فهرست عنوانها
این متن به اتفاقاتی که ممکن است باعث شود شما به اهداف کسب و کار خود، با توجه به سرمایه گذاریهای متعدد و مدیریت مناسب نرسید اشاره میکند و راجع به هر یک از دلایل توضیحاتی را ارائه میدهد.
در ابتدا ممکن است شما فقط یک صندوق دار ساده بودید که داشتن هدفهای برنامه ریزی شده کوچکترین نگرانی شما در طول زندگیتان بود. در روز افتتاحیه، ممکن است چندهزار دلار و شاید هم پول بیشتری داشته باشید. پولی که برای سرمایه گذاری در کسب و کار در یک مدت زمان کم و یا در طول چند ماه به آن نیاز دارید. اما چنین اتفاقی نیفتاد.
چرا به هدفهای برنامه ریزی شده تان دست نمییابد؟
شما کار را شروع کردید و متوجه شدید که سرمایه شما در حال افزایش است. حتی ممکن است تعدادی کارمند استخدام کنید که در اینصورت کسب وکار شما سریع و سریع تر رشد میکند. اگر آشفتگی به وجود بیاید؛ در صورتی که مدیر زرنگی باشید باید سریعتر کسب و کار خود را قبل از اینکه از دست شما خارج شود کنترل کنید، بنابراین یک گام به عقب بردارید، نگاه و بررسی عمیق به کسب وکارتان داشته باشید تا کارهایی که لازم است برای رشد و موفقیت کسب و کار شما انجام شود اتفاق بیافتد.
احساس خوبی نسبت به هدفهای جدیدی که برای خود تعیین کرده بودید داشتید و منتظر نتایج خوبی بودید، اماچنین اتفاقی نیفتاد. هدفهای شما به طور مدام دور از دسترس شماست و این هم مهم نیست که چقدرسخت تلاش میکنید، شما در هر صورت به هدف هایتان دست پیدا نمیکنید. اما نباید به این صورت باشد. در ادامه مقاله شما را بیشتر با این موضوع آشنا میکنیم، تا یک راه حل خوب برای شما پیدا شود. بیایید نگاهی به دلایلی که باعث میشود به هدفهای خود در کسب و کار نرسید و اینکه شما چه چیز متفاوتی را میتوانید درکسب وکار خود انجام دهید، بیاندازیم .
1- داشتن هدفهای غیر واقعی
در آگوست سال ۲۰۱۶، بر اساس گزارش نیویورک تایمز، جنرال الکتریک امید زیادی برای نرم افزار جدید خود به نام Predix داشت. با توجه به این گزارش امیدوار بود با این نرم افزار درسال جاری ۱۰۰ میلیون و در سال ۲۰۲۰ به درآمد ۴ میلیارد دلار دست یابد. این شرکت پیش بینی کرد که با استفاده از کسب وکار دیجیتال، بیش از ۹۰ درصد و از طریق نرم افزار IT، ممکن است از ۶ میلیارد دلار تا ۱۵ میلیارد دلار درآمد کسب کند. درحالی که این درآمد ممکن است برای جنرال الکتریک که یک شرکت ۱۲۴ ساله با حقوقهای بالا است واقعی باشد زیرا این شرکت مشتریانی قدیمی دارد که برای هدفهای میلیاردی سرمایه گذاری میکنند ولی بسیاری از کسب و کارهای دیگر ممکن است زمان زیادی را برای داشتن چنین مشتریانی صرف کنند.
با این حال، برخی ازصاحبان کسب و کار اهدافی تعیین میکنند که هیچ راهی برای رسیدن به آن ندارند. طبق نظر تد هارو بنیانگذارNoonday Ventures، داشتن اهداف غیر واقعی باعث ایجاد یک فرهنگ تجاری میشود، که تیم فقط در حال حرکت به جلو است در حالی که امکان شکست خوردن آن بسیار است.
درست است، شما میخواهید مهارت کارکنان خود را با هدفهای بلند پروازانه به چالش بکشید، اما برای رسیدن به این هدفها باید چنین چیزی در دنیای واقعی وجود داشته باشد. منطقی است که شما به اهداف خود در زمان تعیین شده با توجه به بودجه و ابزار، تعداد کارکنان، مسئولیتها ومهارتهایی که دارید دست پیدا نکنید چون بعضی از هدفها زمان طولانی لازم دارند و مسائلی غیر منتظره ممکن است به برنامه شما اضافه شود.
2- هدفها براساس نیاز مشتریان نیست
به یاد داشته باشید که مشتریان مرکز هرکسب و کاری هستند. آنها دلیل رونق فعالیتها و کارهای تجاری شما در زندگیتان هستند. بنابراین باید هدفهای کسب وکارتان را براساس آنچه که آنها به شما میگویند تعیین کنید و در کنار صحبتها و کارهایشان باشید.
قبل از تنظیم هدفهای خود، هرچیزی را که میتواند در ارتباط با مشتریان شما باشد مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. چگونه آنها شما را پیدا کردند؟! کدام محصولات را بیشتر میخرند؟!! کدام مشتریان بشترین خرید را دارند؟ چه کسانی برای محصولات دست دوم مراجعه میکنند؟ تجزیه و تحلیل خدمات و محصولاتی که آنها میآوردند و اینکه چه چیزی باعث میشود از محصول شما استفاده نکنند؟! هدفهایی که بیشترین کارکرد را دارد و باعث بهبود کار شما میشوند را تعیین کنید.
