همه ما برای فرزندانمان تمام چیزهای خوب در دنیا را آرزو میکنیم. دوست داریم بچهها در کمال آرامش و سلامتی باشند، زندگی شاد و خوبی داشته باشند و در آینده به افرادی موفق تبدیل شوند. تمام این آرزوها دست یافتنی است بهشرط آن که از آن چه علم در مورد عوامل تأثیر گذار در پرورش کودکان و آینده آنها پیدا کرده، پیروی کنید. این عوامل کمک میکنند شانس بیشتری برای موفقیت فرزندان در آینده وجود داشته باشند. در ادامه 5 تکنیک مؤثر که والدین بیشتر افراد موفق به کار گرفتهاند را باهم مرور میکنیم.
نو جوانان را کمی آزادتر بگذارید
شاید دنبال کردن بچهها و پیگیر کارهای لحظه به لحظه آنها در دنیای امروز زیاد عجیب نباشد. اگر سری به دنیای اپلیکیشن های موبایل بزنید، با حجم زیادی از اپلیکیشن های مختلف رو به رو میشوید که کارکرد اصلی آنها ارسال اطلاعات مختلف از گوشی نفر دیگر است. این اپلیکیشن ها بیشتر از همه در میان والدین طرفدار دارند. والدینی که میخواهند فرزندشان را همیشه تحت نظر داشته باشند.
شاید کمی پیگیری از کارهایی که فرزندتان به آن مشغول است بد نباشد. کمی کنترل روی رفت و آمد ها و دوستانش میتواند از اشتباهات جبران ناپذیر احتمالی پیش گیری کند. ولی این رفتار حد و مرزی دارد. اینکه لحظه به لحظه اوضاع فرزندتان را پیگیری کنید و به والدینی کنترل گر تبدیل شوید، به هیچ وجه برای بچه مناسب نسبت. از این بدتر آن که بسیاری از والدین حتی زمانی که فرزندشان به دوران بلوغ و از نظر شخصیتی به استقلال رسیده است، همچنان این کار را ادامه میدهند. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که این رفتار والدین به هیچ وجه به نفع بچهها نیست.
طبق تحقیقاتی که دانشگاه فلوریدا استیت انجام داده است، مشخص شده والدین کنترل گر ( یا بهاصطلاح هلیکوپتری)، یعنی کسانی که بیش از حد در نقش خود جهت نظارت رفتار و کارهای فرزندشان غرق شدهاند و دائماً مشغول رفع موانع پیش روی فرزندشان هستند، در عمل باعث ناتوان شدن او میشوند. این تحقیق نشان میدهد میان این رفتار و خود کنترلی پایین نوجوانان ارتباط وجود دارد.
به نظر میرسد این مشکل از جایی نشاءت میگیرد که فرزندان موقعیت زیادی برای تمرین خود کنترلی و تبعیت از قوانین درونی خود نداشتهاند و در نتیجه رفتارها و احساساتشان را نمیتوانند بهخوبی کنترل کنند.
موفقیت فرزندان در گرو کار
از آن جا که کار مقولهای غیرقابل اجتناب در زندگی انسان است، بچهها باید یاد بگیرند کار کنند. داشتن کار از عناصر اصلی پایهای برای داشتن زندگی شاد و بدون دغدغه است. به نظر میرسد که انسان زمانی به بیشترین حد از رضایت، خوشحالی و شادی ذهنی میرسد که در حال تلاش و کوشش باشد. شاید در ظاهر این دو باهم در تناقض باشند. کار کردن و تلاش کردن سخت است و طبیعتاً در آن لحظات احساس شادی و رضایت و خوشحالی به فرد تزریق نمیکند. ولی موفقیت و رضایتی که پس از انجام کار و پس از نگاه به گذشته و زندگی دریافت میکنند، چیزی است که باعث ایجاد احساس رضایت درونی از راهی که طی کردهاند میشود.
