نمیشه باهاش حرف زد، لجبازی می کنه، می خواد حرف فقط حرف خودش باشه. این جملات برای والدینی که درگیر چالشهای دوران نوجوانی فرزندشان هستند جملات آشنایی به نظر میرسد.
دوران نوجوانی زمان رویارویی با تغییرات ناگهاتی مختلف است. چه برای والدین و چه نوجوان. بنابراین نمی توان انتظار داشت نوجوانی که نسبت به 6 ماه قبل صدای بم تری پیدا کرده به لحاظ رفتاری و هیجانی همان نوجوان 6 ماه قبل باشد.به همان میزانی که والدین از این تغییرات و طبیعی بودن آن آگاه باشند، میزان تنش در روابطشان با نوجوانشان نیز کاهش پیدا خواهد کرد.
کودک دیروز تبدیل به نوجوانی شده است که حال جامعه انتظارات متفاوتی از او دارد. از طرفی نیز هنوز به عنوان یک بزرگسال پذیرفته نشده است. در کنار همه این ها جستجوی نوجوان برای دست یابی به یک هویت مناسب و تست کردن هویت های مختلف را در نظر بگیرید. علاوه بر اینها تغییرات هورمونی نیز هیجانات نوجوان را تحت تاثیر خود قرار داده است. با در نظر گرفتن تمام این موارد باید بگوییم برای داشتن رابطه ای با حداقل تنش ممکن با نوجوانمان، نیازمند دقت و احتیاط فراوان در تعامل با نوجوان هستیم.
در اختلاف نظرها نوجوانان معولا تمایل پیدا می کنند که در مقابل عاملان قدرت اعم از والدین،اولیا مدرسه و … به جای سازش، ایستادگی کنند. این موضوع از آنجا که نشان از آغاز استقلال نوجوان دارد اتفاقی مثبت قلمداد می شود. اما آنجایی مشکل ساز خواهد بود که بزرگترها بخواهند این تمایل به استقلال را سرکوب کنند. در این صورت یا نوجوان تسلیم خواهد شد و یا اینکه به ایستادگی خود ادامه خواهد داد. در صورتی که نوجوان در مقابل سرکوبگری والدین شکست بخورد، بعدها جوانی وارد جامعه خواهند شد که تنها سازش را یاد گرفته است و نه دفاع از آرا و عقاید خود. البته این خوشبینانه ترین حالت است چرا که ممکن است است نوجوان به طغیان کردن و تلافی تمام اتفاقات گذشته بپردازد.
البته مقصود این نیست که نوجوان برای زیر پا گذاشتن خط قرمزها آزاد گذاشته شود بلکه بدین معنی است که برای احترام به استقلال و رشد آن در فرزندتان لازم است بگذارید گاهی او برنده شود.
اکنون وضعیت دوم یک نوجوان در مقابله با سرکوب حس استقلالش توسط بزرگترها را بررسی می کنیم. آنجا که نوجوان از موضع خود کوتاه نخواهد آمد و به مقاومت خود ادامه می دهد. این اتفاق سرآغاز ایجاد گسل ارتباطی میان نوجوان و والدین است. در این صورت نیز بعد از مدتی والدین نوجوان خود را از دست خواهند داد. چرا که نوجوان برای خود جایگاه و منزلت عاطفی در خانواده نخواهد دید و حضورش صرفا حضور فیزیکی خواهد بود. همین موضوع قطعا نوجوان را در معرض انواع آسیب های اجتماعی و فردی قرار خواهد داد.
بهترین مدل تعامل برای ارتباط با نوجوان ارتباطی همراه گونه است.نوجوانتان باید شما را همراه و پشتیبانی خوب برای گذر بهتر و لذت بخشتر از جاده نوجوانی بداند و نه فردی در نقطه مقابل خود. ضمن آنکه خط قرمزها باید از قبل برای او مشخص شده باشد. قطعا نوجوانی دوره ای نیست که شما ناگهان بخواهید خط و نشان بکشید بلکه نوجوان باید از سنین کودکی با قوانین خانواده آشنا و برایش درونی شده باشد تا میزان مقابله اش با آن کاهش یابد. بنابراین اگر کودکی دارید، بعد از هفت سال به صورت جدی تر او را با قوانین موجود در خانواده آشنا کنید.
اختصاص وقتهایی به نوجوان از جمله راهکارهایی است که شما را از جایگاه مقابل نوجوانتان به کنار او میکشاند. روزی در هفته و یا روزهایی در ماه را به او اختصاص دهید. به کافی شاپ مورد علاقه او، فست فود دوست داشتنی اش و حتی بازی های جمعی خانوادگی مورد نظرش اهمیت بدهید و به او اعلام کنید که این کارها را برای او انجام می دهید. نشانش دهید که او اهمیت فوق العاده ای برای شما دارد چرا که واقعا نیازمند شنیدن آن است.
هدی سعدونی – مشاور و روانشناس