اخبار فناوری برگزیده، منتخب سردبیر و پیشنهاد ویژه سردبیران روکیدا در وب سایت اخبار فناوری روکیدا
اخبار فناوری برگزیده، منتخب سردبیر و پیشنهاد ویژه سردبیران روکیدا در وب سایت اخبار فناوری روکیدا
سال ۲۰۲۰ به پایان رسیده است و نگاه شرکتها به سال جدید و محصولاتیست که قصد دارند از آنها رونمایی کنند. سال ۲۰۲۰، سالی پر تنش برای شرکتهای فعال در عرصه گوشیها هوشمند به شمار میرفت. فراگیری کرونا باعث شد بسیاری از این شرکتها با چالشهای زیادی نظیر مشکل تامین قطعات و تاخیر در عرضه پرچمداران خود روبرو شوند. شروع سال ۲۰۲۱ میتواند نوید اتمام مشکلات را دهد و امیدواریم در سال جدید میلادی شاهد بازگشت شرکتها به روال سابق خود باشیم.
اگر علاقهمند به بررسی کارنامه شرکتهای مختلف در سال ۲۰۲۰ هستید پیشنهاد میکنیم مطالب زیر در سایت روکیدا را از دست ندهید:
در سال ۲۰۲۱ گوشیهای جذابی رونمایی خواهند شد که مشخصات و جزئیات برخی از آنها فاش شده. در این سال قرار است گوشیهای پر مخاطبی نظیر آیفون ۱۳، می ۱۱ و گلکسی اس ۲۱ رونمایی شوند. همچنین فناوری صفحه نمایشهای انعطاف پذیر با پیشرفتهای زیادی همراه خواهد بود و شاهد گوشیهایی مانند ال جی Rollable، گلکسی زد فولد ۳ و … خواهیم بود.
در این مقاله قصد داریم نگاهی به مورد انتظارترین گوشیهای سال ۲۰۲۱ بیندازیم. به طور حتم این گوشیها در زمان رونمایی توجهات بسیاری را به خود جلب خواهند کرد و جز برجستهترین محصولات سال ۲۰۲۱ خواهند بود. پس بدون فوت وقت، شروع به معرفی ده مورد از خاصترین گوشیهای سال آینده میکنیم، با روکیدا همراه باشید:
همانطور که در سلسه خبرهایی که از خانواده گلکسی اس ۲۱ منتشر کردیم، سامسونگ قرار است پرچمداران جدید سری اس را در اواسط ژانوبه معرفی کند. در گذشته خبرهای بسیاری در مورد اعضای این خانواده که شامل گلکسی اس ۲۱، گلکسی اس ۲۱ پلاس و گلکسی اس ۲۱ اولترا میشود، منتشر کردیم که میتوانید آنها را در روکیدا مشاهده کنید. همچنین برای بررسی دقیق تغییرات پرچمدار ۲۰۲۱ سامسونگ نسبت به همتایان نسل گذشته خود میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
طبق برنامهریزیهای سامسونگ خانواده گلکسی اس ۲۱ در ۱۴ ژانویه رونمایی خواهند شد. اعضای این خانواده در بازارهای آمریکا مجهز به پردازنده جدید کمپانی کوآلکام، اسنپدراگون ۸۸۸ میباشند و در بقیه مناطق جهان با چیپست اختصاصی سامسونگ، اگزینوس ۲۱۰۰ معرفی خواهند شد. هر دو این پردازندهها با فناوری ۵ نانومتری ساخته شدهاند. مهندسان سامسونگ زمان زیادی را صرف بهبود پردازندههای اختصاصی خود کردهاند و انتظار میرود اگزینوس ۲۱۰۰ شکوه از دست رفته سامسونگ در زمینه تولید پردازنده را جبران کند.
پرچمداران گلکسی اس ۲۱ دارای امکانات و نوآوریهای بسیاری هستند، خصوصا بزرگترین عضو این خانواده یعنی گلکسی اس ۲۱ اولترا. این گوشی با بهرهمندی از پیشرفتهترین ماژول دوربینی که سامسونگ تاکنون بر روی گوشیهای خود قرار داده رونمایی خواهد شد. دوربین این گوشی قادر به زوم اپتیکال ۱۰ برابری به همراه استفاده از لیزر AF برای عمق سنجی میباشد.
با این حال، هیجان انگیزترین ویژگی اس ۲۱ اولترا، پشتیبانی از قلم هوشمند S Pen خواهد بود. با این کار، گلکسی اس ۲۱ اولترا، اولین گوشی سری اس خواهد بود که همراه با قلم S Pen معرفی خواهد شد. این اقدام میتواند گلکسی اس ۲۱ اولترا را بسیار به سری نوت سامسونگ نزدیک کند.
کمپانی سامسونگ تمام تلاش تیم مهندسی خود را برای اعضای جدید سری اس به کار برده است. خانواده گلکسی اس ۲۱ یکی از اولین پرچمدارانی خواهد بود که در سال ۲۰۲۱ معرفی خواهد شد. اعضای این خانواده یکی از مورد انتظارترین گوشیهای سال آینده خواهند بود که برای اطلاعات بیشتر در مورد آنها باید تا زمان رونمایی از این سری در مراسم Unpacked ژانویه ۲۰۲۱ منتظر بمانیم.
خانواده آیفون ۱۳ یکی دیگر از پرچمداران مورد انتظار در سال ۲۰۲۱ به شمار میرود. اپل با معرفی آیفون ۱۲ در نوامبر ۲۰۲۰ نقدهای متفاوتی را دریافت کرد. برخی از کارشناسان خانواده آیفون ۱۲ را محصولاتی انقلابی میدانند که پیشرفت اپل، در تولید گوشیهای هوشمند را نشان میدهد. از طرفی گروهی دیگر از منتقدان آیفونهای ۱۲ را فاقد نوآوری آنچنانی و بسیار شبیه به نسل گذشته میدانند که اپل سعی دارد فروش آنها را با ظاهری جدید و تبلیغات بسیار خود، افزایش دهد. فارغ از این که حق با کدام گروه است، مهمترین بحث در زمان فعلی آینده آیفونها و پرچمداران ۲۰۲۱ اپل میباشد.
شما میتوانید نقد و بررسی جامع آیفون ۱۲ مینی، آیفون ۱۲، آیفون ۱۲ پرو و آیفون ۱۲ پرو مکس را با کلیک روی آنها مشاهده کنید.
از جمله احتمالاتی که در مورد خانواده آیفون ۱۳ وجود دارد، استفاده از اسکنر اثر انگشت در زیر صفحه نمایش، ارائه نسخه یک ترابایتی و کاهش اندازه بریدگی (ناچ) بالای نمایشگر میباشد. در مورد افزایش نرخ تازه سازی صفحه نمایش نیز باید گفت، همانطور که در گذشته اشاره کردیم تنها نسخههای پرو آیفون ۱۳ به نمایشگر ۱۲۰ هرتزی مجهز میشوند و بقیه مدلها همچنان از صفحه نمایشها ۶۰ هرتزی استفاده خواهند کرد. یکی دیگر از مواردی که برخی گزارشات در مورد خانواده آیفون ۱۳ بیان کردهاند، اضافه شدن دوربین پریسکوپی و افزایش دامنه بزرگنمایی نوری در نسخههای پرو میباشد.
البته این نکته را به خاطر داشته باشید که زمان زیادی تا رونمایی از پرچمداران آیفون ۱۳ باقی مانده و ممکن است برخی از موارد ذکر شده در آینده تغییر کنند؛ اما نکتهای که از آن اطمینان داریم افزایش سرعت و قدرت پردازش خانواده آیفون ۱۳ به واسطه بهرهمندی از پردازنده A15 بایونیک خواهد بود.
در مورد تاریخ رونمایی از خانواده آیفون ۱۳ نمیتوان به طور قطع اظهار نظر کرد. اگر همه چیز طبق روال معمول خود پیش رود میتوان انتظار داشت که پرچمداران ۲۰۲۱ اپل در مراسم ماه سپتامبر رونمایی شوند. در مورد اعضای خانواده آیفون ۱۳ نیز باید گفت که بسیار بعید به نظر میرسد که اپل بخواهد گوشی جدیدی را منتشر کند؛ بنابراین اعضای این خانواده شامل آیفون ۱۳ مینی، آیفون ۱۳، آیفون ۱۳ پرو و آیفون ۱۳ پرو مکس خواهد بود.
کمپانی وان پلاس چند سالی است که به طور جدی وارد رقابت با شرکتهای بزرگ تولیدکننده گوشیهای هوشمند شده. این شرکت در سال ۲۰۲۰ از پرچمداران وان پلاس ۸ رونمایی کرد و توانست نقدهای مثبتی را دریافت کند.
طبق جدول برنامههای شرکت وان پلاس، پرچمداران ۲۰۲۱ این کمپانی در ماه مارس یا آوریل رونمایی خواهند شد. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم مسئولان کمپانی وان پلاس برای افزایش سهم خود از بازار گوشیهای هوشمند سیاست جدیدی را شروع کردهاند. این کمپانی تصمیمی دارد خانواده پرچمدار وان پلاس ۹ را با قیمتی مناسبتر از سایر پرچمداران اندرویدی روانه بازار کند.
تاکنون خبرهای منتشر شده از پرچمداران ۲۰۲۱ کمپانی وان پلاس به سه عضو اصلی این خانواده با نامهای وان پلاس ۹، وان پلاس ۹ پرو و وان پلاس ۹ لایت اشاره دارند. این طور که در گزارشات عنوان شده وان پلاس ۹ لایت ارزانترین عضو خانواده پرچمدار وان پلاس ۹ خواهد بود که با پردازنده اسنپدراگون ۸۶۵ وارد بازار خواهد شد. سایر اعضای این خانواده مجهز به پردازنده پرچمدار کمپانی کوآلکام، اسنپدراگون ۸۸۸ خواهند بود و به احتمال زیاد تمام گوشیهای وان پلاس ۹ از صفحه نمایشهای ۱۲۰ هرتزی استفاده خواهند کرد.
تا زمان نگارش این متن اطلاعات چندانی از پرچمداران ۲۰۲۱ وان پلاس منتشر نشده؛ تنها بخشی از مشخصات آنها به صورت جزئی درز کردهاند. طبق این گزارشات، وان پلاس ۹ مجهز به سه لنز در ماژول دوربین است. دوربین اصلی این گوشی ۵۰ مگاپیکسلی میباشد که یک لنز اولترا واید ۲۰ مگاپیکسلی دیگر نیز آن را همراهی میکند. در مورد ماهیت و عملکرد دوربین سوم اطلاعاتی در دست نیست. همچنین نسخه پایه وان پلاس ۹ با حافظه داخلی ۱۲۸ گیگابایت و رم ۸ گیگابایتی معرفی خواهد شد. علاوهبر این مورد گزارشات عنوان کردهاند که تنها پیشرفتهترین عضو خانواده پرچمدار وان پلاس، یعنی وان پلاس ۹ پرو از استاندارد IP68 برخوردار است.
گلکسی زد فولد ۳ یکی دیگر از گوشیهای هیجان برانگیز ۲۰۲۱ به شمار میرود و کارشناسان پیشبینی کردهاند این گوشی با بروز رسانیهای قابلی توجهی همراه خواهد بود. کمپانی سامسونگ تاکنون پیشتاز بازار گوشیهای تاشو و صنعت پنلهای نمایشی انعطف پذیر بوده است و انتظار داریم نسل جدید این گوشیها با فناوریهای جدید و گوناگون معرفی شود. البته امیدواریم در کنار قابلیتهای جذاب شاهد افزایش مقاومت این گوشیها در برابر ضربه و خراش باشیم.
این طور که گزارشات پیرامون گلکسی زد فولد ۳ اشاره میکنند، این گوشی قرار است همراه با صفحه نمایش بزرگتر و قلم هوشمند S Pen رونمایی شود. پشتیبانی از قلم S Pen میتواند قابلیت بسیار خوبی برای پرچمداران سامسونگ در سال ۲۰۲۱ به شمار رود. همچنین رندرهای منتشر شده از گلکسی زد فولد ۳ احتمال وجود نوار RGB در لولای این گوشی را مطرح کردهاند.
تا زمان نگارش این متن هنوز اطلاعات زیادی از گلکسی زد فولد ۳ منتشر نشده است که امیدواریم با نزدیکتر شدن به تاریخ رونمایی، جزئیات جدید درمورد مشخصات این گوشی به بیرون درز کند. در مورد تاریخ رونمایی از گلکسی زد فولد ۳ باید گفت که برخی از منابع زمان معرفی این گوشی را در ماه ژوئن اعلام کردهاند. از طرفی بسیاری عقیده بر این دارند که سامسونگ گوشی جدید تاشو خود را در نیمه دوم سال ۲۰۲۱ روانه بازار خواهد کرد.
همانطور که در خبرهای گذشته نیز اشاره کرده بودیم، کمپانی ال جی در حال کار بر روی فناوری نمایشگرهای رولی است. اینطور که در گذشته عنوان شده بود اولین نسخه از گوشیهای مجهز به صفحه نمایشها قابل رول شدن، در سال ۲۰۲۱ به مرحله تولید انبوه خواهد رسید. اگر همه چیز طبق برنامههای ال جی پیش رود میتوان انتظار داشت در سال جدید میلادی رقابت جذابی را میان گلکسی زد فولد ۳ و LG Rollable شاهد باشیم.
بر اساس گزارشاتی که از سازمان ثبت اختراع منتشر شده، کمپانی ال جی در حال توسعه فناوری صفحه نمایشهای قابل رول شدن است و قصد دارد گوشی هوشمندی را با این ویژگی منتشر کند. صفحه نمایش گوشی مذکور میتواند از طرفین گسترش یابد و سپس به حالت اول بازگردد. تفاوت پنلهای نمایشی قابل رول با صفحه نمایشهای تاشو در این موضوع است که نمایشگرهای رولی به واسطه مکانیزم جمع شونده به داخل گوشی، تحت فشار بیشتری قرار میگیرند اما صفحه نمایش تاشو تنها از وسط تا میشود. گزارشات به این موضوع اشاره کردهاند که اندازه LG Rollable در حالت معمولی ۶.۸ اینچ و در حالت گسترده به ۷.۴ اینچ خواهد رسید.
از دیگر مواردی که درباره LG Rollable ذکر شده، عرضه شدن این گوشی به همراه یک قلم هوشمند است. در صورت صحت این موضوع میتوان انتظار داشت تا رقابت تنگاتنگی میان این گوشی و گلکسی زد فولد ۳ صورت بگیرد. البته از دید نویسنده متن، مهمترین فاکتوری که میتواند در تایین برنده نقش داشته باشد مقاومت صفحه نمایشهای تولید شده توسط سامسونگ و ال جی است.
ایده کمپانی ال جی برای تولید گوشی هوشمند با صفحه نمایش قابل رول شدن قدری بلند پروازانه به نظر میرسد؛ اما تنها این شرکت کرهای از پس ساخت چنین گوشی متفاوتی بر خواهد آمد. کمپانی ال جی با رونمایی از ال جی وینگ در سال ۲۰۲۰ این موضوع را باری دیگر ثابت کرد.
در مورد تاریخ انتشار LG Rollable اطلاعات چندانی در دست نیست. در برخی از گزارشات عنوان شده این گوشی در نیمه اول سال ۲۰۲۱ رونمایی خواهد شد. مطمئنا با نزدیک شدن به تاریخ انتشار LG Rollable گزارشات و نشت اطلاعات از این محصول افزایش خواهد داشت که آنها را با شما در میان خواهیم گذاشت.
ممکن است از دید بسیاری از خوانندگان این مقاله، گوشیهای Oppo به اندازه کمپانیهای بزرگ دیگر در بازار مطرح نباشند اما این شرکت ثابت کرده است که میتواند به یکی از رقبای جدی برای پرچمداران اندرویدی در آینده تبدیل شود. گوشیهای کمپانی اوپو از کیفیت ساخت خوبی بهرهمند هستند و از لحاظ مشخصات سخت افزاری با دیگر پرچمداران اندرویدی بازار قابل مقایسه است.
این کمپانی تصمیم دارد در سال ۲۰۲۱ از خانواده پرچمدار خود با نام Oppo Find X3 رونمایی کند. این پرچمداران قرار است با امکانات جالب خود به یکی از گوشیهای هیجان برانگیز بازار در سال جدید تبدیل شوند. طبق گزارشات منتشر شده پیشرفتهترین عضو این خانواده موسوم به Oppo Find X3 Pro قرار است همراه با دوربین ماکرو بسیار قدرتمند روانه بازار شود. در واقع قدرت این دوربین به قدری خواهد بود که میتواند تا حدودی مانند میکروسکوپ عمل کند. ماکسیموم قدرت بزرگنمایی دوربین ماکرو Oppo Find X3 Pro تا ۲۵ برابر عنوان شده که دور لنز را چراغهایی برای روشنتر شدن تصاویر احاطه خواهند کرد.
از دیگر قابلیتهای ذکر شده برای Oppo Find X3 پشتیبانی از NFC در جلو و پشت دستگاه است. این قابلیت به کاربران امکان میدهد تا برای پرداخت از طریق NFC بتوانند از صفحه نمایش گوشی خود نیز استفاده کنند. شاید این قابلیت چندان هم بزرگ به نظر نرسد اما مشابه آن را تاکنون در گوشی پرچمداری مشاهده نکرده بودیم.
علاوهبر این موارد، شایعات پیرامون Oppo Find X3 بدین موضوع اشاره دارند که این پرچمداران جدید به همراه صفحه نمایشی با رزولوشن 3K معرفی خواهند شد. همچنین گوشیهای آینده Oppo به همراه نرخ تازه سازی بالا، پشتیبانی از فناوری شارژ سریع و دوربینهای پیشرفته وارد بازار میشوند.
در مورد تاریخ رونمایی از پرچمداران Oppo Find X3 باید گفت که بزودی شاهد ورود آنها به بازار خواهیم بود. این طور که گزارشات عنوان کردهاند، این پرچمداران در اوایل سال جدید معرفی خواهند شد.
مدت هاست که کاربران و کارشناسان منتظر رونمایی از نوکیا ۱۰ هستند. از زمان اعلام شدن خبر ساخت این گوشی تاکنون مدت زیادی گذشته و نام آن چندین بار تغییر کرد. در ابتدا تصور بر این بود که گوشی مذکور با نام نوکیا ۹.۱ معرفی خواهد شد؛ پس از آن نوکیا ۹.۲، نوکیا ۹.۳ و اکنون که نام آن نوکیا ۱۰ عنوان شده است.
در مورد این که نوکیا ۱۰ در سال ۲۰۲۱ رونمایی خواهد شد یا خیر هنوز ابهاماتی وجود دارد. به نظر میآید برای اطمینان از این موضوع باید مدتی دیگر صبر کنیم زیرا تاکنون اطلاعات چندانی در مورد آن به دست نیامده. بنابر گزارشات محدودی که در مورد نوکیا ۱۰ عنوان شده، این گوشی همراه با دوربین سلفی زیر نمایشگر معرفی خواهد شد. نوکیا ۱۰ دارای صفحه نمایشی محکم و تقویت شده با یاقوت کبود میباشد که در یک قاب از جنس فولاد زد زنگ احاطه شده است.
همچنین این گوشی مجهز به تراشه قدرتمند اسنپدراگون ۸۸۸ خواهد بود که میتواند آن را تبدیل به پرچمداری قدرتمند به منظور بازگرداندن شکوه از دست رفته نوکیا کند. در مورد دوربین نوکیا ۱۰ نیز اطلاعات محدودی در خصوص ارتقا کیفیت لنزها و سنسور دوربین منتشر شده که برای اطمینان یافتن از صحت آنها باید تا زمان رونمایی رسمی منتظر ماند.
خانواده آیفون ۱۳ قطعا مورد انتظارترین گوشیهای اپل در سال ۲۰۲۱ خواهند بود؛ اما ممکن است مسئولان این شرکت در فکر رونمایی از نسل جدید آیفونهای SE نیز برای سال جدید باشند. تاکنون اطلاعات بسیار کمی از جانشینان آیفون SE 2020 به دست آمده و نمیتوان با قطعیت در مورد آنها بحث کرد؛ حتی این احتمال که در سال آینده اصلا شاهد رونمایی از آیفون SE نسل سوم نباشیم نیز وجود دارد.
از جمله مواردی که درباره آیفون SE نسل سوم محتمل است ارائه نسخه پلاس میباشد؛ بنابراین در صورت معرفی اعضای جدید خانواده آیفون SE در سال آینده، میتوان انتظار داشت که آیفون SE 3 پلاس نیز رونمایی شود. آیفون SE پلاس نسل سوم احتمالا مشابه ورژنهای پلاس که در گذشته شاهد آنها بودیم، با صفحه نمایشی ۵.۵ یا ۶.۱ اینچی تولید خواهد شد. اگر آیفون SE پلاس نسل سوم منتشر شود، میتوان انتظار داشت که قیمت آن بالاتر از نسخه پایه آیفون SE 3 باشد. البته با وجود قیمت بالاتر، باز هم این گوشیها در رنج میانرده قرار خواهند گرفت.
همچنین با توجه به رویکرد اپل در استفاده از سخت افزار پرچمداران خود در آیفون SE، احتمالا این گوشیها با چیپست A14 بایونیک که در خانواده آیفون ۱۲ نیز شاهد آن بودیم وارد بازار خواهند شد. نکته مجهول در مورد آیفون SE نسل سوم، طراحی آنهاست. امیدواریم کمپانی اپل، دکمه فیزیکی هوم را در آیفون SE 3 حذف کند و این گوشی را با صفحه نمایش بدون حاشیه، مشابه آن چه در آیفون ایکس به بعد مشاهده کردیم، روانه بازار کند.
شرکت اپل اولین نسخه از آیفونهای ارزان قیمت خود، موسوم به آیفون SE را در سال ۲۰۱۶ رونمایی کرد. پس از آن حدود چهار سال زمان برد تا کمپانی کوپرتینویی تصمیم به معرفی نسل دوم این گوشیها بگیرد. بر این اساس میتوان انتظار داشت که در سال ۲۰۲۱ شاهد معرفی عضو جدیدی از خانواده آیفون SE نخواهیم بود.
خانواده گلکسی نوت ۲۱ یکی از پر شبههترین گوشیهای این لیست میباشد که حتی درمورد عرضه آن نیز ابهامات زیادی وجود دارد. پیشتر شایعه شده بود کمپانی سامسونگ قصد دارد تولید خانواده گلکسی نوت را برای افزایش فروش گلکسی زد فولد، متوقف کند. با توجه به این که نسل سوم گلکسی زد فولد قادر به پشتیبانی از قلم هوشمند S Pen خواهد بود، احتمال حذف شدن گلکسی نوت از خط تولید سامسونگ افزایش مییابد. با این حال برخی از گزارشات عنوان کرده بودند، سامسونگ میخواهد به نشانه یادبود، آخرین نسل از خانواده گلکسی نوت را در سال ۲۰۲۱ معرفی کند.
تاکنون اطلاعاتی در مورد خانواده گلکسی نوت ۲۱ منتشر نشده است با این وجود میتوان احتمال داد که در صورت قطعی شدن تولید، دو نسخه از این گوشی تحت عنوان گلکسی نوت ۲۱ و گلکسی نوت ۲۱ اولترا را در سال جدید شاهد باشیم. اعضای گلکسی نوت ۲۱ نیز مانند نسلهای گذشته همراه با قلم S Pen معرفی خواهند شد. همچنین انتظار میرود پرچمداران آینده سری نوت با مصرف باتری بهینهتر و افزایش قدرت پردازش معرفی شوند. احتمالا اعضای خانواده گلکسی نوت ۲۱ نیز مانند سری اس ۲۱ همراه با پردازنده اسنپدراگون ۸۸۸ و اگزینوس ۲۱۰۰ وارد بازار خواهند شد.
همانطور که گفتیم تاکنون اطلاعات چندانی در مورد پرچمداران گلکس نوت ۲۱ منتشر نشده است و پیشبینی درمورد اینکه مسئولان سامسونگ چه برنامهای برای آینده سری نوت در نظر دارند، دشوار است. در صورت معرفی گلکسی نوت ۲۱ در سال جدید، میتوان احتمال داد که این گوشیها در ماه اوت یا نوامیر رونمایی شوند.
مورد آخر این لیست، سونی اکسپریا ۱ III کامپکت میباشد. عملکرد کمپانی سونی در سالهای گذشته نشان میدهد که این شرکت در حال تلاش برای احیای بخش تلفنهای هوشمند خود است. از این رو میتوان انتظار داشت که مهندسان سونی تمام تلاش خود را برای ارائه نسخه جمعوجورتر از اکسپریا ۱ III به کار گیرند. با توجه به این که گوشیهای کوچکتر و خوش دست، دیگر چندان مورد توجه شرکتها نیست؛ معرفی سونی اکسپریا ۱ III کامپکت در سال آینده میتواند خبر خوبی برای طرفداران گوشیها جمعوجور باشد.
تاکنون جزئیات چندانی از سونی اکسپریا ۱ III کامپکت منتشر نشده است. برخی از گزارشات اشاره به این موضوع دارند که اکسپریا ۱ III کامپکت با صفحه نمایش ۵.۵ اینچی به همراه یک چیپست میان رده روانه بازار خواهد شد. در مورد مشخصات پردازنده این گوشی هنوز اطلاعاتی در دست نیست. امیدواریم با نزدیک شدن به تاریخ رونمایی از سونی اکسپریا ۱ III کامپکت، شاهد انتشار گزارشات بیشتر در مورد مشخصات و جزئیات این گوشی باشیم. انتظار میرود این گوشی در نیمه اول سال جدید رونمایی و روانه بازار شود.
گوشیهایی که در این لیست مشاهده کردید، مورد انتظارترین گوشیهایی هستند که در سال جدید رونمایی خواهند شد. ممکن است برخی از موارد این لیست با تاخیر وارد بازار شوند و همانطور که در مورد تعدادی از این گوشیها گفتیم، احتمال دارد شاهد معرفی آنها در سال ۲۰۲۱ نباشیم.
همچنین ممکن است، گوشیهای پر سر و صدای دیگری نیز در سال جدید عرضه شوند که در آینده جزئیات بیشتری درباره آنها اعلام خواهد شد. بنابراین میتوان انتظار داشت در سال ۲۰۲۱ شرکتها به روال پیش از فراگیری کرونا بازگشته و شاهد رونمایی از گوشیهای خوب زیادی در سال جدید باشیم.
در آینده با اخبار بیشتر پیرامون پرچمداران جدید شرکتها با شما همراه خواهیم بود.
منبع خبر: techradar.com
همانطور که میدانید سامسونگ در روز گذشته طی رویداد Unpacked خود از خانواده گلکسی اس ۲۱ رونمایی کرد. پرچمداران جدید گلکسی اس دارای تفاوتهای مهمی با نسلهای گذشته هستند و میتوان آنها را آغازگر دورهای جدید در گوشیهای سری اس دانست. کمپانی سامسونگ با نوآوریهای بسیاری که در پرچمداران جدید خود ایجاد کرده قصد دارد سهم خود از بازار گوشیهای اندرویدی را افزایش دهد.
خانواده گلکسی اس ۲۱ به طور حتم جز بهترین گوشیهای سال ۲۰۲۱ خواهند بود و موفقیت خوبی را در بازار تجربه خواهند کرد. این خانواده شامل سه عضو است: گلکسی اس ۲۱، گلکسی اس ۲۱ پلاس و گلکسی اس ۲۱ اولترا. همانطور که گفتیم اعضای جدید سری گلکسی اس با تغییرات چشمگیری همراه بودند اما هیچ یک از این گوشیها به اندازه گلکسی اس ۲۱ اولترا دچار تحول و بهروز رسانی نشدهاند.
شما میتوانید کارنامه سارکت سامسونگ و محصولات معرفی شده توسط این کمپانی در سال ۲۰۲۰ را در اینجا مشاهده کنید.
با توجه به این موارد نه تنها گلکسی اس ۲۱ اولترا پیشرفتهترین عضو خانواده گلکسی اس ۲۱ به شمار میرود بلکه میتوان آن را بهترین گوشی سری اس که تا به حال معرفی شده دانست. در این خبر قصد داریم با بررسی تغییرات صورت گرفته در این گوشی شما را با گلکسی اس ۲۱ اولترا بیشتر آشنا کنیم؛ پس در ادامه با روکیدا همراه باشید:
کمپانی سامسونگ نسخه اولترا از سری گلکسی اس را حدود یک سال پیش معرفی کرد. تفاوت عمده نسخه اولترا و پلاس در گذشته بیشتر حول محور ماژول دوربین بود ولی در خانواده گلکسی اس ۲۱ این تفاوتها بیشتر شد. تمایز گلکسی اس ۲۱ اولترا و سایر اعضای گلکسی اس ۲۱ بسیار مشهودتر شده و این گوشی در حال نزدیک شدن به سری گلکسی نوت است. این گوشی علاوهبر ماژول دوربین بسیار متفاوت خود نسبت به سایر پرچمداران سری اس ۲۱ در بخش صفحه نمایش نیز تغییرات زیادی داشته که قبلا در هیچ یک از گوشیهای سری گلکسی اس مشاهده نکرده بودیم.
همانطور که گفتیم بزرگترین تفاوتهای اس ۲۱ اولترا و سایر پرچمداران گلکسی اس ۲۱ در ماژول دوربین و صفحه نمایش میباشد. این گوشی مجهز به پنل نمایشی ۶.۸ اینچی از نوع Dynamic AMOLED 2X است که در مقایسه با نسل گذشته خود اندکی کوچکتر شده. صفحه نمایش گلکسی اس ۲۱ اولترا دارای کنارههای خمیده میباشد که پوشش محافظ گوریلا گلس ویکتوس آن را پوشانده است. پنل نمایشی این گوشی در مقایسه با دو عضو دیگر باکیفیتتر بوده و دارای رزولوشن +1440p میباشد. نسخه پایه گلکسی اس ۲۱ و گلکسی اس ۲۱ پلاس از نمایشگرهایی با وضوح +1080p بهره میبرند.