3- عدم ارتباط بین تیم و اهداف خود
طبق نظریه کسب و کار هاوارد، یک سوم مدیران اجرایی، ارتباط بین اولویتهای شرکت ها، اشتراک قیمتها و ناظران خط تولید و رهبران تیم را گزارش داده اند. در بخشهای مختلف دریافت پیامهای مخفی، ناآگاهی از اهداف تیمهای دیگر و تاثیرگذاری بر کار خود، مسئلهای غیرعادی نیست. نظریه کسب و کار هاروارد بیان میکند:
”وقتی که بزرگترین رقابت برای اجرای هدفهای شرکت درخواست شد، ۳۰درصد از واحدها عدم هماهنگی داشتند”
نبود ارتباطات در میان کارکنان تمام سازمانها وجود دارد. هیچ رئیسی نمیتواند ارتباط بیش از حد برقرار کند. اگر میخواهید شرکت تان به موفقیت برسد، باید کارمندان خود را درگیر کار کنید. در حقیقت کارمندانی که در شرکت مشغول به تولید سود آور و طولانی مدت هستند (به این معنی که آنها میدانند در چه جایی مشغول به کار هستند، ارزشها و کارهایی را که با سود آوری شرکت در ارتباط هست ارائه میدهند)، رضایت بالای مشتریان را فراهم میکنند.
4- کارکنان کسب و کار در سطح مورد نیاز شما نیستند
یک راه برای نرسیدن به هدفهای خود، استخدام افرادی است که مهارتهای لازم را برای کمک به شما در راه رسیدن به هدف هایتان ندارند. برای شناسایی این شرایط در کسب و کار ، مدیریت به شما توصیه میکند لیستی از مهارت و دانشهایی که کسب و کار شما به آن نیاز دارد را فراهم کنید، سپس با مدیران تجزیه و تحلیلی درباره ی اینکه چگونه کارمندان این مهارت را یاد بگیرند، انجام دهید. صحبت با مشتریان در ارتباط با نحوه برخورد کارمندان با مشتریان اهمیت بالایی دارد، همانطور که از همهی کارمندان درخواست شده که به صورت ناشناس ارزیابی و نظرسنجی را در مورد همکاران خود پرکنند.
توجه داشته باشید که کمبود بعضی از مهارتها ممکن است به علت آموزش کم باشد. میانگین زمان دورههای آموزش برای کارمندان جدید ممکن است کم باشد و این آموزش توسط فروشندگانی که مهارت کامل را دارند ارائه میشود. اگر میخواهید کارمندان شما مهارت بیشتری داشته باشند باید بر روی آموزشهای آنها سرمایه گذاری کنید.
5- نداشتن بودجه کافی برای رسیدن به اهداف خود
همانطور که تا به اینجا متوجه شده اید، شما باید برای به دست آوردن پول بیشتر سرمایه گذاری کنید. با توجه به هدفهای برنامه ریزی شده، پیتر کوهان (Peter Cohan) توصیه میکند که پول را برای به دست آوردن مشتریان جدید سرمایه گذاری کنید. درکنار چیزهای دیگر این به معنی گسترش بازاریابی، تبلیغات و تلاش برای فروش براساس نیاز مشتریان است. کوهن(Peter Cohan)همچنین توصیه میکند که خود را برای مشکلاتی که در دنیای تجارت ممکن است برای شما به وجود بیاید آماده کنید. در زمان مناسب، حقوق رقابتی را بین کارمندان پرداخت کنید و فرهنگی را توسعه دهید که کارمندان حس با ارزش بودن داشته باشند.
شما باید در مورد هدفهای سرمایه گذاری مالی خود در کسب و کار شفافیت داشته باشید. هر چیزی را که برای موثر بودن و افزایش صرفه جویی لازم است انجام دهید و هر پولی را که هزینه میکنید حساب کنید.
6- یک نقطه ضعف در مجموعه خود دارید
این اصطلاح در تمام مراحل زندگی و همچنین کسب کارتان استفاده میشود. نقطه ضعف در کسب و کارتان ممکن است به دلیل داشتن کارمند بی تجربه، محصولی که به خوبی فروخته نمیشود، نداشتن سود بازاریابی و برنامه فروش، ضعف مدیریتی و یا هدفهای غیر واقعی باشد. در هر دو صورت، برای رشد کسب و کار خود، نقطه ضعف کار خود را پیدا کنید و آن را جزو اولویتهای مهم در سال جاری قرار دهید.
” شما تنها به اندازه ضعف هایتان قوی هستید”
شما همین امسال میتوانید به هدفهای تجاری خود دست پیدا کنید
امسال، هدفهای واقعی که براساس نیاز مشتریان است را در نظر بگیرید. به کارمندان آموزش دهید که مراقب نقاط ضعف باشند، در برنامه خود به این نکته توجه کنید که شرکت باید به سطح بالایی ارتقا پیدا کند. ممکن است امسال سال مناسبی برای این کار نباشد و خیلی سخت باشد، اما آگاهی هدف هایتان ارزشمندتر است، در نهایت شما در حال طی کردن مراحلی هستید که میتوانید بر روی نتایج آن در سال آینده نیز حساب کنید.
منبع: articles.bplans.com