امروز در روکیدا با ماهیهای بزرگ شنا میکنیم. یوان راناچان را میشناسید؟ او از خطر نمیترسد و در زیر آب عکاسی میکند. به لطف دل و جرات او تصاویری از کوسهها را تماشا میکنیم.
تصاویری که شکوه و ترس را به تصویر میکشند. خود را در نزدیکی یکی از تصاویر تصور کنید. چه احساسی به شما دست میدهد؟ فاصله زیادی با دندانهای کوسه نداریم.
راناچان یک عکاس اهل کالیفرنیا است. عکسهای او از کوسه سفید را در مجلات معتبر تماشا میکنید. مانند: فاکس نیوز، نیوزویک و موارد مشابه. به نظر میرسد ماهیها در کسب و کار نیز به او کمک کردهاند.
1. بنیانگذاری شرکت یک کوسه باش
راناچان یکی از بنیانگذاران “بی اِ شارک” است. این اسم “یک کوسه باش” معنی میشود. شرکتی که کلاسهای عکس برداری و فیلم برداری را برگذار میکند. آیا به تجربه غواصی در قفس فکر میکنید؟ با شرکت راناچان تماس بگیرید.
البته تا محل فعالیت این شرکت کمی فاصله داریم. آنها در سواحل غربی شبه جزیره باجا فعالیت میکنند. آیا میدانید باجا کجاست؟ یک خیابان پایینتر از آمریکا در کشور مکزیک!
آیا قهرمان داستان ما از ابتدا با کوسهها شنا کرده است؟ او برای 15 سال برای شرکتهای مختلف عکاسی میکرده. برای مدتی به عنوان مدیر هنری در یک کارخانه شراب سازی مشغول به کار بود.
از او در مورد تجربه شغلهای مختلف سوال کردیم، گفت: هیچ کاری قابل مقایسه با عکاسی از شکارچیان نیست. همان موجوداتی که در بالای هرم غذایی قرار دارند. از اولین بار که لباس غواصی را پوشیدم، عکاسی من را به خود جذب کرد.
راناچان به روکیدا گفت: همیشه کوسههای سفید را دوست داشتم. بزرگی این ماهیها هر کسی را غافلگیر میکند. بعد از سالها در سال 2016 موفق شدم تا با آنها شنا کنم.
بعد از اولین غواصی به خودش گفت: این همان کاری است که باید انجام دهم. در ادامه با نیکی سویی آشنا شدم. او نیز از کوسهها عکاسی میکند. با همکاری هم یک شرکت غواصی به نام “یک کوسه باش” را راه اندازی کردیم.
هدف شرکت آشنایی مردم با ما و کار ما بود. برای این کار آنها را به جزیره گوادالوپ میآوریم. جایی که ماهیهای بزرگ منتظر رسیدن ما هستند.
راناچان از اولین غواصی برای عکاسی گفت: هر بار که دکمه شاتر را فشار میدادم با ترس همراه بود. او با گذر زمان ترس را فراموش کرد. ماهیهای غول پیکر با فاصله چند سانتی متری از کنار او عبور میکردند و راناچان به بهترین تصویر فکر میکرد.
از او در مورد شروع عکاسی سوال کردیم. راناچان گفت: تمام داستان عکاسی را از ورزشهای حرفهای مانند هاکی و مسابقات نسکار آغاز کردم. حتی سریعترین خودرو به اندازه تماشای بازماندگان دایناسورها جذاب نیست.
2. شناخت ماهیهای غول پیکر
راناچان کوسهها را میشناسد. به نظر او کوسهها شبیه به موجودات ترسناک داخل فیلم نیستند. راناچان و مجموعه او تلاش میکند تا شناخت اشتباه مردم را تغییر دهد. آیا کوسهها به خوردن ما فکر نمیکنند؟ هرگز این اشتباه را نکنید.
زمانی که برای غواصی و عکاسی وارد آب میشویم باید ایمنی را رعایت کنیم. اگر به ایمنی دقت نکنید، کوسهها خوشحال میشوند. او به ماهیهای غول پیکر احترام میگذارد و میگوید: من هرگز کوسهها را لمس نکردهام و هرگز دیگران را به این کار تشویق نمیکنم.
او امیدوار است که مردم به عمق آب قدم بگذارند. ماهیها را با چشمان خود تجربه کرده و دنیای زیر آب را مشاهده کنند. راناچان قبل از وارد شدن به آب به مردم میگوید: برای تغییر فکر و تصور خود از کوسهها آماده باشید.
به بروتوس میرسیم. او یک کوسه سفید بزرگ است. آن را با لقب سرسختترین تیز دندان جهان میشناسیم. روی تن او زخمها خودنمایی میکنند. هر زخم به رقبا میگوید: من برای هر اتفاقی آمادهام.
یک شیر دریایی وارد قاب دوربین شد. اطراف او شنا میکرد و باله اش را به بدن او میکوبید. نا امیدی در شیر دریایی قابل لمس بود. بروتوس طعمه را به دندان گرفت. راناچان مطمئن شد که در موقعیت مناسب قرار دارد. او باید عکس را ثبت میکرد!
منبع: petapixel.com