پنل نمایشی گلکسی اس ۲۱ اولترا در نوع خود منحصر به فرد است زیرا این گوشی اولین تلفن سامسونگ به شمار میرود که دارای صفحه نمایشی با رزولوشن +1440p و نرخه تازه سازی ۱۲۰ هرتز میباشد. همچنین نمایشگر گلکسی اس ۲۱ اولترا مجهز به فناوری نرخ تازه سازی تطبیقی یا ARR است. این قابلیت بدین معناست که گوشی با توجه به محتوای نمایشی نرخ تازه سازی را تغییر میدهد و میتواند در زمانی که از آن استفاده نمیکنید نرخ تازه سازی را به ۱۰ هرتز برساند.
همانطور که میدانید نرخ تازه سازی بالا، فشار زیادی را به باتری گوشی تحمیل میکند. این قابلیت تاثیر بسزایی در بهینه سازی شارژدهی دارد و میتواند باعث افزایش عمر باتری شود؛ خصوصا در زمانهایی که از ویژگی صفحه نمایش همیشه روشن استفاده میکنید. پنل نمایشی گلکسی اس ۲۱ اولترا از اوج روشنایی ۱۵۰۰ نیت برخوردار است که آن را تبدیل به درخشانترین صفحه نمایش در میان تمام گوشیهای تولید شده توسط سامسونگ میکند.
یکی از مهمترین بهروز رسانیهایی که سامسونگ در گلکسی اس ۲۱ اولترا به وجود آورده پشتیبانی این گوشی از قلم هوشمند S Pen میباشد. البته خبر خوب اینجاست که کاربران میتوانند علاوهبر S Pen از قلمهای هوشمند دیگر نیز استفاده کنند. این ویژگی باعث میشود تا فاصله گلکسی اس ۲۱ اولترا و اعضای سری گلکسی نوت کمتر از گذشته شود اما برخلاف گوشیهای سری نوت، پرچمدار جدید سامسونگ بر روی بدنه خود جایگاهی برای قرارگیری S Pen ندارد. البته سامسونگ برای این مسئله راه حلی جدید را ارائه داده و در گاردهای این گوشی محفظهای را برای قلمهای هوشمند تعبیه کرده است.
به خاطر داشته باشید که قلم هوشمند S Pen جز موارد اختیاری برای اس ۲۱ اولترا به شمار میرود و همراه با گوشی عرضه نخواهد شد؛ بنابراین اگر قصد استفاده از آن را دارید باید هزینه جداگانهای را پرداخت کنید. قلم S Pen تجربهای مشابه استفاده از قلمهای معمولی را دارد و میتوانید با آن یادداشتها و طراحیهای خود را به راحتی ثبت کنید. همچنین میانبرها و جسچرهای آن کاملا مشابه با قلمهای سری گلکسی نوت میباشد.
البته تنها تفاوت قلم S Pen با نسخه همتای آن در سری نوت، عدم استفاده از باتری میباشد. این موضوع باعث میشود تا قلم S Pen نتواند از طریق بلوتوث به گوشی متصل شود و در نتیجه بخشی از قابلیتهای خود مانند استفاده از آن به عنوان کنترل از راه دور دوربین را از دست میدهد.
کمپانی سامسونگ در مراسم رونمایی از قلم هوشمند جدید خود با نام S Pen Pro میز رونمایی کرد که میتوانید خبر مربوط به آن را در اینجا مشاهده کنید.
اگر از صفحه نمایش و پشتیبانی از قلم هوشمند S Pen بگذریم، یکی دیگر از نکات برجسته در مورد گلکسی اس ۲۱ اولترا ماژول دوربین پشت گوشی است. همانطور که گفتیم مهندسان سامسونگ زمان زیادی را صرف بازطراحی ماژول دوربین کردهاند و نتیجه آن مجهز شدن اس ۲۱ اولترا به یکی از بهترین و قویترین دوربینها در میان گوشیهای پرچمدار بوده. البته طراحی ماژول دوربین با آن چه قبلا در بازار مشاهده کرده بودیم کمی متفاوت میباشد بنابراین ممکن است برای برخی از کاربران در نگاه اول نامانوس باشد.
گلکسی اس ۲۱ اولترا دارای دو لنز تله فوتو میباشد که باعث میشود بزرگنماییها روانتر از گذشته و با جزئیات بیشتری انجام شود. یکی از دوربینها تله فوتو دارای لنز پریسکوپی با بزرگنمایی اپتیکال ۱۰ برابری و دیافراگم f / 4.9 میباشد. دوربین دوم با بزرگنمایی ۳ برابری خود به کمک دوربین اول میآید و موجب بهتر شدن عملکرد در زوم کردن و جابهجایی میان فاصله کانونی دوربینها میشود. هر دو دوربین دارای سیستم تثبیت کننده تصویر اپتیکال (OIS) هستند. اندازه هر پیکسل در این دوربینها برابر با ۱.۲۲ میکرومتر است و هر دو دوربین ۱۰ مگاپیکسلی خواهند بود.
دوربین اصلی این گوشی دارای کیفیت ۱۰۸ مگاپیکسلی است و سنسور دوربین در مقایسه با نسل گذشته بهبود یافته. مسئولان سامسونگ این سنسور را Bright Night sensor یا سنسور شب روشن نامیدهاند و اعلام کردهاند پردازش عکسهای ثبت شده با این دوربین در شرایط نوری ضعیف به مراتب بهتر از گذشته شده است. البته کاربران با استفاده از ویرایش دستی میتوانند کیفیت عکسهای ثبت شده را ارتقا بدهند و به خروجی ۱۲ بیتی RAW دست پیدا کنند. از دیگر ویژگیهای دوربین اصلی گلکسی اس ۲۱ اولترا میتوان به سیستم تثبیت کننده تصویر اپتیکال و دیافراگم f / 4.9 اشاره کرد. اندازه هر پیکسل در این دوربین ۰.۸ میکرومتر است.
از دیگر مواردی که میتوان در مورد ماژول دوربین گلکسی اس ۲۱ اولترا بیان کرد وجود لنز اولترا واید ۱۲ مگاپیکسلی با زاویه دید گسترده ۱۲۰ درجه و گشودگی دیافراگم f / 2.2 است. این دروبین از فناوری PDAF برای فوکوس دقیقتر روی اجسام استفاده میکند و اندازه هر پیکسل برابر با ۱.۴ میکرومتر میباشد. همچنین ماژول دوربین اس ۲۱ اولترا میزبان لیزر AF نیز میباشد که برای عمق سنجی استفاده خواهد شد.
گلکسی اس ۲۱ اولترا اولین گوشی هوشمند سامسونگ به شمار میرود که قادر به فیلم برداری 4K و ۶۰ فریم در ثانیه میباشد. این موضوع در مورد تمام دوربینهای این گوشی حتی دوربین سلفی نیز صدق میکند. البته دوربین ۱۰۸ مگاپیکسلی پشت گوشی قادر به ضبط ویدیوهای 8K با ۳۰ فریم در ثانیه نیز میباشد. دوربین سلفی اس ۲۱ اولترا درون حفره پانچ هول در بالای صفحه نمایش قرار گرفته است و ۴۰ مگاپیکسل کیفیت دارد.
گلکسی اس ۲۱ اولترا در بخش سخت افزار نیز جز بهترین گوشیهای تولید شده توسط سامسونگ به شمار میرود که میتواند یکی از قدرتمندترین پرچمداران سال ۲۰۲۱ به شمار رود. در بخش پردازنده، این گوشی در دو نسخه روانه بازارهای جهانی خواهد شد؛ آن دسته از اعضای اس ۲۱ که برای بازارهای آمریکای شمالی و کره جنوبی تولید شدهاند مجهز به تراشه پرچمدار کمپانی کوآلکام، یعنی اسنپدراگون ۸۸۸ خواهند بود. همچنین گروهی دیگر از پرچمداران جدید سری گلکسی اس سامسونگ که در مناطق دیگر عرضه خواهند شد همراه با پردازنده جدید این کمپانی، یعنی اگزینوس ۲۱۰۰ معرفی میشوند.
طبق گفته مسئولان سامسونگ، تراشه پرچمدار این شرکت بسیار قدرتمندتر و سریعتر از گذشته شده و عملکرد پایدارتری را از آن شاهد خواهیم بود. امیدواریم این گفته مسئولان سامسونگ صحت داشته باشد و چیپست اگزینوس ۲۱۰۰ بتواند بدنامی این شرکت در زمینه ساخت پردازنده را جبران کند.
گلکسی اس ۲۱ اولترا همراه با سه گزینه برای حافظه داخلی وارد بازار خواهد شد. نسخه پایه این گوشی دارای ۱۲۸ گیگابایت فضای ذخیرهسازی است. همچنین نسخههای ۲۵۶ گیگابایتی و ۵۱۲ گیگابایت نیز در دسترس میباشد. نسخه پایه حافظه رم برای گلکسی اس ۲۱ اولترا از ۱۲ گیگابایت شروع میشود. این مورد در مقایسه با دو عضو دیگر که حافظه رم به گزینه ۸ گیگابایتی محدود شده است، بیشتر میباشد. گزینههای ۱۲۸ گیگابایتی و ۲۵۶ گیگابایتی اس ۲۱ اولترا دارای رم ۱۲ گیگابایتی هستند و نسخه ۵۱۲ گیگابایتی این گوشی مجهز به رم ۱۶ گیگابایتی خواهد بود.
پیشرفتهترین عضو خانواده پرچمدار گلکسی اس ۲۱، به عنوان اولین گوشی جهان که از فناوری وای فای 6E پشتیبانی میکند شناخته میشود. فناوری مذکور استاندار جدیدی به شمار میرود که سرعت بالاتر و تاخیر اتصال کمتری را برای دستگاههای برخوردار از این قابلیت به ارمغان میآورد. البته وای فای 6E هنوز در مرحله توسعه است و در آینده شاهد گسترش بیشتر آن خواهیم بود. تمام اعضای خانواده گلکسی اس ۲۱ همراه با سیستم عامل اندروید ۱۱ روانه بازار خواهند شد. همچنین این گوشیها از جدیدترین رابط کاربری سامسونگ، One UI 3 استفاده میکنند. البته نسخه One UI 3 در گلکسی اس ۲۱ اولترا دارای برخی امکانات اضافهتر برای پشتیبانی بهتر از قلم هوشمند S Pen میباشد.
بزرگترین پرچمدار خانواده گلکس اس ۲۱، مجهر به باتری ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعتی است که در مقایسه با نسل گذشته خود بدون تغییر مانده است. کمپانی سامسونگ در اقدامی تعجب آور حداکثر سرعت شارژ سیمی را به ۲۵ وات کاهش داده؛ این مورد بدان معنی است که برای رساندن شارژ باتری به ۵۰ درصد باید حدود ۳۰ دقیقه صبر کنید. این مورد در مقایسه با پرچمداران کمپانیهای دیگر که از سرعت شارژ به مراتب بالاتری پشتیبانی میکنند، نقطه ضعف محسوب میشود. البته گلکسی اس ۲۱ اولترا از قابلیت شارژ بیسیم نیز برخوردار است و شما میتوانید این گوشی را با استفاده از هرگونه شارژر USB Power Delivery شارژ کنید.
البته کاهش سرعت شارژ سیمی تنها اقدام بحثبرانگیز در مورد پرچمداران ۲۰۲۱ سری گلکسی اس نبود. مسئولان کمپانی سامسونگ، در مراسم رونمایی عنوان کردند که اعضای خانواده پرچمدار اس ۲۱ بدون آداپتور و شارژر درون جعبه وارد بازار خواهند شد. حذف شارژر و هندزفری از جعبه گوشیها برای اولین بار توسط کمپانی اپل انجام گرفت. پس از آن شیائومی نیز پرچمدار جدید می ۱۱ خود را به همین صورت معرفی کرد و حالا سامسونگ نیز به جمع کمپانیهایی که پرچمداران جدید خود را بدون شارژر عرضه میکنند، پیوست.
موضوع حذف شارژر موافقان و مخالفان زیادی دارد. مسئولان کمپانیهای بزرگ اعلام کردهاند که با این کار تولید زبالههای الکترونیکی کاهش میابد ولی این تنها نکته مثبت برای شرکتها به شمار نمیرود. دلیل اصلی این کار جلوگیری از افزایش قیمت پرچمداران است. با توجه به فناوریهای جدیدی که در گوشیهای هوشمند امروزی قرار گرفته اگر شرکتهای تولیدکننده با حذف شارژر و هندزفری قیمت را کنترل نکنند شاهد افزایش قیمت پرچمداران آینده خواهیم بود.
قیمت نسخه پایه گلکسی اس ۲۱ اولترا با ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی و ۱۲ گیگابایت رم برابر با ۱۲۵۰ یورو خواهد بود. قیمت نسخه پایه این گوشی در مقایسه با همتای نسل گذشته خود ۱۰۰ دلار کاهش داشته. همچنین بر خلاف سال گذشته هیچ یک از اعضای خانواده گلکسی اس ۲۱ در نسخههای تنها 4G معرفی نخواهند شد و همهی آنها از فناوری 5G پشتیبانی خواهند کرد.
در مورد تاریخ انتشار نیز باید گفت طبق مطالبی که مسئولان سامسونگ در مراسم رونمایی عنوان کردند این گوشی از ۲۹ ژانویه روانه بازارهای جهانی خواهد شد. همچنین سامسونگ به آن دسته از کاربرانی که گلکسی اس ۲۱ اولترا را پیش خرید کنند یک عدد گلکسی بادز پرو با قابلیت نویز کنسلینگ فعال و اسمارت تگ نیز هدیه میدهد. این محصولات در کنار خانواده پرچمدار گلکسی اس ۲۱ در شب گذشته معرفی شدند که در آینده آنها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
منبع خبر: gsmarena.com
کمپانی شیائومی پرچمدار سری Mi خود را با عنوان “شیائومی می ۱۱” طی یک رویداد رسمی در اواخر سال ۲۰۲۰ روانه بازار کرد. این رویداد به صورت کاملا غافلگیر کننده ظاهر شد، چرا که در آن به جای انتشار نسخه پرو، شیائومی تصمیم گرفت یک سری ویژگیهای قابل توجهی را در قالب پرچمدار جدید تقریبا ۶۲۰ دلاری خود اضافه کند.
بنا به گفتههای بالا، تمایل ما برای تجربه پرچمدار شیائومی از قبل بیشتر شد و پس از چند روز استفاده تصمیم گرفتیم که نقد و بررسی مختصر و مفیدی را برای شما گردآوری کنیم. اگر شما نیز مثل ما برای شیائومی می ۱۱ هیجانزده هستید، ادامه مطلب را به هیچ وجه از دست ندهید.
شیائومی می ۱۱ نیز دقیقا مانند سری می ۱۰، از همان ابتدا با تعداد بالایی برای فروش در دسترس قرار گرفت. به همین علت نیز توانستیم در اولین فروش رسمی شیائومی، این پرچمدار را جهت نقد و بررسی خریداری کنیم. جعبه گوشی بسیار باریک بود و زمانی که آن را باز کردیم، تنها با یک قاب محافظ، دفترچه راهنما و تلفن همراه مواجه شدیم.
بله در کمال ناباوری این اتفاق تایید میکند که شیائومی دیگر از قرار دادن شارژر (حتی سیم شارژر) در جعبه گوشیهای خود امتناع میکند. اما قبل از این که خونسردی خود را از دست بدهید، باید یادآوری کنیم که شما در هنگام خرید آنلاین می ۱۱، با دو گزینه خرید روبرو خواهید شد.
گزینه اول نسخه استاندارد گوشی بدون شارژر یا کابل شارژ بوده و در طرف دیگر گزینه دوم وجود دارد که مجموعه کامل گوشی را پیشنهاد میدهد. مجموعه کامل می ۱۱ شامل یک آداپتور شارژ جداگانه ۵۵ واتی از نوع GaN (گالیوم نیترید) به همراه یک کابل شارژ است.
قیمت هر دو نسخه موجود دقیقا یکسان است. این بدان معناست که اگر شما شارژر سریع سازگار به می ۱۱ دارید، میتوانید نسخه بدون شارژر آن را تهیه کرده و دین خود را نسبت به کاهش زبالههای الکتریکی ادا کنید.
از آنجایی که برای تهیه پرچمدار شیائومی دو گزینه متفاوت خرید ولی با قیمتهای یکسان وجود دارد، دقیقا برخلاف کاری کمپانی اپل برای گوشیهای سری آیفون ۱۲ خود انجام داد (که سامسونگ نیز به زودی این طرح را اجرا میکند)، میتوان گفت که این، یک رویکرد کاربردیتر و باورپذیرتری از سوی غول چینی به نظر میرسد.
نسخه چرمی بنفش می ۱۱، نسخهای بود که ما توانستیم آن را تهیه کنیم. این اولین بار است که شیائومی برای پرچمدارهای خود از چرم در بدنه آنها استفاده میکند و در واقع حس خوبی را نیز القا میکند. همچنین برخلاف نسخه شیشهای مات آن، می ۱۱ اصلا لغزنده نبوده و به راحتی از دست لیز نمیخورد.
نسخه چرمی وگان برای افرادی مناسب است که دوست ندارند از قاب محافظ اضافی برای گوشی خود استفاده کنند.
وزن این گوشی ۱۹۴ گرم است. با این که امکان دارد در نگاه اول سبک به نظر نرسد اما به خاطر بدنه بزرگتر و ماژول دوربین کاهش سایز یافته آن چنان سنگین نیست. توزیع وزن متعادل این گوشی، احساس وزن سنگینی را به مخاطب القا نمیکند. این مسئله به خصوص زمانی بیشتر خود را نشان میدهد که شما قبل از می ۱۱، گوشی سنگینتری را نیز داشته باشید.
لوگوی شیائومی حذف شده و جای خود را به حروف آن داده است. قاب پشتی این گوشی نیز به یک نشان فلزی براق دایرهای شکل شبیه سنجاق مزین شده که منحصر به نسخه چرمی می ۱۱ است.
به ماژول دوربین این پرچمدار میرسیم که یک طراحی مستطیلی با زوایای گرد دارد. پس زمینه لنز به رنگ مشکی در آمده و با در نظر گرفتن این مسئله که طراحی می ۱۱ مورد سلیقه شما است یا خیر، باید بپذیرید که این گوشی در حال حاضر بسیار منحصر به فرد و نسبت به رقبا متمایز است.
قسمت پشتی این گوشی در مقایسه با شیائومی ۱۰ کاملا اصلاح شده است. می ۱۱ علاوه بر داشتن احساس لمس بهتر و ظاهری فوقالعاده، در دست گرفتن آن نیز بسیار راحت است. در کل میتوان گفت که طراحی جدید محصول جدید سری Mi حس خوشایندی را به کاربر القا میکند.
مشخصات صفحهنمایش پرچمدار جدید شیائومی شامل خمیدگی از چهار طرف، رزولوشن 2K، نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز، نرخ نمونهبرداری لمسی ۴۸۰ هرتز، پنل آمولد سامسونگ به همراه پوشش محافظتی کورنینگ گوریلا گلس ویکتوس میشود.
این صفحهنمایش قرار است که بزرگترین مزیت محصول جدید شیائومی باشد. به عبارتی اگر از منظر مولفهها به این گوشی نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که در حال حاضر بهترین گزینه موجود در بازار است.
تنها کلمهای که بعد از چند روز استفاده از می ۱۱ شیائومی میتوان برای وصف آن به کار برد، کلمه “شگفت آور” است. این صفحه نمایش که از نظر استاندارد DisplayMate امیتاز A+ را کسب کرده است، دقت و وضوح رنگ بینظیری را ارائه میکند.
حداکثر روشنایی ۱۵۰۰ نیتی صفحه نمایش می ۱۱ این اطمینان را میدهد که شما میتوانید صفحه را در زیر نور مستقیم خورشید به وضوح مشاهده کنید. علاوه بر این، قابلیت MEMC یا بهبود وضوح فوقالعاده و سایر ویژگیهای برتر را نیز در می ۱۱ تجربه خواهید کرد.
نکته قابل توجهی که در مورد صفحه نمایش پرچمدار شیائومی وجود دارد این است که منحنی بودن آن علاوه بر تجربه استفاده نرمتری که به کاربر میدهد، از ایجاد هاله سبز رنگی که در بعضی نمایشگرهای منحنی دیده میشود نیز جلوگیری میکند.
در حقیقت برای این که یک طرح، عنوان بهترین را از آن خود کند بایستی از نظر زیباییشناسی و همچنین کارایی، تحسین برانگیز به نظر برسد. در مجموع نباید بیش از این درباره صفحه نمایش می ۱۱ اغراق کنیم اما میتوان گفت که این گوشی قطعا دارای یکی از بهترین نمایشگرهای آمولد است که میتوانید در سال ۲۰۲۱ آن را تهیه کنید.
به جای ۸۷۵، سری ۸ اسنپدراگون امسال به اسنپدراگون ۸۸۸ تغییر نام داده است. عدد ۸۸۸ طنین انداز کلمهای چینی بوده که بیانگر “موفق و خوش شانس باشید” است.
حال باید منتظر بمانیم که آیا واقعا تراشه اسنپدراگون ۸۸۸ میتواند برای خودش خوش شانسی به ارمغان بیاورد؟ معمولا در این مواقع ابتدا نتایج بنچمارک یک تراشه را مورد بررسی قرار میدهیم.
این تراشه طی بنچمارک انتوتو امتیاز ۶۹۰۰۰۰ را کسب کرده و در تست 3DMark امتیاز ۵۵۰۰ را از آن خود میکند. این امتیازها به طور کلی مشابه عملکرد تراشه کایرین ۹۰۰۰ هستند. در ادامه مشاهده خواهید کرد که هر دو تراشه در بالاترین میزان عملکرد خود تقریبا از یکدیگر قابل تشخیص نیستند.
حالا بیایید عملکرد تراشه را موقع بازی بررسی کنیم. بازی PUBG نسخه موبایل، با کیفیت اولترا HD و فریم ریت اولترا تقریبا با سرعت ۴۰ فریم بر ثانیه به اجرا درآمد. همچنین با فریم ریت حداکثر و کیفیت HDR نیز بدون هیچ مشکلی با سرعت تقریبی ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا شد.
در تست بازی Genshin Impact، عملکرد تراشه در آغاز کار چندان پایدار نبود، اما در نیمه دوم آزمون روند کاهشی در پیش گرفت و به سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه نزدیک شد. میانگین فریم ریت اندازهگیری شده ۵۲.۶ فریم بر ثانیه بود. در بازی BrightRidge که روی عملکرد گرافیکی GPU بیشتر تمرکز دارد، می ۱۱ شیائومی توانست میانگین فریم ریت ۷۷.۳ را به دست آورد.
هرچند در حین تست، گرمایی بالایی را نیز متحمل شد و در مجموع میتوان گفت که در مدت زمانهای طولانی حین بازیهای سنگین، دمای این گوشی واقعا بالا میرود.
به طور کلی، عملکرد پرچمدار شیائومی بسیار خوب است اما مشکلی که وجود دارد، مصرف انرژی خیلی زیاد آن است. تنها تراشه کایرین ۹۰۰۰ سری میت ۴۰ است که در هنگام بیش از حد داغ شدن، سرعت عملکردی CPU را کمتر میکند.
از آن طرف، اسنپدراگون ۸۸۸ شیائومی رویه تهاجمیتری را انتخاب میکند که به آن امکان میدهد پردازنده مرکزی را با حداکثر استراتژی خود یعنی تحمل دمایی بالا طی مدت زمان بیشتر در بالاترین میزان عملکرد نگه دارد.
این بار شیائومی با همراهی کمپانی تجهیزات صوتی Harman Kardon، اسپیکرهای دوگانه محصول جدید خود را تقویت کرده است.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که قاب پشتی گوشی زمانی که بلندگوها فعال هستند، بیش از پیش به لرزش در آمده و ارتعاشات در دست کاملا مشهود است. احتمال میرود که این موضوع به جنس نرم قاب پشتی گوشی مربوط باشد.
بخش دوربین در می ۱۱ احتمالا کمترین پیشرفت را نسبت به می ۱۰ تجربه کرده است. دوربین اصلی آن همچنان لنز شناخته شده ۱۰۸ مگاپیکسلی بوده و دوربین فوقعریض آن نیز لنز ۱۳ مگاپیکسلی مشابه است. حسگر عمق میدان در این گوشی حذف شده و لنز معمولی ماکرو به یک لنز تلهفوتو-ماکرو ۵۰ میلیمتری ارتقا یافته است.
همچنین، برای سنجش عملکرد دوربین این دستگاه، بهترین گوشی دوربین محور شیائومی یعنی می ۱۰ اولترا را در اختیار داریم. بنابراین بیایید مقاله را با مقایسه دوربینی این دو گوشی قدرتمند ادامه دهیم. با این حال شما میتوانید تمام اطلاعاتی را که از می ۱۰ اولترای شیائومی منتشر شده است، در اینجا مشاهده کنید.
جدای از گشودگی دیافراگم کمی کوچکتر، دوربین اصلی می ۱۱ تقریبا مشابه دوربین موجود در می ۱۰ است. در صورتی که طی روز، نور زیادی در دسترس هر دو گوشی قرار گرفته باشد، نمونههای فوقالعادهای را از آنها شاهد خواهیم بود. اما برای درک تفاوتهای بین آنها، باید هر دو گوشی را از نزدیک مورد بررسی قرار دهید.
نمونههای ثبت شده توسط می ۱۱، از رزولوشن بالاتری برخوردار هستند (این یک عکس ۲۷ مگاپیکسلی بوده که با فناوری ترکیب پیکسل ۴ در ۱ به رزولوشن ۱۰۸ مگاپیکسلی میرسد). اگرچه گوشی می ۱۰ اولترا از فناوری ادغام Dual-Native ISO بهره میبرد اما مزیت گستره دینامیک رنگی آن چندان قابل توجه نیست.
با داشتن سنسوری از نوع CMOS و اندازهای تقریبا یکسان، تعداد پیکسل بالاتر به معنی کوچکتر بودن پیکسلهای مجزا است. در شرایط نسبتا کم نور، می ۱۱ شیائومی هیچ مزیت خاصی ندارد. اما نتایج شگفتآور است، تا زمانی که منبع نوری وجود داشته باشد، پرچمدار جدید شیائومی از می ۱۰ اولترا عقبتر نیست.
اگر از تعادل رنگ سفید سردتر آن هم نه همیشه و دامنه کمی پایینتر دینامیکی رنگ عکسهای می ۱۱ فاکتور بگیریم، باید بگوییم که عملکرد دوربین آن تحسین برانگیز است.
مهم نیست حالت “نایت مود” فعال باشد یا غیرفعال، عکسهای ثبت شده کنترل نویز بسیار خوبی را ارائه داده و معایب قابل توجهی را نشان نمیدهند. اما عیب بزرگ پیکسلهای مجزای کوچکتر در صحنههای با نور خیلی کم، بیشتر مشهود است و تصویر با کمبود نور مواجه خواهد شد.
اگرچه تصویر در معرض نور کمتری قرار خواهد گرفت، اما لزوم شبیه بودن عکسهای ثبت شده در شب و عکسهای روز به نظر خوشایند نمیرسد. در عوض، همین در معرض نور کمتر قرار دادن می ۱۱ است که باعث شده تصاویر ثبتی را مانند یک عکس واقعی شب نشان دهد. در مجموع عملکرد دوربین اصلی این پرچمدار را میتوان فوقالعاده ارزیابی کرد.
زاویه دید دوربین فوقعریض می ۱۱ نسبت به می ۱۰ اولترا با فاصله کانونی ۱۲ میلیمتر کمی باریکتر است، اما این همان لنز اصلی فوقعریض ۱۶ میلیمتری است. اگرچه سنسور فوقعریض می ۱۰ اولترا از تعداد بالاتری پیکسل نسبت به می ۱۱ تشکیل شده است اما حتی در هنگام بزرگنمایی نمونهها نیز به سختی میتوان متوجه بهبود وضوح شد.
دوربین فوقعریض می ۱۱، مشکل هاله سبز رنگ موجود را برطرف کرده و توازن رنگ سفید دقیقتری را هنگام شب ارائه میدهد. حالت “نایت مود” نیز حتی به دوربین فوقعریض آن اضافه شده است. جدای از تفاوت در میدان دید، عملکرد هر دو گوشی در طول روز نسبتا یکسان است و از لحاظ درک محیط به دلیل توازن دقیقتر رنگ سفید، می ۱۱ حتی بهتر عمل میکند.
لنز تلهفوتو ماکرو جدید می ۱۱ نیز دقیقا همان مشخصات دوربین موجود در ردمی K30 اولترا را دارد. لنز مورد نظر این امکان را به شما میدهد که در فواصل طولانیتری عکسهای ماکرو بگیرید و از این نظر نسبت به دیگر لنزهای ماکرو معمولی کاربرد بیشتری دارد.
در صورت استفاده درست از دوربین می ۱۱، میتوانید زوایای منحصر به فردی را به کمک آن ثبت کنید.
علاوه بر این موارد، رابط کاربری MIUI تعدادی از جلوههای سرگرمکننده لنزهای سینمایی را به طور ویژه برای می ۱۱ اضافه کرده است. این موارد که شامل حالت زوم هیچکاک با یک لمس، نایت مود برای ضبط فیلم و سایر موارد میشود، همچنان برای فیلمبرداران تازه کار دوست داشتنی هستند.
این گوشی برای نمایشگری با مشخصات رزولوشن 2k و نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتزی، به یک باتری ۴۶۰۰ میلیآمپری مجهز شده است. بسیاری از افراد نگران این خواهند بود که آیا طول عمر باتری نه چندان قدرتمند می ۱۱ برای آنها کفایت میکند یا خیر. ما در این بررسی، پرچمدار جدید شیائومی را با تعدادی از بازیهای سنگین مورد سنجش قرار دادیم.
برای این تست، در ابتدا بازیهای سنگین و پرمصرفی را نظیر Genshin Impact و BrightRidge، در نظر گرفتیم. باتری گوشی موقع بازی Genshin Impact در مدت زمان نیم ساعت، ۱۸ درصد کمتر شد، در حالی که برای بازی BrightRidge در مدت ۱۳ دقیقه، مصرف باتری تنها ۱۲ درصد بود.
همانطور که مشاهده میکنید، کارایی باتری پرچمدار شیائومی آنچنان فوقالعاده نیست. اما انجام بازیهای شناختهشدهای نظیر PUBG آن هم با کیفیتی فوقالعاده و بالاترین فریم ریت ممکن در مدت زمان ۲۷ دقیقه تنها ۹ درصد از توان باتری را مصرف کرد.
