اخبار فناوری برگزیده، منتخب سردبیر و پیشنهاد ویژه سردبیران روکیدا در وب سایت اخبار فناوری روکیدا
اخبار فناوری برگزیده، منتخب سردبیر و پیشنهاد ویژه سردبیران روکیدا در وب سایت اخبار فناوری روکیدا
نگاهی اجمالی به یکی دیگر از سالهای پررونق سامسونگ
شرکت سامسونگ این غول کرهای، یکی از بزرگترین شرکتهای کالاهای الکترونیکی مصرفی در جهان است. این شرکت چند بعدی توانسته تقریبا هر وسیلهای را که شما در خانه یا جیب خود به آن احتیاج پیدا میکنید، تولید کند.
در سال ۲۰۲۰ شاهد آن بودیم که سامسونگ یک سری محصولات جدید را از جمله تلویزیونهای هوشمند جدید، گوشیهای هوشمند پرچمدار و انواع مختلفی از گجتها را به خانواده بزرگ خود اضافه کرد. وسایلی که ممکن است همین امسال آنها را خریداری کرده باشید یا این که قصد خرید آنها در آینده دارید.
از آنجایی که سال ۲۰۲۰ در حال رخت بر بستن است، تصمیم گرفتیم تا بزرگترین دستاوردهای کمپانی بزرگ سامسونگ را در سال اخیر برای شما به رشته تحریر در آوریم. اگر معرفی محصولات این شرکت برای شما جذابیت خاصی دارد، پیشنهاد میکنیم ادامه مقاله را به هیچ وجه از دست ندهید.
در حالی که این غول کرهای قصد دارد گوشی پرچمدار خود را در اوایل سال میلادی جدید در معرض نمایش قرار دهد، پس در ماههای آینده نیز باید منتظر اتفاقات خوبی از طرف این شرکت باشیم. در طرف دیگر نیز به احتمال زیاد انتظار میرود اخبار جدیدی از سامسونگ در رویداد بزرگ فناوری CES 2021 به گوش برسد.
اگر بخواهیم مطلب گوشیهای هوشمند سامسونگ را به طور خلاصهوار بیان کنیم، باید بگوییم که در حال حاضر گلکسی اس ۲۰ سامسونگ بهترین گوشی هوشمند جهان است. با وجود اطلاعرسانیهایی نظیر وان پلاس ۸ پرو و آیفون ۱۲، سامسونگ با معرفی پرچمدار سری گلکسی اس ۲۰ خود در اوایل سال ۲۰۲۰، همچنان توانست جایگاه خود را در صدر گوشیهای هوشمند حفظ کند.
سامسونگ برای سری گلکسی اس ۲۱ خود، شبکه تلفن همراه 5G را در سطح وسیعتری نسبت به قبل، به ارمغان آورد. علاوه بر این مورد، طراحی پرچمدار خود را بهبود بخشید، دوربینهای آن را مجهزتر کرد و در نهایت این که از فناوری نمایشگر ۱۲۰ هرتزی نیز به خوبی استقبال کرد.
سامسونگ همچنین از سری جدید گلکسی اس اولترا خود نیز رونمایی کرد. گلکسی اس ۲۰ اولترا بیشتر به خاطر دوربین با زوم ۱۰۰ برابری یا زوم فضایی مورد توجه زیادی قرار گرفت. هرچند در حالت کلی نسخه اولترای گلکسی اس ۲۰ مورد پسند ما واقع نشد اما فناوری دوربین پشتی این گوشی به معنای واقعی یک پدیده جدید در دنیای علم و فناوری است.
در ادامه، سامسونگ سری دوم گوشیهای تاشوی هوشمند خود را با عنوان گلکسی زد فلیپ معرفی کرد. این گوشی تاشو بیشتر به کنسول بازی Nintendo Gameboy Advance SP شباهت دارد، اما در کل میتوان گفت که سبک جدید از گوشیهای تاشو را در معرض نمایش قرار داد.
در اواخر سال ۲۰۲۰ بود که سامسونگ دو گوشی گلکسی نوت ۲۰ و گلکسی نوت ۲۰ اولترای خود را با تاکید بر روی مورد دوم، روانه بازار فروش کرد. این دستگاه علاوه بر طراحی فوقالعادهای که دارد، از یک دوربین قدرتمند ۱۰۸ مگاپیکسلی و قلم S Pen ارتقا یافته نسبت به سری گلکسی نوت ۱۰ برخوردار است.
گوشی گلکسی نوت ۲۰ به خاطر داشتن بدنهای از جنس “Glasstic” که ترکیبی از پلاستیک و شیشه با هم است و مشخصات نه چندان بالا در کنار قیمت بسیار زیاد آن، ما را تحت تاثیر خود قرار نداد. اگر واقعا تمایل به خرید سری گلکسی نوت سامسونگ در سال ۲۰۲۰ دارید، به شما پیشنهاد میکنیم که با پرداخت هزینه بیشتر، نسخه اولترای گلکسی نوت ۲۰ را برای خود انتخاب کنید.
سفر هیجانانگیز سامسونگ در دنیای گوشیهای هوشمند ادامه پیدا کرد و در ماه سپتامبر این شرکت گوشی گلکسی زد فولد ۲ خود را در کنار بهبودهایی که نسبت به نسخه قبلی خود کسب کرده، رونمایی کرد. در کل میتوان گفت که گوشی گلکسی زد فولد ۲ سامسونگ نسبت به نسل اول خود از مقاومت بیشتری برخوردار شده و صفحهنمایش جلوی گوشی به لطف ابعاد بزرگتر، کاربردیتر شده است.
علاوه بر موارد بالا، کمپانی سامسونگ برای آن دسته از کاربرانی که میخواهند با صرف هزینه کمتری از فناوری به روز دنیا برخوردار باشند، خط تولید جدیدی از گوشیهای هوشمند خود را راهاندازی کرد. در همین راستا، سامسونگ در اکتبر سال جاری گوشی گلکسی اس ۲۰ فن ادیشن (نسخه هواداران) خود را با طراحی جسورانه و تماشایی روانه بازار کرد. این گوشی علاوه بر پشتیبانی از اکثر مشخصات برتر گلکسی اس ۲۰، از قیمت بسیار پایینی نیز برخوردار است.
روی هم رفته میتوان گفت که سامسونگ سال فوقالعادهای را با محصولات قابل تحسین سری گلکسی خود سپری کرده است. علاوه بر این توانسته جایگاه خود را به لطف نوآوریهای بخش فناوری شبکه 5G و گوشیهای تاشو، در بین بهترین گوشیهای هوشمند دنیا حفظ کند.
در سال ۲۰۲۰ به خاطر همهگیری کرونا و بحث در خانه ماندن طولانی، بیشتر از هر موقع دیگری به سرگرمی نیاز پیدا کردیم و در همین راستا میتوان گفت که برای اکثر مردم، این سرگرمی تنها در قاب بزرگ تلویزیون و رسانههای اجتماعی نمود پیدا میکند.
طبق گفتههای تیم آنالیزور NPD، فروش تلویزیونهای ۶۵ اینچی در نیمه اول سال ۲۰۲۰ به بیش از ۵۰ درصد رشد نسبت به سال گذشته دست پیدا کرده است. این بدان معنی است که شرکتهایی مانند سامسونگ در سالی که برای اکثر صنایع سالی بسیار سخت گذشت، شرایط خوبی را از لحاظ فروش محصولات خود تجربه کند.
در حالی که شرکت سامسونگ موفقیتهایی زیادی در بخش تلویزیونی خود کسب کرده، اما متوقف نشده است. این شرکت کرهای به جای آن که بودجه بخش تحقیق و توسعه خود کاهش بدهد، در مقابل ما را با انبوهی از فناوریهای جدیدی مانند تکنولوژی اخیر The Wall شگفتزده کرد.
بزرگتر شدن ابعاد صفحهنمایش تلویزیونها، نیروی محرکهای را به سامسونگ میدهد تا در همین راستا کیفیت آنها را نیز متناسب با ابعاد، افزایش بدهد. کمپانی سامسونگ طی سال گذشته توانست تلویزیونهای 8K خود را نسبت به سایر کمپانیهای سازنده تلویزیون در تعداد بیشتری تولید کند.
علاوه بر این، سامسونگ مولفه پورت جدید HDMI 2.1 را که برای کیفیت 4K در ۱۲۰ هرتز یا 8K در ۶۰ هرتز مورد نیاز میباشد، برای تلویزیونهای خود لحاظ کرده است.
در حالی که سامسونگ نوآوریهای خود را بیشتر برای محصولات پر هزینه به کار میگیرد، سایر شرکتهای سازنده تلویزیونهای مقرون به صرفه مانند تس سی ال، ویزیو و هایسنس با نمایشگرهای فوقالعاده خود، بازار محصولات اقتصادی را از آن خود کردند.
یکی از دلایلی که این شرکتها توانستند که به موفقیت بالایی در ارائه محصولات باکیفیت خود دست پیدا کنند، این است که سامسونگ به همان اندازه وقت و توان مهندسی که برای خط تولید QLED میگذارد را صرف تلویزیونهای کریستال UHD خود نمیکند.
تلویزیونهای اقتصادی سامسونگ از نوع LED-LCD بوده و دارای فناوری edge-lit (به معنای LED در پهلو) هستند. این نوع تلویزیونها از نرخ نوسازی پیشفرض ۶۰ هرتزی و یک ارتقا دهنده نرخ تصویر پایه برخوردار هستند.
بدون داشنن گوی سحرآمیز واقعا نمیتوان فهمید که سامسونگ برای سال ۲۰۲۱ چه نقشههایی را زیر سر دارد. اما اگر همین رویه سال جاری سامسونگ را برای سال ۲۰۲۱ نیز در نظر بگیریم، میتوان انتظار داشت که سامسونگ مواردی را از قبیل صفحهنمایشی حتی بزرگتر نسبت به قبل، تاکید بیشتر بر وضوح 8K و طیف گستردهتری از دستگاههای تحت پشتیبانی HDMI 2.1، برای تلویزیونهای آینده خود در نظر بگیرد.
در نهایت این که شما میتوانید نسل جدید کنسولهای بازی مانند سری ایکس Xbox و PS5 را به تلویزیونهای جدید شرکت سامسونگ متصل کرده و نهایت لذت را با آنها تجربه کنید.
سالی که به انتهای آن نزدیک شدیم، برای دستاوردهای صوتی سامسونگ، سالی شلوغ بود و این شرکت علاوه بر این که تعدادی از محصولات صوتی خود را معرفی کرد، هنوز تعدادی نیز در دست انتشار دارد.
در فوریه سال ۲۰۲۰ بود که سامسونگ طی اعلامیهای از گلکسی بادز خود به عنوان یک ایرباد بیسیم واقعی، رونمایی کرد. این شرکت ادعا کرد که محصول جدید آن، طول عمر باتری مناسبتر و کیفیت به مراتب بهتری را نسبت به نسخههای قبلی ارائه میکند.
اما در واقع، هدفون جدید سامسونگ به دلیل عدم پشتیبانی از لغو نویز فعال و پشتیبانی محدود از کودکهای صوتی، به ستارهای خاموش تبدیل شد.
سپس در ماه اگوست، گلکسی بادز لایو را در اختیار داشتیم، یک هدفون لوبیایی شکل عجیب و غریب که به معنای واقعی بیسیم بود. محصولی که ماهها قبل از معرفی آن توسط سامسونگ، شایعههای زیادی را همراه خود به یدک میکشید.
این ایربادزهای عجیب و غریب نشاندهنده یک طراحی چشمگیر برای سامسونگ بود و اصلا به هیچ یک از هدفونهایی که قبلا دیدهایم، شباهت نداشت.
این هدفونها، با شعار لغو نویز فعال پا به میدان رقابت گذاشتند اما از طرفی به علت طراحی نیمه بازی که داشتند، نمیتوانستد در این زمینه با رقبایی مانند ایرپادز پرو اپل به رقابت بپردازند.
به تازگی، شایعاتی را شنیدیم مبنی بر این که سامسونگ قرار است هدفون بیسیم واقعی دیگری را به جمع محصولات خود اضافه کند. اگرچه به نظر نمیرسد که این هدفونها تا قبل از سال جدید به مرحله تولید برسند. علاوه بر این، گفته میشود که هدفونهای گلکسی بادز پرو قرار است همراه با گوشیهای پرچمدار سری گلکسی اس ۲۱ این شرکت، در ژانویه سال ۲۰۲۱ رونمایی شوند.
آیا استفاده از پسوند پرو توسط سامسونگ برای هدفون جدید خود، اشاره به ایرپادز پرو شرکت اپل دارد یا سوال دیگر این که آیا گلکسی بادز پرو با قابلیت لغو فعال نویز ارائه میشود؟ تنها کار انتظار است تا ببینیم سامسونگ در سال ۲۰۲۱ چه محصولات جدیدی را به سبد علم و فناوری جهان اضافه میکند.
دستگاه صوتی دیگری هست که در سال جاری غول کرهای آن را عرضه نکرد، اسپیکر هوشمند گلکسی هوم سامسونگ بود که مدت زمان زیادی از انتظار برای آن میگذرد. بیش از دو سال است که ما منتظر رقیبی جدی برای اسپیکرهای گوگل نست و اکو آمازون هستیم، اگرچه تا حدود زیادی امید خود را از دست داده بودیم اما بالاخره سامسونگ در ماه فوریه نسخه مینی اسپیکر هوشمند خود را آن هم در کره جنوبی رونمایی کرد.
هرچند هنوز اسپیکر مینی هوشمند گلکسی هوم مقصد کارخانه به خانههای مردم را طی نکرده و به نظر میرسد که رونمایی آن تنها جنبه تبلیغاتی داشته باشد. در هر حال، دیگر نمیتوان امیدی به رونمایی اسپیکر هوشمند گوگل هوم سامسونگ در سال آینده داشت.
گجتهای پوشیدنی جزو آن دسته از محصولاتی بود که در سال ۲۰۲۰، شرکت سامسونگ روی آن تمرکز کافی نداشته است. در هر صورت، این شرکت با استفاده از جدیدترین تکنولوژیهای روز دنیا دست به تولید ساعت هوشمندی زد که توانست موفقیت چشمگیری را در مارکت گجتها از آن خود کند.
محصول جدید سامسونگ که در ماه آگوست سال ۲۰۲۰ روانه بازار شد، گلکسی واچ ۳ نام دارد. ساعت هوشمندی که بسیاری از قابلیتهای دوستداشتنی گلکسی واچ را به همراه بهبودهایی چشمگیر و طراحی متفاوت برای ما به ارمغان آورد.
در این ساعت هوشمند به جای تغییر هر آن چه از یک گلکسی واچ سامسونگ انتظار داریم، شاهد اضافهشدن قابلیت نوار قلب، طول عمر باتری بالاتر نسبت به نسخههای قبلی و در کل اجزای داخلی قدرتمندتری بودیم.
جایگاه گلکسی واچ ۳ بعد از چند ماه بودن در صدر جدول بهترین ساعتهای هوشمند بعد از معرفی اپل واچ SE دچار لغزش ناگهانی شد. اما در هر حال برای بسیاری از طرفداران این غول کرهای، استفاده از گلکسی واچ ۳، بهترین تجربه آنها از دنیای ساعتهای هوشمند خواهد بود.
به علاوه این که در اوایل سپتامبر شرکت سامسونگ دوباره در بازار گجتهای پوشیدنی تناسب اندام حضور پیدا کرد. یکی از ویژگیهای گجت تناسب اندام سامسونگ با عنوان گلکسی فیت ۲، نگهداشتن شارژ باتری تا دو هفته است. همچنین میتوان گفت که این محصول، آخرین تلاشهای سامسونگ برای ماندن در بین محصولات تناسب اندام است.
منبع: techradar.com
وان پلاس در سال جاری به شرکت متفاوتی تبدیل شد. ابتدا این شرکت با ارتقای محصولات رده T خود در اواسط فصل و سپس با معرفی مدلهای پرو، به تدریج خط تولید محصولات خود را گسترش داد. با این حال، شرکت وان پلاس طیف محصولات خود باز هم گستردهتر کرد و علاوه بر تولید گوشیهای هوشمند میانرده، دستگاههای سطح ابتدایی را نیز در دستور کار خود قرار داد.
امسال فقط یک مدل پرو وجود داشت و واقعا کافی بود. از آنجایی که برای نسخه T پرو هیچ مشکلی نمانده که رفع نشده باشد، خود گواه این است که وان پلاس ۸ پرو، گوشی فوقالعادهای خواهد بود. کمپانی وانپلاس نیز از این نکته با خبر بوده و همین مسئله دلیل بر گران قیمتترین محصول حال حاضر است.
قیمت پرداختی این گوشی را میتوان با قیمت گوشیهای پرچمدار برندهای معتبر روز دنیا قابل قیاس ارزیابی کرد و از طرفی وان پلاس به ندرت حاضر میشود برای محصولات خود تخفیفی قائل شود.
همانطور که در نقد و بررسی کامل گوشی وان پلاس ۸ پرو به آن اشاره کردیم، این گوشی به معنای واقعی ارزش پرداخت هزینه بالای خود را دارد. نتیجهگیری ما حتی بعد از بررسیهای طولانی مدت نیز بیشتر تقویت شد. پس از ماهها استفاده از وانپلاس ۸ پرو متوجه شدیم که کیفیت ساخت بالا و عملکرد فوقالعاده گوشی بیشتر از نقاط ضعف نه چندان زیاد آن به چشم میآید.
اگرچه گوشی پرچمدار وانپلاس از هر نظر کامل و بدون نقص نیست، با این حال بسیاری از نقصهای آن با گوشیهای پرچمدار مطرح دنیا مشترک است.
گوشی وانپلاس ۸ پرو به تنهایی توانست جایگاه خود را بین پرچمداراهای مطرح اثبات کند و در حال حاضر یکی از بهترین گوشیهای دوریین محور موجود در مارکت است که با پرداخت هزینه نسبتا بالایی میتوان آن را تهیه کرد و لذت کافی برد.
وانپلاس ۸ همراه با نسخه پرو آن رونمایی شد و رقابت برادرها همان روز اول به پایان رسید. نسخه پرو وان پلاس ۸ نسبت به نسخه پایه آن، واقعا سرتر بود و عملکرد فوقالعادهای از خود به نمایش گذاشت. این نمایش قدرت تا حدی بود که برای نسخه پایه هیچ حرفی را برای گفتن باقی نمیگذاشت.
اگرچه نسخه پایه وان پلاس ۸ ارزانتر از سخه پرو آن است، اما رابطه ارزش محصول به هزینه پرداختی در گوشیهای وان پلاس نسبت به سالهای گذشته بسیار تغییر کرده و در حال حاضر شما با پرداخت هزینه بیشتر، به آنچه استحقاقش را دارید، دست پیدا خواهید کرد.
از آن بدتر، گوشی وانپلاس ۸ حتی نتوانست نسبت به گوشی وان پلاس 7T جایگاه بالاتری را کسب کند. این در حالی بود که گوشی 7T از رده خارج محسوب میشد و فروشندگان جانبی برای آن تخفیف در نظر گرفته بودند.
در هر حال وان پلاس ۸ مطمئنا گوشی بدی نبوده و طبق بررسیهای ما، این گوشی در برخی از دستهبندیها عملکرد فوقالعادهای را نیز به نمایش میگذارد. با این حال، در بازه قیمتی وان پلاس ۸، گوشیهای جایگزین خوبی قرار دارند. در نهایت این که به نظر میرسد وان پلاس ۸ تنها یک پسوند T کم دارد.
در حالی که خلق و خوی “مرگ آفرینی” وانپلاس بیشتر مربوط به گذشته است، گوشی وان پلاس 8T توانست عنوان “قاتل پرچمدار” را در لیست راهنمای خرید موبایل ما، از آن خود کند. گوشی وان پلاس 8T در بحث قیمت جا پای خود را محکم کرد، به این صورت که قیمت پایه آن از ۶۰۰ یورو شروع میشد. با این حال گوشی 8T از برادر خود ۱۰۰ یورو ارزانتر است.
این گوشی، اولین عضو خانواده وانپلاس بود که شارژر ۶۵ واتی با فناوری وارپ و اندروید ۱۱ را معرفی کرد. علاوه بر این موارد، باید گفت که نسخه سریعتر اندروید ۱۱ یعنی OxygenOS 11 برای اولین بار قابلیت “نمایشگر همیشه روشن” خود را در این گوشی فعال کرد.
وان پلاس 8T همچنین بسیاری از خصوصیات خود را از برادر وانپلاس ۸ خود به ارث برده است. هرچند به کمک آپدیتهایی که برای نسخه 8T صورت گرفته میتوان گفت که این گوشی یکی از بهترین گزینههای کمپانی وان پلاس باشد.
با نگاهی به سال آینده، احتمال دارد که پروژه راهاندازی گوشی وان پلاس ۹ به سرانجام نرسد. هرچند مسئله برتری نسخههای 7T و 8T وان پلاس به برادرهای بدون پسوند T خود را باید به عنوان یک هشدار برای این کمپانی قلمداد کرد. در حال حاضر وانپلاس 8T، گوشی فوقالعادهای بوده و ممکن است محصولات آینده این شرکت نتواند 8T را به راحتی شکست بدهد.
در حالی این گوشی نسبت به وان پلاس 8T، از قابلیتهای کمتری برخوردار است، اما طبق بررسیهای ما، وان پلاس نورد خود را به عنوان یک میانرده عالی با برچسب قیمتی مناسبی به اثبات رساند. بعد از استفاده طولانی مدت از این گوشی، متوجه شدیم که به اندازه وان پلاس ۸، کارایی دارد. حتی اگر بهتر هم نباشد، حداقل هزینه کمتری را برای آن پرداخت میکنید.
وانپلاس نورد در مقایسه با اعصای دیگر خانواده وانپلاس، گوشی همه فن حریف مناسبی خواهد بود.
از این گذشته، وجود نسخه جدید و سریعتر OxygenOS بر روی گوشیهای وان پلاس میتواند دلیل خوبی برای ترجیح وان پلاس به گوشیهای هوشمند سایر برندها در نظر گرفته شود. این کمپانی در ابتدا از نسخه پایه اندروید مجهز به تعدادی ویژگی اضافی، برای گوشیهای خود استفاده میکرد. این در حالیست که همچنان گلایههای زیادی از طرف کاربران سایر پوستههای اندروید نسبت به نسخه Oxygen شنیده میشود.
وان پلاس نورد دومین گوشی میانرده این کمپانی است که ارزش یک دقیقه صحبت کردن درباره آن را دارد. کمپانی وان پلاس آنقدر قدرتمند نیست که بتواند در برابر فشارهای مارکت مقاومت کند و افزایش هزینههای تراشههای پرچمدار نیز شاید دلیل اصلی این مسئله باشد که عنوان “قاتلین پرچمدار” را رفته رفته از دست بدهند.
در هر حال یک میانرده قدرتمندی مانند وانپلاس نورد برای قرارگیری در بازه قیمتی اشغال شده توسط گوشیهای سایر برندهای مطرح، واقعا مورد نیاز است.
در حالی که مدلهای ۸ پرو و 8T وان پلاس، گوشیهای فوقالعاده ای هستند، کمپانی برای رونمایی از سری نورد خود در سال جاری، اهمیت بسیار بالایی قائل است. شاید دلیل این اهمیت فقط منحصر به خود گوشی نبوده و راه اندازی خط تولید جدید سری نورد برای وانپلاس از اهمیت خاصی برخوردار باشد.
گوشی وان پلاس نورد مدل N10 5G در بسیاری از موارد متفاوت عمل کرد. این گوشی مجددا به دوران استفاده از صفحهنمایش LCD برگشت، علاوه بر این شیار کارت حافظه و جک هدفون ۳.۵ میلیمتری را در خود احیا کرد. مدل N10 5G وان پلاس با دارا بودن تراشه سری ۶۰۰ کوالکام اسنپدراگون و قاب پلاستیکی بدنه، حتی نسبت به نسخه اصلی نورد نیز جذاب به نظر نمیرسد.
به علاوه، قیمت عرضه وانپلاس نورد مدل N10 5G تنها ۵۰ یورو کمتر است که برای جبران کمبودهای این گوشی واقعا کافی نخواهد بود. اگر انصاف را مد نظر قرار بدهیم، باید به این نکته اشاره کنیم که گوشی نورد اصلی هرگز در ایالات متحده آمریکا عرضه نشده و هیچ یک از آنها نتوانستند رقابت چندانی با هم داشته باشند .
زمانی گوشی وان پلاس نورد N10 5G در آمریکا عرضه شد که تعداد کمی تلفنهای ارزان قیمت مجهز به 5G وجود داشتند. این مسئله شاید بتواند به عنوان یک موفقیت منطقهای محسوب شود اما مشخص نیست که در عرصه جهانی نیز میتواند موفقیت زیادی را کسب کند.
در هر حال نسخه N10 5G نسبت به N100 ظرفیت بیشتری برای بحث دارد. پس از بازخورد ناخوشایندی که وانپلاس از طرفداران خود دریافت کرد، این شرکت برای جبران، نرخ نوسازی ۹۰ هرتزی را مجددا به کار برد. بدین ترتیب توانست قول خود را (پس از معرفی سری ۷ نمایشگرهای Fluid AMOLED)، مبنی بر تولید تنها دستگاههایی که به صفحهنمایشی با نرخ نوسازی بالا مجهز باشند، حفظ کند.
هرچند، حتی با وجود نرخ نوسازی ۹۰ هرتزی هم نمیتوان راهی برای پنهان کردن وضوح ۷۲۰ پلاس نمایشگر یا عملکرد غیر قابل توجه تراشه کوالکام اسنپدراگون ۴۶۰ یا دوربین ۱۳ مگاپیکسلی آن پیدا کرد. با این که ممکن است این گفتهها نوعی ارزیابی شتابزده محسوب شود، اما این حقیقت را نمیتوان کتمان کرد که N100 واقعا در حد کاربران طرفدار برند وان پلاس نیست. پس برای چه طیف افرادی عرضه شده است؟
شعار “درجا نمیزنیم/Never Settle” وان پلاس نسبت به تصویر آن، کوتاه، جذاب و واقعیتر به نظر میرسد. گوشیهای ۸ پرو و 8T کاملا مطابق نگرش مصمم و سازشناپذیر وان پلاس عمل میکنند، اما آیا سری نورد نیز این چنین هستند؟ به نظر ما جواب این سوال مثبت است.
واقعیت این است که هرکسی نمیتواند از عهده پرداخت ۲۰۰ یورو بیشتر برای تهیه نسخه 8T بربیاید. اما این نکته نیز شایان ذکر است که اگر تمایل داشته باشند، هنوز هم شایستگی تجربه محیط پوسته OxygenOS گوشیهای وانپلاس را دارند.
اما بحث نرم افزار نمیتواند به تنهایی برای نجات سری N نورد کافی به نظر برسد. ما نمیتوانیم این موارد را به عنوان نقص در نظر گرفته و از آنها به سادگی عبور کنیم، این مسائل باعث تضعیف یک برند معتبری مانند وانپلاس خواهند شد. در واقع برندهایی نظیر اوپو و ریلمی از قبل وجود داشتند و در نتیجه نیازی نخواهد بود که برندی مانند وانپلاس به میدان عرضه گوشیهای ارزان قیمت نیز ورود پیدا کند.
بسیاری از طرفداران وانپلاس از پوسته OxygenOS اندروید گوشیهای این برند بسیار راضی هستند تا حدی که واژه “bloat” به معنای ورم کردن نیز در مکالمههای آنها ظاهر شده است. علاوه بر این موارد، آپدیتهای بزرگ برای کمپانی زمان زیادی را میگیرد. یکی از دلایل اصلی این مسئله، آپدیتکردن شش عدد گوشی به جای دو گوشی است.
بخش سخت افزاری گوشیهای سری N نورد وانپلاس نیز در محدوده قیمتی خود، آن چنان قابل توجه نبوده و نمیتواند نظر بسیاری از طرفداران این برند را به خود جلب کند.
البته این نگرانیها میتواند بی دلیل باشد. چرا که کمپانی وانپلاس قادر است در سال ۲۰۲۱ با یک سری نسخههای ردهبالا و باکیفیت همه را شگفتزده کند و از آن طرف نیز میتواند تعدادی گوشی از سری N خود را روانه بازار کند.
بنابراین سرنوشت کمپانی تنها به محصولاتی که برای طرفداران خود ارائه میکند، بستگی دارد. از طرفی وانپلاس میتواند با عرضه گوشیهای قدرتمند، اسم خود بر سر زبانها بیاورد و از طرفی هم میتواند تنها به باقی ماندن در بین سایر برندهای مطرح دنیا اکتفا کند.
منبع: gsmarena.com
ما به جای شما تمام فروشگاه گوگل را زیر و رو کردیم تا بهترین بازیهای اتوموبیل رانی را پیدا کنیم. در لیست ما از بازیهای سبک تا بازیهایی با گرافیک بالا پیدا میشود.
با هر سلیقهای یک بازی مناسب برای شما وجود دارد. آن را پیدا کنید!
با بازی گرید کیفیت کنسولها را در تلفن اندروید مشاهده کنید. گرافیک و گیم پلی بازی در بهترین سطح خود قرار دارد.
سر اولین پیچ به رقیب بکوبید. رنگ خودروی شما روی بدنه آن خودرو میماند و بالعکس. جزئیات فوق العاده توجه شما را به خود جلب میکند.
گرید ۱۰۰ اتوموبیل برای شما آماده کرده است. با ۱۰۰ خودرو در ۱۰۰ پیست رقابت کنید. سبکهای مختلفی از مسابقات وجود دارد. از خیابان تا پیست حرفهای مسابقات اتوموبیل رانی را میتوانید انتخاب کنید.
اگر تنها برای سرگرمی بازی میکنید، گرید به شما سخت نمیگیرد. اگر گیمر حرفهای هستید، گرید مسابقات واقعی را برای شما شبیه سازی میکند.
کنترل لمسی قابل تحمل است اما گرید از دسته بازی فیزیکی پشتیبانی میکند. به راحتی میتوانید یک دسته بازی بلوتوث را به تلفن همراه خود متصل کنید.
متاسفانه این بازی از قابلیت انویدیا شیلد TV پشتیبانی نمیکند. انویدیا شیلد TV برای اتصال تلفن همراه به تلویزیون است.
این بازی رایگان نیست. اما ارزش آن را دارد.
ما ماریو را به نام قارچ خور میشناسیم. بازی ماریو کارت تور رایگان است اما اشتباه نکنید. این بازی بسیار با کیفیت ساخته شده است.
طراحان بازی جزئیات را در نظر گرفتند. نیتندو عاشق چشم و ابروی ما نیست، برای سریعتر رد کردن مراحل باید اشتراک گلد پس (Gold Pass) را تهیه کنید.
برای تهیه این اشتراک باید از پولهای واقعی خود هزینه کنید.
گیم پلی بازی راحت و سرگرم کننده است. آشفتگی و درگیریهای قدیمی را در آن نمیبینید.
میانبرهای بازی را کشف کنید، با خودروی خود به جعبههای جادویی برای امتیازات و سلاحها ضربه بزنید.
کنترل خودروها بسیار آسان است اما با تلههای مخفی غافلگیر میشوید.
در این بازی با کسانی رو به رو میشوید که برای بازی پول واقعی خرج کردند. رقابت با آنها کار شما را سخت میکند.
در انتها باید بدانید که برای بازی با شخصیتهای جدید به پول واقعی نیاز دارید.
آسفالت یک اسم مناسب برای بازی اتوموبیل به نظر میرسد. آسفالت ۹ جدیدترین بازی از این سری است. تعداد دانلود و امتیازات کاربران محبوبیت بازی را نشان میدهد.
آسفالت کاری با واقع گرایی و شبیه سازی مسابقات ندارد. اکتان بالا، شتاب و سرعت رمز آسفالت برای لذت بردن شما است.
شما میتوانید با رد کردن مراحل امتیاز جمع کنید تا از خودروهای جدید لذت ببرید. یک راه سادهتر هم وجود دارد، از پولهای واقعی خرج کنید.
برای مسابقات سر سخت و دشوار آمادهاید؟ وارد رقابت آنلاین شوید. گیمرهای دیگر منتظر شما هستند.
کنترل بازی به صورت پیش فرض در حالت “تاچ درایو” قرار دارد. یعنی خود بازی شتاب اتوموبیل شما را کنترل میکند. وظیفه شما بهترین واکنش در تغییر مسیر و استفاده از نیترو است.
شما میتوانید حرکت اتوموبیل را به شکل کامل در دست بگیرید اما حالت تاچ درایو انتخاب عاقلانهای است.
گرافیک بازی بی نقص و روان است. موسیقی متن آسفالت ۹ شما را به درون بازی میکشد. آسفالت تا مدتها در یاد شما میماند.
تا رسیدن به این بازی، همه مسابقات روی زمین بود. حالا به آب و آب تنی میرسیم. میتوانیم بگوییم که ریپتاید بهترین بازی اسکی روی آب است.
چند حالت برای بازی وجود دارد. میتوانید مراحل را یک به یک پشت سر بگذارید یا در حالت آنلاین با رقبا بجنگید.
فرمان جت اسکی شما با حسگرهای تلفن همراه کنترل میشود. میتوانید از یک دسته بازی استفاده کنید.
رقبا در حالت مرحلهای شما را به چالش میکشند. هوش مصنوعی بازی از شما یاد میگیرد و بهتر بازی میکند.
برای لذت بردن از این بازی به تلفن همراه قوی نیاز دارید. قابلیت انویدیا شیلد TV در این بازی وجود دارد.
حساب این بازی جداست! سرعت بالا و تعقیب و گریز بی پایان از ویژگیهای اصلی #درایو است. سبک طراحی توجه شما را جلب میکند.
راننده ماهری هستید؟ برای این بازی به مهارت بیشتری نیاز دارید. شما باید تمام درب بطریها را جمع کنید. برای دسترسی به ۲۹ اتوموبیل جدید به آنها نیاز دارید.
گاه به گاه سراغ چنین بازیهایی میروید. اما با عبور از مسیرهای سخت و نیاز به حواس جمع تلفن همراه به دستان شما میچسبد. روی بیابان، برف و جنگل رقابت میکنید.
در نسخه رایگان برای ادامه بازی باید تبلیغات را نگاه کنید. اگر به تبلیغات علاقهای ندارید باید کمی پول خرج کنید.
بیشتر از ۷۰ پیست و ۳۲ شهر برای مسابقه وجود دارد. گرافیک و طراحی این بازی رنگارنگ است و بازیهای دهه ۸۰ میلادی را برای شما یادآوری میکند.
در هر مسابقه ۲۰ اتوموبیل برای رقابت با شما آماده میشوند. باید برای خودروهای جدید پیروز شوید.
برای اتوموبیل رانی در تمام پیستها باید دست به جیب شوید. ما حرفی نمیزنیم، احتمالا بعد از چند ساعت بازی، کارت بانکی خود را بر میدارید و برای پرداخت پول آماده میشوید!
این بازی خاطرهای نوستالژی است. شما را به دوران کودکی میبرد، زمانی که برای راه اندازی کنسول قدیمی تلاش میکردید.
مسابقه با یک دست؟ شاید در زمان بازی به یک دست خود نیاز داشته باشید! تامب دریفت برای این موقعیت ساخته شده است.
هدف شما چهار دور دریفت در هر مسابقه است. بیش از ۱۰۰ اتوموبیل برای خریدن وجود دارد. برای خرید آنها میتوانید در مسابقات سکه جمع کنید یا دست به جیب شوید.
این بازی برای ساعتها شما را سرگرم میکند. با تامب دریفت خود را از فکر زیاد رها کنید.
تامب دریفت یک اتوموبیل رانی بی پایان است. این بازی بهترین بازی لیست ما نیست اما بدون حل کردن یک معما یا درگیر کردن فکر خود سرگرم میشوید.
به دنبال مسابقات واقعی اتوموبیل رانی میگردید؟ بازی شما اینجاست! برای رد شدن از مراحل این بازی باید تلاش کنید. رقبا به اندازه شما سرسخت هستند.
همه خودروها در مراحل بازی برای پیروزی تلاش میکنند.
شاید رقبا در مقابل شما ضعیف باشند. وارد مسابقات آنلاین شوید. گرگها برای شکار در کمین نشستهاند.
در قسمت دیگر بازی میتوانید مراحل را رد کنید. کم کم در مسابقات حرفهای شوید. خودروی خود را به خوبی کنترل کنید تا برای رقابت با گرگها آماده شوید.
بر خلاف دیگر بازیها تصادفات به خودروی شما آسیب وارد میکند. برای جلوگیری از هزینه تعمیرات با احتیاط رانندگی کنید.
شرکت بزرگ EA سازنده رییل ریسینگ است. سه روش متفاوت برای خرید خودروهای جدید یا هزینههای دیگر در بازی وجود دارد.
این یک روش معمول در بازیهای EA است.
در این بازی نگران فرمان نیستید. یک بازی اتوموبیل رانی بدون فرمان؟ شاید بعضی از گیمرها آن را دوست داشته باشند.
تنها نگرانی شما در این بازی تعویض دنده است. بازی برای زمان تعویض دنده شما را راهنمایی میکند. اگر به موقع دنده را تعویض کنید، برنده میشوید.
با عبور از هر مرحله، سکه جمع میکنید. با این سکهها خودروی جدید میخرید یا خودروی خود را ارتقا میدهید.
چند بازی دیگر هم در این مجموعه وجود دارد. مانند: CSR ریسینگ ۲ و CSR کلاسیک. انتخاب ما CSR ریسینگ، یعنی اولین بازی در این مجموعه است.
این بازی در زمان خود شبیه به یک رویا بود. تاپ اسپید ۲ حدود ۷۰ خودرو دارد. شما میتوانید آنلاین با رقبایی از اطراف جهان بازی کنید.
بازی به خوبی شخصی سازی میشود و پیستهای زیادی برای رقابت وجود دارد.
همچنین میتوانید نقش پلیس را بازی کنید و با مافیا درگیر شوید. اما پلیس در این بازی ضعیف و شرم آور است.
خودروی خود را دقیقا طبق رویای خود بسازید. پرداختهای درون برنامهای در این بازی آزار دهنده است. اگر در میان مسابقه بنزین شما تمام شود، برای بنزین بیشتر باید پول پرداخت کنید.
در کنار تمام نکات منفی و بدیهای بازی سرگرم میشوید.
در این بازی سوار خودرو نمیشوید. در عوض باید مسابقات را مدیریت کنید. شما یک تیم از رانندگان را انتخاب میکنید. با آنها در مسابقات بین المللی میدرخشید.
همه چیز در این بازی توسط شما کنترل میشود. بهترین رانندگان را انتخاب کنید، خودروها را ارتقا دهید. برنده شدن تیم به انتخاب و مدیریت شما بستگی دارد.
این بازی یک تصویر کامل از مسابقات اتوموبیل رانی را به شما نشان میدهد. حتی میتوانید پیت استاپ را مدیریت کنید.
پیت استاپ محل ایستادن اتوموبیل، تعویض لاستیک و سوخت گیری سریع در میان مسابقه است.
شما باید تغییرات آب و هوا و خراب شدن قطعات را در نظر بگیرید.
به نسبت بازیهای دیگر این لیست آدرنالین زیادی در بدن شما ترشح نمیشود. مراحل بازی به نسبت آرامتر است.
این بازی شبیه به بازی موتوراسپورت منیجر موبایل ۳ است. باز هم شما سوار خودرو نیستید. اما جدیت بازی موتوراسپورت در گرند پری استوری دیده نمیشود.
مسئولیت یک تیم اتوموبیل رانی بر عهده شما است. واقع گرایی در این بازی دیده نمیشود. شما باید برای پیدا کردن بهترین راننده تلاش کنید.
رانندگان را آموزش دهید. برای تیم خود پول جمع کنید و در نهایت برنده باشید!
برای اطمینان از پیروزی باید قطعات جدید برای خودروها بخرید. خبری از پرداختهای درون بازی نیست. تنها یک بار بازی را میخرید. پس از آن برای ارتقای خودروها باید سکه جمع کنید.
یک بازی کاملا رایگان که تبلیغات برای شما مزاحمتی ایجاد نمیکنند. همه چیز مانند لامپهای نئون میدرخشد. طراحی بازی چشمگیر است.
ما از هر دقیقه بازی با دیتا وینگ لذت میبریم. کنترل لمسی با دقت بالا و بدون مشکل کار میکنند.
این بازی یک داستان سرگرم کننده دارد. نئونها چشم شما را به بازی پیوند میزنند و موسیقی متن گوشهای شما را نوازش میکند.
همه چیز را در مورد دیتا وینگ دوست داشتیم. نقطه ضعف یا نکته منفی به چشم ما نیامد.
این بازی یک مسابقه کارتینگ با خشونت زیاد شبیه به ماریو ریسینگ است. در این بازی موارد زیادی برای لذت بردن شما وجود دارد. مواردی که در بازیهای کلاسیک وجود نداشت.
کلکسیونی از رانندگان و اتوموبیلها بسازید. با سکهها و امتیازات بازی خودروی خود را ارتقا دهید. مسابقات مختلفی برای رقابت وجود دارد.
حالت آنلاین برای بازی چند نفره در دسترس شما است.
بیچ باگی ریسینگ ۲ به سبک کلاسیک شما را سرگرم میکند. همه موارد در این بازی رایگان نیست، برای پیشرفت سریع در بازی باید پول پرداخت کنید.
اما برای کوچکترین موارد از شما پول نمیگیرند. شخصا برای حمایت از سازندگان بازی حس بدی ندارم. امیدواریم شما هم از آن لذت ببرید.
تا قبل از تلاش برای نوشتن این مقاله نام آن را نشنیده بودیم. نام آن کمی تا قسمتی غیر عادی است. این بازی را دانلود و نصب کردیم.
بعد از کمی بازی کردن فهمیدیم باید یک جایگاه خوب در لیست داشته باشد. خریدهای درون بازی وجود دارند. اما آزار دهنده نیستند.
دریایی از شخصی سازی پیش روی شما قرار دارد. تعداد زیادی اتوموبیل، لوازم برای تغییر بدنه، رنگ آمیزی و برچسبهای مختلف همه برای لذت بردن شما از بازی وجود دارند.
این بازی در رقابت با دیگر بازیهای این لیست برنده نیست. اما گیم پلی و بعضی از ویژگیهای آن در بازیهای دیگر دیده نمیشوند.
دکمههای کنترل ساده و دقیق است. یعنی همان چیزی که در بازیهای اتوموبیل رانی لازم دارید.
پنج مدل اتوموبیل برای انتخاب وجود دارد. حالتهای زیادی برای مسابقه دیده میشود. میتوانید با زمان مسابقه دهید!
آیا در فروشگاه منتظر خرید همسر یا مادر خود نشستهاید؟ این بازی برای گذراندن زمان به شما کمک میکند.
این بازی مانند دیگر بازیهای این لیست رایگان است. اما با پرداخت پول میتوانید به مراحل جدید و خودروهای بهتر دسترسی پیدا کنید.
هیل کلایمب در مورد کوه نوردی و پایین آمدن از تپهها است. یک بازی ساده که شما را برای روزها و ساعتها سرگرم میکند.
اگر به بازیهای عجیب و غریب علاقه دارید، آن را امتحان کنید. در این بازی چیزی از واقعیت را نمیبینید. همه چیز فانتزی به نظر میرسد.
برای مثال: اگر در هوا پدال گاز را فشار دهید، اتوموبیل به چرخیدن در هوا ادامه میدهد یا ترمز در هوا چرخیدن خودرو را کند میکند.
منبع: androidcentral.com
پلی استیشن ۵، پتوی گرم و صندلی راحت، ترکیب آنها برای شما لذت بخش نیست؟ با روکیدا برای معرفی ۱۵ نکته، ترفند و ویژگی پنهان در آخرین نسخه پلی استیشن همراه شوید.
خنده دار به نظر میرسد؟ خاموش کردن کنسول ساده است اما ممکن است کسی برای اولین بار یک پلی استیشن خریده باشد.
البته اگر کسی به خود ما نحوه خاموش کردن کنسول را نشان میداد، ۱۰ دقیقه برای پیدا کردن آن تلاش نمیکردیم!
شما باید یک بار دکمه پلی استیشن را فشار دهید. این دکمه در وسط کنسول قرار دارد. پس از فشار دادن دکمه، یک منو در پایین صفحه باز میشود.
نماد پاور (Power) را در انتهای سمت راست صفحه میبینید. آن را انتخاب کنید.
نکته: در پلی استیشن ۴ باید دکمه پلی استیشن را نگه میداشتید. در پلی استیشن ۵ اینطور نیست.
اگر پلی استیشن ۵ را به صورت افقی نصب کنید. میتوانید دکمه پاور را به شکل فیزیکی فشار دهید.
احتمالا تا قبل از رسیدن پلی استیشن ۵ با نسخه قدیمی آن سرو کار داشتید. آیا میخواهید بازیها، تنظیمات و فایلهای خود را در پلی استیشن جدید داشته باشید؟
اولین بار که پلی استیشن ۵ را روشن میکنید، برای انتقال همه موارد به شما پیام میدهد. احتمالا به خاطر ذوق و شوق زیاد پیام را نادیده گرفتید.
مشکلی نیست. ابتدا باید دو کنسول را به هم متصل کنید. برای این کار میتوانید از کابل اترنت (Ethernet) یا وایفای استفاده کنید. پیشنهاد ما کابل اترنت است.
همه موارد آماده شد؟ تنظیمات پلی استیشن ۵ را باز کنید. به بخش نرم افزار سیستم (System Software) بروید. گزینه انتقال اطلاعات (Data Transfer) را انتخاب کنید.
در صفحه باز شده پلی استیشن ۴ خود را پیدا کنید. پنجره انتقال اطلاعات به شما نمایش داده میشود. حالا باید دکمه پاور پلی استیشن ۴ را برای چند ثانیه نگه دارید.
بعد از شنیدن صدای بوق، مواردی که نیاز دارید را انتخاب کنید. در نهایت گزینه شروع انتقال (Start Transfer) را انتخاب کنید.
پلی استیشن ۵ کار را برای شما ساده کرده است. آواتار خود را در بالای سمت راست صفحه انتخاب کنید. وارد پروفایل (Profile) شوید، زبانه بازیها (Games) را انتخاب کنید.
کنار هر بازی مدت زمان بازی کردن شما قرار دارد.
بازیهای پلی استیشن ۴ در پلی استیشن جدید سونی اجرا میشوند. این ویژگی خوب گاهی اوقات گمراه کننده میشود.
بعضی از بازیها یک نسخه مخصوص برای پلی استیشن ۵ دارند. تفاوت نسخههای مختلف را چطور تشخیص دهیم؟
در صفحه اصلی پلی استیشن به عنوان بازیها نگاه کنید. در کنار نسخههای پلی استیشن ۴ عبارت PS4 نوشته شده است.
راه دیگری هم وجود دارد. بخش Game Library را باز کنید. نماد مرتب سازی و فیلترها را انتخاب کنید. بازیها را بر اساس پلتفرم مرتب کنید.
دسته بازی دوال سنس یک شاهکار است. بهروزرسانی واقعی از دوال شاک ۴ را میبینیم. احساس خوب تریگرها و دامنه لرزش دوال سنس شما را در بازی غرق میکند.
