعضی درایوهای NVMe

کلید M روی درایوهای جدیدتر NVMe با استفاده از باس PCIe x4

بنابراین بهتر است قبل از تهیه SSD، درباره مادربرد خود تحقیق کنید و ببینید با درایو M.2 مورد نظر شما سازگار است یا نه.

۲. نصب SSD M.2 روی کامپیوتر

محل اسلات SSD M.2 در مادربرد کامپیوتر بسته به مدل و سازنده مادربرد متفاوت است. متداول ترین مکان برای اسلات M.2، بین GPU و CPU یا قسمت پایینی سمت راست مادربرد است.

بعضی مادربردها حتی یک صفحه فلزی ویژه دارند که روی درایو M.2 قرار گرفته و آن را خنک نگه می دارد. اگر مادربرد شما این صفحه را داشته باشد قبل از نصب SSD M.2 باید پیچ آن را باز کنید.

همانطور که در تصویر بالا می بینید، اسلات M.2 در این مادربرد بین کارت گرافیک و پردازنده قرار گرفته که دسترسی به آن را دشوار می کند. برای این که بتوانیم به راحتی درایو M.2 را نصب کنیم باید با احتیاط GPU را باز کنیم تا جلوی راهمان را نگیرد.

بعد از این که همه سخت افزارهای مزاحم را باز کردیم و کنار گذاشتیم، نوبت نصب درایو M.2 در اسلات M.2 فرا می رسد.

ابتدا، پیچ پایه کنار اسلات M.2 را باز کنید. اگر درایو M.2 شما پایه نصب دارد، در این مرحله آن را ببندید. با این کار وقتی SSD را نصب می کنید، درایو شما موازی مادربرد قرار می گیرد نه با زاویه.

بعد از باز کردن پیچ درایو و نصب پایه جدید (در صورتی که موجود باشد) درایو M.2 را با احتیاط در زاویه ۳۰ درجه با مادربرد داخل اسلات M.2 نصب کنید.

بعد از نصب، آن را موازی با مادربرد قرار دهید (یعنی دیگر زاویه نداشته باشد).

به آرامی انتهای درایو که بالاتر قرار گرفته را به سمت پایین فشار دهید و سپس پیچ پایه را ببندید. پیچ را بیش از حد سفت نکنید. سفتی پیچ باید در حدی باشد که درایو M.2 شما تکان نخورد.

حالا GPU و هر سخت افزار دیگری که باز کرده بودیم را سر جای خودش نصب می کنیم، و کیس کامپیوتر را می بندیم. در آخر می توانید کامپیوتر را دوباره به برق وصل کنید.

۳. نصب SSD M.2 در بایوس

قبل از نصب درایو M.2 روی ویندوز ۱۰، باید یک سری موارد را در بایوس مادربرد پیکربندی کنید. این تنظیمات بسته به قابلیت های مادربرد شما متفاوت است. اما یکی از این تنظیمات که برای شناسایی شدن درایو M.2 توسط ویندوز ضروری است را در ادامه توضیح می دهیم:

بایوس را باز کنید (معمولا با فشار دادن دکمه F2 یا Delete حین بوت شدن کامپیوتر بایوس باز می شود)

مراحل از اینجا به بعد بسته به نوع مادربرد کمی متفاوت هستند. ما این روش را روی مادربرد Z97 Pro Gamer ایسوس توضیح می دهیم. در بخش Advanced، مورد Onboard Devices Configuration را باز کرده و سپس M.2 PCIe mode را روی حالت Enabled قرار می دهیم. در سایر مادربرد های ایسوس، بعد از Advanced باید روی PCI Express X4_3 Slot Bandwidth کلیک کرده و آن را روی M.2 Mode قرار دهید.

در آخر تغییرات را Save کنید و از بایوس خارج شوید.

۴. نصب درایو SSD M.2 در ویندوز ۱۰

حالا درایو SSD M.2 شما باید توسط ویندوز ۱۰ شناسایی شود. وارد ویندوز ۱۰ شوید و عبارت disk management را در نوار جستجوی استارت تایپ کنید. روی گزینه ای که با همین عنوان ظاهر می شود کلیک کنید و بخش option را انخاب کنید تا پارتیشن های هارد دیسک ساخته شود.

در اینجا درایو جدید M.2 شما باید در نیمه پایینی پنجره با فضای Unallocated ظاهر شود.

کاری که در اینجا می کنید به این بستگی دارد که می خواهید ویندوز ۱۰ شما روی SSD جدید راه اندازی شود یا می خواهید از SSD به عنوان یک هارد درایو معمولی استفاده کنید.

اگر می خواهید درایو M.2 شما یک هارد درایو معمولی باشد، روی بخش Unallocated راست کلیک کنید، New Simple Volume را انتخاب کنید و برای ساخت درایو خود از دستورالعمل روی صفحه استفاده کنید. نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که در این ویزارد گزینه File system را روی NTFS قرار دهید. غیر از این، نام درایو و بقیه گزینه ها نیازی به دستکاری ندارند.

حالا درایو SSD جدید شما آماده است. از سرعت بالای آن لذت ببرید، مطمئنا بیشترین سرعتی است که تا به حال تجربه کردید!

منبع: techradar

چهارشنبه , ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۵۷ ۲ comments

Newer Posts

Older Posts