همان طور که همه میدانیم سرانه مطالعه در ایران پایین است. از طرف دیگر این را هم میدانیم که خواندن کتاب بهترین روش برای بالا بردن سطح درک، سواد و فکر است. جامعهای که به کتاب و مطالعه علاقه نشان دهند آگاهی بیشتری نسبت به جوامع دیگر خواهند داشت و سرنوشتشان را بهتر تعیین خواهند کرد. ما هم مثل شما میخواهیم آینده را به نسلی آگاه و بامطالعه بسپاریم. ولی برای اینکه بچهها را از کودکی به کتاب و مطالعه علاقهمند کنیم چه باید کرد؟ با روکیدا همراه باشید
ارتباط والدین با بچهها
چه بحث ایدئولوژی و سپردن آینده جامعه به نسل بعد مطرح باشد و چه صرفاً خلاص شدن از دست گریه و سر و صدای بچهها، به هر حال راه حل یکی است. کتاب و مطالعه! شاید خودتان از جمله افرادی باشید که بهراحتی در یک کتاب غرق میشوید. از دنیای اطراف کنده شده و در میان کلمات و صفحات محو میشوید. اگر این طور باشد، حتماً دوست دارید بچههایتان هم همین طور باشند و این احساس را تجربه کنند. حتی اگر خودتان چندان رابطه خوبی با کتاب نداشتهاید، باز هم بهتر است بچهها را با کتاب خوانی آشنا کنید. مطمئن باشید پشیمان نمیشوید.
ایده خواندن کتاب خوب است ولی همیشه همه چیز طبق میل ما پیش نمیرود. بچهها گاهی به کتاب علاقهای نشان نمیدهند. هر چقدر که بعضی بچهها عاشق کتاب هستند، بعضی دیگر هر کاری که میکنید با کتاب ارتباط خاصی بر قرار نمیکنند. شاید حتی ببینید که فرزندتان از عکسهای کتاب خوشش آمده ولی در آخر باز هم علاقهای به کلمات و جملات آن نشان نمیدهد. خوب اشکالی ندارد. لازم نیست بهزور بچه را به کتاب خواندن وادارید. احتمالاً تنها نتیجهاش این خواهد بود که راه بازگشت به کتاب خوانی را از او خواهید گرفت.
کاری که پدر و مادر باید انجام دهند، کمی خلاقیت به خرج دادن است
روشهای مختلف علاقهمند کردن فرزندان به خواندن کتاب
برای اینکه بچهها را خیلی نرم و آرام به خواندن کتاب علاقهمند کنید، بهتر است کمی نقشه بریزید. مثلاً شاید فرزندتان از کتابهای فانتزی و جذاب مثل هری پاتری و … خوشش بیاید. میتوانید بخشهایی از کتاب را خودتان هر شب بخوانید و هر از گاهی هم وقتی باهم هستید، به او بگویید که کتاب را بخواند.
البته این کار را هوشمندانه انجام دهید. وقتی بهجای حساس و جالب داستان رسیدید، با یک بهانه خوب، مثلاً خشک شدن گلو و …. خواندن کتاب را متوقف کنید. اگر بهاندازه کافی فرزندتان به کتاب علاقهمند شده باشد، حتماً اصرار زیادی میکند که کتاب را ادامه دهید. خوب اینجا لحظهای است که شما میتوانید فرزندتان را درست و صحیح با کتاب خواندن آشنا کنید. وقتی به شما اصرار میکند نپذیرید ولی بهجای آن کمی به او کمک کنید تا ادامه کتاب را که برایش جذاب شد است را بخواند.
میتوانید یک مزیت کوچک هم برایش بگذارید تا بیشتر خوشحال شود. مثلاً اگر آخر شب است، میتوانید اجازه دهید کمی بیشتر بیدار بماند و داستانش را پیش ببرد. مطمئناً از اینکه در این مورد استثنا قائل شدید کلی هم خوشحال میشود. البته این کار را همیشه نباید تکرار کنید چون قوانینتان زیر سؤال میرود و پر رنگ کردن مجدد خطوط قرمز و قوانین سخت خواهد شد.
مطمئن باشید با این روش فرزندتان به خواندن کتاب علاقهمند میشود. حداقل به آن کتابی که شما برایش این نقشه را پیاده کردید علاقه پیدا میکند. احتمالاً چند مدت بعد که در داستان بیشتر پیش رفت، سؤالات مختلفش شروع میشود یا شاید بخواهد در مورد مسائل مختلفی که در کتاب خوانده با شما حرف بزند. این دقیقاً چیزی است که باید اتفاق بیفتد. این یعنی فرزندتان با کتاب کاملاً ارتباط برقرار کرده است.
