فهرست عنوانها
فناوری انسانی در 5000 سال گذشته رشد قابل توجهی داشته است و سیاره زمین نیز با توجه به این رشد فناوری، بسیار تغییر کرده است.
ما انسانها منظر و محیط زیست، اقلیم و آب وهوا و همچنین تنوع زیستی را تغییر دادهایم. ما آسمانخراشهای بسیاری برپا کرده و گورستانهای عظیمی برای مردگانمان ساختهایم. از همه مهمتر ما آموختهایم که انرژی مورد نیاز خود را از زمین تامین کنیم اما همچنان عطش زیادی برای انرژی و نیروی بیشتر داریم.
این اشتهای سیری ناپذیر برای انرژی بیشتر ادامه خواهد یافت و مسیر آینده تمدن انسانی در 5000 سال آینده را مشخص خواهد کرد. ادامه این مسیر چگونگی تغییرات سیاره زمین را نیز تا آن زمان مشخص خواهد نمود.
در سال 1964 نیکولا کارداشف یکی از دانشمندان اخترفیزیک روس نظریهای مطرح کرد و در آن توضیح داد که پیشرفت فنی یک تمدن به طور مستقیم با میزان انرژی به دست آمده توسط شهروندان آن تمدن در ارتباط است.
او در ادامه تمدنهای ممکن در کهکشان را به سه دسته تقسیم کرد:
1- تمدنهای نوع اول که توانایی بهره برداری از انرژی سیارهای را دارند، به این معنی که میتوانند میزان انرژی مورد نیاز یک تمدن را فراهم آورند.
2- تمدنهای نوع دوم که میتوانند از انرژی کل منظومه استفاده کنند.
3- تمدنهای نوع سوم انرژی را در حد کهکشان مدیریت میکنند.
کیهانشناسان از نظریه کارداشف برای پیشبینی پیشرفت فناوری در آینده و همچنین میزان پیشرفته بودن تمدنهای بیگانه استفاده میکنند. در حال حاضر تمدن انسانی هنوز به مرحله تمدن نوع اول نیز نرسیده است. در واقع ما یک تمدن نوع صفر محسوب میشویم اما در مسیر تمدن نوع اول شدن قرار داریم. کارداشف پیشبینی کرده بود که ما تمدن نوع اول خواهیم شد. اما زمان آن نامشخص است.
میچیو کوکو فیزیکدان نظری و نظریهپرداز آینده پیشبینی کرده است که این تحول در یک قرن به وقوع خواهد پیوست. فریمن دایسون فیزیکدان دیگری است که زمان این تحول را کمتر از 200 سال تخمین زده است. کارداشف در آن زمان حدس زده بود که تنها 3200 سال نیاز است که تمدن بشری به سطح دوم برسد.
اگر تمدن انسانی تا سال 7010 میلادی به تمدن نوع اول تبدیل شود تنها قدرت این را خواهد داشت که از نیروهای جوی و زمینگرمایی بهره برده و آنها را تحت کنترل خود درآورد.
در آن زمان ممکن است جنگهای بین انسانها همچنان ادامه داشته باشد و تهدیدی برای نوع بشر به حساب آید اما نگرانیهای اقلیمی دیگر وجود نخواهند داشت.
اگر تا آن زمان به تمدن نوع دوم تبدیل شویم، میتوان گفت که در قرن 71 نوع بشر قدرت فناورانه بسیار بزرگتری خواهد داشت. دایسون پیشبینی کرده است که در این صورت انسانها قادر خواهند بود که ستارهای را در محفظهای قرار داده و با دستهای از ماهوارهها انرژی آن را برداشت کنند.
پیشبینیهای دیگری که در رابطه با تمدن نوع دوم انجام شده است بیان میکند که تا آن زمان انسانها قادر به انجام سفرهای بین ستارهای و همچنین سفر به تمامی سیارات خواهند بود، و تمام اینهای بر پایه پیشرفتهایی در علم ژنتیک و ریاضیات انجام خواهند گرفت.
به این ترتیب انسانهای آینده تا حد زیادی چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ زیستشناسی با ما تفاوت خواهند داشت. آنها همانطور که بسیاری از فیلسوفان و دانشمندان اشاره کردهاند فراانسان خواهند بود.
صرفنظر از اینکه تا 5000 سال آینده چه میزان پیشرفت میتواند حاصل شود این احتمال نیز وجود دارد که تا آن زمان ما با جنگافروزیها و ویران کردن سیاره زمین به وسیله نانوتکنولوژی، تمدن خود را از بین ببریم.
ممکن است نتوانیم خطر برخورد شهاب سنگها و ستارههای دنبالهدار به سیاره زمین را از بین برده و توسط آنها از بین برویم یا شاید هم پیش از رسیدن به سطح دوم تمدنی به وسیله تمدن پیشرفته دیگری نابود شویم.