تنظیمات پیش فرض سونی خوب به نظر میرسد. اما میتوانید شدت لرزش و واکنش تریگرها را کم و زیاد کنید. بخش تنظیمات را باز کنید. لوازم جانبی (Accessories) را انتخاب و به بخش دستههای بازی (Controllers) بروید.
شما میتوانید از دسته دوال شاک روی پلی استیشن ۵ استفاده کنید. به همین دلیل گزینهای برای کاهش روشنایی دسته وجود دارد.
یکی از ویژگیهای جذاب پلی استیشن ۵ صدای سه بعدی است. بلندگوها را تنظیم کنید، آنها را در جای مناسب قرار دهید. برای غرق شدن در محیط بازی آمادهاید؟
البته بازیها باید بتوانند از این ویژگی استفاده کنند. این مسئله به عهده سازندگان بازیها است.
اگر از یک سینمای خانگی یا سیستم صوتی مناسب استفاده نمیکنید، هدست یا هدفون یک راه مناسب است.
بهتر است صدا را برای گوشهای خود تنظیم کنید. تنظیمات را انتخاب کنید. به بخش صدا (Sound) بروید و خروجی صدا (Audio Output) را باز کنید.
از پایین گزینه فعال سازی صدای سه بعدی (Enable 3D Sound) انتخاب پروفایل صدای سه بعدی (Adjust 3D Audio Profile) را باز کنید.
۵ مدل از تنظیمات صدای سه بعدی از قبل برای شما وجود دارد، یکی از آنها را انتخاب کنید.
این بازی به صورت پیش فرض روی پلی استیشن ۵ وجود دارد. این بازی سه بعدی خاطرات نوستالژی شما را زنده میکند.
شما میتوانید قابلیتهای جذاب دوال سنس را در این بازی ببینید.
وقتی همه دنیای آسترو پلی روم را زیر و رو کردید، آن را حذف کنید. با این کار ۱۱ گیگ از حافظه دستگاه شما آزاد میشود.
مسیر حذف کردن بازی: تنظیمات را باز کنید. ذخیره سازی (Storage) را انتخاب کنید، سپس وارد ذخیره سازی کنسول (Console Storage) شوید. بازیها و نرم افزارها (Games and Apps) را باز کنید.
حالا آسترو پلی روم را پیدا کنید و آن را حذف کنید.
هر زمان که دل شما برای این بازی تنگ شد، به راحتی میتوانید از فروشگاه پلی استیشن آن را نصب کنید.
یکی از ویژگیهای برتر پلی استیشن ۵ استفاده از SSD است. اما فضای آن محدود است. ۶۶۷ گیگ تنها با چند بازی پر میشود.
شما میتوانید یک حافظه خارجی را از طریق USB به پلی استیشن وصل کنید.
نکته: تنها بازیهای پلی استیشن ۴ از روی حافظه خارجی اجرا میشود.
تنظیمات را باز کنید، به اطلاعات ذخیره شده (Saved Data) بروید. تنظیمات بازیها یا نرم افزارها (Game/App Settings) را انتخاب کنید.
در این تنظیمات میتوانید بین کیفیت یا عملکرد بازی یکی را انتخاب کنید. میتوانید زاویه دوربین را بین اول شخص یا سوم شخص تنظیم کنید.
سختی یا آسانی بازی، تنظیمات دسته بازی و قابلیتهای دیگر شخصی سازی برای شما وجود دارد.
تا به حال پیش آمده که زیر کتری را روشن بگذارید و از خانه خارج شوید. نگویید نه! باور نمیکنیم. به نظر سونی با این عادت مردم آشنایی دارد.
برای جلوگیری از هدر رفتن انرژی پلی استیشن به حالت استراحت میرود. اما چطور؟ تنظیمات را باز کنید، بخش سیستم (System) را انتخاب کنید. بخش ذخیره انرژی (Power Saving) مقصد شما است.
زمان ورود به حالت استراحت پلی استیشن در این بخش تنظیم میشود. زمان خاموش شدن دستهها هم قابل تنظیم است.
با گذر زمان ویژگیها و قابلیتهای کنسول سونی پختهتر شده است. حالا یک دکمه برای این کار در سمت چپ دسته بازی وجود دارد.
به صورت پیش فرض با فشار دادن و نگه داشتن دکمه از صفحه عکس یا فیلم گرفته میشود.
اما میتوانید آن را تغییر دهید. برای این کار باز هم به سراغ تنظیمات میرویم. بخش ضبط و پخش (Capture and Broadcast) را باز کنید. در بخش ضبط (Captures) به تنظیمات مورد نظر میرسید.
نکته: پلی استیشن ۵ از هر جایزهای که در بازی دریافت میکنید فیلم و عکس میگیرد. این عکسها و فیلمها فضای زیادی را اشغال میکنند.
برای غیر فعال کردن این ویژگی مراحل قبل را دنبال کنید. اما به جای بخش ضبط، جوایز (Trophies) را انتخاب کنید.
قطعا بازی با بزرگترین تلویزیون خانه لذت بیشتری دارد. اما با ورود مهمانها و بچههای آنها مشکل آغاز میشود. شاید سریال مورد علاقه مادر شما آغاز شده است.
به هرحال میتوانید بازی را از طریق مک، رایانه شخصی یا حتی یک تلفن هوشمند دنبال کنید. اما چطور؟ باید قابلیت بازی از راه دور را فعال کنید.
برای این کار: تنظیمات را باز کنید، سیستم (System) را انتخاب کنید. به بخش بازی از راه دور (Remote Play) بروید. آن را روشن کنید.
همه از کسانی که بازی را لو میدهند متنفراند. صفحه اصلی و منوهای پلی استیشن ۵ پر از عکسهای بازی و مراحل آن است.
برای جلوگیری از لو رفتن بازی به تنظیمات بروید. اطلاعات ذخیره شده (Saved Data) باز کنید. سپس بازیها و نرم افزارها (Game/App Settings) را انتخاب کنید. در بخش هشدار لو دهنده (Spoiler Warnings) تنظیمات مربوط وجود دارد.
مواردی که ممکن است داستان بازی را لو دهد با یک پرچم علامت گزاری شده است.
اما یک گزینه جالب وجود دارد: در پیش نمایش بازی تا جایی که در بازی جلو رفتید نمایش داده شود. این ویژگی تنها برای بازیهای مخصوص پلی استیشن ۵ فعال است.
حتما نرم افزار پلی استیشن را روی تلفن همراه خود نصب کنید. ویژگیهای آن شما را غافلگیر میکند.
با این نرم افزار به پروفایل پلی استیشن دسترسی دارید، با دوستان خود در شبکه پلی استیشن گپ میزنید و آخرین اخبار بازی را دنبال میکنید.
میتوانید فروشگاه پلی استیشن را جست و جو کنید، یک بازی را دانلود کنید و بهروزرسانیها را انجام دهید.
از تلفن همراه خود بازیها و اطلاعات روی پلی استیشن را حذف کنید. اگر دستگاه شما روشن باشد میتوانید یکی از بازیها را اجرا کنید.
هر آنچه که بخواهید درون این جعبه جادویی وجود دارد.
همیشه به روز باشید. حداقل در مورد نرم افزارها و بازیها این مورد درست است. بهروزرسانی خودکار باید پیش فرض دستگاه شما باشد.
برای تغییر تنظیمات بهروزرسانی نرم افزارها باید به تنظیمات » سیستم (System) » نرم افزارهای سیستم (System Software) » بهروزرسانی و تنظیمات (Update and Settings) بروید.
برای تنظیم بازیها تنظیمات را انتخاب کنید، اطلاعات ذخیره شده (Saved Data) را باز کنید و گزینه بهروزرسانی خودکار (Automatic Updates) را فعال کنید.
وقتی بازی شما تمام شد. پلی استیشن ۵ را به جای خاموش کردن وارد حالت استراحت کنید. دکمه پلی استیشن را فشار دهید. نماد پاور (Power) را انتخاب کنید. حالا گزینه حالت استراحت (Rest Mode) را میبینید.
در حالت استراحت بهروزرسانیها انجام میشوند. دستههای متصل به پلی استیشن شارژ میشوند. امکان کنترل دستگاه با نرم افزار پلی استیشن نیز وجود دارد.
میتوانید تنظیمات حالت استراحت را تغییر دهید. برای این کار در بخش تنظیمات سیستم (System) را انتخاب کنید. ذخیره انرژی (Power Saving) را باز کنید و در قسمت ویژگیهای حالت استراحت تغییرات را انجام دهید.
حالا همه چیز به میل شما تنظیم شده است. از بازی با جدیدترین کنسول سونی لذت ببرید.
ما در روکیدا منتظر نظرات شما هستیم.
منبع: wired.com
گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ را با یک کلمه باید توصیف کنیم: ۷ آمپر ساعت. این عدد ظرفیت باتری گوشی Galaxy M51 سامسونگ است که در این مطلب نگاهی به آن خواهیم انداخت.
یقینا میتوانید بگویید ظرفیت باتری ۷۰۰۰ میلیآمپر ساعت است، اما چنین ظرفیت بزرگ و رندی باعث شد که تصمیم بگیریم خلاصهتر حرف بزنیم و بیشتر شما را شگفتزده کنیم.
در برگه مشخصات این گوشی گلکسی نکته بسیار هیجانانگیز دیگری وجود ندارد، ولی البته بدون ویژگی مثبت نیز نیست.
استفاده از چیپست اسنپدراگون 730G باید به معنای عملکرد قابل قبول بدون فشار قابل توجه روی باتری باشد، نمایشگر ۶.۷ اینچی سوپر آمولد بزرگ و با کیفیت است و دوربین ۶۴ مگاپیکسل یک پله بالاتر از دوربینهای رایج ۴۸ مگاپیکسل قرار میگیرد.
چیزی که نبود آن دیده میشود نرخ تازهسازی بالا برای نمایشگر است، چون گوشیهای رقیب گلکسی ام ۵۱ در حال حاضر پنلهای ۹۰ هرتز دارند و حتی در بعضی مدلها ۱۲۰ هرتز نیز دیده میشود.
وجود یک دوربین تلهفوتو نیز میتوانست خوشایند باشد، گرچه در این بخش از بازار کمتر این دوربینها دیده میشوند. این گوشی در کنار این مسائل 5G نیست.
با این مقدمه در ادامه مطلب همراه روکیدا باشید تا این زیبای سامسونگ را با یکدیگر بررسی کنیم. (برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ روی آنها کلیک کنید.
در حقیقت با بررسی فهرست بالا متوجه خواهید شد گوشی گلکسی ام ۵۱ از نظر مشخصات شبیه به گوشی گلکسی A71 است، البته بدون عدد 7A (باتری A71 از نوع ۴.۵ آمپر است).
تغییر دیگر جابهجا شدن محل حسگر اثر انگشت است که از زیر نمایشگر آن مدل به سمت راست این مدل انتقال داده شده است.
گرچه، مشخصات تنها نیمی از داستان را میگویند و بنابراین در ادامه بیشتر عیار M51 مشخص خواهد شد.
این گوشی در یک جعبه مقوایی سفید و ساده به بازار آمده است، اما اسم گوشی به صورت براق و رنگی روی آن حک شده است تا بیشتر تاثیر بگذارد.
سامسونگ داخل جعبه تمام متعلقات لازم را قرار داده است که عبارتند از یک شارژر، یک کابل یواسبی C و یک جفت ایرباد.
این شارژر در حال حاضر بهترین شارژر شرکت کرهای و ۲۵ وات است. داخل جعبه متاسفانه قاب محافظ قرار ندارد و کم یا بیش به وجود قاب محافظ سیلیکونی شفاف داخل جعبه گوشیهای این بخش از بازار عادت کردیم.
گوشی گلکسی M51 را به راحتی میتوانید تشخیص دهید، چون محصول سامسونگ و جزو بزرگترین مدلهای آن است. این گوشی یک نمایشگر ۶.۷ اینچی با ظرفیت باتری دارد که بیشتر شبیه به یک پاوربانک است تا یک گوشی.
به عبارت دیگر غول کرهای زمان ساخت این گوشی اولویت خود را روی وزن کم و بدنه کوچک نگذاشته است.
گرچه، اندازه این گوشی از نظر ما کاملا معقول است. ابعاد ۱۶۳.۹ در ۷۶.۳ در ۹.۵ میلیمتر آن مانند گوشی گلکسی A71 است که اشاره کردیم تا دقیقا یک گوشی «گنده» نباشد.
گرچه، عدد ۹.۵ میلیمتر M51 را متفاوت میکند. عددی که ضخامت این گوشی را نشان میدهد تا از اکثر گوشیهای ۲۰۲۰ ضخیمتر باشد.
طرفین گرد پنل پشتی تا حدی این قضیه را جبران میکنند، بنابراین گوشی گلکسی ام ۵۱ در دست شما مانند یک آجر به نظر نمیرسد. با این حال چنین چیزی را ممکن است یادآوری کند.
وزن این گوشی نیز کم نیست، گرچه زیاد به نظر نمیآید. البته فکر نکنید ۲۱۳ گرم از نظر ما کم است، ولی زمانی که وزن ۲۲۸ گرم آیفون ۱۲ پرو مکس و ۲۲۲ گرم گلکسی نوت ۲۰ اولترا را در نظر بگیرید، کمی توهین است به ام ۵۱ سنگین بگوییم، به ویژه چون یک باتری ۷ آمپر ساعت دارد.
کاملا مشخص است سامسونگ چطور از یک باتری بزرگ استفاده کرده است، ولی وزن این گوشی جنونآمیز نیست. آنها از پلاستیک استفاده کردند، در حالی که دو گوشی ممتاز بالا کیفیت ساخت شیشه و فلزی دارند.
پنل پشتی گوشی گلکسی ام ۵۱ به همراه فریم میانی آن پلاستیکی است.
استفاده از پلاستیک واقعا نکته بعدی نیست و اتفاقا دوام گوشی را زیاد میکند، فقط حس بسیار ممتاز و خاصی در خود ندارد.
گرچه بعید است ام ۵۱ از همان ابتدا قرار بوده باشد که مانند یک پرچمدار جذاب باشد و باید خوب و بد را با همدیگر داشت.
البته منظور ما کیفیت ساخت بیارزش این گوشی نیست. اگر بخواهیم کمی صادقانه صحبت کنیم، ضخامت و وزن گاهی اوقات نه تنها نشانه دوام هستند، بلکه یک حس با کیفیت بودن را تلقین میکنند.
همچنین این ضخامت باعث شده است برآمدگی دوربین گوشی داخل ضخامت گوشی جا بگیرد، به جای این که چند میلیمتری بیرون زده باشد.
خودمان نیز قبول داریم که این ادعا تا حدی درست است، چون اطراف منفذ دوربین اندکی برآمده است ولی شدت آن در حد گوشیهای با باتری کوچکتر نیست.
در سمت راست این گوشی مهمترین دکمه یعنی پاور است که داخل آن حسگر اثر انگشت قرار گرفته است.
به چند نکته باید اشاره کنیم. ابتدا قد و قامت گوشی گلکسی ام ۵۱ ظاهرا به سامسونگ اجازه نداده است از یک حسگر اثر انگشت زیر نمایشگر استفاده کند.
ثانیا، موقعیت دکمه پاور و حسگر اثر انگشت کمی بالاتر از نقطه وسط است و عملا لمس آن با انگشت اشاره دست چپ کمی سخت است و باید آن را کش دهید.
علاوه بر این، چنین حسگری مانند تمام انواع مشابه خود ممکن است اثر انگشت شما را زمانی که نمیخواهید ثبت کند، یعنی زمانی که دستتان به همراه گوشی در جیب هستند.
البته یک ترفند نرمافزاری نیز وجود دارد تا گوشی زمان شناسایی اثر انگشت شما را ملزم به فشار دادن دکمه به جای یک ضربه آهسته، کند. به موقعیت حسگر نیز به مرور زمان نیز عادت خواهید کرد.
بالای این حسگر دکمه تنظیم حجم صدا است که حتی موقعیت آن از حالت معمولی بالاتر است، ولی مشکل خاصی با آن نداشتیم.
در سمت مقابل شیار سیمکارت است که دو سیمکارت با قطع نانو و یک کارت حافظه جانبی قبول میکند.
در انتهای بالای فریم چیزی جز میکروفون ثانویه نیست تا تمام قطعات مهم دیگر مانند پورت یواسبی C، جک هدفون ۳.۵ میلیمتری، بلندگوها و میکروفون اولیه به پایین انتقال یافته باشند.
در جلو نمایشگر سوپر امولد ۶.۷ اینچی را با حواشی معقول میبینید. حواشی مشکی اطراف نمایشگر حداقل ضخامت را ندارند، ولی بزرگ نیز نیستند.
اجازه دهید بگوییم شدت آنها به خوبی متناسب با جایگاه این گوشی در بازار و دوران فعلی هستند.
در وسط این نمایشگر حفره کوچک و دایرهای شکل است. کوچکتر از آن را به عنوان مثال در گوشی گلکسی A51 5G دیده بودیم، ولی به هرحال این گوشی از سری ام است.
روی این نمایشگر را شیشه گوریلا گلس ۳ برای جلوگیری از خراش گرفته است.
به طور کلی، طراحی گوشی Galaxy M51 سامسونگ چه بزرگ یا کوچک، ارزان یا گرانقیمت تقریبا شبیه به سایر گوشیهای اخیر سامسونگ است.
انتخاب مواد خام عالی نبوده است، ولی پلاستیک استفاده شده کیفیت خوبی دارد و در واقع ام ۵۱ بیادعا است.
این گوشی شاید بزرگ و سنگین باشد، اما نه در حدی که با نگاه به برگه مشخصات حدس خواهید زد.
گوشی گلکسی ام ۵۱ یک نمایشگر سوپر آمولد پلاس ۶.۷ اینچی دارد. دقت آن ۱۰۸۰ در ۲۴۰۰ پیکسل است، نسبت تصویر ۲۰:۹ دارد و در هر اینچ آن ۳۹۳ پیکسل دیده میشود.
تنها چیزی که این گوشی ندارد یک نمایشگر نرخ تازهسازی تصویر بالا است که اکثر میانردههای امروزی مجهز به آن هستند.
گرچه، سامسونگ از پنل بدی استفاده نکرده است. حداکثر نور صفحه زیر نور مستقیم خورشید و در حالت Adaptive برابر با ۶۷۷ نیت و زمان تنظیم به صورت دستی ۳۷۳ نیت بود.
مقدار افزایش خودکار نور صفحه در سطح پرچمدارها نیست، ولی این پنل به اندازه کافی روشن است. دو گوشی وان پلاس نورد و رنو ۴ اوپو میتوانند پر نورتر باشند، ولی نور صفحه نمایش گوشی ریلمی ۷ پرو ۱۰۰ نیت کمتر است.
گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ همچنین قادر به بازتولید رنگ نسبتا خوب است. برای تنظیم رنگ میتوانید از دو حالت Natural و Vivid استفاده کنید.
حالت Natural برای نمایش محتوا در فضای رنگ sRGB تنظیم شده است و در تست ما متوسط deltaE2000 برابر با ۲.۵ به دست آمد که به معنای دقت رنگ فقط خوب است.
رنگها در این حالت به نظر ما ظاهر کلی خاموش دارند.
تنظیمات نمایشگر به صورت پیشفرض روی Vivid قرار دارد که در این حالت رنگها تاثیرگذارتر هستند.
این حالت را برای فضای رنگ DCI-P3 تست کردیم و میانگین انحراف ۳.۷ نیت به دست آمد که آمار چندان بدی نیست. اما یک ته مایه رنگ آبی با دمای رنگ خنک در رنگهای سفید دیده شد.
با تنظیم اسلایدر دمای رنگ به سمت راست یا روی گرمترین تنظیمات، متوسط deltaE به تقریبا ۳ میرسد و رنگهای سفید روی عدد ۴ قرار میگیرند تا دقیق نباشند.
با آن که سامسونگ چنین ادعایی نکرده است، اما این گوشی میتواند در یوتیوب یا آمازون پرایم ویدئو محتوای HDR را پخش کند.
گرچه، در نتفلیکس از این خبرا نیست. حتی با آن که گوشی از استاندارد Widevide Level 1 پشتیبانی میکند.
ممتازترین ویژگی گوشی Galaxy M51 سامسونگ باتری غولآسای ۷۰۰۰ میلیآمپر ساعت است که بیشترین ظرفیت را در یک گوشی از یک برند مهم دارد.
ماندگاری شارژ باتری در بخش تماس صوتی ۵۳ ساعت بود تا ام ۵۱ با گوشی Moto G9 Plus بیشترین رکورد در این بخش را مشترکا به خود اختصاص دهند.
ماندگاری شارژ در بخش بازپخش مداوم ویدئو و گردش در وب با وایفای به ترتیب بیش از ۲۵ ساعت و ۱۷ ساعت بود که عالی است.
نتیجه کلی تمام این تستها و ماندگاری کلی ۱۵۶ ساعت را در تصویر زیر میتوانید ببینید.
این گوشی نه تنها یک باتری بزرگ دارد، بلکه یک شارژر قدرتمند نیز برای آن انتخاب شده است. همان شارژر ۲۵ واتی که در جعبه فروش یک گوشی نوت یا پرچمدار سری اس قرار دارد و حتی گوشی گلکسی اس ۲۰ اف ای آن را ندارد!
با استفاده از این شارژر، شارژ کامل ۱:۴۷ ساعت طول خواهد کشید و پس از ۳۰ دقیقه به ۳۵ درصد میرسد.
این آمار اصلا به تنهایی جالب نیست، ولی باید ظرفیت این باتری را در نظر بگیرید!
این گوشی تک بلندگو دارد و یقینا سامسونگ نمیخواهد میانردههای خود را مجهز به بلندگوهای استریو کند. حجم صدای بلندگو نیز به ویژه بالا نیست و در تست ما امتیاز متوسط مشابه با A71 را به دست آورد.
خروجی صدای این گوشی در مقایسه با مدل A71 توخالیتر است و تاکید کمتری روی پاسخ صدای زیر بوده است.
این بلندگو مناسب است، ولی به هیچوجه عالی نیست. گوشیهای ارزانتری وجود دارند مانند پوکو ایکس ۳ ان اف اس یا موتورولا موتو جی ۸ پاور که بلندگوهای استریو با کیفیت صدای بهتر دارند.
گوشی گلکسی ام ۵۱ با رابط کاربری One UI 2.1 و سیستم عامل اندروید ۱۰ وارد بازار شده است. اما با خرید آن میتوانید به One UI 2.5 بهروزرسانی کنید. گرچه از نظر ظاهر و حس و حال بین این دو تفاوت بارزی وجود ندارد.
قفل صفحه نمایش آشنا است و چند میانبر در گوشه پایین و آیکونهای نوتیفیکیشن زیر یک ساعت دیده میشوند.
قابلیت نمایشگر همیشه روشن نیز بدون شک وجود دارد و میتواند زمان را براساس زمانبندی انتخابی شما یا با ضربه آهسته روی نمایشگر نشان دهد.
از قفل خارج کردن گوشی گلکسی M51 با حسگر اثر انگشت جانبی کمی تعجببرانگیز است، چون این مدل حسگر اثر انگشت زیر نمایشگر با وجود داشتن یک پنل نمایش سازگار ندارد.
سرعت از قفل باز کردن گوشی سریع و قابل اعتماد است. در مورد لمس تصادفی این حسگر در بالا صحبت کردیم.
اگر از این حسگر خوشتان نمیآید، میتوانید از قابلیت تشخیص چهره استفاده کنید که راحتتر است (البته با سطح امنیت کمتر).
در این گوشی میتوانید از سیستم مسیریابی با ژستهای حرکتی استفاده کنید و امکان انتخاب آن را در طول مراحل اولیه نصب یا در زمان دیگر دارید. حالت تمام تاریک سیستمی نیز جزو قابلیتهای دیگر گوشی است.
ویژگی که روی این گوشی گلکسی ام ۵۱ دیده نمیشود پنلهای Edge است. جدا از آن سایر بخشهای نرمافزاری شبیه به سایر گوشیهای سامسونگ با داشتن یک اپلیکیشن گالری، فایل منیجر و مرورگر سامسونگ است.
گرچه، روی پرچمدارهای سامسونگ رادیو افام دیده نمیشود، ولی این گوشی مجهز به آن است.
در قلب گوشی Galaxy M51 سامسونگ چیپست میانرده پیش از دوران 5G اسنپدراگون 730G قرار گرفته است.
استفاده از حرف G در انتهای آن باعث میشود که بدانیم پردازنده گرافیکی سرعت کلاک بالاتری در مقایسه با مدل داخل چیپست SD730 داخل گلکسی A71 دارد.
رم این دستگاه نیز ۶ یا ۸ گیگابایت و حافظه داخلی آن در هر دو مدل ۱۲۸ گیگابایت است.
امتیاز بنچمارکهای گوشی گلکسی ام ۵۱ در Geekbench و تست پردازنده آن خوب و در حد Poco X3 NFC شیائومی است.
گوشی A51 5G خود سامسونگ (با چیپست اگزینوس ۹۸۰) بهتر از ام ۵۱ ظاهر میشود، ولی باید قیمت آن گوشی را نیز در نظر بگیریم.
وان پلاس نورد قیمت بالاتری از M51 دارد، ولی نه آنقدر زیاد و عملکرد آن به لطف استفاده از چیپست اسنپدراگون ۷۶۵ بهتر است.
به همین شکل سایر دستگاههای مجهز به SD765 یک حاشیه برتری نسبت به این گوشی سامسونگ دارند، ولی ام ۵۱ در نمودارها در مقایسه با مدلهای با SD730 بالاتر قرار میگیرد.
در بنچمارک انتوتو، موقعیت گوشی گلکسی ام ۵۱ در وسط جدول است و امتیاز آن در ابتدا ۲۶۶ هزار بود، ولی در دفعات بعدی اجرای این بنچمارک به ۲۴۰ هزار سریعا افت کرد. نتیجه نهایی بد نیست، ولی عالی نیز محسوب نمیشود.
در بنچمارکهای گرافیک، حرف G داخل اسم چیپست نقش خود را نشان میدهد، گرچه مقدار آن کم است. مجددا گوشیهای مجهز به چیپست اسنپدراگون ۷۶۵ در رتبههای بالاتر قرار میگیرند.
به عنوان جمعبندی این گوشی، گوشی گلکسی M51 سطح عملکردی را دارد که برای مخاطبان هدف آن در نظر گرفته شده است.
با این حال، اگر اولویت شما شمارش نرخ فریم بالا در جدیدترین بازیها یا مقایسه نتیجه بنچمارک انتوتو است، میتوانید با همین مقدار هزینه گوشی با قدرت کمی بیشتر تهیه کنید.
گوشی Galaxy M51 مانند تمام گوشیهایی که در بخش میانرده بازار فعالیت میکنند، مجهز به یک مجموعه دوربین چهارگانه است. گرچه تنها نیمی از آنها دوربین واقعی هستند.
البته منصفانه نگاه کنیم، دوربین ۵ مگاپیکسل ماکرو سامسونگ کمی بیشتر از دوربینهای ۲ مگاپیکسل شایع مفید است. از طرف دیگر، هنوز تفاوت ملموسی را بین استفاده از حسگرهای عمقسنج ۲ مگاپیکسل، ۵ مگاپیکسل یا اصلا استفاده نکردن از آن، ندیدیم.
به هرحال، دوربین اصلی این گوشی گلکسی یک حسگر ۶۴ مگاپیکسل با فیلتر Quad Bayer و از نوع IMX682 سونی است که حسگرهای ۰.۸ میکرومتر دارد و به کمک ترکیب پیکسلها، تصاویر ۱۶ مگاپیکسل میگیرد.
این لنز یک طول کانونی معادل ۲۶ میلیمتری و دریچه دیافراگم F/1.8 دارد. دوربین فوق عریض یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل (از نوع S5K3L6 سامسونگ با اندازه ۱/۳.۱ اینچ و اندازه پیکسل ۱.۱۲ میکرومتر) را با یکی از عریضترین لنزهای موجود در بازار ترکیب میکند.
به نحوی که بررسی دادههای EXIF طول کانونی ۱۳ میلیمتری را نشان میدهد، ولی سامسونگ ادعا میکند میدان دید این دوربین ۱۲۳ درجه و بنابراین حتی از آن مقدار، عریضتر است. بدون شک با یک لنز کاملا عریض روبرو هستیم.
دوربین گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ از یک حسگر با فیلتر Quad Bayer دیگر سونی، یعنی حسگر ۳۲ مگاپیکسل IMX616 استفاده میکند.
خروجی دوربین ۱۲ مگاپیکسل است، چون سامسونگ مانند همیشه به شکل غیرمنطقی دقت تصاویر دوربین ۳۲ مگاپیکسل گوشیهای خود را دستکاری میکند.
اپلیکیشن دوربین روی گوشی گلکسی M51 مانند هر گوشی دیگر سامسونگ است که البته جای شکایت نداریم چون استفاده از آن مشکلی ندارد.
انجام کارهای ابتدایی مانند همیشه است، یعنی مانند کشیدن دست روی صفحه به سمت چپ و راست باعث جابهجایی بین حالات عکاسی موجود میشود و یگ گزینه برای تغییر ترتیب حالتها، حذف یا اضافه کردن آنها از نمایاب وجود دارد
کشیدن دست به حالت عمودی روی صفحه باعث جابهجایی بین دوربین عقب و جلو خواهد شد. آیکون آشنای درخت را در محیط اپلیکیشن میبینیم که با توجه به نبود دوربین تلهفوتو، آیکون سه درخت برای لنز فوق عریض و دو درخت برای دوربین اصلی است.
قابلیت نیشگون گرفتن صفحه نمایش برای زوم نیز دیده میشود و با انجام این کار سطح زوم ۲، ۴ و ۱۰ برابر ظاهر خواهد شد.
سطح زوم دوربین سلفی در گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ منطق چند وقت اخیر این شرکت را نشان میدهد. به عبارت دیگر به صورت پیشفرض، تصاویر زوم به صورت برش خورده و با دقت ۸ مگاپیکسل ثبت میشوند.
برای این که دوربین تمام قاب تصویر را ثبت کند، باید روی تاگل زوم آهسته بزنید. ظاهرا سامسونگ صدای اعتراض ما را در نقدهای اخیر گوشیهای این شرکت شنیده است، چون حالا به کاربر اجازه میدهد با فعال کردن یک تاگل در بخش تنظیمات دوربین، بزرگنمایی تصاویر سلفی روی همان گزینه انتخابی کاربر باقی بماند!
به هرحال، نمایاب مجموعه همیشگی آیکونهای خود را با آیکون چرخدنده برای ورود به بخش تنظیمات دارد که در گوشه بالا سمت چپ صفحه قرار گرفته است.
در این بخش میتوانید به گزینههای همیشگی مانند دقت ویدئو، خطوط grid، دادههای لوکیشن و غیره دسترسی داشته باشید و قابلیت تصحیح لنز دوربین فوق عریض در دسته «Save Options» دیده میشود.
همچنین میتوانید گزینه بهینهساز تصویر (Scene Optimizer) را فعال یا غیرفعال کنید. یک حالت عکاسی پرو نیز به چشم میخورد و در کمال تعجب در این گوشی گزینههای آن کامل است.
در حالی که مدلهای رده پایین سامسونگ معمولا امکانات کمتری را میبینیم. به کمک این حالت میتوانید روی تنظیمات زیادی مانند نوردهی و فوکوس دستی کنترل داشته باشید و خبری از هیستوگرام زنده یا استفاده از این حالت برای دوربینی جز دوربین اصلی نیست.
شاید اگر به شکایت از این موضوع نیز همچنان ادامه دهیم، سامسونگ به آن نیز رسیدگی کند.
تصاویری که در روز با دوربین اصلی گوشی گلکسی M51 میگیرید واقعا خوب هستند. دامنه دینامیک به عنوان یک دوربین میانرده وقعا عریض است، گرچه یک گوشی ردهبالاتر همچنان شدت بالای رنگها را بهتر توسعه میدهد.
رنگها بدون این که افراط شده باشد ظاهر شادابی دارند و با وجود شرایط آبوهوایی بد، توانستیم عکسهای خوبی بگیریم.
سطح جزئیات داخل تصاویر نیز عالی است، ولی پارازیت مقدار غیرطبیعی و بالایی نیز دارد.
استفاده از گزینه بهینهساز تصویر به نظر ما کیفیت تصاویر را کاملا تغییر میدهد.
حالت عکاسی ۶۴ مگاپیکسل نیز وجود دارد و در این گوشی به ویژه زمان عکاسی با آن سطح جزئیات بسیار بالا میرود، البته زمان عکاسی در شب. البته بهایی که باید بابت آن بپردازید کاهش دامنه دینامیک است، گرچه مقدار آن شدت بالایی ندارد.
گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ دوربین تلهفوتو ندارد. با این حال، با توجه به وجود دوربین اصلی ۶۴ مگاپیکسل و عملکرد نسبتا خوب زمان عکاسی در دقت اصلی آن، این تصور برای ما پیش آمد که گرفتن تصاویر در زوم ۲ برابر و برش و موزاییکزدایی آنها کیفیت تصاویر را عوض میکند.
گرچه، واقعا اینطور نبود و تصاویری که با برش زدن تصاویر ۱۶ مگاپیکسل و سپس افزایش مقیاس آنها گرفتیم، مشخصاتی مانند ظاهر ملایم با شارپسازی بیش از حد دارند تا تلاش برای پوشاندن این مشکل را نشان دهد.
در واقع، عکاسی با دقت ۶۴ مگاپیکسل و سپس برش مرکز تصاویر با زوم ۲ برابر و جزئیات بهتری را ثبت خواهد کرد و در این فکر هستیم چرا این اتفاق به صورت پیشفرض در گوشی رخ نمیدهد.
دوربین فوق عریض نیز دامنه دینامیک قابل احترامی را نشان میدهد. دقت تصاویر کم است و این دوربین تصاویر را نسبت به دنیای واقعی و دوربین اصلی اشباعتر و با دمای رنگ گرمتر ثبت میکند، گرچه به نظر ما مشکل خاصی نیست.
پارازیت نیز دیده میشود، گرچه نه در حدی که تصاویر غیرقابل استفاده باشند بلکه فقط باید به وجود آنها اشاره کرد. چون معمولا دوربینهای سامسونگ عادت به ثبت تصاویر با پارازیت را ندارند. در مورد جزئیات شکایتی نداریم و دوربین فوق عریض گوشی گلکسی ام ۵۱ در کلاس خود تصاویر عالی میگیرد.
مانند تمام گوشیهای اخیر سامسونگ، قابلیت نرمافزاری تصحیح اعوجاج در گوشی گلکسی M51 فعال است.
فعال بودن آن تنها کمی از کیفیت تصاویر در گوشهها کم میکند، در حالی که مزایای هندسی داخل تصاویر زیاد است و اگر دنبال اعوجاج بشکهای نباشید فعال بودن آن را پیشنهاد میکنیم.
تصاویری که در شب با گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ میگیرید قابل قبول هستند و بدون شک کیفیتی بالاتر از حد متوسط یک میانرده دارند.
جزئیات به خوبی حفظ شده است، گرچه پارازیت تصویر در شب نسبت به روز حتی بیشتر است. بعضی جاها میتوان اشباعزدایی را دید، ولی رنگها بهطور کلی بد نیستند و دامنه دینامیکی از اکثر گوشیها عریضتر است.
استفاده از نایت مد (Night mode) کمی تصاویر را برش میزند تا ۱۲ مگاپیکسل ثبت شوند. نتیجه آن بهبود قابل توجه در نواحی بسیار روشن با برگرداندن جزئیاتی است که زمانی عکاسی با حالت فوتو دیده نمیشوند.
با این حال، سایهها تغییر قابل توجهی را نشان نمیدهند و آن چه تاریک بوده است، نسبتا تاریک باقی میماند.
تصاویر دوربین فوق عریض در شب به این خوبی نیستند و با توجه به قاب کاملا عریض داخل تصاویر، بدیهی است که سیاهی مطلق به چشم بخورد. مگر این که صحنه عکاسی را با دقت انتخاب کنید.
این دوربین تصاویری با جزئیات قابل قبول، رنگهای اشباع و دامنه دینامیک عریض میگیرد.
استفاده از نایت مد دامنه دینامیک را بهبود میبخشد و حفظ نواحی روشن بسیار عالی انجام میشود. همچنین افزایش جزئیات سایهها از دوربین اصلی به مراتب بیشتر است. تصاویر نایت مد دوربین فوق عریض همچنین بهطور کلی از تصاویر حالت فوتو شارپتر هستند.
زمان استفاده از حالت عکاسی پرتره گلکسی ام ۵۱ جداسازی سوژه بسیار قدرتمند انجام شده است و مشکلاتی مانند گوشهای برشخورد را ندیدیم.
موی آشفته سوژه گاهی ممکن است اطراف خط رویش مو مرزهای غیرطبیعی را نشان دهد، ولی مقدار آن متوسط است.
تشخیص عالی سوژه از پسزمینه زمان عکاسی پرتره از سوژههای غیر انسانی نیز دیده میشود، بنابراین میتوانید اگر به هر دلیلی که دوست دارید یک شیر آتشنشانی را برجسته نشان دهید.
تصاویری که از نمای نزدیک با دوربین ماکرو ۵ مگاپیکسل میگیرید در گوشی Galaxy M51 ظاهر واقعا خوبی دارند. جزئیات ریز را به کمک این دوربین میتوانید ثبت کنید.
کیفیت این دوربین به مراتب بهتر از دوربینهای ۲ مگاپیکسل مشابه سایر گوشیها در این بخش از بازار است.
سلفیهای ۱۲ مگاپیکسل گوشی گلکسی M51 جزئیات خوب و پارازیت مناسب دارند. رنگ پوست میتواند گاهی خوب و سایر اوقات بد ثبت شود و تهمایه رنگ صورتی در محیطهای بسته آن چنان خوب نمیافتد، گرچه در محیط آزاد پرنورتر اوضاع بهتر است.
در صحنههای با کنتراست بالا حالت HDR عالی عمل میکند و نتیجه آن نوردهی مناسب چهرهها و حفظ نواحی بسیار روشن حتی در صحنههای دارای نور پسزمینه است.
زمان استفاده از حالت ۳۲ مگاپیکسل خبری از HDR نیست، بنابراین باید روی نوردهی بیشتر دقت کنید، البته چرا باید با این دقت اصلا عکس بگیرید برای ما قابل درک نیست.
اگر از حالت Live Focus برای عکاسی پرتره استفاده کنید، HDR بر میگردد و باید از آن استقبال کنیم چون گوشیهای زیادی نمیتوانند همزمان هر دو پردازش را انجام دهند.
جداسازی سوژه مجددا خوب است، گرچه افکت بوکه نسبت به پرترههای دوربین پشت ظاهر مصنوعیتر دارد.
گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ میتواند با تمام دوربینهای پشت و جلو خود فیلمهای 4K با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه بگیرد.
عجیب است، هیچکدام قادر به فیلمبرداری با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه نیستند. ویدئوهای 4K (با فریمریت ۴۸ مگابیت بر ثانیه) دوربین اصلی این گوش بسیار خوب هستند.
جزئیات عالی است و پردازش نسبتا طبیعی انجام شده است. پارازیت نیز اصلا وجود ندارد، دامنه دینامیک به شکل معقولی عریض است البته نه در حد یک گوشی نوت، ولی با توجه به کلاس گوشی کاملا قابل قبول است. رنگها نیز دقیق میافتند.
دوربین فوق عریض رنگها را دقیق رندر نمیکند و به جای آن باید انتظار تولید رنگهای با دمای رنگ گرم را داشته باشید.
جزئیات دوربین فوق عریض خوب است و شکایتی نیز نداریم، اما پارازیت قابل توجه است. بهطور کلی فیلمها بد نیستند.
تمام دوربینها میتوانند از سیستم لرزشگیر استفاده کنند که به خوبی لرزش ناشی از راه رفتن را برطرف میکند، گرچه کمی ثبت فیلم نهایی طول میکشد.
پن کردن دوربین بدون حرکات ناگهانی مدیریت میشود و در این بخش نیز مشکلی دیده نمیشود.
سامسونگ معمولا در بازار گوشیهای ارزان که شرکتهایی مانند شیائومی و ریلمی محصولات بسیار ارزشمند و با قیمت پایین فعالیت میکنند، کار سختی دارد. گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ نیز با شرایط مشابهی روبرو شده است.
اولین رقیب این میانرده گوشی پوکو ایکس ۳ ان اف سی شیائومی است که یک نمایشگر با نرخ تازهسازی تصویر ۱۲۰ هرتز و البته از نوع السیدی دارد.
کیفیت تصویر دوربینها و عملکرد چیپست تقریبا بین این دو یکسان است و بنابراین هیچکدام تن به شکست نمیدهند، اما شاید بلندگوهای استریو گوشی پوگو (تعداد بیشتر، صدای بلندتر، کیفیت بهتر) بتوانند شما را متقاعد به خرید آن کنند؟
گرچه، از نظر عمر باتری گوشی پوکو رقیب ام ۵۱ نمیشود. اما در سمت دیگر باید قیمت تقریبا ۶۰ یورو بیشتر گلکسی M51 را در نظر بگیریم که در این بخش از بازار اختلاف کمی نیست.
سپس به گوشی ریلمی ۷ پرو با قیمت مشابه با Poco X3 NFC میرسیم، بنابراین قیمت این گوشی نیز از M51 کمتر است.
از نظر دوربین نیز اختلاف چندانی دیده نمیشود و با توجه به وجود نمایشگر ۶۰ هرتز آمولد روی گوشی ریلمی، باید تفاوت این دو را جاهای دیگر جستجو کنیم.
گوشی Realme 7 Pro بلندگوهای استریو دارد، بنابراین مجددا گوشی سامسونگ در بخش امتیاز از دست میدهد و باید با توجه به سرعت شارژ ۶۵ وات ۷ پرو بگوییم سرعت شارژ آن دو برابر از گلکسی بیشتر است.
گرچه M51 به هرحال برند سامسونگ را پشت خود دارد. سپس به وان پلاس میرسیم و قیمت گوشی وان پلاس نورد تقریبا در حد ام ۵۱ سامسونگ است، گرچه باید از نمایشگر اولد ۹۰ هرتز، چیپست قدرتمندتر و یک دوربین فوق عریض دوم در جلو یاد کنیم.
گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ با ویژگیهای کوچکی مانند جک هدفون، شیار کارت حافظه جانبی و رادیو افام تلاش میکند متفاوت باشد که تمام آنها در نورد دیده نمیشود.
فراموش کردیم، بدون شک ماندگاری شارژ گوشی کرهای بهتر است.
اما چون ممکن است اولویت شما عمر باتری باشد، شاید باید نگاهی نیز به گوشی Motorola One Fusion+ بیاندازید که تنها مدلی است که میتواند از نظر عمر باتری در حد گلکسی باشد.
این گوشی چیپست و کیفیت دوربین مشابه و مشخصات دیگری مانند جک هدفون و شیار کارت حافظه جانبی دارد، ولی فاقد ماژول NFC است.
نمایشگر آن در حد گوشی سامسونگ نیست و پنل السیدی با نرخ تازهسازی استاندارد آن بدون بریدگی است، چون دوربین جلو با مکانیسم پاپآپ از آن بیرون میآید تا به خودی خود یک نقطه خرید ممتاز باشد.
همچنین باید به ۲۵ درصد قیمت کمتر آن اشاره کنیم که شاید دل کاربران را بیشتر به دست آورد.
گوشی گلکسی ام ۵۱ سامسونگ برای افرادی است که اولویت خود را در یک گوشی روی عمر باتری گذاشتند. گرچه، این گوشی سایر ویژگیهای یک گوشی خوب را همچنان دارد و باید از عملکرد قابل قبول دوربین و نمایشگر آمولد خوب آن نیز یاد کنیم که همیشه نقطه مثبت گوشیهای سامسونگ بودند.
در کنار آن تعدادی ویژگیهای کوچک دوستداشتنی نیز دیده میشوند. بنابراین به عنوان سخنان نهایی این نقد باید بگوییم گوشی گلکسی M51 یک میانرده قدرتمند و کامل است و حتی اگر با آن که قیمت گوشیهای سامسونگ در بازار میانردهها در حد رقبا نیست، ولی قیمت این گوشی بیش از حد بالا حس نمیشود.
به عبارت دیگر آن را برای خرید پیشنهاد میکنیم.
منبع: gsmarena.com
در ابتدا قصد ما بر این بود تا بهترین دوربینهای عرضه شده برای گوشیها را مورد بررسی قرار دهیم اما به دلایلی فقط به بررسی بهترین دوربینهای پرچمداران سال ۲۰۲۰ بسنده کردیم. هرچند شرکت اپل برای عرضه آیفون ۱۲ پرو مکس خود، زمان زیادی را از ما تلف کرد، با این وجود توانستیم کار خود را با سایر گوشیهای پرچمدار شروع کنیم.
نماینده برند سامسونگ در اینجا گوشی گلکسی نوت ۲۰ اولترا میباشد. مشخصات برجسته دوربین این گوشی شامل یک ماژول ۱۰۸ مگاپیکسلی با فناوری نوناسل میباشد که در حال حاضر، یکی از بزرگترین سنسورهای موجود در بازار است. علاوه بر آن شامل یک سنسور معمولی فوقعریض بوده که در این مقاله از اهمیت چندانی برخوردار نمیباشد. همچنین به یک لنز پریسکوپ تلهفوتو با زوم ۵ برابری مجهز شده است که با کمک آن میتوان به عکسهای شگفتانگیزی از فواصل دور دست پیدا کرد.
در طرف دیگر میت ۴۰ پرو هواوی قرار دارد که ماژول دوربین آن از یک لنز پریسکوپی تلهفوتو با زوم ۵ برابری تشکیل شده که توانسته هواوی را در بین پیشگامان دوربین پریسکوپی قرار دهد. علاوه بر آن شامل یک سنسور ۵۰ مگاپیکسلی با فناوری کوادبایر برای دوربین اصلی و یک لنز ۲۰ مگاپیکسلی با نسبت تصویر ۱۶:۹ مجهز به فوکوس خودکار برای دوربین فوقعریض میشود.
اکسپریا وان مارک II از نظر فوکوس خودکار دوربین فوقعریض خود با میت ۴۰ پرو مطابقت میکند اما برای دو دوربین دیگر متفاوت است. سونی برای دوربین اصلی خود از یک لنز ۱۲ مگاپیکسلی با فناوری قدیمی بایر استفاده کرده است. هرچند از نظر عددی پیکسل کمتری دارد اما نباید آن را دستکم گرفت. کاملکننده این مجموعه سهتایی دوربینها، لنز تلهفوتو با فاصله کانونی ۷۰ میلیمتر است که با وجود ابعاد استاندارد، از نوع پریسکوپی نمیباشد.
گوشی بعدی آیفون ۱۲ پرو مکس بوده که برای دوربین تلهفوتو خود از یک لنز با فاصله کانونی ۶۵ میلیمتر و زوم ۲.۵ برابری بهره برده است. برای دوربین اصلی این گوشی از یک سنسور ۱۲ مگاپیکسلی جدید و متفاوتی استفاده شده که فقط از نظر اندازه مشابه لنز سونی میباشد. نکته قابل توجهی که برای این دوربین وجود دارد، استفاده از فناوری لرزشگیر با سنسور متغیر بوده که این فناوری برای اولین بار است، در بین گوشیهای هوشمند دیده میشود.
