من با مدیریت یک گروه مشاوره استراتژی داخلی در شرکت اچپی و سپس ارائه خدمات مشاوره برای استارتاپها و همچنین شرکتهای بزرگی مانند دیزنی، ویزا، Colgate، Medtronic و سایرین صداها نقشه استراتژیک به وجود آوردم.
استراتژی کسب و کارها در گذشته فرآیندی روشمند و شفاف بود. اما دیگر این چنین نیست.
امروزه فناوریهای ناپیوسته و تغییرات تحولآفرین قوانین برنامهریزی استراتژیک را از نو نوشتند. اگر به دنبال ورود به یک فضای بازار جدید یا ایجاد یک محصول یا خدمات کاملا جدید هستید یا میخواهید یک مدل کسب و کار صنعتی را مجددا طراحی کنید، دیگر روزگار پیشبینیها و برنامهریزیهای سنتی گذشته است.
بنابراین باید چکار کرد؟ باید یک نقشه استراتژی درست کنید.
یک نقشه استراتژی یک نمایش بصری از رویا و اهداف استراتژیک مرتبط با آن براساس اولویت است. یک نقشه استراتژی خوب به طور کلی و در حالت ایدهآل روی یک صفحه کاغذ نشان میدهد باید چه اتفاقهایی رخ دهد تا در کوتاه مدت، در اواسط مسیر و دراز مدت به مراحل بالای رویای خود برسید.
به عنوان مثال میتوانید با توجه موارد زیر نقشه استراتژیتان را درست کنید که براساس آن چه باید در کوتاه مدت، در اواسط مسیر و دراز مدت رخ دهد، مرتب شدهاند:
- رویا: در آینده دوست دارید چه جهانی خلق کنید؟
- تمرکز استراتژیک: نیازهای استراتژی شما به مرور زمان چطور تغییر میکند؟
- اهداف استراتژیک: چه اهداف خاصی از استراتژی شما پشتیبانی میکنند؟
- بازارها و مشتریان هدف: با گذشت زمان با چه بازارها و مشتریانی برخورد میکنید؟
- راهحلها: چه چیزهایی عرضه خواهید کرد و به مرور زمان چه تغییراتی خواهند داشت؟
- موانع و خطرات کلیدی: ممکن است با چه خطرات و موانع مهمی روبرو شوید؟
- شاخصهای کلیدی: چطور موفقیت را خواهید سنجید؟
بخشهای مختلف این نقشه را براساس نیازها و توجه خاص سازمان خود تغییر دهید و مطمئن شوید آن را هر چه مطالب جدیدی میآموزید و جهان اطرافتان تغییر میکند، به صورت منظم بهروزرسانی میکنید. این کار به معنای هماهنگی با جهان آشفته امروزی با یک استراتژی مدرن است.
منبع: inc.com