زمانی که در حداکثر فریم ریت، به کیفیت HDR تغییر وضعیت میدهیم، میزان مصرف باتری به ۱۱ درصد میرسد. همچنین میزان مصرف باتری موقع بازی Call of Duty در شرایط حداکثر روشنایی نمایشگر، به ۱۵ درصد در ۳۷ دقیقه بازی رسید. به نظر میرسد برای استفاده متوسط تا سنگین از این گوشی، تقریبا به دو بار شارژ در روز احتیاج پیدا خواهید کرد، که البته برای این نمایشگر فوقالعاده با کیفیت (وضوح 2K و نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز) متناسب است.
اگرچه طول عمر باتری آن چنان کفایت کننده نیست، اما به سرعت شارژ میشود. ترکیب شارژ ۵۵ وات سیمی و ۵۰ وات بیسیم واقعا قابل تحسین است. آداپتور ۵۵ وات از نوع GaN (گالیوم نیترید) این گوشی میتواند در عرض ۱۰ دقیقه تا ۴۳ درصد، در عرض نیم ساعت تا ۹۵ درصد و تنها در ۴۰ دقیقه تا ۱۰۰ درصد باتری ۴۶۰۰ میلیآمپری را شارژ کند.
اگر شما به فناوری شارژ بیسیم علاقهمند هستید، میتوانید پایه شارژ بیسیم مجهز به فن خنک کننده ۵۰ واتی شیائومی را تهیه کنید. سرعت شارژ بیسیم این گوشی نیز تقریبا مشابه شارژ سیمی آن است.
حال به انتهای نقد و بررسی می ۱۱ شیائومی رسیدیم، با همه اوصاف آیا این پرچمدار جدید برای شما جذابیتی خواهید داشت؟ یکی از نقاط قوت می ۱۱ که آن را در بین دستگاههای دیگر متمایز کرده نمایشگر فوقالعاده آن است. شما میتوانید بهترین صفحهنمایش آمولد سال را تنها با قیمت تقریبی ۶۲۰ دلار تهیه کنید و از تجربه آن لذت ببرید.
اگر برای شما نداشتن دوربین تلهفوتو اهمیت چندانی ندارد، میتوان گفت که می ۱۱ شیائومی بهترین گوشی در این رده قیمتی است. جایگزینهای بهتر قطعا گرانتر از این محصول هستند، این در حالیست که گزینههای ارزانتر از نظر امکانات با می ۱۱ شیائومی مطابقت ندارند.
منبع: gizmochina.com
شاید همه ما از کودکی آرزوی تلویزیون بزرگی روی چشمهایمان را داشتیم. آرزویی که مهندسان سونی آن را به واقعیت تبدیل کردند. برای آشنایی با این رویا همراه روکیدا بمانید.
سیستم واقعیت مجازی سونی برای کار با پلی استیشن ۴ و ۴ پرو طراحی شده است. این هدست یک پَر از آکیولس ریفت و HTC ویو ضعیفتر اما بسیار ارزانتر است.
هدست سونی تنها به یک دستگاه پلی استیشن نیاز دارد، دو محصول رقیب به یک رایانه قدرتمند و گران نیاز دارند. این مسئله فاصله قیمتی آنها را بیشتر میکند.
یک گروه از هدستهای واقعیت مجازی، مانند سامسونگ گیر VR با تلفن همراه کار میکنند. هدست سونی از نظر گرافیکی و ردیابی حرکات بسیار بهتر از آنها کار میکند.
واقعیت مجازی هنوز به عنوان یک شاخه جدید از فناوری شناخته میشود. قبل از هزینه برای آن، باید اطلاعات کافی را جمع آوری کنید.
دستگاه سونی را از نظر قیمت و راحتی استفاده تایید میکنیم.
از تاریخ یک سپتامبر هدست سونی به تنهایی عرضه نمیشود. شما میتوانید آن را به همراه دوربین پلی استیشن تهیه کنید. قیمت آن مجموعه ۳۹۹ دلار است.
دوربین پلی استیشن حرکات شما را شناسایی و دنبال میکند.
در حالت دیگر هدست، دوربین و دو دسته Move در کنار هم قرار دارند. تهیه آنها اختیاری است اما از خرید آنها پشیمان نمیشوید. در این حالت باید ۴۴۹ دلار پرداخت کنید.
مجموعه واقعیت مجازی سونی با حفظ ارزانترین بودن، در دسترس است و کاملا هماهنگ با پلی استیشن کار میکند.
بیشتر هدست واقعیت افزوده سونی از پلاستیک و سفید خمیده ساخته شده است. پشت روکش سفید آن قطعات الکتریکی جا گرفتهاند. یک هدبند ضخیم برای نگه داشتن آن پشت سر شما قرار میگیرد.
وزن آن ۱.۳ پوند است. به نسبت آکیولس ریفت با وزن ۱ پوند و HTC ویو سنگین نیست. هدبند توسط یک قطعه پلاستیکی با دکمه چرخان تنظیم میشود.
جلوی هدست چند چراغ رنگی وجود دارد که دوربین پلی استیشن از طریق آنها موقعیت شما را دنبال میکند. یک سیم از سمت چپ هدست خارج میشود تا به جعبه پردازنده واقعیت افزوده سونی متصل شود.
در ظاهر شبیه به هولو لنز از شرکت مایکروسافت است. ماسک غول پیکر سفید رنگ تقریبا تمام صورت شما را میپوشاند.
البته این محصول در گروه واقعیت افزوده قرار میگیرد. تصاویر روی آن چه واقعاً میبینید اضافه میشود. واقعیت مجازی یک تصویر کاملا مجازی و ساخته شده در دنیای رایانه است.
برای پوشیدن هدست، ابتدا لبه بزرگ آن را روی چشم خود قرار دهید. هدبند را به سمت عقب بکشید. قسمت پلاستیکی را تا زمانی که به خوبی در پشت سر شما قرار بگیرد، بکشید.
برای محکم کردن هدست روی سر، قسمت چرخان هدبند را به مقدار مناسب بچرخانید. با دکمه روی هدبند میتوانید آن را تنظیم کنید یا از سر خود بردارید.
دو هدست رقیب از دستههایی شبیه به T برای قرار گیری هدست روی سر شما استفاده میکنند.
یک کنترل برای کم و زیاد کردن صدا، خاموش یا روشن کردن دستگاه و قطع و وصل کردن میکروفون وجود دارد. یک جک ۳.۵ میلی متری برای اتصال هدفون قرار دارد.
شما میتوانید از هر نوع هدفون استفاده کنید. پیشنهاد ما یک هدفون با سیم بسیار کوتاه است.
روی جعبه پردازنده واقعیت مجازی دو درگاه وجود دارد. یکی از آنها ورودی از پلی استیشن است و دیگری برای خروجی به هدست استفاده میشود.
درگاه HDMI برای ورودی پلی استیشن است و درگاه کناری خروجی به هدست. آنها تفاوت کمی با یکدیگر دارند، در هنگام اتصال هر کابل دقت کنید.
جعبه پردازنده شبیه به پلی استیشن ۴ کوچک شده است. ابعاد و وزن آن بسیار بزرگتر و سنگینتر از جعبه هدست HTC است.
اتصال و راه اندازی دستگاه کار سختی نیست. تنها به کمی دقت نیاز دارید. جعبه پردازنده با دو کابل به پلی استیشن متصل میشود: یک کابل USB و یک کابل HDMI.
با استفاده از یک کابل HDMI دیگر باید جعبه پردازنده را به تلویزیون خود متصل کنید. سپس کابل برق را متصل کنید. در آخر دوربین پلی استیشن را به قسمت پشت پلی استیشن وصل کنید.
حالا پلی استیشن را روشن کنید، بعد از بالا آمدن آن، دکمه روشن/خاموش را از روی هدست فشار دهید. هدست و دوربین هماهنگ میشوند. منوی اصلی پلی استیشن در هدست نمایش داده میشود.
همه چیز برای لذت بردن شما آماده است.
هدست سونی از نمایشگر OLED با کیفیت ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ استفاده میکند. کیفیت آن یک مقدار از هدستهای آکیولس و HTC پایینتر است.
از طرف دیگر نمایشگر سونی از نرخ نو سازی تصویر ۱۲۰ هرتز استفاده میکند. این عدد در نمایشگر دو رقیب سونی ۹۰ هرتز است.
هدست سونی با دستههای Move کار میکند. این سیستم در ابتدا برای رقابت با دسته Wii از شرکت نیتندو برای پلی استیشن ۳ ساخته شد.
محصول سونی بسیار دقیقتر از رقبا عمل میکند. این دستهها در بسته ۳۹۹ دلاری وجود ندارد. برای داشتن آنها باید ۴۴۹ دلار پرداخت کنید.
دستههای سونی در دو دست شما قرار میگیرد. دوربین پلی استیشن با لامپهای موجود در بالای آن شما را دنبال میکند.
در کنار خوبیها باید مشکلات آن را هم بگوییم. دسته سونی به دوربین وابسته است، به همین دلیل نمیتوانید کاملا آزادانه حرکت کنید. هدست HTC از دو سنسور ردیابی گسترده استفاده میکند.
در استفاده از محصول HTC میتوانید بسیار آزادانه حرکت کنید.
خوشبختانه برای استفاده از دستههای Move به فضای زیادی نیاز ندارید. تنها چند قدم دورتر از دوربین بایستید تا دوربین پلی استیشن به خوبی موقعیت شما را تشخیص دهد.
ممکن است که مسئله فضا برای شما مهم باشد. در این صورت هدست HTC گزینه بهتری به حساب میآید.
هدست آکیولس در فاصله نزدیک بسیار خوب کار میکند. اما محدوده حرکت با محصول آکیولس مانند سونی محدود است.
هدست واقعیت افزوده سونی از مادون قرمز برای ردیابی موقعیت شما استفاده میکند. این یک مشکل در محیط پر نور به حساب میآید.
ممکن است نور اطراف شما در کارکرد دستگاه مشکل ایجاد کند. گاهی اوقات هدست دچار سک سکه میشود.
ما برای آزمایش هدست از بازی بتمن: آرخام استفاده کردیم. این بازی به جنب و جوش زیادی نیاز دارد که خطاها را بیشتر نشان میدهد.
سونی هدست را به حال خود رها نکرده است. پشتیبانی نرم افزاری و بازیهای خوبی برای همراهی آن وجود دارد. بازیهایی که برای ساعتها شما را سرگرم خواهند کرد.
هدست سونی اولین نسخه کاربردی هدستهای واقعیت مجازی است. این هدست تنها برای نمایش فناوری ساخته نشده و قابل استفاده است!
به همراه دستگاه یک دیسک پر از نرم افزار برای شروع وجود دارد. ما بازیهای ریگز، درایوکلاب، تامپر، بتمن: آرخام، بتل زون و آنتیل داون: راش آف بلاد را آزمایش کردیم.
این بازی در سبک اکشن است. یک لیگ ورزشی با رباتها که شما یکی از آن رباتها را کنترل میکنید. تیم شما با تیم مقابل در حالتهای مختلف رقابت میکند.
این بازی با دستههای دوال شاک انجام میشود. دستههای Move و ردیابی سر شما با هدست واقعیت مجازی بخشی از کنترل بازی را تشکیل میدهند.
در پیش نمایش بازی، حالت پاوراسلم برجسته میشود. در این حالت شما باید دشمنان خود را از بین ببرید و ربات خود را ارتقا دهید. حرکات سر شما بازی را طبیعی نشان میدهد. میتوانید به سمت دشمن نگاه کنید و گلولههای خود را به سمت آن شلیک کنید.
گرافیک بازی چشمگیر است. حرکات بازی دقیق است. همه عوامل دست به دست هم میدهند تا شما غرق بازی شوید.
تانک بازیهای قدیمی را به یاد دارید؟ بتل زون نسخه مدرن آنها است. دسته سمت چپ Move برای حرکت دادن تانک و دسته سمت راست برای حرکت دادن برجک تانک استفاده میشود.
با حرکت سر میتوانید اطراف را جست و جو کنید و اهداف دشمن را پیدا کنید. در این بازی همه چیز کمی کند است. به هر حال شما در یک تانک قرار دارید!
گرافیک بازی به اندازه ریگز جذاب و چشمگیر نیست. اما هنوز هم یک بازی سرگرم کننده و جذاب به نظر میرسد.
نسخه عادی این بازی در گذشته برای پلی استیشن ۴ منتشر شده است. زمین مسابقه خیابان است و شما راننده یکی از سه خودرو هستید.
با هدست میتوانید به اطراف نگاه کنید. دوربین حرکات سر شما را دنبال میکند. اگر به بالا نگاه کنید آیینه عقب خودرو را نشان میدهد.
تجربه شما در نسخه واقعیت مجازی بسیار بهتر از نسخه معمولی است.
یک ماشین شبیه به سوسک را کنترل میکنید. زمین بازی پر از پیچ و تاب است که شما را منحرف میکند. موسیقی متن بازی بسیار مهیج است.
تجربه این بازی سرگرم کننده و ناراحت کننده است. ما هم نمیدانیم که سازندگان این بازی چطور سرگرمی و غم را ترکیب کردهاند.
متاسفانه باید بگوییم که واقعیت مجازی تجربه شما را بهتر نمیکند. شاید با دسته دوال شاک راحتتر باشید.
این بازی بر اساس بازیهای آرخام ساخته شده است. طراحی و گرافیک آن بسیار شبیه به بازیهای آرخام سیتی و آرخام نایت به نظر میرسد.
در این بازی پا در کفش بتمن میکنید. با دستههای Move سونی دستهای بتمن را کنترل میکنید. با این دستهها میتوانید از گجتهای بتمن استفاده کنید.
نمیتوانیم واقعا در این بازی حرکت کنیم، محدودیتهای هدست سونی حرکت شما را محدود میکند. در عوض برای پریدن بین دو نقطه، به آن نقشه اشاره میکنیم و دکمه روی دسته را فشار میدهیم.
این بازی داستان کوتاهی دارد. از شروع تا پایان آن بین ۲۰ تا ۴۰ دقیقه طول میکشد. اما همین زمان کوتاه بسیار سرگرم کننده است.
یک بازی ترسناک با هدست واقعیت مجازی سرگرم کننده و جذاب به نظر میرسد. فردی نا شناس را دنبال میکنید، از پارک تفریحی عبور میکنید و دنیای بازی ترسناک و ترسناکتر میشود.
سلاح شما دو تپانچه است که با دستههای Move کنترل میشود. اگر دستههای Move را تهیه نکردید میتوانید از دسته دوال شاک استفاده کنید.
دشمنان برای کشتن شما تلاش میکنند. اگر نَکُشید، کشته میشوید. باید سریع عمل کنید. دوربین پلی استیشن حرکات سر شما را دنبال میکند.
سر خود را بچرخانید و اطراف را به خوبی نگاه کنید. همه جا پر از خون و خونریزی است.
برای هدفگیری دشمن باید دقیق عمل کنید. متاسفانه دستههای Move کمی خطا دارد. بعد از حدود ۲۰ دقیقه جهت دستهها کمی کج شد.
دوباره باید به اسلحهها عادت میکردیم. با کم کردن نور محیط میتوانید خطای دستهها را کاهش دهید.
حتما نباید از بازیهای ساخته شده برای واقعیت مجازی استفاده کنید. بازیهای عادی را با هدست واقعیت مجازی بازی کنید. یک صفحه غول پیکر جلوی صورت شما قرار میگیرد.
همچنان دوربین حرکات سر شما را دنبال میکند. یعنی تصویر جلوی شما ثابت نیست. میتوانید جهت دید خود را تغییر دهید. برای این کار:
ابتدا سر خود را بچرخانید، دکمه تنظیمات (options) را برای دو ثانیه نگه دارید. صفحه در جهتی که قرار دارید، تنظیم میشود.
تنها نکته در استفاده از هدست سونی، مراقبت از سلامتی چشم و گردن است. برای مدت طولانی نباید روی سر شما قرار گیرد.
واقعیت مجازی و دستگاههای وابسته به آن یک سال پر از پیشرفت را پشت سر گذاشتند. همچنان تجهیزات واقعیت مجازی گران است.
همانطور که گفتیم محصول سونی به صرفهترین گزینه است. با ۷۰۰ دلار یک تجربه کامل و جذاب از واقعیت مجازی در اختیار شما قرار میگیرد.
پیشنهاد ما کمی صبر است. برای تجربهای بهتر و تکامل هدستهای واقعیت مجازی باید کمی صبر کنید.
نکات مثبت
نکات منفی
نوع | متصل |
کیفیت تصویر | ۱۰۸۰ در ۹۶۰ هر چشم |
نرخ نو سازی تصویر | ۱۲۰ هرتز |
تشخیص حرکت | 6DOF |
دستههای بازی | دوال شاک پلی استیشن Move |
سخت افزار | پلی استیشن ۴ |
نرم افزار | پلی استیشن ۴ |
منبع: pcmag.com
شرکت اپل در ماه سپتامبر امسال نسخه جدید سیستم عامل خود، iOS 14 را منتشر کرد. iOS 14 بیشترین تغییرات را در میان نسخههای گذشته iOS داشته و پیشرفتهترین سیستم عامل منتشر شده از سوی اپل برای آیفونهایش بوده است. این تغییرات نوید پیشرفت روز افزون اپل در زمینه طراحی نرم افزار را میدهد و در آینده نیز شاهد ارتقای آن خواهیم بود.
از جمله تغییرات مهمی که در iOS 14 شاهد آن بودیم اضافه شدن ویجتها به نسخه جدید سیستم عامل اپل بود. هرچند این مورد چیز چندان جدیدی به شمار نمیرود و کاربران اندروید مدتهاست که از این قابلیت استفاده میکنند؛ اما به هر حال اضافه شدن دیر هنگام ویجتها به iOS باز هم هیجان انگیز است.
شما میتوانید خبر مربوط به ویژگیهای احتمالی و دستگاههایی که از iOS 15 پشتیبانی خواهند کرد را در اینجا مطالعه کنید.
برای مطالعه نقد و بررسی آیفون ۱۲ مینی، آیفون ۱۲، آیفون ۱۲ پرو و آیفون ۱۲ پرو مکس روی آنها کلیک کنید.
همچنین اگر علاقهمند به بررسی کارنامه اپل در سال ۲۰۲۰ و محصولات معرفی شده توسط این شرکت هستید میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
علاوهبر ویجتها، iOS 14 امکانات بیشمار دیگری را نیز با خود به ارمغان آورده که پیدا کردن برخی از آنها سختتر است. در این مقاله قصد داریم شما را با ده مورد از قابلیتهای پنهان iOS 14 که شاید خیلی از کاربران متوجه آنها نشده باشند آشنا کنیم. برای فعال کردن این ویژگیها در ادامه با روکیدا همراه باشید:
کمپانی اپل پس از سالها این قابلیت را برای کاربران iOS در دسترس قرار داده و اکنون قابلیت سرچ ایموجی به صفحه کلید آیفونها در iOS 14 افزوده شده است.
برای فعال کردن قابلیت سرچ ایموجی باید مسیر زیر را طی کنید:
Settings > General > Keyboard > Keyboards > Add New Keyboard > Emoji
با فعال کردن این قابلیت، تنها کافیست به بخش ایموجی در صفحه کلید بروید و در نوار بالا، ایموجی که میخواهید آن را در متن قرار دهید، سرچ کنید. با جستجو کردن حالات مختلف، هوش مصنوعی دستگاه، تمام شکلکهای مرتبط با آن را برای شما نمایش میدهد.
با انتشار iOS 14، شما میتوانید پیامهای مورد علاقه خود را در اپلیکیشن Messages پین کنید. این قابلیت باعث صرفه جویی در زمان میشود و کاربران قادر خواهند بود مخاطبی که قصد پیام به آن را دارند، راحتتر از گذشته پیدا کنند. برنامه Messages به شما امکان میدهد تا سقف ۹ مخاطب را در بالای صفحه پین کنید.
برای پین کردن پیامها در اپلیکیشن Messages این مراحل را انجام دهید:
هنگامی که وارد برنامه Messages شدید انگشت خود را روی مخاطبی که قصد دارید آن را پین کنید به سمت چپ بکشید. گزینه زرد رنگ که علامت پین را نمایش میدهد انتخاب کنید. برای برداشتن پین نیز تنها کافیست انگشت خود را روی آیکون دایرهای مخاطب نگه دارید و پس از آن گزینه Unpin را انتخاب نمایید.
اپل با انتشار iOS 14، به کاربران امکان میدهد با لمس قسمت پشتی آیفونها، کار خاصی را انجام دهند. پس از تعریف میانبرها برای دستگاه، کاربران میتوانند با زدن دو یا سه ضربه به پشت گوشی، فرمانهای خاصی را به آیفون بدهند. از جمله میانبرهایی که میتوانید برای این بخش انتخاب کنید شامل بیصدا کردن دستگاه، گرفتن اسکرین شات و قابلیتهای کاربردی بخش accessibility مانند Zoom و Voice Control میشوند.
به خاطر داشته باشید که برای ساخت میانبرهای Back Tap باید از آیفون ۸ به بالا استفاده کنید. برای فعال کردن این ویژگی مسیر زیر را طی کنید:
Settings > Accessibility > Touch > Back Tap
یکی از گزینههای Double Tap یا Triple Tap را لمس کرده و سپس فرمانی که میخواهید آیفونتان انجام دهد را انتخاب کنید. حال میتوانید به زدن دو یا سه ضربه به پشت آیفون، فرمان خود را اجرا کنید.
اپل با انتشار iOS 14، بخشها مربوط به تنظیمات امنیتی و حفظ حریم خصوصی کاربران را گسترش داده است. از جمله قابلیتهایی که در این نسخه از سیستم عامل اپل به چشم میخورد شناسایی رمز عبورهای پرخطر و اخطار دستگاه برای اصلاح آنهاست.
همانطور که میدانید رمز عبورهای شما در سرویس ابری اپل موسوم به iCloud ذخیره میشود و این پسوردها میان تمام آی دیوایسهای سینک شده با اپل آیدی شما به اشتراک گذاشته میشوند. با بهروز رسانی سیستم عامل آیفون خود به iOS 14، دستگاه در صورتی که یکی از رمز عبورهای شما بیش از حد ساده یا امکان حدس زدن آن بالا باشد به شما هشدار خواهد داد. همچنین در صورتی که پسورد شما در اینترنت نشت کرده و امکان دسترسی به حساب کاربری شما وجود داشته باشد، شما از آن مطلع خواهید شد.
برای مشاهده رمز عبورهایی که میتوانند مشکل ساز شوند کافیست در تنظیمات به بخش Passwords بروید و Security Recommendations را انتخاب کنید. برای این که سیستم عامل iOS شما بتواند رمز عبورها را به طور منظم کنترل کند گزینه Detect Compromised Passwords را فعال کنید.
همانطور که گفتیم یکی از تمرکزهای اصلی اپل در iOS 14 افزایش حریم خصوصی کاربران و امنیت دیوایسهایشان بوده است؛ پیرو همین موضوع تنظیمات جدیدی در iOS 14 وجود دارد که به شما امکان اتصال بیخطر به شبکههای وای فای ناآشنا را میدهد.
در این روش، دستگاه برای هر شبکه وای فای از یک مک آدرس بهخصوص استفاده میکند بنابراین شبکههای وای فای قادر به رهگیری دستگاه شما نخواهند بود. همچنین در صورتی که مک آدرس بدون اجازه شما مورد استفاده قرار گیرد دستگاه به شما اطلاع خواهد داد. فعال کردن این قابلیت در نحوه اتصال شما به شبکههای وای فای تاثیری نخواهد گذاشت.
برای فعال کردن ویژگی مذکور، در تنظیمات وارد بخش وای فای شوید. گزینه آبی رنگ (i) که در کنار شبکههای وای فای قرار دارد را لمس کنید و پس از آن قابلیت Private Address را روشن کنید.
ممکن است برخی از شبکههای وای فای، در صورت روشن بودن Private Address به آیفون شما اجازه دسترسی به شبکه را ندهند. در صورتی که با این مشکل روبرو شدید میتوانید این ویژگی را خاموش کنید و دوباره به وای فای متصل شوید.
چنلهای یوتیوبی از مدتی پیش شروع به آپلود ویدیوهای خود با کیفیت 4K کردهاند. دسترسی به محتوای 4K در نسخههای قبلی iOS بسیار محدود بود و این موضوع باعث اعتراض بسیاری از کاربران و استریمرهای یوتیوبی شد. خوشبختانه اپل با انتشار iOS 14 این محدودیت را رفع کرده و اکنون قابلیت تماشای ویدیوهای 4K برای بینندهها فعال شده است.
توجه داشته باشید که تنها در صورت موجود بودن نسخه 4K از ویدیوها قادر به تماشای آنها خواهید بود. برای اطلاع از این موضوع نیز کافیست گزینه سه نقطه در بالای ویدیو را لمس کنید و سپس کیفیت مورد نظر خود را انتخاب کنید.
ویژگی تشخیص صدا یا Sound Recognition از جمله قابلیتهای مفید iOS 14 به شمار میرود که برای افراد ناشنوا یا کم شنوا مزیتهای بسیاری را به همراه دارد. با فعال کردن این قابلیت آیفون شما در صورت شنیدن صداهای انتخاب شده به شما هشدار میدهد. برای این که از امکانات ویژگی تشخیص صدا بهرهمند شوید کافیست مسیر زیر را در تنظیمات طی کنید:
Settings > Accessibility > Sound Recognition
پس از آن تنها کافیست گزینه Sound Recognition را فعال کنید. شما میتوانید صداهایی که در شنیدن آنها مشکل دارید یا برای شما مهم هستند را از میان گزینهها انتخاب کنید. به طور مثال در صورت انتخاب گزینه هشدار آتش، در صورتی که آیفون شما صدای زنگ خطر را تشخیص دهد با فرستادن نوتیفیکیشن شما را از آن مطلع خواهد کرد. گزینههای موجود در Sound Recognition شامل موارد زیادی از جمله آژیر خطر، پارس سگ، صدای زنگ در و … میشود.
اگر به سلفیهای گرفته شده با آیفون خود دقت کرده باشید، این نکته جالب را میدانید که آیفون شما به صورت خودکار تصاویری که در آیینه ثبت شدهاند را قرینه میکند. این مورد باعث میشود تا حروف و اعداد موجود در تصویر به صورت برعکس نمایش داده نشوند.
iOS 14 این قابلیت را در اختیار کاربران قرار میدهد تا این تنظیم را به صورت دستی تغییر دهند. برای خاموش کردن این ویژگی در تنظیمات وارد بخش دوربین شوید و سپس گزینه Mirror Front Camera را فعال کنید. با این کار تصاویر ثبت شده همانند چیزی که در آیینه مشاهده میکنید نمایش داده میشود.
قابلیت تصویر در تصویر برای مدتهاست که در سیستم عامل اندروید وجود دارد و به تازگی در آیفونها نیز قابل دسترس شده. این ویژگی یکی از امکانات بسیار کاربردی iOS 14 است که کاربران برای مدتی طولانی در انتظار آن بودند. این قابلیت به شما امکان میدهد همزمان با تماشای ویدیو مورد نظر خود از برنامههای دیگر نیز استفاده کنید. برای تغییر اندازه پنجره نمایش دهنده ویدیو میتوانید از زوم دو انگشتی استفاده کنید. همچنین با قرار دادن انگشت خود روی پنجره میتوانید ویدیو را روی صفحه نمایش جابهجا کنید. برای متوقف کردن ویدیو نیز تنها کافیست پنجره را لمس کنید.
با توجه به این که قابلیت تصویر در تصویر به تازگی در iOS 14 قرار گرفته است هنوز برنامههای کمی از این ویژگی پشتیبانی میکنند. البته تمام برنامههای مهم و کاربردی که برای iOS منتشر میشوند این قابلیت را در آینده به اپلیکیشن خود اضافه خواهند کرد. در حال حاضر تنها تعدادی از برنامههای اصلی قادر به نمایش ویدیو به صورت تصویر در تصویر هستند.
برای فعال کردن قابلیت تصویر در تصویر باید در تنظیمات به بخش General بروید و پس از آن ویژگی Picture in Picture را روشن کنید. برای استفاده از این ویژگی نیز کافیست در ابتدا فیلم را به صورت تمام صفحه به نمایش درآورید و پس از آن گزینه تصویر در تصویر را از بالای صفحه پخش انتخاب کنید.
این قابلیت یکی از ویژگیهای جالب و کابردی iOS 14 به شمار میرود. با فعال کردن این مورد در تنظیمات فیس تایم هنگامی که در حال مکالمه با دوستان خود هستید دیگر لازم نیست تمام حواس خود را به صفحه نمایش گوشی و مخطبان خود معطوف کنید. آیفون شما همواره شما را در حال نگاه کردن به لنز سلفی نشان میدهد. در این صورت حتی زمانی که سر خود را کمی تکان میدهید یا دیگر به نمایشگر نگاه نمیکنید، تماس چشمی شما با مخاطبان همچنان حفظ میشود و دستگاه به صورت خودکار جهت چشمان شما را اصلاح میکند.
البته این ویژگی در نسخه بتا iOS 13 نیز وجود داشت و نام آن FaceTime Auto Correction بود ولی در ورژن اصلی iOS 13 این قابلیت حذف شد. ویژگی تصحیح خودکار تماس چشمی اکنون دوباره با iOS 14 بازگشته. اگر به دنبال فعال کردن این قابلیت کاربردی هستید باید گفت که اپل این ویژگی را به صورت پیش فرض در نسخه جدید فیس تایم لحاظ کرده است.
همانطور که در ابتدای متن نیز بیان کردیم، سیستم عامل iOS 14 به عنوان کاملترین و بهترین ورژن iOS شناخته میشود که تحولات گوناگونی را در بخشهای مختلف عملکردی آیفون شما ایجاد میکند. البته این مقاله بیشتر در جهت معرفی قابلیتهایی از iOS 14 بود که ممکن است در نگاه اول کمتر به چشم بیایند. برای بررسی جامع این سیستم عامل و معرفی تمام قابلیتهای نسخه جدید iOS میتوانید به اینجا مراجعه کنید. در آینده با آموزشهای بیشتر در خصوص آیفون با شما همراه خواهیم بود.