در سایر گوشیها با فناوری لرزشگیر، تثبیتکنندگی تصاویر به تکاندادن اجزای لنز متکی میباشد. برای دوربین فوقعریض این گوشی هیچ فناوری لرزشگیری استفاده نشده و فوکوس آن ثابت است.
موارد بالا چهار گوشی انتخاب شدهای بودند که برای این مقاله در نظر گرفتهایم. در ادامه به بررسی دقیق دوربین هر کدام از آنها خواهیم پرداخت، پس با ما در روکیدا همراه باشید.
برای شروع بیایید برعکس قسمت قبلی به جای بررسی نماینده سامسونگ، آیفون ۱۲ پرو مکس را مورد بررسی قرار دهیم. تنها گوشی که طولانی شدن زمان عرضه آن، بیشترین وقت ما را برای شروع این بررسی گرفت. آیفون ۱۲ پرو مکس دارای تنظیمات انحصاری دوربین بوده که فقط در نسخه پرو آیفونهای ۱۲ وجود دارد. این گوشی همچنین از یک دوربین اصلی جدید و یک تلهفوتو پیشرفته تشکیل شده است.
دوربین اصلی این گوشی عنوان اولین بروزرسانی بزرگ آیفون را پس از مدتها از آن خود کرده است. آیفون ۱۲ پرو مکس همچنان از سنسور ۱۲ مگاپیکسلی برای دوربین اصلی خود استفاده میکند اما در حال حاضر این سنسور ۴۷ درصد نسبت به قبل بزرگتر شده و با پیکسلهای بزرگتر ۱.۷ میکرومتری همراه شده است.
فاصله کانونی لنز همچنان ۲۶ میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.6 بوده اما با این تفاوت که دیگر قابلیت لرزشگیری خود را ارائه نمیدهد. به جای آن از فناوری لرزشگیر با سنسور متغیر استفاده شده که سنسور تصویر با قابلیت جابجا شدن خود، لرزشهای به وجود آمده را خنثی میکند.
بهبودهایی نیز در دوربین تلهفوتو آیفون ۱۲ پرو مکس دیده میشود. دوربین تلهفوتوی آن در حال حاضر میتواند فواصل دورتری را با زوم ۲.۵ برابری خود پشتیبانی کند. لنز این دوربین دارای مشخصاتی از جمله فاصله کانونی ۶۵ میلیمتر (ارتقایافته نسبت به نسل قبل با ۵۲ میلیمتر) و گشودگی دیافراگم f/2.2 (به نظر کمنورتر از لنز نسخه ۱۲ پرو است) بوده و تثبیتشده میباشد. این دوربین از فناوری “تشخیص فاز فوکوس خودکار” پشتیبانی میکند اما در وضعیت “حالت شب”، این قابلیت خود را از دست میدهد.
دوربین فوقعریض در آیفون ۱۲ پرو مکس مشابه دوربین سایر برندها بوده و هیچ وجه تمایز خاصی نسبت به آنها ندارد. این دوربین از یک سنسور ۱۲ مگاپیکسلی با پیکسلهای ۱.۰ میکرومتری تشکیل شده که در پشت یک لنز با فاصله کانونی ۱۳ میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/2.4 قرار گرفته است. همچنین دارای فوکوس ثابت بوده و از لرزشگیر تصویر در آن خبری نیست. هرچند باید گفت که فوقعریضهای مجهز به لرزشگیر اپتیکال، برتری خاصی نسبت به بقیه دوربینها ندارند. دوربین فوقعریض این گوشی همانند دوربین اصلی آن از “حالت شب” نیز پشتیبانی میکند.
علاوه بر موارد بالا، اسکنر لایدار را دراختیار داریم که بعضی آن را به عنوان دوربین چهارم آیفون ۱۲ پرو مکس میشناسند. این سنسور با نقشههای عمق دقیق خود به دوربینهای اصلی و پرتره گوشی کمک میکند تا از قابلیت عکسهای پرتره و فوکوس خودکار سریعتر در شرایط نوری نامناسب برخوردار باشند.
اگر ما نکات جانبی را در نظر بگیریم، مجموعه دایرهای شکل دوربین میت ۴۰ پرو که حالتی شبیه تلفنهای قدیمی را دارد، از لیزر برای فوکوس خودکار استفاده میکند. البته که این قابلیت در بحث ما جایی ندارد. میت ۴۰ پرو هواوی برای دوربین فوقعریض خود از یک سنسور جدید ۲۰ مگاپیکسلی اما با فناوری بایر سنتی و فیلتر آرایه RGB بجای استفاده از سنسور ۴۰ مگاپیکسلی با فناوری کوادبایر موجود در گوشی پی ۴۰ پرو، بهره میبرد.
این دوربین آنچنان که باید عریض نبوده و از یک لنز با فاصله کانونی ۱۸ میلیمتر تشکیل شده است. همچنین بر خلاف لنزهای سامسونگ و اپل از قابلیت فوکوس خودکار برخوردار میباشد. مشخصه غیرمعمولی که برای این دوربین میتوان نام برد، نسبت تصویر متداول ۳:۲ میباشد که در دوربینهای قدیمی شاهد آن هستیم. این در حالیست که در بقیه گوشیهای هوشمند امروزی نسبت تصویر مربعی شکل بوده و معادل ۴:۳ میباشد.
دوربین اصلی این گوشی ۵۰ مگاپیکسلی است که قبلا در پی ۴۰ پرو معرفی شده و از یک سنسور ۱/۱.۲۸ اینچی بهره میبرد. این سنسور در حال حاضر در بین رقبا بزرگترین است. سنسور این دوربین مجهز به فناوری کوادبایر همراه با فیلتر رنگی RYYB (قرمز_زرد_زرد_آبی) و پیکسلهای تشکیلدهنده دوربین در ابعاد ۱.۲۲ میکرومتر میباشد. لنز آن دارای مشخصات فاصله کانونی ۲۳ میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.9 است. اما برای تصاویر ثبتشده در حالت پیشفرض ۱۲ مگاپیکسلی دوربین، مشخصات کانونی آن ۲۷ میلیمتر خواهد بود.
تفاوت عمده دیگری که این گوشی با پی ۴۰ پرو دارد، نداشتن قابلیت لرزشگیر اپتیکال است. علت این مسئله هنوز مشخص نیست و ما مشتاقیم عملکرد دوربین این گوشی را در شرایط نوری کم، مورد بررسی قرار دهیم.
دوربین تلهفوتو میت ۴۰ پرو از یک لنز پریسکوپی ثابت تشکیل شده است که مشخصه فاصله کانونی آن (اگر به اطلاعات اگزیف عکسهای ثبتشده اعتماد داشته باشید) ۱۲۵ الی ۱۳۵ میلیمتر میباشد. این مشخصه لنز به معنای زوم ۵ برابری دوربین است. گشودگی دیافراگم این دوربین معادل f/3.4 بوده که در برابر دوربین گلکسی نوت ۲۰ اولترا با گشودگی دیافراگم f/3.0 نسبتا کم نور به نظر میرسد، با این حال بایستی تعداد و ارقام را در یک محیط واقعی آزمایش کنیم.
همانطور که قبلا از دوربین پریسکوپی گلکسی نوت ۲۰ اولترا نام بردیم، در ابتدا آن را توضیح میدهیم. این دوربین از یک سنسور ۱۲ مگاپیکسلی همراه با پیکسلهای ۱.۰ میکرومتری تشکیل شده است. این مشخصات نسبتا تجملی در نظر گرفته نمیشود. لنز این دوربین با فاصله کانونی ۱۲۰ میلیمتری خود مانند میت ۴۰ پرو ثابت است.
دوربین اصلی نوت ۲۰ اولترا، ۱۰۸ مگاپیکسلی مجهز به سنسور نوناسل ۱/۱.۳۳ اینچی (معرفیشده با گوشی اس ۲۰ اولترا) است. این دوربین ۹ پیکسل ۰.۸ میکرومتری را در یک نمونه ۲.۴ میکرومتری جای داده و خروجی عکسها ۱۲ مگاپیکسلی است. سامسونگ این فناوری را nona-binning مینامد. لنز این دوربین دارای فاصله کانونی ۲۶ میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.8 بوده و ثابتشده است. دلیل استفاده از این نوع لرزشگیر نسبت به فناوری سنسور متغیر به کار رفته در آیفون، این است که لرزشگیر اپتیکال از تکنولوژی سادهتری برخوردار میباشد.
دوربین فوقعریض این گوشی آنچنان تحسینبرانگیز نبوده و از نظر مشخصات و عملکرد، بسیار شبیه آیفون ۱۲ پرو مکس است. از مشخصههای آن میتوان به لنز ۱۲ مگاپیکسلی، سنسور ۱/۲.۵۵ اینچی (البته در آیفون ۱/۳.۶ اینچی میباشد)، پیکسلهای ۱.۴ میکرومتری و گشودگی دیافراگم f/2.2 با میدان دید ۱۲۰ درجه اشاره کرد. برای این دوربین نیز فوکوس خودکار در نظر گرفته نشده است.
گوشی اکسپریا وان مارک II همانند سری میت ار فوکوس خودکار در دوربین فوقعریض خود برخوردار است اما نسبت به سری آیفون و گلکسی عریضتر نمیباشد. سونی بیان کرده که فاصله کانونی این دوربین ۱۶ میلیمتر بوده و از یک لنز ۱۲ مگاپیکسلی و یک سنسور ۱/۲.۵۵ اینچی همراه با پیکسلهای ۱.۴ میکرومتری مشابه سری نوت سامسونگ بهره میبرد.
دوربین اصلی در اکسپریا دارای فاصله کانونی ۲۴ میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.7 میباشد. این دوربین همچنین از فناوری لرزشگیر اپتیکال نیز بهره میبرد. هرچند سونی در برخی از دوربینهای بدون آینه خود از فناوری سنسور متغیر استفاده کرده اما گوشیهای سونی هنوز از این فناوری برخوردار نیستند.
با این که سنسور دوربین گوشی اکسپریا به بزرگی سنسورهای دوربینهای بدون آینه نیست اما نسبتا ابعاد بزرگی دارد. این سنسور، ۱۲ مگاپیکسلی بوده و دارای ابعاد ۱/۱.۷ اینچی و پیکسلهای ۱.۸ میکرومتری میباشد. مشخصات گفته شده برای این دوربین مشابه مشخصات دوربین اصلی آیفون است.
دوربین تلهفوتو این گوشی از یک لنز ۲۰ مگاپیکسلی با فاصله کانونی ۷۰ میلیمتر و یک سنسور با ابعاد ۱/۳.۴ اینچی از نوع S5K3T2 سامسونگ برخوردار بوده که با برشهایی نیز همراه است. لنز این دوربین نیز همانطور که مشخص است، از نوع ثابت میباشد.
برای دوربینهای قسمت جلویی این گوشیها، با مشخصات متنوعی روبرو هستیم. برای مثال میتوان گفت که در بین آنها، فقط یک دوربین سلفی با فوکوس خودکار وجود دارد و همچنین با طیف گستردهای از فاصلههای کانونی متنوع، روبرو هستیم.
آیفون ۱۲ پرو مکس برای توجیه بریدگی ناچ خود از یک اسکنر نور سه بعدی، جهت ترسیم نقشه عمق در “حالت پرتره” بهره برده است. در کنار این سنسور، دوربین سلفی آیفون قرار دارد که از یک سنسور ۱۲ مگاپیکسلی با پیکسلهای ۱.۰ میکرومتری و لنزی با فاصله کانونی ۲۳ میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/2.2 تشکیل شده است. علاوه بر این موارد باید گفت که این دوربین دارای فوکوس ثابت است.
دوربین سلفی میت ۴۰ پرو از یک سنسور ۱۳ مگاپیکسلی تشکیل شده است. همچنین دارای لنزی با فاصله کانونی عریضتر ۱۸ میلیمتری و گشودگی دیافراگم f/2.4 میباشد که به شما اجازه میدهد، میدان دید بهتری را برای کادربندی در اختیار داشته باشید. میت ۴۰ پرو برای اسکن سه بعدی محیط از فناوری دوربین مدت پرواز (ToF) استفاده میکند. این دوربین از تابش نور مادون قرمز برای اسکن محیط بهره میبرد.
هرچند برای دوربین سلفی گلکسی نوت ۲۰ اولترا نکته قابل عرضی وجود ندارد اما از یک ویژگی منحصر به فردی برخوردار است. نوت ۲۰ اولترا در این گروه از یک لنز با فوکوس خودکار و عنصر متحرک تشکیل شده است. این لنز ۱۰ مگاپیکسلی دارای فاصله کانونی ۲۶ میلیمتری و گشودگی دیافراگم f/2.2 میباشد و در بین همگروهیهای با رزولوشن کم، رتبه دوم را به دست میآورد.
هرچند سنسور این دوربین، رزولوشن پایینی دارد اما از پیکسلهایی به بزرگی ۱.۲۲ میکرومتر تشکیل شده است. سوالی که پیش میآید این است که آیا شما به پیکسلهایی بیشتر از ۱۰ میلیون عدد نیاز پیدا خواهید کرد؟
در ادامه میرسیم به دوربین سلفی ۸ مگاپیکسلی عجیب اکسپریای سونی که در بین اعضای همگروهی، کمترین تاثیرگذاری را دارد. در این دوربین از یک لنز با فاصله کانونی ۲۴ میلیمتری و گشودگی دیافراگم f/2.0 استفاده شده است.
برنامههای دوربین این گوشیها تقریبا امکانات یکسانی را ارائه میدهند. برای مثال همه این برنامهها به کاربر امکان جابجایی بین حالتهای دوربین، دوربینهای جلو و عقب و کار با ماژولهای مختلف دوربین را فراهم میکنند. بعضی از آنها دسترسی راحتتر و برخی دسترسی سختتری را به امکانات دوربین در اختیار کاربر قرار میدهد.
ما تا به حال هیچ برنامه دوربینی را پیدا نکردیم که از هر نظر بدون نقص و کامل باشد و به کاربر دسترسی راحتتری را فراهم کند.
برای مثال دکمه انتخابگر زوم گوشی میت ۴۰ را در نظر بگیرید. زمانی که گوشی را در حالت عمودی و با دست راست خود گرفتهاید، دسترسی قابلقبولی به دکمه زوم خواهید داشت. در مقابل اگر آن را در دست چپ یا در حالت افقی قرار دهید، برای استفاده از دکمه زوم بایستی از دست دیگر خود استفاده کنید. به کار بردن این قابلیت در گوشیهای دیگر نسبتا راحتتر است.
مورد ارگونومی عجیب دیگر که میتوان به آن اشاره کرد، منوی منظرهیاب در گوشی آیفون است. برای دسترسی به این منو بایستی به قسمت انتهای دور صفحهنمایش ضرب زده و سپس به انتهای نزدیک نمایشگر برگشته و ادامه کار خود را انجام داد.
مورد دیگر، کنترل حالت شب بوده که علاوه بر عملکرد مشابه آن، برای غیرفعال کردن هم نیاز به ضربهزدن و کشیدن دارد. البته شما برای هر دفعه به این کار نیاز پیدا نخواهید کرد.
برنامه دوربین گلکسی نوت اولترا نیز بدون نقص نبوده و عملکرد زوم آن به مشکل برمیخورد. همچنین زمانی که انتخابگرهای درختمانند دوربین را انتخاب میکنیم، به یک سری تنظیمات زوم از پیش تنظیمشدهای برمیخوریم. در ادامه اگر روی یکی از همین پیشتنظیمشدهها کلیک کنیم، انتخابگر مورد نظر سطح زوم اشتباهی را نشان میدهد.
البته ما با عملکرد اکسپریا نیز با مشکل روبرو هستیم. زمانی که برای فوکوس یا در معرض نور قرار دادن سوژه روی صفحه ضربه میزنیم، یک نوار لغزندهای جهت جبران نوردهی به جای انتخابگر زوم ظاهر میشود. سوالی که پیش میآید این است که آیا امکان نداشت نوار لغزنده در کنار دکمه زوم و یا همان جایی باشد که به آن ضربه میزنیم؟
توجه داشته باشید، برنامه گفته شده فقط یکی از برنامههای دوربین اکسپریا میباشد. این گوشی از دو برنامه دیگر Photo Pro برای عکس و برنامه Cinema Pro برای ضبط ویدیو نیز بهره میبرد. برای اطلاعات بیشتر این دو برنامه باید نقد و بررسی کامل اکسپریا وان مارک II را مطالعه کنید. با این حال باید گفت که هر دو، مزایا و نقاط ضعف خود را خواهند داشت.
با وجود اینکه ما در آستانه فصل زمستان هستیم، کار با دوربین گوشی هوشمند آن هم به وسیله دستکش، یک مسئله نگرانکننده برای کاربران است. در مئرد همین مشکل، گلکسی نوت ۲۰ اولترای سامسونگ از عملکرد قابل قبولی برخوردار است.
در این گوشی شما میتوانید با دو ضربه، به برنامه دوربین گوشی دسترسی پیدا کنید و با دو ضربه بین دوربین پشتی و سلفی جابجا شوید. دکمههای ولوم صدا نیز طبق روال سابق، به عنوان کلید شاتر عکسبرداری شناخته میشوند.
میت ۴۰ پرو هواوی نیز عملکردی مشابه با پرچمدار سامسونگ ارائه میدهد. در این گوشی با دو بار ضربه بر روی دکمه کاهش صدا، برنامه دوربین اجرا شده و هر دو کلید ولوم را نیز میتوان به عنوان کلید شاتر عکسبرداری استفاده کرد. در پرچمدار اکسپریا یک دکمه اختصاصی برای دوربین تعبیه شده و مانند سایر رقبا نیز از دکمه ولوم میتوان جهت عکسبرداری استفاده کرد.
آیفون در مقایسه با رقبا چندان عملکرد خوبی را ارائه نمیدهد. در گوشی آیفون هیچ دسترسی فیزیکی به برنامه دوربین وجود ندارد و تنها دکمه ولوم برای گرفتن عکس به کار میرود. در هر حال برای این سه گوشی نامبرده، هیچ راه فیزیکی برای جابجایی بین دوربین پشتی و سلفی وجود ندارد.
در ادامه به بررسی عکسهایی میپردازیم که از این گوشیها در موقعیتهای متفاوتی گرفته شده است.
همانطور که میدانید، این چهار گوشی در روشنایی روز میتوانند عکسهای بسیار خوبی را ثبت کنند. هر کدام از تصاویر ثبتشده ظاهر خاص خود را دارند اما در کل نمیتوان تفاوت قابل توجهی را بین آنها تشخیص داد.
در بین این گوشیها شاید بتوان گفت که متمایزترین آنها پرچمدار اکسپریا باشد. تصاویر ثبتشده آن از کنتراست بسیار بالایی برخوردار هستند و حتی ممکن است در بعضی صحنههای خاص مانند آنچه که در عکسهای پایین مشاهده میکنید، سایهها تا حدی عمیقتر نیز به نظر برسند.
با همه این اوصاف نمیتوان گفت که پرچمدار اکسپریا از دامنه رنگ دینامیکی محدودی برخوردار است. بلکه احتمال دارد که اکسپریا از الگوریتمهای HDR خود به همان میزان گلکسی و آیفون استفاده نمیکند.
اکسپریا همچنین در بحث اشباع رنگ، کمی محافظهکارانه عمل کرده است. با این که ما عکسهای زندهتر را بیشتر میپسندیم اما سونی نیز در این مورد میتواند برای اکثر موقعیتها، تصاویری را با رنگهایی جذاب به ثبت برساند. با این حال اگر شما بیشتر به فضای هنرمندانه و عکاسی و کمتر به محیط شبکههای اجتماعی علاقهمند هستید، گوشی اکسپریا میتواند برای شما بهترین گزینه باشد.
در مورد گوشیهای گلکسی میتوان گفت که به واسطه عکسهای اغراقآمیز خود، بهترین دوست شما برای شبکههای اجتماعی هستند. اشباع بودن رنگها در کنار گرمی اضافهشده به ویژه برای رنگ سبز، اگر نگوییم صحیحترین رنگها، دستکم دوستداشتنیترین آنها را به ثبت میرساند. با توجه به این اوصاف میتوان گفت که گوشیهای گلکسی در حال حاضر، رنگها را به طرز واقعیتری نسبت به گذشته نشان میدهند.
شاید کلیشهای به نظر بیاید اما عکسهای ثبتشده توسط آیفون واقعیتر به نظر میرسند، به ویژه زمانی که در مقام مقایسه با صحنههای کسلکنندهای قرار بگیرند که سامسونگ جلوه اغراق آمیزتری به آنها میبخشد.
و اما میت ۴۰ پرو هواوی در این بخش ما را شگفتزده کرد. این گوشی در مقایسه با گلکسی، آیفون و حتی اکسپریا برای عکسهای برگ پاییزی، اشتیاقی به خرج نداده است. هرچند اگر عکسهای آن را به صورت جداگانه و نه در مقام مقایسه با سایر گوشیها در نظر بگیریم، عکسهای جذابی به نظر میرسند.
با اینکه عجیب به نظر میرسد، باید گفت که این گوشی برای عکسهایی که ساخته دست انسان هستند و نه برای برگهای پاییزی، عملکرد نسبتا بهتری را در برابر رقبا از خود نشان میدهد. آسمان در تصاویر ثبتی میت ۴۰ پرو نسبت به رقبا متفاوت بوده و در این گوشی، رنگ آسمان متمایل به بنفش به نظر میرسد.
با توجه به اینکه هر چهار دوربین با لنز ۱۲ مگاپیکسلی مطابقت میکنند، پس تعجبآور نیست که بگوییم عکسهای آنها از نظر سطح جزئیات تقریبا مشابه هم هستند. گوشی نوت در اینجا نسبت به گوشیهای سری گلکسی اغراقآمیز نبوده و برای عکسهای چمن، پردازش زیادی صورت نگرفته است. اگر موردی هم باشد برای گوشی آیفون بوده و مسئلهای که بیشتر ما را اذیت میکند، عملکرد پردازشی تصادفی بافتها در این گوشی است.
اما در گوشی میت، چمنها دچار مشکل شده یا اینکه از دست رفتهاند. اگر مشکل از سنسور باشد و آن برطرف نشود، بافتها حالت مصنوعی پیدا میکنند. اما اگر پیکسلها کافی باشند، تصاویر خوب به نظر خواهند رسید. در هر صورت تصاویر از مقدار کمی کنتراست برخوردار هستند.
در گوشی اکسپریا عملکرد پردازش، بسیار واقعیتر عمل کرده اما وضوح تصاویر در گوشهها دچار اشکال میشود. در مجموع باید گفت که رفع نویز در هر چهار دوربین به شکلی بدون نقص انجام گرفته است.
زمانی که به بررسی دوربینهای فوقعریض گوشیها میپردازیم، عملکرد هر چهار گوشی از هم متمایز شده و این تمایز در عکسهای آنها نمود پیدا میکند. گوشیهای گلکسی و آیفون نسبت به سایر رقبا از وسیعترین میدان دید برخوردار بوده و شباهت آنها به اندازهای است که این مسئله حتی در مشخصات عکسها نیز نمایان میشود. به همین دلیل زمانی که به اطلاعات عکسها مراجعه میکنیم، متوجه میشویم که فاصله کانونی دوربین آیفون ۱۴ میلیمتر و در گلکسی ۱۳ میلیمتر است.
میدان دید اکسپریا محدودتر بوده اما با فاصله کانونی ۱۶ میلیمتری خود، همچنان عریض محسوب میشود. در هر حال گوشی میت با فاصله کانونی ۱۸ میلیتری، کمترین میدان دید را در بین رقبا دارد. از طرفی دیگر به خاطر نسبت تصویر ۳:۲ در مقایسه با نسبت تصویر ۴:۳ سایر گوشیها، پرچمدار میت در وضعیت عمودی، میدان دید بسیار کمتری را پوشش خواهد داد.
هرچند گوشی میت ۴۰ پرو در بخش پوشش میدان دید، عملکرد ضعیفی دارد اما در پرداختن به جزئیات توانسته ضعف خود را نسبتا جبران کند. در این بخش، میت ۴۰ پرو هواوی به لطف وجود رزولوشن بالای سنسور و کیفیت فوقالعاده لنزهای اپتیکال خود، از قدرت تفکیکپذیری بالایی نسبت به رقبا برخوردار است.
مقایسه جزئیات بین گوشیهای اکسپریا، آیفون و گلکسی یک مسئله جنجالبرانگیز است. اما اگر با دقت به عکسهای ثبت شده با دوربین فوقعریض گلکسی نوت نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که لبهها در عکس، به صورت ناچیزی کیفیت خود از دست میدهند. از طرفی این گوشی در مورد رفع نویز تصاویر، عملکرد بسیار قابل قبولی را ارائه میکند. اما در تصاویر گوشیهای آیفون و اکسپریا مقدار بسیار کمی نویز وجود دارد.
گوشیهای آیفون و گلکسی، برابری خود را حتی فراتر از بحث میدان دید ثابت کردند. این دو گوشی در زمینه پردازش و دامنه دینامیکی رنگها نیز عملکرد تقریبا مشابهی را ارائه میدهند، تا حدی که در بعضی مواقع قابل تمایز از هم نیستند. اما در این بین نماینده اکسپریا به علت برخورداری از دامنه دینامیکی رنگ محدودتر، تصاویر تاریکتری را ثبت کرده و از این حیث با رقبا متمایز است.
اگر چه کیفیت دوربینهای فوقعریض گوشیهای مورد بررسی متفاوت بودند اما این اختلاف آنها به اندازه دوربینهای تلهفوتو نمیباشد. در این قسمت گوشیهای میت و گلکسی مجهز به دوربین تلهفوتو با زوم ۵ برابری هستند، در حالی برای آیفون و اکسپریا زوم ۲.۵ الی ۳ برابری در نظر گرفته شده است. ما در این بخش متوجه شدیم که مقایسه این چهار گوشی فقط در یکی از این دو سطح بزرگنمایی کاری اشتباه است. بنابراین تصمیم گرفته شد که در هر دو سطح بزرگنمایی اعم از ۵ برابر و ۲.۵ برابری، مقایسه بین گوشیها صورت بگیرد.
همین مسئله مشکلات خاص خودش را دارد. برای مثال میتوان به مسائلی که موقع تست زوم ۵ برابری دوربین اکسپریا به وجود آمد، اشاره کرد. این گوشی قابلیت کنترل زوم خارج از محدوده توانایی خود را دارد. پرچمدار اکسپریا قدرت بزرگنمایی خود را مدیون دوربین قدرتمندش است. شما میتوانید تا زوم ۳ برابری را به راحتی با دوربین اصلی اکسپریا تجربه کنید. این بزرگنمایی حتی میتواند به مقدار کمی فراتر از زوم دوربین تلهفوتو گوشی عمل کرده اما گوشی در این حین به دوربین تلهفوتو تغییر وضعیت نخواهد داد.
برای تنظیم دستی این حالت، میتوان با کمک انتخابگر درختمانند وضعیت دوربین را به تلهفوتو تغییر داد. برای اکسپریا ما در نهایت به زوم یکدست ۲ برابری قانع شدیم.
برای سطح بزرگنمایی ۲.۵ برابری، ما از بزرگنمایی پیشفرض اکسپریا و آیفون استفاده کردیم و برای گلکسی و میت هواوی، میزان بزرگنمایی را روی ۲.۵ قرار دادیم. هرچند این چهار گوشی از ماژولهای دوربین متفاوتی استفاده میکنند اما در این قسمت به مسئله جالبی برخوردیم. مورد پیشآمده نشان داد که در سطح بزرگنمایی ۲.۵ برابری اگرچه میزان پوششدهی گوشیهامتفاوت است اما از نظر عملکردی، مشابه یکدیگر هستند.
در شروع تست با زوم ۲.۵ برابری، ما نتایج از قبل پیشبینی شدهای را از آیفون مشاهده کردیم. تصاویر از وضوح و جزئیات خوبی برخوردار بوده و در آنها حتی نویزی مشاهده نشده است. در مقابل گوشی اکسپریا قرار دارد که تصاویر آن با وضوح و شفافیت کمتری ثبت شده و نمیتوان آنها را به عنوان معیاری برای کنتراست در نظر گرفت.
دوربین نوت سامسونگ نیز با لنز قدرتمند ۱۰۸ مگاپیکسلی خودش نمیتواند تصاویر تحسینبرانگیزی را در زوم ۲.۵ برابری به ثبت برساند. در واقع تصاویر آن به طور ناامید کنندهای نرم و بدون وضوح هستند.
در این قسمت شاهد عملکرد فوقالعاده میت ۴۰ هواوی هستیم. این گوشی که در بزرگنمایی ۲.۵ برابری خود، تصاویری حتی بهتر از اکسپریا ثبت کرده است. در این گوشی نسبت به اکسپریا جزئیات و لبههای تصاویر حتی با وجود نویز بیشتر به خوبی حفظ شدهاند.
آیفون در این بخش همچنان برتری خود را حفظ کرده است، هرچند اختلاف چندانی با رقبا ندارد. با توجه به این که میت ۴۰ از یک ماژول بزرگنمایی سطح متوسط برخوردار نیست، عملکرد قابلتوجهی را ارائه میدهد.
میرسیم به زوم ۵ برابری دوربینها که به روشنی میتوان گفت تفاوت محسوسی بین دوربینهای تلهفوتو پریسکوپی و نوع معمولی آنها وجود دارد. با این اوصاف دوربین میت هواوی عملکرد بهتری داشته و جزئیات دقیقتری را نسبت به نوت سامسونگ توانسته به ثبت برساند. هرچند این مسئله را نمیتوان به عنوان یک مزیت بزرگ پذیرفت.
عکسهای آیفون در بزرگنمایی متناسب با صفحهنمایش، بدون نقص به نظر میرسند. هرچند میتوانند به طور دقیقتری در سطح پیکسلی نیز، برتری خود را بسته به سوژه حفظ کنند. گوشی اکسپریا نیز میتواند در زوم ۵ برابری عکسهای نسبتا مناسبی را ثبت کند، با این وجود به وضوح و کنتراست عکسهای آیفون ۱۲ پرو مکس نخواهند رسید.
در حال حاضر همه میدانیم که گوشیهای هوشمند امروزی در نور روز میتوانند عکسهای زیبایی را خلق کنند و همیشه چالش شرکتهای تولیدکننده، کیفیت عکس گوشیهای آنها در نور کم بوده است. به همین جهت با ما همراه باشید تا در ادامه، کیفیت دوربینهای پرچمدار را در روشنایی کم محیط بسنجیم.
در ابتدا به شناخت روشهایی که برندهای مختلف برای عکاسی در شرایط نوری کم برای گوشی خود در نظر گرفتهاند، بپردازیم. برای مثال میتوان گفت که گوشیهای گلکسی نوت ۲۰ اولترا و میت ۴۰ پرو هواوی از قابلیت “حالت شب” برخوردار هستند که میتوان این قابلیت را در قسمت منظرهیاب انتخاب کرد.
در همین راستا زمانی که شما برای عکاسی، دوربین را در وضعیت معمولی قرار میدهید، بدیهی است که گوشی از پردازشهای “حالت شب” برای تصاویر شما استفاده نمیکند. در همین حین گوشی شما با کنار هم قراردادن فریمهای مختلف و حالات نور دهی متفاوت سنسورهای کوادبایر/نوناسل، تصاویر ثبتی شما را پردازش میکند. با همه این اوصاف کسی دقیقا نمیداند در زمان عکاسی، چه اتفاقاتی درون گوشی شما میافتد.
در گوشی آیفون قابلیت “حالت شب” به صورت وضعیت جداگانهای قرار نداشته و به جای آن از قابلیت “حالت شب خودکار” برخوردار است. در آیفون تصمیمگیرنده برای حالت شب خود گوشی میباشد. برای همین منظور شما میتوانید با قرار دادن گوشی در شرایط نوری کم، آن را مجبور به فعال کردن حالت شب کنید. همچنین میتوانید، تنظیمات گوشی برای حالت شب را نادیده گرفته و آن را غیرفعال کنید.
با این حال گوشی اکسپریا به خودی خود قابلیت “حالت شب” ندارد. هرچند الگوریتمهای تشخیص صحنه، تاریکبودن آن را تایید کرده و قابلیت “صحنه شب” را فعال میکنند. این قابلیت باعث شده گوشی، تصاویر ثبتی را با پردازشهایی خاص همراهی کند. میتوان حدس زد که این پردازشها دقیقا مشابه آنچه در قابلیت “حالت شب” اتفاق میافتد، هستند.
بنابراین در نهایت برای هر صحنه، دو مرحله تست عکاسی انجام دادیم. در ادامه برای اولین تست، گوشیهای گلکسی و میت را در وضعیت عکاسی معمولی قرار داده و حالت شب گوشی آیفون را هم به سختی غیرفعال کردیم. در این حین مجبور شدیم به تنظیمات پیشفرض گوشی اکسپریا اعتماد کنیم.
برای مرحله دوم، با کمک “حالت شب” در گوشیهای میت هواوی و نوت سامسونگ صحنهها را عکسبرداری کردیم. برای آیفون نیز اجازه دادیم طبق الگوریتمهای “حالت شب خودکار” خود عمل کند. از آنجایی که برای اکسپریا حالت شبی منظور نشده است، بنابراین در این مرحله رقابت فقط بین سه گوشی آیفون ۱۲ پرو مکس، میت ۴۰ پرو و نوت ۲۰ اولترا انجام گرفت.
زمانی که قابلیت “حالت شب” را در گوشیها غیرفعال کردیم، متوجه شدیم که گوشی میت اغلب اوقات نوردهی تاریکتری را نسبت به سه گوشی دیگر ارائه میدهد. این مسئله مخصوصا زمانی بیشتر مشخص میشود که از صحنههایی با نورهای گرم مانند چراغهای خیابان عکسبرداری شود. گوشی میت هواوی در این صحنهها نسبت به سه گوشی دیگر، نوردهی سردتری را از خود به نمایش میگذارد.
البته باید گفت که این مشکل به تنظیمات عمومی گوشی میت برمیگردد. به همین منظور زمانی که میت ۴۰ پرو در موقعیتی قرار بگیرد که از نظر تراز سفیدی دچار ابهام شود، به طور اشتباهی رنگهای سردتر را انتخاب میکند.
اگر بخواهیم از میان این چهار گوشی یکی از آنها را انتخاب کنیم که از نظر پردازش تراز سفیدی و رنگهای محیط، عملکرد خوبی را ارائه کند، این انتخاب قطعا آیفون ۱۲ پرو مکس خواهد بود. این گوشی از گرمی بیش از اندازه رنگها در نوت سامسونگ و سردی ناخوشایند آنها در میت هواوی برخوردار نیست. آیفون ۱۲ پرو مکس با ایجاد تعادل بین گرمی و سردی رنگها، جلوه واقعیتری را به عکسها میبخشد.
در همین حال گوشی نوت نیز نورهای سرد را سردتر و نورهای گرم را گرمتر از حد واقعی نشان میدهد. این نحوه پردازش اغراقآمیز در زمان مقایسه فوری چندان جالب به نظر نمیرسد، هرچند که عکسها به خودی خود آنچنان آزاردهنده به نظر نخواهند رسید.
در طرف دیگر گوشی اکسپریا قرار دارد که از نظر تراز سفیدی، اکثر اوقات عملکرد مطلوبی را ارائه میدهد. هرچند ضعف بزرگ آن مواقعی است که از چراغهای خیابان عکسبرداری میشود. اساسا اگر آیفون را در نظر نگیریم، میتوان انتظار داشت که در بحث تراز سفیدی به اشتباهاتی نیز بر میخورد.
تفاوت ناچیزی که در دامنه دینامیکی رنگها دیده میشود، اکثر اوقات برای حالات متوسط نوردهی صدق میکند. چرا که در حالات نوردهی شدید امکان دارد بعضی گوشیها، تصاویر روشنتری را نسبت به سایر رقبا در نوردهی مشابه ثبت کنند. هرچند این موارد را فقط نمیتوان به یک گوشی نسبت داد، چون انتخابها ممکن است از صحنهای به صحنه دیگر تغییر کند، هرچند این مسئله دلگرمکننده نیست.
اگر سایه قسمتی از صحنه برای شما اهمیت خاصی داشته باشد، میتوانید به راحتی با ضربهزدن به ناحیه مورد نظر، نوردهی مناسبی را سمت آن هدایت کنید.
در عملکرد دوربین میت هواوی یک ویژگی نسبتا سازگار مشاهده کردیم. شاید این ویژگی به تمایلات نوردهی آن مربوط باشد، هرچند بخش نرمافزاری هم در این ماجرا بیتاثیر نیست. این ویژگی باعث شده تا میت هواوی بتواند تعریف بهتری از لبه تصاویر حاوی منابع نوری روشن ارائه کند، که این یک مزیت بزرگ است.
گرچه در بحث بزرگنمایی با نسبت ۱:۱، گوشی نوت سامسونگ ممکن است دارای فاکتورهای برتری باشد اما آنچنان که باید از اهمیت بالایی برخوردار نیستند. زمانی که نوت سامسونگ را در یک تعادل بین نویز و جزئیات یک تصویر قرار دادیم، این گوشی همچنان به تصاویر با نویز بیشتر متمایل بود. در حقیقت عکسهای ثبتشده توسط نوت بیشتر از سایر رقبا دارای نویز هستند. اما در مقابل گوشی میت هواوی علاوه بر ثبت عکسهایی شفاف و بدون نویز، جزئیات آنها را نیز فراموش نمیکند.
آیفون طی ارائه تصاویر با کنتراست بالا در لبهها، عملکرد خوبی را ارائه میدهد هرچند در بحث جزئیات به همان خوبی نبوده و در رتبه بعدی گوشیهای نوت و میت قرار میگیرد. درادامه به اکسپریا میرسیم که معمولا نرمتر از بقیه عمل کرده و تصاویر بدون نویزی را ثبت میکند.
در وضعیت “حالت شب”، گوشی میت بیشترین شفافیت خود را از دست میدهد و در مقام مقایسه در رتبه سوم قرار میگیرد. در طرف دیگر گوشیهای آیفون و گلکسی نوت پایاپای هم در نبرد جزئیات باهم رقابت میکنند و ممکن است از یک عکس به عکسی دیگر متفاوت عمل کنند. اما در عمل، “حالت شب” هر دو گوشی شباهت بسیار زیادی باهم دارد.
در بحث دامنه دینامیکی رنگها، گوشیهای میت ۴۰ پرو، آیفون ۱۲ پرو مکس و نوت ۲۰ اولترا تقریبا قابل مقایسه با یکدیگر هستند. به این صورت که آیفون در از دستدادن برخی موارد مهم مستعد بوده، گوشی نوت تمام موارد را ثبت میکند و گوشی میت جایی میان آن دو گوشی را در بحث دامنه دینامیکی رنگها برای خود انتخاب میکند.
به عنوان بخشی از فرایند پردازش تصاویر، میتوان گفت که گلکسی نوت هاله دور چراغهای نئون را در بخش پردازش حذف میکند، این ویرایش دقیقا مشابه کاری است که گوشی میت از قبل در وضعیت عکسبرداری معمولی و نه در وضعیت “حالت شب” بر روی تصاویر انجام میداد. اما آیفون خود را به زحمت نینداخته و هالههای نور دور چراغها میتوانند در عکسها حضوری پررنگ داشه باشند.
عملکرد دوبین فوقعریض هر چهار گوشی مورد بررسی در این مقایسه را میتوان به راحتی در یک جمله خلاصه کرد: یکی از آنها عالی و سه تای دیگر بد نیستند. احتمالا تابحال آن را حدس زدهاید اما این گوشی میت ۴۰ پرو هواوی با سنسور فوقعریض بزرگ خود است که با بهترین عملکرد در شرایط تاریکی، تمیزترین و دقیقترین تصاویر را با گستردهترین دامنه دینامیکی به ثبت میرساند.
هرچند فراموش نکنیم که گوشی میت در مورد تراز سفیدی، همچنان تمایل به رنگهای سرد دارد اما حداقل با دوربین اصلی سازگار است.
سه تای دیگر اگرچه از نظر کیفیت تصاویر دوربین فوقعریض تفاوت اندکی باهم دارند اما میتوان طبق همین تفاوتها نیز آنها را به ترتیب گلکسی > اکسپریا > آیفون رتبهبندی کرد. همچنین اگر آیفون در شرایط تاریکتری حتی قرار بگیرد، همین رتبه نیز تنزل پیدا میکند. تصاویر ثبتشده با گوشی نوت هرچند از نویز بالاتری برخوردار هستند، اما جزئیات بالاتر و دامنه دینامیکی گستردهتری را ارائه میدهند.
گوشی اکسپریا در مقابل، کاهش نویز را بر جزئیات عکسها ارجحیت داده، اگرچه همچنان جزئیات تصاویر خود را تاحدی نیز حفظ کرده است. گوشی آیفون در این مورد بسیار متفاوت عمل میکند، به این صورت که از عکسهای روشن و با جزئیات بالا گرفته تا نمونههای کاملا تیره و تار در محیطهای تاریکتر و به طور کلی در محیطهای سایهدار متغیر است.
در حالت شب اوضاع کمی متفاوت است. در این شرایط گوشی میت هواوی به سراغ لنز ۱۲ مگاپیکسلی خود با نسبت تصویر ۴:۳ میرود که به همین جهت نیز با مشکل روبرو میشود. میت با این اقدام از طرفی، هم رزولوشن پایینتری را انتخاب کرده و هم به دلیل برش سنسور ۳:۲ مقدار بسیار زیادی از پوششدهی صحنه را از دست میدهد.
کاهش محسوس دامنه دینامیکی رنگها مخصوصا در نواحی روشن، بالاتر از همه این موارد قرار میگیرد. در واقع هیچ صحنهای وجود ندارد که بتوانیم در آن، “حالت شب” دوربین فوقعریض گوشی میت را بر تصاویر ثبتشده با حالت عکسبرداری معمولی، ترجیح دهیم.
این مسئله به آیفون و گلکسی نوت اجازه میدهد تا خودی نشان بدهند. حقیقتا اگر در “حالت شب خودکار” آیفون دخالتی نداشته باشید، پیشرفت چشمگیری در نتایج آیفون حاصل میشود و به همین علت است که باید “حالت شب خودکار” برای دوربین فوقعریض آن نیز همیشه فعال باشد. در این حالت تصاویر آیفون برای قسمت سایهها، بهبود قابلتوجهی را نشان داده و در مجموع عکسهای بهتری را به خصوص از نظر شفافیت به ثبت میرساند.
گلکسی نوت در عکسهای خود همه چیز را روشنتر میکند و در حالت شب نیز شدت رنگها را بخصوص در نواحی خیلی تاریک بهبود میبخشد. هرچند این مسئله کاملا تصادفی است. در وضعیت فعالبودن “حالت شب”، این صحنههای تاریک هستند که بهترین عکسها را هم از نظر دامنه دینامیکی رنگها و هم از نظر جزئیات رقم میزنند، در حالی که این قابلیت در صحنههای روشن به طور معکوس عمل میکند و عکسهای مناسبی ثبت نخواهند شد.
قابلیت بزرگنمایی آن هم در تاریکی شب، همچنان یکی از چالشهای بزرگ عکاسی با کمک دوربین گوشیهای هوشمند است و همچنان دوربینهای تلهفوتو برای بزرگنمایی در تاریکی قابل اعتماد نیستند. با این وجود، برندها در حال کار بر روی این مسئله هستند.
در ابتدا از آیفون با زوم ۲.۵ برابری شروع میکنیم چرا که زوم ۲.۵ برابری، پیشفرض خود گوشی بوده و این که آیفون، همان دستگاهی است که مدتها منتظرش بودیم. میدانیم که آیفون در این بخش با وجود گوشی گلکسی نوت ۲۰ اولترا شانسی برای رقابت نخواهد داشت. هرچند پرچمدار اپل قبلا در حین بزرگنمایی سطح متوسط با نور مناسب از رقیب خود شکست خورده است.
در صحنههایی که آیفون با کمک دوربین تلهفوتو خود عکاسی میکند، عکسهای بسیار شفافی را به ثبت میرساند و در مکانی بین گوشیهای اکسپریا و میت هواوی قرار میگیرد. اما زمانی که آیفون در محیطهای تاریکتری قرار میگیرد، به طور خودکار دوربین اصلی آن با زوم ۲.۵ برابری برای عکاسی فعال میشود. در این صورت است که میت هواوی و اکسپریا عملکردی بهتر از آیفون را ارائه میدهند.
همانطور که در بخش بررسی دوربینهای فوقعریض برای میت اتفاق افتاد، کیفیت عکسهای زوم ۲.۵ برابری میت در حالت شب بدتر میشوند. در مورد گلکسی نوت نیز میتوان همان بهبودها را مشاهده کرد. در طرف دیگر آیفونی قرار دارد که برای دوربین تلهفوتو آن حالت شب وجود نداشته و برای اکسپریا که در کل حالت شبی در نظر گرفته نشده است.
بنابراین در پایین فقط تصاویر مربوط به گوشیهای میت و نوت سامسونگ قرار گرفتهاند.
در ادامه به بررسی زوم ۵ برابری این گوشیها میرسیم. در این عکسها همانطور که مشاهده میکنید، هالههای نور دور تابلوهای خیابان در میت هواوی بیشتر از سایر گوشیها نمایان است. اما خب این فقط تنها ایرادی است که میتوان از عکسهای میت گرفت و با صرفنظرکردن آن میتوان گفت که عملکردی بسیار عالی دارد.
تصاویر ثبتشده توسط میت هواوی از نظر جزئیات، وضوح و بدون نویز بودن، یک پله بالاتر از گلکسی نوت سامسونگ قرار میگیرند. هرچند گلکسی نوت نیز نسبت به زوم دیجیتال گوشیهای آیفون و اکسپریا عملکرد قابلقبولی را ارائه میدهد اما در مقابل میت هواوی حرفی برای گفتن ندارد.
با همه این اوصاف هنوز مسئله تنظیم تراز سفیدی در میت هواوی جای بحث دارد. اما این مسئله را نمیتوان یک ایراد یا علتی دانست که کاربران را از خرید پرچمدار هواوی منصرف کند.
در ادامه برخلاف قضاوت بهتر ما، عملکرد “حالت شب” را در گوشیها نیز بررسی کردیم. تصاویر در هر دو گوشی نرمتر از قبل ثبت شدند. یادآوری کنیم که فقط گوشیهای میت هواوی و نوت سامسونگ از قابلیت “حالت شب” پشتیبانی میکنند. همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، جزئیاتی سایهمانند از مکانهای خیلی تاریک نمایان شدند. با این حال تصاویر میت، نویز بیشتری را از خود نشان میدهند. هرچند باید گفت که ما از این قابلیت فقط در شرایط نوری خاص و نه همیشه استفاده میکنیم.