همچنین تلاش و کوشش برای رسیدن به یک هدف باعث میشود فرد احساس موفقیت، پشت کار و تسلط بر زندگی داشته باشد که در نهایت باعث ایجاد حس و حال بهتر میشود. بهعلاوه تحقیقات نشان داده است افرادی که تلاشی برای رسیدن به آرزوها و علایقشان نمیکنند (و پاداش تلاشهایشان را نمیگیرند) بهطور کلی افسردهتر هستند.
برای موفقیت فرزندان آنها را قدرتمند بار بیاورید
تحقیقات دانشگاه آلاباما در بیرمنگام انگلستان نشان میدهد، دیدگاه والدین و بزرگ سالان در مورد تواناییها و ضعف ، و هم چنین نوع ارتباطی که میان بزرگ سالان و افراد نوجوان و کودک برقرار میشود، بر موفقیت آنها در آینده مؤثر است. مشخص شده است که بیان توانمندیها و نقاط قوت نوجوانان بر روی آنها اثر مثبت گذاشته و به عملکرد بهتر آنها میانجامد. همچنین بهطور معکوس، صحبت کردن از ضعفها، اشکالات و ایرادات باعث عملکرد بد فرزندان خواهد شد.
آموزش صداقت به فرزندان
در تحقیقاتی که در مورد نگرش کودکان از بحث صداقت انجام شد، مشخص شد که این ویژگی ارتباط نزدیکی با موفقیت آنها در آینده دارد. این مطالعه که بر روی 200 کودک 5 تا 8 ساله انجام شد. از کودکان 4 سؤال چند گزینهای پرسیده میشد که 3 مورد اول بسیار ساده و سؤال چهارم اشتباه بود و نام پایتخت یک کشور غیرواقعی را سؤال میکرد. کودکان تحت مطالعه باید به این سؤالات که بهصورت چند گزینهای بودند، پاسخ میدادند و تنها در این صورت صحیح بودن پاسخها بود که جایزه دریافت میکردند.
ولی اصل آزمایش به پاسخ صحیح یا غیر صحیح این سؤال مرتبط نبود. در حین آزمایش، محقق بهانه جا گذاشتن یک شیء از اتاق خارج میشد. این موقعیتی بود برای کودکان که کارتهای سؤالات که جلوی آنها قرار گرفته بود را برگردانده و پاسخ آن که پشت کارت نوشته شده بود را ببینند.
بیشتر از نیمی از کودکان تحت آزمایش، یعنی 61 درصد از آنها، راه تقلب را انتخاب کردند. از این تعداد 85 درصد در جواب به این سؤال که آیا تقلب کردهاند یا خیر، دروغ گفتند. البته تمام این آزمایش در حالی انجام میشد که محققین از پیش فضای آزمایش را بهطور کامل آماده میکردند. سناریوی پیش از شروع آزمایش چنین بود که محققین چیزی را خراب میکند و سپس در مورد آن دروغ یا راست میگوید. مشخص شد که کودکانی که نتیجه مثبت اعتراف بهاشتباه یا نتایج منفی گفتن دروغ را دیده بودند، در این آزمایش یا تقلب نکرده یا حقیقت را در مورد تقلب خود گفتند.
افراد موفق از کودکی با خواندن و کتاب آشنا میشوند
در تحقیقاتی که در مورد 1772 کودک در سنین 1 تا 3 سال انجام شد، مشخص شد که کسانی که مادرشان بهصورت روزانه برای آنها کتاب میخواند، و همچنین کسانی که مشکل ژنتیکی یادگیری دارند، دایره لغات بسیار بالاتری نسبت به کودکان دیگر دارند. در واقع نتایج این آزمایش نشان میدهد حتی کسانی که بهصورت ژنتیکی مشکل یاد گیری دارند هم در چنین فضایی عملکرد بسیار بهتری خواهند داشت، چرا که عملکرد آنها با کودکان معمولی (بدون مشکل یادگیری) در یک سطح بود.
منبع: inc.com