منبع خبر: makeuseof.com
این بار سر آشپز بزرگ دنیای تکنولوژی چطور ما را غافلگیر میکند؟ به نظر او فکر همه جا را کرده است. یک غذای مقوی و خوش طعم با ظاهر فوق العاده!
او بعد از کارت گرافیکهای سری جیفورس RTX 2000 ماهرتر شده است. گل سر سبد امسال، جیفورس RTX 3080 با قیمت ۶۹۹ دلار به فروش میرسد.
RTX 3080 از معماری آمپر، خنک کننده جدید، طراحی انقلابی در مدار و تعداد بیشتری هسته استفاده میکند.
معرفی RTX 3080 رویکرد جدید انویدیا را نشان میدهد. ما در گذشته این حرکات انقلابی را میدیدیم. انویدیا دست از حرکات بزرگ نمیکشد و همیشه در حال پیشرفت است.
او با چمدانی از راه حل برای مشکلات قدیمی کاربران آمده است. کارتهای امسال انویدیا جدیدترین بازیها و سنگینترین برنامههای ویرایش فیلم را به راحتی اجرا میکنند.
انویدیا لایق لقب پادشاه جدید بازیهای 4K است.
در نگاه اول یک فن را روی کارت گرافیک میبینید. همه چیز عادی و بسیار زیبا به نظر میرسد. اما در عمق ماجرا شاهکار مهندسی انویدیا قرار دارد.
بگذارید کمی بیشتر از طراحی آن بگوییم. متاسفانه RTX 3080 درون کیس قرار میگیرد. اگر انتخاب دست ما بود آن را درون یک قاب شیشهای از دیوار اتاق آویزان میکردیم.
البته شرکتهایی که از تراشه انویدیا استفاده میکنند، طراحی آن را تکرار نخواهند کرد. قطعا فنهای بیشتری روی آن قرار میدهند.
نسخه آنها بر خلاف انویدیا این سادگی را نخواهد داشت.
دو ردیف نوار LED روی کارت گرافیک قرار دارد. یک ردیف فن را برجسته میکند و ردیف دیگر زیر نوشته GeForce RTX 3080 قرار دارد.
زیبایی و مهندسی را کنار هم قرار دادن آسان نیست. انویدیا در تمام زمینههای ساخت گرافیک پیشرفت قابل توجهی داشته است.
در مورد وضعیت خنک کننده RTX 3080 بخشی از توضیحات انویدیا را بخوانید:
مهندسان ما مدار دستگاه را ۵۰ درصد متراکمتر کردند. تراکم بیشتر به معنی ابعاد کوچکتر است. ابعاد کوچکتر باعث جریان بهتر هوا میشود.
ما هوا را دقیقا روی مدار جریان دادیم. برای بالاترین عملکرد حرارتی مدار را از ابتدا طراحی کردیم. فن گرافیکهای جدید کاملا بی صدا کار میکند.
طراحی کارت گرافیک با طراحی بدنه کیس برای بهترین جریان هوا هماهنگ عمل میکند. هوای تازه از یک قسمت به داخل کشیده میشود و هوای گرم از طرف دیگر خارج خواهد شد.
انویدیا با معرفی سیستم خنک کننده جدید، یک روند تازه را شروع کرده است. یک مسیر تازه برای تولید کنندگان کارت گرافیک که چطور خنک سازی را انجام دهند.
گردش هوا توسط فن این دستگاه چطور انجام میشود؟ هوا رو از قسمت جلویی دستگاه به داخل میکشد، آن را از میان لولههای تبادل گرمایی عبور میدهد و در نهایت خارج میکند.
برای درک بهتر عکس را نگاه کنید.
اما یک سوال ایجاد میشود. آیا هوای گرم شده توسط گرافیک، پردازنده را گرم نمیکند؟ انویدیا چند جواب مختلف برای این سوال دارد.
خنک کنندههای سنتی بیشتر گرما را به پشت گرافیک هدایت میکرد. جایی که دقیقا خنک کننده پردازنده قرار دارد.
این مسئله حداقل در مدلهایی که از هوا برای خنک کردن پردازنده استفاده میکنند، درست است.
بر اساس بررسی انویدیا: افرادی که کارت گرافیکهای گران قیمت مانند RTX 3080 را تهیه میکنند، از خنک کننده مایع برای پردازنده استفاده میکنند.
زمانی که شما از خنک کننده مایع برای پردازنده استفاده میکنید، دمای اطراف آن اهمیت کمتری دارد. در سیستم خنک کننده مایع، رادیاتور خنک کننده در بیرون کیس یا در کنار آن قرار میگیرند.
از هر دو نوع سیستم خنک کننده که استفاده کنید با الگوی انویدیا به خوبی کار میکند.
خنک کردن کارت گرافیک بدون گرم کردن سایر تجهیزات داخل کیس، یکی از پیچیدهترین جنبههای طراحی است. کار انویدیا در تولید سری جیفورس RTX 3000 “مهندسی بیش از حد” نام دارد.
افراط و زیاده روی که قابل احترام است.
RTX 3080 Founder Edition | RTX 2080 Super Founder Edition | RTX 2080 Founder Edition | |
معماری | آمپر | تورینگ | تورینگ |
فناوری ساخت/ابعاد تراشه | ۷ نانومتر 628 میلی متر مربع | ۱۴ نانومتر 545 میلی متر مربع | ۱۴ نانومتر 545 میلی متر مربع |
تعداد ترانزیستور | ۲۸ میلیارد | ۱۳.۶ میلیارد | ۱۳.۶ میلیارد |
تعداد هسته پردازشی | ۸۷۰۴ | ۳۰۷۲ | ۳۰۷۲ |
سرعت کلاک گرافیک | ۱۷۱۰ MHz | ۱۸۱۵ MHz | ۱۸۰۰ MHz |
هسته RT | ۵۸ | ۴۸ | ۴۶ |
هسته تنسور | ۲۷۲ | ۳۸۴ | ۳۶۸ |
حافظه گرافیک | ۱۰ گیگابایت GDDR6X | ۸ گیگابایت GDDR6 | ۸ گیگابایت GDDR6 |
رابط و پنهای باند حافظه | ۳۲۰ بیت 760 گیگابایت بر ثانیه | ۲۵۶ بیت 496.۱ گیگابایت بر ثانیه | ۲۵۶ بیت 448 گیگابایت بر ثانیه |
برق مورد نیاز | ۳۲۰ وات | ۲۵۰ وات | ۲۲۵ وات |
درگاه برق | یک ۱۲ پین | یک ۸ پین و یک ۶ پین | یک ۸ پین و یک ۶ پین |
قیمت در زمان معرفی | ۶۹۹ دلار | ۶۹۹ دلار | ۶۹۹ دلار |
همانطور که میدانید انویدیا RTX 3080 جایگزین RTX 2080 است. یک جانشین بسیار قدرتمند برای برادر بزرگتر خود خواهد بود.
بعد از معرفی نسخه معمولی RTX 2080، نسخه قویتر آن با نام RTX 2080 Super معرفی شد.
اختلاف بین خانواده آمپر و تورینگ در قیمت گذاری آنها نیست. RTX 3080 تقریبا سه برابر RTX 2080 هسته کودا دارد. این پیشرفت به لطف فناوری ۸ نانومتری سامسونگ است.
نسل قبلی انویدیا از فرآیند ۱۴ نانومتری برای تولید تراشه استفاده میکرد.
هسته نسل سوم تنسور حدود دو برابر قویتر از نسل گذشته خود است. این هستهها در پردازشهای مربوط به هوش مصنوعی کاربرد دارد.
DLSS نام فناوری بهبود کیفیت تصویر است. DLSS از شبکه عصبی ساخته شده بر فناوری هوش مصنوعی انویدیا استفاده میکند.
استفاده از این فناوری کیفیت اجرای بازیها و فریم بر ثانیه را بالا میبرد.
انویدیا قبض برق را هم فراموش نکرده و عملکرد کارت جدید انویدیا به نسبت نسل قبل ۱.۹ برابر بهبود یافته است. این به چه معناست؟
فکر کنید گرافیک نسل قبلی با مصرف یک وات برق، ۱ کار انجام میدهد. حالا با مصرف همان یک وات برق، ۱.۹ کار انجام میشود.
کارت گرافیک جدید انویدیا برق را بهینه مصرف میکند. اما مصرف بهینه به معنی کم مصرف کردن نیست. RTX 2080 به ۲۲۵ وات نیاز داشت.
RTX 3080 به ۳۲۰ وات نیاز دارد. بالاخره زور زیاد این غول، غذای زیادی هم لازم دارد. برای تامین انرژی RTX 3080 به دو اتصال سنتی ۸ پین نیاز دارید.
اتصال جدید ۱۲ پین انویدیا در لبه بالایی قرار گرفته است. این اتصال بسیار کوچک طراحی شده است، تقریبا کوچکترین اتصالی که تا به حال دیدهایم.
البته در جعبه گرافیک یک تبدیل ۸ پین به ۱۲ پین وجود دارد. یعنی دو اتصال ۸ پین را به یک اتصال ۱۲ پین تبدیل میکند. با این تبدیل میتوانید از منبع تغذیه قدیمی خود برای تامین برق RTX 3080 استفاده کنید.
انویدیا یک منبع تغذیه ۷۵۰ وات را برای استفاده با RTX 3080 پیشنهاد میکند.
RTX 3080 Founder Edition | AMD Radeon VII | |
معماری | آمپر | GCN |
فناوری ساخت/ابعاد تراشه | ۷ نانومتر | ۷ نانومتر |
۶۲۸ میلی متر مربع | ۳۳۱ میلی متر مربع | |
تعداد ترانزیستور | ۲۸ میلیارد | ۱۳.۲ میلیارد |
تعداد هسته پردازشی | ۸۷۰۴ | ۳۸۴۰ |
سرعت کلاک گرافیک | ۱۷۱۰ MHz | ۱۸۰۰ MHz |
هسته RT | ۵۸ | ندارد |
هسته تنسور | ۲۷۲ | ندارد |
حافظه گرافیک | ۱۰ گیگابایت | ۱۶ گیگابایت |
GDDR6X | HBM2 | |
رابط و پهنای باند حافظه | ۳۲۰ بیت 760 گیگابایت بر ثانیه | ۴۰۹۶ بیت 1024 گیگابایت بر ثاینه |
برق مورد نیاز | ۳۲۰ وات | ۳۰۰ وات |
درگاه برق | یک ۱۲ پین | دو ۸ پین |
قیمت در زمان معرفی | ۶۹۹ دلار | ۷۹۹ دلار |
در سرباز خانه AMD نزدیکترین رقیب رادئون VII است. این کارت گرافیک در نوع خود عملکرد خوبی داشت، اما کمی گران و کمی کند بود.
حتی در زمان اوج خود، جزو پیشنهادات ما نبود.
گرافیک RTX 3080 در تمام موارد برتری کامل دارد. تنها مقدار حافظه و پهنای باند رادئون VII بیشتر است. البته کمی منصف باشیم، گرافیک رادئون VII هم چنان بازیها را با بالاترین کیفیت اجرا میکند.
در مورد عددها صحبت کنیم: حافظه رم RTX 3080 دو گیگابایت بیشتر و هوشمندتر از RTX 2080، یعنی ۱۰ گیگابایت است.
پهنای باند از ۱۶ گیگابایت در RTX 2080 به ۱۹ گیگابایت در RTX 3080 افزایش داشته است. کارت گرافیک جدید انویدیا از PCI اکسپرس ۴.۰ پشتیبانی میکند.
پشت RTX 3080 یک ردیف از درگاههای اتصال را میبینید که شامل: سه درگاه دیسپلیپورت ۱.4b و یک درگاه HDMI 2.1 است.
نکته جالب حذف درگاه USB تایپ سی است. این درگاه برای اتصال عینکهای واقعیت مجازی بود. زمانی که استفاده کننده از آن وجود ندارد، بودن آن هم بی معنی است.
در همین راستا باید بدانید که شرکت وَلو تولید پرچمدار دستگاههای واقعیت مجازی خود را پایان داد.
درگاههای RTX 3080 با نگاه به آینده انتخاب شده است. هیچ مانیتوری از HDMI 2.1 پشتیبانی نمیکند. تنها چند تلویزیون از آن استفاده میکنند.
غول انویدیا از AV1 پشتیبانی میکند. این نوع رمزگذاری کارآمدتر از روندهای فعلی مانند H.264 است. ویدئوهایی با کیفیت 8K روانتر پخش خواهند شد.
با معرفی معماری آمپر، غافلگیریهای انویدیا به سخت افزار تمام نمیشود. چندین ویژگی نرم افزاری با کارتهای جدید به خانه شما میآیند.
با همکاری نرم افزار و سخت افزار مدرن، بازیها به بهترین شکل اجرا میشوند.
شاید انتظار ما و دیگر کاربران بالا بود که پیشرفت انویدیا را کوچک میدانیم. به دلیل شایعات و اطلاعات افشا شده همگی منتظر DLSS 3.0 بودیم. یعنی یک پله فراتر از گذشته.
اما با معرفی کارتهای جدید DLSS 2.1 معرفی شد. عملکرد آن تفاوت زیادی با DLSS 2.0 نداشت.
ما DLSS را به طور کامل آزمایش کردیم و او را در مقابل فناوریهای رقیب قرار دادیم. مانند CAS و FidelityFX از شرکت AMD.
فناوری انویدیا پیشرو بود، اما رقبا جا پای او میگذارند. عملکرد ضعیف انویدیا جایگاه او را در صدر جدول سست میکند
نتیجه آزمایشات: فناوریهای FidelityFX و CAS کار خود را به خوبی انجام میدهند. کاربران AMD بین ۵ تا ۱۵ درصد بهبود در عملکرد بازیها را تجربه میکنند.
بهبود در عملکرد بدون کاهش کیفیت تصویر انجام میشود. اما هیچ کدام از این فناوریها قابل مقایسه با DLSS نیستند. ترفند جادویی انویدیا کیفیت بازی و سرعت اجرای آنها را تا ۴۰ درصد افزایش میدهد.
DLSS 1.0 و DLSS 2.0 هر دو لحظات درخشانی را برای کاربران خلق کردند. امیدواریم دلیل سنت شکنی انویدیا و عدم معرفی DLSS 3.0 را یک روز درک کنیم!
البته باید گفت تنها ۶ بازی از این فناوری پشتیبانی میکنند. امیدواریم این تعداد به صدها تا هزاران عنوان گسترش یابد.
برای استفاده از DLSS در بازیهای بیشتر به یک بهروزرسانی درایور انویدیا و مشارکت توسعه دهندگان نیاز داریم. اگر انویدیا در این کار موفق عمل کند. AMD در خواب هم به انویدیا نخواهد رسید.
کارت گرافیکهای انویدیا ضعیف نیستند، اما ۴۰ درصد عملکرد بهتر رویایی به نظر میرسد. هوش مصنوعی آن ربات خشمگین و قاتل انسانها نیست. حداقل در اینجا به کمک ما میآید.
متاسفانه شایعات گذشته باعث نا امیدی ما شد. پس با DLSS 3.0 رویا پردازی نکنیم. امیدواریم حداقل در زمان معرفی ما را نا امید نکند.
این قابلیت نرم افزار و سخت افزار را برای کاهش تاخیر در پردازنده، گرافیک و مانیتور آماده میکند. به نقل از انویدیا:
تحقیقات ما نشان میدهد که کاهش تاخیر در بازیها عملکرد مکانیکی گیمرها را افزایش میدهد. انویدیا رفلکس یک مجموعه از فناوریها برای بهینه سازی و کاهش تاخیر در بازیهای رقابتی است.
برای آزمایش این ویژگی، RTX 3080 را به مانیتور ایسوس روگ سوییفت 360HZ مدل PG259QN متصل کردیم. این مانیتور بالاترین نرخ نوسازی تصویر را دارد.
فناوری انویدیا رفلکس باعث بهبود عملکرد من در بازی شد.
ما برای آزمایش این ویژگی و تشخیص تفاوت آن پیر شدهایم. ما برای آزمایش از یک مانیتور ۳۶۰ هرتز استفاده میکنیم، مانیتور من در خانه تنها ۱۲۰ هرتز است.
این که بگوییم این تفاوت سرعت به خاطر مانیتور یا انویدیا رفلکس است، کمی دشوار به نظر میرسد. به همین دلیل یک نوع آزمایش طراحی شد.
این آزمایش را در دو حالت انجام دادیم. یکی از آنها با استفاده از RTX 3080 و قابلیت انویدیا رفلکس و دیگری با گرافیک رادئون ۵۷۰۰ XT در بازی والورانت انجام شد.
همانطور که در تصویر پایین میبینید، ویژگی انویدیا در بازی والورانت تاثیر بیشتری دارد. در بازیهای فورتنایت، آپکس لجندز و دستنی ۲ تاثیر آن کمی کمتر است.
در حالت تمرین این بازی من امتیاز ۱۱ از ۳۰ را دریافت کردم. با دشوارتر شدن بازی، رباتها در کسری از ثانیه روی صفحه ظاهر میشوند. باید در همین زمان کم نشانه گیری کنید و ضربه بزنید.
مدیریت زمان بسیار مهم میشود، همه اتفاقات در کمتر از یک ثانیه اتفاق میافتد، انویدیا رفلکس دقیقا برای همین کار ساخته شده است.
در آزمون دوم سختی ماجرا بیشتر شد. سه بار برای بهترین امتیاز تلاش کردیم اما با کارت گرافیک رادئون RX 5700 XT امتیاز بالاتر از ۸ از ۳۰ کسب نکردیم.
نرخ تازه سازی فریم بسیار بالاتر از نرخ مانیتور بود. نرخ تازه سازی هرگز به زیر ۵۰۰ فریم نرسید.
نتیجه: قابلیت انویدیا رفلکس باعث افزایش امتیاز شما در بازی میشود. یک تقلب منصفانه که باعث دستگیری شما نمیشود!
ویژگی جدید انویدیا باعث افزایش ۳۰ درصدی امتیاز من در بازی شد. انویدیا با یک پیرمرد ۳۳ ساله معجزه کرد. فکر میکنید با خورههای بازی چه کار میکند؟
نوجوانان ۱۶ تا ۲۵ سال قطعا واکنش بهتری به نسبت من نشان میدهند. برای آنها تاخیر ۱۲۰ میلی ثانیه و ۵۰ میلی ثانیه قابل تشخیص است.
با گذشت زمان افراد بیشتری به گرافیکهای جدید انویدیا دسترسی پیدا میکنند. با عمومی شدن این ویژگی تاثیر آن مشخص خواهد شد.
انویدیا از مجموعه جدید خود برای برودکست رونمایی کرد. مجموعه او برای همه جذابیت دارد، از کسانی که در خانه بازی میکنند تا سازنده مجموعههای صوتی که جدیدا میشنویم.
حریم خصوصی و ایجاد تمرکز در تماسهای تصویری از ویژگیهای این تجهیزات است.
به خاطر شرایط کرونا و خانه نشینی با شرایط کار از خانه آشنا شدیم. حواس جمع تقریبا دست نیافتنی است. با شروع شدن تماس تصویری سگ شما پارس میکند.
یکی از ظروف آشپزخانه با صدای بلند روی زمین میافتد. هر موردی که در اطراف شما وجود دارد حواس شما را پرت میکند.
فناوری RTX وُیس را به یاد دارید؟ مجموعه برودکست انویدیا آن را کامل میکند. هوش مصنوعی سرو صدای پس زمینه را حذف میکند. چهره شما را ردیابی میکند.
حتی میتوانید از یک صفحه سبز در پس زمینه تصویر خود استفاده کنید. به نظر همه چیز برای علاقه مندان این صنعت وجود دارد، کسانی که توان مالی برای خرید تجهیزات حرفهای را ندارند.
از زمان سادهترین بازیها این مشکل وجود داشت. پلی استیشن از اولین نسخه تا پلی استیشن ۴ با این مشکل دست و پنجه نرم میکرد. به طور کلی بازیهای با کیفیت AAA حجم زیادی دارند.
این حجم زیاد اطلاعات باید از هارد دیسک به گرافیک انتقال پیدا کند. گلوگاه این ماجرا سرعت انتقال است. نهایت سرعت انتقال به ۱۰۰ مگابیت در ثانیه میرسد.
۱۰۰ مگابیت برای بازیهای مدرن بسیار کم است. پلی استیشن ۵ از حافظه جامد یا SSD استفاده میکند. سرعت جا به جایی اطلاعات در این نوع حافظه بسیار بالاتر است.
اگر ساده بگوییم، فناوری RTX IO پردازنده کامپیوتر شما را دور میزند. اطلاعات برای رمزگشایی نیازی به عبور از پردازنده ندارند و مستقیم به گرافیک انتقال داده میشوند.
البته این رویه به تغییرات در پایه و اساس بازیها نیاز دارد. انویدیا یک الگوی جدید را معرفی کرده است، سازندگان بازیها باید از آن استفاده کنند.
تقریبا همه بازیهای مشهور که در تمام پلتفرمها اجرا میشوند، برای بارگذاری به سرعت ۱۰۰ مگابیت بر ثانیه محدود شدهاند.
در نتیجه فناوری RTX IO برای آیندگان معرفی شده است و برای بازیهای امروز کاربردی ندارد. انتظار داریم که بازیهایی با کیفیت AAA در چند سال آینده از این ویژگی استفاده کنند.
سرانجام به بخش مهم معماری آمپر رسیدیم. بر اساس ادعای انویدیا کارت گرافیک RTX 3090 توانایی اجرای بازیها با کیفیت 8K و ۶۰ فریم در ثانیه را دارد.
همچنان باید برای این بازیها صبر کنید، امیدواریم اولین بازیهای 8K در ادامه سال ۲۰۲۱ عرضه شوند.
قیمت گرافیک RTX 3090 بیش از دو برابر RTX 3080 است و سازندگان محتوی را هدف قرار میدهد. اما کسی جلوی شما را برای خرید آن نمیگیرد، با RTX3090 میتوانید بالاترین کیفیت بازیها را تجربه کنید!
انویدیا در ادامه بازیهای بسیار محبوب را با گرافیک RTX3090 اجرا کرد. غول انویدیا در کیفیت 8K به تعداد فریم بسیار بالاتر از ۶۰ دست پیدا کرد. بازیهایی مانند: وُرد آف تانکس، آپکس لجندز و راکت لینگ.
با فعال کردن قابلیت DLSS تعداد فریم افزایش قابل توجهی پیدا میکند. به عکس زیر نگاه کنید.
راهنما: سبز پر رنگ قبل از فعال شدن DLSS است. تاثیر فعال شدن آن را با رنگ سبز کم رنگ مشاهده میکنید.
این یک ادعای بسیار بزرگ است. اما فعلا نمیتوانیم ادعای انویدیا را تایید یا رد کنیم. در حال حاضر شرکتهای زیادی مانیتور 8K تولید نمیکنند و دسترسی به آنها دشوار است.
تلاش ما برای پیدا کردن یک مانیتور مناسب و بررسی آن همچنان ادامه دارد.
به کارت RTX 3080 باز میگردیم. رایانه ما برای آزمایش مبتنی بر پردازنده اینتل i9-10900K است. ۱۶ گیگابایت رم و حافظه SSD پردازنده اینتل را همراهی میکند.
همه این قطعات روی مادربرد ایسوس روگ مکسیموس XII قرار میگیرند. متاسفانه این مادر برد به درگاه PCI Express 3.0 مجهز است.
برای آزمایش RTX 3080 از بازیهایی مثل کانتراسترایک: گلوبال آفنسیو و رینبو سیکس: سیج استفاده کردیم. بعد از آن به سراغ اجرای بازیهای AAA با بالاترین تنظیمات ممکن رفتیم.
تقریبا هر کاری را برای فشار آوردن به کارت گرافیک انجام دادیم!
دلایل عدم استفاده از PCI Express 4.0: پردازندههای نسل دهم اینتل هنوز از آن پشتیبانی نمیکنند. تنها پلتفرمهای جدید AMD از PCI Express 4.0 پشتیبانی میکنند.
در نتیجه باید از پردازنده رایزن ۹ با مدل 3950X یا 3900X استفاده میکردیم تا به توان پردازنده اینتل نزدیک شوند. در نهایت توان آن سیستم با سیستم مورد آزمایش ما یکی بود.
برای بررسی RTX 3080 با PCI Express 4.0 و پردازنده اینتل باید صبر کنیم.
بنچمارکهای ترکیبی عملکرد کارت گرافیک را به خوبی در بازیها پیش بینی میکنند. یکی از این بنچمارکها UL’s circa-2013 Fire Strike Ultra نام دارد.
با بررسی یک کارت گرافیک در این بنچمارک، عملکرد آن در بازیهای 4K مشخص میشود.
بعد از آن به سراغ 3DMark’s Time Spy Extreme رفتیم. این بنچمارک برای بررسی کارت گرافیک با DirectX 12 در کیفیت 4K انجام میشود.
بنچمارک پورت رویال فناوری ردیابی اشعه را بررسی میکند. با مترهای مختلف تمام جنبههای گرافیک را اندازه گیری کردیم.
تصاویر زیر نتیجه عملکرد RTX 3080 را در بنچمارکهای مختلف نشان میدهد. میتوانید آن را با نسلهای گذشته خود مقایسه کنید.
در نهایت باید گفت: ۳۰۸۰ به نسبت نسل قبلی خود نزدیک به ۷۵ درصد بهبود داشته است.
در تمام بررسیها RTX 3080 به عنوان پادشاه جدید بازیهای 4K انتخاب شد. در کیفیت پایینتر مانند 1080p و 1440p عملکرد آن بی نظیر است.
در بازی F1 2020 تا ۷۰ درصد سریعتر از کارت RTX 2080 Ti عمل کرد. این اختلاف قابل توجه است. برای شناخت آینده بازیها باید به شدو آف تامب رایدر و کال آف دیوتی: مدرن وارفر نگاه کنید.
این بازیهای از معدود بازیهایی هستند که از فناوری DLSS در ساخت آنها استفاده شده است. با پیشرفت این فناوری و استفاده سازندگان بازی از آن عملکرد گرافیکهای RTX را افزایش میدهد.
در ادامه هستههای تنسور قدرت خود را به رخ میکشند. کارت گرافیک RTX 2080 Ti بازی دث استرندینگ را با ۱۲۱ فریم اجرا میکند. اما RTX 3080 توانایی اجرای آن تا ۱۴۸ فریم را دارد.
حتی برای ما غیر قابل باور است که این تعداد فریم با کیفیت 4K اجرا میشود.
به نظر تفاوت کارت گرافیک RTX 2080 و RTX 3080 در کیفیت پایینتر کمتر میشود. اما آینده بازیها در دست کیفیت 4K و بالاتر از آن است.
در کیفیت کمتر ترکیب پردازنده و گرافیک مهم است و تمام این موارد به موتور بازی و چگونگی ساخت آن باز میگردد.
برای مثال: تفاوت این دو کارت گرافیک در بازی توتال وار: وارهمر دو با کیفیت 4K بیشتر از ۳۵ درصد است. اما در کیفیت پایین تفاوت آنها به ۳ درصد کاهش مییابد.
با تمام این موارد خرید RTX 3080 با قیمت ۶۹۹ دلار عقلانیتر از خرید یکی از کارتهای سری RTX 2000 است. حتی اگر قویترین مدل از سری RTX 2000 را تهیه کنید.
چند بازی از گذشته را مورد آزمایش قرار دادیم. مانند: هیتمن: ابسولوشن، تامب رایدر (۲۰۱۳) و بایوشاک: اینفینیتی.
البته اگر به دنبال یک بررسی محکم و قابل اعتماد هستید، نباید امتیازات این بازیها را معیار قرار دهید. این بررسی یک سوال مهم دارد:
کارت گرافیکهای مدرن در بازیهای قدیمی اما بسیار با کیفیت چطور عمل میکنند؟ RTX 3080 به پادشاهی خود ادامه میدهد. عملکرد آن در بازی تامب رایدر ۵۰ درصد بهتر از RTX 2080 است.
انویدیا میگوید: برای دستیابی به قدرت RTX 3080 به دو کارت RTX 2080 نیاز دارید.
در بازیهای گروهی نرخ فریم بر ثانیه بسیار مهم است. بهترین گرافیک تعادل بین کیفیت و نرخ فریم را نگه میدارد. برای آزمایش این مسئله از CS:GO، فاینال فانتاسی و رینبو سیکس: سیج استفاده کردیم.
در این گروه از بازیهای نرخ فریم ۱۴۴ بسیار مهم است. دلیل مهم بودن این عدد چیست؟ سریعترین مانیتورهای در دسترس بین ۱۲۰ تا ۱۴۴ هرتز هستند.
حتی کارت گرافیکهای میان رده در این آزمون موفق خواهند شد. RTX 3080 یک رکورد جدید در بازی رینبو سیکس: سیج ثبت کرد.
برای نتایج نزدیک به RTX 3080 به دو کارت گرافیک RTX 2080 Super Founders Edition نیاز داشتیم.
حتی برای بهترین عملکرد در این بازیها به چنین غولی نیاز ندارد. اگر هدف شما تنها این گروه از بازیها است، پول خود را برای یک مانیتور بهتر هزینه کنید.
انویدیا مهندسی و توانایی خود را به رخ میکشد. وظیفه کارت گرافیک انویدیا همراهی شما در سنگینترین بازیها است. قطعا علاقهای به ذوب شدن کارت گرافیک ۷۰۰ دلاری خود ندارید.
سیستم خنک کننده انویدیا چطور کار میکند؟
ما یک آزمون ۱۰ دقیقه روی RTX 3080 انجام دادیم. کارت گرافیک دمای ۷۷ درجه سانتیگراد را ثبت کرد. این عدد برای گرافیکهای این سطح مناسب است. اما RTX 2080 در آزمون مشابه دمای ۶۶ درجه سانتیگراد را ثبت کرده بود.
برای بررسی بهتر از یک دوربین حرارتی کمک گرفتیم. این دوربین برای دید مستقیم بسیار مناسب است. وقتی یک دیوار شیشهای در بین شما و منبع گرمایی وجود داشته باشد، تصاویر آن کمی تار میشود.
بسته بودن کیس، ضروری است. همانطور که در ابتدای متن خواندید، انویدیا یک جریان هوای مهندسی شده را اجرا کرده است. برای گردش درست هوا کیس باید کاملا بسته باشد.