حالت پرتره در همه این گوشیها وجود دارد. گوشی اکسپریا در این حالت به شما فقط امکان استفاده از دوربین اصلی با زوم یک برابری را فراهم میکند. طرف دیگر گلکسی نوت در حالت پرتره بزرگنمایی یک و دو برابری را با دوربین اصلی ارائه میدهد. گوشی میت نیز از بزرگنمایی یک، دو و سه برابری برای هر دو حالت پرتره و حالت دیافراگمی پشتیبانی میکند. همچنین هر کدام از حالتها، بوکه ساختگی خاص خودش را ارائه کرده و از نظر کیفیت با هم تفاوت دارند.
در بین این گوشیها، آیفون سادهترین حالت عکاسی با پرتره را دارد. با کمک آیفون میتوانید، پرترههایی با بزرگنمایی ۱ و ۲.۵ برابری ثبت کنید در حالی که هر کدام، از دوربین مخصوص به خود استفاده میکند. آیفون همچنین دارای قابلیت “حالت شب پرتره” میباشد. البته باید بیان کرد که این قابلیت در دوربین تلهفوتو گوشی به علت نداشتن حال شب، غیرقابل استفاده است.
با همه این اوصاف شاید به نظر برسد که کار مقایسه سختتر شده باشد. اما جای نگرانی نبوده و در ادامه به عکسهایی خواهیم پرداخت که در گستردهترین حالت بزرگنمایی ثبتشدهاند.
در این میان گوشی آیفون، بیشترین وفاداری را برای حفظ بافت طبیعی پوست انسان دارد و به هیچ وجه صورت انسان را صاف و یکدست جلوه نمیدهد. زمانی که ما تمام جلوههای زیبایی را در این گوشیها غیرفعال کردیم، هر سه گوشی به غیر از آیفون، جزئیات کمتری از چهره را ارائه دادند. در حالی که تصاویر اکسپریا نرمتر از سایر رقبا به نظر میرسند.
هیچکدام از گوشیها در تفکیک سوژه از محیط اطراف به مشکلی برنخورده و اگر شما به بالای موی سر سوژه خیر نشوید، این مسئله میتواند کاملا قابل چشمپوشی باشد.
تصاویر پرتره حتی در زوم ۲.۵ برابری آیفون ۱۲ پرو مکس نیز از کیفیت خوبی برخوردار هستند. عکس ثبتشده واضح، سوژه تفکیک مناسبی با محیط دارد، حالت بوکه به خوبی نمایان است و محوشدگی پس زمینه سوژه بسیار طبیعی به نظر میرسد. عکسهای ثبت شده توسط آیفون را میتوان برابر با عکسهایی از دوربین سونی دانست که مجهز به لنز عریض سیگما با فاصله کانونی ۵۶ میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.4 است.
همانطور که در تصاویر بالا مشاهده میکنید، چراغهای پسزمینه در گوشی میت قابل مشاهده بوده در حالی که برای گوشی نوت، چراغها نیز مانند بقیه پسزمینه به طور کامل محو شدهاند. در حالی که عکس مربوط به گوشی نوت باید از وضوح بالایی برخوردار باشد اما بسیار نرم به نظر میرسد. عکس مربوط به میت نیز در نوع خود ناخوشایند بوده چرا که وضوح و پردازش آنها به گونهای اغراقآمیز جلوه داده شده است.
با این حال این پایان مسیر عکسبرداری در پرچمدار هواوی نخواهد بود. برای ثبت بهتر عکسهای پرتره بزرگنمایی شده در گوشی میت، به قابلیت “حالت دیافراگمی” آن تغییر وضعیت بدهید. علت این مسئله مشخص نبوده اما تفاوت اینجا است که حتی در بزرگنمایی ۱ برابری، نمونه عکسهای گرفته شده در حالت دیافراگمی، نسبت به نمونههای حالت پرتره از جزئیات بهتری برخوردار هستند.
برای سنجش بهتر دوربین گوشیها، سوژه مورد نظر خود را در میان تعدادی درخت قرار داده و شروع به عکسبرداری کردیم. برای شروع، دوربین را در عریضترین وضعیت ممکن تنظیم کرده و از فاصله نسبتا مناسبی دست به کار شدیم. نتایج اما چندان قابلتوجه نبود. به این صورت که شفافیت تصاویر به صورت لکهلکه بوده و در قسمت چپ بالای قاب تصویر، شاهد تارشدگی نیز بودیم.
سوژه مورد نظر ما به خوبی در عکسها ثبت شده اما پسزمینه شلوغ پوشیده از برگها نیز باعث اندکی حواسپرتی میشود.
در ادامه، ما برای جذابتر شدن عکسها، برگ نزدیک دوربین گوشی را هدف قرار داده تا بتوانیم تصویر پسزمینه را مقدار بیشتری تار جلوه بدهیم. هرچند با این کار توانستیم نگاه شما را از آشفتگی سمت چپ بالای تصویر منحرف کنیم اما اگر دوباره به آنجا نگاه کنید، متوجه تارشدگی دلخواه و ماهیت مصنوعی اثر خواهید شد.
تصاویر با بزرگنمایی بیشتر، انتظارمان را بهتر برآورده میکند. کادربندی بستهتر باعث شده تا الگوریتمهای پردازشی دوربینها، درهمریختگی کمتری را از خود به نمایش گذاشته و به ایجاد نتایج قابلباورتری منجر شود.
در اینجا مشاهده میکنیم یک عکس، زمانی که با دوربین مناسبی ثبت شود چگونه به نظر میرسد.
برای سنجش توانایی دوربین گوشیها طی ثبت تصاویر در نور کم مجبور شدیم که تعدادی از لامپهای استودیو کوچک خود را خاموش کرده و تنها از یک لامپ LED برای نوردهی به سوژه استفاده کنیم. به هر حال سطح واقعی نور محیط را در این مقایسه اندازهگیری نکردیم.
در هر صورت این شرایط نوری برای گوشی اکسپریا مناسب نبوده و در عکسهای ثبتشده، سوژه و پسزمینه آن بسیار نرم به نظر میرسند.
سایر گوشیها در برابر این شرایط نوری نامناسب با قدرت ظاهر شده و پرترههای واضحی را به ثبت رساندند که برای این شرایط به خصوص، فوقالعاده هستند. تفکیکپذیری سوژه در هر سه گوشی به خوبی صورت گرفته و همچنین شاخههای گیاه مصنوعی پشت سر سوژه به خوبی از موهای او تفکیک شده است.
تنها ایرادی که میتوان از این عکسها گرفت، میزان تراز سفیدی گوشی گلکسی نوت است. به این صورت که رنگ پوست سوژه ما در دنیای واقعی برخلاف نمونه ثبتشده در گوشی نوت، بنفش نیست.
در حال حاضر گوشیهای پرچمدار به دوربینهای خوبی جهت فیلمبرداری مجهز شدهاند و دستگاههای انتخابی ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند. هرچند، این گوشیها از مشخصههای یکسانی برای یک فیلمبرداری فوقالعاده برخوردار نبوده و ممکن است هرکدام دارای محدودیتها یا قابلیتهای اضافهتری نیز باشند.
برای مثال میتوان گفت که در بین این گوشیها فقط گلکسی نوت سامسونگ است که میتواند با کیفیت 8K فیلمبرداری کند. هرچند این قابلیت گلکسی نوت به تنهایی نمیتواند گزینه انتخابی کاربران باشد. همانطور که نداشتن تنظیمات پیشفرض فیلمبرداری 4K60 گوشی پرچمدار سونی نیز نمیتواند به خودیخود عاملی برای انتخاب نشدن توسط کاربران تلقی شود.
در این بخش تمام سعی ما نه فقط بیان تفاوتهای این گوشیها بلکه مقایسه کامل عملکردی آنها است. در همین راستا نیز کیفیت فیلمبرداری را به 4K30 محدود کردیم تا به یک سطح معقولانهای از نتایج ساده و مختصری دست پیدا کنیم. هرچند تلاش ما برای بررسی محدوده دوربین تلهفوتو جهت فیلمبرداری، بسیار بیشتر از قسمت بررسی عکسها بود.
شروع این مقایسه را در شرایط مبنا و پایه آغاز کردیم. در ابتدای امر متوجه این مسئله شدیم که کیفیت فیلمهای دوربین اصلی و در شرایط نور روز دو گوشی آیفون و گلکسی در اکثریت جوانب به خصوص رنگها شبیه یکیدیگر هستند. رنگها در هر دو فیلم از وضوح خوبی برخوردار بوده و هیچگونه اغراقی در آنها مشاهده نمیشود.
از آن طرف گوشی میت مشابه آنچه برای عکسهای پاییزی مشاهده کردیم، فیلم آن نیز به سردی گرایش بیشتری دارد. فیلم ثبتشده توسط اکسپریا، به مقداری کمی مخصوصا برای رنگ زرد، اشباعشده به نظر میرسد. این مسئله که به طور واضحی در مقایسه فیلمها قابل مشاهده است، به تنهایی اهمیت چندانی ندارد.
در بحث دامنه دینامیکی رنگها، گوشی گلکسی سامسونگ برنده رقابت است چرا که موقع پردازش علاوه بر حفظ روشنایی، از کنتراست آنها نیز غافل نمیشود. در طرف دیگر آیفون تمایل به کنتراست بالاتری دارد و رنگهای سفید را سفیدتر نشان میدهد. این در حالیست که گوشی نوت، رنگ خاکستری روشنی را به آنها میبخشد.
گوشیهای میت و اکسپریا در بخش نوردهی ضعیف عمل کرده و شما میتوانید بعضی از آنها را نادیده بگیرید. همینطور گوشی میت در قسمت سایهها از کنتراست بالاتر و عمیقتری بهره برده است.
گوشی گلکسی نوت ۲۰ اولترا از بهترین جزئیات این مجموعه تصاویر برخوردار است و آن را به روشی کاملا طبیعی نمایش میدهد. آیفون نیز کیفیتی مشابه سامسونگ را دارد اما جزئیات بهتری را در نواحی بدون چمن ارائه میکند. با این حال وضوح آیفون بالاتر از سامسونگ بوده اما به اندازه گوشی میت نیست. هرچند منطقی به نظر نمیرسد اما تصاویر میت در همین وضوح، ظاهر زمختی را از خود بروز میدهند.
اما در اکسپریا این چنین نبوده و تصاویر دارای ظاهری نرم و بافتی لطیفتر میباشند، علاوه بر این مورد در ارائه جزئیات نیز ضعیفتر عمل میکند.
در این میان تنها گوشی میت، تصاویر را با نویز بیشتری ثبت میکند. هرچند شما نمیتوانید در قسمت آسمان تصاویر، نویزی را تماشا کنید اما زمانی که به قسمت جاده میرسید، شاهد نویز بسیار زیادی خواهید بود که با وضوح بیشتری نیز نمایانتر شدهاند.
عکسهایی که در بالا مشاهده کردید از میان فیلمهایی برداشته شده که در پایین میتوانید آنها را به ترتیب مشاهده کنید. فقط توجه داشته باشید که در انتخاب ویدئو برای تماشا و مقایسه دقیق، به نوشته روی هر کلیپ دقت کنید.
در بخش فیلمبرداری فوقعریض، آیفون و گلکسی سامسونگ نسبتا با هم قابل رقابت هستند. به این صورت که تصاویر در آیفون به گرمی بالاتر و در گلکسی به سردی بیشتری تمایل دارند. با این حال میت هواوی در انتخاب رنگها نسبت به گوشیهای دیگر بلاتکلیف بوده، در حالی که اکسپریا به نسبت کل از رنگهای کمتری بهره میبرد.
گوشی نوت ۲۰ اولترا در این بخش از مقایسه نیز آیفون ۱۲ پرو مکس را هم از نظر کمیت و هم کیفیت جزئیات، شکست میدهد. به هر حال گوشی اکسپریا از نظر جزئیات، همسطح گوشی آیفون میباشد. در این میان گوشی میت، هیولای دیگری است، چرا که با فاصله کانونی کمی بیشتر خود باعث میشود اشیا در تصاویر ثبتشده بزرگتر ظاهر شده و جزئیات بالاتری را ارائه دهند. هرچند از این نکته غافل نشویم که میت، ظاهر بیش از حد پردازششده خودش را حفظ کرده است.
میزان نوردهی و دامنه دینامیکی رنگها در این قسمت مقایسه، مشابه یافتههای دوربین اصلی است. برای اطمینان بیشتر نیز میتوانید ویدئوهای زیر را تماشا کنید.
زمانی که برای مقایسه فیلمها به سراغ حالت تلهفوتو با زوم ۲.۵ برابری میرویم، متوجه شدیم که آیفون و اکسپریا مسیر مشابهی را طی کرده و در ارائه جزئیات تقریبا یکسان عمل میکنند. تصاویر اکسپریا به مقدار کمی مبهم و غبارآلود بوده و کنتراست لازمه را دقیقا مشابه عملکرد دوربین تلهفوتو در عکسها، نخواهند داشت.
در مقابل گوشی آیفون با این مشکلات روبرو نبوده و کنتراست بالایی را ارائه میدهد.
این سطح از بزرگنمایی متوسط برای نوت ۲۰ اولترا در بخش تصاویر مسئلهساز شد اما دردسر خاصی برای گوشی میت ایجاد نکرد. اما در بخش ویدئو این مسئله برعکس است. به طوری که فیلم گوشی میت بسیار نرم بوده و در عین حال از وضوح اغراقآمیزی برخوردار است.
با اینکه وضوح نوت ۲۰ به اندازه زوم پیشفرض ۲.۵/۳ برابری آیفون و اکسپریا نخواهد بود اما حداقل میتوان آن را قابلقبول در نظر گرفت.
شما میتوانید نگاهی هم به فیلمهای کامل زیر بیندازید.
در سطح بزرگنمایی پیشفرض پریسکوپی گوشیهای میت و گلکسی میتوان سوژههای دلخواه خود را در معرض دید قرار داد. در همین مقایسه پرچمدار هواوی نسبت به سامسونگ برتری متمایزی داشته و تصاویری با کنتراست بهتر و جزئیات دقیقتری را ارائه میدهد. در مقابل پرچمدار سامسونگ به نسبت گوشی میت نتایج بیرنگ و لعابی را تحویل میدهد.
به هر حال توجه داشته باشید که دو گوشی آیفون و اکسپریا در این سطح از مقایسه عملکرد بسیار نامناسبی نداشته و چه بسا که در بزرگنمایی متوسط حتی عملکرد بهتری را نسبت به گوشیهای نوت و میت ارائه میکنند.
در قسمت پایین مجموعه کاملی از ویدئوهای زوم ۵ برابری را مشاهده میکنید.
تا زمان غروب، هر چهار گوشی به کمک دوربین اصلی خود ویدئوهایی را با کیفیت نسبتا قابلقبولی به ثبت رساندند. در این شرایط نوری، تصاویر در اکسپریا به طور قابلتوجهی دارای نویز میشود، گوشی آیفون به شکلی ویژه نرمتر شده و به همراه میت در نواحی تاریکتر جزئیات خوبی را از دست میدهند.
دامنه دینامیکی آیفون و رنگهای آن بسیار خوشایند است. گوشی گلکسی در بحث جزئیات بهترین عملکرد را ارائه داده اما در زمینه اشباع رنگها از کارایی خوبی برخوردار نیست.
نکته آزاردهندهای که درباره عملکرد اکسپریا وجود دارد، سوسو زدن سایههای ناشیشده از چراغهای خیابانی است. میزان بهرهمندی شما از اکسپریا بسته به راهحل موجود در هر منطقه متفاوت است. اما این تمام چیزی است که ما در اختیار داریم. هرچند سایر گوشیها در رابطه با این مسئله به مشکلی برنخوردند.
گوشیها در حالت فوقعریض با مشکلاتی بسیاری مربوط به کاهش سطح نور مواجه شدند که در این میان گوشی آیفون، تصاویر نرمتری را نسبت به سایر رقبا به ثبت رساند. همچنین تنها ویدئویی که نمیتوان برای آن واژه مناسب را به کار برد، ویدئوی مربوط به آیفون است.
گوشیهای نوت و اکسپریا در رابطه با مسئله تعادل جزئیات بهتر و کاهش نویز، گزینه جزئیات بهتر همراه با نویز را انتخاب کردند. فیلمهای ثبتشده توسط میت نیز قابل استفاده میباشند. با وجودی که انتظار ما از عملکرد گوشی میت بسیار بیشتر بود اما کیفیت تصاویر چنگی به دل نمیزد.
تحت شرایط زوم ۲.۵ برابری، نتایج گوشی آیفون فوقالعاده به نظر میرسند. گوشی اکسپریا هرچند با این شرایط به راحتی کنار نیامده اما در بحث نوردهی، مشابه آیفون عمل کرده و از آن پیروی میکند. تصاویر گلکسی نوت در صورت اجبار قابل استفاده هستند اما به هیچوجه از بزرگنمایی متوسط گوشی میت در این شرایط تاریکی استفاده نکنید.
در چنین شرایط نوری، استفاده از زوم ۵ برابری نوعی چالش محسوب میشود. تحت این شرایط فیلم ثبتشده توسط آیفون بیشتر از آنچه به فیلم واقعی نزدیک باشد، اغراقآمیز است. در عین حال گوشی اکسپریا علاوه بر نرمبودن تصاویر، نویز بیشتری را نیز به نمایش میگذارد.
اما دوربین تلهفوتو گوشی میت تحمل این شرایط را نداشته و تصاویر نرم همراه با فوکوسهای ناخوشایندی را ارائه میدهد. در طرف دیگر این مقایسه گوشی نوت ۲۰ اولترا با حفظ فوکوس خود و ثبت بهتر جزئیات، عملکرد باورنکردنی از خود به جا میگذارد.
از آنجایی که تجربه به ما ثابت کرده است، باید سطح انتظارات خود را پایین آورده و برای سنجش کارکرد گوشی در چنین شرایط نوری کمی، فقط از دوربین اصلی آنها استفاده کنیم. در این قسمت، گوشی آیفون رنگهایی دوستداشتنی و دامنه دینامیکی گستردهتری را به ثبت میرساند، در حالی که گوشی نوت حالت نارنجیرنگی را به خود میگیرد.
گوشی میت هرچند در جزئیات عملکرد قابلقبولی را ارائه میکند اما دامنه دینامیکی رنگ محدودتری دارد. در طرف دیگر گوشی اکسپریا قادر به دریافت نور کافی نبوده و عکسهایی با نور کم و نویز بالاتری را ثبت میکند.
قابلیت تثبیتکنندگی در همه حالتهای گوشیها قابل دسترسی است که حتی میتوان در گوشیهای گلکسی و اکسپریا نیز این قابلیت را غیرفعال کرد. باید توجه داشت که در مقایسه پیشرو، این قابلیت در همه گوشیها فعال در نظر گرفته شده است.
هر چهار گوشی با موفقیت عملکرد تثبیتکنندگی خود را در فیلمها از طریق دوربین اصلی نشان دادند و در عین حال همه آنها سطح یکسانی از نرمی را در نتایج خود به ثبت رساندند. تنها استثنا در بین این چهار گوشی، اکسپریا بوده که در نتایج فیلمبرداری آن، لرزش اندکی دیده میشود.
نهایتا میتوان گفت که در هیچیک از گوشیها، اثری از لرزش (با کیفیت 4K30) دیده نشده و در چرخش پانورامایی نیز هیچ افکت عجیبی را مشاهده نکردیم.
ضبط یک فیلم هنگام دویدن مشخصا توجه بیشتری را از طرف کاربران به سمت خود جلب میکند. زمانی که شما در حالت فیلمبرداری بر روی یک سطح ناهمواری نیز شروع به دویدن کنید، انتظار شما از نتیجه کار، یک فیلم پر از لرزش بوده در حالی که همه این گوشیها عملکرد تثبیتکنندگی قابلقبولی را ارائه میدهند. همچنین میتوان گفت که مجهز بودن گوشیها به این قابلیت به مراتب بهتر از نداشتن آن است.
شما میتوانید جهت پایداری بیشتر فیلم در این شرایط دویدن سریع، حالت دوربین گوشی را به حالت فوقعریض تغییر دهید. چرا که دوربینهای فوقعریض به طور ذاتی مستعد لرزش کمتری هستند و میتوانند به فیلم، ظاهری اسلوموشن ببخشند.
گوشیهای گلکسی و آیفون برای این کار بینظیر هستند و در مقابل گوشیهای میت و اکسپریا به طور قابلتوجهی عملکرد ضعیفتری را از خود نشان میدهند.
زمانی که بحث سر مقایسه دوربین سلفی این چهار گوشی میرسد، به طور قطع میتوان گفت که گوشیهای آیفون و میت رنگ پوست خوشایندتری را ثبت میکنند. گوشی میت در جایگاه مطلوبی بین رنگهای مناسب و خیلی صورتی پردازش پوست قرار میگیرد و میزان اشباعسازی آن در حالت کلی (رنگ پوست و بقیه حالات) از بقیه بیشتر بوده اما در کل عملکرد خوبی دارد.
گوشیهای اکسپریا و گلکسی کمی بیشتر محافظهکار هستند و با کمک بهبود دهندههای رنگ پوست، شما را بیشتر به حالت رنگپریده خودتان نزدیک میکنند.
آیفون ۱۲ پرو مکس با شکستدادن دو گوشی گلکسی و میت، گزینه برتر ما برای ارائه جزئیات است. همچنین آیفون در برطرفکردن موهای صورت و منافذ پوست، عملکرد بهتری را نسبت به گلکسی ارائه میکند. هرچند باید خاطر نشان کرد که گلکسی نسبت به آیفون تصاویر آلودهتری را از نظر دیداری ثبت میکند.
در همین راستا گوشی میت با این که از نظر تعداد پیکسل با دو گوشی نامبرده تقریبا برابری میکند، اما باید آن را در یک قاب عریضتری توزیع کند. به همین خاطر از لحاظ طراحی ضعف ناچیزی دارد.
گوشی اکسپریا در بحث جزئیات اصلا نمیتواند با رقبا رقابت کند و زمان آن رسیده است که شرکت سونی ماژول دوربین خود را به کلی با یک نمونه بهتر تعویض کند.
هر چهار گوشی به لطف پردازش خودکار HDR، از نظر گستره دینامیکی رنگها، عملکرد قابلقبولی را ارائه میدهند، هرچند اکسپریا از سایر رقبا عقبتر است. گوشی گلکسی در صحنههایی که کنتراست بالایی دارند، از نظر دامنه دینامیکی با مشکلی روبرو نیست. اما در صحنههایی که دارای نور پسزمینه میباشد، در مواقع خاصی مانند تیرهتر نشاندادن چهرهها، مشابه اکسپریا عمل میکند. همچنین میتوان گفت که عکسهای سلفی آنها در این شرایط نسبت به دو گوشی دیگر ناخوشایندتر است.
هر دو گوشی آیفون و میت در تصاویر با نور پسزمینه از عملکرد قابلتوجهی برخوردار هستند. به این صورت که هر دو گوشی سعی دارند به کمک حفظ رنگها، چهرههای برجستهای را ثبت کرده و در عین حال نورهای پسزمینه را نیز کنترل کنند.
اما این مسئله به جزئیات چهره در گوشی میت لطمه میزند و به همین سبب باعث وضوح بیش از انداره تصاویر میشود. با این حال گوشی آیفون در این مورد اصلاح بیشتری را روی تصاویر خود انجام میدهد.
پرترههای آیفون در ابعاد ۷ مگاپیکسلی همراه با یک قاب برشخورده ارائه میشوند. با این حال گوشی میت در تنظیمات بزرگنمایی یک برابر دیجیتالی، تنها به جلوههای بوکه اجازه دسترسی میدهد و به همین خاطر است که ابعاد خروجی عکسها ۱۳ مگاپیکسل میباشد.
گوشی گلکسی به شما اجازه میدهد تا بین منظره پیشفرض دوربین و منظره برشخورده یکی را انتخاب کنید، در حالی که رزولوشن در هر دو حالت ۶.۵ مگاپیکسل است. عکسهای سلفی پرتره در اکسپریا از نظر اندازه با سلفیهای معمولی برابر است.
با این حال دامنه دینامیکی یکسانی ندارد. اکسپریا نمیتواند از قابلیت HDR خود، هنگام گرفتن عکسهای پرتره سلفی استفاده کند و تصاویر با نور پسزمینه برای سونی، مشکلساز ظاهر میشوند. گوشی گلکسی نیز در این شرایط همچنان به کشمکش ادامه داده و چهرههایی تیرهتر از آنچه مورد پسند ما باشد، ارائه میدهد.
به طور قطع میتوان گفت که عکسهای گلکسی از آیفون و میت تیرهتر هستند. دو گوشی مورد نظر در این شرایط، چهرههایی با نوردهی بهتری را به ثبت میرسانند.
انتخاب ما برای بهترین گزینه جهت تفکیکپذیری سوژه از محیط پسزمینه، گوشی میت است. پرچمدار هواوی میتواند سوژه را حتی در میان صحنههای شلوغ با دقت بالایی جدا کند. نحوه پردازش و وضوح بالای قسمت بالایی موهای سوژه مورد نظر توسط گوشی میت، در مقابل تارشدگی آن قسمت توسط آیفون و گلکسی، ما را شگفتزده کرد.
شما حتی میتوانید این مسئله را در نمونههای پایین به وضوح مشاهده کنید. هرچند در مقایسه زیر نمونهای از گوشی اکسپریا وجود ندارد.
در همین حال آیفون جهت تفکیک اطراف شانه و لباس از پسزمینه مردد است، که این مسئله را میتوانید به وضوح در اولین نمونه از عکسهای زیر جایی که سوژه با دیوار آجری پشت سرش تلاقی پیدا میکند، مشاهده کنید. در نمونههای بعدی دیوار چوبی پسزمینه را تماشا میکنید که تفکیکپذیری گوشیها حتی پرچمدار هواوی را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
گرفتن عکسهای سلفی آن هم در شرایط نوری کم تا به امروز یکی مشکلات بزرگ دوربین گوشیهای هوشمند است، اما بیایید این موضوع را با پرچمدارهای ۲۰۲۰ بررسی کنیم. سری اول عکسها به صورت آزمایشی بوده و فقط با این هدف گرفته شدهاند که درک درستی از میزان نور محیط عکسبرداری داشته باشید. هرچند باید گفت که این میزان نور برای یک کافه بسیار طبیعی است. در هر صورت هیچیک از این عکسها قابل استفاده نخواهند بود.
در این شرایط نوری ممکن است که اسکرین فلش (نور صفحهنمایش جهت عکاسی) جهت گرفتن عکسهای بهتر سلفی به کار شما بیاید. در بین این چهار گوشی، آیفون کمترین بازخورد را از اسکرین فلش خود میگیرد و همچنان در نوردهی چهره به مشکل برمیخورد.
هرچند میدانیم که این مسئله به خاطر کمتر بودن میزان روشنایی آیفون نسبت به دیگر گوشیها نیست. با این حال تغییر چندانی را هم در کیفیت عکسها شاهد نیستیم.
در طرف مقابل دو گوشی گلکسی و میت میتوانند به خوبی چهره شما را روشنتر کنند. در این میان گوشی میت دچار درهمریختگی تراز سفیدی شده و تیشرت سوژه ما را از حالت خاکستری به آبی تبدیل کرده است. اگرچه گوشی اکسپریا چهره را به خوبی روشن میکند اما این مسئله به وضوح تصویر ثبتشده کمکی نخواهد کرد.
هر چهار گوشی به جز اکسپریا قابلیت “حالت شب” را برای دوربین سلفی خود نیز دارند. در این صحنه بخصوص، گوشیهای آیفون و گلکسی سایههای قسمت تاریک سوژه را پررنگتر کرده و به سختی تصاویر را قابل استفاده کردهاند. این در حالی است که گوشی میت در پردازش سایهها به شکلی رفتار کرده که انگار چهره سوژه به دو نیمه تاریک و روشن تبدیل شده است.
در این قسمت میتوان گفت که فقط سه گوشی آیفون، گلکسی و میت قادر به ضبط ویدئو با کیفیت 4K و سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه هستند و گوشی اکسپریا، حداکثر میتواند با کیفیت ۱۰۸۰ و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه به ضبط ویدئو بپردازد.
قابلیت تثبیتکنندگی در هر چهار گوشی و در همه حالات قابل دسترسی است. اما نکتهای که برای گوشی میت قابل ذکر است، وجود سه حالت بزرگنمایی برای ضبط ویدئو در دوربین سلفی میباشد. عریضترین حالت آن که به صورت پیشفرض نیز بوده، نسبت به دو حالت دیگر از تثبیتکنندگی کمتری برخوردار است. دو حالت باریکتر دیگر، عملکرد یکنواختتری را ارائه میدهند.
قابلیت تثبیتکنندگی آیفون مثل همیشه بدون عیب و نقص عمل میکند. این در حالیست که گوشی گلکسی طی صحنههای چرخش سریع و همچنین موقع فیلمبرداری حین پیادهروی، با مشکلاتی روبرو میشود. گوشی اکسپریا با این که میتواند حرکات راهرفتن را یکنواخت نشان دهد اما در نشاندادن نمای افقی با تاخیر عمل کرده و قاببندی تصویر دچار اشکال میشود.
همانطور که در بالا به آن اشاره شد، کیفیت فیلم آیفون در بین رقبا بهترین است. همچنین بیشترین جزئیات چهره و بهترین رنگ پوست را در آیفون میتوان مشاهده کرد. گوشی گلکسی در رتبه دوم ثبت جزئیات تصاویر قرار میگیرد، هرچند که رنگ پوست تصاویر آن به نسبت آیفون از جذابیت کمتری برخوردار است.
در طرف دیگر گوشی میت وجود دارد که هرچند رنگهای جذابی را ارائه میدهد اما در نشاندادن بافت چهره به مشکل بر میخورد.
علاوه بر این، فاصله کانونی کوتاه گوشی میت به این معنی است که دارای عمق میدان قابلتوجهی میباشد. در زمینه تفکیک سوژه از پسزمینه میتوانید روی گلکسی نوت ۲۰ اولترا حساب باز کنید چرا که به لطف وجود سنسور بزرگ، گشودگی دیافراگم نسبتا بزرگ و قابلیت فوکوس خودکار آن، در این زمینه مهارت بسیاری دارد. اگر گوشی زنفون ۷ را درنظر نگیریم، گلکسی نوت ۲۰ اولترا در بین این چهار گوشی دارای کمترین عمق میدان دید است.
در هر حال، دوربین فوقعریض میت را نمیتوان بابت پوششدادن منظره مورد نقد قرار داد چرا که هیچ حرفی را برای گفتن باقی نمیگذارد. شاید عریضترین تنظیمات میت ممکن است خیلی گسترده جلوه کند و در تبادل آن با قابلیت تثبیتکنندگی ارزش تستکردن را نداشته باشد، اما احتمالا با بزرگنمایی ۰.۸ برابری، ارزش تست تثبیتکنندگی را پیدا خواهد کرد.
آیفون در زمینه دامنه دینامیکی رنگها از بقیه جلوتر بوده و این مسئله را میتوانید به وضوح در عکسهای با نور پسزمینه مشاهده کنید. با اینکه گوشی میت میتواند نواحی روشن عکسها را بازیابی کند اما در ویدئو این چنین نخواهد بود. هرچند گستردگی میدان دید در گوشی میت، با دریافت تمام کنتراست محیط نیز نمیتواند به این مسئله کمک کند. با همه این اوصاف نوردهی چهره به خوبی صورت گرفته که نسبتا از اهمیت بالایی برخوردار است.
در طرف دیگر به نظر میرسد که گلکسی نورپردازی چهره را در فیلم، بهتر از عکس انجام میدهد و در نهایت گوشی اکسپریا که قطعا در این سطح از مقایسه حرفی برای گفتن نخواهد داشت.
در ادامه به ویدئوهایی میرسیم که توسط این گوشیها به ثبت رسیدهاند. در این مقایسه جهت خلاصهگویی و انتخاب بارزترین حالت دوربین، کیفیت فیلمبرداری در همه گوشیها به 4K30 محدود شده اما سونی از این قاعده مستثنی بوده و برای آن کیفیت 1080p30 در نظر گرفته شده است.
هدف از تهیه عکسها و فیلمهای مختلف از چهار پرچمدار مطرح سال ۲۰۲۰ مقالهای است که شما تا به اینجای آن همراه ما بودهاید. ما نیز از بررسی تکتک جزئیات گوشیها و دوربینهای آنها لذت بردیم. هرچند باید گفت که در سال جاری به علت همهگیری ویروس کرونا، کاری جز نشستن در خانه و خیرهشدن به صفحه نمایشگر برای همگی ما باقی نمانده است.
آخرین تلاشهای ما در مشاهده تصاویر و ویدئوهای ثبتی به نتیجهگیریهای مختلفی منجر شد. شاید یکی از جالبترین نتایجی که به آن دست پیدا کردیم این است که پرچمدار آیفون بدون هیچ پیشرفت و جهش شگفتآوری، تا به امروز همچنان به عنوان یک دوربین فوقالعاده در نظر گرفته میشود.
بحث ما این نیست که وجود دوربین پریسکوپی و قابلیت فوکوس خودکار آن هم در همه دوربینها خوشایند نخواهد بود. چرا که فقط دو دوربین از چهار دوربین آیفون، این قابلیتها را پشتیبانی میکنند که در بین رقبا از کمترین تعداد برخوردار است. اما شایان ذکر است که اپل در سال جاری برای پرچمدار جدید خود تنها به ۰.۵ برابر زوم اضافهتر و یک سنسور بزرگتر آن هم برای یکی از دوربینهای آیفون اکتفا کرده است. هرچند با همه این اوصاف نمیتوان آیفون ۱۲ پرو مکس را از بقیه رقبا عقبتر دانست.
ناگفته نماند که نسخه معمولی گوشی آیفون با سختافزار دوربین سال گذشته، تقریبا به طور غیر قابل تشخیصی به کیفیت دوربین نسخه مکس آیفون نزدیک است.
دوربینهای پریسکوپی، موارد بسیار جذابی در دنیای دوربینها هستند. در همین راستا ما از نمونه استفاده شده در میت ۴۰ پرو هواوی به علتی که کیفیت خود را چه در شرایط نوری مطلوب مانند روز و چه در شرایطی مانند شب به خوبی حفظ میکرد، شگفتزده شدیم.
این دوربین میت همراه با یک دوربین اصلی بوده که خلا بین سطوح مختلف زوم را به خوبی پر میکند. حالا سوالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا برای ماژول میت به بیش از سه عدد دوربین لازم داریم یا این که همین تعداد دوربین کفایت میکند؟
ویدئو ضبط شده در میت با زوم متوسط، این مطلب را میرساند که میت هنوز به ترکیب درستی از دوربینها دست پیدا نکرده اما این تازه ابتدای کار است.
ماژول دوربین پشتی گلکسی سامسونگ نیز بدون نقص نیست. دوربین پریسکوپی آن نسبت به میت در تصاویر عقبتر بوده اما در بخش ویدئو عملکرد بهتری را ارائه میدهد و هنوز مشخص نیست که چرا ما نمیتوانیم هر دوی آنها را باهم داشته باشیم.
دوربین اصلی گلکسی نیز با وجود اعداد و ارقام هیجانبرانگیزی که دارد، شایستگی خود را در این مقایسه نشان نداد. نزدیک به یک سال از معرفی سنسور ۱۰۸ مگاپیکسلی نوناسل سامسونگ میگذرد و ما به این نتیجه رسیدیم که هرچند در شرایط خاصی عملکرد فوقالعادهای را از خود به نمایش میگذارد اما طبق بررسیها و مقایسههای انجام گرفته در این مقاله، متوجه شدیم که سنسور دوربین سایر گوشیها عملکردی مناسب و چه بسا بهتری را نسبت به سنسور سامسونگ از خود نشان میدهند.
گوشی اکسپریا وان مارک II یکی از مواردی بود که بدترین زمان خود را با آن سپری کردیم. این گوشی از بسیاری جهات امیدوارکننده بوده و حس خوشایندی را به ما القا میکرد. اما در نتایج تست عملی برعکس مشخصات جذابش، نتوانست ما را به هیچ وجه قانع کند.
حتی اگر بتوان از تمام نواقص این گوشی چشمپوشی کرد اما نباید فراموش کنیم که یک گوشی پرچمدار بایستی از استانداردهای بالاتری برخوردار باشد. با این حال گوشی اکسپریا در این نبرد بین پرچمدارها، شکستخورده محسوب میشود. علاوه بر این موارد، فناوری پردازشی HDR این گوشی حداقل یک سال از بقیه عقبتر است.
ما معمولا در مقایسههای خود از اعلام برنده این تستها مخصوصا مواردی که سلیقه شخصی ما بیشتر در آن دخیل باشد، خودداری میکنیم. با وجود پیچیدگیهای روزافزون دوربینهای گوشیهای هوشمند امروزی، این تصور که بتوان بهترین را انتخاب کرد تا حدی نامعقول به نظر میرسد.
مسئلهای که در پایان مقاله میتوانیم از آن به عنوان یک واقعیت یاد کنیم این است که دو نمونه از این چهار گوشی مورد بررسی، فروش بیشتری را نسبت به دو تای دیگر در مارکت موبایل تجربه خواهند کرد. هرچند این امر را نمیتوان دلیل محکمی بر بهتر بودن دوربینهای گلکسی و آیفون نسبت به دیگر گوشیها تلقی کرد اما، این روالی است که همیشه پیش گرفته خواهد شد.
منبع: gsmarena.com
آیفون ۱۲ پرو مکس، مجموعه نقدهای آیفون ۱۲ روکیدا را کامل میکند. این گوشی بزرگترین، سنگینترین، قدرتمندترین آیفونی است که تا به حال اپل ساخته است و همچنین بیشترین امکانات را دارد.
تمام ویژگیهایی که کافی است این گوشی را طبق هدف اپل به پرفروشترین محصول این شرکت تبدیل کند.
iPhone 12 Pro Max تنها عضو سری ۱۲ است که از مجموعه دوربین سهگانه و بهبودیافته روی پنل پشتی بهره میبرد.
همین ویژگی حتی ممکن است کافی باشد تا کاربران تمایل به خرید آن پیدا کنند، حتی اگر دنبال گوشی با حداکثر اندازه نیستند.
این نوع شیوه ساخت به معنای ارتقاء واقعی یک محصول است، یعنی تمام مشخصات یک گوشی و نه تنها طراحی آن بهروزرسانی شوند.
قدرت این گوشی تنها در حداکثر اندازه آن نیست، بلکه از مجموعه کاملی از ویژگیها سود میبرد. بزرگترین آیفون تا به امروز ممتازترین و بادوامترین طراحی که اپل تا حالا رو کرده است، قدرتمندترین چیپست موبایل دنیا با پشتیبانی از شبکههای 5G، جدیدترین دوربین اپل، حسگر LiDAR، بزرگترین اسپیکرها و قدرتمندترین دوربین را دارد و همچنین از مگ سیف پشتیبانی میکند.
این مدل مکس آیفون اگر یک نمایشگر ۱۲۰ هرتز داشت به مراتب میتوانست حتی بهتر باشد، ولی افسوس سری آیفون ۱۲ مفتخر به چنین ویژگی نشدند. شاید سال آینده چنین اتفاقی رخ دهد، تنها خدا میداند.
اما در حال حاضر حتی گرانقیمتترین آیفون نمیتواند محتوا را با سرعت بیشتر از ۶۰ فریم در ثانیه نشان دهد.
اجازه دهید ابتدا به مشخصات این گوشی نگاهی بیاندازیم و سپس تا انتهای این نقد مانند همیشه روکیدا را همراهی کنید (برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ روی آنها کلیک کنید.)
آیفون ۱۲ پرو مکس در مقایسه با آیفون ۱۲ پرو یک نمایشگر و باتری بزرگتر دارد. همچنین حسگر دوربین اصلی آن بزرگتر شده است و برای اولین مرتبه در دنیای موبایل از سیستم لرزشگیر شیفت سنسور استفاده میکند.
در نهایت، دوربین تلهفوتو آن حتی یک لنز با محدوده طولانیتر یعنی مشخصاتی مانند طول کانونی ۶۵ میلیمتر، دریچه دیافراگم F/2.2 و زوم اپتیکال ۲.۵ برابر دارد. دست اپل درد نکند!
قیمت آیفون ۱۲ پرو مکس آن را جزو گرانترین گوشیهای فعلی دنیا مانند سایر اعضای خانواده قرار میدهد و همچنین به لطف تصمیم بحثبرانگیز اپل به بهانه نجات زمین، فاقد لوازم جانبی است.
امسال،iPhone 12 Pro Max با یکی از باریکترین و سبکترین جعبههای فروش یک گوشی هوشمند وارد بازار شده است که تا حالا دیدیم. داخل آن جدا خود گوشی تنها یک کابل یواسبی C به لایتنینگ دیده میشود.
داخل جعبه خبری از شارژر یا ایردپاد نیست، ولی اگر جعبه را بیشتر بررسی کنید سوزن درآوردن سیمکارت به همراه چند دفترچه و یک استیکر اپل را نیز پیدا میکنید.
بهتر است آن سوزن فلزی را نگه دارید، چون ممکن است سال آینده شاهد حذف شدن آن نیز باشیم.
با iPhone 12 Pro Max یعنی بزرگترین و سنگینترین آیفونی که اپل تا حالا ساخته است آشنا شوید. با آن که اندازه آن ممکن است بیش از حد بزرگ باشد، ولی اصلا حجیم و گنده نیست.
طراحی جدید و ظاهر باریک ۷ میلیمتری این آیفون بزرگ آن را به یک محصول شیک در دنیای فناوری تبدیل میکند که استفاده از آن و گرفتن این گوشی در دست لذت خاصی دارد.
اگر بخواهیم مقایسه کنیم، طراحی این مدل با سایر نسل آیفون ۱۲ یکسان است. در حقیقت میتوانید آن را همان مدل پرو شباهت کنیم که از تمام جهات کشیده شده است.
آیفون ۱۲ پرو مکس بزرگتر از تصور ما است. ولی زمانی که یک ساعت آن را در دست میگیرید، به آن عادت خواهید کرد، شاید هم تجربه شما متفاوت باشد.
بنابراین، توصیه میکنیم حتما پیش از خرید آنلاین به یک فروشگاه فیزیکی برای گرفتن این گوشی در دست مراجعه کنید.
iPhone 12 Pro Maxاپل طراحی یادآوری آیفون ۵ به همراه تمام ویژگیهای مثبتی دارد که اپل برای این نسل آماده کرده است.
جلوی آن محافظ سرامیکی، فریم استیل ضد زنگ صیقل یافته در طرفین و روی پنل پشتی گوریلا گلس محکم دیده میشود.
این گوشی مانند سایر برادران امسال خود ضدآب است و با توجه به دریافت گواهینامه IP68 تا عمق ۶ متر آب مشکلی را تجربه نخواهد کرد.
محافظ سرامیکی بدون شک دستاورد بزرگی برای اپل و کورنینگ است و در تستها کاملا سختی شکستن آن ثابت شده است. همچنان احتمال خطر خراشیدگی وجود دارد، ولی مقاومت در برابر شکستگی به مراتب بهتر شده است.
کریستالهای سرامیکی جدید ظاهرا طبق وعده دو شرکت کار میکنند و مدرک آن تستهای متعدد سقوط است که در یوتیوب میتوانید آنها را پیدا کنید.
این طراحی ممتاز در طرفین نیز ادامه دارد، یعنی محلی که فریم استیل بیشتر مانند یک تکه جواهر به نظر میرسد تا بخشی معمولی از یک گوشی.
اما نکات مثبت به همین جا ختم میشود. این قطعه صیقل یافته فلزی فوقالعاده راحت خراش میافتد و به ویژه اگر مدل سفید رنگ این گوشی را بخرید، خراشیدگیها مشخص است.
در همان روز اول روی فریم نقرهای خراشیدگیهای کوچک ولی واضحی ظاهر شد!
سپس به مشکل لک انگشت میرسیم که روی این قطعه از جنس استیل برای همیشه تا دلتان بخواهد لک باقی خواهد ماند. قبول داریم، میتوانید آنها را تمیز کنید ولی چند ثانیه بعد مجددا ظاهر خواهند شد. بنابراین چرا زحمت الکی بکشیم؟
گرچه افسوس واقعی کیفیت قرارگیری آیفون ۱۲ پرو مکس در دست به علت این فریم براق است. این فریم استیل به قدری براق و لیز است که تقریبا امکان برداشتن iPhone 12 Pro Max از روی میز بدون احتمال افتادن آن در وسط راه وجود ندارد.
بدون شک خرید یک قاب محافظ کمک خواهد کرد، ولی از طرفی ظاهر ممتاز این گوشی را از بین میبرد. گرچه به نظر ما ایمنی بهتر از افسوس است.
در نهایت به پنل پشتی شیشهای یخزده میرسیم که تخت و مانند یک عروس زیبا است. رنگ آن مهم نیست سفید یا آبی، طلایی یا گرافیتی است چون فورا نگاه را به سمت خود جلب میکند.
علاوه بر این، لمس آن حس خوشایندی دارد و از کشیدن نوک انگشت خود روی سطح آن لذت میبرید.
متاسفانه، با آن که شیشه پشت مانند فریم در برابر لک انگشت مصون نیست، ولی به همان شک لیز است. محکم قرارگیری گوشی آیفون ۱۲ پرو مکس در دست واقعا بد است و تنها چیزی که باعث نشد دائما آن را بیاندازیم لبههای مربعی، گرچه غیر تیز فریم بود.
اجازه دهید نگاهی نیز به جلو بیاندازیم که در این بخش نمایشگر ۶.۷ اینچی با روشنایی و کیفیت شارپ خود خودنمایی میکند و حتی بریدگی آن به نوعی کوچکتر به نظر میرسد.
بدون شک این تصویر توهمی بیش نیست، چون اندازه این بریدگی در تمام آیفونهای چند سال اخیر یکسان است.
به همین دلیل همیشه داخل آن سختافزار مشابهی قرار دارد، یعنی بلندگوی مکالماتی که نقش بلندگوی استریو را نیز دارد در وسط، دوربین سهبعدی نور ساختاریافته در سمت چپ و دوربین جلو ۱۲ مگاپیکسل در سمت راست به همراه فناوری فیس آیدی چند حسگر دیگر.
حواشی اطراف نمایشگر واقعا کوچک و کوچکتر از آیفون ۱۱ پرو مکس به نظر میرسند، گرچه میتواند به علت فریم و شیشه تخت یک توهم دیگر باشد.
برآمدگی براق و مربعی شکل دوربین جدیدترین دستاوردهای دوربین اپل را در خود دارد که در بخش دوربین مفصل آنها را توضیح خواهیم داد.
حسگر LiDAR نیز در همان اطراف است و نقش مفید خود را زمان استفاده از اپلیکیشنهای واقعیت افزوده، حالت Night Mode برای عکاسی پرتره به همراه موارد دیگر نشان میدهد.
برآمدگی دوربین بسیار کم است، ولی به هیچوجه شباهت به قله کوههایی که در سایر پرچمدارها میبینیم نیست.
مانند همیشه اطراف دوربینها را حلقههای فلزی گرفته است و شیشه عقیق از دوربینها محافظت میکند. گرچه باید حواستان باشد این عقیقها میتوانند هر چیز ظریفی را که روی آنها بگذارید خراش بیاندازند.
