فهرست عنوانها
شهر بابل در اوج شکوه خود در قرن هفتم و ششم قبل از عصر حاضر (B.C.E) بزرگترین و ثروتمندترین شهر دنیای باستان بود.
این شهر تحت سلطه شاه بیرحم و جاهطلب نبوکدنصر دوم، سرزمین وسیعی به اندازه شیکاگو فعلی را در کشور کنونی عراق اشغال کرده بود و با معابد سر به فلک کشیده و کاخهای باشکوه به جهانیان فخر میورزید و ضخامت دیوارهای شهر به حدی بوده است که انگاری دو ارابه در کنار یکدیگر حرکت میکنند.
طبق افسانهها، این شهر ممکن است خانه باغهای معلق بابل بوده باشد، یکی از هفت عجایب جهان باستان و همچنین یک معبد آسمانخراش جاهطلبانه که به باور برخی از مورخان الهامبخش برجهای مقدس بابل بوده است.
اما شکوه شهر افسانهای بابل کوتاه مدت بوده است. طبق گفته پیشگویان کتاب عهد عتیق، این شهر بزرگ در 539 قبل از عصر جاری به دست مردم پارس سقوط کرد و به آهستگی در طول قرنها به واسطه هجوم و اشغال خارجیها تکهتکه شد.
با آن که بابل در سال 2019 در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت، ولی چیزی از آن امپراطوری غیرقابل توقف که تاریخشناسان یونان را مبهوت کرده بود و دشمنان را به بردگی میگرفت باقی نمانده است که معروفترین آنها امپراتوری خاندان پادشاهی یهودا است.
اگر سری به بابل که در 85 کیلومتری جنوب بغداد قرار گرفته است بزنید، بازسازی نه چندان جالب این شهر را توسط صدام حسین در دهه 70 میلادی میبینید که به واسطه دههها جنگ بخشی از آن نابود شده است. پایانی تلخ برای یک شهر افسانهای.
حمورابی و قانون او
نبوکدنصر مشهورترین حاکم بابل بود ولی اولین شاه این شهر به شمار نمیرود. چندین امپراتور در طول هزاران سال در سرزمین بین رودخانههای دجله و فرات به اوج رفتند و سپس سقوط کردند.
قدیمیترین شاهی که قبایل در حال جنگ Mesopotamian را متحد کرد تا یک شهر قدرتمند شکل بگیرد شاه معروف حمورابی در قرن 18 پیش از عصر جاری بود.
نه تنها حمورابی با موفقیت در طول 43 سال حکومت خود سختترین دشمنان بابل را شکست داد یا با آنها اتحاد برقرار کرد، بلکه همچنین بابل را به مکانی برای نمایش نوآوریهای مهندسی دوران باستان و عدالت کیفری تبدیل کرد.
حمورابی دستور ساخت کانالهای پیچیدهای را داد تا شهروندان شهر بابل آب شرب داشته باشند و دیوارهای شهر را علیه مهاجمان مستحکم کرد. نگرانیهای اصلی او توزیع غذا و امنیت مردم در شهر بودند که چیزی کاملا جدید در جهان باستان به شمار میرفت و حمورابی توانست مردمانی از فرهنگهای مختلف را با یکدیگر در یک شهر متحد کند.
حمورابی برای حفظ صلح بین مردم بدون توجه به نژاد یا مذهبی که داشتند، قانون حقوقی مشهور خود را به وجود آورد که الزاما یک فهرست کامل از جرایم و مجازاتهایشان است.
«اگر فردی چشم دیگری را در آورد، چشم او باید در آورده شود. اگر او استخوان فرد دیگری را بشکند، استخوان او باید شکسته شود. اگر مردی دندان همتای خود را خورد کند، دندان او باید خورد شود.»
این سیستم عدالت کیفری قدیمی که روی یک ستون هرمی 2.4 متری از جنس دیوریت حکاکی شده است در موزه لوور پاریس نگهداری میشود و به گفته مورخان بنیاد قوانین کیفری عبری باستانی قوم بنیاسرائیل است یعنی قانون مشهور «یک چشم به ازای یک چشم، یک دندان به ازای یک دندان.»
نبوغ حمورابی به عنوان یک رهبر نظامی و صلحجو به شاهان پس از او انتقال داده نشد. درست چند روز پس از مرگ او، دشمنان قدیمی بابل خواهان استقلال خود شدند و ارتشهایشان را برای حمله آماده کردند.
قلمروی پادشاهی بابل تکهتکه شد و شهر برای بیشتر از هزار سال نتوانست به شکوه خود برگردد.
«در مجاورت رودخانههای بابل»
این شاه بزرگ و ترسناک نبوکدنصر دوم بود که بابل را به محلی برای ستایش خدای آفرینش مردوک تبدیل کرد. نبوکدنصر که از 562 تا 605 پیش از عصر جاری حکومت میکرد، امپراطوری بابل را به مصر، سوریه و محل سلطنت خاندان یهودا گسترش داد و در سال 597 B.C.E اورشلیم (بیتالمقدس) را تصرف کرد و دهها هزار اسرائیلی را اسیر کرد و به عنوان نیروهای کار اجباری به بابل آورد که انجیل میگوید آنها در مجاورت رودخانههای بابل به دور از وطن «گریستند».