ما کیس را آماده کردیم، سرعت فن را تا جای ممکن بالا بردیم، متاسفانه همچنان تشخیص جریان هوا ممکن نبود.
با کمی اورکلاک موافقید؟ با استفاده از ابزار پرشن X1 از شرکت EVGA سرعت کلاک RTX 3080 را بالا بردیم.
ما به اورکلاک پایدار با ۱۰ درصد افزایش سرعت دست یافتیم. این به معنی ۵ درصد بهبود عملکرد در بازیها است. به هرحال انویدیا بهترین سرعت کلاک را برای کارت انتخاب کرده است.
انجام این کار را توصیه نمیکنیم.
کارت گرافیکهای جدید انویدیا یک انفجار در دنیای بازی بود. این شرکت انتظار کاربران را سال به سال افزایش میدهد و هر سال نیز این انتظارات را برآورده میکند.
AMD برای رقابت با انویدیا مسیر سختی در پیش دارد. اگر همین وضعیت در سالهای آینده ادامه پیدا کند سهم AMD از بازار کم و کمتر خواهد شد.
رقابت AMD و انویدیا باعث پیشرفت مداوم این صنعت میشود. امیدواریم رقبای قدیمی تا آخرین نفس بجنگند.
فناوری DLSS نقل مجلس ما بود. این فناوری در کنار روند قیمت گذاری انویدیا برای سری RTX 3000 گیمرها را جذب خود میکند.
در کنار پیشرفت انویدیا باید شرکتهای تولید کننده مانیتور دست به کار شوند. کاهش قیمت و عرضه عمومی مانیتورهایی با نرخ نو سازی بالاتر اولویت گیمرها در سال ۲۰۲۱ است.
انویدیا کارت گرافیکهای سری RTX 3000 را “بزرگترین جهش” به نسبت نسل قبل میداند. او یک ادعای بزرگ دارد که به آن عمل کرده است.
اگر میخواهید بهترین بازیهای 4K را در سال ۲۰۲۱ تجربه کنید باید RTX 3080 را به خانه خود دعوت کنید! چه میهمانی مبارک تر از جدیدترین گرافیک انویدیا؟
نکات مثبت:
نکات منفی
منبع: pcmag.com
گوشی پوکو ام ۳ شیائومی را باید جذابترین گوشی فصل بدانیم و همین ابتدا میگوییم آیفونها، گلکسیها، ردمیها و خیلیهای دیگر را فراموش کنید.
در حال حاضر تمام کاربران در مورد این مدل ساخت برندی صحبت میکنند که از پشتیبانی شیائومی نفع میبرد.
این گوشی تمام ویژگیهای لازم را دارد تا به پرفروشترین گوشی تبدیل شود؛ یعنی ظاهر خوب، یک نمایشگر خوب، باتری عالی، اسپیکرهای استریو و یک مجموعه دوربین قابل قبول و ترکیب تمام اینها یک طرف، قیمت فوقالعاده عالی طرف دیگر!
پوکو حالا یک برند مستقل از شیائومی است، گرچه شیائومی همچنان هر محصولی را که پوکو طراحی میکند خواهد ساخت. حتی نرمافزار گوشیهای پوکو یا شارژرهای آنها ساخت شیائومی است و بنابراین استقلال این دو برند حداقل فعلا آشکار نیست.
گوشی Poco M3 چه ساخت شیائومی باشد یا نباشد، همان روح و جذابیتی را دارد که بسیاری از گوشیهای شیائومی و پوکو از قدیم داشتند.
اولین چیزی که در مورد ام ۳ جدید متوجه خواهید شد، ظاهر کاملا متفاوت است و همچنین باید با تحسین از بدنه پلاستیکی شبیه به چرم با کیفیت قرارگیری در دست عالی و عناصر بیهمتایی مانند شیشه بزرگ با حک برند پوکو روی پنل پشتی یاد کنیم.
ما انتظار داشتیم با توجه به قیمت این گوشی مشخصات آن کمی سادهتر باشد، ولی گوشی پوکو M3 تمام گزینههای لازم را تیک میزند.
این گوشی یک نمایشگر با اندازه معقول و دقت فول اچدی به همراه یک بریدگی کوچک، یک چیپست خوب، قابلیت پشتیبانی از تمام راههای ارتباطی، بلندگوهای استریو و یک باتری با ظرفیت قابل توجه ۶۰۰۰ میلیآمپر ساعت و سرعت شارژ سریع دارد.
نزدیک بود فراموش کنیم، داخل جعبه چنین شارژر پرسرعتی قرار داده شده است.
مجموعه دوربین سهگانه روی پنل پشتی شاید تنها ویژگی باشد که قیمت ارزان این گوشی را نشان میدهد، گرچه دوربین ۴۸ مگاپیکسل با دقت بالا ممتاز به نظر میرسد ولی این گوشی فاقد دوربین فوق عریض است و به جای آن از دوربینهای ماکرو و حسگر عمقسنج استفاده میکند.
همچنین قدرت فیلمبرداری محدود به فول اچدی است تا خبری از 4K نباشد. اما مجددا و لطفا قیمت این گوشی را در نظر بگیرید! با توجه به آن باید این دوربینها را همچنان فراتر از پولی دانست که بابت خرید پوکو ام ۳ پرداخت میکنید.
در نهایت، این گوشی از سیستم عامل اندروید ۱۰ و لانچر MIUI 12 برای پوکو بهره میبرد. این لانچر تفاوت زیادی با نسخه استاندارد MIUI 12 ندارد و این گوشی انتظار میرود طی چند سال آینده بهروزرسانیهای جدید آن را دریافت کند.
دوربین فوق عریض و مقاومت ساده در برابر آب تنها چیزهایی هستند که روی برگه مشخصات گوشی پوکو ام ۳ دیده نمیشوند.
با این حال، در مورد یک گوشی کاملا ارزان با مجموعه قابلیتهای فراوان داریم صحبت میکنیم و باید از بعضی چیزها بگذریم. گرچه، گوشی Poco M3 واقعا نزدیک به یک گوشی کامل است.
با این مقدمه تا انتهای این مطلب با بررسی این دستگاه جذاب همراه روکیدا باشید. (برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ روی آنها کلیک کنید.)
این گوشی در یک جعبه به رنگ زرد تیره و سرشار از متعلقات وارد بازار شده است. داخل جعبه جدا از خود گوشی یک کابل یواسبی و یک شارژر ۲۲.۵ وات ساخت شیائومی قرار دارد.
گوشی پوکو ام ۳ از سرعت شارژ ۱۸ وات پشتیبانی میکند، بنابراین این شارژر کمی برای چنین سرعتی کیفیت بالاتری دارد.
داخل قسمتهای مقوایی جعبه سوزن در آوردن سیمکارت، یک قاب محافظ شفاف و یک محافظ صفحه نیز دیده میشود. دست پوکو درد نکند!
فکر نکنید تمام شده است! آخرین چیزی که در انتهای گوشی دیده میشود سه مچبند پوکو است. یکی قیطانی و دوتای دیگه سیلیکونی که به رنگهای همیشگی زرد و مشکی برند پوکو تزئین شدند.
گوشی پوکو ام ۳ یک گوشی ردمی یا شیائومی با کمی تغییرات نیست. بلکه منحصرا توسط خود پوکو با یک ظاهر متفاوت، طراحی شده است.
نکته حتی بهتر این است که ظاهر این گوشی فراتر از قیمت آن است. در ساخت این گوشی به لطف انتخاب هوشمندانه رنگ و مواد خام از ظاهر بیکیفیت فاصله گرفته شده است.
ام ۳ سعی نمیکند مانند بسیاری از گوشیهای دیگر ظاهری شبیه به سایر گوشیهای شیشهای داشته باشد. بلکه، پوکو تمرکز خود را روی ساخت بهترین گوشی پلاستیکی گذاشته است و نتیجه را باید الگوی سایر شرکتها قرار داد.
ابتدا، در نمای جلو این گوشی فقط صفحه نمایش به چشم میخورد. حواشی به اندازه کافی کوچک هستند و یک بریدگی قطرهای شکل در مرکز نمایشگر دیده میشود و روی آن را نیز یک ورقه تخت شیشه گوریلا گلس ۳ پوشانده است.
پنل پشتی از پلاستیک ساخته شده است و اندکی به طرف فریم گوشی خمیده است. بافت فراموش شده چرم مصنوعی روی آن دیده میشود که روی گوشی پوکو ام ۳ عالی به نظر میرسد بدون توجه به این که مدل مشکی، زرد یا آبی این گوشی را تهیه کنید.
این گوشی همچنین بسیار محکم در دست جا میگیرد و حتی لک نمیافتد. از این بهتر میشود؟
در کنار چنین جزئیاتی روی پنل پشتی یک قطعه شیشه بزرگ مشکی رنگ دیده میشود که داخل آن مجموعه دوربین و لوگو بزرگ پوکو است. این قطعه تنها برای زیباییشناسی است تا لمس گوشی Poco M3 متفاوت باشد و بتواند از انبوهی از گوشیهای ریلمی و ردمی متفاوت به نظر برسد.
در نهایت، به فریم ضخیم پلاستیکی میرسیم که ظاهر مات دارد و به نوعی مانند پنل پشتی مقاوم به لک افتادن است.
بخشهای طولانیتر آن تخت نیستند و بلکه تیز به نظر میرسد که ممکن است بهترین شکل برای خوشدست بودن گوشی زمان گرفتن آن به صورت افقی نباشد.
از این نظر بد نیست، ولی عالی نیز محسوب نمیشود و کمی برداشتن گوشی از روی میز عجیب به نظر میرسد. حالا اجازه دهید نگاه دقیقتری به نمای جلوی گوشی بیاندازیم.
با گرفتن گوشی به سمت خود یک پنل نمایش ۶.۵۳ اینچی را میبینیم که داخل آن دوربین سلفی ۸ مگاپیکسل است.
اگر بالای دوربین جلو را به دقت نگاه کنید، یک توری بسیار باریک را میبینید که بلندگوی مکالماتی را مخفی میکند. برخی از شما ممکن است انتظار داشته باشید در این جا چراغ نوتیفیکیشن نیز باشد، ولی متاسفانه باید بگوییم خیر، خبری نیست.
حاشیه پایینی به نسبت دیگر حواشی گوشی ضخیمتر است که یک ویژگی طبیعی نمایشگرهای السیدی به شمار میرود، چون درایور نمایشگر زیر آن قرار دارد. این موضوع به ویژه با توجه به قیمت ۱۳۰ یوروی گوشی واقعا قابل چشمپوشی است.
مجموعه دوربین سهگانه و فلاش الایدی روی پنل پشتی مشترک از یک قطعه شیشه مشکی استفاده میکنند که از یک شیشه بزرگتر با لوگوی پوکو کمی بیرون زدهاند. گرچه، مقدار آن به قدری زیاد نیست که گوشی روی میز تخت قرار نگیرد.
روی فریم پلاستیکی این گوشی چیزهای زیادی دیده میشود. در سمت چپ شیار سیمکارت است.
در سمت راست دکمههای تنظیم حجم صدا و دکمه پاور قرار دارد که داخل آن حسگر اثر انگشت همیشه روشن (و سریع) نصب شده است.
اگر دوست داشته باشید میتوانید شیوه تشخیص اثر انگشت را به فشار دادن و اسکن تغییر دهید تا از جلوی لمس تصادفی آن که مشکل شایع حسگرهای اثر انگشت جانبی است خودداری کنید.
همچنین شناسایی نکردن اثر انگشت باعث آوردن صفحه مربوط به وارد کردن پین خواهد شد.
در بخش بالای گوشی پوکو ام ۳ یکی از بلندگوهای استریو، جک هدفون ۳.۵ میلیمتری، پورت مادون قرمز و میکروفون است. در واقع، گوشی Poco M3 بلندگوهای استریوی کامل دارد به جای این که مانند بسیاری از پرچمدارها بلندگوی مکالماتی نقش تیوتر ثانویه را نیز ایفا کند.
در نهایت، در پایین گوشی بلندگوی دیگر استریو، میکروفون و پورت یواسبی C است.
ابعاد گوشی پوکو ام ۳ برابر با ۱۶۲.۳ در ۷۷.۳ در ۹.۶ میلیمتر با وزن ۱۹۸ گرم است. با باریکترین گوشی روبرو نیستیم، ولی وزن آن نیز بیش از حد نیست و با توجه به باتری ۶۰۰۰ میلیآمپر ساخت داخل آن باید بگوییم ابعاد کلی کاملا مناسبی دارد.
ما از مدت زمانی که با گوشی Poco M3 بودیم لذت بردیم. یک گوشی با کیفیت ساخت خوب و محکم با خوشدستی عالی و طراحی فوقالعاده را تجربه کنیم.
این گوشی اصلا ضدآب نیست، ولی واقعا از چنین گوشی زیر ۲۰۰ یورو چنین انتظاری را نباید داشت.
تنها شکایتی که ما از این گوشی داریم شکل فریم آن است که طراحی نوکتیز آن باعث میشود برداشتن گوشی از روی میز یک تجربه ناخوشایند باشد. اما اگر چنین چیزی برایتان مشکل است، توصیه میکنیم از قاب داخل جعبه استفاده کنید.
این گوشی یک نمایشگر بزرگ ۶.۵ اینچی از نوع السیدی با فناوری IPS دارد که داخل بریدگی قطرهای شکل آن دوربین جلو قرار میگیرد.
دقت آن ۲۳۴۰ در ۱۰۸۰ پیکسل است و در هر اینچ آن ۳۹۵ پیکسل دیده میشود. چنین دقتی برای این گوشی ارزان نسبتا بالا است و باعث برتری این محصول نسبت به رقبای آن خواهد شد.
روی نمایشگر را شیشه محافظ گوریلا گلس ۳ پوشانده است، ولی اگر دوست داشته باشید داخل جعبه نیز یک محافظ صفحه دیده میشود.
پوکو برای نمایشگر ام ۳ نوید کنتراست ۱۵۰۰:۱ و حداکثر روشنایی ۴۰۰ نیت را داده است. ما از تستهایمان نتیجه مشابهی را به دست آوردیم.
حداکثر روشنایی ۳۹۵ نیت بود و سطح رنگهای مشکی به اندازه کافی در ۰.۲۵ عمیق است تا نسبت کنتراست از ۱۵۰۰:۱ بیشتر شود.
این نمایشگر حتی اگر حالت Sunlight Mode آن فعال شود، روشنتر خواهد شد و نور صفحه تا ۴۴۰ نیت میرسد.
حداقل روشنایی که برای رنگ سفید اندازه گرفتیم ۲.۵ نیت بود تا برای مطالعه در شب اصلا مشکل نداشته باشید!
گوشی پوکو ام ۳ سه تنظیمات متفاوت کنتراست برای نمایشگر خود دارد. زمانی که تنظیمات کنتراست روی حالت خودکار است، خروجی رنگ نمایشگر ظاهرا برای فضای رنگ sRGB دقیق است و ما متوسط deltaE برابر با ۴.۸ را با حداکثر انحراف ۹ اندازه گرفتیم.
تنها در این حالت میتوانید اشباع بودن رنگها (پیشفرض، با دمای رنگ خنک یا گرم) را انتخاب کنید و با پیش تنظیمات پیشفرض ما DeltaE 4.8 را اندازه گرفتیم.
انتخاب پیشتنظیمات گرم به معنای دیدن رفع کمی از مشکل ته مایه رنگ آبی در حالت پیشفرض است.
انتخاب تنظیمات کنتراست استاندارد دقت رنگ عالی برای فضای رنگ sRGB دارد و ما متوسط deltaE 2.0 را اندازه گرفتیم.
در نهایت، حالت کنتراست افزایشی رنگها را برجسته میکند و بهای آن دقت کمتر رنگها است.
گوشی پوکو ام ۳ شیائومی مجهز به یک باتری بزرگ ۶۰۰۰ میلیآمپر ساعت است. این گوشی از سرعت شارژ سریع ۱۸ وات پشتیبانی میکند که واقعا ویژگی خوبی است چون شارژ این باتری گنده با یک شارژر آهسته تا ابد طول خواهد کشید.
گوشی ارزان پوکو طبق انتظار در تست باتری ما آمار عالی ۱۵۴ ساعت را ثبت کرد. از این نظر در رتبه سوم نمودار گوشیهای برتر ما از نظر باتری قرار میگیرد و امتیاز آن در تمام بخشهای بازپخش ویدئو، تماس صوتی اینترنتی، گردش در وب با وایفای و کم شدن شارژ در حالت انتظار عالی بود.
این گوشی نه تنها یک بارتی بزرگ دارد، بلکه سرعت شارژ آن نیز زیاد و ۱۸ وات است.
با استفاده از شارژر داخل جعبه شارژ گوشی در عرض ۳۰ دقیقه و ۱ ساعت به ترتیب به ۲۵ و ۴۶ درصد میرسد و برای شارژ کامل باید ۲ ساعت و ۵۹ دقیقه صبر کنید.
این آمار از نظر عددی جالب نیست، ولی گنجایش ۶۰۰۰ میلیآمپر ساعت این باتری را فراموش نکنید.
این گوشی بلندگوهای استریو مناسبی دارد که در بخشهای بالایی و پایینی فریم قرار گرفتند و خروجی صدای ترجیحا متعادل را دارند.
امتیاز میانرده پوکو در تست بلندی حجم صدای ما خوب بود. کیفیت صدا گرچه عالی است تا M3 یکی از معدود گوشیهایی باشد که صدای باسی تولید کند که بتوانید حس کنید و بشنوید و صداهای با فرکانس میانی نیز عالی هستند.
فرکانسهای بالا مانند سایر گوشیها عالی نیست، ولی همچنان به آن امتیاز خوب میدهیم. بهطور کلی گوشی Poco M3 یکی از بهترین خروجیهای صدایی دارد که اخیرا شنیدهایم. پوکو باریکلا!
این گوشی از همان ابتدا از لانچر MIUI 12 استفاده میکند که براساس سیستم عامل اندروید ۱۰ است و یک رابط کاربری سادهشده با انیمیشنهای جالب، گزینههای جدید حریم خصوصی، پنجرههای شناور، یک مرکز کنترل اختصاص، Super Wallpapers و یک کشوی اپلیکیشن کاملا جدید به همراه قابلیتهای دیگر دارد.
تغییرات MIUI 12 نسبت به MIUI 11 زیاد نیست، بلکه بیشتر در جاهای مختلف ظاهر جدید، انیمیشنهای جالبتر جدید و بهینهشده به همراه چند قابلیت جدید دیده میشود که به خود کاربر بستگی دارد از آنها استفاده کند یا نه.
به کمک حسگر اثر انگشت جانبی میتوانید این گوشی را از حالت قفل خارج کنید. نصب این حسگر ساده است و دقت و سرعت عالی در سطح بهترینها دارد.
یک مشکل حسگرهای با چنین موقعیتی ثبت اشتباه اثر انگشت زمان بدون هدف گرفتن گوشی در دست یا قرار دادن آن در جیب است، چون دست یا کف دست شما همیشه در تماس با فریم جانبی قرار دارد.
شیائومی یک راهحل ساده برای آن دارد و میتوانید از بین شیشه تشخیص اثر انگشت با لمس یا فشار دادن دکمه انتخاب کنید.
در حالت دوم تنها زمانی اثر انگشت شناسایی میشود که دکمه پاور را فشار دهید.
قابلیت از قفل خارج کردن با تشخیص چهره به اسم 2D Face Unlock نیز دیده میشود که البته امنیت آن نسبت به روش قبلی کمتر است.
صفحه هوم مانند همیشه است و روی آن میانبرها، پوشهها و ویجتها قرار میگیرد. آخرین صفحه سمت چپ گوگل فید قرار دارد، اگر آن را فعال کرده باشید.
MIUI 12 به صورت پیشفرض یک کشوی اپلیکیشن فعال دارد که خودکار اپلیکیشنها را در دستههای مختلف قرار میدهد.
اولین دسته All است که تمام اپلیکیشنها را در بر میگیرد. دستههای بعد آن عبارتند از ارتباطات، سرگرمی، عکاسی، ابزار، جدید و کسبوکار.
کاربر میتواند این دستهها را ویرایش کرده یا حتی آنها را کاملا غیرفعال کند. علاوه بر این، امکان کاملا غیرفعال کردن خود کشوی اپلیکیشن وجود ندارد، حداقل در این نسخه از رابط کاربری MIUI 12 برای گوشی پوکو.
قابلیت جدید دیگر سایهبان نوتیفیکیشن است که به مرکز نوتیفیکیشن و مرکز کنترل تقسیم شده است. در واقع، این قابلیت دقیقا شبیه به گوشیهای آیفون است و حتی به همان شکل میتوانید این دو بخش را باز کنید؛ کشیدن مرکز نوتیفیکیشن از سمت چپ صفحه به بیرون و مرکز کنترل از سمت راست.
اگر این قابلیت با سلیقهتان جور در نمیآید، میتوانید مرکز کنترل را غیرفعال کنید تا ظاهر سایهبان نوتیفیکیشن و عملکرد آن بیشتر شبیه به نسخه خام اندروید باشد.
Task Switcher تغییر زیادی نکرده است. این بخش تمام اپلیکیشنهای اخیر شما را در دو ستون نشان میدهد. روی یک کارت آهسته ضربه بزنید و نگه دارید میانبر تقسیم صفحه ظاهر خواهد شد یا برای بستن آن فقط کافی است دست خود را روی صفحه به سمت راست یا چپ بکشید.
در بالا یک دکمه جدید پنجرههای شناور دیده میشود که قابلیت جدیدی در MIUI 12 است. شما هر اپلیکیشن دلخواه خود را میتوانید در یک حالت شناور قرار دهید، ولی همزمان تنها یک پنجره شناور خواهید داشت.
بخش قابل توجهی از رابط کاربری MIUI را تمها تشکیل میدهند و در نسخه ۱۲ آن نیز حضور دارند. شما میتوانیم از تم استور، تمهای جدید را دانلود کنید و کاغذدیواریها، زنگ تماسها، آیکونها و فونتهای سیستمی و حتی استایل نمایشگر همیشه روشن را تغییر دهید.
شیائومی MIUI 12 را با اضافه کردن چند گزینه حریم خصوصی بهتر کرده است. حالا زمان اشتراکگذاری فایلها مانند تصاویر و ویدئوها میتوانید لوکیشن یا سایر متادیتا (از جمله اطلاعات دستگاه) را حذف کنید و بنابراین کاملا از حریم خصوصی خود محافظت کنید. باید از شیائومی تشکر کنیم.
رام اندروید MIUI همچنین یک اپلیکیشن به اسم امنیت دارد. به کمک این اپلیکیشن میتوانید حضور بدافزار را در گوشی خود بررسی، لیست سیاه را مدیریت، مصرف داده گوشی را محدود یا کنترل، رفتار باتری را تنظیم و مقداری از حافظه رم را آزاد کنید.
همچنین توسط آن میتوانید مجوزهای اپلیکیشنهای نصب شده را مدیریت کنید و به شما اجازه میدهد رفتار باتری را در مورد اپلیکیشنهای منتخب تعریف کنید و تنها برای اپلیکیشنهای مورد انتخاب شما محدودیت داشته باشد.
علاوه بر این، MIUI یک اپلیکیشن اختصاصی گالری، موزیک و ویدئو پلیر دارد. در بعضی از مناطق جغرافیایی دو اپلیکیشن ویدئو و موزیک شامل گزینههای مربوط به استفاده از سرویسهای استریم پرمیوم میشوند.
اپلیکیشن Mi Remote نیز برای استفاده از پورت تابنده نور مادون قرمز و کنترل لوازم خانگی وجود دارد. در چین، یک دستیار مجازی جدید به اسم Mi AI بخشی از رابط کاربری MIUI 12 است و جای گوگل اسیستنت را گرفته است.
از طرفی در این گوشی یک اپلیکیشن Notes نیز بهتر شده است و حالا چک لیستهای بیشتر برای بخش Task و گزینههای زیر وظیفه دارد.
اپلیکیشن رادیو افام نیز دیده میشود.
رام MIUI 12 از حالت تاریک (Dark Mode) نیز پشتیبانی میکند و حتی میتوانید کاغذدیواریها را مجبور به استفاده از آن کنید یا کاربرد آن را در اپلیکیشنهای فردی غیرسازگار را محدود کنید.
زمان استفاده از اپلیکیشنهای سیستمی باید تبلیغات را ببینید که معمول علت آن جبران قیمت پایین گوشی است. ما اکثر اوقات در اپلیکیشن Themes و Security و همچنین بخشی از اسکنر ویروس داخلی دیدیم که هر مرتبه یک اپلیکیشن جدید نصب میکنید، ظاهر خواهد شد.
گوشی Poco M3 مجهز به چیپست اسنپدراگون ۶۶۲ است که در سال ۲۰۲۰ و براساس فرآینده ۱۱ نانومتری ساخته شده است.
این چیپست یک پردازنده مرکزی ۸ هستهای تشکیل شده از ۴ هسته کریو ۶۲۰ گلد با سرعت کلاک ۲.۰ گیگاهرتز و ۴ هسته کریو ۲۶۰ سیلور با سرعت کلاک ۱.۸ گیگاهرتز دارد.
هستههای گلد بر اساس طراحی کورتکس A73 هستند، در حالی که انواع سیلور طبق هستههای کارآمد کورتکس A53 ساخته شدند.
پردازنده گرافیکی از نوع آدرنو ۶۱۰ است. این گوشی در دو مدل با رم ۴ گیگابایت و حافظه داخلی ۶۴ یا ۱۲۸ گیگابایت از نوع UFS 2.1 به بازار آمده است. هر دو مدل از کارت حافظه جانبی پشتیبانی میکنند.
حالا اجازه بدهید ببینیم این گوشی در بنچمارکها با سایر گوشیها چطور رقابت میکند. عملکرد پردازنده در بخش چند هسته در سطح سایر گوشیهای این کلاس است.
متاسفانه، عملکرد در بخش تک هسته کاملا آهسته است و میتوانید زمان انجام کارهایی مانند اسکرول در صفحات هوم یا جابهجایی بین اپلیکیشنها یک تاخیر قابل توجه را هر چند وقت یک مرتبه حس کنید.
نمایشگر با دقت بالا برای گوشی در این سطح مانند یک ویژگی ممتاز است، اما در گیمینگ تاثیر خود را نشان میدهد. در حقیقت، اگر نتوانید دقت بازی را به اچدی کاهش دهید، غیرممکن است یک تجربه بازی روان داشته باشید.
منظور ما این نیست که نمیتوانید با این گوشی بازی کنید، فقط باید انتظار خود و تنظیمات بازی را طبق آن تغییر دهید.
نتیجه بنچمارکهای بخش آن اسکرین (مربوط به کار کردن با گوشی و روشن بودن صفحه نمایش) عملکرد بهتر از گوشیهای با نمایشگرهای اچدی مانند Realme 7i، گلکسی A21s و Moto G9 Play را نشان میدهد.
در نهایت به نتیجه بنچمارک ترکیبی انتوتو میرسیم که با توجه به تمام صحبتهای بالا، بد نیست.
گوشی پوکو ام ۳ سریعترین گوشی بازار نیست و نیازی به توضیح علت آن نیز نداریم. گرچه این گوشی سرعت آهسته نیز ندارد و میتواند وظیفه خود را انجام دهد، چه استفاده از یک اپلیکیشن آفیس باشد یا بازی به شرط این که تنظیمات بازی را طبق انتظار خود از سرعت بازی تغییر دهید.
هر از چند گاهی ممکن است هنگام کار با گوشی تاخیر را ببینید، ولی مشخص خاصی نیست. شما با ۱۴۰ یورو یک گوشی با نمایشگر با دقت بالا میخرید، بنابراین چنین چیزهایی انتظار میرود و باید زمان خرید آنها را در نظر بگیرید.
نکته مثبت داغ نشدن این گوشی هنگام فشار است و عملکرد آن زمان بازی با استفاده از اپلیکیشنهای سنگین افت نمیکند و همیشه در حالت حداکثر است.
تجربه کار با این گوشی مانند یک میانرده ممتاز روان نیست، ولی بدون شک گوشی پوکو ام ۳ نیز میانرده به شمار نمیرود. درست است؟
روی پنل پشتی این گوشی مجموعه دوربین سهگانه دیده میشود، اما تا جای ممکن ساده هستند. دوربین اصلی یک حسگر ۴۸ مگاپیکسل است که در کنار دو دوربین ۲ مگاپیکسل ماکرو و عمقسنج قرار میگیرد. تک فلاش الایدی نیز در همان اطراف است.
دوربین ۴۸ مگاپیکسل این گوشی یک حسگر با فیلتر Quad Bayer و لنز با دریچه دیافراگم F/1.8، پیکسلهای ۰.۸ میکرومتر و پشتیبانی از قابلیت فوکوس خودکار تشخیص فازی است. این دوربین همچنین میتواند از نایت مد (Night Mode) استفاده کند.
دوربین ماکرو دریچه دیافراگم F/2.4، پیکسلهای ۱.۷۵ میکرومتر دارد، ولی فاقد قابلیت فوکوس خودکار است و در نهایت به حسگر عمقسنج ۲ مگاپیکسل میرسیم.
دوربین سلفی یک حسگر ۸ مگاپیکسل با لنز F/2.1 دارد و فوکوس ثابت است.
اپلیکیشن پیشفرض دوربین را در رام MIUI بارها دیدیم. برای تغییر حالات عکاسی، دست خود را روی صفحه به سمت چپ یا راست میکشید و جز حالت ماکرو، تمام حالات به این شکل در دسترس هستند.
میانبری برای زوم نیز وجود ندارد.
در انتهای مخالف نمایاب، سوئیچ حالت فلاش، یک سوئیج HDR، یک تاگل هوش مصنوعی، گوگل لنز و یک عصای جادویی با افکتهای زیباتر کردن چهره و فیلترها قرار دارند.
پشت یک منو همبرگری گزینههای بیشتری از جمله حالت ماکرو به همراه میانبری به بخش تنظیمات دیده میشود.
گزینهای که در این بخش پیدا نمیکنید، گزینه تغییر دقت تصویر است. دوربین اصلی میتواند از حالت پرو استفاده کند.