کلیدهای تنظیم حجم صدا و سایلنتکننده در سمت چپ قرار دارند و اندازه آنها در تمام آیفونها یکسان است. به همین علت در آیفون ۱۲ پرو مکس کوچک به نظر میرسند. شیار سیمکارت نیز در همین اطراف است.
کلید پاور به تنهایی در سمت راست است و در بخش بالای گوشی چیزی دیده نمیشود.
در پایین پورت لایتنینگ، میکروفون و اسپیکر استریو دوم به چشم میخورد.
گوشی iPhone 12 Pro Max ابعاد ۱۶۰.۸ در ۷۸.۱ در ۷.۴ میلیمتر دارد و در مقایسه با آیفون ۱۱ پرو مکس به اندازه ۳ میلیمتر کشیدهتر است.
وزن آن نیز ۲ گرم سنگینتر است تا با ۲۲۸ گرم سنگینترین آیفون تا به امروز باشد، حتی اگر این اختلاف با مدل سال قبل آن چنان نیست.
در ازای چنین تفاوتهایی یک نمایشگر بزرگتر (۶.۷ اینچ در برابر ۶.۵ اینچ)، قدرت بیشتر و دوربینهای بهتر نصیب کاربر خواهد شد، بنابراین ما به سهم خود شکایت نداریم.
واقعا باید زیبایی و کیفیت ساخت محکم آیفون ۱۲ پرو مکس را تحسین کنیم. گوشی که زیبایی خیرهکنندهای دارد، حتی با آن که بخشی از این زیبایی را زمانی که لک میافتد از دست میدهد.
همچنین در دست گرفتن و کار با این گوشی ساده نیست، چون در دست محکم قرار نمیگیرد و بنابراین در حین حرکت باید بیخیال گرفتن فیلم و عکس شوید.
استفاده از یک قاب محافظ کمک شایانی میکند، ولی پوشاندن یک قاب به تن این زیبا برای افزایش کیفیت قرارگیری آن در دست واقعا حس ناخوشایندی دارد.
تمام آیفونهای ۱۲ نمایشگرهای اولد رتینا XDR دارند، چه مدل مینی و چه مکس. پرو مکس امسال در بدنه با اندازه مشابه ۱۱ پرو مکس حتی یک نمایشگر بزرگتر را جا داده است.
بنابراین، گوشی iPhone 12 Pro Max یک نمایشگر اولد ۶.۷ اینچی با دقت ۱۲۸۴ در ۲۷۷۸ پیکسل یا تراکم پیکسلی ۴۵۸ پیکسل در هر اینچ (با شارپی مشابه با ۱۱ پرو مکس) دارد.
به لطف استفاده از محافظ سرامیکی (Ceramic Shield) سطح محافظت از این نمایشگر بیشتر شده است و به هیچوجه اطراف آن خمیدگی دیده نمیشود.
مجددا بریدگی زشت و با اندازه مشابه دیده میشود. گرچه به علت نمایشگر نسبتا بزرگ ۱۲ پرو مکس، اندازه آن کوچکتر به نظر میرسد.
این نمایشگر اولد از پخش محتوای دالبی ویژن و HDR10 پشتیبانی میکند. آیفون جدید مانند آیفونهای قبل از سال ۲۰۲۰ از تنظیمات True Tone و پوشش رنگی وسیع پشتیبانی میکند و قابلیت لمس Haptic دارد که آن را موتور لمسی زیر نمایشگر فراهم میکند.
همچنین نرخ تازهسازی تصویر ۶۰ هرتز است. متاسفانه، نمایشگر شایعه شده ProMotion امسال به واقعیت نپیوست. واقعا باید از اپل سوال کنیم، چه کسی به این شرکت گفته است پشتیبانی از 5G به جای آن انتخاب بهتری است؟
حداقل، لایه خازنی نمایشگر با نرخ نمونهگیری لمس ۱۲۰ هرتز کار میکند تا سطح واکنشدهی این پنل نمایش بسیار بالا باشد.
اپل حداکثر نور صفحه این گوشی و مدل استاندارد را به ترتیب ۸۰۰ و ۶۰۰ نیت وعده داده است که مقدار هر دو به حداکثر ۱۲۰۰ نیت میتواند برسد.
ما در آیفون ۱۲ پرو مکس توانستیم حداکثر روشنایی ۸۲۲ نیت را اندازه بگیریم و در این تست یک الگوی واقعا سفید ۷۵ درصد نمایشگر را پوشانده بود.
در هیچکدام از آیفونها تنظیماتی برای افزایش حداکثر نور صفحه وجود ندارد، گرچه با چنین نمایشگر روشنی دیدن هیچ محتوایی را از دست نخواهید داد.
حداقل مقدار روشنایی نیز عدد خیرهکننده دو نیت است.
نمایشگر گوشی آیفون ۱۲ پرو مکس دقت رنگ عالی دارد. ما برای فضای رنگ SRGB میانگین deltaE برابر با ۱.۸ را با حداکثر انحراف ۲.۵ اندازه گرفتیم.
گوشی iPhone 12 Pro Max از فضای رنگ DCI-P3 کاملا پشتیبانی میکند و زمان پخش چنین محتوایی روی صفحه، خودکار به پشتیبانی از آن جابهجا خواهد شد.
همچنین باید از ثبات دقت رنگ در تمام سطوح روشنایی صفحه نمایش حتی در کمترین مقدار ۲ نیت آن با تحسین زیاد یاد کنیم.
این گوشی یک باتری ۳۶۷۸ میلیآمپر ساعت دارد که در بین تمام آیفونهای جدید بزرگتر است، ولی تقریبا ۷ درصد در مقایسه با آیفون ۱۱ پرو مکس سال قبل کاهش ظرفیت داشته است.
این گوشی از شارژ سریع و بیسیم سریع پشتیبانی میکند، البته اگر شارژر سازگار با این فناوری را تهیه کنید.
عملکرد این گوشی در تست باتری ما عالی بود و ماندگاری شارژ آن در بخش گردش در وب با شبکه وای فای ۱۴ ساعت، در بازپخش مداوم ویدئو ۱۵ ساعت و مکالمه صوتی اینترنتی ۲۱ ساعت بود.
عملکرد باتری در بخش انتظار برای باتری با این اندازه و مودم (اپل از مودم ایکس ۵۵ کوآلکام استفاده میکند) متوسط بود.
ماندگاری شارژ باتری ۹۵ ساعت بود که ۷ درصد از آمار ۱۰۲ ساعت آیفون ۱۱ پرو مکس کمتر بود، ولی همچنان در بین آیفونهای امسال بهترین است.
این گوشی مانند از استاندارد شارژ سریع USB Power Delivery پشتیبانی میکند. اپل این گوشی را بدون شاررژ روانه بازار کرده است، ولی میتوانید شارژر ۲۰ وات خود اپل یا هر آداپتور برق سازگار با استاندارد USB Power Delivery با سرعت بیشتر از ۲۰ وات را تهیه کنید.
اگر با شارژر ۲۰ وات اپل باتری خالی گوشی را شارژ کنید، در عرض ۳۰ دقیقه شارژ آن به ۵۵ درصد و ۸۶ درصد در ۶۰ دقیقه خواهد رسید.
شارژ کامل با این شارژر ۸۹ دقیقه طول خواهد کشید. باید از سرعت شارژ باثبات اپل بدون توجه به ظرفیت باتری آیفون تشکر کنیم، به عبارت دیگر شارژ باتری بدون توجه به ظرفیت باتری پس از ۳۰ دقیقه و ۹۰ دقیقه همیشه در یک سطح خواهد بود.
آیفون ۱۲ پرو مکس از حداکثر سرعت شارژ ۱۵ وات پشتیبانی میکند، اما تنها زمانی که از شارژرهای مگ سیف استفاده کنید.
گوشی سایر شرکتها حداکثر سرعت شارژ بیسیم ۴۰ وات دارند، ولی به نظر میرسد اپل در محدوده ۱۵ وات دوست دارد پیش برود و اگر از یک شارژ معمولی سازگار با استاندارد Qi استفاده کنید، سرعت شارژ محدود به ۵ تا ۸ وات خواهد بود.
ما برای شارژ آیفون ۱۲ پرو مکس از شارژر بیسیم مگ سیف خود اپل استفاده کردیم. ابتدا ۵ دقیقه طول کشید تا باتری کاملا خالی کمی شارژ و صفحه روشن شود و سپس شارژ پس از ۳۰ دقیقه ۳۰ درصد پر شد و شارژ کامل ۳ ساعت کامل طول کشید!
با توجه به عملکرد کند و غیرقابل اعتماد شارژ، واقعا به نظر ما معنایی ندارد برای خرید شارژر بیسیم مگ سیف ۵۰ یورو هزینه کنید.
گوشی آیفون ۱۲ پرو مکس مانند سایر آیفونهای سری ۱۲ بلندگوهای استریو دارد. یک اسپیکر در پایین و یکی داخل بریدگی نمایشگر در بالا است که به عنوان بلندگوی مکالماتی نیز عمل میکند.
این بلندگوهای استریو از صدای فضایی نیز پشتیبانی میکنند. خروجی صدای استریو به شکل معقولی متعادل است، حتی با آن که صدای بلندگوی مکالماتی اگر بلندگوی مکالماتی خاموش باشد، کمی آهستهتر و با کیفیت باس کمتر، به نظر میرسد.
iPhone 12 Pro Max در تست بلندی حجم صدای ما امتیاز بسیار خوب و در سطح آیفون ۱۱ پرو مکس و آیفون ۱۲ جدید به دست آورد. کیفیت صدا عالی در بین آیفونهای جدید بهترین است.
آیفون ۱۲ پرو مکس عمیقترین صدای باس و غنیترین صداهای با فرکانس متوسط را دارد، از طرفی صداهای با فرکانس بالا مانند همیشه به خوبی پخش میشوند.
بخواهیم سخن کوتاه کنیم، کیفیت صدای این گوشی از نظر بلندی حجم صدا مانند سایر اعضای خانواده است، بهترین بلندگوها را در بین تمام آیفونها و یکی از بهترین سیستمهای صوتی را روی یک گوشی هوشمند تا به امروز دارد.
روی تمام آیفونهای جدید از قبل جدیدترین نسخه iOS 14.1 نصب شده است، ولی زمان خرید این گوشی میتوانید از بخش تنظیمات سیستم عامل را به نسخه iOS 14.2 نیز ارتقاء دهید.
این بهروزرسانی در مقایسه با نسخه قبل جزئی خواهد بود و اکثر باگها را رفع میکند و در خود ۸ کاغذدیواری جدید و بیش از ۱۰۰ ایموجی جدید دارد.
با توجه به این که بخش نرمافزاری این گوشی با سایر آیفونهای جدید فرق ندارد، بهتر است مطلب آیفون ۱۲ پرو را مطالعه کنید.
اپل تاکید زیادی روی قابلیتهای حسگر LiDAR داشته است. فناوری LiDAR (که آن را به اسامی رادار نوری، تشخیص نور و فاصلهیابی و همچنین تصویربرداری لیزری، تشخیص و فاصلهیابی میشناسند) یکی از دستاوردهای برجسته اپل است و بعد از آیپد پرو شاهد استفاده از آن در دو مدل آیفون ۱۲ پرو و ۱۲ پرو مکس هستیم.
با توجه به شباهت این حسگر در دو گوشی، توصیه میکنیم مطلب بررسی آیفون ۱۲ پرو را مجددا مطالعه کنید.
تمام اعضای جدید آیفون ۱۲ اپل مجهز به چیپست A14 بیونیک هستند. A14 بیونیک اولین چیپست ۵ نانومتری دنیا است که ۱۱.۸ میلیارد ترانزیستور دارد که تعداد آنها ۴۰ درصد بیشتر در مقایسه با A13 است.
A14 یک پردازنده ۶ هستهای مانند آخرین چیپ اپل دارد. این پردازنده ۲ هسته بزرگ فایر استورم با سرعت کلاک ۳.۱ گیگاهرتز و ۴ هسته کوچک آیس استورم با سرعت کلاک ۱.۸ گیگاهرتز با قابلیت توربوبوست در صورت نیاز برای افزایش سرعت کلاک به ۳.۱ گیگاهرتز، دارد.
سطح عملکرد این پردازنده در مقایسه با A13 باید ۵۰ درصد بیشتر باشد.
پردازنده گرافیکی ۴ هستهای جدید اپل در مقایسه با آیفونهای سال قبل ۵۰ درصد سطح عملکرد بالاتری دارد.
سپس به واحد پردازش عصبی ۱۶ هستهای جدید برای یادگیری ماشینی میرسیم که نتیجه آن ۷۰ درصد عملکرد بیشتر هوش مصنوعی است.
آیفون ۱۲ پرو مکس ۶ گیگابایت رم دارد، در حالی که مقدار آن در مدلهای غیر پرو آیفون جدید ۴ گیگابایت است.
در کنار این چیپست همچنین مودم X55 5G کوآلکام قرار میگیرد و به همین دلیل تمام اعضای خانواده از شبکههای 5G پشتیبانی میکنند.
چیپ A14 بیونیک و پردازشگر سیگنال تصوی (ISP) آن نیز دلیل افزایش کیفیت دوربین و قابلیتهایی مانند Deep Fusion، Night Mode، Smart HDR 3 و فیلمبرداری دالبی ویژن هستند.
تمام این قابلیتها را باید به لطف قدرت خالص و فراوان A14 بیونیک بدانیم.
گوشیهای سری آیفون ۱۲ سریعترین آیفونها تا به امروز هستند، گرچه کمتر جای تعجب دارد. مانند همیشه چیپست A14 اپل قدرتمندترین پردازنده موبایل تا به امروز است و در مقایسه با A13 داخل سری آیفون ۱۱ تقریبا ۲۰ درصد سرعت بیشتر دارد.
پردازنده گرافیکی بهتر قدرت خام بیشتر دارد، گرچه افزایش آن در مقایسه با مدل داخل A13 تقریبا ۱۰ درصد است.
یقینا، جدیدترین آیفون عملکرد عالی از خود در بنچمارک انتوتو به نمایش میگذارد.
چیپ A14 بیونیک اپل حتی با آن که آیفون ۱۲ پرو مکس اپل را به سریعترین گوشی هوشمند روی زمین تبدیل میکند، ولی جزو دلایلی که گوشی خود را به سری آیفون ۱۲ ارتقاء دهید، قرار نمیگیرد.
عملکرد آیفونها همیشه بینظیر بوده است، حتی اگر مدل ۴ سال قبل را بررسی کنیم. ویژگیهای جدید این چیپ مهم هستند، مانند یادگیری ماشینی بهتر و ISP جدید تا عکاسی محاسباتی از نظر کیفیت به سطح دیگری برسد.
این نکته را با توجه به نرخ فریمهایی بالایی که در بنچمارکهای آف اسکرین به دست آمدند میتوانیم بگوییم که نمایشگرهای ۱۲۰ هرتز آیفون چندین سال تاخیر دارند.
تجربه گیمینگ در آیفونها عالی است، گرچه مشخص شد iPhone 12 Pro Max سیستم خنککنندگی بهتری دارد و بنابراین زمان بازی به مدت طولانی یا اجرای بنچمارکها کمتر با مشکل افت عملکرد پردازنده روبرو خواهید شد.
پرو مکس مانند آیفون ۱۲ و آیفون ۱۲ مینی، تحت فشار اطراف فریم خود و یک نقطه مشخص روی پنل پشتی بسیار گرم میشود، ولی شدت افزایش دما زیاد نیست و حتی زمان اجرای تستهای سنگین ما شاهد افت عملکرد پردازنده نشدیم.
این گوشی در تست 3D Mark Wild Life Stress امتیاز ثبات عملکرد ۸۹.۱ درصد را به دست آورد که در این برنامه، تست گرافیک Wild Life بیست مرتبه پشت سر هم اجرا میشود. امتیاز آیفون ۱۲ پرو نیز مشابه بود (۹۰ درصد).
امتیاز آیفون ۱۲ در این تست ۸۴ درصد بود و حتی زمانی که آن را با اپلیکیشنهایی مانند فیسبوک، اسکایپ، واتس اپ و مسنجر پر کردیم به ۷۵ درصد کاهش پیدا کرد.
آمار آیفون ۱۲ مینی به مراتب بدتر بود، این گوشی کاملا یک چرخه اجرای تست را رد کرد و به مدت ۱ دقیقه همه چیز متوقف شد تا جلوی بیش از حد داغ شدن گوشی را بگیرد، ولی پس از آن به عملکرد طبیعی خود ادامه داد.
بنابراین، iPhone 12 Pro Max یک گوشی مناسب برای گیمینگ با توجه به پایداری عملکرد و سیستم خنککنندگی بهتر به نسبت مدل استاندارد خود و ۱۲ مینی است.
این گوشی تحت تستهای سنگین داغ شد، ولی جدا از آن (زمان اجرای بازی یا اپلیکیشنها) نتوانستیم به همان مقدار آن را به زحمت بیاندازیم تا دمای بدنه بالا برود.
سختافزاری دوربین بهتری که آیفون زمان رونمایی از سری آیفون ۱۲ معرفی کرد، مشخص شد که منحصر به گوشی iPhone 12 Pro Max خواهد بود.
این گوشی روی پنل پشتی خود مانند دو گوشی آیفون ۱۲ پرو و ۱۱ پرو دوربین سهگانه دارد، ولی سختافزار آن متفاوت است. حسگر LiDAR به فوکوس خودکار میکند و اجازه میدهد تصاویر پرتره با فوکوسزدایی واقعگرایانه پسزمینه بگیرید.
دوربین سلفی در تمام ۴ آیفون جدید مشابه و یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل با فوکوس ثابت است. از دوربین نوری ساختاریافته نیز برای کمک به حسگر فیس آیدی و حالت عکاسی پرتره برای سلفیها استفاده میشود.
قابلیتهای دوربین اصلی پس از مدتها تغییر قابل توجهی داشته است. این حسگر همچنان ۱۲ مگاپیکسلی است، ولی حالا در مقایسه با دوربین دو گوشی ۱۱ پرو و ۱۲ پرو ۴۷ درصد بزرگتر شده است و پیکسلهای ۱.۷ میکرومتری دارد.
به عبارت دیگر تصاویر در شب باید با کیفیت بهتر و پارازیت کمتر ثبت شوند. لنز همچنان ۲۶ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/1.6 است، گرچه به صورت اپتیکال رفع لرزش نشده است.
بلکه، این دوربین از لرزشگیر سنسور شیفت استفاده میکند، یعنی حسگر و نه لنز، به صورت لحظهای رفع لرزش میشود تا از این نظر مانند سیستم لرزشگیر داخل بدنهای یا IBIS مشابه در بسیاری از دوربینهای دیجیتال با حسگر بزرگ باشد.
لرزشگیر سنسور شیفت برای مقابله با لرزش، به جای لنز تمام حسگر را جابهجا میکند. هرچه حسگر اجازه داشته باشد در قالب خود فضای بیشتری را جابهجا شود، رفع لرزش بهتر است و از آن جایی که این حسگر تنها یک قطعه یک تکه روی یک سطح تخت است، تنظیمات به مراتب در مقایسه با لنز اپتیکال هفت تکه سریعتر رخ میدهد.
بخواهیم دقیقتر بگوییم، سیستم لرزشگیر شیفت سنسور روی گوشی آیفون ۱۲ پرو مکس در هر ثانیه ۵۰۰۰ تنظیمات میتواند انجام دهد.
لرزشگیر شیفت سنسور باید برای عکاسی در شب در مقایسه با OIS بیشتر باشد، چون شرایط را برای سرعت طولانیتر شاتر فراهم میکند.
این سیستم لرزشگیر سنسور شیفت جدید باید همچنین اجازه به رفع لرزش بهتر از ویدئوها دهد. این سیستم برخلاف OIS میتواند همچنین حرکات چرخشی دوربین را به همراه حرکات رایج محور ایکس و ایگرد اصلاح کند.
دوربین فوق عریض نیز از یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل با اندازه پیکسلهای کوچکتر ۱.۰ میکرومتر و لنز ۱۳ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/2.4 استفاده میکند.
این لنز فوکوس ثابت است و از هیچ سیستم لرزشگیری اصلا استفاده نمیکند. این دوربین مانند دوربین اصلی از حالت Night Mode پشتیبانی میکند.
دوربین فوق عریض آیفون ۱۲ پرو مکس مانند تمام دستگاههای آیفون ۱۲ ویژگی ممتازی ندارد.
اما دوربین تلهفوتو در پرو مکس به یک لنز زوم با محدوده طولانیتر بهروزرسانی شده است و حالا قابلیت زوم اپتیکال ۲.۵ برابر دارد.
این لنز حالا ۶۵ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/2.2 است و به صورت اپتیکال رفع لرزش شده است. این دوربین از فوکوس خودکار تشخیص فازی پشتیبانی میکند، ولی نمیتواند از حالت Night Mode استفاده کند.
تنها دوربین اصلی میتواند از حالت عکاسی پرتره در شب با Night Mode استفاده کند.
حسگر LiDAR به کمک دوربینهای پرتره و اصلی میآید تا نقشه عمق دقیقی برای ثبت تصاویر پرتره ترسیم کند و همچنین سرعت فوکوس خودکار در شب بیشتر باشد. شاید بتوانیم بگوییم این حسگر دوربین چهارم آیفون جدید است.
در نهایت به دوربین سلفی میرسیم که از یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل با پیکسلهای ۱.۰ میکرومتر و یک لنز ۲۳ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/2.2 استفاده میکند. فوکوس مجددا ثابت است.
زمان عکاسی پرتره با این دوربین، اطلاعات عمق با کمک حسگر سهبعدی نوری محاسبه خواهد شد که نتیجه آن ثبت تصاویر سلفی پرتره عالی است.
تمام دوربینها از قابلیت فیلمبرداری 4K با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه با لرزشگیر سینمایی (EIS، EIS + OIS) و دامنه دینامیک توسعه یافته (Expanded Dynamic Range) پشتیبانی میکنند.
مجددا تمام دوربینها میتوانند فیلمهای دالبی ویژن HDR با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه بگیرند.
نمایاب تقریبا از زمان آیفون ۱۱ و iOS 13 تغییر نکرده است، به عبارتی میتوانید خارج از نمایاب را به لطف کالیبراسیون دقیق دو دوربین ببینید که اجازه میدهد به صورت لحظهای متوجه شوید کدام سوژه از قاب تصویر جا مانده است.
چنین قابلیتی به معنای استفاده تاثیربرانگیزتر از دوربین است و اگر گزینه Photo Capture Outside the Frame یا Video Capture Outside the Frame را فعال کنید، میتوانید بعدا قاب تصویر فیلم یا عکسی را که گرفتید از داخل اپلیکیشن فوتوز توسعه دهید تا سوژه جا افتاده را در خود جا دهد.
پردازش تصویر جدید اپل به لطف چیپ A14 جدید امکانپذیر است از جمله Smart HDR 3، قابلیت استفاده از Night Mode برای تمام دوربینها و Deep Fusion.
Smart HDR 3 نیازی به توضیح ندارد و یک پردازش HDR بهتر است که از شرایط و صحنههای چالشبرانگیز استفاده میشود.
آیکون Night Mode به صورت خودکار زمانی که شرایط نوری کم پابرجا است ظاهر میشود و یک تصویر با نوردهی طولانی و مصنوعی میگیرد.
کنار آیکون Night Mode تعداد ثانیههایی که باید دوربین را بدون حرکت نگه دارید مشخص میشود، ولی اگر آهسته روی آن بزنید میتوانید نوردهی طولانی شبیهسازی شده را تغییر دهید یا کاملا آن را غیرفعال کنید.
معمولا، مدت آن بین ۱ تا ۲ ثانیه است، ولی گاهی گوشی به شما اجازه میدهد بسته به نور محیط یا نبود آن، این مقدار را تا ۱۰ ثانیه یا بیشتر افزایش دهید.
از این حالت میتوانید برای تمام دوربینها جز تلهفوتو، استفاده کنید. حالت Night Mode Portraits منحصر به آیفون ۱۲ پرو و پرو مکس است و همانطور که گفتیم دوربین اصلی میتواند از آن استفاده کند.
فناوری ادغام عمیق (Deep Fusion) زمانی استفاده میشود که شرایط نوری ایدهآل نیست، به عنوان مثال در محیط سربسته.
این قابلیت به جای Smart HDR و Night Mode وارد عمل میشود. ادغام عمیق پیش از این که شاتر را فشار دهید از ۴ فریم، زمانی که فشار دهید ۴ فریم دیگر و یک تصویر با نوردهی طولانی استفاده میکند.
موتور عصبی ۱۶ هستهای بهترین فریمها را انتخاب خواهد کرد و یک تصویر HDR با کیفیت بالا ثبت میکند که بسیار با جزئیات، شارپ و با ظاهر طبیعیتر است.
فرآیند یادگیری ماشینی پردازنده عصبی تصویری را که گرفته میشود تحلیل میکند و آنها را بسته به محتویات داخل فریم، به عنوان مثال آسمان، پوشش گیاهی یا رنگ پوست، متفاوت پردازش میکند.
در همین حین، ساختار و طیف رنگ براساس نسبتهایی ثبت میشوند که توسط واحد عصبی پردازنده مرکزی A14 به دست آمده است.
دوربینها همیشه در تعامل با یکدیگر قرار دارند، بنابراین زمانی که بین آنها جابهجا میشوید، آنها از قبل فوکوس، میزان نوردهی و تنظیمات نقشهنگاری رنگ را میدانند. این قابلیت برای هر دو دوربین عکاسی ثابت و فیلمبرداری است.
محیط کاربری اپلیکیشن دوربین تقریبا تغییر نکرده است. میتوانید دست خود را روی صفحه بکشید تا بین حالتهای مختلف عکاسی جابهجا شوید و با کشیدن دست روی صفحه به سمت بالا تنظیمات مختلف از جمله فلاش، night mode، تصویر زنده، نسبت تصویر، جبران نوردهی و فیلترها نمایان خواهد شد.
در حالت فیلمبرداری میتوانید دقت و نرخ فریم را از نمایاب عوض کنید.
آیفون ۱۲ پرو مکس از فرمت ProRAW پشتیبانی میکند، ولی این قابلیت بعدا با یک بهروزرسانی فرمویر اضافه خواهد شد.
تعدادی از تنظیمات پیشرفته دوربین در مسیر Settings -> Camera مخفی شدهاند.
دوربین اصلی تصاویر را ۱۲ مگاپیکسل ذخیره میکند و واقعا خوب هستند. اگر انتظار داشتید کیفیت آنها از دو دوربین آیفون ۱۲ و ۱۲ پرو متفاوت باشد، متاسفانه اینطور نیست.
تصاویر آن با دوربین سایر آیفونها زمان عکاسی در روز فرق ندارد و پیکسلهای ۲۰ درصد بزرگتر این دوربین جزئیات بیشتر را ثبت نخواهند کرد یا نواحی با پوشش گیاهی ظاهر بهتری ندارند.
اگر به این تصاویر با دقت نگاه کنید، واقعا ظاهر خوب با کنتراست بالا، پارازیت پایین، تعادل سفید دقیق و رنگهای واقعگرایانه دارند. دامنه دینامیک بیش از حد نیست و اپل رفتار طبیعیتری را در پردازش آن در مقایسه با شرکتهای دیگر در پیش میگیرد.
جزئیات بیشتر از حد کافی است، اما حتی با حسگر بزرگ جدید اشیاء پیچیده به درستی پردازش نمیشوند. به عبارت دیگر یا از ریخت افتاده یا با ظاهر لکآلود در تصویر میافتند.
پوشش گیاهی نیز چنین ظاهر لکآلودی دارد و سپس برای پوشاندن این عیب بیش از حد شارپ میشود، نورگیرهای پنجره نیز ظاهر ایدهآلی ندارد و کیفیت سوژههای انسانی بگیر نگیر دارد.
موضوع دیگر عمق میدان کم به علت لنز جدید با دریچه دیافراگم F/1.6 است، اما چنین مشخصاتی به خودی خود مشکل نیست. البته تا زمانی که نخواهید یک عکس از نمای نزدیک بگیرید، چون باید کمی فاصله خود را بیشتر کنید وگرنه بخشهایی از سوژه محو خواهد افتاد.
بهطور کلی، تصاویر کیفیت خوبی دارند اما اپل باید باید پردازش آن را بهتر کند. شاید شارپ کردن کمتر و تلاش بیشتر برای ثبت با جزئیات بالاتر به جای تکیه به HDR کمک کند.
تصاویر دوربین فوق عریض عالی هستند. آنها فوقالعاده عریض هستند و تصحیح اعوجاج ماهرانهای را به نمایش میگذارند.
جزئیات در مرکز خوب و در اطراف لبهها متوسط هستند. مجددا پردازش پوششهای گیاهی برای دوربین یک چالش است و میتوانید مقداری پارازیت بهجا مانده را اکثرا در نواحی با رنگ یکنواخت ببینید.
جدا از آن، تصاویر کنتراست عالی، تعادل سفید و نمایش رنگ دقیق را به همراه دامنه دینامیک بالا نشان میدهند.
تصاویر ۱۲ مگاپیکسل با زوم ۲.۵ برابر دوربین تلهفوتو شاهکار هستند. جزئیات نهایی زیاد است حتی با آن که کیفیت درختها و چمنزار ممکن است بگیر نگیر داشته باشد، اما عیبهای تصویر مانند تصاویر دوربین اصلی آنقدر واضح نیست.
بنابراین، علاوه بر جزئیات عالی کنتراست بالا و مجددا تعادل و رنگهای دقیق را شاهد هستیم. باید از پردازش HDR به خوبی تنظیم شده و دامنه دینامیک متعادل در بین تمامی دوربینها از جمله تلهفوتو با تحسین یاد کنیم.
حالا نوبت عکاسی در شب میرسد. حالت Night Mode اپل در صحنههای با نور کم خودکار فعال میشود، اما اولین چیزی که متوجه شدیم تفاوت آن با سایر آیفونهایی است که نقد کردیم.
Night Mode این گوشی زمان نوردهی سریعتر (۱ ثانیه به جای ۲ یا ۳ ثانیه) را انتخاب میکند یا گاهی حتی آیکون آن ظاهر نمیشود.
واقعا راه راحتی برای غیرفعال کردن آن وجود ندارد، مگر این که به صورت دستی هر مرتبه این آیکون ظاهر میشود آن را خاموش کنید و همچنین نیازی نیست توجه کنید چه اتفاقی پشت صحنه میافتد.
یقینا، میتوانید این قابلیت را هر مرتبه خاموش کنید یا زمان نوردهی پیشنهاد شده را اصلاح کنید، ولی توصیه میکنیم از آن به همان شکلی که است، استفاده کنید.
آیکون Night Mode همیشه ظاهر نمیشود، ولی حتی پس از آن زمان نوردهی ۱ ثانیه است و تصویر فورا ذخیره میشود.
به همین علت، سوژههای متحرک مانند ماشینها یا مردم (آنقدر) محو نخواهند افتاد. اولین مجموعه تصاویر زیر با تنظیمات خودکار گرفته شدند و در اکثر آنها الگوریتم زمان نوردهی را ۱ ثانیه انتخاب کرده است.
تصاویر قابل ستایش هستند، چون جزئیات زیاد، پارازیت کم و نوردهی کاملا متعادل است و اشباع رنگ حفظ شده است.
نواحی بسیار روشن در تصاویر نیز به خوبی مدیریت میشوند، در حالی که سایهها به صورت غیرطبیعی روشن نشدند و به جای آن ظاهر واقعگرایانه و دقیقی دارند. هدف اپل بیشتر ثبت تصاویر با ظاهر طبیعی و خوب در شب است، به جای این که محیط شب را مانند روز روشن کند.
اگر عمدا تصمیم به غیرفعال کردن Night Mode بگیرید، تصاویر ۱۲ مگاپیکسل با کنتراست و شارپی کمتری ذخیره خواهند شد و رنگها کمی اشباعزدایی شده به نظر میرسند.
پارازیت همچنان به خوبی مدیریت شده است، اما تصاویر تاریکتر هستند و نواحی بسیار روشن بیشتر برش میخورند.
با این حال، تصاویر حتی بدون Night Mode ظاهر خوبی دارند و مطمئن هستیم اگر مهارت و صبر برای عکاسی و ویرایش فایل RAW را داشته باشید، با این دوربین در شب تصاویر فوقالعادهای خواهید گرفت.
عکاسی با فرمت RAW همیشه اجازه خواهد داد در مقایسه با هر الگوریتم مصنوعی تصاویر بهتری را استخراج کنید، بماند که ترکیب Night Mode، ادغام عمیق و Smart HDR به معنای بیش از حد پردازش تصویر است
دوربین فوق عریض گوشی آیفون ۱۲ پرو مکس نیز طبق انتظار میتواند از Night Mode استفاده کند و همیشه اگر غیرفعال نشده باشد، از آن استفاده میکند.
تصاویری که با این دوربین شب با Night Mode میگیرید قابل قبول هستند. ین تصاویر نوردهی متعادل دارند، نواحی بسیار روشن به خوبی به تصویر برگردانده میشوند، جزئیات به مراتب بیشتر از زمان عکاسی در حالت طبیعی است حتی با آن که ظاهر ملایم دارند و رنگها اکثرا حفظ شدند.
این تصاویر از عالی بودن فاصله زیادی دارند، ولی کاملا قابل استفاده هستند. به ویژه در شبکههای اجتماعی یا گفتگو در اپلیکیشنهای پیامرسانی که کسی تصاویر را با دقت بررسی نخواهد کرد.
ما پیشنهاد نمیکنیم Night Mode را برای دوربین فوق عریض خاموش کنید. نتیجه تصاویر تاریک با جزئیات ضعیف، رنگهای شستهشده و پارازیت به مراتب زیاد است.
دوربین تلهفوتو در شب گاهی کار میکند و عملکرد آن به مقدار نور موجود بستگی دارد. اگر مقدار اجسام روشن از یک نقطه ثابت بیشتر باشد، دوربین آیفون ۱۲ پرو مکس به جای این دوربین از دوربین اصلی و قابلیت زوم دیجیتال استفاده میکند.
این دوربین قادر به استفاده از Night Mode نیست. اگر دیدید آیکون آن زمان عکاسی در زوم ۲.۵ برابر ظاهر شد، نشان میدهد آیفون به استفاده از دوربین اصلی رو آورده است و تصاویر را با زوم دیجیتال خواهد گرفت.
ظاهر شدن این آیکون به عبارت دیگر به معنای استفاده از زوم دیجیتال و دوربین اصلی است. با وجود این، تصاویر زوم شده ۲.۵ برابر عالی هستند. بدون شک گاهی ممکن است تاریک باشند، ولی جزئیات ریز فراوان و کنتراست خوبی دارند.
پارازیت بسیار خوب مدیریت شده است و گاهی کاملا میتواند از تصویر حذف شود. در پایان رنگهای طبیعی نگه داشته شدند و با آن که مقداری اشباعزدایی رخ میدهد، ولی این اتفاق به ندرت است.
به نظر ما زمانی که سوژه مناسب باشد، از تصاویر دوربین تلهفوتو در شب راضی خواهید بود. ما واقعا دلمان برای نبود Night Mode در دوربین تلهفوتو تنگ نشد، ولی واقعا در این فکر هستیم چرا اپل اجازه استفاده از آن را نداده است.
شاید باید منتظر آن روی دوربین گوشی آیفون ۱۲ اس باشیم، کاش خدا به ما اطلاع میداد!
تصاویر زیر با زوم دیجیتال ۲.۵ برابر گرفته شدند که روی نمایشگر آیفون ظاهر خوبی دارند، ولی جای دیگر چنگی به دل نمیزنند.
پرترههای دوربین آیفون ۱۲ پرو مکس با دوربین تلهفوتو به صورت پیشفرض گرفته میشوند، ولی هر زمان که به یک تصویر عریضتر نیاز داشتید میتوانید از دوربین اصلی استفاده کنید.
حسگر LiDAR در این جا کمک بزرگی است، چون یک نقشه عمق فوقالعاده برای استفاده دوربین ایجاد میکند و جداسازی سوژه نزدیک به بینقص است.
همچنین به لطف ویژگی حسگر LiDAR که عملکرد آن وابسته به نور موجود نیست، آیفون ۱۲ پرو مکس میتواند در شب با حالت Night Mode تصاویر پرتره بگیرد.
اما باید همین ابتدا بگوییم تنها زمان استفاده از دوربین اصلی میتوانید از این حالت استفاده کنید. اگر به حالت پرتره جابهجا شوید، همیشه پیشفرض آن روی زوم ۲.۵ برابر است و اگر ظاهر عکس تاریک باشد، مشاهده خواهید کرد آیکون Night Mode ظاهر خواهد شد.
ولی زمانی که روی آن بزنید، دوربین روی دوربین اصلی خواهد رفت. تصاویر پرتره با دوربین تلهفوتو عالی هستند، بهتر از تصاویری که با مدل آیفون ۱۲ پرو خواهید گرفت.
سطح جزئیات آنها بسیار زیاد است و رنگ و کنتراست عالی دارند. جداسازی سوژه قابل تحسین است و بخشهای فوکوسزدایی شده کاملا شما را به تحسین وا میدارند.
نقشه عمق بهبودیافته زمان اعمال افکتهای پرتره نقش خود را کاملا نشان میدهد. این تصویر هنرمندانه هرگز به این خوبی نبودند.
پرترههای دوربین اصلی نیز واقعا خوب هستند و جزو بهترینهای دنیای عکاسی با موبایل قرار میگیرند.
حالا اجازه دهید تعدادی پرتره را زمان عکاسی در شب بررسی کنیم. همانطور که گفتیم این تصاویر با دوربین اصلی گرفته میشود و گوشی معمولا زمان نوردهی را ۱ یا ۲ ثانیه انتخاب میکند.
میتوانید این مقدار را به ۵ تا ۱۰ ثانیه افزایش دهید، ولی ما فکر نمیکنیم سوژه شما بتواند اینقدر طولانی بیتحرک باقی بماند.
آیفون ۱۲ پرو مکس تصاویر پرترهای در شب میگیرد که از مدل پرو معمولی آیفون ۱۲ انتظار داشتیم، ولی نتیجه خوشایند نبود.
این تصاویر در یک کلام (با توجه به زمان عکاسی) عالی هستند. جزئیات کافی، پارازیت فوقالعاده کم، جداسازی سوژه استثنائی و افکت محوشدگی تصویر دوستداشتنی است، نواحی بسیار روشن زمان نیاز به تصویر برگردانده میشود و اصلا خبری از لرزش دست نیز نیست.
این تصاویر تا جایی که باید روشن هستند و رنگها چیزی جز عالی نیستند.
به طور کلی آیفون ۱۲ پرو مکس پتانسیل عالی برای عکاسی در شب از جمله پرترهها دارد. فقط کافی است خلاقیت خود را زنده کنید و به دل شب بزنید.
چند تصویر پرتره معمولی زیر با دوربین تلهفوتو در شب گرفته شدند و فقط محض مقایسه آوردیم.
اپل برای دوربین سلفی خود دو حالت میدان دید (Field of View) در نظر گرفته است، یکی حالت اندکی به داخل زوم شده که تصاویر با برش و ۷ مگاپیکسلی ثبت میشوند و معادل میدان دید ۳۰ میلیمتری است و دیگری حالت ۱۲ مگاپیکسل کامل که میدان دید معادل ۲۳ میلیمتری دارد.
اگر گوشی را به صورت عمودی بگیرید، تصاویر به ۷ مگاپیکسل برش میخورند تا قابدهی محدودتر باشد، ولی چرخاندن گوشی به حالت افقی به معنای ثبت سوژههای بیشتر داخل قاب است و گوشی در این حالت خودکار روی حالت عریضتر ۱۲ مگاپیکسل میرود.
همچنین به صورت دستی میتوانید بین این دو حالت با ضربه آهسته روی پیکانهای نزدیک دکمه شاتر جابهجا شوید.
تصاویر سلفی گوشی iPhone 12 Pro Max عالی هستند. سطح بالایی از جزئیات، کنتراست واقعا زیاد، رنگهای دقیق به دنیای واقعی و پارازیت به خوبی مدیریت شده را نشان میدهند. دامنه دینامیک بالاتر از حد متوسط است، گرچه افراط نشده است و تصاویر از این نظر ظاهر متعادلی دارند.
همچنین میتوانید تصاویر سلفی پرتره بگیرید که کیفیت عالی خواهند داشت. به کمک این دوربین حسگر سهبعدی نوری ساختاریافته میآید و از یک نقش عمق دقیق استفاده میکند، بنابراین جداسازی سوژه و محوشدگی پسزمینه بهترین کیفیت را در یک تصویر سلفی دارد.
کیفیت مانند تصاویر سلفی معمولی است. تصاویر پرتره با دقت ۷ مگاپیکسل ثبت میشوند، به عبارت دیگر دوربین بخشی از میدان دید موجود را برش میزند و یک تصویر به داخل زوم شده نشان میدهد.
دوربین سلفی نیز میتواند از حالت Night Mode استفاده کند که نتیجه آن روشنتر کردن تمام تصویر و آشکار کردن جزئیات بیشتر است.
گرچه این تصاویر نسبتا ملایم و با پارازیت هستند.
آیفون ۱۲ با هر ۴ دوربین خود ویدئوهایی با دقت و فریم ریت متفاوت میگیرد و حتی اگر اپلیکیشن مناسبی نصب کرده باشید، میتوانید این کار را همزمان انجام دهد.
تمام ویدئوها به لطف لرزشگیر سینمایی ویدئو به صورت دیجیتالی رفع لرزش شدند. تمام حالتهای فیلمبرداری از جمله 4K با ۶۰ فریم بر ثانیه به لطف Smart HDR از دامنه دینامیک توسعهیافته بهره مبرند.
ویدئوهای اسلوموشن حداکثر با دقت فول اچدی و سرعت ۲۴۰ فریم بر ثانیه ضبط خواهند شد.
همچنین برای اولین مرتبه در دنیا میتوانید ویدئوهای HDR را با فرمت ویدئویی دالبی ویژن HDR پویا (Dolby Vision dynamic HDR) ضبط کنید.
کاربر میتواند این ویدئوها را در گوشی خود ویرایش کند، آنها را روی یوتیوب یا هر پلتفرم دیگر بارگذاری کند یا حتی آن را به دوستان خود بفرستد
اطلاعات دالبی ویژن خارج از استریم ویدئو ذخیره خواهد شد، بنابراین ویدئو زمان پخش روی هر نمایشگر یا پلیر غیر HDR ظاهر طبیعی دارد و روی هر نمایشگر یا پلیر سازگار با دالبی ویژن غلظت رنگ بیشتری خواهد داشت.
اگر نمایشگر شما قادر به پخش محتوای دالبی ویژن نیست، فایلهای اصلی دالبی ویژن پخش خواهند شد، ولی دامنه دینامیک پایین و رنگهای دلگیرتر در مقایسه با غیر HDR یا فایلهای تبدیل نشده دارند. گرچه پخش خواهند شد و اگر تجهیزات مناسب را ندارید، فقط کافی است فیلمبرداری HDR را غیرفعال کنید و بیخیال تنظیمات شوید.
آیفون ۱۲ پرو مکس صدای ویدئوها را استریو عریض و با کیفیت ۱۹۲ کیلوبایت بر ثانیه ثبت میکند. به عبارت دیگر صدا مانند گوشیهای اچ تی سی و گوشیهای قدیمی نوکیا و همچنین دو گوشی آیفون ۱۱ پرو فضایی ثبت خواهد شد و باید از صدای غنیتر و با عمق بیشتر در مقایسه با صداهای استریو معمولی لذت ببرید.
ویدئوهای 4K که با هر دو سرعت ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه با دوربین اصلی میگیرید دوستداشتنی با کنتراست عالی، پارازیت کم، دامنه دینامیک استثنائی، رنگها و تعادل سفید دقیق هستند.
در حقیقت، رنگها در تمام ویدئوهای هر ۴ دوربین طبق وعده اپل مشابه هستند.
گرچه، ویدئوها بیعیب نیستند. رندرسازی جزئیات ریز آنقدر عالی نیست، به ویژه برای یک پرچمدار با چنین قدرتی. کیفیت فیلمها خوب است، جزئیات کافی دارند ولی مجددا پوششهای گیاهی بیش از حد پردازش میشوند و چنین چیزی واقعا خوب نیست.
ویدئوهای 4K دوربین فوق عریض جزئیات متوسط در مرکز دارند، ولی مقدار آنها به طرف گوشههای تصویر بدتر نیز میشود.
ویژگی مثبت این ویدئوها دامنه دینامیک، رنگها و کنتراست طبق معمول عالی است.
دوربین تلهفوتو میتواند ویدئوهای عالی بگیرد. این ویدئوها حجم جزئیات بالا و با پارازیت کم دارند و پوششهای گیاهی بهتر به نظر میرسند (شاید به این علت که به داخل زوم شدهاند).
کنتراست و دامنه دینامیک شگفتانگیز باقی ماندند و رنگها مجددا دقیق هستند.
لرزشگیر سینمایی در اختیار تمام دوربینها و گزینههای دقت و fps قرار دارد. عملکرد آن مانند همیشه روی آیفونها عالی است.
ویدئوهای 4K که در شب میگیرید عالی هستند و کیفیت مشابه با فیلمهای آیفون ۱۲ و ۱۲ پرو دارند. رنگها خوب و از نظر اشباع دلنشین هستند و پارازیت واقعا کم نگه داشته شده است.
ما چند پرچمدار را با عملکرد بهتر در این بخش دیدیم، ولی تا دلتان بخواهد با عملکرد بدتر نیز دیدیم.
گرچه، ویدئوهای 4K دوربین فوق عریض در شب نسبتا کیفیت پایین دارند و دوربین تلهفوتو در شب فیلم نمیگیرد.
تمام گوشیهای آیفون ۱۲ میتوانند ویدئوهای تایم لپس در حالت Night Mode بگیرند. فقط کافی است گزینه تایم لپس را انتخاب کنید، آیفون خود را روی سه پایه بگذارید و شاتر را فشار دهید.
اپلیکیشن دوربین اصلا تنظیماتی را پیشنهاد نمیدهد و ویدئوها فول اچدی و با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه ضبط میشود.
ما یک ویدئوی تایم لپس نمونه گرفتیم و واقعا شاهکار بود. این ویدئو جزئیات فراوان داشت، پارازیت دیده نشد و نوردهی در صورت نیاز با مهارت تغییر کرد.
دوربین سلفی نیز ویدئوهای 4K میتوانید بگیرد که از نظر جزئیات خوب و از هر نظر دیگری عالی هستند.
آیفون ۱۲ یا آیفون ۱۲ پرو مکس؟ این سوال شاید رایجترین سوال کاربران برای انتخاب از بین نسل جدید آیفون باشد و جدا از اندازه، کیفیت دوربین عامل تصمیمگیرنده خواهد بود. به همین دلیل ما این دو گوشی را در صحنههای مختلف به جان یکدیگر انداختیم و نتیجه را میخواهیم بگوییم.
اجازه دهید با دوربین اصلی شروع کنیم. گوشی آیفون ۱۲ پرو مکس یک حسگر بزرگتر با پیکسلهای ۲۰ درصد بزرگتر و سیستم لرزشگیر جدید دارد.