به دلیل امپراتوری ضالمانه نبوکدنصر و علاقه شدید به معابد طلا برای پرستش خدایان، بابل به محلی برای انجام انواع کارهای خلاف دین مسیحیت – یهود تبدیل شد.
در کتاب مکاشفه یوحنا عهد جدید به «فاحشه بابل» اشاره شده است زنی «مزین به طلا، جواهرات و مروارید که در دست خود یک جام طلایی پر از پلیدی و ناپاکیهای فساد جنسیاش نگه داشته است.»
به گفته مورخان، نبوکدنصر مردمی که از قلمروهای دیگر به اسارت گرفته بود را اطراف امپراطوری خود پخش میکرد تا نتوانند علیه او برای شورش متحد شود و بنابراین شهر بابل تحت رهبری او به بزرگترین و مدرنترین شهر دنیای باستان تبدیل شد.
او علاوه بر ساخت دیوارههای غولآسای شهر مسئول ساخت Processional Way بود، یک شاهراه خارقالعاده عریض که دو طرف آن دیوارههای کاشیشده باشکوهی قرار گرفته بودند و نقش شیر و اژدها با رنگهای آبی و زرد روشن روی آنها حک شده بود. Processional Way به دروازه ایشتار ورودی باشکوه و عظیم شمالی شهر ختم میشد.
یکی از مشهورترین پروژههای ساختمانی نبوکدنصر معبد مردوک بود که در بالای یک زیگورات (برج بلند و طبقه هرمی شکل پلکاندار در معماری شهر باستانی بابل) 91 متری قرار میگرفت و افراد توسط پلکانی که اطراف نمای خارجی این معبد خمیده بود به آن دسترسی داشتند.
هرودوت تاریخشناس یونانی قرنها پس از دوران اوج بابل در نوشتههای خود هشت برج را توصیف میکند که در بالای یکدیگر قرار گرفتند.
باور آن سخت نیست که نویسندگان کتاب عهد عتیق ممکن برج بابل خود را از معبد مردوک الگو گرفته باشند که از آن به عنوان «خانه مرز بین بهشت و زمین» یاد میشود.
سقوط بابل
فقط چند دهه پس از مرگ نبوکدنصر، شهر بابل به تسخیر کوروش کبیر در آمد که این شهر را به یک پایگاه مرزی دیگر در امپراتوری وسیع ایران خود اضافه کرد. دو قرن بعد، الکساندر کبیر تصمیم گرفت بابل را به جواهر امپراتوری خود در آسیا تبدیل کند ولی در سال 323 B.C.E در این شهر از دنیا رفت.
پس از تاراج قابل توجه شهر بابل توسط اشکانیان در قرن دوم عصر جاری، این شهر هرگز نتوانست به دوران سابق خود برگردد.
دو هزار سال تاراج و جنگ بابل را به عریانترین خرابهها تبدیل کرد. در اوایل قرن بیستم، باستانشناسان آلمانی بقایای Processional Way را احیا کرده و دیوارنماهای کاشی کار شده به رنگ آبی آن را در موزه پرگامون برلین بازسازی کردند.
این صدام حسین بود که خرقه نبوکدنصر را پوشید و سعی کرد شکوه سابق بابل را به آن برگرداند ولی تلاش او در نهایت چیزی بود که تاریخشناسان هنری با اکراه از آن به اسم «دیزنی برای یک حاکم مستبد» یاد میکنند.
صدام در نهایت شگفتی باستانشناسان دیوارهای شهری 11.5 متری برافراشت و یک محوطه به سبک رم باستان روی خرابههای شهر اصلی بابل ساخت.
او حتی نام خود را روی آجرهای آن حک کرد، درست مانند کاری که نبودکدنصر انجام داده بود.
با آن که بخشی از بازسازیهای او در طول اشغال طولانی کشور عراق در طول جنگ (2003 تا 2011) آسیب دید، ولی بسیاری از ساختمانهای رنگ شده پرزرق و برق این مکان باقی مانده است و از جمله کاخ بابلی صدام برای بازدید عموم باز هستند.
دیگر چه چیزی را میتوانید در بابل ببینید؟ رویترز در سال 2019 گزارش میدهد «بازدیدکنندگان میتوانند در میان بقایای ساختمانهای خشت و آجری که مسیری به طول 10 کیلومتر مربع را پوشاندهاند قدم بزنند و مجلسه مشهور شیر بابل و همچنین بخشهای بزرگی از دروازه اصلی ایشتار را ببینند.
با آن که شهر بابل به طور کلی خودش یک خرابه است، ولی در چند کیلومتری شهر مدرن حله قرار گرفته است که جمعیتی در حدود 500 هزار نفر دارد.
منبع: history.howstuffworks.com
2 نظر
با سلام وعرض ادب متن بسیار زیبا با داستانپذاری بسیار خوبی بود لذت بردم
پبسیار جالب بود از مقچاله شما لذت بردم