امکان ثبت تصاویر با دقت کامل ۴۸ مگاپیکسل نیز وجود دارد و میتوانید سرعت شاتر را تا ۳۰ ثانیه و ایزو را تا ۴۰۰۰ تغییر دهید.
تصاویر پیشفرض ۱۲ مگاپیکسل دوربین با توجه به کلاس گوشی عالی هستند، به ویژه زمانی که از چنین شرایط آبوهوایی چالشآفرینی گرفته شدند.
سطح جزئیات نهایی بیشتر از حد کافی است، شارپی تصویر خوشایند و کنتراست بالا است. دامنه دینامیک متوسط است، ولی با وجود هوای زمستانی پایین بود (HDR روی حالت خودکار قرار داشت، ولی حتی یک مرتبه فعال نشد).
رنگها از آن چه که باید دمای رنگ گرمتری داشتند، ولی جدا از آن شاداب و تاثیرگذار بودند. کاهش پارازیت ملایم انجام شده است و همین قضیه یکی از دلایل سطح بالای جزئیات است.
پردازش تصویر مقداری پارازیت به جا گذاشته است، ولی جزئیات نیز در نواحی با رنگ یکنواخت مانند دیوارها یا پنجرههای مجموعههای مسکونی زیاد است.
گوشههای تصویر به وضوح ملایم است و جدا از آن تنها میتوانیم این تصاویر را تحسین کنیم. گوشی پوکو ام ۳ فراتر از انتظار ما ظاهر شد.
یک گزینه به اسم دوربین هوش مصنوعی روی نمایاب دیده میشود. اگر آن را فعال کنید، دوربین سعی میکند صحنه را تشخیص دهد و پارامترها را طبق آن تغییر دهد.
متاسفانه، تنها ویژگی که این هوش مصنوعی به همراه دارد افزایش کنتراست و سطح اشباع رنگ است و کیفیت تصاویر به نوعی به واسطه این دو موضوع از بین میروند. توصیه میکنیم این گزینه را خاموش نگه دارید.
میتوانید با دقت کامل ۴۸ مگاپیکسل نیز با حالت 48MP عکس بگیرید، ولی دلیلی برای استفاده از آن وجود ندارد. تصاویر این حالت همان ۱۲ مگاپیکسلیها هستند که افزایش مقیاس یافتند و ظاهر خوبی ندارند.
روی پنل پشتی گوشی پوکو ام ۳ یک حسگر عمقسنج ۲ مگاپیکسل نیز دیده میشود که زمان عکاسی پرتره کاربرد دارد.
این گوشی ظاهرا از آن به خوبی استفاده میکند، چون محوشدگی پسزمینه طبیعی است و از سوژه بامهارت جدا شده است.
تصاویر پرتره مانند تصاویر عادی جزئیات بالایی دارند و به نظر ما از نتیجه عکاسی با حالت پرتره گوشی Poco M3 راضی خواهید بود.
دوربین ماکرو ۲ مگاپیکسل روی کاغذ خوب به نظر میرسد، اما استفاده از آن مانند کابوس است. این دوربین فوکوس ثابت در حدود فاصله ۴ سانتیمتر دارد و معمولا باید ۶ تا ۷ تصویر بگیرید تا یکی از آنها شارپ باشد.
تصاویر ماکرو زمانی که نور به اندازه کافی باشد جزئیات کافی و پارازیت کم را به نمایش میگذارند، ولی کنتراست عالی نیست.
متاسفانه، زمانی که شرایط نوری ایدهآل نباشد، پارازیت اوج میگیرد و تصاویر غیرقابل استفاده خواهند شد.
بهطور کلی، کیفیت تصاویری که با گوشی Poco M3 در روز میگیرید عالی هستند و ما از مهارتهای دوربین آن تعجب کردیم. حالا نوبت عکاسی در شب است.
تصاویر دوربین اصلی در شب کیفیت متوسطی دارند. ظاهرا جزئیات کافی است و تصاویر آنقدر محو نیفتادند، ولی تاریک و کاملا با پارازیت هستند. رنگها اغلب ظاهر شستهشده دارند و کنتراست با عالی بودن فاصله دارد.
ما تصمیم گرفتیم حالت HDR را تست کنیم و ببینیم آیا کیفیت تصاویر را بهتر میکند یا نه، چنین چیزی را در گوشیهای قبلی شیائومی دیده بودیم. نتیجه خلاف پیشبینی ما بود.
حالت دوربین هوش مصنوعی کنتراست و رنگها را بهتر کرد و همچنین مانند HDR عمل میکند و به نظر فعال نگه داشتن آن زمان عکاسی در شب اقدامی هوشمندانه است.
تصاویر روشنتر هستند و چون جزئیات نواحی بسیار روشن اکثرا برگشته است، سطح اشباع رنگ بهتر را نشان میدهد و البته سطح جزئیات قابل قبول و در حد خروجی تصاویر زمان عکاسی با حالت استاندارد هستند.
دوربین اصلی گوشی پوکو ام ۳ از حالت نایت مد پشتیبانی میکند و پس از غروب آفتاب استفاده از آن را توصیه میکنیم. نتیجه آن روشنتر شدن تمام صحنه و برگرداندن نواحی بسیار روشن است که نوردهی زیادی شدند.
کاهش پارازیت در این حالت در مقایسه با تصاویر عادی بیشتر است و کاملا جزئیات ریز را از بین میبرد، ولی همچنان این تصاویر را ترجیح میدهیم. ظاهر آنها روی صفحه نمایش گوشی عالی است و با دقت پایین در رسانههای اجتماعی به نظر میرسند.
گوشی Poco M3 یک دوربین ۸ مگاپیکسل جلو با فوکوس ثابت دارد. جزئیات تصاویر آن متوسط است، در حالی که کنتراست و رنگها را میتوانیم قبول کنیم.
پارازیت به چشم میآید و دامنه دینامیک در بهترین حالت متوسط است. گاهی زمان عکاسی در محیط بسته دوربین برای نوردهی به تقلا میافتد که نتیجه آن ثبت یک صورت بیروح است.
با دوربین جلو نیز میتوانید تصاویر پرتره بگیرید که کیفیت آن در حد دوربینهای با فوکوس ثابت است. اگر موی آشفتهای نداشته باشید و برایتان بد افتادن یک یا دو گوش مهم نباشد، تصاویر نهایی امتیاز قبولی میگیرند.
گوشی پوکو ام ۳ میتواند با دوربین اصلی خود فیلمهای فول اچدی با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه بگیرد و خبری از قابلیت فیلمبرداری با دقت 4K یا سرعت ۵۰ فریم بر ثانیه نیست.
بیتریت ویدئوها ۲۰ مگابیت بر ثانیه است و صدا با آن که استریو ضبط میشود، ولی نسبتا پایین و ۹۶ کیلوبایت بر ثانیه است. این گوشی از لرزشگیر الکترونیک تصویر نیز پشتیبانی نمیکند.
فیلمهای دوربین اصلی جزئیات متوسط و با دامنه دینامیک پایین دارند. کنتراست و رنگها را میتوانیم بپذیریم.
گوشی Poco M3 قابلیتهای زیاد یک گوشی میانرده، اما با یک قیمت ارزان دارد که به تمام آنها بالا اشاره کردیم. تمام این قابلیتها را میتوانید با هزینه ۱۵۰ تا ۱۷۰ یورو بسته به محل زندگی خود و تخفیفهای موجود به دست آورید.
اگر دوست دارید با قیمت ارزان یک گوشی عالی بخرید، ۴ گوشی در رادار دیدتان باید قرار داشته باشد و طبیعتا دوتا از آنها ساخت شیائومی هستند.
دو گوشی ردمی ۹ و ردمی نوت ۹ گزینههایی عالی با نمایشگرهای به همین شکل بزرگ، عملکرد مشابه، باتریهای با عمر چشمگیر، قدرت مناسب و مجموعه دوربین چهارگانه روی پنل پشتی هستند.
ردمی ۹ پایینترین قیمت را در بین این گوشیها دارد و مدل با ۳ گیگابایت رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی آن ۱۲۰ یورو یا حتی کمتر است و برای خرید مدل ۴ گیگابایت رم و ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی باید در حد مدل پایه گوشی پوکو ام ۳ پول دهید.
این گوشی در مقایسه با Poco M3 یک دوربین فوق عریض بیشتر و ردایو افام بیسیم دارد، ولی فاقد حالت عکاسی نایت مد و بلندگوهای استریو است.
گوشی ردمی نوت ۹ یک دوربین اصلی بهتر از ردمی ۹ (۴۸ مگاپیکسل در برابر ۱۳ مگاپیکسل) و همچنین یک دوربین فوق عریض بیشتر در مقایسه با مقایسه با Poco M3 دارد.
این گوشی نوت از حالت نایت مد پشتیبانی میکند، ولی از نظر عمر باتری خارقالعاده گوشی پوکو ام ۳ و بلندگوهای استریو به پای آن نمیرسد.
از طرف دیگر، مدل با ۳ گیگابایت رم و ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی آن در حد گوشی پوکو قیمت دارد.
سپس به دو گوشی ریلمی یعنی ریلمی ۷ و ریلمی 7i میرسیم. این دو گوشی در هر جایی برای فروش پیدا نمیشوند، ولی اگر بتوانید آنها را تهیه کنید حتما مد نظر قرار دهید.
مدل 7i یک نمایشگر با دقت اچدی و نرخ تازهسازی تصویر ۹۰ هرتز و چیپست مشابه اسنپدراگو ۶۶۲ دارد. علاوه بر این دقت دوربین اصلی آن ۶۴ مگاپیکسل بوده و یک دوربین ۸ مگاپیکسل فوق عریض نیز دارد.
باتری آن ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعت با سرعت شارژ ۱۸ وات است و قیمت مشابه با گوشی Poco M3 دارد. رابط کاربری این گوشی به علت دقت پایینتر نمایشگر آن نه تنها بدون تاخیر است، بلکه همچنین به لطف نرخ تازهسازی تصویر ۹۰ هرتز روانتر حس میشود.
گرچه، در هر کشوری برای فروش موجود نیست و اسپیکرهای استریو نیز ندارد.
اگر در کشور خود نمیتوانید این گوشی را پیدا کنید، شاید Realme 7 را بتوانید. این گوشی ۱۷۰ یورویی نیز پیشنهاد خرید وسوسه برانگیزی است. اندازه و دقت نمایشگر السیدی آن در حد پوکو M3 است، اما ویژگیهای بهتری مانند یک نرخ تازهسازی تصویر ۹۰ هرتز، قابلیت فیلمبرداری 4K، یک دوربین فوق عریض، یک باتری ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعت و چیپست گیمینگ هلیو G95T دارد.
گوشی پوکو ام ۳ کامل نیست، ولی با توجه به قیمت خود نمیتواند هم باشد. با آن که این گوشی ماژول NFC، دوربین فوق عریض را ندارد و گاهی رابط کاربری آن کمی آهسته است، ولی با نمایشگر با دقت بالا، عمر باتری بدون رقیب، بلندگوهای استریو عالی و عملکرد غیرمایوسکننده دوربین اصلی شما را شگفتزده خواهد کرد.
این گوشی حتی برای گیمینگ مناسب است، به این شرط که دقت و کیفیت گرافیک بازی را روی تنظیمات پایین قرار دهید. اگر تنظیمات را تغییر دهید بازیهای مدرنی مانند پابجی را میتوانید روان اجرا کنید.
گوشی پوکو ام ۳ یک دستگاه کامل است. رقابت دائمی بین ریلمی و شیائومی (و با گسترش آن به پوکو) مرزهای قابلیتهای یک گوشی ردهابتدایی را جابهجا کرده است.
حالا چند گوشی عالی با قیمت بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ یورو در بازار وجود دارند که استفاده از نمایشگرهای بزرگ، دوربینهای توانمند و عمر باتری عالی توجه کاربر را جلب میکنند و گوشی Poco M3 به خوبی شایستگی حضور در بین این گوشیهای منتخب را دارد و من به عنوان منتقد تیم نویسندگی روکیدا از صمیم دل خرید آن را پیشنهاد میکنم.
منبع: gsmarena.com
گوشی وان پلاس نورد n10 را باید تلاش نافرجام شرکت چینی بدانیم. در واقع، وان پلاس در سال ۲۰۲۰ برگهای جدیدی را به تاریخ این شرکت اضافه کرد.
با توجه به این که «کارل پی» همبنیانگذار این شرکت وان پلاس را ترک کرده است، تغییر در استراتژی آن واضح است.
وان پلاس ناگهان با معرفی سری جدید نورد، مجموعه محصولات خود را توسعه داد. پس از گوشی وان پلاس نورد، سریعا چند مدل دیگر از جمله Nord N10 5G به آن پیوستند که امروز میخواهیم آن را بررسی کنیم.
این گوشی یک گام عقبتر از نورد قرار میگیرد و با چیپست کاملا جدید اسنپدراگون ۶۹۰ کوآلکام وارد بازار شده است که اولین مدل در سری ۶۰۰ اسنپدراگونها با پشتیبانی از شبکه 5G است.
در این مطلب با بررسی این گوشی مانند همیشه همراه روکیدا باشید. (برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ روی آنها کلیک کنید.)
وان پلاس قصد دارد این گوشی را در آمریکا نیز عرضه کند و در آن جا مجبور به رقابت با گوشیهای ارزان موتورولا، سامسونگ و ال جی خواهد بود.
ورود این گوشی به بازار اروپا با وجود رقابت سنگین با سایر برندهای چینی جای تعجب دارد. در مقابل، گوشیهای با ارزش بالا و قیمت پایین شیائومی، ویوو و اوپو در بازار آمریکا حاضر نیستند.
گوشیهای وان پلاس همیشه عنصر شگفتی یا ویژگی را داشتند که واقعا باعث تمایز آنها در بین رقبا شده است، ولی گوشی وان پلاس نورد N10 اینطور اصلا به نظر نمیرسد.
ظاهرا گوشی هوشمندی است که برای پوشاندن شکاف بین مجموعه محصولات سریعا در حال گسترش این شرکت عرضه شده است. این گوشی مخالف شعار «هرگز ساکن نمان» این شرکت است که به آن افتخار میکند.
در ادامه مطلب مشخص خواهد شد آیا این گوشی تقریبا زیر ۴۰۰ دلار ارزش خرید بالا دارد یا نه.
ما همیشه وان پلاس را بابت بستهبندی با کیفیت پرچمدارهای این شرکت تحسین میکنیم، ویژگی که با گوشیهای نورد دیده نمیشود.
جعبه فروشی سری نورد به رنگ آبی و مشکی است و داخل این جعبه جدا از خود گوشی شارژر Warp Charge 30T و یک کابل شارژ قرمز روشن یواسبی A به C دیده میشود.
همچنین یک سوزن درآوردن سیمکارت و چند دفترچه به چشم میخورد. برخلاف سایر گوشیهای وان پلاس خبری از قاب محافظ شفاف نیست. نبود استیکرهای وان پلاس نیز ناراحتکننده بود.
طراحی این گوشی صادقانه بگوییم چنگی به دل نمیزند. در نگاه اول ممکن است آن را به خاطر مجموعه دوربین مستطیلی شکل و چهارگانهاش با گوشی گلکسی A51 سامسونگ اشتباه بگیرید.
گرچه، پنل پشتی و فریم هر دو از پلاستیک ساخته شدند و کاملا شبیه به شیشه و فلز به نظر میرسند. گرچه زمانی که گوشی را به دست میگیرید و مواد ساخت آن را حس میکنید، چنین حسی از در نیامده از پنجره بیرون میرود.
این گوشی در دست سبک و کمی تو خالی حس میشود، ولی نه به مقداری که آن را شل و ول بدانیم. با توجه به تعادل وزنی که حاشیه پایینی گوشی به وجود میآورد، پایین گوشی سنگین حس میشود تا سریعا از دست شما نیافتد.
استفاده از پلاستیک براق در ساخت گوشی به معنای کاملا لیز بودن آن است.
رنگ پنل پشتی رنگینکمانی است و با آن که این طراحی اصیل نیست، ولی به خوبی اجرا شده و ظاهر این گوشی پلاستیکی را متفاوت نشان میدهد.
لوگو +۱ و برندینگ وان پلاس زیر سطح پنل پشتی حک شده است تا پاک نشود. حسگر اثر انگشت نیز در وسط پنل پشتی است و به آسانی پیدا میشود.
مجموعه دوربین کمی برآمده است، گرچه نه در حد پرچمدارهای گلکسی ۲۰۲۰ سامسونگ، با این حال گوشی وان پلاس نورد N10 روی سطح صاف تخت قرار نمیگیرد.
اطراف فریم خطوط آنتن به چشم نمیخورد، تا به صورت یکپارچه اطراف گوشی را گرفته باشد. یک شکایت ما از فریم گرد بودن آن است که به علت قسمت پشتی خمیده و لایه ضربهگیر بین فریم و نمایشگر، به نوعی در امتداد طرفین کمپهنا است.
اگر فریم کمی تختتر یا ضخیمتر بود، شاید گرفتن گوشی در دست برای کار به مدت طولانی راحتتر بود. البته، با این شرط که آن را داخل قاب قرار نداده باشید.
دکمههای فیزیکی پاور و تنظیم حجم صدا محکم و قابل لمس هستند. دکمه پاور در سمت راست بالا و تنظیم حجم صدا در سمت چپ است.
شیار سیمکارت نیز در سمت چپ و بالای دکمههای تنظیم حجم صدا است و بسته به مدلی که میخرید داخل آن میتوانید یک یا دو سیمکارت قرار دهید. تمام مدلها از کارت حافظه جانبی پشتیبانی خواهند کرد.
در پایین گوشی جک هدفون ۳.۵ میلیمتری و در سمت چپ آن میکروفون و پورت یواسبی است. در این بخش توری بلندگو نیز قرار دارد و در بالا میکروفون دیگر دیده میشود.
پنل نمایش گوشی وان پلاس نورد N10 در جلو تحت محافظت گوریلا گلس ۳ قرار دارد و نمایشگر یکی از بخشهایی است که وان پلاس به کمک آن همیشه به نوعی هزینههای ساخت را کاهش داده است.
حاشیه پایینی نمایشگر از سایر حواشی بزرگتر است و حاشیه بالایی اندکی از طرفین ضخامت بیشتری دارد.
حتی با وجود حواشی غیر یکدست، بلندگوهای این گوشی کیفیت صدای بدی ندارند. بلندگوی مکالماتی نقش یکی از اسپیکرهای استریو را ایفا میکند و حفره داخل نمایشگر در مقایسه با بریدگیهای عریض زمان استفاده از اپلیکیشنها به حال تمام صفحه، کمتر حواس کاربر را پرت میکند.
این گوشی یک پنل نمایش السیدی IPS به ابعاد ۶.۴۹ اینچ و دقت ۱۰۸۰ در ۲۴۰۰ پیکسل، نسبت تصویر ۲۰:۹ و نرخ تازهسازی تصویر ۹۰ هرتز دارد.
نرخ تازهسازی بالای تصویر روی این نمایشگر برخلاف یک نمایشگر اولد، تاثیرگذاری مشابهی ندارد. گرچه به سلیقه کاربران بر میگردد، ولی نباید از این حقیقت غافل شد که وان پلاس در این گوشی هدف خود را در انتخاب نمایشگر کاهش هزینهها گذاشته است.
این پنل نمایش کاملا کیفیت به مراتب پایینتر از نمایش آمولد وان پلاس نورد دارد. با این حال، در حد قیمت خود کیفیت دارد.
حداکثر نور صفحه به عدد ۴۴۰ نیت میرسد و زمان فعال شدن تنظیمات خودکار بیشتر نخواهد شد. حداقل مقدار روشنایی نیز ۲.۴ نیت است.
خوانا بودن محتویات روی صفحه نمایش با توجه به قیمت گوشی قابل قبول است. در شرایط نوری بسیار روشن، نمایشگر کنتراست خود را تنظیم خواهد کرد تا کار با آن راحتتر شود.
در تنظیمات نمایشگر هیچ نوع پروفایل رنگی وجود ندارد، ولی به کمک یک اسلایدر دمای رنگ میتوانید دقت رنگها را تغییر دهید.
این اسلایدر به صورت پیشفرض در انتهای خنکتر رنگها قرار دارد. اگر این اسلایدر را تقریبا ۵/۸ مسیر به سمت راست ببرید، رنگها دقیقترین حالت خود را دارد. متوسط deltaE نمایشگر ۳.۴ و حداکثر آن ۶ است، ولی اگر اسلایدر را کمی به سمت رنگهای گرمتر تغییر دهید متوسط deltaE به ۲.۵ و حداکثر آن به ۵ تغییر خواهد کرد.
بخواهیم نمایشگر گوشی وان پلاس نورد N10 را با مدل معمولی نورد مقایسه کنیم، نمایشگر آمولد نورد رنگهای مشکی عمیقتر، رنگهای روانتر و زوایای دید وسیعتر دارد.
پنل نمایش السیدی مدل N10 اصلا کیفیت عالی ندارد. مشاهده فیلم، بازی و تماس تصویری با تجربه قابل قبولی همراه است، ولی اگر دنبال تجربه دید بهتر هستید، باید برای خرید یک گوشی با قیمت بالاتر هزینه کنید.
باتری ۴۳۰۰ میلیآمپر ساعت این گوشی نه بزرگ و نه کوچک است. این باتری در تست ما امتیاز کلی ۹۹ ساعت را به دست آورد و در تصویر زیر نتایج تست را در سه بخش بازپخش ویدئو، گردش در وب با وای فای و تماس صوتی اینترنتی میتوانید ببینید.
این گوشی از فناوری شارژ سریع Warp Charge 30T وان پلاس پشتیبانی میکند و شرکت چینی قول «یک روز دوام باتری با نیم ساعت شارژ» را داده است و باید این ادعا را تایید کنیم.
شارژ باتری پس از نیم ساعت به ۶۶ درصد میرسد و شارژ کامل آن تنها ۵۲ دقیقه زمان میبرد.
این گوشی بلندگوهای دوگانه دارد که یکی در پایین و دیگری بلندگوی مکالماتی بالا در نقش بلندگوی دوم است.
اگر دقت کرده باشید، گفتیم بلندگوهای دوگانه نه استریو. چون در این گوشی جداسازی کانال صوتی انجام نمیشود و هر دو بلندگو یک صدا را پخش میکنند.
کیفیت صدای بلندگوها بسیار بالا است و این گوشی در تست ما امتیاز «بسیار خوب» را گرفت تا از اکثر رقبای خود بهتر باشد.
وان پلاس اخیرا تایید کرده است که میخواهد این گوشی را به اندروید ۱۱ بهروزرسانی کند و تا ۲ سال بستههای امنیتی را برای آن منتشر خواهد کرد.
این شرکت در دفاع از تصمیم خود گرفته است این برنامهریزی بهروزرسانی مشابه با سایر دستگاههایی است که در محدوده قیمت مشابه با نورد ان ۱۰ قرار دارند.
تمام ویژگیهای نرمافزاری که روی پرچمدارهای دیگر وان پلاس دیده بودیم، در این گوشی وجود دارند. به جز مواردی که به علت محدودیتهای سختافزاری مانند نمایشگر همیشه روشن یا پروفایلهای رنگ به چشم نمیخورند.
گرچه در تنظیمات Ambient display، گزینهای به اسم «Always On» نیست، ولی با فعال کردن گزینههای این بخش زمانی که گوشی را بلند میکنید میتوانید نوتیفیکیشنها را ببینید.
این نمایشگر همچنین از نرخ تازهسازی تصویر ۹۰ هرتز برای اسکرول و کار روانتر با گوشی پشتیبانی میکند، ولی همیشه میتوانید تنظیمات آن را روی گزینه استاندارد ۶۰ هرتز قرار دهید.
استفاده از پنل نمایش السیدی به معنای قرارگیری حسگر اثرانگشت روی پنل پشتی است. عملکرد آن کمی بیثبات است، ولی اگر گوشی خود را بهروزرسانی کنید بهتر میشود.
گرچه، سرعت آن نسبتا آهسته است و جای تعجب دارد، چون فناوری حسگرهای خازنی اثر انگشت خیلی وقت پیش به بلوغ رسیدند و سایر نمونههای مشابه این حسگر عملکرد بیعیبی دارند.
OnePlus Switch یک ابزار داخلی برای انتقال داده است که از طریق اپلیکیشن switch به کاربران اندرویدی و از طریق لاگین به آیکلاد به کاربران iOS اجازه میدهد دادههای خود را از روی یک نسخه پشتیبان، روی گوشی جدید وان پلاس خود برگردانند.
گرچه، اپلیکیشنهایی مانند واتس اپ که نیاز به لاگین دارند، باید دستی انتقال داده شوند.
لانچر وان پلاس کاملا ساده و سرراست است. گوگل فید در آخرین صفحه سمت چپ صفحه هوم قرار دارد، با یک مرتبه کشیدن دست روی صفحه میتوان به کشوی اپلیکیشن دسترسی داشت و از هر جایی که روی صفحه هوم دست خود را به سمت پایین بکشید، به OnePlus Shelf دسترسی خواهید داشت.
این بخش مجموعهای از ویجتها و میانبرهایی است که میتوانید طبق سلیقه خود آنها را سفارش کنید. دسترسی به آن متفاوت با سایهبان نوتیفیکیشن است که این بخش را باید از بالای صفحه به سمت پایین بکشید.
از بخش تنظیمات میتوانید لانچر گوشی را سفارشی کنید. در این بخش میتوانید بین تم تاریک و روشن جابهجا شوید، استایل ساعت ambient display، تن رنگ، شکل آیکونهای سیستمی، مجموعه آیکونها و فونت را نیز تغییر دهید.
هر جای صفحه هوم را به اصطلاح با انگشت خود نیشگون بگیرید، به فضای مخفی دسترسی خواهید داشت. اپلیکیشنهایی را که دوست ندارید در کشوی اپلیکیشن ظاهر شوند، میتوانید در این بخش قرار دهید.
اگر دوست دارید امنیت آن را بیشتر کنید تا دسترسی افراد به آن محدود شود و مجبور به استفاده از رمز عبور یا اثر انگشت باشند، باید از بخش Utilities تنظیمات «App Locker» را فعال کنید.
لانچر وان پلاس همچنین از قابلیت Parallel Apps پشتیبانی میکند که به کمک آن میتوانید روی دستگاه خود دو نسخه از برنامههایی مانند اسنپ چت یا واتس اپ را نصب و استفاده کنید.
تنظیماتی به اسم شارژ بهینه نیز وجود دارد که ابتدا با سری وان پلاس ۸ معرفی شد و الگوی شارژ شما را یاد خواهد گرفت و میتواند بار شارژ در طول شب را کاهش دهد. با این حال زمانی که صبح از خواب بیدار شوید، گوشی کاملا شارژ خواهد بود.
بخش نرمافزاری گوشی وان پلاس نورد N10 را نمیتوانیم بدون گفتن این جمله تمام کنیم که موتور لرزشی این گوشی عالی نیست.
این موتور عمومی است، بنابراین ورودیهای لمس و متن مانند گوشی وان پلاس نورد عالی حس نمیشوند. همچنین این گوشی برخلاف سایر دستگاههای وان پلاس فاقد دکمه فیزیکی اسلایدر هشدار است.
وان پلاس نورد ان ۱۰ جزو اولین محصولات مجهز به جدیدترین چیپست کوآلکام با پشتیبانی از 5G است. اسنپدراگون ۶۹۰ یک چیپست ردهبالا در سری ۶۰۰ است، گرچه تنها از شبکههای با فرکانس زیر ۶ گیگاهرتز پشتیبانی میکند.
این چیپست یک پردازنده مرکزی ۸ هستهای دارد و براساس فرآیند ۸ نانومتری ساخته شده است. این پردازنده از ۲ کلاستر ساخته شده است، یک کلاستر با دو هسته کریو ۵۶۰ گلد با سرعت کلاک ۲.۰ گیگاهرتز و دیگری با ۶ هسته کریو ۵۶۰ سیلور با سرعت کلاک ۱.۷ گیگاهرتز.
مدیریت کارهای گرافیکی نیز به عهده پردازنده گرافیکی آدرنو 619L است.
گوشی وان پلاس نورد N10 در تست تک هسته بنچمارک Geekbench 5 امتیازی در حد سایر دستگاههای مجهز به چیپست اسنپدراگون 765G به دست میآورد.
گرچه، در تست چند هسته امتیاز آن کمتر از این دستگاهها و بیشتر از سایر دستگاههای مجهز به SD730 و SD675 است.
در بنچمارک ترکیبی انتوتو، امتیاز این گوشی آن را بین دو گوشی پیکسل 4a و پیکسل ۵ قرار میدهد. عملکرد آن مجددا در حد دستگاههای با چیپست اسنپدراگون ۷۳۰ است.
در بخش گرافیک، امتیاز این گوشی بهتر از سایر گوشیهای با چیپست سری ۶۰۰ و حتی کمی بهتر از گوشی پیکسل 4a مجهز به اسنپدراگون 730G است.
این روزها، تقریبا تمام بازیها برای اجرا روی هر گوشی هوشمندی بهینه شدند. بنابراین، با آن که گوشیهای با عملکرد بهتری نیز در بازار وجود دارند، ولی گوشی وان پلاس نورد N10 هر بازی را به خوبی اجرا خواهد کرد.
اسنپدراگون ۶۹۰ اصلا یک چیپست ردهابتدایی نیست. عملکرد آن برای انجام کارهای روزمره بسیار سریع و واکنشگرا بود.
گرچه، ظاهرا این پردازنده بیشتر برای کارآیی باتری بهینه شده است تا عملکرد مطلق. طبق تجربه ما در کار با این گوشی، اسنپدراگون ۶۹۰ مانند یک مدل با پشتیبانی 5G از اسنپدراگون 730G است.
بدون شک، رادیوهای 5G میتوانند عمر باتری را کاهش دهند، ولی به عقیده ما این چیپست عملکرد عالی در حفظ تعادل بین عمر باتری و قدرت دارد.
امروزه وجود یک دوربین ۶۴ مگاپیکسل روی یک گوشی ارزان جای تعجب ندارد. وجود این عدد بزرگ روی برگه مشخصات عالی به نظر میرسد، اما امروزه پردازش سیگنال تصویر نیز سهم عظیمی در کیفیت یک تصویر ایفا میکند و گوشی وان پلاس Nord N10 5G ظاهرا برای انجام این وظیفه به خوبی مجهز است.