با این حال دقت آن مانند مدل پرو ۱۲ مگاپیکسل است و از همان لنز مشابه ۲۶ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/1.6 استفاده میکند و قابلیتهای مشابهی مانند ادغام عمیق و Smart HDR3 دارد.
زمانی که بحث مقایسه مستقیم تصاویر دوربین این دو آیفون به میان میآید، حتی یک اختلاف بین این دو وجود ندارد. تصاویر عملا از نظر جزئیات، کنتراست، رنگها، پارازیت و دامنه دینامیک مشابه هستند.
شاید کمی جزئیات در چمنزار بیشتر باشد یا شاید شارپی تصویر کمی بیشتر است. شاید هم چیزهایی را میبینیم که واقعا جز زاییده تخیل ما نیستند.
اما پس از بررسی تصاویر فراوان دارای پوششهای گیاهی، این تنها اختلاف کوچک است که میتوانیم بین دوربین این دو گوشی پیدا کنیم و همچنان مطمئن نیستیم نتیجه یک حسگر بزرگتر یا لرزشگیر جدید است.
در زیر تصاویری وجود دارند که با این دو آیفون گرفتیم. خودتان مقدار شباهت این تصاویر را بررسی کنید.
دوربین فوق عریض بین دو مدل پرو مشابه است. بنابراین جای تعجب ندارد تصاویری که با هر دو این آیفونها گرفتیم کاملا فرقی با یکدیگر ندارند.
حالا به دوربین تلهفوتو میرسیم. آیفون ۱۲ پرو و پرو مکس حسگر مشابه دارند یعنی ۱۲ مگاپیکسلی با پیکسلهای ۱.۰ میکرومتری، ولی از لنزهای متفاوتی استفاده میکنند.
مدل معمولی پرو یک لنز ۵۲ میلیمتری با قابلیت زوم اپتیکال و مدل پرو مکس یک لنز ۶۵ میلیمتری با قدرت زوم اپتیکال ۲.۵ برابر دارد.
اولین چیزی که پس متوجه آن خواهید شد تفاوت بزرگنمایی است. تفاوت بین زوم ۲ و ۲.۵ برابر فکانداز نیست، ولی میتوانید جزئیات کوچکتر را در اشیائی ببینید که دیدن آنها زمان عکاسی با دوربین مدل معمولی پرو غیرممکن بود.
جدا از آن، تصاویر از نظر کیفیت مشابه هستند و جزئیات، رنگ، کنتراست عالی و دامنه دینامیک خوب دارند.
میتوانید تصاویر زیر را خودتان مقایسه کنید که کاملا اختلاف زوم را نشان میدهند و دیگر به خود شما بستگی دارد نیاز به بزرگنمایی بیشتر را حس کنید یا نه.
حالا نوبت عکاسی در شب رسیده است. در این بخش مزیت حسگر و لرزشگیر جدید مشخص خواهد شد. اولین تفاوت بارزی که در دوربین اصلی مشاهده کردیم سرعت عکاسی است.
آیفون ۱۲ پرو معمولا برای Night Mode خود نوردهی ۲ یا ۳ ثانیه را انتخاب میکند، در حالی که این مقدار برای ۱۲ پرو مکس همیشه ۱ ثانیه است و با این حال تصویر نهایی سطج نوردهی مشابهی دارد.
یقینا منظور ما از این ارقام «سرعت شاتر» نیست، بلکه مدت زمانی است که دوربین شما را ملزم میکند در حین گرفتن عکس بیحرکت باشید.
بنابراین، هرچه تصاویر با Night Mode سریعتر گرفته شوند، احتمال محو افتادن افراد ماشینها در عکس کمتر است.
انباشت سریعتر تصاویر همچنین به این معنا است که گاهی تصاویر نهایی جزئیات بیشتری خواهند داشت.
در تصاویر زیر میتوانید سطح تفاوت جزئیات را بین دو مدل آیفون ۱۲ پرو مکس و پرو معمولی ببینید.
ما از همین صحنهها بدون فعال بودن Night Mode نیز عکس گرفتیم. تصاویر از نظر کیفیت مشابه به نظر میرسند، یعنی کمی تاریکتر و با پارازیت بیشتر نسبتا به زمان عکاسی با Night Mode و بخشی از نواحی بسیار روشن زیاد نوردهی میشوند.
کمی دقت بیشتر نشان میدهد که حسگر بزرگتر آیفون ۱۲ پرو مکس گاهی اجازه میدهد ایزو کاهش پیدا کند، به نحوی که مقدار آن در مدل پرو ۵۰۰۰ و در مدل مکس ۴۰۰۰ یا ۱۰۰۰ در پرو و ۸۰۰ در مکس است.
با آن که تصاویر به لطف تنظیمات ایزو کمتر به یکدیگر شباهت دارند، ولی سطح پارازیت در مدل ۱۲ پرو مکس کمی کمتر است.
ما مجبور بودیم این تصاویر را چندین مرتبه بررسی کنیم و باید بگوییم اختلاف واقعا جزئی است.
تا زمانی که فرمت ProRAW به دوربین آیفون با انتشار بهروزرسانی اضافه نشود و عکاسان حرفهای بتوانند از آن استفاده کنند، به سختی میتوان بین این دو دوربین اختلافی دید.
لرزشگیر بهتر و حسگر بزرگتر مدل مکس زمان ثبت تک فریم از مدل پرو نتیجه بهتری به جا میگذارند، چون اجازه به ایزو کمتر یا سرعت شاتر طولانیتر خواهند داد.
ولی زمان ثبت چند عکس، تصاویر انباشت و سپس چندین مرتبه پردازش میشوند و همانطور که در تصاویر زیر میتوانید ببینید در نهایت اختلافی وجود ندارد.
محض مقایسه ما همچنین چند تصویر با دوربین فوق عریض گرفتیم. این تصاویر برش نخوردند، چون طبق انتظار قابل تمایز از یکدیگر نیستند.
اجازه دهید به تصاویری که دوربین تلهفوتو در شب نیز نگاهی بیاندازیم. آیفون ۱۲ پرو مکس یقینا محدوده زوم طولانیتر دارد. همچنین لنز آن در مقایسه با ۱۲ پرو تاریکتر (f/2.2 در مقابل f/2.0).
طبق انتظار iPhone 12 Pro Max کمی تصاویر را تاریکتر ذخیره میکند، ولی کاهش پارازیت نیز شدیدا انجام شده است.
در واقع، تصاویر زوم شده آن پارازیت کمتری را نشان میدهند، اما بخشی از جزئیات ریز نیز با آن پارازیت لکهدار شده و از بین رفتهاند.
این بهایی است که همیشه باید پرداخت.
یقینا دوربینهای زوم زمان عکاسی در شب تنها اگر نور کافی باشد، فعال خواهند شد. اگر آیکون night mode را ببینید یعنی زوم دیجیتالی انجام میشود.
در نهایت میخواستیم حالت Night Mode را زمان عکاسی پرتره بررسی کنیم. هر دو گوشی مشخص شد برای چنین صحنههای قدرت بالایی دارند، ولی اجازه دهید مستقیما آنها را مقایسه کنیم.
هر دو این نوع پرترهها را با دوربین اصلی خود میگیرند و دوربین آیفون ۱۲ پرو مکس ظاهرا تصاویر بهتری را ذخیره میکند.
جزئیات بیشتر، پارازیت کم و احتمال محو شدن تصویر یقینا به لطفا سیستم لرزشگیر بهتر، کمتر است. این دوربین همچنین ۱ یا حداکثر ۲ ثانیه نوردهی را انتخاب میکند، در حالی که مدل معمولی پرو همیشه ۲ یا ۳ ثانیه را انتخاب خواهد کرد.
حالا اجازه دهید دوربین فیلمبرداری این دو را مقایسه کنیم. ابتدا با دوربین اصلی فیلمهای 4K با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه گرفتیم و ظاهرا مشابه هستند.
همه چیز از نظر جزئیات، کنتراست، دامنه دینامیک و سطح پارازیت شبیه به یکدیگر است. سطح جزئیات شگفتانگیز نیست، ولی سایر جزئیات عالی هستند.
سپس متوجه شدیم که چمنزار در پرو مکس در مقایسه با پرو معمولی کمی بیشتر توسعه یافته است. اختلاف جزئی است و به سختی آن را ببینید، ولی به هرحال وجود دارد.
لرزشگیر IBIS جدید در iPhone 12 Pro Max باید زمان فیلمبرداری در حین پیادهروی یا پن کردن برتری خود را نسبت به مدل پرو معمولی نشان دهد.
لرزشگیر سنسور شیفت میتواند به همراه حرکات استاندارد دوربین در محور ایکس و ایگرد با حرکات چرخشی دوربین نیز مقابله کند.
ما نهایت تلاش خود را کردیم، ولی ظاهرا هر دو گوشی در مقابله با لرزش دوربین عملکرد مشابه خوبی دارند. ابتدا ما کمی راه رفتیم و گوشی را در حین پن کردن تکان دادیم.
سپس کمی شدت آن را در بخش دوم ویدئومان بیشتر کردیم و گوشیها را اطراف محورهایی که عمود به صفحه خود هستند، چرخاندیم.
با این حال، چه لرزشگیر ترکیب OIS + EIS یا IBIS + EIS باشد، عملکرد هر دو دوربین شگفتانگیز بود!
به همین اکتفا نکردیم، بنابراین ویدئوهای 4K را در حین حرکت با هر دو گوشی و با سرعت ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه گرفتیم و چه باور کنید یا نکنید، در هر دو آیفون کیفیت عالی داشتند.
سپس همان ویدئوها را حین دویدن گرفتیم و مجددا اپل ما را با سیستم لرزشگر شگفتانگیز خود در هر دو گوشی شگفتزده کرد!
در نهایت چند فیلم در شب برای بررسی شباهت احتمالی آنها گرفتیم. خیلی دقت کردیم و تنها تفاوت در سایهها بود که آیفون ۱۲ پرو مکس کمی جزئیات بیشتری را نوردهی کرده بود.
نتیجهگیری: هر دو گوشی iPhone 12 Pro Max و iPhone 12 Pro دوربینهای عالی دارند و اغلب فیلمها و تصاویری میگیرند که از نظر کیفیت غیرقابل تشخیص است.
بارزترین تفاوت بین این دو محدوده زوم طولانیتر دوربین تلهفوتو آیفون ۱۲ پرو مکس است که تصاویر با پارازیت کمتر، ولی با سطح جزئیات پایینتر در شب میگیرد.
سرعت پردازش تصاویر زمان عکاسی با Night Mode در ۱۲ پرو مکس بیشتر است و سطح جزئیات بیشتر و پارازیت کمتر تحت شرایط خاصی مانند زمان عکاسی پرتره دارند.
همچنین زمان عکاسی با این حالت در شب احتمال محو افتادن انسانها و ماشینها کمتر است.
امسال کاربران میتوانند از بین ۳ آیفون با اندازه متفاوت انتخاب کنند و به عقیده ما تا چند سال آینده این روند حفظ خواهد شد.
آیفون ۱۲ مینی و آیفون ۱۲ به دل افرادی خواهند نشست که به یک پرچمدار کامپکت نیاز دارند. این موضوع به ۱۲ پرو مکس اجازه داده است تا بدون هیچ مانعی بزرگتر و بهتر باشد.
در واقع، ۱۲ پرو مکس جدید امسال به همراه طراحی جدید و مواد خام بهتر یک نمایشگر حتی بزرگتر دارد. اندازه غولپیکر این گوشی به اپل اجازه داده است تا یک دوربین بهتر را نیز داخل آن جا دهد که اولین سیستم لرزشیگر شیفت سنسور را در دنیای موبایل دارد و یک لنز زوم با محدوده طولانیتر میلیمتری که اولین مرتبه یک آیفون مجهز به آن است.
اگر اندازه پرو مکس برایتان خوشایند نیست، آیفون ۱۲ پرو با اندازه معقولتر عملا همان گوشی، ولی با ابعاد کوچکتر است.
بله ما هم از تفاوت دوربین این دو مطلع هستیم، با این حال اگر در سطور بالا با ما بوده باشید متوجه میشوید این تفاوت برای کاربران معمولی مهم نیست، چون هر دو تصاویر با کیفیت مشابه میگیرند.
بنابراین، اگر یک دوربین سهگانه اما یک آیفون کوچکتر میخواهید، ۱۲ پرو را باید بخرید.
آیفون ۱۲ معمولی یک بدنه سبک با قدرت و نمایشگر پرو دارد و فاقد دوربین تلهفوتو و حسگر LiDAR است. اگر از اپلیکیشنهای واقعیت افزوده استفاده نمیکنید، نبود این حسگر برایتان مهم نیست و در مورد دوربین زوم فقط خود شما باید تصمیمگیرنده باشید.
اپل این عادت بد را دارد که تمام آیفونهای نسل قبل خود را زمان رونمایی از جدیدترین مدلها از بازار جمع خواهد کرد و مدلهای آیفون ۱۱ پرو نیز همین سرنوشت را داشتند.
اما اگر در حال حاضر یک آیفون ۱۱ پرو مکس دارید، واقعا دلیلی نیست که آن را ارتقاء دهید. این گوشی همچنان خوب است و واقعا به یک فریم براق جدید که تنها در اتاق نمایش زیبا به نظر میرسد یا حسگر LiDAR نیاز ندارید.
یک گوشی اندرویدی با چنین اندازه بزرگی به ذهن ما میآید و منظورمان گوشی گلکسی نوت ۲۰ اولترا فایو جی سامسونگ است.
این گوشی مجموع تمام بهترین دستاوردهای سامسونگ است. اولترای سامسونگ حتی یک نمایشگر اولد ۶.۹ اینچی بزرگتر با دقت بالاتر و یک بریدگی به مراتب کوچکتر دارد.
این گوشی همچنین قدرت پردازش عالی و یک مجموعه دوربین سهگانه نسبتا بیهمتا با دوربین اصلی ۱۰۸ مگاپیکسل، دوربین تلهفوتو ۱۲ مگاپیکسل با قدرت زوم اپتیکال ۵ برابر و یک دوربین فوق عریض ۱۲ مگاپیکسل دارد.
گوشی نوت از قلم اس پن پشتیبانی میکند که محبوبترین قابلیت گوشیهای نوت برای اکثر افراد است. هیولای سامسونگ یک مینی تبلت در جیب افراد است و اگر زیاد نمیخواهید برای خرید از بین محصولات اپل سرمایهگذاری کنید، ممکن است بخواهید آن را تست کنید.
آیفون ۱۲ پرو مکس، قدرتمندترین آیفون اپل در بازار امروز است. این گوشی بزرگترین پنل نمایش را در بین تمام آیفونها دارد.
غول آمریکایی دستگاه خود را به تمام قابلیتهای که میتوانسته مجهز کرده است و آن را در قالب یک بدنه ممتاز با یک طراحی ممتاز جدید عرضه کرده است که حس نوستالوژی کاربران را زنده میکند.
حتی قیمت فوقالعاده گزاف این گوشی یک نقطه شاخص فروش برای بسیاری از مشتریان بالقوه است. این گوشی بدون عیب نیست. بلکه برعکس، تغییرات و ارتقاء سختافزاری آن در مقایسه با ۱۱ پرو مکس آنقدر نیست که جایگزینی آن را توجیه کند.
تنها این نیست، بلکه اپل عمدا بعضی از قابلیتها را کم کرده و چند چیز را نیز حذف کرده است. شارژ و هدفون خداحافظ، کیفیت دوربین در هر نسل تکرار میشود، تمام گوشیها نمایشگرهای با نرخ تازهسازی بالا دارند جز آیفون و همین حرف را میتوانید در مورد حسگر اثر انگشت زیر نمایشگر آن هم در دورانی بگوییم که همه مجبور به پوشیدن ماسک هستند.
اپل یقینا شرکتی نیست طبق ترندهای بازار پیش برود. بلکه برعکس، موفقیت آنها در انجام متفاوت کارها باعث شده است یک ترندساز لقب گیرند.
برای هر شرکت دیگری، چنین تصمیمهایی به معنای ضرر و سقوط سنگین است. با این حال، کسبوکار موبایل اپل به مراتب از گذشته عملکرد بهتری دارد.
آنها در قلب و ذهن مشتریان با ارائه دائم محصولات ممتاز و خدمات پس از فروش عالی، جایگاه ویژهای به دست آوردند و البته تکمیلکننده تمام این تلاشها بازاریابی عالی است.
آیفون ۱۲ پرو مکس محصولی است که طبق دستور پخت موفقیت ساخته شده است. بنابراین، بدون شک میلیونها مشتری در حال حاضر این مدل را خریدهاند و میلیونها نفر دیگر طی سال آینده این کار را خواهند کرد.
آیا ما خرید این گوشی را پیشنهاد میکنیم؟ بدون شک، اگر دنبال یک نمایشگر بزرگ هستید و یک آیفون قدیمی دارید.
اگر در حال حاضر مالک آیفون ۱۱ پرو یا پرو مکس هستید، واقعا ارتقاء به این مدل زیاد منطقی نیست. بنابراین تصمیم خود شما است که فکر کنید ساخت این گوشی مانند غرش شیر از سوی اپل برای رقابت با غولهایی مانند گوشی میت ۴۰ پرو یا نوت ۲۰ اولترا سامسونگ است یا تنها غلوهای تبلیغاتی روی مواردی مانند حسگر LiDAR و فیلمبرداری دالبی ویژن و غیره تا کاربران تهییج به خرید شوند.
منبع: gsmarena.com
آیفون ۱۲ پرو یکی دیگر از آیفونهای امسال است که در کنار ۳ برادر دیگر خود قرار میگیرد تا اپل حق انتخاب کاربران را از همیشه بیشتر کرده باشد.
ما قبلا گوشی آیفون ۱۲ را بررسی کردیم و حالا نوبت مدل پرو آن رسیده است. جدا از ۲ برابر حافظه داخلی بیشتر، فریم استیل ضد زنگ و تنوع رنگی متفاوت با گوشی آیفون ۱۲، اکثر تغییرات بهتر مدل پرو مربوط به دوربین آن میشود.
این گوشی یک دوربین تلهفوتو با قابلیت زوم اپتیکال ۲ برابر، یک حسگر LiDAR برای کاربردهای واقعیت افزوده و فوکوس در نور کم دارد تا کاربران زمان عکاسی پرتره نیز بتواند از Night Mode استفاده کند.
تفاوت بین این دو مدل زیاد نیست، به عبارت دیگر انتخاب از بین این دو آیفون مانند قرارگیری سر دوراهی است.
گرچه حداقل در مقایسه با گوشی آیفون ۱۱ پرو باید بگوییم فهرست قابلیتهای جدید طولانیتر است. از جمله یک پردازنده سریعتر، پشتیبانی از شبکه 5G، یک نمایشگر بزرگتر با مقاومت بهتر در برابر شکستگی، حالت Night Mode برای دوربین فوق عریض، قابلیت فیلمبرداری دالبی ویژن، پشتیبانی از مگ سیف و حسگر جدید LiDAR.
اما مهمتر از همه، اپل با سری آیفون ۱۲ طراحی جدیدی را به نمایش گذاشته است تا تمام آیفونهای قبلی کمتر مدرن به نظر برسند.
با آن که بیصبرانه منتظر دیدن آیفونها با این طراحی جدید بودیم، ولی نمیتوانیم بگوییم اپل تمام فهرست آرزوهای ما را برآورده کرده است.
گوشی آیفون ۱۲ پرو اپل قرار بود با نمایشگر ProMotion جدید ۱۲۰ هرتز وارد بازار شود، اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد.
شایعات میگویند برای آن علتی وجود داشته است، اپل مجبور به انتخاب از بین پشتیبانی از 5G و نمایشگر اولد با نرخ تازهسازی بالا بوده است (بدون شک عمر باتری سبب انتخاب از بین این دو شده است).
از طرفی نمیتوانیم انکار کنیم رابط کاربری آیفون سریع و روان است، اما یک سال دیگر انتظار برای یک نمایشگر با نرخ تازهسازی بالا از نظر ما یک امتیاز منفی قابل توجه است.
علاوه بر این، تصمیم بحثبرانگیز اپل مبنی بر حفظ ارتقاء سختافزار دوربین تنها برای گوشی آیفون ۱۲ پرو مکس، جذبه مدل ۱۲ پرو را از بین برده است.
همه یک گوشی خیلی بزرگ نمیخواهند و اپل امکان استفاده از حسگر ۱۲ مگاپیکسل جدید با پیکسلهای بزرگتر و لرزشگیر سنسور شیفت را بدون خرید آیفون ۱۲ پرو مکس غیرممکن کرده است.
به نظر ما، iPhone 12 Pro شایسته استفاده از سختافزار مشابه دوربین است، به جای این که از فناوری دوربین سال قبل استفاده کند.
در ادامه مطلب با روکیدا همراه باشید تا این گوشی را بهتر بررسی کنیم. (برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ روی آنها کلیک کنید.)
سرانجام، اپل در یکی از بحثبرانگیزترین اقدامات در صنعت موبایل اعلام کرد در جعبه فروش این گوشی که بیشتر از هزار دلار قیمت دارد، شارژر یا هدفون قرار نخواهد داد.
امسال،iPhone 12 Pro با یکی از باریکترین جعبههای فروش یک گوشی هوشمند وارد بازار شده است که تا حالا دیدیم. داخل آن جدا خود گوشی تنها یک کابل یواسبی C به لایتنینگ دیده میشود.
خبری از هدفون و شارژر نیست و بدون شک اپل انتظار دارد اگر آنها را از قبل ندارید، برای خریدشان دست به جیب شوید.
اگر جعبه را بیشتر بررسی کنید سوزن درآوردن سیمکارت به همراه چند دفترچه و یک استیکر اپل را نیز پیدا میکنید.
البته شاید اپل باید زحمت قرار دادن آنها هم نمیکشید، چون از قبل آنها را داریم. البته الان که فکر میکنیم واقعا چرا باید به خود جعبه هم احتیاج داشته باشیم؟ پس لطفا آیفون ۱۳ را در یک نایلون حبابدار ضربهگیر بپیچید و بفروشید!
شاید برای خرید iPhone 12 Pro با توجه به مشخصات جدید آن وسوسه به خرید شوید، ولی طراحی جدید این سری روی تصمیمگیری بیشتر تاثیر خواهد گذاشت.
طراحی دو گوشی آیفون ۴ و ۵ شاخص بودند. از زمانی که اپل طراحی آنها را با آیپدها زنده کرد، امیدوار بودیم برای آیفونها نیز این اتفاق بیافتد که افتاد.
به احتمال خیلی زیاد سری آیفون ۱۲ به خاطر این تغییر طراحی بیشتر به یاد سپرده خواهند شد تا معرفی قابلیتهای بسیار تبلیغاتی مانند 5G.
شیشه محافظ سرامیکی که روی پنل نمایش را نیز پوشانده نیز جدید و با طراحی بهتر است. این شرکت کریستالهای سرامیکی میکروسکوپی را در فرمول ساخت شیشه سال قبل قرار داده است تا نسل جدید در مقایسه با نمونه مشابه در آیفون ۱۱ در برابر شکستن ۴ برابر بیشتر مقاومت نشان دهد.
گواه این ادعا تمام ویدئوهایی است که در اینترنت منتشر شده است و تایید میکنند آیفونهای جدید در برابر شکسته شدن پس از سقوط مقاومت به مراتب بیشتری از خود نشان میدهند.
این شیشه همچنین تقویتشده یونی است تا در برابر خراش بیشتر مقاومت کند و روی آن را روکش اولئوفوبیک اپل پوشانده است تا سختتر لک بیافتد. گرچه هیچ شیشهای هنوز غیرقابل شکستن نیست، ولی لک انگشت بسیار راحت تمیز میشود.
پنل پشتی زیبا به نظر میرسد و همان ظاهر شیشهای یخزده مشابه با آیفون ۱۱ پرو را دارد، ولی تخت است. پنلهای پشتی سری آیفون ۱۲ از ماده محافظ سرامیک مشابه پنل جلو ساخته نشدهاند.
آنها به شیشه سال قبل شباهت دارند، یعنی از نظر خراش و شکستگی در حد آیفون ۱۱ سال قبل هستند.
با این حال، ظاهر یخزده شیشه عقب در برابر خراشیدگی مقاومت بهتری نشان میدهد. اگر بتوانیم به تجربه کار با گوشی آیفون ۱۱ پرو استناد کنیم، ممکن است اشیاء داخل جیبتان روی آن اثری به جا بگذارند، ولی با کمی کشیدن پارچه روی آن محو خواهند شد.
پنل پشتی آیفون ۱۲ پرو دقیقا در سمت مقابل آیفون ۱۲ قرار میگیرد، یعنی یک پنل یخزده در ترکیب با مجموعه دوربین براق است.
همین نکته را در مورد فریم تخت جدید میتوانیم بگوییم که به جای بدنه آلومینیومی یخزده و سبکتر آیفون ۱۲، از استیل ضد زنگ است. امسال تمام آیفونها فریم مات ندارند.
فریم استیل ظاهر آیفون ۱۲ پرو را جذابتر میکند. این فریم بدون شک تخت است و باعث میشود این گوشی را روی میز به حالت ایستاده نیز بتوانید بگذارید.
گرچه، فریم فوقالعاده براق این گوشی کاملا لک میافتد و تمیز کردن آن سخت است و در کمتر از نیم ساعت زود کثیف میشود.
استیل ضد زنگ همچنین از آلومینیوم وزن بیشتری دارد. دو گوشی آیفون ۱۲ و ۱۲ پرو ابعاد کاملا مشابهی دارند و فقط تفاوت بین ظاهر این دو وجود حسگر LiDAR و دوربین تلهفوتو است.
با این حال، آیفون ۱۲ پرو در مقایسه با مدل استاندارد ۳۵ گرم وزن بیشتری دارد و به عقیده ما علت آن جنس فریم است.
در نهایت، بدترین نکته در مورد فریم قرارگیری نه چندان خوب در دست است. اگر از iPhone 12 Pro بدون یک قاب محافظ استفاده کنید، برداشتن آن از روی میز سخت است و ممکن است از دستتان بیافتد. چون خیلی لیز است!
اپل برای این گوشی گواهینامه IP68 را گرفته است تا در برابر آب و گرد و غبار ضد آب باشد، ولی طراحی جدید به اپل اجازه داده است این مقاومت را حتی بیشتر کند.
آیفونهای جدید حالا به مدت ۳۰ دقیقه تا عمق ۶ متری آب دوام میآورد. این ویژگی و محافظ سرامیکی باعث شده است تا نسل دوازدهم آیفونها در مقایسه با هر گوشی هوشمند دیگری که در دسته گوشیهای فوق محکم قرار ندارند، محکمتر و بادوامتر باشند.
آیفون ۱۲ پرو نمایشگر مشابه با مدل ۱۱ پرو، ولی با ابعاد کمی بزرگتر دارد. این گوشی از یک نمایشگر اولد سوپر رتینا XDR به ابعاد ۶.۱ اینچ استفاده میکند. بریدگی نمایشگر همچنان بزرگ است، ولی حواشی اطراف باریک شدهاند.
یکی از شایعاتی که امسال به حقیقت نپیوست و به آن اشاره کردیم، پنل نمایش ProMotion بود. واقعا جای افسوس دارد حتی گرانقیمتترین پرچمدارهای اپل همچنان نمایشگرهای ۶۰ هرتز دارند.
اگر دست ما بود پنل نمایش ۱۲۰ هرتز را به پشتیبانی از 5G ترجیح میدادیم.
داخل این بریدگی شکل سختافزار مشابه با آیفون ۱۱ پرو دیده میشود یعنی یک بلندگو استریو و بلندگوی مکالماتی در وسط، دوربین سهبعدی نور ساختاریافته در سمت چپ و دوربین جلو ۱۲ مگاپیکسل در سمت راست.
حسگر فیس آیدی همچنان تنها راهحل کاربر برای احراز هویت است و ظاهرا اپل قصد ندارد از نسل بعدی حسگر تاچ آیدی رونمایی کند.
واقعا جای افسوس دارد تنها راه تشخیص هویت کاربر با شناسایی چهره او است، آن هم در دورانی که مجبور به پوشیدن ماسک هستیم.
نمایشگر کاملا تخت است. حتی در لبهها خمیدگی ۲.۵ بعدی رایج دیده نمیشود.
پنل پشتی نیز تخت است و ظاهر زیبایی دارد. لوگو اپل مانند همیشه کوچک سر جای همیشگی خود دیده میشود.
برآمدگی مجموعه دوربین فقط خیلی کم است و داخل آن سه دوربین ۱۲ مگاپیکسلی قرار میگیرد. حسگر LiDAR و فلاش الایدی دوتایی نیز در این بخش هستند.
این شیشه مربعی شکل گوشههای گرد دارد و به قدری براق است که عملا مانند آینه روی پنل پشتی خودنمایی میکند.
هر سه دوربین حلقههای فلزی کوچکی اطراف خود دارند که به اندازه فقط ۱ میلیمتر از شیشه مشترک خود برآمده هستند و در نهایت باید بگوییم هر سه آنها تحت حفاظت شیشه عقیق قرار دارند که در حدود ۱ میلیمتری روی حلقهها کشیده شده است.
استفاده از چنین عناصر طراحی باعث شده است زمانی که گوشی را روی میز قرار میدهید و یک ضربه آهسته به آن میزنید، کمتر وول بخورد.
اما باید دقت کنید شیشه محکم عقیق زمانی که آیفون خود را روی سطوح مختلف قرار میدهید ممکن است روی آنها خش بیاندازد.
بنابراین، با آن که از دوربینها به خوبی محافظت میکند، ولی باید حواستان باید آیفون خود را کجا میگذارید و خواهشا آن را روی سایر گوشیها قرار ندهید!
فریم این گوشی ممکن است شکل جدیدی داشته باشد، ولی جز شیار سیمکارت دیده نمیشود که حالا در سمت چپ است، ویژگی بحثبرانگیزی وجود ندارد.
در همین طرف کلیدهای با طراحی تخت تنظیم حجم صدا و سوئیچ بیصدا کردن قدیمی آیفون نیز دیده میشود.
کلید پاور به تنهایی در سمت راست است و در پایین پورت لایتنینگ، میکروفون و اسپیکر استریو دوم به چشم میخورد.
آیفون ۱۲ پرو به بزرگی آیفون ۱۲ و ۳ میلیمتر کشیدهتر از آیفون ۱۱ پرو است. این گوشی به مراتب از آیفون ۱۲ سنگینتر است، ولی وزنی مشابه با نسل قبلی خود دارد.
گرچه به لطف فریم جدید خود به نسبت آیفون ۱۱ پرو محکمتر و بهتر در دست قرار میگیرد.
ما جزو طرفداران بزرگ طراحی تخت و شکل زاویهدار هستیم و واقعا باید از اپل باید بابت مقاومت بیشتر در برابر رطوبت و همچنین شیشه مقاوم به شکستگی تشکر کرد.
بدون شک این دستاورد فناوری ارزش بررسی بیشتر دارد. اما به نظر ما آیفون ۱۲ پرو شایسته یک فریم بهتر از این فریم براق بود که معایب آن به مراتب از مزایایش بیشتر است.
این گوشی یک نمایشگر اولد ۶.۱ اینچی با دقت ۱۱۷۰ در ۲۵۳۲ پیکسل دارد و در مورد روکش اولئوفوبیک و محافظ سرامیکی آن نیز بالا صحبت کردیم.
پنل جدید از نمایش محتوای با استاندارد دالبی ویژن و HDR10 پشتیبانی میکند تا روی تمام پلتفرمهای مشهور پخش آنلاین فیلم بتوانید از تماشای محتوای HDR با دقت بالا لذت ببرید.
این آیفون مانند مدلهای قبلی خود از تنظیمات True Tone و پوشش رنگی وسیع پشتیبانی میکند و قابلیت لمس Haptic دارد که آن را موتور لمسی زیر نمایشگر فراهم میکند.
به طور کلی، نمایشگر این گوشی با ۱۱ پرو فرقی ندارد. اندازه اندکی بزرگتر شده است تا ۶.۱ اینچ در مقابل ۵.۸ اینچ ۱۱ پرو باشد.
افزایش اندک در دقت نمایشگر کافی است تا تراکم پیکسلی ۴۶۰ پیکسل در هر اینچ نگه داشته شود.
این ویژگیها را کار بگذاریم، همچنان با یک نمایشگر اولد با بریدگی عریض، نرخ نمونهگیری لمس ۱۲۰ هرتز و تازهسازی ۶۰ هرتز روبرو هستیم.
افزایش ندادن نرخ تازهسازی تصویر برای افرادی که به اکوسیستم iOS عادت کردند یا هنوز از یک دستگاه قدیمیتر با نمایشگر ۶۰ هرتز یک شرکت دیگر استفاده میکنند، مشکل خاصی نیست.
اما اگر از دنیای اندروید آمده باشید، حتی میانردههای امروزی نمایشگرهای با نرخ تازهسازی بالا دارند.
اپل حداکثر نور صفحه این گوشی و مدل استاندارد را به ترتیب ۸۰۰ و ۶۰۰ نیت وعده داده است که مقدار هر دو به حداکثر ۱۲۰۰ نیت میتواند برسد.
ما توانستیم در تست خود حداکثر نور صفحه را ۸۰۲ نیت در نظر بگیریم و حداقل مقدار آن شگفتانگیز و ۱.۸ نیت بود.
در هیچکدام از آیفونها تنظیماتی برای افزایش حداکثر نور صفحه وجود ندارد، گرچه با چنین نمایشگر روشنی دیدن هیچ محتوایی را از دست نخواهید داد.
نمایشگر گوشی آیفون ۱۲ پرو دقت رنگ عالی دارد. ما برای فضای رنگ SRGB میانگین deltaE برابر با ۱.۹ را با حداکثر انحراف ۳.۰ اندازه گرفتیم
گوشی iPhone 12 Pro از فضای رنگ DCI-P3 کاملا پشتیبانی میکند و زمان پخش چنین محتوایی روی صفحه، خودکار به پشتیبانی از آن جابهجا خواهد شد.
همچنین باید از ثبات دقت رنگ در تمام سطوح روشنایی صفحه نمایش حتی در کمترین مقدار ۱.۸ نیت آن با تحسین زیاد یاد کنیم.
این گوشی یک باتری ۲۸۱۵ میلیآمپر ساعت مشابه با آیفون ۱۲ دارد که تقریبا ۱۰ درصد از باتری آیفون ۱۱ کوچکتر است.
این گوشی از شارژ سریع و بیسیم سریع پشتیبانی میکند، البته اگر شارژر سازگار با این فناوری را تهیه کنید. گوشی آیفون ۱۲ پرو اپل در تست همیشگی باتری ما یعنی بخش مکالمه صوتی اینترنتی، گردش در وب و پخش فیلم امتیاز مشابه با آیفون ۱۲ را ثبت کرد.
نتایج بخش تماس و گردش در وب مشابه با آیفون ۱۱ پرو بودند، در حالی که مدل قدیمیتر در تست بازپخش ویدئو از ۱۵ ساعت بیشتر بود.
ماندگاری شارژ باتری در حالت انتظار نیز از آیفون ۱۲ و ۱۱ پرو بدتر بود تا امتیاز کلی نیز کمی کمتر باشد.
ما سعی کردیم شارژ باتری را در حین بازی خالی کنیم و پردازنده گرافیکی این گوشی نشان داد در مصرف انرژی کارآمد عمل میکند و ماندگاری شارژ در حین بازی یک ساعت از آیفون ۱۱ پرو بیشتر بود.
این گوشی مانند آیفون ۸، ایکس، ایکس اس و سری ۱۱ از استاندارد شارژ سریع USB Power Delivery پشتیبانی میکند.
همانطور که به دفعات گفتیم، اپل یک گوشی ۱۰۰۰ دلاری را بدون شارژر میفروشد، ولی میتوانید شارژر ۲۰ وات اپل یا هر شارژر سازگار دیگر با استاندارد شارژ بالا را بخرید و استفاده کنید.
اگر از شارژر خود اپل استفاده کنید، شارژ باتری پس از نیم ساعت به ۵۹ درصد میرسد.
شارژ پس از یک ساعت به ۹۰ درصد خواهد رسید و برای ۱۰ درصد باقیمانده باید نیم ساعت دیگر صبر کنید (ما حتی گزینه Optimized Charging را غیرفعال کرده بودیم).
سرعت شارژ بیسیم ۱۵ وات است، ولی تنها زمان استفاده از شارژرهای مگ سیف. در غیر این صورت سرعت محدود به ۵ تا ۸ وات خواهد بود.
ما شارژر مگ سیف خود اپل را روی پنل پشتی آیفون ۱۲ پرو قرار دادیم و باتری آن را از ۰ تا ۱۰۰ درصد شارژ کردیم.
گرچه، سرعت شارژ اصلا جالب نبود. ابتدا ۵ دقیقه طول کشید تا باتری کاملا خالی کمی شارژ و صفحه روشن شود و سپس شارژ پس از ۳۰ دقیقه ۳۰ درصد پر شد و شارژ کامل ۳ ساعت کامل طول کشید!
گوشی آیفون ۱۲ پرو مانند سایر آیفونهای اخیر بلندگوهای استریو دارد. یک اسپیکر در پایین و یکی داخل بریدگی نمایشگر در بالا است که به عنوان بلندگوی مکالماتی نیز عمل میکند.
کیفیت صدای خروجی کاملا متعادل است، حتی با آن که بلندگوهای بالایی کیفیت صدای بم کمتری داشتند.
بلندگوها از صدای فضایی پشتیبانی میکند و صدا بدون تعصب در مقایسه با سایر گوشیهایی که تا حالا تست کردیم بیشتر فضایی و کمتر هدایتی است.
iPhone 12 Pro در تست بلندی حجم صدای ما امتیاز بسیار خوب و در سطح آیفون ۱۱ پرو و آیفون ۱۲ به دست آورد. کیفیت صدا عالی است، صدای بم عمیق و صداهای با فرکانس متوسط عالی هستند و صداهای با فرکانس بالا نیز به خوبی شنیده میشوند.
به طور کلی، با بهترین بلندگوهای یک گوشی هوشمند روبرو هستیم.
روی تمام آیفونهای جدید از قبل جدیدترین نسخه iOS 14.1 نصب شده است. این نسخه بهروزرسانی کمی در مقایسه با iOS 14 داشته است و اکثرا مربوط به رفع باگ و پشتیبانی از بازپخش ویدئوهای HDR 10 بیتی روی آیفون ۸ به بعد میشود که جدیدا اضافه شده است.
با توجه به این که بخش نرمافزاری این آیفون با مدل استاندارد فرقی ندارد، توصیه میکنیم برای آشنایی بیشتر با iOS 14، نقد آیفون ۱۲ مینی را بخوانید.
اپل تاکید زیادی روی قابلیتهای حسگر LiDAR داشته است. فناوری LiDAR (که آن را به اسامی رادار نوری، تشخیص نور و فاصلهیابی و همچنین تصویربرداری لیزری، تشخیص و فاصلهیابی میشناسند) یکی از دستاوردهای برجسته اپل است و بعد از آیپد پرو شاهد استفاده از آن در iPhone 12 Pro نیز هستیم.
حسگر LiDAR فواصل را با تاباندن پرتورهای لیزری و اندازهگیری انعکاس آنها با یک حسگر اختصاصی، میسنجد.
گوشی بدین طریق میتواند یک نمایش سهبعدی فوقالعاده دقیق از یک شیء به دست آورد و سپس آن را عملا هرجایی قرار دهد.
به فکر خرید مبلمان جدید هستید؟ قابلیت این حسگر عالی است. میخواهید اندازه اشیائی را مقایسه کنید که نمیتوانید آنها را کنار یکدیگر قرار دهید؟ LiDAR به کمک شما خواهد آمد.
حسگر LiDAR همچنین در اندازهگیری مسافتها بسیار دقیق است و میتوانید فقط به همین خاطر از آن مانند یک نوار متر دیجیتالی جالب استفاده کنید یا میتوانید یک فاصله مشخص کنید و در یک فاصله از پیش تعیین شده، دیوارهای مجازی را ببینید.
افرادی مانند طراحان داخلی حرفهای نیز میتوانند از این حسگر به عنوان یک ابزار مفید استفاده کنند. به لطف قابلیتهای قدرتمند واقعیت افزودهای (AR) که این حسگر فراهم میکند، همچنین میتوانید با اپلیکیشنها و بازیهای سازگار یک تجربه عالی در دنیای AR داشته باشید.
مزیت دیگر این فناوری فوکوس سریعتر (و دقیقتر) در محیط کمنور است و چون شرایط نوری برای این حسگر مهم نیست و حتی میتواند در اتاق کاملا تاریک کار کند، میتوانید برای اولین مرتبه با جداسازی عالی پسزمینه و محوشدگی آن، تصاویر پرتره در شب بگیرید.
سخن کوتاه کنیم، میتوانید از اپلیکیشنهای سازگار با این حسگر (مانند اپ 3D Scanner) برای اسکن و قرار دادن اشیاء در هر جایی دوست دارید استفاده کنید، چنین اشیائی را در پروژههای خود وارد کنید و حتی مسافتها را اندازه بگیرید.
بدون شک، همچنین میتوانید تجربه واقعیت افزوده را در بازیهای گوناگون لذتبخشتر کنید.
تمام اعضای جدید آیفون ۱۲ اپل مجهز به چیپست A14 بیونیک هستند. A14 بیونیک اولین چیپست ۵ نانومتری دنیا است که ۱۱.۸ میلیارد ترانزیستور دارد که تعداد آنها ۴۰ درصد بیشتر در مقایسه با A13 است.
A14 یک پردازنده ۶ هستهای مانند آخرین چیپ اپل دارد. این پردازنده ۲ هسته بزرگ فایر استورم با سرعت کلاک ۳.۱ گیگاهرتز و ۴ هسته کوچک آیس استورم با سرعت کلاک ۱.۸ گیگاهرتز با قابلیت توربوبوست در صورت نیاز برای افزایش سرعت کلاک به ۳.۱ گیگاهرتز، دارد.
سطح عملکرد این پردازنده در مقایسه با A13 باید ۵۰ درصد بیشتر باشد.
پردازنده گرافیکی ۴ هستهای جدید اپل در مقایسه با آیفونهای سال قبل ۵۰ درصد سطح عملکرد بالاتری دارد.
سپس به واحد پردازش عصبی ۱۶ هستهای جدید برای یادگیری ماشینی میرسیم که نتیجه آن ۷۰ درصد عملکرد بیشتر هوش مصنوعی است.
آیفون ۱۲ پرو ۶ گیگابایت رم دارد، در حالی که مقدار آن در مدلهای غیر پرو آیفون جدید ۴ گیگابایت است.
در کنار این چیپست همچنین مودم X55 5G کوآلکام قرار میگیرد و به همین دلیل تمام اعضای خانواده از شبکههای 5G پشتیبانی میکنند.
چیپ A14 بیونیک و پردازشگر سیگنال تصوی (ISP) آن نیز دلیل افزایش کیفیت دوربین و قابلیتهایی مانند Deep Fusion، Night Mode، Smart HDR 3 و فیلمبرداری دالبی ویژن هستند.
تمام این قابلیتها را باید به لطف قدرت خالص و فراوان A14 بیونیک بدانیم.
iPhone 12 Pro و آیفون ۱۲ سریعترین آیفونها تا به امروز هستند، گرچه کمتر جای تعجب دارد. مانند همیشه چیپست A14 اپل قدرتمندترین پردازنده موبایل تا به امروز است.
پردازنده گرافیکی جدید قدرت خام بیشتری دارد، گرچه اختلاف آن کم است.
یقینا، جدیدترین آیفونها قهرمانهای جدید بنچمارک انتوتو محسوب میشوند.
چیپ A14 بیونیک اپل حتی با آن که آیفون ۱۲ پرو اپل را به سریعترین گوشی هوشمند روی زمین تبدیل میکند، ولی جزو دلایلی که سری ۱۲ آیفون را بخرید، محسوب نمیشود.
عملکرد آیفونها همیشه بینظیر بوده است، حتی اگر مدل ۳ سال قبل را بررسی کنیم. ویژگیهای جدید این چیپ مهم هستند، مانند یادگیری ماشینی بهتر و ISP جدید تا عکاسی محاسباتی از نظر کیفیت به سطح دیگری برسد.
این نکته را با توجه به نرخ فریمهایی بالایی که در بنچمارکهای آف اسکرین به دست آمدند میتوانیم بگوییم که نمایشگرهای ۱۲۰ هرتز آیفون چندین سال تاخیر دارند.
تجربه گیمینگ در آیفونها عالی است، گرچه مشخص شد iPhone 12 Pro سیستم خنککنندگی بهتری دارد و بنابراین زمان بازی به مدت طولانی یا اجرای بنچمارکها کمتر با مشکل افت عملکرد پردازنده روبرو خواهید شد.
با آن که اطراف فریم آیفون ۱۲ پرو و شیشه پشتی آن تحت فشار گرم شد، ولی افزایش دما در مدل پرو متوسط بود.
این گوشی در تست 3D Mark Wild Life Stress امتیاز پایداری ۹۰ درصد را به دست آورد که در این برنامه، تست گرافیک Wild Life بیست مرتبه پشت سر هم اجرا میشود.
امتیاز آیفون ۱۲ در این تست ۸۴ درصد بود و حتی زمانی که آن را با اپلیکیشنهایی مانند فیسبوک، اسکایپ، واتس اپ و مسنجر پر کردیم به ۷۵ درصد کاهش پیدا کرد.
بخواهیم مقایسه کنیم، امتیاز آیفون ۱۱ پرو مکس ۸۲ درصد بود.
ما بازی Call of Duty Mobile را روی دو گوشی آیفون ۱۲ پرو و ۱۱ پرو اجرا کردیم و هردو عملکرد مشابه و باثباتی داشتند، اصلا داغ نشدند و شارژ باتری بیش از حد خالی نشد.
در حقیقت، ۱۲ پرو توانست بازی را به مدت ۹ ساعت ۳۹ دقیقه پشت سر هم اجرا کند، در حالی که این آمار برای نسل قبل ۸ ساعت و ۳۶ دقیقه بود.
بنابراین، iPhone 12 Pro یک گوشی مناسب برای گیمینگ با توجه به پایداری عملکرد و سیستم خنککنندگی بهتر به نسبت مدل استاندارد خود است. همچنین در مقایسه با نسل قبلی کمی بیشتر از یک ساعت برای گیمینگ دوام خواهد آورد.
گوشی آیفون ۱۲ پرو مجموعه دوربین مشابه با آیفون ۱۱ پرو دارد. سه دوربین ۱۲ مگاپیکسلی روی پنل پشتی و یک دوربین با دقت مشابه در جلو دیده میشود.
حسگر LiDAR به فوکوس خودکار کمک میکند و اجازه میدهد تصاویر پرتره با فوکوسزدایی واقعگرایانه پسزمینه بگیرید.
از دوربین نوری ساختاریافته نیز برای کمک به حسگر فیس آیدی و حالت عکاسی پرتره برای سلفیها استفاده میشود.
دوربین اصلی یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل با پیکسلهای بزرگ ۱.۴ میکرومتر و یک لنز عریض ۲۶ میلیمتری دارد. دریچه دیافراگم در مقایسه با آیفون ۱۱ پرو از f/1.8 به f/1.6 تغییر کرده است تا روشنتر باشد.