کنار گذاشتن قوانین برای خواندن کتاب
قوانینی که برای خانه و بچهها میگذارید هدف نهاییشان این است که بچه بهتر تربیت شود و زندگی بهتری داشته باشد. غیر از این است؟ قوانین در حالت معمول بهتر است نقض نشوند وگرنه اعتبارشان را از دست میدهند. ولی از آنجا که هدف نهایی تمام اینها زندگی و آینده بهتر برای فرزندان است، بد نیست برخی از قوانین را به خاطر مزایای بزرگی که یک کار دیگر دارد، نقض کنیم.
مثلاً همین وقت خواب. درست است که بچهها باید شبها بهموقع بخوابند، تا روز بعد باانرژی و با تمرکز کافی روزشان را شروع کنند، ولی شاید چند دقیقه، و فقط چند دقیقه وقت گذاشتن و خواندن کتاب، واقعاً ارزشش را داشته باشد. شاید 10 دقیقه خواب کمتر تأثیر زیادی روی خواب نگذارد ولی علاقهای که خواندن کتاب ایجاد میشود ممکن است زندگیاش را بهکلی تغییر دهد. البته ترجیحاً بهتر است که طوری برنامه ریزی کنید که قوانینتان مرتباً باهم در تناقض قرار نگیرند. ولی همیشه مواردی هست که باهم تلاقی دارند و یک قانون باید فدای قانون دیگر بشود. این شما هستید که باید مشخص کنید هر قانون و اصولی در خانه شما چه کارکردی دارد و در اولویت چندم قرار دارد.
در نتیجه از شما خواهش میکنیم که خواندن کتاب را در قعر لیست اولویتهای فرزندتان نگذارید! همین طور خواب شبانه را ! بهجای آن برنامه ریزی بهتری داشته باشید.
یک سری قوانین تشویقی هم میتوانید برای خواندن کتاب در نظر بگیرید. مثلاً هر وقت فرزندتان توانست یک فصل از کتاب را تمام کند، باهم بیرون بروید و کمی خوش بگذرانید. یا همه باهم یک فیلم یا انیمیشن جالب که فرزندتان دوست دارد تماشا کنید.
مطمئن باشید اگر همین روال را ادامه دهید، چند سال بعد فرزندتان به یک کتاب خوان قهار تبدیل خواهد شد که همیشه یک کتاب در دست برای خواندن دارد.
اصول ساده ولی مؤثر برای ایجاد عادت خواندن کتاب
پس بهطور کلی اگر میبینید که فرزندتان به خواندن علاقهای ندارد یا علاقه دارد ولی در عمل علاقه زیادی به خواندن کتاب نشان نمیدهد، به این اصول و نکات باید دقت کنید:
حتماً کتاب و داستانی که برایش انتخاب میکنید با ژانر و زمینه داستانی مورد علاقهاش هماهنگ باشد. معمولاً بچهها بیشتر کتابهایی را دوست دارند که کارتون، سریال یا فیلمش هم وجود داشته باشد.
خواندن کتاب را خودتان شروع کنید و بعد ادامه کار را به آنها بسپارید. اگر داستان و ژانر کتاب را درست انتخاب کرده باشید، بعد از اینکه کمی داستان پیش رفت خودتان متوجه علاقه فرزندتان میشوید. احتمالاً بیصبرانه منتظر خواندن ادامه داستان است، کاملاً به شما خیره شده و در عمق داستان فرو رفته است.
برای خواندن کتاب جایزههای مختلف در نظر بگیرید. مثلاً وقت جداگانهای برای خواندن کتاب به بچه بدهید. یا مثلاً به ازای خواندن مقداری از کتاب، یک فیلم برایش بگذارید و …. .
چراغ مطالعه هم عملکرد مثبت برای تشویق کردن آنها به خواندن کتاب دارد. بهخصوص اگر اتاق اختصاصی ندارند، داشتن چراغ مطالعه مهم است. بهطور کلی چراغ مطالعه انگیزه را برای خواندن کتاب بهخصوص در شب بیشتر میکند.
اگر کتاب داستانی که انتخاب کردهاید، فیلم یا سریال دارد، آن را برایش پخش کنید تا انگیزه بیشتری بگیرد. فقط باید حواستان باشد داستان را تا همان جایی که خوانده است پخش کنید و از کتاب داستان جلو نزنید. از یک جهت دیگر هم این کار جالب است. وقتی کتاب را میخوانید و بعد فیلم را میبینید، میتوانید خیلی خوب این دو را باهم مقایسه کنید. این کار باعث میشود بچهها نحوه تفکر انتقادی و تحلیل را هم یاد بگیرند که در زندگی و مدرسه هم خیلی برایشان مفید خواهد بود. البته اگر قرار است این کار را بکنید باید از همین الان خودتان را آماده کنید. چون مطمئناً در مورد تفاوتهای کتاب و فیلم بحث میشود و خوب همه میدانیم که هیچ وقت یک فیلم بهپای کتاب نمیرسد (هم به خاطر فشردگی زمانی و هم به خاطر جذب طیف وسیعتر مخاطبان).
منبع: offspring.lifehacker.com