متاسفانه، هیچ کدام از این دوربین به صورت اپتیکال رفع لرزش نشدند و تنها دوربین اصلی قابلیت فوکوس خودکار دارد.
دوربین اصلی یک حسگر ۶۴ مگاپیکسل با دریچه دیافراگم F/1.79 و اندازه پیکسل ۰.۷ میکرومتر است. دوربین دوم یک حسگر فوق عریض ۸ مگاپیکسل با میدان دید ۱۱۹ درجه و لنز F/2.25 است.
دو دوربین ماکرو و تکرنگ ۲ مگاپیکسل نیز به چشم میخورند که هر دو پیکسلهای ۱.۷۵ میکرومتر و لنزهای با دریچه دیافراگم F/2.4 دارند.
حسگر تکرنگ در همکاری با دوربین اصلی به ثبت تصاویر سیاه و سفید با دقت بالا کمک میکند. مفید بودن این دوربین قابل بحث است، ولی زمانی که روی این دوربین را زمان عکاسی در حالت تکرنگ میپوشانید، اپلیکیشن دوربین از شما میخواهد دستتان را از روی آن بردارید تا حداقل در عکاسی نقش داشته باشد.
محیط کاربری اپلیکیشن دوربین شبیه به گوشیهای ردهبالاتر وان پلاس و است و حتی حالت Nightscape را دارد.
از قابلیتهای دیگر آن میتوان به عکاسی با دقت کامل، حالت پرو، تایم لپس، پانوراما، تایمر، ویدئو HEVC اشاره کرد و میتوانید با اپلیکیشن دوربین و گوگل لنز اشیاء مختلف را اسکن کنید.
رفتار دوربین این گوشی در روز باثبات است، ولی ثبت یک تصویر عالی بگیر نگیر دارد. تعادل سفید گاهی در بین تصاویر متفاوت است، در حالی که اغلب کنتراست دقیق بود. در سایر اوقات به اندازه کافی نبود.
تصاویری که در روز میگیرید ظاهر کاملا خوبی دارند. زمان عکاسی از یک صحنه سایهدار که اطراف آن نواحی روشن است، مشکل دامنه دینامیک مشخص میشود.
پردازش تصویر سعی به جبران آن میکند و ناحیه سایهدار دیگر این چنین به نظر نمیرسد که نتیجه آن رنگهای شستهشده و کنتراست پایین است.
زمانی که شرایط نوری ایدهآل باشد، رنگها واضح و زنده بوده و جزئیات نهایی کاملا خوب هستند. ای کاش دوربین اجازه میداد سایهها به همان شکل خود باشند تا تصاویر عمق بیشتری پیدا کنند.
برای مقایسه چند تصویر نیز با دوربین پیکسل 4a گرفتیم.
با مقایسه تصاویر دوربین گوشی پیکسل با گوشی وان پلاس نورد N10، فورا متوجه میشوید که رنگهای کلی دوربین N10 کاملا خنک هستند، گرچه این رفتار در بسیاری از گوشیهای چینی رایج است.
همچنین، پردازش دوربین پیکسل برخلاف N10 به نحوی نیست که نواحی روشن را بیش از حد نورپردازی کند.
تصاویر به کمک ترکیب پیکسلها ۱۶ مگاپیکسل ذخیره میشوند. امکان عکاسی با دقت کامل ۶۴ مگاپیکسل نیز وجود دارد.
گرچه، خود اپلیکیشن دوربین هشدار میدهد تصویر استاندارد ۱۶ مگاپیکسلی دامنه دینامیک برتری خواهد داشت. تصاویر زیر با دقت ۶۴ مگاپیکسل گرفته شدند.
تصاویری که در این حالت میگیرید به شرط روشن بودن صحنه کیفیت خوبی دارند و برای ثبت آنها نیازی به سهپایه ندارید.
عیب استفاده از این حالت این است که اگر میخواهید آنها در رسانه اجتماعی منتشر کنید، به هرحال فشرده میشوند.
اکثر عکاسان معمولی باید از حالت معمولی عکاسی استفاده کنند، گرچه ما گاهی کنتراست با ظاهر طبیعیتر تصاویر با دقت کامل را دوست داشتیم.
گوشی وان پلاس نورد N10 فاقد یک دوربین زوم اختصاصی است، ولی دوربین با برش خروجی تصویر دوربین اصلی تصاویر با زوم ۲ برابر میگیرد.
در تصاویر زیر آنها را با حالت Super Res Zoom دوربین Pixel 4a گوگل مقایسه کردیم.
پردازش دوربین گوگل بهتر است. گرچه هر دو در بحث نوردهی نزدیک به یکدیگر عمل کردند، Super Res جزئیات بیشتری را ثبت میکند و تصاویر آن به ملایمی N10 نیست.
همچنین تصاویر زوم شده گوشی پیکسل پارازیت کمتری دارند.
البته، از آن جایی که تصاویر زوم شده گوشی وان پلاس برش خورده از دوربین اصلی هستند، رنگها مطابق با تصویر عادی هستند.
تصاویر دوربین فوق عریض از نظر تعادل سفید و رنگ واقعا شبیه به تصاویر دوربین اصلی هستند. آشکارترین تفاوت دامنه دینامیک است که نتیجه حسگر با دقت پایینتر و کوچکتر با یک لنز با میدان دید ۱۱۹ درجه است.
جزئیات در حد دوربین اصلی اصلا نیستند. دوربین از نظر دامنه دینامیک به تقلا میافتد که نتیجه آن پارازیت بیشتر در سراسر تصویر و اکثر در نواحی سایهدار است.
البته، نتیجه میتوانست به مراتب بدتر نیز باشد.
یکی از دو دوربین اضافه روی گوشی وان پلاس نورد N10 دوربین تک رنگ ۲ مگاپیکسل است. این دوربین در همکاری با دوربین اصلی تصاویر ۱۶ مگاپیکسل سیاه و سفید میگیرد.
برای ما سوال بود، این تصاویر چه تفاوتی با تصاویر دوربین اصلی پس از اشباعزدایی دارند. ما پس از گرفتن یک عکس آن را اشباعزدایی کردیم و آن را در مقابل تصویری قرار دادیم که در حالت عکاسی سیاه و سفید گرفتیم.
زمان استفاده از حالت عکاسی، دوربین تکرنگ اطلاعاتی را در مورد نحوه سنجش سایهها و رنگهای میانه در اختیار دوربین اصلی قرار میدهد که در آنها به شکل قابل توجهی کمتر (و با ظاهر طبیعیتر) هستند.
نتیجه یک تصویر با کنتراست بالاتر است، اما جزئیات نهایی و پارازیت بین این دو تصویر ظاهرا فرقی ندارد.
این گوشی میتواند تصاویر ماکرو نیز بگیرد. اپلیکیشن دوربین پیشنهاد میکند بین ۱ و ۱.۵ اینچ با سوژه فاصله داشته باشید. تصاویر به خوبی نوردهی شدند و در حد خروجی یک دوربین ۲ مگاپیکسل جزئیات دارند.
دو دوربین اصلی و فوق عریض گوشی وان پلاس نورد N10 میتوانند از حالت عکاسی Nightscape استفاده کنند. حتی با آن که تصاویر زوم ۲ برابر از دوربین اصلی برش میخورند، ولی عکاسی زوم با این حالت غیرممکن است.
البته متوجه یک نکته جالب شدیم. تصاویر عادی که در شب میگیرید در فریم کامل دوربین ثبت میشوند، ولی تصاویر Nightscape برش خورده بودند که احتمالا جبران نبود لرزشگیر اپتیکال تصویر است.
باید اعتراف کنیم تصاویر دسته دوم از پیشبینی ما بهتر بودند. این تصاویر با وجود برش خوردن همچنان دقت ۱۶ مگاپیکسل دارند.
گرچه تصاویر به شکل قابل توجهی ملایم میشوند، ولی نوردهی به خوبی متعادل است و پارازیت بسیار کمی به چشم میخورد. قبول داریم علت آن استفاده از حالت Nightscape است، اما تصاویری که دوربین بدون آن میگیرد با پارازیت، ملایم و بدون نوردهی هستند.
در زیر تصاویر دوربین پیکسل 4a را زمان عکاسی در شب با حالت Night Sight قرار دادیم.
استفاده از این حالت در گوشی پیکسل از نظر نوردهی نسبت به عکاسی در حالت معمولی تفاوت زیادی به وجود نیاورد. گرچه، تعادل سفید تنظیم شد (آن را کمی گرمتر کرد) و نواحی بسیار روشنی را که در تصویر فواره برش خورده بودند، به تصویر برگشتند.
گرچه، تصاویر گوشی پیکسل 4a زمان عکاسی در این حالت شارپتر، با جزئیات بیشتر و به طور کلی با پارازیت کمتر بودند.
دوربین فوق عریض برای عکاسی در شب مناسب نیست و حتی استفاده از Nightscape از نظر کیفیت تصاویر را نجات نمیدهد.
تصاویر پرتره ظاهر قابل قبولی دارند، گرچه افکت بوکه زمان عکاسی در محیط پرنور بیرون بهتر است. فریم تصویر زمان استفاده از حالت پرتره برش نمیخورد و راهی برای جابهجایی به یک برش محدودتر وجود ندارد.
این گوشی یک دوربین جلو ۱۶ مگاپیکسل با قابلیت فیلمبرداری فول اچدی با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه دارد.
دوربین سلفی در نورسنجی در روز خوب نبود، ولی تصاویر قابل قبولی گرفت. زمان عکاسی با دوربین اصلی، بعضی تصاویر به اندازه کافی کنتراست نداشتند، ولی این مشکل زمان عکاسی با دوربین جلو به مراتب آشکارتر بود.
منصفانه نگاه کنیم، پیراهن مشکی ممکن است روی نورسنجی این دوربین تاثیر گذاشته باشد.
عادلانه حرف بزنیم، دوربین گوشی پیکسل نیز زمان گرفتن تصاویر سلفی پرتره به زحمت افتاد و به علت همان پیراهن تیره، صحنه سلفی مشابه بیش از حد نوردهی شده بود.
گوشی وان پلاس نورد N10 میتواند فیلمهای 4K با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه یا فول اچدی با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه بگیرد.
این دوربین برای تمام حالات فیلمبرداری از لرزشگیر الکترونیک استفاده میکند، به جز ویدئوهای با زوم ۲ برابر و سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه که بدون لرزش نیستند.
قابلیت فیلمبرداری دوربین فوق عریض محدود به فول اچدی با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه است و زمان فیلمبرداری با زوم ۲ برابر امکان گرفتن فیلمهای 4k 30fps وجود ندارد.
نورسنجی زمان فیلمبرداری مجددا بیش از حد روشن است. در همین حین باید بگوییم دامنه دینامیک فیلمهای 4K عالی نیست.
سایهها همچنان با توجه به روشن بودن کلی تصویر، همچنان تاریک هستند. سطح جزئیات قابل قبول است و پارازیت در کمال تعجب کم وجود دارد.
از طرف دیگر، رنگها همچنان زمانی که خورشید در حال غروب است دمای رنگ بسیار خنکی دارند.
ویدئوهای فول اچدی بد نیستند. جزئیات با پارازیت کمی همراه بودند و دامنه دینامیک اندکی این مرتبه بهتر بود. پارازیت کم است و رنگها همچنان خنک هستند.
فیلمبرداری با دوربین فوق عریض به معنای افت قابل توجه شارپی و جزئیات تصویر است. رنگها به روشنی و تاثیرگذاری رنگهای دوربین اصلی نیستند، پارازیت قابل توجهی وجود دارد و ملایم بودن تصویر تقریبا آن را محو کرده است.
ویدئوهای فول اچدی در زوم ۲ برابر بهتر از انتظار بودند. نبود لرزشگیر فیزیکی به معنای لرزش قابل توجه در ویدئوها است، اما ویدئوهای زوم شده آن چنان بد نبودند. اگر نور کافی باشد، این ویدئوها همچنان قابل استفاده هستند.
افزایش نرخ فریم زمان فیلمبرداری به معنای پارازیت به مراتب بیشتر در تمام بافت ویدئو است، گرچه در آسمان پارازیتی به چشم نمیخورد.
عملکرد لرزشگیر الکترونیک عالی نیست، ولی فاجعه نیز محسوب نمیشود. ویدئوهای فول اچدی اندکی بهتر لرزشگیری شده بودند، اما هر دو ویدئوها در بهترین حالت همچنان لرزش داشتند.
گوشی وان پلاس نورد از هر نظر از مدل N10 5G بهتر است، گرچه قیمت کاملا بیشتری نیز دارد. بدون شک بسیاری از افراد قادر به پرداخت آن هزینه نیستند، ولی در هر صورت مدل نورد را در آمریکا پیدا نخواهید کرد.
اگر بودجه شما اجازه خرید نورد را نمیدهد و برایتان 5G مهم نیست، باید به فکر خرید یک گوشی 4G باشید، چون چیپستهای 5G ارزان نیستند و شرکتها مجبور هستند در قسمتهای دیگر هزینهها را کاهش دهند.
پیکسل 4a گوگل ثابت کرده یک گوشی هوشمند کامل با ارزش عالی است. این گوشی به مراتب ابعاد کوچکتری دارد، ولی عملکرد و بخش نرمافزاری آن به خوبی بهینه شدند.
گرچه، این گوشی فاقد دوربین فوق عریض است، ولی تک دوربین آن سادهتر است و تصاویر با کیفیت باثباتتر، با جزئیات بهتر و رنگهایش شفافتر میگیرد.
گوشی 5G ارزان سامسونگ گلکسی A51 5G است و اگر از ما میپرسید، در طراحی وان پلاس نورد ۱۰ از میانرده سامسونگ الهام گرفته شده است.
گلکسی A51 به جز سرعت شارژ بالا، ظاهرا از نظر نمایشگر (سوپر آمولد با حسگر اثر انگشت زیر آن)، عملکرد (اگزینوس ۹۸۰ در سطح اسنپدراگون 765G است) بهتر است و حافظه داخلی ۱۲۸ گیگابایت مشابه با پشتیبانی از کارت حافظه جانبی و ۶ گیگابایت رم دارد.
نزدیکترین دستگاه به گوشی وان پلاس نورد N10 از برند خواهر آن یعنی ریلمی ۷ ایکس پرو است. گرچه این گوشی مجهز به چیپست مدیاتک +Dimensity 1000 است، اما روی کاغذ دوربین اصلی مشابه دارد.
همچنین باید اشاره کنیم ریلمی ۷ ایکس پرو یک باتری بزرگتر، نمایشگر آمولد با نرخ تازهسازی بالاتر یعنی ۱۲۰ هرتز و اندکی باتری بزرگتر ۴۵۰۰ میلیآمپر ساعت دارد.
موضوع این جا است که برای N10 5G در بازار اروپا رقبای زیادی وجود دارد که محصول برندهای خواهر خود این شرکت یعنی اوپو و ریلمی هستند، بنابراین زیاد دلیل عرضه این گوشی در آن بازار منطقی نیست.
گرچه، بازار آمریکا یک بازار ناب برای درخشش وان پلاس است. این شرکت تنها برند چینی در دنیای گوشیهای هوشمند به شمار میرود که در فروشگاههای اپراتورهای آمریکایی حضور پیدا کرده است و حالا اضافه شدن مدلهای نورد ممکن است سهم بازار این شرکت را افزایش دهد.
اگر به خاطر رابط کاربری Oxygen OS نبود، گوشی وان پلاس نورد N10 اصلا به عنوان یک گوشی وان پلاس شناخته نمیشد.
این دستگاه بیشتر شبیه به یک دستگاه اوپو یا ریلمی است که (طبق معمول) با کمی تغییرات به عنوان یک گوشی وان پلاس وارد بازار شده است.
بنابراین به عبارت دیگر، گوشی Nord N10 5G گوشی از وان پلاس به نظر میرسد که کاملا به حقیقت نپیوسته است. در این گوشی آن روح و رویای وان پلاس به چشم نمیخورد.
واقعا یک چیزی نیز کم است، تمام گوشیهای هوشمند وان پلاس که قبل از گوشی وان پلاس نورد N10 به بازار آمده بودند یک سوئیچ فیزیکی هشدار داشتند و واقعا از نبود آن دلشکسته شدیم.
این گوشی آن سس جادویی که دستپختهای وان پلاس را متمایز میکرد، ندارد. شاید اگر (جدا از 5G) یک ویژگی ممتاز داشت، در راستای شعار «هرگز ساکن نمان» وان پلاس قرار میگرفت.
اگر به خاطر لوگو وان پلاس و برندینگ آن نبود، گوشی N10 5G فقط یک گوشی هوشمند در جمعیتی از گوشیهای هوشمند دیگر بود. گوشی که حتی خریدارانش از خرید آن پشیمان شدند و از مشکلاتی مانند داغ کردند شکایت میکنند.
منبع: gsmarena.com
کمپانی موتورولا در سال ۲۰۲۰ خط تولید با شکوه و غافلگیر کنندهای را در اختیار داشت که در چندین گروه دستهبندی میشوند. این شرکت دوباره با محصولاتی مانند سری اج و اج پلاس در کنار سری ریزر 5G به عرصه گوشیهای پرچمدار خود بازگشت.
با این حال، خوشبختانه تمرکز شرکت بیشتر بر روی محصولات رده پایین و میانرده مارکت باقی ماند. این سری از محصولات که نشاندهنده گذشته درخشان موتورولا بودند، در سال ۲۰۲۰ نیز تکرار شدند و خوش درخشیدند.
هر دوی این گوشیها از نظر ظاهر کاملا شبیه یکدیگر نبوده و علیرغم طراحی تقریبا یکسان آنها، از اجزای داخلی کاملا متفاوتی برخوردار هستند. نمایشگرهای این دو گوشی باهم متفاوت است، به صورتی که در موتو جی 5G پلاس ابعاد صفحهنمایش ۲۱:۹ بوده و نرخ نوسازی آن ۹۰ هرتز است.
در بحث تراشه پردازنده نیز هر دوی آنها از نسخههای متفاوتی بهره میبرند و علاوه بر این گوشی موتو جی 5G پلاس یک دوربین سلفی اضافهتر دارد.
پس انتخاب آنها برای این لیست آن هم در کنار یکدیگر چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ جواب سوال آسان است. چرا که هر دوی این گوشیها نمونههای فوقالعادهای از تغییر روند موتورولا به سمت میانردههای قدرتمند و کاربردی مبتنی بر تراشههای میانرده مدرن 5G هستند.
این روند رو به رشد، بخش کلیدی تکامل گوشیهای هوشمند ۲۰۲۰ است. جالب اینجاست که گوشی موتو جی 5G پلاس زودتر از نسخه معمولی آن در ماه جولای رونمایی شد. این گوشی با تراشه اسنپدراگون 765G شناخته شد، تراشهای که آغازگر این حرکت و روند عظیم بود.
گوشی موتو جی 5G خیلی دیرتر از نسخه پلاس آن رونمایی شد و اساسا به مارکت راه پیدا نخواهد کرد. این گوشی به کمک تراشه 750G 5G خود، قدم مهمی را در زمینه دسترسی بیشتر کاربران به شبکه پرسرعت 5G برداشته است. تغییرات دیگری نیز جهت صرفهجویی هزینهها در این گوشی صورت گرفته است.
یکی از این تغییرات، کاهش کیفیت دوربین در این گوشی بود، موتورولا به کمک همین تغییرات توانست هزینه نهایی کمپانی را تا حدود ۳۰۰ یورو کاهش بدهد. قیمت نهایی این گوشی همه فن حریف برای یک موبایل ۲۰۲۰ بسیار مناسب بوده و از نظر قابلیت اتصال نیز (شبکه 5G) به سادگی از رده خارج نخواهد شد.
هر دوی این گوشها شایستگی استقبال و بیشتر شناختهشدن را دارند و هر دو بایستی در بخش موتورولای پایگاه داده ما بسیار محبوب باقی بمانند.
در هر حال اگر بخواهیم بین این دو گوشی، یکی از آنها را انتخاب کنیم، قطعه به سراغ موتو جی 5G پلاس خواهیم رفت. چرا که علاوه بر نمایشگر سریعتر ۹۰ هرتزی ، از دوربین اصلی بهتری نیز برخوردار است. همچنین در صورت کمی کاهش قیمت، میتواند حتی فروش بیشتری را نسبت به نسخه موتو جی 5G تجربه کند.
به طور کلی، خط تولید سری پاور همیشه جایگاه ویژهای در مارکت داشته است. جذابیت اصلی این سری از گوشیها، طول عمر بالای باتری آنهاست. از مجموع سه دستگاه پاور در سال ۲۰۲۰، مسلما تنها نسخه موتو جی پاور کمی ناامیدکننده ظاهر شد. مخصوصا زمانی که این گوشی به نسخه تنزل یافته و منطقه محور گوشی موتو G8 پاور تبدیل شد.
گوشی موتو G8 پاور از یک ماژول چهارگانه قدرتمند بهره میبرد. چهار دوربین این گوشی شامل لنزهای اصلی ۱۶ مگاپیکسلی، تلهفوتو ۸ مگاپیکسلی با زوم ۲ برابری اپتیکال، فوقعریض ۸ مگاپیکسلی و در نهایت لنز ماکرو ۲ مگاپیکسلی میشود. این مجموعه دوربین، ماژول همه فن حریفی را به گوشی موتو G8 پاور هدیه میدهند.
علاوه بر این موارد، موتو G8 پاور دارای یک باتری بزرگ ۵۰۰۰ میلیآمپری با توان شارژ ۱۸ واتی است. بنابراین میتوان آن را بدون شک از هر نظر نسبت به نسخه موتو جی پاور بهتر دانست.
هرچند، انتخاب بین نسخههای موتو G8 پاور و G9 پاور بسیار مشکل است. مورد اول این که، نسخه G9 پاور یک گوشی جدیدتر بوده و اساسا تازه وارد مارکت فروش شده است. در این گوشی به جای تراشه اسنپدراگون ۶۶۲ از اسنپدراگون ۶۶۵ استفاده شده که از نظر قدرت پردازنگی و گرافیکی عملکرد یکسانی را ارائه میکند.
اما در مقایسه با نسخه موتو G8 پاور، قدرت پردازندگی سیگنال تصویر (ISP) تنزل پیدا کرده و کیفیت فیلمبرداری 4K نیز در این میان قربانی شده است. در طرف دیگر، تراشه اسنپدراگون ۶۶۲ از وای فای ac دو بانده و توان شارژ ۲۰ واتی پشتیبانی میکند. به علاوه گوشی موتو G9 پاور از یک باتری قدرتمند ۶۰۰۰ میلی آمپری بهره میبرد که میتوان آن را از مهمترین اجزای یک گوشی محسوب کرد.
اگر بخواهیم انتخاب بین این دو گوشی را حتی سختتر کنیم، باید بگوییم که گوشی موتو G9 پاور فاقد دوربینهای فوقعریض و تلهفوتو اختصاصی است.
مورد دوم، مسلما از اهمیت کمتری برخوردار است، چرا که دوربین اصلی آن از نوع قابل توجه ۶۴ مگاپیکسلی از نوع کواد بایر بوده که علاوه بر سایر موارد، در بزرگنمایی دیجیتال دو برابری عملکرد خوبی را از خود نشان میدهد.
صادقانه باید گفت که انتخاب بین موتو G8 پاور و G9 پاور به واقع بسیار دشوار است و در نهایت منحصر به اولویتهای هر فرد خواهد بود.
در هر حال این دو گوشی شایسته بیشتر شناختهشدن هستند و در بررسیهای ما عنوان برنده را از آن خود کردهاند.
سایر گوشیهای خط تولید سری موتو جی (بدون پسوند عددی) موتورولا به نوعی ناموفق قلمداد میشوند. گوشی موتو جی فست این شرکت به نوعی نسخه ضعیفی از موتو G8 پاور است. تنزل رتبه (دانگرید) این گوشی به روش غیر ایدهآلی انجام شده است.
در این گوشی رزولوشن صفحهنمایش به HD پلاس در همان ابعاد قبلی ۶.۴ اینچی تغییر پیدا کرده و در نتیجه از وضوح نمایشگر کاسته شده است.علاوه بر این، دوربین ۸ مگاپیکسلی تلهفوتو موتو G8 پاور حذف شده و سطح کیفی دوربین سلفی آن نیز پایینتر آمده است.
باتری آن تا ۴۰۰۰ میلیآمپر کوچکتر شده و سرعت شارژ آن نیز به ۱۰ وات رسیده است. نکته جالب این دو گوشی تغییر نکردن تراشههای آنهاست. در حالی که انتظار میرفت تراشه اسنپدراگون ۶۶۵ موجود در موتو G8 پاور اولین موردی باشد که در نسخه جی فست دانگرید شود، اما اوضاع این گونه پیش نرفت.
با توجه به علاقه طرفداران یا بهتر بگوییم از روی فقدان علاقه، به نظر میرسد که اکثر کاربران با ارزیابی و بررسی ما درباره موتو جی فست و سایر گوشیهای این گروه موافق هستند.
گوشیهای موتو جی استایلوس و موتو جی پرو تقریبا یکسان هستند اما نسخه پرو در برخی موارد مانند شارژ سریعتر ۱۵ واتی، قابلیت NFC و پشتیبانی از دو سیم کارت توجه بیشتری را به سمت خود جلب میکند.
مسلما هر دو این گوشیها نسبت به موتوی جی فست از جذابیت بیشتری برخوردار هستند. علت اصلی این مسئله وجود مجموعه دوربین قدرتمندتری است که شامل یک لنز اصلی ۴۸ مگاپیکسلی با فناوری کواد بایر و یک لنز فوقعریض ۱۶ مگاپیکسلی میشود.
تراشه اسنپدراگون ۶۶۵ نیز همچنان بر روی این دو گوشی قرار گرفته است. خوشبختانه دوباره شاهد این هستیم که تراشههای آنها برای دستیابی به قیمت تمامشده ارزانتر، جایگزین نشدهاند.
از آنجایی که هر دو گوشی موتو جی استایل و موتو جی پرو از محبوبیت زیادی برخوردار نبودند، به احتمال زیاد در نتیجه این اتفاق، هر دوی گوشیها طبق معمول کاهش قیمت نسبتا زیادی را تجربه کردند.
از آنجایی که در این گوشیها واقعا مشکلی خاصی وجود ندارد، اگر به نمونه خوبی از هرکدام دست پیدا کردید، ممکن است ارزش نگاه و بررسی دقیقتری داشته باشند. مشکل این گوشیها در وهله اول ارائه نکردن یک پیشنهاد قیمتی جذاب بود.
اگر به دنبال یک گوشی مقرون به صرفه موتورولا با سخت افزار معمولی و منطقی هستید، موتو E7 دقیقا همان گزینه مورد نظر شماست. تراشه ارزان قیمت معمولی هلیو G25 مدیاتک در کنار حافظه رم ۲ گیگابایت و حافظه داخلی ۳۲ گیگابایت، با این که مشخصات نسبتا پایینی هستند اما برای اجرای نسخه پایه اندروید موتورولا قطعا کافی به نظر میرسند.
در طرف مقابل، موتو E7 موتورولا علیرغم برچسب قیمتی پایینی که دارد، همچنان از لنز ۴۸ مگاپیکسلی مجهز به فناوری کواد بایر برای دوربین اصلی خود و باتری نسبتا بزرگ ۴۰۰۰ میلیآمپری بهره میبرد.
ورود موتورولا به عرصه نمایشگرهای تاشو مدرن هیجان زیادی را در کاربران برانگیخت، اما متاسفانه بعد از دو سال این کمپانی حتی نتواسنت محبوبیت مورد انتظار خود را در بین کاربران به دست آورد. در زمانی که گوشیهایی مثل گلکسی زد فلیپ و گلکسی زد فولد شرکت سامسونگ غوغایی در دنیا به کرده بودند، خط تولید موتورولا به طرز معنیداری نتوانست فعالیت خود را آغاز کند.
باید بپذیریم که گوشی ریزر 5G نسخه ۲۰۲۰ به مراتب بهتر از نسخه اصلی ۲۰۱۹ است. این گوشی انتظار میرفت که ویژگیهای برتری نظیر دوربین جدید و قدرتمندی را به نمایش بگذارد که متاسفانه در حال حاضر از همان دوربین همیشگی خود بهره میبرد. همانطور که میدانید این دوربین ۴۸ مگاپیکسلی بوده و به فناوری کواد بایر مجهز است.
با این حال، طراحی کلی و صفحهنمایش انعطافپذیر P-OLED (اولد از جنس پلاستیک) و همچنین لولای آن هنوز از مشکلات مشابهی رنج میبرند. به علاوه این که ظرفیت باتری ۲۸۰۰ میلیآمپری این گوشی واقعا رقتانگیز است.
از طرفی اگر فکر کنیم که تراشه اسنپدراگون 765G از نظر قدرت برای اکثر کاربران گوشی مناسب است، با این حال نمیتوان با برچسب قیمت ۱۴۹۹ یورویی موتو ریزر 5G به راحتی کنار آمد.
به طور کلی میتوان گفت که ریزر 5G از لحاظ طراحی بسیار نوستالژی و چشمنواز بوده اما هنوز هم احساس میشود که کمپانی موتورولا برای پرچمدار خود کمکاری کرده است.
هر دو گوشیهای ۲۰۲۰ اج موتورولا توان رویارویی با رقبای قدرتمند خود را حداقل با شکل فعلی و بنا به دلایلی ندارند. با این حال، خط تولید سری اج یک شروع فوقالعاده بوده و امیدواریم نشانهای باشد که کمپانی موتورولا به تلاشهای خود در زمینه گوشیهای پرچمدار ادامه خواهد داد.
گوشی موتورولا اج پلاس دارای یک صفحهنمایش اولد با نرخ نوسازی ۹۰ هرتز و ناچ قطرهای است. مشخصات دیگر این گوشی شامل تراشه اسنپدراگون ۸۶۵ همراه با ۱۲ گیگابایت حافظه رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی از نوع UFS 3.0، باتری بزرگ ۵۰۰۰ میلیآمپری با توانایی شارژ بیسیم و شارژ معکوس و در نهایت یک ماژول دوربین بیرونزده از نوع سهگانه میشود.