استفاده از سیستم لرزشگیر اپتیکال و فوکوس خودکار پیکسل دوتایی جزو سایر مشخصات این دوربین است.
دوربین فوق عریض نیز از یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل با اندازه پیکسلهای کوچکتر ۱.۰ میکرومتر و لنز ۱۳ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/2.4 استفاده میکند. این لنز فوکوس ثابت است و از هیچ سیستم لرزشگیری اصلا استفاده نمیکند.
در نهایت، سومین دوربین یک حسگر ۱۲ مگاپیکسلی دیگر با پیکسلهای ۱.۰ میکرومتر و لنز ۵۲ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/2.0 و قابلیت زوم اپتیکال ۲ برابر است. این دوربین قابلیت OIS دارد و فوکوس خودکار تشخیص فازی پشتیبانی میکند.
در نهایت به دوربین سلفی میرسیم که از یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل با پیکسلهای ۱.۰ میکرومتر و یک لنز ۲۳ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/2.2 استفاده میکند. فوکوس مجددا ثابت است.
زمان عکاسی پرتره با این دوربین، اطلاعات عمق با کمک حسگر سهبعدی نوری محاسبه خواهد شد که نتیجه آن ثبت تصاویر سلفی پرتره عالی است.
تمام دوربینها از قابلیت فیلمبرداری 4K با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه با لرزشگیر سینمایی (EIS، EIS + OIS) و دامنه دینامیک توسعه یافته (Expanded Dynamic Range) پشتیبانی میکنند.
مجددا تمام دوربینها میتوانند فیلمهای دالبی ویژن HDR با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه بگیرند.
نمایاب تقریبا از زمان آیفون ۱۱ و iOS 13 تغییر نکرده است، به عبارتی میتوانید خارج از نمایاب را به لطف کالیبراسیون دقیق دو دوربین ببینید که اجازه میدهد به صورت لحظهای متوجه شوید کدام سوژه از قاب تصویر جا مانده است.
چنین قابلیتی به معنای استفاده تاثیربرانگیزتر از دوربین است و اگر گزینه Photo Capture Outside the Frame یا Video Capture Outside the Frame را فعال کنید، میتوانید بعدا قاب تصویر فیلم یا عکسی را که گرفتید از داخل اپلیکیشن فوتوز توسعه دهید تا سوژه جا افتاده را در خود جا دهد.
پردازش تصویر جدید اپل به لطف چیپ A14 جدید امکانپذیر است از جمله Smart HDR 3، قابلیت استفاده از Night Mode برای تمام دوربینها و Deep Fusion.
Smart HDR 3 نیازی به توضیح ندارد و یک پردازش HDR بهتر است که از شرایط و صحنههای چالشبرانگیز استفاده میشود.
آیکون Night Mode به صورت خودکار زمانی که شرایط نوری کم پابرجا است ظاهر میشود و یک تصویر با نوردهی طولانی و مصنوعی میگیرد.
کنار آیکون Night Mode تعداد ثانیههایی که باید دوربین را بدون حرکت نگه دارید مشخص میشود، ولی اگر آهسته روی آن بزنید میتوانید نوردهی طولانی شبیهسازی شده را تغییر دهید یا کاملا آن را غیرفعال کنید.
معمولا، مدت آن بین ۱ تا ۲ ثانیه است، ولی گاهی گوشی به شما اجازه میدهد بسته به نور محیط یا نبود آن، این مقدار را تا ۱۰ ثانیه یا بیشتر افزایش دهید.
از این حالت میتوانید برای تمام دوربینها جز تلهفوتو، استفاده کنید. حالت Night Mode Portraits منحصر به آیفون ۱۲ پرو و پرو مکس است و همانطور که گفتیم دوربین اصلی میتواند از آن استفاده کند.
فناوری ادغام عمیق (Deep Fusion) زمانی استفاده میشود که شرایط نوری ایدهآل نیست، به عنوان مثال در محیط سربسته.
این قابلیت به جای Smart HDR و Night Mode وارد عمل میشود. ادغام عمیق پیش از این که شاتر را فشار دهید از ۴ فریم، زمانی که فشار دهید ۴ فریم دیگر و یک تصویر با نوردهی طولانی استفاده میکند.
موتور عصبی ۱۶ هستهای بهترین فریمها را انتخاب خواهد کرد و یک تصویر HDR با کیفیت بالا ثبت میکند که بسیار با جزئیات، شارپ و با ظاهر طبیعیتر است.
فرآیند یادگیری ماشینی پردازنده عصبی تصویری را که گرفته میشود تحلیل میکند و آنها را بسته به محتویات داخل فریم، به عنوان مثال آسمان، پوشش گیاهی یا رنگ پوست، متفاوت پردازش میکند.
در همین حین، ساختار و طیف رنگ براساس نسبتهایی ثبت میشوند که توسط واحد عصبی پردازنده مرکزی A14 به دست آمده است.
دوربینها همیشه در تعامل با یکدیگر قرار دارند، بنابراین زمانی که بین آنها جابهجا میشوید، آنها از قبل فوکوس، میزان نوردهی و تنظیمات نقشهنگاری رنگ را میدانند. این قابلیت برای هر دو دوربین عکاسی ثابت و فیلمبرداری است.
محیط کاربری اپلیکیشن دوربین تقریبا تغییر نکرده است. میتوانید دست خود را روی صفحه بکشید تا بین حالتهای مختلف عکاسی جابهجا شوید و با کشیدن دست روی صفحه به سمت بالا تنظیمات مختلف از جمله فلاش، night mode، تصویر زنده، نسبت تصویر، جبران نوردهی و فیلترها نمایان خواهد شد. در حالت فیلمبرداری میتوانید دقت و نرخ فریم را از نمایاب عوض کنید.
دو دوربین سلفی و اصلی میتوانند از حالت عکاسی پرتره استفاده کنند. تصاویر پرتره با Night Mode با دوربین اصلی گرفته خواهند شد.
آیفون ۱۲ پرو از فرمت ProRAW پشتیبانی میکند، ولی این قابلیت بعدا با یک بهروزرسانی فرمویر اضافه خواهد شد.
دوربین اصلی تصاویر ۱۲ مگاپیکسل با مقدار پارازیت پایین، شارپی متعادل، تعادل سفید و رنگهای همیشه دقیق ثبت میکند و کنتراست واقعا بالا است.
دامنه دینامیک فکانداز نیست، ولی میتوانیم بگوییم اپل با جدیدترین فناوری Smart HDR به بهترین شکل عمل کرده است و تصاویر ظاهر طبیعی و شبیه به دنیای واقعی دارند.
گرچه این تصاویر ایدهآل نیست، جزئیات در نواحی با پیچیدگی زیاد مانند پوششهای گیاهی یا چمنزار به بهترین شکل که در یک دستگاه پرچمدار قبلا دیدهایم، رندر نمیشوند.
سوژههای بیجان مانند بوته، پوششهای گیاهی، نورگیر پنجره، پلاک ماشین، سوژههای انسانی از راه دور برای دوربین یک چالش هستند و اغلب اوقات از ریخت افتاده یا با رنگهای لکه مانند ثبت میشوند.
آیفون ۱۲ پرو از حسگر مشابه با آیفون ۱۲، ۱۱ و ۱۱ پرو استفاده میکند و به همین علت خروجی دوربین بین این گوشیها یکسان است.
لنز این گوشی دریچه دیافراگم روشنتر F/1.6 دارد، ولی فواید آن را در بخش عکاسی شب بررسی خواهیم کرد.
تصاویر دوربین فوق عریض کاملا عریض هستند. این تصاویر جزو عریضترین تصاویری به شمار میروند و کاملا تحتتاثیر مقدار سوژهای قرار گرفتیم که دوربین در یک قاب میتواند جا دهد.
تصحیح اعوجاج نیز به شکل ماهرانهای رخ میدهد. اگر یک میدان دید عریضتر را ترجیح میدهید، میتوانید این قابلیت را خاموش کنیم که بهای آن مقداری اعوجاج گوشههای تصویر است.
جزئیات در تصاویر متوسط است و برای این دوربین پردازش پوششهای گیاهی حتی چالشبرانگیزتر است. جدا از مساله جزئیات، تصاویر کنتراست، تعادل سفید و رنگهای واقعگرایانه خوبی دارند. پارازیت نیز در حد معقولی پایین نگه داشته شده است.
تصاویر دوربین ۱۲ مگاپیکسلی تلهفوتو عالی هستند. جزئیات به اندازه کافی است، گرچه کیفیت بالای چمنزار یا سوژههای مشابه بگیر نگیر دارد.
تصاویر این دوربین مانند دو دوربین قبل به لطف ترکیب کنتراست بالا، تعادل سفید و رنگهای دقیق و HDR به خوبی کنترلشده برای یک دامنه دینامیک متعادل، ظاهر بسیار واقعگرایانهای دارند.
حالت Night Mode تحت شرایط نوری کم خودکار فعال میشود و با آن که میتوانید از آن استفاده نکنید یا زمان نوردهی پیشنهادی را اصلاح کنید، پیشنهاد ما قرار دادن آن روی حالت خودکار است.
نوردهی معمولا ۱ یا ۲ ثانیه طول میکشد و تصاویر فورا ذخیره خواهد شد تا جزو سریعتریت حالتهای Night Mode باشد که تا به حال استفاده کردیم.
همانطور که در نمونه تصاویر زیر خواهید دید، دوربین اصلی در این حالت تصاویر عالی میگیرد. تصاویر ۱۲ مگاپیکسل شارپ و با جزئیات بالا هستند، کاهش پارازیت با مدیریت رخ داده و مقدار آن به لطف انباشت قدرتمند چندین تصویر، کم است.
تنها کاری که میتوانیم کنیم تعریف از نوردهی متعادل با نواحی بسیار روشن اکثرا حفظشده و سایههای طبیعی است. در کنتراست افراط نشده است و رنگها از نظر اشباع بودن طبیعی و شبه به دنیای واقعی هستند.
هدف اپل از حالت خودکار Night Mode تبدیل شب به روز زمان عکاسی نیست، ولی اگر زمان نوردهی را دستی تغییر دهید میتواند چنین کاری را انجام دهد.
اگر Night Mode را غیرفعال کنید، تصویری با سطح کنتراست و شارپی کمتر و رنگهای اندکی با ظاهر شستهشده ثبت میشوند.
پارازیت بیشتر به چشم میآید و تصویر کمی تاریکتر است. نواحی بسیار روشن نیز ظاهرا برش خوردند. اما تصاویر حتی بدون Night Mode ظاهر خوبی دارند.
دوربین فوق عریض حالا از Night Mode پشتیبانی میکند و اپل زمان معرفی سری آیفون ۱۲ روی چنین ویژگی بسیار ترکیب کرده است.
این حالت ۹۹ درصد اوقات و به درستی فعال میشود. تصاویر ۱۲ مگاپیکسل دوربین فوق عریض آیفون ۱۲ پرو کاملا قابل استفاده هستند و ویژگیهایی مانند نوردهی متعادل، نواحی روشن برگردانده شده به تصویر، جزئیات بیشتر نسبت به تصاویر معمولی و اشباع بودن رنگ شبیه به دنیای واقعی، دارند.
این تصاویر قبول داریم ظاهر ملایم و با پارازیت دارند، ولی همانطور که گفتیم قابل استفاده به ویژه برای رسانههای اجتماعی یا به اشتراکگذاری در پیامرسانها هستند.
عکاسی با دوربین فوق عریض را بدون night mode در شب به سختی میتوانیم پیشنهاد کنیم. جزئیات فوقالعاده کم است، تصویر شدت ملایم بودن فراوان و آشفتگی زیادی دارد، پارازیت بیش از حد بالا است و رنگها اغلب اشباعزدایی شدند.
دوربین تلهفوتو گاهی در شب کار میکند و بستگی به مقدار نور محیط دارد. اگر مقدار اجسام روشن از یک نقطه ثابت بیشتر باشد، دوربین آیفون ۱۲ پرو به جای این دوربین از دوربین اصلی و قابلیت زوم دیجیتال استفاده میکند.
این دوربین قادر به استفاده از Night Mode نیست. اگر دیدید آیکون آن زمان عکاسی در زوم ۲.۵ برابر ظاهر شد، نشان میدهد آیفون به استفاده از دوربین اصلی رو آورده است و تصاویر را با زوم دیجیتال خواهد گرفت.
ظاهر شدن این آیکون به عبارت دیگر به معنای استفاده از زوم دیجیتال و دوربین اصلی است. تصاویر با زوم ۲ برابر این دوربین با پارازیت هستند و رنگها کمی اشباعزدایی شدند.
با این حال، آنها جزئیات بیشتر از حد انتظار را به نمایش میگذارند و HDR با موفقیت اکثر نواحی روشن را بر میگرداند و تصویر نهایی بسیار از نظر نوردهی متعادل است.
واقعا برایمان عجیب است که چرا اپل اجازه استفاده از آن را نداده است. شاید یکی از ویژگیهای مهم دوربین گوشی آیفون ۱۲ اس خواهد بود، فقط خود خدا میداند.
دوربین اصلی iPhone 12 Pro در مقایسه با آیفون ۱۱ پرو و ۱۱ پرو مکس تنها یک تغییر مهم سختافزاری یعنی دریچه دیافراگم روشنتر دارد.
این تفاوت واقعا در روز مشهود نیست و نقش خود را شب نشان میدهد. تصاویر دوربین آیفون ۱۲ پرو زمان عکاسی در شب به حالت معمولی در مقایسه با ۱۱ پرو مکس ظاهر روشنتری دارند.
گرچه هر دو از Night Mode پشتیبانی میکنند و در آن زمان کیفیت تصویر هر دو دوربین در یک سطح خوب است.
هر دو گوشی تصاویر خوب، با جزئیات بالا و حفظ ظاهر واقعی رنگها و نوردهی کلی متعادل میگیرند. استفاده از لنز روشنتر در آیفون ۱۲ پرو زمان عکاسی در حالت نرمال تفاوت واقعی را نشان میدهد، ولی با توجه به این که Night Mode اکثر اوقات فعال خواهد شد، به ندرت از این حالت استفاده میکنید.
بنابراین، آیا استفاده از یک لنز روشنتر دلیل قانعکنندهای برای خرید مدل جدید است؟ شک داریم.
پرترههای دوربین آیفون ۱۲ پرو با دوربین تلهفوتو به صورت پیشفرض گرفته میشوند، ولی هر زمان که به یک تصویر عریضتر نیاز داشتید میتوانید از دوربین اصلی استفاده کنید.
حسگر LiDAR در این جا کمک بزرگی است، چون یک نقشه عمق فوقالعاده برای استفاده دوربین ایجاد میکند و جداسازی سوژه نزدیک به بینقص است.
همچنین به لطف ویژگی حسگر LiDAR که عملکرد آن وابسته به نور موجود نیست، iPhone 12 Pro میتواند در شب با حالت Night Mode تصاویر پرتره بگیرد.
اما باید همین ابتدا بگوییم تنها زمان استفاده از دوربین اصلی میتوانید از این حالت استفاده کنید. اگر به حالت پرتره جابهجا شوید، همیشه پیشفرض آن روی زوم ۲ برابر است و اگر ظاهر عکس تاریک باشد، مشاهده خواهید کرد آیکون Night Mode ظاهر خواهد شد.
ولی زمانی که روی آن بزنید، دوربین روی دوربین اصلی خواهد رفت. تصاویر پرتره دوربین تلهفوتو خوب هستند و با عالی بودن فاصله دارند.
با آن که جداسازی سوژه استثنائی انجام میشود و نواحی فوکوسزدایی شده بسیار جذاب هستند، ولی تصاویر جزئیات چندانی ندارند و حتی کمی پارازیت دیده میشود.
همچنین زمانی که نور محیط از حالت ایدهآل فاصله میگیرد، جزئیات نهایی به شکل قابل توجهی افت میکند.
نقشه عمق بهبودیافته زمان اعمال افکتهای پرتره نقش خود را کاملا نشان میدهد. برای اولین مرتبه، این تصاویر هنرمندانه تنها روی نمونه تصاویری که خود اپل منتشر میکند تنها جذاب نیستند، بلکه ما نیز توانستیم با همان اولین تلاش چنین تصاویری بگیریم!
یکی از پرترههای زیر که در زیر مشخص کردیم با دوربین اصلی گرفته شده و با آن که جزئیات بیشتری دارد، ولی جداسازی سوژه از پسزمینه برخلاف تصور ما و با توجه به استفاده از فناوری LiDAR داخل گوشی چشمگیر نیست.
حالا اجازه دهید در شب با Night Mode چند پرتره بگیریم. همانطور که اشاره کردیم این تصاویر با دوربین اصلی گرفته میشوند و گوشی معمولا نوردهی ۱ یا ۲ ثانیه را انتخاب میکند.
میتوانید این مقدار را تا ۱۰ ثانیه تغییر دهید، ولی فکر نمیکنیم سوژه شما بتواند اینقدر طولانی بدون حرکت باقی بماند.
ابتدا ما سعی کردیم از سوژههای غیر انسانی پرتره بگیریم و هدف ما تست پیچیدگی نقشه عمق آن بود. تصاویر نهایی عالی بودند. ممکن است جزئیات استثنائی نداشته باشند، ولی از نظر جداسازی و افکت بوکه چشمگیر بودند.
حالا نوبت سوژه انسانی میرسد. زمان استفاده از حالت Portrait Night Mode، تصاویر نهایی عالی بودند. جداسازی سوژه با توجه به شرایط بسیار خوب است، کنتراست خوبی را میبینید و رنگها بسیار خوب حفظ شدند.
به طور کلی واقعا باید بگوییم تصاویر پرتره خوب بودند.
در ادامه چند پرتره بیشتر را گرفتیم. در اولین تصویر متوجه برگرداندن نواحی بسیار روشن در پسزمینه خواهید شد که سپس با مهارت فوکوسزدایی شدند. جداسازی نیز قدرتمند و عالی است و آیفون ۱۲ پرو زمانی که پسزمینه مناسب باشد، تصاویر پرتره فوقالعادهای میگیرد.
دو تصویر دیگر در محیط داخل با منابع نوری متفاوت گرفته شدند. تصویر روشنتر یک منبع نوری اضافه در کنار خود دارد، در حالی که در کنار تصویر آخر تنها چراغهای کریسمس است. هر دو تصویر خوب هستند، ولی زمانی که نور واقعا کم است انتظار معجزه نداشته باشید.
ما در مورد وابستگی Portrait Night Mode به حسگر LiDAR به شک افتادیم. با آن که دوربین واقعا از این حسگر استفاده میکند، ولی به اعتقادمان آیفون ۱۲ و «عکاسی محاسباتی چیپست A14 آن» باید بتواند اگر Night Mode حتی نباشد، با دوربین اصلی خود تصاویر مشابهی بگرد.
بنابراین با آیفون ۱۲ در شب پرتره گرفتیم. تصاویر بدون شک کمی تاریکتر و به نوعی اشباعزدایی شده هستند، ولی اکثرا از نظر جزئیات و جداسازی سوژه در سطح مشابهی قرار دارند.
اگر با دقت نگاه کنید در نقشه عمق آیفون ۱۲ نقصهایی پیدا خواهید کرد، ولی نه آنقدر بزرگ و یک کاربر معمولی آنها را نسبتا نمیتواند تشخیص دهد.
اما یک مسالهای وجود دارد. اگر این تصاویر را با قابلیت Auto enhance اپلیکیشن فوتوز آیفون ویرایش کنید، تصاویر نهایی شبیه به پرترههای آیفون ۱۲ پرو زمان عکاسی در شب خواهند بود!
بنابراین، با آن که حالت Night Mode برای پرترهها یک قابلیت جدید قدرمند است، ولی نه آنقدر که خرید ۱۲ پرو را به مدل استاندارد ترجیح دهید.
با آیفون ۱۲ میتوانید تصاویر مشابهی بگیرید و تنها باید از جادوی قابلیت مورد نظر در اپلیکیشن گالری استفاده کنید.
اپل برای دوربین سلفی خود دو حالت میدان دید (Field of View) در نظر گرفته است، یکی حالت اندکی به داخل زوم شده که تصاویر با برش و ۷ مگاپیکسلی ثبت میشوند و معادل میدان دید ۳۰ میلیمتری است و دیگری حالت ۱۲ مگاپیکسل کامل که میدان دید معادل ۲۳ میلیمتری دارد.
اگر گوشی را به صورت عمودی بگیرید، تصاویر به ۷ مگاپیکسل برش میخورند تا قابدهی محدودتر باشد، ولی چرخاندن گوشی به حالت افقی به معنای ثبت سوژههای بیشتر داخل قاب است و گوشی در این حالت خودکار روی حالت عریضتر ۱۲ مگاپیکسل میرود.
همچنین به صورت دستی میتوانید بین این دو حالت با ضربه آهسته روی پیکانهای نزدیک دکمه شاتر جابهجا شوید.
تصاویر سلفی ۱۲ مگاپیکسل آیفون ۱۲ پرو استثنائی هستند. جزئیات و کنتراست بالا، رنگهای عالی و پارازیت به خوبی مدیریت شده جزو ویژگی آنها است.
HDR برخلاف اکثر گوشیهای اندرویدی رفتار شدیدی ندارند که نتیجه آن ظاهر ترجیحا طبیعی و متعادل تصاویر است.
این سلفیها جزو طبیعیترین تصاویر سلفی است که تا حالا دیدیم و باید از پردازش این دوربین آیفون با تحسین یاد کنیم.
دوربین جلو نیز به کمک حسگر سهبعدی SL میتوانید تصاویر سلفی پرتره بگیرد و جداسازی سوژه و محوشدگی پسزمینه عالی است. تصاویر پرتره با دقت ۷ مگاپیکسل ثبت میشوند، به عبارت دیگر دوربین بخشی از میدان دید موجود را برش میزند و یک تصویر به داخل زوم شده نشان میدهد.
دوربین سلفی نیز میتواند از حالت Night Mode استفاده کند که نتیجه آن روشنتر کردن تمام تصویر و آشکار کردن جزئیات بیشتر است.
تصاویر همچنان ملایم و با پارازیت، ولی قابل استفاده هستند.
آیفون ۱۲ با هر ۴ دوربین خود ویدئوهایی با دقت و فریم ریت متفاوت میگیرد و حتی اگر اپلیکیشن مناسبی نصب کرده باشید، میتوانید این کار را همزمان انجام دهد.
تمام ویدئوها به لطف لرزشگیر سینمایی ویدئو به صورت دیجیتالی رفع لرزش شدند. تمام حالتهای فیلمبرداری از جمله 4K با ۶۰ فریم بر ثانیه به لطف Smart HDR از دامنه دینامیک توسعهیافته بهره مبرند.
ویدئوهای اسلوموشن حداکثر با دقت فول اچدی و سرعت ۲۴۰ فریم بر ثانیه ضبط خواهند شد.
همچنین برای اولین مرتبه در دنیا میتوانید ویدئوهای HDR را با فرمت ویدئویی دالبی ویژن HDR پویا (Dolby Vision dynamic HDR) ضبط کنید.
کاربر میتواند این ویدئوها را در گوشی خود ویرایش کند، آنها را روی یوتیوب یا هر پلتفرم دیگر بارگذاری کند یا حتی آن را به دوستان خود بفرستد.
اطلاعات دالبی ویژن خارج از استریم ویدئو ذخیره خواهد شد، بنابراین ویدئو زمان پخش روی هر نمایشگر یا پلیر غیر HDR ظاهر طبیعی دارد و روی هر نمایشگر یا پلیر سازگار با دالبی ویژن غلظت رنگ بیشتری خواهد داشت.
فیلمبرداری HDR نیز در تمام دقتها با سرعت ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه انجام خواهد شد. باید توجه کنید اگر میخواهید فایل دالبی ویژه خود را به کامپیوتر شخصی یا مک منتقل کنید، زمان انتقال از آیفون باید گزینهها را روی Keep Originals تنظیم کنید.
در غیر این صورت (اکثر اوقات) زمان انتقال با انتخاب گزینه Most Compatible یک ویدئو تبدیل شده غیر HDR برای سازگاری پخش بیشتر خواهید داشت.
اگر نمایشگر شما قادر به پخش محتوای دالبی ویژن نیست، فایلهای اصلی دالبی ویژن پخش خواهند شد، ولی دامنه دینامیک پایین و رنگهای دلگیرتر در مقایسه با غیر HDR یا فایلهای تبدیل نشده دارند.
آیفون ۱۲ پرو صدای ویدئوها را استریو عریض و با کیفیت ۱۹۲ کیلوبایت بر ثانیه ثبت میکند. به عبارت دیگر صدا مانند گوشیهای اچ تی سی و گوشیهای قدیمی نوکیا و همچنین دو گوشی آیفون ۱۱ پرو فضایی ثبت خواهد شد و باید از صدای غنیتر و با عمق بیشتر در مقایسه با صداهای استریو معمولی لذت ببرید.
ویدئوهای 4k با سرعت ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیهای که با دوربین اصلی و تلهفوتو میگیرید عملا در روز روشن از نظر کیفیت فرقی ندارند.
کیفیت ویدئوها عالی است. ویدئوها کاملا واضح هستند و کنتراست عالی، پارازیت کم، دامنه دینامیک عالی و رنگهای شبیه به دنیای واقعی را به نمایش میگذارند.
رندرسازی جزئیات ریز مجددا یک چالش است، ولی برخلاف تصاویر ثابت برای بررسی جزئیات داخل ویدئو زوم نخواهید کرد، بنابراین بعید است متوجه این موضوع شوید.
با این حال، ما انتظار بیشتری از یک پرچمدار با این مقدار قدرت داریم.
ویدئوهای 4K دوربین فوق عریض قابل قبول هستند، ولی با عالی بودن فاصله دارند. جزئیات نهایی در بهترین حالت متوسط هستند. گرچه، دامنه دینامیک، رنگها و کنتراست فوقالعادهای را خواهید دید.
لرزشگیر سینمایی در اختیار تمام دوربینها و گزینههای دقت و fps قرار دارد. عملکرد آن مانند همیشه روی آیفونها عالی است.
ویدئوهای 4K که در شب میگیرید عالی هستند. این ویدئو جزئیات کافی، رنگهای خوبی و پارازیت در حد معقول پایین دارند. ممکن است بهترین نباشند، ولی واقعا جزو بهترها قرار میگیرند.
ویدئوهای 4k دوربین فوق عریض در شب کیفیت نسبتا پایین دارند و دوربین تلهفوتو در شب فیلم نمیگیرد.
تمام گوشیهای آیفون ۱۲ میتوانند ویدئوهای تایم لپس در حالت Night Mode بگیرند. فقط کافی است گزینه تایم لپس را انتخاب کنید، آیفون خود را روی سه پایه بگذارید و شاتر را فشار دهید.
اپلیکیشن دوربین اصلا تنظیماتی را پیشنهاد نمیدهد و ویدئوها فول اچدی و با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه ضبط میشود.
ما یک ویدئوی تایم لپس نمونه گرفتیم و واقعا شاهکار بود. تمام محتوای فیلم عالی بود و البته باید چنین ویدئوهایی را در زمان و مکان مناسب گرفت.
آیفون ۱۲ پرو یک گوشی هوشمند با کیفیت متعادل بسیار خوب است که در مقایسه با آیفون ۱۱ پرو مشخصات ارتقاء یافته فراوانی دارد که البته قابلیتهای بیشتر آن در مقایسه با مدل استاندارد آیفون ۱۲ زیاد نیست.
قابل توجهترین تفاوت بین دو مدل iPhone 12 Pro و مدل معمولی در بخش دوربین است. ۱۲ پرو یک دوربین تلهفوتو اضافه روی پنل پشتی دارد، میتواند ویدئوهای دالبی ویژن با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه بگیرد، امکان عکاسی با فرمت Pro Raw را در نهایت خواهد داشت و یک حسگر LiDAR دارد که به عکاسی پرتره بهتر و قابلیتهای واقعیت افزوده کمک میکند.
مدل ۱۲۸ گیگابایت آیفون ۱۲ پرو ۱۲۰ دلار از مدل ۱۲۸ گیگابایت آیفون ۱۲ قیمت بالاتری دارد و همه چیز به تصمیم شما بر میگردد که به دوربین اضافه و قابلیتهای آن نیاز دارید یا نه.
اگر جواب منفی است، آیفون ۱۲ مهمترین قابلیتهای کلیدی سری ۱۲ آیفون را دارد. اگر تصمیم به خرید بهترین آیفون ۲۰۲۰ دارید، گوشی آیفون ۱۲ پرو مکس ۱۰۰ یورو از ۱۲ پرو قیمت بالاتر دارد.
این گوشی بزرگترین نمایشگر و باتری را در بین اعضای خانواده دارد و تنها گوشی است که دوربین آن واقعا ارتقاء یافته است.
حسگر ۱۲ مگاپیکسل دوربین اصلی آن بزرگتر است و اولین سیستم لرزشگیر شیفت سنسور را در دنیای موبایل دارد. این گوشی همچنین یک دوربین تلهفوتو بهتر با قابلیت زوم اپتیکال ۲.۵ برابر به لطف یک لنز ۶۵ میلیمتری جدید با دریچه دیافراگم F/2.2 دارد و حتی کیفیت پرترههای آن بهتر است.
از نظر سختافزاری این گوشی بیشترین ارتقاء و تغییرات را داشته است و خرید آن در مقایسه با آیفون ۱۲ پرو منطقیتر به نظر میرسد.
در حقیقت اگر یک آیفون ۱۱ پرو دارید و برایتان طراحی جدید، 5G یا پشتیبانی از مگ سیف مهم نیست، باید برای آیفون سال بعد صبر کنید.
iPhone 12 Pro اپل گوشی هوشمند بسیار خوبی است، ولی تعویض آیفون ۱۱ پرو با آن زیاد منطقی نیست. بهتر است ۱۱ پرو خود را حفظ کنید یا اگر واقعا مشتاق استفاده از جدیدترین فناوری اپل هستید، با صرف هزینه بیشتر مدل مکس را بخرید.
گرچه افراد زمان خرید آیفونهای جدید همیشه طبق منطق عمل نمیکنند. بسیاری از کاربران جدید این گوشیها را به این دلیل میخرند که تنها یک آیفون جدید خریده باشد و میخواهند طبق آخرین ترندهای دنیای فناوری جلو بروند.
افراد واقعا کمی آنها را به علت قابلیتهای جدید میخرند و تعداد به مراتب کمتری برای جایگزینی آیفون ۳، ۴ یا ۵ ساله خود آیفون جدید میخرند.
اگر جزو کاربرانی قرار دارید که یک مدل قدیمیتر را میخواهید ارتقاء دهید، به عنوان مثال آیفون ایکس اس یا قدیمیتر دارید، باید از خرید آیفون ۱۲ پرو خوشحال شوید.
گوشی که در مقایسه با نسل قدیمیتر آیفونها تغییرات قابل توجهی دارد. فقط باید یک شارژر بخرید و سپس به آینده خوش آمدید!
ما انتظار بیشتری از آیفون ۱۲ پرو داشتیم، ولی مشخص شد یک آیفون ۱۱ پرو بازیابی شده است. بدون شک اپل ما را مجبور به ارتقاء گوشیمان نکرده است، ولی خب فکر کنیم منظورمان را رساندیم.
فناوری دوربین جدید منحصر به مدل پرو مکس است و نبود نمایشگر ProMotion باعث میشود به راحتی بتوانیم نتیجه بگیریم نمیتوانیم خرید iPhone 12 Pro را نسبت به آیفون ۱۲ یا آیفون ۱۲ پرو مکس پیشنهاد کنیم.
پس اگر سر دوراهی خرید این مدل یا مدلهای دیگر آیفون ۱۲ قرار گرفتید، مطلب بالا باید به شما در تصمیمگیری کمک کرده باشد.
منبع: gsmarena.com
حتما شما هم شنیدهاید که شارژ کردن گوشی در طول شب میتواند به باتری گوشی شما آسیب برساند؛ اما آیا تا به حال فکر کردهاید که این موضوع صحت دارد؟ یا این مسئله که هر چه مگاپیکسل دوربین بیشتر باشد کیفیت تصاویر ثبت شده با آن نیز بهتر خواهد بود.
در عصر ارتباطات و اینترنت، اخبار و اطلاعات زیادی به صورت روزانه منتشر میشوند. بخش خبرهای تکنولوژی یکی از موضوعات داغ در اینترنت و شبکههای اجتماعیست که شامل بخشهای گوناگون میشود. یکی از بخشهای پرمخاطب در حوضه فناوری، بخش مربوط به راهکارها و ترفندهای کار با گجتها است. متاسفانه به دلیل عدم آگاهی، برخی از اطلاعاتی که در این بخشها بیان میشوند از لحاظ علمی اشتباه هستند که میتوانند باعث آسیب رساندن به دیوایس شما شوند.
به تازگی یکی از تحلیلگران و کارشناسان معروف در زمینه تکنولوژی لیستی از رایجترین باورهای غلط در این حوضه را منتشر کرده. این لیست شامل ۵ مورد از باورهای غلطی است که افراد در رابطه با دستگاهها و تلفنهای هوشمند خود دارند. احتمال زیادی وجود دارد که شما نیز به این موارد اعتقاد داشته یا دسته کم آنها را شنیده باشید. پس بدون اتلاف وقت به بررسی ۵ مورد از رایجترین باورهای غلط در حوضه تکنولوژی میپردازیم؛ در ادامه با روکیدا همراه باشید:
شاید بتوان این موضوع را رایجترین باور غلط در رابطه با گوشیهای هوشمند دانست. همانطور که گفتیم گوشیهای امروز هوشمندتر از هر زمان دیگری هستند و به همین دلیل است که واژه “هوشمند” را برای آنان به کار میبرند.
تلفنهای امروزی دارای سنسورهای گوناگونی برای جلوگیری از آسیب رسیدن به گوشی هستند که یکی از آنها نیز جلو شارژ شدن مجدد باتری پس از فول شارژ شدن را میگیرد. همچنین باتریهای امروزی نیز نسبت به گذشته پیشرفت زیادی داشتند و قرار نیست به این زودیها کارآیی خود را از دست بدهند. عمر متوسط باتریهای امروزی بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ سیکل شارژ است که مدت زیادی طول خواهد کشید تا توان شارژدهی خود را از دست دهند.
حالا که میدانیم شارژ کردن باتری در طول شب برای گوشی مضر نیست سوال اصلی اینجاست که این باور غلط از کجا نشات میگیرد؟
این موضوع به چند سال قبل بازمیگردد، زمانی که استفاده از باتریهای نیکل یون در محصولات الکترونیکی رایجتر بود. این باتریها از پدیدهای به نام اثر حافظه رنج میبردند. اگر بخواهیم این موضوع را به طور خلاصه توضیح دهیم باید گفت در صورتی که باتری نیکل یون را قبل از شارژ مجدد به طور کامل استفاده نمیکردید، سلولهای باتری بخشی از ظرفیت شارژ خود را از دست میدادند.
باتریهایی که امروزه در گوشیهای هوشمند و وسایل الکترونیکی به کار میروند بیشتر از نوع لیتیوم یون و لیتیوم پلیمر هستند که مشکلاتی از قبیل اثر حافظه را ندارند. البته این نکته را هم به خاطر داشته باشید که برای افزایش عمر باتری تلفن هوشمند خود یا وسایل الکترونیکی دیگر باتری آن را بین ۴۰ تا ۸۰ درصد شارژ نگه دارید و از فول شارژ شدن باتری یا دِشارژ کامل آن جلوگیری کنید.
همه میدانند که اشعه ایکس میتواند از بدن عبور کند و به همین دلیل است که برای عکس برداری از استخوانها مورد استفاده قرار میگیرد. اشعه ایکس نفوذ پذیری بسیار بالایی دارد و تقریبا میتواند از هر چیزی عبور کند برای همین بسیار از مردم فکر میکنند اشعه ایکسی که در دستگاههای امنیتی فرودگاه مورد استفاده قرار میگیرد میتواند به وسایل الکترونیکی آنها مانند لپ تاپ و موبایل آسیب برساند و موجب پاک شدن اطلاعات ذخیره شده در آنها شود.
درست است که اشعه ایکس یکی از موجهای الکترومغناطیسی قدرتمند است و دستگاههای الکترونیکی ما در برابر این امواج آسیب پذیرند؛ اما درایوهای سخت، کارتهای حافظه و فلش مموریها از این نظر مصون هستند و پرتوهای ایکس نمیتوانند عملکرد آنها را مختل کنند. ضمن این که وسایل الکترونیکی شما مانند موبایل یا لپ تاپ قطعهای ندارند که نسبت به پرتو ایکس حساس باشد و در صورتی که در معرض آن قرار بگیرند از کار نمیافتند.
البته اگر از دوربینهای قدیمی استفاده میکنید این هشدار را جدی بگیرید زیرا پرتوهای ایکس میتوانند به فیلمهای عکاسی آسیب برسانند و آنها را بلااستفاده کنند. فیلمهای عکاسی که از ISO 800 یا بلاتر استفاده میکنند در مقابل اشعه ایکس حساستر هستند و امکان خرابی آنها در مجاورت پرتو ایکس بیشتر است. البته با گذشت سالها،دوربینهای دیجیتال جایگزین نسلهای قبلی شدهاند و فیلمهای عکاسی نیز رو به زوال هستند.
همانطور که گفتیم، اشعه ایکس موجب خرابی دستگاههای الکترونیکی مانند لپ تاپ و تلفن همراه نمیشود؛ اما خطری به مراتب جدیتر، دیوایسهای شما را تهدید میکند. دستگاههای فلزیابی که در فرودگاهها و گیتهای بازرسی وجود دارند میتوانند آسیب جدی به لپ تاپهای شما وارد کنند. این دستگاههای امنیتی با ارسال پالسهای مغناطیسی شدید، وسایل فلزی را شناسایی میکنند و در صورتی که لپ تاپ شما در معرض این امواج قرار گیرد، اطلاعات ذخیره شده روی هارد آن آسیب میبینند.
یکی دیگر از باورهای غلطی که مردم به آن اعتقاد دارند مسئله بالا بودن مگاپیکسل دوربین است. بسیاری از افراد به این موضوع باور دارند که مگاپیکسل بیشتر در دوربینها به معنی کیفیت بالاتر عکسهای ثبت شده با آنهاست در حالی که این موضوع صحت ندارد.
زمانی که دوربینهای دیجیتال برای اولین بار وارد بازار شدند، تولیدکنندگان به دنبال راهی برای بازاریابی و افزایش فروش خود بودند. یکی از مواردی که در بحث بازاریابی بسیار مورد توجه قرار گرفت تعداد مربعهای جذب کننده نور (پیکسل) روی سنسور دوربین بود. بر همین اساس شرکتها برای تبلیغ دوربینهای خود و نشان دادن برتری آن در مقابل دوربینهای دیگر وارد جنگ مگاپیکسلی شدند. هر مگاپیکسل متشکل از ۱ میلیون مربع جذب کننده نور یا پیکسل است.
طبق آزمایشات انجام شده، تراکم پیسکلها و تعداد بیشتر آنها در سنسور دوربین لزوما باعث ثبت عکسهای با کیفیتتر نمیشود. درواقع مسئلهای که اهمیت دارد کیفیت پیکسلهای به کار رفته در دوربین است. برای مثال شما میتوانید با بزرگتر کردن پیسکلها تصاویر با کیفیتتری ثبت کنید بدون این که تعداد پیکسلها را افزایش دهید. طبق مباحث فیزیک پرتوها و رفتار نور در محیطهای گوناگون، هر چه اندازه پیکسلهای به کار رفته بزرگتر باشد، برخورد نور با سطح پیسکل بیشتر خواهد بود که باعث میشود عکسهای ثبت شده از دامنه دینامیکی بهتر و اشباع رنگ بیشتر برخوردار باشند. همچنین عملکرد دوربین در نور کم نیز بهتر خواهد بود.
بنابراین ارتقای کیفیت عکس بیشتر در گرو کیفیت پیکسلهاست تا تعداد آنها. حتی در برخی مواقع، افزایش تعداد پیکسلها در فضای محدود سنسور دوربین باعث کاهش کیفیت تصاویر میشود.
با این وجود سالهاست که شرکتها برای بیان کیفیت دوربینهای خود از واژه مگاپیکسل استفاده میکنند و به نظر نمیرسد که این روند به زودی تغییر کند؛ اما اگر قصد خرید یک دوربین عکاسی یا گوشی هوشمند جدیدی را دارید این نکته را به خاطر داشته باشید که مگاپیکسل بالاتر لزوما به معنای کیفیت بهتر دوربین نیست. بهترین راه برای انتخاب باکیفیتترین دوربین، مقایسه آن با همردههای موجود در بازار است.
مانند موارد دیگری که بیان شدند، این موضوع نیز ریشه در واقعیت دارد. کامپیوترهای اولیه در مقایسه با آن چه امروز در اختیار داریم بسیار متفاوت بودند. قطعات این کامپیوترها به راحتی خراب میشدند و صاحبان خود را به دردسرهای گوناگون دچار میکردند. هارد درایو این سیستمها پس از مدتی از کار میافتادند و تمام اطلاعات کاربران را نیز با خود از بین میبردند. این موارد باعث شدند که صاحبان کامپیوترهای قدیمی به امید افزایش عمر سیستمهای خود، آنها را در شب خاموش کنند.
از آن دوره تا به امروز زمان زیادی گذشته و دنیای کامپیوترها پیشرفت فراوانی را شاهد بوده. کامپیوترهای امروزی به واسطه استفاده از قطعات پیشرفته به اندازه کافی قدرتمند هستند و دیگر نیازی به خاموش کردن آنها در شب نیست. شما میتوانید سیستم خود را در حالت آماده باش (sleep) نگه دارید و هر زمان که به آن نیاز داشتید به سرعت سیستم را راهاندازی کنید. البته ممکن است بعد از مدتی کامپیوتر شما کمی کند شود؛ پیشنهاد میکنیم برای جلوگیری از این اتفاق، هر هفته حافظه دستگاه و کشهای آن را پاک کرده و برنامههای غیر ضروری که در حال اجرا هستند را متوقف کنید.
پس این مورد را نیز به خاطر داشته باشید که کامپیوترهای امروزی بسیار پیشرفته هستند و نیاز نیست هر زمان که از آن استفاده نمیکنید سیستم خود را خاموش کنید.
زمانی که کامپیوترهای خانگی وارد بازار شدند، این موضوع که سیستمهای مک در برابر ویروس و بدافزارها مقاوم هستند صحت داشت. اما دلیل این موضوع چه بود؟ از آن جا که کامپیوترهای مبتنی بر سیستم عامل ویندوز در آن زمان ۹۰ درصد بازار را تشکیل میدادند؛ عمده تلاش هکرها برای نفوذ به این سیستمها بود. همین امر باعث شد تا شرکت مایکروسافت با چالشهای امنیتی بزرگی روبرو شود؛ اما اپل به واسطه سهم کمتر از بازار و سیستم عامل بستهی خود توانست در حاشیهای امن رشد کند و از گزند بدافزارها در امان باشد.
در حال حاضر نیز سهم مایکروسافت بیشتر از اپل است. سیستمهای ویندوزی امروزه ۷۶ درصد بازار را در اختیار دارند اما سهم اپل از بازار در این مدت افزایش یافته. طبق گزارشات غول کوپرتینویی، این شرکت در حال حاضر ۱۳ درصد از بازار را در اختیار دارد. گسترش سهم اپل از بازار باعث شده هکرها نیز نگاه ویژهای به سیستم عامل مک داشته باشند.
با وجود اینکه ساختار سیستم عامل مک محدودتر از ویندوز است و اپل ویژگیهای امنیتی خاصی را در اختیار کاربران خود قرار میدهد، آنها کاملا در برابر ویروسها و بدافزارها مقاوم نیستند. در سالهای اخیر کاربران مک بیش از پیش قربانی حملات بدافزاری هکرها میشوند در نتیجه، این جمله که سیستمهای مک به ویروس آلوده نمیشوند صحت ندارد. اگر از کاربران مک هستید پیشنهاد میکنیم حتما از نرم افزارهای آنتی ویروس روی سیستم خود استفاده کنید.
شما میتوانید لیست بهترین آنتی ویروسهای ۲۰۲۰ برای سیستمهای مک را در اینجا مشاهده کنید.
مواردی که در این مقاله به آنها پرداختیم معروفترین باورهای غلط در دنیای فناوری بود. علاوهبر این، موضوعات دیگری نیز وجود دارند که بسیاری از مردم تصورات اشتباهی دربارهی آنها دارند. در آینده با مقالات بیشتر در این زمینه با شما همراه خواهیم بود.
منبع خبر: electronics.howstuffworks.com
آیفون ۱۲ مینی عضو دیگر سری آیفون ۱۲ است که در این مطلب آن را بررسی خواهیم کرد. از مدت زمانی که یک آیفون پرچمدار کامپکت وارد بازار شده است، خیلی وقت میگذرد.
در حقیقت، آخرین مرتبهای که این اتفاق افتاد همان زمان رونمایی از اولین آیفون بود. شایعه تولید آیفون مینی از همان سال ۲۰۱۳ شنیده شد، ولی به جای آن آیفون ۵ سی به بازار آمد که استفاده از حرف C در این آیفون شاید مخفف دو صفت رنگی (Colorful) یا ارزان (Cheap) بوده باشد! (خدا میداند)، گرچه به نظر ما صفت بحثبرانگیز (Controversial) برای آن بهتر است.
به هرحال، پس از آن آیفونها بزرگتر (آیفون ۶) و کشیدهتر (آیفون ۶ پلاس) و به مراتب بزرگتر (آیفون ایکس اس مکس) شدند.
سال ۲۰۱۶ نسل ابتدایی آیفون اس ای مانند یک نسیم خوش و جدید در دنیای موبایل وزید و از آن زمان به بعد تمام ما منتظر یک آیفون اس ای تمام نمایشگر بودیم.
این اتفاق ماه مارس گذشت با آیفون SE 2020 رخ نداد و مجبور شدیم تا اکتبر همین سال صبر کنیم.
بدون شک، بهترین توصیف از آیفون ۱۲ مینی همان مدل آیفون ۱۲ با یک ابعاد جمعوجور است. به عبارت دیگر این دستگاه یک نمایشگر کوچکتر (۵.۴ در برابر ۶.۱ اینج) و باتری کوچکتر (۲۲۲۷ میلیآمپر ساعت در برابر ۲۸۱۵ میلیآمپر ساعت) دارد، در حالی که سایر مشخصات آن شبیه به برادر بزرگترش است.
نمایشگر اولد iPhone 12 mini به ابعاد ۵.۴ اینچ و دقت فول اچدی پلاس است و استفاده از جدیدترین چیپ A14 بیونیک اپل، اسم این گوشی را به عنوان قدرتمندترین و کوچکترین گوشی 5G دنیا تا به امروز مطرح میکند.
این گوشی همچنین مجموعه دوربین دوگانه مشابه با آیفون ۱۲ با حالت Night Mode و فیلمبرداری دالبی ویژن و اسپیکرهای استریو دارد.
مینی دوستداشتنی اپل بدنه شیشهای ضدآب و محافظ سرامیکی مانند سایر اعضای خانواده دارد. همچنین از مگ سیف پشتیبانی میکند، گرچه سرعت شارژ بیسیم محدود به ۱۲ وات است (سرعت آن در سایر آیفونهای جدید ۱۵ وات است).
با توجه به این که آیفون ۱۲ مینی مدل کوچکتر آیفون ۱۲ است، مشخصات خوب و بد آن را همزمان حفظ میکند. به عبارت دیگر به جز کابل یواسبی داخل جعبه فروش لوازم جانبی دیده نمیشود، خبری از نمایشگر با نرخ تازهسازی تصویر بالا، جک هدفون ۳.۵ میلیمتری و تمام چیزهای دیگری که امیدوار به آن بودید، نیست.
با این مقدمه تا انتهای این مطلب با بررسی گوشی آیفون ۱۲ مینی همراه روکیدا باشید. (برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ روی آنها کلیک کنید.)
تمام آیفونهای ۱۲ جدید از جمله مدل مینی در یک جعبه کاغذی کوچک و باریک وارد بازار شدند که حاوی آیفون و کابل USB C به لایتنینگ است.
اپل در یک اقدام بحثبرانگیز شارژر و هدفونها را از جعبه فروش حذف کرد. به عبارت دیگر برای خرید شارژر ۲۰ واتی اپل باید ۲۵ یورو، شارژر بیسیم مگ سیف ۵۰ یورو و ایرپادز (۱۸۰ یورو) هزینه کنید.
گرچه یک نکته وجود دارد، پس از خرید این لوازم جانبی میتوانید آنها را برای خودتان نگه دارید و زمان فروش آیفونتان مجبور نیستید آنها را به خریدار جدید دهید.
ظاهر این گوشی شبیه به آیفون ۵ یا SE با یک پنل شیشهای در پشت و نمای تمام صفحه در جلو است.
طرحی آیفون ۵ برای سری آیفون ۱۲ تکرار شده است تا رویای بسیاری از کاربران به حقیقت تبدیل شود. ظاهر شاخص آن آیفون با کیفیت خوشدستی عالی و جیبپسند بودن فوقالعاده آن مجددا زنده شده است و اپل در آن برای سال ۲۰۲۰ تغییرات مناسبی داده است.
این طراحی ویژگی شاخص این گوشی است تا iPhone 12 mini را در عصر گوشیهایی شیشهای متمایز کند. بسیاری از افراد آیفونهای ۱۲ جدید را بیشتر به خاطر این طراحی به یاد خواهند آورد تا پشتیبانی از 5G.
بنابراین، آیفون ۱۲ مینی مانند یک گوشی هوشمند دیگر با طراحی رایج پنل پشتی شیشهای است که بین دو فریم آلومینیومی قرار گرفته است.
ولی گول این اندازه کوچک و بدنه سبک را نخورید، چون این آیفون در حقیقت یکی از محکمترین گوشیهایی است که در دسته محصولات فوق محکم قرار نمیگیرند.
اپل را باید بابت چنین کیفیت ساخت محکمی واقعا ستایش کرد.
اندازه آیفون ۱۲ مینی ۱۳۱.۵ در ۶۴.۲ در ۷.۴ میلیمتر است و فقط ۱۳۵ گرم وزن دارد که چنین ابعاد و وزنی واقعا برای یک گوشی پرچمدار مضحک است.
اما اپل توانسته است با همکاری کورنینگ شیشه محافظ سرامیک را بسازد و از طرفی مقاومت آیفون را در برابر رطوبت بیشتر کنید تا بتوانید آن را به مدت نیم ساعت راحت تا عمق ۶ متر زیر آب ببرید.
روی پنل جلو این گوشی را حفاظ سرامیک پوشانده است و از شیشه گوریلا گلس ۶ مانند آیفون ۱۱ روی پنل پشت استفاده شده است.
حفاظ سرامیک شیشه ساخت شرکت کورنینگ با کریستالهای سرامیکی میکروسکوپی است که به آن اضافه شده تا این شیشه در برابر شکستگی ۴ مرتبه بیشتر دوام آورد.
این شیشه همچنین تقویتشده با یون است تا مقاومت آن در برابر خراشیدگی بیشتر است و روی آن را روکش اولئوفوبیک نیز گرفته است تا کمتر لک بیافتد.
گرچه، لک انگشت در نهایت باقی خواهد ماند، ولی این روکش تمیز کردن آنها را ساده و سریع میکند.
زیر این محافظ سرامیک میتوانید نمایشگر جدید ۵.۴ اینچی اولد با دقت فول اچدی پلاس را ببینید. ظاهرا اپل با پنلهای السیدی با دقت پایین خداحافظی کرده است تا از آن تشکر کنیم.
این نمایشگر حواشی باریکی دارد، ولی بریدگی به بزرگی بریدگی روی نمایشگر آیفون ۱۲ پرو مکس است، یعنی فضای بیشتری از نمایشگر را به نسبت مساحت سطحی آن اشغال میکند.
پافشاری اپل به حفظ اندازه این بریدگی به علت استفاده از فناوری فیس آیدی، دوربین سلفی ۱۲ مگاپیکسلی، بلندگوی مکالماتی و سایر حسگرهای مشابه اجتنابناپذیر است.
گرچه، بدون توجه به استدلال این تصمیم باید بگوییم آیفون ۱۲ مینی زشتترین بریدگی را دارد که تا به حال دیدیم.
نمایشگر اولد کاملا روشن و بسیار واکنشگرا به نظر میرسد. شارپ بودن طبق انتظار عالی است و تنها چیزی که افسوس آن را میخوریم نبود حسگر تاچ آیدی زیر نمایشگر است.
اپل هنوز اعلام نکرده است قصد دارد از حسگرهای اثر انگشت نمایشگر در آیفونهای آینده استفاده کند یا نه.
آیفون ۱۲ مینی ممکن است کوچک باشد، ولی اپل با این حال توانسته است داخل آن اسپیکرهای استریو جا دهد و کیفیت صدای آنها در حد دو مدل آیفون ۱۲ و ۱۲ پرو است.
بلندگوی مکالماتی نقش یکی از این بلندگوها را دارد، در حالی که بلندگوی دیگر کنار پورت لایتنینگ در انتهای گوشی است.
حالا اجازه دهید نگاهی به پنل پشتی بیاندازیم. ما مدل مشکی رنگ را بررسی میکنیم که شاید زودتر از سایر رنگها لک بیافتد.
پنل پشتی شیشهای یقینا تخت و تمام براق است. لوگو اپل در وسط مانند یک آینه کوچک دیده میشود و اگر خراش بیافتد یا ساییده شود، به راحتی تمام زیبایی پنل پشت را خراب میکند.
سپس به شیشه مربعی شکل دوربین میرسیم که این مرتبه ظاهر یخزده دارد و داخل آن دو دوربین عریض و فوق عریض، فلاش الایدی دوتایی و یک میکروفون برای ضبط صدای استریو دیده میشود.
این شیشه یکدست با پنل پشتی نیست، ولی برآمدگی قابل توجهی ندارد تا iPhone 12 mini به نسبت بعضی از گوشیهای اخیر اندرویدی زمان قرارگیری روی میز و یک ضربه آرام به بالای آن، کمتر تکان بخورد.
شیشه عقیق حلقههای فلزی تیز نقش محافظت از لنزهای دوربین دوگانه را دارند. این دو میتوانند هر سطح ظریفی را که گوشی را روی آن بگذارید خراش بیاندازند، بنابراین کاملا مراقب باشید آیفون بدون قاب خود را کجا میگذارید.
فریم آلومینیومی تخت است، ولی لبههای آن مانند ایفون ۵، ۵ اس و اس ای یا حتی ۱۲ پرو مکس جدید تیز نیستند. ظاهر مات این گوشی باعث میشود تا حد خوبی در دست محکم جا گیرد و تمام بخشهای روی فریم به خوبی در دسترس کاربر است.
دکمههای تنظیم حجم صدا، بیصدا کردن و شیار سیمکارت در سمت چپ هستند و در سمت راست دکمه پاور دیده میشود.
میکروفون اصلی، درگاه لایتنینگ و بلندگو استریو دوم در پایین قرار دارند.
آیفون ۱۲ مینی در مقایسه با ایفون ۵ و اس ای تنها ۵ میلیمتر کشیدهتر، ۵ میلیمتر پهنتر و ۲۲ گرم سنگینتر است. اما از طرفی همچنین ۱۵ میلیمتر کوتاهتر، ۷ میلیمتر کم پهناتر و ۳۰ گرم سبکتر از آیفون ۱۲ به وزن ۱۶۵ گرم است.
iPhone 12 mini یکی از جیبپسندترین گوشیهای هوشمندی است که اخیرا تست کردیم. این گوشی راحت داخل جیب سر میخورد و گاهی مجبور بودیم بررسی کنیم و ببینیم سرجای خود است یا نه.
این گوشی همچنین باریک و با این حال خوشدست است. در حقیقت، از خوشدستی و محکم قرارگیری این گوشی در دست شگفتزده شدیم.
فریم آلومینیومی صیقل یافته آن به این موضوع زیاد کمک میکند و در استفاده روزمره از گوشی شیشه پشت برخلاف تصور ما این کیفیت را زیاد خراب نکرد.
چه قبلا آیفون ۱۱، پرو، مکس یا حتی آیفون اس ای ۲۰۲۰ داشته باشید، آیفون ۱۲ مینی در دست فوقالعاده کوچک و راحت حس میشود.
کار با یک دست با این گوشی و دوام آن لذت خاصی دارد. لک افتادن گوشی برای برخی افراد آزاردهنده است و حق نیز دارند.
هیچکس یک گوشی کثیف دوست ندارد. به لطف روکش اولئوفوبیک تمیز کردن آنها ساده است، ولی با این حال وجود دارند.
اگر این موضوع برایتان خوشایند نیست، مدل سفید یا سبز آیفون را بخرید. مدل مشکی و آبی خیلی راحت لک میافتند.
در پایان این بخش باید بگوییم اگر واقعا قصدتان برای خرید این مینی جدی است، پیشنهاد میکنیم ابتدا آن را نزدیک ببینید و تست کنید.
این گوشی به قدری کوچک است که مانند یک آثار بهجا مانده از گذشته به نظر میرسد و ممکن است مورد پسندتان نباشد.
تصاویر روی این گوشی فوقالعاده کوچک به نظر میرسند و تماشای ویدئوها لذتبخش نیست. کیبورد روی نمایشگر از همیشه جمعوجورتر و کوچکتر به نظر میرسد.
البته منظور ما را بد برداشت نکنید، چون آیفون ۱۲ مینی نماد کامل تمام وعدههای اپل است. با این حال، اولویتها و دیدگاههای ما بدون این که حتی متوجه باشیم تغییر میکنند، بنابراین شخصا این گوشی را بررسی کنید و فقط عاشق تفکر خرید مجدد یک گوشی قدرتمند کامپکت نباشید.
به نظر ما آیفون ۱۲ واقعا آنقدر بزرگتر نیست و طبق تجربه ما تعادل به مراتب بهتری بین اندازه بدنه، اندازه نمایشگر و اندازه باتری برقرار میکند. ولی در کل خسروان صلاح مملکت خویش دانند!
تمام نسل آیفون ۱۲ حتی ۱۲ مینی از نمایشگرهای اولد استفاده میکنند. این گوشی یک نمایشگر ۵.۴ اینچی سوپر رتینا XDR با دقت بسیار شبیه به دنیای اندروید ۱۰۸۰ در ۲۳۴۰ پیکسل یا تراکم پیکسلی ۴۷۶ پیکسل دارد که بیشترین تراکم پیکسلی در یک گوشی آیفون تا به امروز است.
در مورد بریدگی بالا صحبت کردیم و گاهی باید به اپل فهماند پافشاری و ثبات چیزی واقعا بهترین تصمیم نیست.
پنل جدید از میتواند محتوای با استاندارد دالبی ویژن و HDR10 را نشان دهد. این آیفون مانند تمام مدلهای خانواده خود از تنظیمات True Tone و پوشش رنگی وسیع پشتیبانی میکند و قابلیت لمس Haptic دارد که آن را موتور لمسی زیر نمایشگر فراهم خواهد کرد.
نرخ تازهسازی تصویر ۶۰ هرتز است، گرچه واقعا کسی انتظار ندارد ارزانترین آیفون یک نمایشگر ۱۲۰ هرتز داشته باشد.
البته اینطور هم نیست که اپل چنین قابلیتی را برای آیفونهای امسال خود در نظر گرفته باشد. با این حال، نرخ نمونهگیری لمس ۱۲۰ هرتز واکنشگرایی نمایشگرهای آیفون را بسیار افزایش میدهد.
اپل قول داده است مقدار روشنایی آیفون ۱۲ مینی ۶۲۵ نیت باشد و به حداکثر ۱۲۰۰ نیت برسد. ما تستهای همیشگی خود را انجام دادیم و روی این آیفون توانستیم حداکثر روشنایی ۶۲۷ نیت را اندازه بگیریم. حداقل میزان روشنایی نیز عدد خیرهکننده ۱.۸ نیت بود.
هیچکدام از آیفونها تنظیمات حداکثر افزایش نور صفحه را ندارند، ولی حداکثر نور صفحه در حدی است که از این پنل اولد تحت هر شرایطی راحت استفاده کنید.
نمایشگر گوشی آیفون ۱۲ مینی اپل دقت رنگ عالی دارد. ما برای فضای رنگ SRGB میانگین deltaE برابر با ۱.۷ را با حداکثر انحراف ۲.۷ اندازه گرفتیم.
گوشی iPhone 12 Mini از فضای رنگ DCI-P3 کاملا پشتیبانی میکند و زمان پخش چنین محتوایی روی صفحه، خودکار به استفاده از آن جابهجا خواهد شد.
iPhone 12 mini یک باتری ۲۲۲۷ میلیآمپر ساعت دارد که تقریبا ۲۰ درصد از آیفون ۱۲ کوچکتر، ولی در مقایسه با آیفون اس ای ۲۰۲۰ تقریبا ۲۵ درصد بزرگتر است.
عمر باتری این گوشی شاید بزرگترین نگرانی تمام خریداران بالقوه آن باشد و حق نیز دارند.
نتایج تست باتری ما واقعا تعجببرانگیز بود. این گوشی در تستهای آن اسکرین (تستهای مربوط به کار با صفحه نمایش) بسیار قابل قبول بود.
باتری ۱۲ مینی اپل در تست بازپخش ویدئو یا گردش در اینترنت با شبکه وایفای ۱۲ ساعت دوام آورد. گرچه تست تماس صوتی اینترنتی نتیجه جالبی به جا نگذاشت و نتیجه آن نیز تقریبا ۱۲ ساعت بود.
آمار تستها را در تصویر زیر میتوانید ببینید که اعداد نهایی در مقایسه با آیفون SE 2020 به مقدار ۱۵ ساعت بیشتر و از آیفون ۱۲ در حد ۱۵ ساعت کمتر است.
این گوشی از استاندارد شارژ سریع USB Power Delivery پشتیبانی میکند. داخل جعبه شارژر وجود ندارد، ولی میتوانید شارژر ۲۰ وات اپل یا یک شارژر سازگار دیگر با این استاندارد را استفاده کنید.
اگر از شارژر خود اپل استفاده کنید، شارژ باتری پس از نیم و یک ساعت به ترتیب به ۶۰ و ۸۵ درصد میرسد. برای شارژ کامل نیز باید ۸۹ دقیقه صبر کنید.
باید از سرعت شارژ باثبات اپل بدون توجه به ظرفیت باتری آیفون تشکر کنیم، به عبارت دیگر شارژ باتری بدون توجه به ظرفیت باتری پس از ۳۰ دقیقه و ۹۰ دقیقه همیشه در یک سطح خواهد بود.
آیفون ۱۲ مینی از شارژ بیسیم سریع پشتیبانی میکند، البته تنها باید از شارژرهای مگ سیف استفاده کنید. عجیب است که سرعت شارژ بیسیم سایر آیفونهای ۱۲ برابر با ۱۵ وات است، ولی این مدل به ۱۲ وات محدود شده است.
به نظر ما علت آن ابعاد کوچکتر این گوشی است که بنابراین سریعتر گرم میشود. با این حال، اگر از شارژرهای بیسیم دیگر استفاده کنید سرعت شارژ محدود به ۵ تا ۷ وات خواهد بود.
ما شارژر بیسیم MagSafe خود اپل را تست کردیم. ابتدا ۵ دقیقه طول کشید تا باتری کاملا خالی کمی شارژ و صفحه روشن شود و سپس شارژ پس از ۳۰ دقیقه ۳۰ درصد پر شد و شارژ کامل مانند دیگر آیفونهای جدید ۳ ساعت کامل طول کشید.
شارژر MagSafe زمان شارژ آیفونهای جدید داغ میشود و مطمئن نیستیم این قضیه روی سرعت شارژ تاثیر میگذارد یا نه. به هرحال، به نظر ما دلیلی ندارد برای خرید این شارژ گرانقیمت و بیسیم مگ سیف هزینه کنید.
iPhone 12 Mini مانند تمام آیفونهای اخیر اسپیکرهای استریو دارد. یک اسپیکر در پایین و یکی داخل بریدگی نمایشگر در بالا است که به عنوان بلندگوی مکالماتی نیز عمل میکند.
خروجی صدای استریو به شکل معقولی متعادل است، حتی با آن که صدای بلندگوی مکالماتی اگر بلندگوی مکالماتی خاموش باشد، کمی آهستهتر و با کیفیت باس کمتر به نظر میرسد.
این بلندگوهای استریو از صدای فضایی نیز پشتیبانی میکنند و صدا بدون تعصب در مقایسه با سایر گوشیهایی که تا حالا تست کردیم بیشتر فضایی و کمتر هدایتی است.
آیفون ۱۲ مینی در تست بلندی حجم صدای ما مانند سایر برادران خود امتیاز بسیار خوب را به دست آورد. گرچه، کیفیت صدای آن بین آنها بدترین است؛ باس کم است یا اصلا نیست و با آن که پخش صداهای با فرکانس بالا عالی است، ولی صداهای با فرکانس متوسط میتوانستند بهتر پخش شوند.
خیلی خوب است که اپل بلندی حجم صدا را بین این سری ثابت نگه داشته است، ولی ظاهرا اندازه بلندگوها مهم است و شرکت آمریکایی به بهترین شکل آنها را تنظیم کرده است تا صدای بلندگوهای این گوشی کوچک به جای کیفیت مشابه، به همان مقدار بلند باشد.
روی تمام آیفونهای جدید از قبل جدیدترین نسخه iOS 14.1 نصب شده است، ولی زمان خرید این گوشی میتوانید از بخش تنظیمات سیستم عامل را به نسخه iOS 14.2 نیز ارتقاء دهید.
این بهروزرسانی در مقایسه با نسخه قبل جزئی خواهد بود و اکثر باگها را رفع میکند و در خود ۸ کاغذدیواری جدید و بیش از ۱۰۰ ایموجی جدید دارد.
با توجه به این که بخش نرمافزاری این گوشی با سایر آیفونهای جدید فرق ندارد، بهتر است مطلب بررسی و نقد آیفون ۱۲ را مطالعه کنید.
تمام اعضای جدید آیفون ۱۲ اپل مجهز به چیپست A14 بیونیک هستند. A14 بیونیک اولین چیپست ۵ نانومتری دنیا است که ۱۱.۸ میلیارد ترانزیستور دارد که تعداد آنها ۴۰ درصد بیشتر در مقایسه با A13 است.
A14 یک پردازنده ۶ هستهای مانند آخرین چیپ اپل دارد. این پردازنده ۲ هسته بزرگ فایر استورم با سرعت کلاک ۳.۱ گیگاهرتز و ۴ هسته کوچک آیس استورم با سرعت کلاک ۱.۸ گیگاهرتز با قابلیت توربوبوست در صورت نیاز برای افزایش سرعت کلاک به ۳.۱ گیگاهرتز، دارد.
سطح عملکرد این پردازنده در مقایسه با A13 داخل آیفونهای سال قبل باید ۵۰ درصد بیشتر باشد.
پردازنده گرافیکی ۴ هستهای جدید اپل در مقایسه با آیفونهای سال قبل ۵۰ درصد سطح عملکرد بالاتری دارد.
سپس به واحد پردازش عصبی ۱۶ هستهای جدید برای یادگیری ماشینی میرسیم که نتیجه آن ۷۰ درصد عملکرد بیشتر هوش مصنوعی است.
آیفون ۱۲ مینی اپل ۴ گیگابایت رم دارد که مقدار آن در مدلهای پرو به ۶ گیگابایت میرسد.
در کنار این چیپست همچنین مودم X55 5G کوآلکام قرار میگیرد و به همین دلیل تمام اعضای خانواده از شبکههای 5G پشتیبانی میکنند.
چیپ A14 بیونیک و پردازشگر سیگنال تصوی (ISP) آن نیز دلیل افزایش کیفیت دوربین و قابلیتهایی مانند Deep Fusion، Night Mode، Smart HDR 3 و فیلمبرداری دالبی ویژن هستند.
آیفون ۱۲ مینی جزو سریعترین آیفونها است. این گوشی قدرتمندترین پرازنده را در حال حاضر در دنیای موبایل دارد که سرعت آن در مقایسه با A13 سری آیفون ۱۱ تقریبا ۲۰ درصد بیشتر است.
پردازنده گرافیکی بهبودیافته، قدرت خام بیشتر دارد گرچه در مقایسه با مدل داخل چیپست A13 مقدار آن تقریبا ۱۰ درصد است.
بدون شک مجددا باید شاهد عملکرد عالی جدیدترین آیفون در بنچمارک انتوتو باشیم. امتیاز آیفون ۱۲ مینی در این تست از آیفون ۱۱ پرو تقریبا ۱۰ درصد بالاتر است.
iPhone 12 Mini بسیار کوچک، ولی با این حال بسیار قدرتمند است. A14 بیونیک اپل حتی با آن که سریعترین چیپ گوشی هوشمند در دنیا است، ولی جزو دلایلی که برای خرید آیفون جدید اپل اقدام کنید، قرار نمیگیرد.
عملکرد آیفونها همیشه بینظیر بوده است، حتی اگر مدل ۳ سال قبل را بخرید. ویژگیهای جدید این چیپ مهم هستند، مانند یادگیری ماشینی بهتر و ISP جدید تا عکاسی محاسباتی از نظر کیفیت به سطح دیگری برسد.
اگر بحث گیمینگ به میان بیاید، روی این گوشی مینی عملکرد به نوعی بدون عیب را نمیبینیم. شروع یک بازی با حداکثر تنظیمات گرافیکی آن و نرخ فریم روان است، ولی زمانی که گوشی شروع به گرم شدن میکند نرخ فریم در نهایت افت خواهد کرد.
بدون شک این مشکل در سنگینترین بازیها و بنچمارکها دیده میشود، ولی به این معنا نیست که باید از آن بیاطلاع باشید.
آیفون ۱۲ مینی همچنین قابلیتهایی دارد که احتمالا باعث شدهاند فضای لازم برای سیستم پخش مناسب حرارت وجود نداشته باشد.
ما تست 3D Mark Wild Life Stress را اجرا کردیم که در این برنامه، تست گرافیک Wild Life بیست مرتبه پشت سر هم اجرا میشود و گوشی مینی اپل امتیاز ثبات عملکرد ۳۲ درصد را به دست آورد که کاملا پایین است.
با نگاه به نمودار به وضوح میتوانیم ببینیم که این گوشی در تکرار سیزدهم تست بیش از حد داغ شده است. سپس سطح عملکرد پردازنده برای مدیریت دما افت کرده است و در نهایت سایر دفعات تکرار تست نسبتا خوب ادامه یافتهاند.
بدون شک این گوشی بهترین دستگاه برای گیمینگ نیست، حتی با وجود قدرت خام فراوانی که دارد. شک نکنید عملکرد این گوشی شما را شگفتزده خواهد کرد، ولی باید انتظار افت عملکرد پردازنده را نیز داشته باشید تا چیپست گوشی بتواند کمی خنک شود.
iPhone 12 Mini اپل دوربین مشابه با مدل معمولی آیفون ۱۲ دارد. به عبارت دیگر روی پنل پشتی ۲ دوربین ۱۲ مگاپیکسل و در جلو نیز دوربینی با دقت مشابه قرار دارد.
اسکنر سهبعدی SL برای حسگر فیس آیدی نیز به ثبت تصاویر سلفی پرتره کمک میکند.
دوربین اصلی یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل با پیکسلهای بزرگ ۱.۴ میکرومتر و یک لنز عریض ۲۶ میلیمتری دارد.
دریچه دیافراگم در مقایسه با آیفون ۱۱ حالا روشنتر شده است تا از f/1.8 به f/1.6 برسد.
لرزشگیر اپتیکال تصویر (OIS) و قابلیت فوکوس خودکار پیکسل دوتایی جزو سایر مشخصات این دوربین است. دوربین دوم یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل دیگر با پیکسلهای کوچکتر ۱.۰ میکرومتر و لنز ۱۳ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/2.4 است که با آن میتوانید تصاویر فوق عریض بگیرید.
این دوربین فوکوس ثابت است و قابلیت OIS ندارد.
دوربین سلفی از یک حسگر ۱۲ مگاپیکسل با پیکسلهای ۱.۰ میکرومتر و یک لنز ۲۳ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/2.2 استفاده میکند. فوکوس مجددا ثابت است.
زمان عکاسی پرتره با این دوربین، اطلاعات عمق با کمک حسگر سهبعدی نوری محاسبه خواهد شد که نتیجه آن ثبت تصاویر سلفی پرتره عالی است.
هر ۳ دوربین از قابلیت فیلمبرداری 4K با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه با لرزشگیر سینمایی (EIS، EIS + OIS) و دامنه دینامیک توسعه یافته (Expanded Dynamic Range) پشتیبانی میکنند.
مجددا تمام دوربینها میتوانند فیلمهای دالبی ویژن HDR با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه بگیرند.
نمایاب تقریبا از زمان آیفون ۱۱ و iOS 13 تغییر نکرده است، به عبارتی میتوانید خارج از نمایاب را به لطف کالیبراسیون دقیق دو دوربین ببینید که اجازه میدهد به صورت لحظهای متوجه شوید کدام سوژه از قاب تصویر جا مانده است.
چنین قابلیتی به معنای استفاده تاثیربرانگیزتر از دوربین است و اگر گزینه Photo Capture Outside the Frame یا Video Capture Outside the Frame را فعال کنید، میتوانید بعدا قاب تصویر فیلم یا عکسی را که گرفتید از داخل اپلیکیشن فوتوز توسعه دهید تا سوژه جا افتاده را در خود جا دهد.
پردازش تصویر جدید اپل به لطف چیپ A14 جدید امکانپذیر است از جمله Smart HDR 3، قابلیت استفاده از Night Mode برای تمام دوربینها و Deep Fusion.
Smart HDR 3 نیازی به توضیح ندارد و یک پردازش HDR بهتر است که از شرایط و صحنههای چالشبرانگیز استفاده میشود.
آیکون Night Mode به صورت خودکار زمانی که شرایط نوری کم پابرجا است ظاهر میشود و یک تصویر با نوردهی طولانی و مصنوعی میگیرد.
کنار آیکون Night Mode تعداد ثانیههایی که باید دوربین را بدون حرکت نگه دارید مشخص میشود، ولی اگر آهسته روی آن بزنید میتوانید نوردهی طولانی شبیهسازی شده را تغییر دهید یا کاملا آن را غیرفعال کنید.
معمولا، مدت آن بین ۱ تا ۲ ثانیه است، ولی گاهی گوشی به شما اجازه میدهد بسته به نور محیط یا نبود آن تا ۳۰ ثانیه نوردهی کنید.
از این حالت میتوانید برای دوربین اصلی، فوق عریض و حتی سلفی استفاده کنید.
فناوری ادغام عمیق (Deep Fusion) زمانی استفاده میشود که شرایط نوری ایدهآل نیست، به عنوان مثال در محیط سربسته.
این قابلیت به جای Smart HDR و Night Mode وارد عمل میشود. ادغام عمیق پیش از این که شاتر را فشار دهید از ۴ فریم، زمانی که فشار دهید ۴ فریم دیگر و یک تصویر با نوردهی طولانی استفاده میکند.
موتور عصبی ۱۶ هستهای بهترین فریمها را انتخاب خواهد کرد و یک تصویر HDR با کیفیت بالا ثبت میکند که بسیار با جزئیات، شارپ و با ظاهر طبیعیتر است.
فرآیند یادگیری ماشینی پردازنده عصبی تصویری را که گرفته میشود تحلیل میکند و آنها را بسته به محتویات داخل فریم، به عنوان مثال آسمان، پوشش گیاهی یا رنگ پوست، متفاوت پردازش میکند.
در همین حین، ساختار و طیف رنگ براساس نسبتهایی ثبت میشوند که توسط واحد عصبی پردازنده مرکزی A14 به دست آمده است.
دوربینها همیشه در تعامل با یکدیگر قرار دارند، بنابراین زمانی که بین آنها جابهجا میشوید، آنها از قبل فوکوس، میزان نوردهی و تنظیمات نقشهنگاری رنگ را میدانند. این قابلیت برای هر دو دوربین عکاسی ثابت و فیلمبرداری است.
محیط کاربری اپلیکیشن دوربین تقریبا تغییر نکرده است. میتوانید دست خود را روی صفحه بکشید تا بین حالتهای مختلف عکاسی جابهجا شوید و با کشیدن دست روی صفحه به سمت بالا تنظیمات مختلف از جمله فلاش، night mode، تصویر زنده، نسبت تصویر، جبران نوردهی و فیلترها نمایان خواهد شد.
در حالت فیلمبرداری میتوانید دقت و نرخ فریم را از نمایاب عوض کنید.
دوربینهای سلفی و اصلی میتوانند از حالت عکاسی پرتره استفاده کنند. آیفون ۱۲ مینی مانند مدل استاندارد حالت عکاسی با فرمت RAW ندارد.
دوربین اصلی تصاویر با ظاهر خوب میگیرد، گرچه با بررسی دقیقتر عیوب تصویر مشخص میشوند. زمانی که به تصاویر در زوم ۱۰۰ درصد نگاه میکنید، خواهید دید که جزئیات ریز مانند چمنزار و سایر پوششهای گیاهی نسبتا متوسط رندر شدند.
اشیاء کامل مانند بوته، پوششهای گیاهی، نورگیر پنجره، پلاک ماشین دوربین را به چالش میاندازند و رندرسازی متوسط آنها اغلب اوقات با شارپ کردن بیش از حد تصویر پوشانده میشود.
بخش مثبت ماجرا این است که تمام تصویر پارازیت به خوبی مدیریت شده، تعادل سفید و رنگهای دقیق و همچنین کنتراست بالا را نشان میدهند.
شارپی تصویر ظاهرا خارج از بخشهایی که اشاره کردیم متعادل است. دامنه دینامیک بالاتر از حد متوسط است تا نشان دهد به نظر هدف قابلیت Smart HDR دوربین ثبت تصویری با ظاهر متعادل و واقعگرایانه بدون افراط در دامنه دینامیک است تا ما از خروجی دوربین راضی باشیم.
آیفون ۱۲ مینی دوربین فوق عریض مشابه با سایر اعضای خانواده دارد که فوقالعاده تصاویری با میدان دید گسترده میگیرد.
تصحیح اعوجاج تصاویر این دوربین با هنرمندی تمام و مهارت بالا انجام میشود. این تصاویر سطح جزئیات متوسطی دارند و مجددا ثبت باکیفیت نواحی با پوشش گیاهی یک چالش برای دوربین است.
با این حال، پارازیت در حد معقول کم، کنتراست خوب و تعادل سفید دقیق است. دوربینها به خوبی کالیبره میشوند و رنگها مجددا شبیه به دنیای واقعی هستند.
تمام دوربینهای iPhone 12 Mini اپل از Night Mode پشتیبانی میکنند که خودکار زمان افت نور محیط اطراف فعال میشود.
کاربر میتواند آن را غیرفعال کند یا زمان نوردهی پیشنهاد شده را تغییر دهید، ولی شدیدا توصیه میکنیم اجازه دهید روی حالت خودکار بماند.
نوردهی معمولا ۱ یا ۲ ثانیه طول میکشد، تصاویر فورا ذخیره خواهد شد و هدف اپل از این حالت تبدیل محیط شب مانند روز برای عکاسی نیست.
تصاویری که با Night Mode گرفته میشوند عالی هستند، آنها نوردهی متعادلی دارند و نواحی بسیار روشن در تصویر برش نخورند.
تصاویر شارپ و با جزئیات، با مقدار پایین پارازیت و کاهش پارازیت مدیریتشده هستند. سطح اشباع رنگ طبیعی بدون افراط نگه داشته شده است و کنتراست حرف ندارد.
اگر Night Mode را خاموش کنید، نتیجه تصویری با شارپی و کنتراست کمتر است. پارازیت نیز کمی بیشتر است و رنگها آنقدر به خوبی اشباع نیافتند.
دوربین فوق عریض طبق وعده اپل از Night Mode پشتیبانی میکند و همیشه در شب فعال خواهد شد. تصاویر این دوربین کاملا قابل استفاده با توجه به نوردهی متعادل و نواحی بسیار روشن برگردانده شده به تصویر هستند.
جزئیات به اندازه کافی است و رنگها از نظر اشباع بودن به دنیای واقعی شباهت دارند. یقینا این تصاویر با پارازیت و ملایم هستند، ولی به هرحال میتوانید از آنها استفاده کنید.
در نهایت تصاویر زیر با همین دوربین و بدون Night Mode گرفته شدند. این تصاویر واقعا به درد نمیخورند، جزئیات کمی دارند، بسیار ملایم هستند، پارازیت نیز واقعا زیاد است و رنگها گاهی کاملا اشباعزدایی شدهاند.
به نظر ما افراد زیادی تصمیم به انتخاب از بین آیفون ۱۲ و آیفون ۱۲ مینی خواهند گرفت. اپل قول داده است کیفیت دوربین بین این دو مشابه باشد، اما شک بخشی از طبیعت انسانی این نویسنده روکیدا است و بنابراین این دو گوشی را با یکدیگر میخواهیم مقایسه کنیم.
ابتدا چند تصویر با دوربینهای اصلی گرفتیم. تصاویر عملا با یکدیگر فرقی ندارند و همان مزایا و معایبی را میبینید که گفتیم.
همین حرف را باید در مورد دوربین فوق عریض بگوییم، تصاویر تحت شرایط مشابه متفاوت با یکدیگر نیستند.
تصاویر زیر را با تنظیمات خودکار و در شب گرفتیم که مجددا با یکدیگر فرقی ندارند، البته انتظار دیگری هم نداشتیم. هر دو گوشی تصاویری با ظاهر واقعگرایانه و ظاهر متعادل میگیرند.
در نهایت، تصاویر دوربین فوق عریض که با تنظیمات خودکار گرفته شدند، در هر دو گوشی خوب هستند و کیفیت آنها مجددا مشابه است.
یقینا اگر تصمیم به انتخاب بین این دو گوشی بگیرید، دوربین آنها نباید علت تصمیمگیری باشد. تنها عمر باتری و اندازه به نظر ما روی این موضوع تاثیرگذار است.
با آیفون ۱۲ مینی اپل میتوانید تصاویر پرتره بگیرید که با دوربین اصلی گرفته خواهند شد و این تصاویر باشکوه هستند. تصاویری شارپ و غنی از جزئیات، رنگهای شبیه به دنیای واقعی، کنتراست بینظیر و محوشدگی بسیار طبیعی.
جداسازی سوژه کاملا عالی است و به ندرت گوش یا مو و لباسها برش میخورند.
ما بعدا در نقد آیفون ۱۲ پرو نیز اشاره خواهیم کرد که بدون حضور حسگر LiDAR میتوانید تصاویر پرتره بسیار خوبی در شب بگیرید و دلیل این ادعایمان تصاویر زیر است.
این تصاویر از حد انتظار تاریکتر هستند، گرچه ویژگی «ادغام عمیق» مانند یک جنگجو ظاهر میشود تا تصاویر با آن که اشباعزدایی نیز شدند، ولی همچنان قابل استفاده باشند. گرچه میتوانند بهتر نیز باشند!
کافی است آنها در اپلیکیشن فوتوز با قابلیت Auto Enhance ویرایش کنید که نتیجه آن تصاویر پرتره اشباعیافته و روشن مانند زمان عکاسی با آیفون ۱۲ پرو است.
اپل برای دوربین سلفی خود دو حالت میدان دید (Field of View) در نظر گرفته است، یکی حالت اندکی به داخل زوم شده که تصاویر با برش و ۷ مگاپیکسلی ثبت میشوند و معادل میدان دید ۳۰ میلیمتری است و دیگری حالت ۱۲ مگاپیکسل کامل که میدان دید معادل ۲۳ میلیمتری دارد.
اگر گوشی را به صورت عمودی بگیرید، تصاویر به ۷ مگاپیکسل برش میخورند تا قابدهی محدودتر باشد، ولی چرخاندن گوشی به حالت افقی به معنای ثبت سوژههای بیشتر داخل قاب است و گوشی در این حالت خودکار روی حالت عریضتر ۱۲ مگاپیکسل میرود.
همچنین به صورت دستی میتوانید بین این دو حالت جابهجا شوید.
تصاویر ۱۲ مگاپیکسلی سلفی شاهکار با جزئیات و کنتراست بالا، رنگهای عالی و پارازیت به خوبی مهار شده هستند.
HDR مانند گوشیهای اندرویدی عملکرد افراطی ندارد تا یک تصویر با ظاهر طبیعی و متعادل شکل گیرد.
دوربین جلو نیز به کمک حسگر سهبعدی SL میتوانید تصاویر سلفی پرتره بگیرد و جداسازی سوژه عالی است و پسزمینه عالی محو شده است.
تصاویر پرتره با دقت ۷ مگاپیکسل ثبت میشوند، به عبارت دیگر دوربین بخشی از میدان دید موجود را برش میزند و یک تصویر به داخل زوم شده نشان میدهد.
دوربین سلفی نیز میتواند از حالت Night Mode استفاده کند که نتیجه آن روشنتر کردن تمام تصویر و آشکار کردن جزئیات بیشتر است.
تصاویر همچنان ملایم و با پارازیت، ولی قابل استفاده هستند.
آیفون ۱۲ با هر ۳ دوربین خود ویدئوهایی با دقت و فریم ریت متفاوت میگیرد و حتی اگر اپلیکیشن مناسبی نصب کرده باشید، میتوانید این کار را همزمان انجام دهد.
تمام ویدئوها به لطف لرزشگیر سینمایی ویدئو به صورت دیجیتالی رفع لرزش شدند. تمام حالتهای فیلمبرداری از جمله 4K با ۶۰ فریم بر ثانیه به لطف Smart HDR از دامنه دینامیک توسعهیافته بهره مبرند.
ویدئوهای اسلوموشن حداکثر با دقت فول اچدی و سرعت ۲۴۰ فریم بر ثانیه ضبط خواهند شد.
همچنین برای اولین مرتبه در دنیا میتوانید ویدئوهای HDR را با فرمت ویدئویی دالبی ویژن HDR پویا (Dolby Vision dynamic HDR) ضبط کنید.
کاربر میتواند این ویدئوها را در گوشی خود ویرایش کند، آنها را روی یوتیوب یا هر پلتفرم دیگر بارگذاری کند یا حتی آن را به دوستان خود بفرستد.
اطلاعات دالبی ویژن خارج از استریم ویدئو ذخیره خواهد شد، بنابراین ویدئو زمان پخش روی هر نمایشگر یا پلیر غیر HDR ظاهر طبیعی دارد و روی هر نمایشگر یا پلیر سازگار با دالبی ویژن غلظت رنگ بیشتری را به نمایش خواهد گذاشت.
فیلمبرداری HDR نیز در تمام دقتها با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه انجام خواهد شد.
باید توجه کنید اگر میخواهید فایل دالبی ویژه خود را به کامپیوتر شخصی یا مک منتقل کنید، زمان انتقال از آیفون باید گزینهها را روی Keep Originals تنظیم کنید.
در غیر این صورت (اکثر اوقات) زمان انتقال با انتخاب گزینه Most Compatible نتیجه یک ویدئو تبدیل شده غیر HDR برای سازگاری پخش بیشتر خواهد بود.
اگر نمایشگر شما قادر به پخش محتوای دالبی ویژن نیست، فایلهای اصلی دالبی ویژن پخش خواهند شد، ولی دامنه دینامیک پایین و رنگهای دلگیرتر در مقایسه با غیر HDR یا فایلهای تبدیل نشده دارند.
آیفون ۱۲ مینی صدای ویدئوها را استریو عریض و با کیفیت ۱۹۲ کیلوبایت بر ثانیه ثبت میکند. به عبارت دیگر صدا مانند گوشیهای اچ تی سی و گوشیهای قدیمی نوکیا و همچنین دو گوشی آیفون ۱۱ پرو فضایی ثبت خواهد شد و باید از صدای غنیتر و با عمق بیشتر در مقایسه با صداهای استریو معمولی لذت ببرید.
ویدئوهای 4k با سرعت ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیهای که با دوربین اصلی و تلهفوتو میگیرید عملا در روز روشن از نظر کیفیت فرقی ندارند.
کیفیت ویدئوها عالی است. ویدئوها کاملا واضح هستند و کنتراست عالی، پارازیت کم، دامنه دینامیک عالی و رنگهای شبیه به دنیای واقعی را به نمایش میگذارند.
رندرسازی جزئیات ریز مجددا یک چالش است، ولی برخلاف تصاویر ثابت برای بررسی جزئیات داخل ویدئو زوم نخواهید کرد، بنابراین بعید است متوجه این موضوع شوید.
ویدئوهای 4K دوربین فوق عریض در هر دو حالت ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه مشابه هستند. گرچه، جزئیات متوسط است و لبههای تصویر به اندازه کافی ملایم هستند، گرچه اعوجاج ندارند.
دامنه دینامیک، رنگها و کنتراست طبق معمول عالی است. ویدئوهای 4K که در شب میگیرید عالی هستند. این ویدئو جزئیات کافی، رنگهای خوبی و پارازیت در حد معقول پایین دارند.
لرزشگیر سینمایی در اختیار تمام دوربینها و گزینههای دقت و fps قرار دارد. عملکرد آن مانند همیشه روی آیفونها عالی است.
تمام گوشیهای آیفون ۱۲ میتوانند ویدئوهای تایم لپس در حالت Night Mode بگیرند. فقط کافی است گزینه تایم لپس را انتخاب کنید، آیفون خود را روی سه پایه بگذارید و شاتر را فشار دهید.
اپلیکیشن دوربین اصلا تنظیماتی را پیشنهاد نمیدهد و ویدئوها فول اچدی و با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه ضبط میشود.
ما یک ویدئوی تایم لپس نمونه گرفتیم و واقعا شاهکار بود. تمام محتوای فیلم عالی بود و البته باید چنین ویدئوهایی را در زمان و مکان مناسب گرفت.
ویدئوهایی که با دوربین جلو نیز میگیرید، از نظر جزئیات بسیار خوب و از هر نظر دیگر عالی هستند.
اگر دنبال یک پرچمدار کامپکت هستید، انتخابهایتان کامل محدود است و موعد انتظار برای ورود مجدد اپل به این بخش از بازار خیلی گذشته بود.
اولین جایگزینی که ذهن میآید آیفون اس ای ۲۰۲۰ خود اپل است. این گوشی مجهز به یکی از سریعترین چیپهای اپل یعنی A13 بیونیک است و تمام قطعات دیگر آن از روی آیفون ۸ سال ۲۰۱۷ برداشته شده است.
با این حال، اپل قیمت آن را کم کرده است و دومین نسل آیفون اس ای قیمت ۴۸۰ یورو یا کمتر دارد. اگر خرید یک گوشی کوچک برایتان مهم است، ولی به یک آیفون پرچمدار یا با طراحی بدون حاشیه نیاز ندارید، اس ای انتخاب بسیار معقولی است.
آیفون ۱۲ اپل یک پرچمدار کامل در یک بدنه سبک است و برای کاربران گوشیهای شبیه به مدل مکس آیفون، به اندازه کافی کوچک حس میشود.
این گوشی مشخصات کاملا مشابهی با مینی ۱۲ دارد، به جز یک نمایشگر بزرگتر ۶.۱ اینچی و باتری بزرگتر. قیمت آیفون ۱۲ مینی از آن ۱۰۰ یورو کمتر است و تنها اگر برایتان اندازه مهم است، خرید آن را توصیه میکنیم.
خیلی وقت بود منتظر این آیفون کوچک بودیم و خوشحالیم سرانجام به دست ما رسیده است. همچنین کاملا فوقالعاده است که مشخصات این مدل کوچکتر با مدل بزرگتر آیفون ۱۲ برابری میکند.
ما فقط میترسیم شاید تاریخ عرضه آیفون ۱۲ مینی دیرتر از موعد مورد نظر رخ داده باشد. در طول ۵ سال گذشته، گوشیهای هوشمند اندازه بزرگتری پیدا کردند تا خود آیفون ۱۲ مانند یک مدل مینی به نظر برسد و حالا فکر کنید iPhone 12 mini حتی کوچکتر است.
گزارشهای فروش همچنین اشاره میکنند کاربران بیشتر به مدل استاندارد علاقه دارند تا مینی تا منظور ما بیشتر ثابت شود.
با این حال، ما شک داریم اپل فکر کرده باشد آیفون ۱۲ مینی مانند پرو مکس فروش بالایی را تجربه خواهد کرد.
این شرکت تنها به درخواست طولانی کاربران با ساخت یک پرچمدار کوچک واکنش نشان داده است که ساخت آن سالها طول کشید و یقینا فروش آیفون ۱۲ را با این کار افزایش خواهد داد.
آیفون ۱۲ مینی برای انجام کارهای روزمره بسیار مناسب است و اگر دنبال یک گوشی با این اندازه هستید، هیچکدام از عیبهای آن مهم نیست.
این گوشی میتواند فیلمها و تصاویر خوبی بگیرد، برای پخش فیلم یا مطالعه خوب است و شارژ آن در یک روز شلوغ باقی خواهد ماند.
تجربه گیمینگ نیز خوب است، مگر این که بازی بسیار سنگینی اجرا کنید تا پخش حرارتی ضعیف به مدت چند دقیقه باعث افت عملکرد پردازنده شود.
آیفون ۱۲ مینی جدا از اندازه جمعوجوری که دارد، ارزانترین عضو سری آیفون ۱۲ محسوب میشود. بسیاری از افرادی که جدیدترین محصول اپل را به علت قدرت سختافزار آن یا دوام کیفیت و قدرت آن تا چند سال میخواهند، این محصول را به خاطر قیمت «معقول» آن انتخاب خواهند کرد.
اگر قیمت مهمترین عامل تصمیمگیری باشد، واقعا میتوانیم علت خرید این گوشی را درک کنیم. اگر دنبال یک گوشی کامپکت نیز هستید، تصمیمتان قابل درک است اما مجددا توصیه میکنیم قبل از خرید این گوشی آن را از نزدیک بررسی کنید و در دست بگیرید.
گوشی که مانند یک کوتوله شاید به نظر برسد، ولی در قامت یک هالک قدرت خود را میتواند نشان دهد.
منبع: gsmarena.com