با این حال، طراحی ساده این پرچمدار در برابر عملکرد نامناسب دوربین تحت شرایط نوری کم، نداشتن استاندارد میزان مقاومت در برابر نفوذ گرد و غبار و آب و قابلیتهای محدود ضبط فیلم، بیشتر به چشم میآید.
هرچند بتوانیم با مشکل سرعت پایین شارژ در گوشیهای اپل کنار بیاییم اما تحمل این مسئله در گوشیهای اندرویدی مخصوصا نسخههای پرچمدار آنها از عهده ما خارج است.
منبع: gsmarena.com
گوشی گلکسی A42 سامسونگ، یک گوشی هوشمند بسیار عجیب است. این گوشی با عناوینی مانند ارزانترین گوشی 5G تبلیغ شده بود و پیش از آن که مشخصات آن نهایی شود، چندین هفته تیتر اول اخبار بود.
در نهایت مشخص شد A42 در مقایسه با نسلهای قبلی با ابعاد جمعوجورتر خود مانند A40 و A41 به مراتب بزرگتر شده است.
تنها این نبود، بلکه Galaxy A42 5G جدید همچنین یک دستگاه گیمینگ عالی است که در قلب آن یک باتری بزرگ دیده میشود. بله، گلکسی A42 5G یک گوشی عجیب، ولی از نوع خوب آن است.
گوشی گلکسی A42 همان طراحی زیبایی را دارد که گوشی گلکسی A41 به نمایش گذاشته بود و حتی با یک ظاهر متفاوت «نقطه منشوری» باشکوه ساخته کرده است.
علاوه بر این، این گوشی حالا بزرگتر است چون سامسونگ این مرتبه برای آن یک نمایشگر سوپر آمولد ۶.۶ اینچی انتخاب کرده است. ممکن است این گوشی بزرگ باشد، ولی دقت آن به اچدی پلاس افت کرده است تا شاید لحظهای با خودمان بگوییم «واقعا که!».
جدیدترین گلکسی میانرده سامسونگ مجهز به چیپست اسنپدراگون ۷۵۰ با پشتیبانی از شبکه 5G است که واقعا قدرت بالایی دارد و به همراه این قدرت وجود یک نمایشگر با دقت اچدی پلاس به معنای شکلگیری دستگاهی است که در گیمینگ عملکردی در حد یک پرچمدار از خود نشان میدهد.
سپس به باتری بزرگ ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعت میرسیم تا بتوانید کاملا طولانی به بازی کردن ادامه دهید. دو گوشی قدیمیتر A41 و A40 در تستهای ما با باتریهای کوچکتر خود نتیجه عالی به دست آورده بودند و بنابراین از نسل جدید انتظار بسیار بالایی داریم.
گوشی گلکسی A42 5G دوربین مشابه با گلکسی A41 دارد که به آن یک حسگر عمقسنج ۵ مگاپیکسل اضافه شده است. به عبارت دیگر آرایش دوربین روی پنل پشتی مشابه است و تشکیل شدند از دوربین اصلی ۴۸ مگاپیکسل، فوق عریض ۸ مگاپیکسل، ماکرو ۵ مگاپیکسل و حالا یک حسگر عمقسنج جدید.
دوربین جلو نیز همان حسگر آشنای ۲۰ مگاپیکسل با دریچه دیافراگم F/2.2 است.
A42 از دوران A41 همه چیز را حفظ کرده است، همچنان مجهز به جک هدفون ۳.۵ میلیمتری، رادیو افام و شیار کارت حافظهجانبی است و بسیاری از افراد بابت حافظه داخلی دو برابر بیشتر ۱۲۸ گیگابایت از نوع UFS 2.1 از سامسونگ تشکر خواهند کرد.
با این مقدمه میخواهیم در این مطلب گوشی Galaxy A42 5G سامسونگ را نقد کنیم، پس تا انتها مانند همیشه با روکیدا همراه باشید. (برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ روی آنها کلیک کنید.)
تنها ویژگی که به ویژه روی چنین گوشی گیمینگی دوست داشتیم باشد، وجود اسپیکرهای استریو بود. بدون شک قبول داریم با یک گوشی ۲۹۹ یورویی روبرو هستیم که از 5G پشتیبانی میکند، ولی با توجه به این که پوکو گوشیهای خود را با اسپیکرهای عالی تولید میکند واقعا درخواست بزرگی از سامسونگ است که کمی دستودلبازی خرج دهد؟
گوشی گلکسی A42 5G سامسونگ در یک جعبه مقوایی جمعوجور به بازار آمده است. داخل این جعبه شارژر ۱۵ وات، یک کابل یواسبی C و یک جفت هدفون ظاهرا ارزان با یک میکروفون است.
همچنین داخل جعبه یک قاب محاظ سیلیکونی دیده میشود که زیر بخش مقوایی مخفی است و به نوعی داخل یک درپوش کاغذی جا گرفته است.
ما واقعا طرفدار تصمیمهای سامسونگ زمان طراحی سری گلکسی A هستیم. این شرکت یقینا میداند که چطور ظاهر هر گلکسی را نه تنها واقعا زیبا، بلکه متفاوت و بیهمتا کند.
به نظر ما هیچ گوشی دیگری واقعا وجود ندارد که ظاهری مانند الگوی مشکی نقطه منشوری روی پنل پشتی گلکسی A42 5G داشته باشد.
پنل پشتی یک شاهکار هندسی هیجانانگیز است. مهم نیست کدام مدل این گوشی را تهیه میکنید، پنل پشتی جداگانه از نظر ظاهری به ۴ بخش مختلف تقسیم شده است که شروع آن با رنگ سفید یا خاکستری یا مشکی تیرهتر در بالا و رنگهای روشنتر به سمت پایین است.
تمام این بخشها به جز نوارهای بالایی این الگوی نقطهدار جذاب را دارند و نور را به شکل رنگینکمانی بازتاب میکنند. ما طرفدار این نوع طراحی هستیم.
جذابیت پنل پشتی را کنار بگذاریم، گوشی گلکسی A42 5G هیچ تفاوتی با تمام گوشیهای هوشمند دیگر ندارد. در جلو یک نمایشگر بزرگ تخت، یک فریم براق خمیده باریک در طرفین و یک قطعه پلاستیک براق و اندکی خمیده در عقب دیده میشود.
فریم و پنل پشتی از پلاستیک ساخته شدهاند.
نمایشگر سوپر آمولد ۶.۶ اینچی یکی از بزرگترین تغییرات از زمان مدل A40 و A41 است تا بسیار بزرگتر شده باشد. گرچه دقت آن کمتر و اچدی پلاس است.
بریدگی قطرهای شکل همچنان وجود دارد که داخل آن دوربین جلو است.
توری بلندگو تقریبا در بالای دوربین جلو نامرئی است و داخل خود فریم هاشور خورده است.
نمایشگر حواشی باریک دارد، گرچه چانه نمایشگر به شکل غیرمعمولی برای یک نمایشگر اولد ضخیم است. با این حال، برای چنین گوشی ارزانی زیاد سخت نمیگیریم.
حسگر اثر انگشت زیر نمایشگر اطراف بخش انتهایی مخفی شده است. این حسگر عملکرد سریع و خوشایندی دارد و دقت آن در حد این نوع حسگر (اپتیکال است). ما زمان استفاده از آن با مشکل خاصی روبرو نشدیم.
پنل پشتی اندکی خمیده است و جدا از ظاهری که دارد، تنها نکته جالب در این بخش مجموعه دوربین مربعی شکل است. در مورد دوربینها مفصل در بخش خود صحبت میکنیم و خارج از این مجموعه فلاش الایدی دیده میشود.
شیشه دوربین اندکی برآمده است، ولی زمانی که گوشی را روی یک سطح صاف قرار میدهد زیاد از سطح اختلاف ارتفاع ندارد و با یک ضربه آهسته تکان نمیخورد.
فریم اندکی اطراف طرفین طویلتر خمیده است و چنین کیفیت ساختی زیاد به دل ما نمینشیند، چون روی کیفیت قرارگیری گوشی در دست تاثیر میگذارد. گرچه، مشکلی با آن نداریم.
در سمت راست گوشی گلکسی A42 شیار هیبریدی سیمکارت است، در حالی که در سمت راست دکمه پاور دیده میشود.
در بالا چیزی جز میکروفون دیده نمیشود. بخش پایین میزبان جک ۳.۵ میلیمتری، پورت یواسبی C، بلندگو و میکروفون است.
ابعاد گوشی گلکسی A42 5G برابر با ۱۶۴.۴ در ۷۵.۹ در ۸.۶ میلیمتر است و ۱۹۳ گرم وزن دارد تا در مقایسه با A41 به مقدار ۱۵ میلیمتر کشیدهتر، ۶ میلیمتر پهنتر و ۴۱ گرم سنگینتر باشد.
علت این تفاوت تا حد زیادی نمایشگر و باتری بزرگتر است. این گوشی ظاهر جذابی دارد و بسیاری از افراد از آن استقبال خواهند کرد.
کیفیت قرارگیری گوشی به بدی بعضی از رقبا نیست، حتی با آن که با یک گوشی تمام براق روبرو هستیم. این گوشی با وجود پنل پشتی و فریم خمیده به اندازه کافی به دست میچسبد تا بدون توجه به جهت گرفتن آن خیالمان از نیافتادن گوشی جمع باشد.
متاسفانه، این بدنه تمام براق مثل آهنربا لک انگشت را جذب میکند. روی این گوشی همه چیز راحت به جا میماند و سریع زیبایی ظاهری آن را از بین میبرد. تمیز کردن این گوشی راحت است و اغلب مجبور به انجام این کار هستید، چون در نهایت لکهها غیرقابل تحمل میشوند.
گوشی گلکسی A42 سامسونگ یک نمایشگر بزرگ ۶.۶ اینچی سوپر آمولد با دقت ۷۲۰ در ۱۶۰۰ پیکسل و نسبت تصویر کشیده ۲۰:۹ دارد.
این پنل نمایش از نوع Infinity-U است یعنی یک بریدگی قطرهای شکل دارد که داخل آن دوربین جلو قرار میگیرد.
با آن که از شیشه گوریلا گلس ۳ برای حفاظت از گوشی گلکسی A40 استفاده شده بود، ولی نوع شیشه مدلهای A41 و A42 قید نشده است.
این شیشه چه ساخت شرکت کورنینگ باشد یا نباشد، به هرحال یقینا تقویتشده است.
دقت و شارپی کمتر (۲۶۶ پیکسل در هر اینچ) به نوعی ناامیدکننده است و در مقایسه با سایر گوشیهای قبلی این نسل یک عقبرفت به شمار میرود.
با این حال، استفاده از چنین چیپست قدرتمندی به همراه یک نمایشگر اچدی به معنای قدرت استثنائی برای گیمینگ و همان خامه روی کیکی است که چشم به آن داریم.
نمایشگر از بین پنلهای سوپر آمولد سامسونگ انتخاب شده است و یقینا مانند سایر پنلهای این شرکت کیفیت بالا دارد. ما توانستیم در تستهای خود حداکثر روشنایی ۳۹۵ نیت را که برای یک نمایشگر اولد بسیار خوب است، اندازه بگیریم.
گوشی گلکسی A42 5G زمانی که نور محیط بسیار زیاد باشد، نور صفحه را تا ۵۷۰ نیت نیز افزایش خواهد داد و به لطف استفاده از فناوری اولد، نسبت کنتراست این نمایشگر عالی با رنگهای مشکل عمیق است.
حداقل میزان روشنایی ۱.۸ نیت نیز چیزی جز تحسین را به همراه ندارد.
رندرسازی رنگ به شیوه سامسونگ و براساس انتخاب دو حالت Natural و Vivid نمایشگر خواهد بود. استفاده از حالت اول فضای رنگ sRGB را باز تولید خواهد کرد و متوسط deltaE بسیار عالی و برابر با ۲.۲ را اندازه گرفتیم.
حالت Vivid یک اسلایدر ۵ موقعیتی برای تنظیم دمای رنگ از خنک به گرم دارد. نقطه میانی و پیشفرض اسلایدر متوسط deltaE 3.9 را در فضای رنگ DCI-P3 با رنگهای قرمز و آبی صد در صد غیردقیق (در کمال تعجب) نشان میدهد.
گرچه باید با خوشحالی بگوییم گوشی گلکسی A42 از استاندارد Widevine L1 DRM پشتیبانی میکند که به معنای پخش آنلاین فیلم با دقت بالا و حتی فول اچدی با وجود اچدی بودن دقت نمایشگر است.
نمایشگر این گوشی از فناوری HDR10 پشتیبانی نمیکند و هیچکدام از اپلیکیشنهایی که تست کردیم محتوای HDR را استریم نکرد.
یک تغییر بارز دیگر در مقایسه با مدلهای قبلی سری گلکسی A4x، افزایش ظرفیت باتری است. گوشی جدید یک باتری ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعت دارد که ارتقاء قابل توجهی در مقایسه با مدل گلکسی A41 داشته است.
این باتری جدید، نمایشگر با دقت پایین و چیپست قدرتمند کوآلکام به معنای امتیاز استثنائی ۱۴۴ ساعت گوشی Galaxy A42 5G در تست باتری ما است.
این گوشی در بخشهای گردش در وب با وایفای، بازپخش ویدئو، تماس صوتی و حتی کم شدن شارژ باتری در حالت انتظار، آمار فوقالعادهای از خود به جا گذاشت که تصویر زیر آن را نشان میدهد.
این گوشی از سرعت شارژ ۱۵ وات پشتیبانی میکند و داخل جعبه فروش آن چنین شارژر قدرتمندی نیز قرار گرفته است. ما انتظار نداریم باتری به این بزرگی با سرعت بسیار بالا مجددا شارژ شود، ولی سرعت شارژ باید با توجه به کلاس گوشی کافی باشد.
به کمک این شارژر میتوانید باتری خالی گوشی خود را پس از ۳۰ دقیقه به مقدار ۲۷ درصد، ۷۸ درصد در عرض ۹۰ دقیقه و ۱۰۰ درصد پس از ۲ ساعت شارژ کنید.
این آمار از نظر ارقامی عالی نیستند، ولی نباید باتری بزرگ ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعت این میانرده زیبا را فراموش کرد.
این گوشی تنها یک بلندگو در بخش انتهایی خود دارد. متاسفانه، صدای این بلندگو پایین است و در تست بلندی حجم صدای ما امتیاز پایینتر از متوسط را به دست آورد.
تنها خبر خوبی که میتوانیم دهیم تغییر کیفیت چشمگیر از نظر کیفیت صدا در مقایسه با A41 است. نتیجه نمایش خوب فرکانسهای بالا و متوسط و حتی مقداری باس است.
این گوشی در بخش نرمافزاری تکیه به استفاده از اندروید ۱۰ و لانچر One UI 2.5 سامسونگ دارد.
قفل صفحه نمایش آشنا است و چند میانبر در گوشه پایین و آیکونهای نوتیفیکیشن زیر یک ساعت دیده میشوند.
متاسفانه، این گوشی از قابلیت نمایشگر همیشه روشن پشتیبانی نمیکند. برای باز کردن گوشی از قفل میتوانید از حسگر اثر انگشت زیر نمایشگر استفاده کنید که از نظر دقت و سرعت به اندازه کافی خوب است.
اگر به هر دلیلی عملکرد حسگر اثر انگشت A42 سامسونگ برایتان جالب نیست، میتوانید از سیستم تشخیص چهره این گوشی استفاده کنید.
این سیستم تنها از دوربین جلو و نه قابلیت اسکن سهبعدی چهره گوشیهای پرچمدار، استفاده میکند. با این حال روشی راحت (گرچه با امنیت کمتر) برای دسترسی به صفحه هوم گوشیتان است.
در مورد لانچر OneUI 2.5 روی گوشی گلکسی A42 چیز خاصی نمیتوانیم بگوییم که در نقدهای قبلی گوشیهای سامسونگ نگفته باشیم، چون به جز نسخه آن همه چیز آشنا به نظر میرسد.
سیستم مسیریابی با ژستهای حرکتی در این گوشی نیز وجود دارد و در مراحل ابتدایی نصب یا بعدا میتوانید تصمیم به استفاده از آن بگیرید. یقینا در کنار این ویژگیها، حالت تاریک تمام سیستمی نیز به چشم میخورد.
قابلیت دیگر این گوشی پنلهای اج است. قابلیت شناختهشده و قدیمی که به کمک آن میتوانید سریعا با کشیدن دستتان از یک طرف گوشی به مرکز صفحه نمایش به اپلیکیشنها، اعمال یا ابزارهای گوناگون دسترسی داشته باشید.
محل قرارگیری دستگیره این پنل را خودتان میتوانید انتخاب کنید و موقعیت آن را در امتداد لبه گوشی تغییر دهید.
جدا از این موارد، بسته نرمافزاری این گوشی مانند دیگر برادران و خواهران سامسونگ خود است و در بین آنها اپلیکیشن گالری سامسونگ و یک فایل منیجر نیز دیده میشود.
گرچه چیزی که روی یک گوشی پرچمدار گلکسی پیدا نمیکنید اما این جا وجود دارد، رادیو افام است.
روی گوشی گلکسی A42 خبری از مرورگر وب سامسونگ نیست و کروم به مرورگر پیشفرض گوشی تبدیل شده است.
در قلب میانرده جدید سامسونگ چیپست قدرتمند اسنپدراگون 750G کوآلکام قرار گرفته است. قدرت این چیپست برای ما مشخص است.
یک تراشه موبایل همیشگی میانرده که شکاف بین مدل 765G و ۶۹۰ را بپوشاند و از طرف دیگر با آن که نسل بعدی اسنپدراگون 730G نیز محسوب میشود، ولی همچنان براساس گره ۸ نانومتری ساخته شده است.
پیکربندی پردازنده مرکزی این مدل ۲ هسته کریو ۵۷۰ گلد (از نوع هستههای کورتکس A77) با سرعت کلاک ۲.۲ گیگاهرتز و ۶ هسته کریو ۵۷۰ سیلور (از نوع کورتکس A55) با سرعت کلاک ۱.۸ گیگاهرتز است.
این چیپست همچنین مجهز به یک پردازنده گرافیکی اندکی جدیدتر آدرنو ۶۱۹ است که انتظار میرود در مقایسه با آدرنو ۶۱۸ داخل اسنپدراگون 730G ده درصد سریعتر باشد.
وجود حرف G در انتهای نام این چیپست به معنای بهینه شدن آن برای گیمینگ و همچنین پشتیبانی از ویژگی Elite Gaming اسنپدراگون و موتور هوش مصنوعی نسل پنجم است.
مدل پایه این گوشی با ۴ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی از نوع UFS 2.1 وارد بازار شده است و مدلهای دیگر آن حافظه داخلی مشابه اما رم ۶ یا حتی ۸ گیگابایت دارند.
اجازه دهید حالا ببینیم عملکرد این چیپست در دنیای بنچمارکها چطور است.
چیپست اسنپدراگون 750G 5G در بخش تک و چند هسته پردازنده مرکزی در حد اسنپدراگون 765G و بهتر از Dimensity 800U داخل گوشی ریلمی ۷ فایو جی است.
پردازنده گرافیکی آدرنو ۶۱۹ برای کلاس این گوشی قدرت عالی دارد و عملکرد خام قابل قبولی از خود نشان میدهد.
گوشی گلکسی A42 سامسونگ در مقایسه با رقبا یک برتری قابل توجه، یعنی نمایشگر با دقت اچدی دارد و بنابراین در تستهای گرافیک و بخش آن اسکرین (تستهای مربوط به کار با گوشی و روشن بودن صفحه)، امتیاز عالی کسب میکند.
دقت پایین بدون شک به گوشی گلکسی A42 5G کمک میکند تا در بنچمارک ترکیبی انتوتو ۸ هر رقیب دیگر خود را شکست دهد و بالای جدول قرار گیرد.
چند نکته خوب وجود دارد که در مورد عملکرد گوشی Galaxy A42 میتوانیم بگوییم. ابتدا، قدرت پردازنده مرکزی، پردازنده گرافیکی و عملکرد خام و کلی آن عالی است.
ما بازیهای مختلفی را روی این گوشی نصب کردیم و عملکرد گوشی زمان اجرای تمام آنها در حد یک پرچمدار بود. با آن که A42 یک نمایشگر با نرخ تازهسازی تصویر بالا ندارد، ولی همچنان یکی از روانترن و بهترین تجربههای گیمینگ را با پرداخت ۲۹۹ یورو میتوانید به دست آورید.
این گوشی زمان اجرای بنچمارکهای سنگین حتی پشت سر هم، اصلا داغ نمیکند و افت عملکرد پردازنده را تجربه نکردیم. پایداری عملکرد گوشی در تمام تستها ۹۹.۶ درصد بود تا فقط یک کف محکم برای سامسونگ بزنیم!
در پایان همانطور که میتوانید تصور کنید، این گوشی تا به بهترین شکل ممکن کارهای نرمافزاری شما را بدون تاخیر و روان انجام میدهد.
پس بدون شک گوشی گلکسی A42 5G سامسونگ قدرت بالایی دارد و از بازی و کار با آن لذت خواهید برد. قدرت و سطح عملکرد آن بیشتر از انتظار ما برای این قیمت بود و البته بهای آن دقت پایینتر نمایشگر است که شاید ارزش آن را داشته باشد.
روی پنل پشتی این گوشی ۴ دوربین با لنزهای آشنا روی یک گوشی میانرده دیده میشود. به عبارت دیگر دوربین اصلی ۴۸ مگاپیکسل، یک فوق عریض ۸ مگاپیکسل، یک دوربین ماکرو ۵ مگاپیکسل و یک حسگر عمقسنج ۵ مگاپیکسل.
آرایش دوربین شبیه به گوشی گلکسی A41 است، ولی حسگر عمقسنج عضو جدید خانواده محسوب میشود. تک فلاش الایدی نیز در اطراف دوربینها در صورت نیاز است.
دوربین اصلی از حسگر ۱/۲.۰ اینچی ۴۸ مگایپکسل S5KGM2 ICOSELL GM2 سامسونگ با اندازه پیکسل ۰.۸ میکرومتر، لنز ۲۴ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/1.8 و فیلتر رنگی Quad Bayer استفاده میکند.
استفاده از این فیلتر به معنای ذخیره تصاویر با دقت ۱۲ مگاپیکسل است، گرچه میتوانید با دقت ۴۸ مگاپیکسل نیز عکس بگیرید.
از فناوری فوکوس خودکار تشخیص فازی نیز پشتیبانی میشود.
دوربین فوق عریض از حسگر ۱/۴.۰ اینچی ۸ مگاپیکسل ISOCELL S5K4HA سامسونگ با اندازه پیکسل ۱.۱۲ میکرومتر استفاده میکند که مجهز به لنز ۱۳ میلیمتری با دریچه دیافراگم F/2.2 است. فوکوس این دوربین ثابت است.
دوربین بعدی ماکرو است که از یک حسگر ۵ مگاپیکسل GalaxyCore GC5035 با دریچه دیافراگم F/2.4 با قدرت فوکوس ثابت در حدود ۴ سانتیمتر، استفاده میکند.
در نهایت به دوربین عمقسنج با حسگر مشابه با دوربین ماکرو و فوکوس ثابت شده روی نقطه بینهایت، میرسیم.
دوربین جلو را قبلا روی گوشی گلکسی A31 دیده بودیم که از یک حسگر ۲۰ مگاپیکسل SK Hynix Hi-2021 استفاده میکند که به صورت ویژه برای عکاسی سلفی و تصاویر فوق عریض بهینهشده است و اندازه پیکسل ۱.۰ میکرومتر دارد.
این دوربین از یک الگوریتم Bayer استفاده میکند که بخواهیم بهتر بگوییم عبارت است از قابلیت Quad Pixel برای تغییر مساحت پیکسلها و همچنین الگوریتم موزاییکسازی مجدد Quad to Bayer (Q2B) که در مقایسه با محصولات رقیب کارآمدی بیشتری دارد.
عجیب است این دوربین تصاویر را ۱۲ مگاپیکسل میگیرد که نشان میدهد تصاویر پس از ثبت افزایش مقیاس داده میشوند.
گرچه اگر دوست داشته باشید تصاویر سلفی خود را با دقت کامل نیز میتوانید بگیرید.
دوربین سلفی روی گوشی گلکسی A42 سامسونگ مانند سایر گوشیهای این شرکت یک تاگل برای تعیین مقدار عریض بودن فریم تصویر دارد.
تنظیمات آن به شکل آزاردهندهای روی گزینه محدودتر و بنابراین ثبت تصاویر با برش ۸ مگاپیکسل است که متاسفانه به یک هنجار در بین گوشیهای سامسونگ تبدیل شده است.
زمان عکاسی با نسبت عریضتر، تصاویر سلفی ۱۲ مگاپیکسل خواهند بود.
اپلیکیشن دوربین را قبلا در سایر گوشیهای دیگر این شرکت نیز دیده بودیم و تنها تغییرات طراحی اندکی در لانچر One UI 2 رخ داده است. از جمله فونت بزرگتر برای حالتهای عکاسی و خط مرزی برای حالت منتخبشده که در گذشته به شکل یک حباب بود.
انجام کارهای ابتدایی مانند همیشه است، یعنی مانند کشیدن دست روی صفحه به سمت چپ و راست باعث جابهجایی بین حالات عکاسی موجود میشود و یگ گزینه برای تغییر ترتیب حالتها، حذف یا اضافه کردن آنها از نمایاب وجود دارد
کشیدن دست به حالت عمودی روی صفحه باعث جابهجایی بین دوربین عقب و جلو خواهد شد. آیکون تنظیمات در گوشه بالا سمت چپ صفحه قرار گرفته است و به کمک آن میتوانید روی دوربینها کنترل داشته باشید.
برای دوربین عکاسی و فیلمبرداری تنظیمات جداگانه نیست که علت آن به تعداد پایین مجموع گزینهها بر میگردد.
مواردی مانند دقت فیلمبرداری، خطوط grid، دادههای لوکیشن و غیره را در این بخش میتوانید پیدا کنید. همچنین میتوانید قابلیت بهینهساز تصویر (Scene Optimizer) را خاموش یا روشن کنید.
گرچه باید حواستان باشد زمانی که آن را روشن کردید، از محیط کاربری اصلی دوربین نیز مجددا باید این کار را انجام دهید.
لازم به ذکر است تنها دوربین اصلی گوشی گلکسی A42 سامسونگ از حالت Night Mode پشتیبانی میکند.
یک حالت عکاسی پرو نیز به چشم میخورد که گزینههای کاملی دارد، در حالی که در مدلهای ارزانتر این شرکت گزینههای آن کمتر است.
به کمک این حالت میتوانید روی نوردهی، فوکوس دستی با قابلیت peaking (تشخیص لبههای بخشی از صحنه که بیشترین کنتراست را دارد و هایلایت کردن آنها با یک رنگ روشن و معمولا منتخب شما)، سرعت شاتر تا حداکثر ۱۰ ثانیه کنترل داشته باشید، اما خبری از هیستوگرام زنده یا قابلیت استفاده از این حالت برای سایر دوربینها نیست.
تصاویر ۱۲ مگاپیکسل دوربین اصلی گوشی گلکسی A42 کاملا خوب هستند. سطح جزئیات نهایی به اندازه کافی است و حتی نواحی با پیچیدگی بالا مانند تزئینات ساختمان و پوششهای گیاهی به خوبی میافتند.
کنتراست تصویر بالا، پارازیت پایین و دامنه دینامیک خوب، ولی نه چندان بالا است.
رنگها کمی دمای رنگ گرمتر دارند، ولی همچنان زنده و شاداب به نظر میرسند. کمی لبههای تصویر ملایم است، ولی تاثیر مثبت کلی را که به جا میگذارد از بین نمیبرد.
ما با روشن بودن قابلیت Auto HDR (تنظیمات پیشفرض)، عکسهای خود را گرفتیم، ولی تنها یکی دو مرتبه فعال شد.
امکان عکاسی با دقت کامل ۴۸ مگاپیکسل نیز وجود دارد. گرچه کمی پیدا کردن آن با توجه به قرارگیری گزینه مربوطه در بخش تنظیمات نسبت تصویر، سخت است.
تصاویر ۴۸ مگاپیکسل فوقالعاده جزئیات بالا با رنگهای دقیقتر و کنتراست عالی دارند.
اما شاید سوال کنید با تغییر اندازه تصاویر ۴۸ مگاپیکسل میتوانید تصاویر ۱۲ مگاپیکسل بهتری داشته باشید؟ کوتاه بگوییم: بله میتوانید.
اگر یک تصویر با جزئیات بیشتر میخواهید، عکاسی با دقت ۴۸ مگاپیکسل و سپس تغییر اندازه دستی آن به ۱۲ مگاپیکسل بهترین روش است. آیا ارزش این زحمت را دارد؟
جزئیات اضافه به صورت مصنوعی توسط الگوریتم ایجاد میشود و ممکن است در پوششهای گیاهی متوجه مقداری مصنوعات شوید.
با این حال، این تصاویر شارپتر و خوبتر به نظر میرسند. بنابراین زمانی که به یک عکس با جزئیات بالا نیاز دارید عکاسی با حالت ۴۸ مگاپیکسل را پیشنهاد میکنیم.
تصاویر دوربین ۸ مگاپیکسل فوق عریض برای کلاس این گوشی قابل قبول هستند. حالت Auto HDR زمان عکاسی با این دوربین حداقل نیمی از اوقات فعال شد و با این حال دامنه دینامیک اصلا جالب نیست.
گرچه تصاویر به اندازه کافی جزئیات و کنتراست خوب دارند، پارازیت در حد معقولی کم است و قابلیت تصحیح خودکار اعوجاج عملکرد عالی دارد.
رنگی کمی ظاهر گرفته دارند، ولی این تنها شکایتی است که از خروجی دوربین این گوشی با توجه به جایگاه آن میتوانیم داشته باشیم.
حسگر عمقسنج ۵ مگاپیکسل زمان عکاسی پرتره استفاده میشود و گوشی گلکسی A42 واقعا تصاویر پرتره عالی میگیرد.
جزئیات فراوان، کنتراست عالی و جداسازی سوژه از پسزمینه به اندازه کافی برای کلاس این گوشی ماهرانه انجام شده است.
افکت محوشدگی مصنوعی پسزمینه نیز کاملا خوب است
تصاویر دوربین ۵ مگاپیکسلی ماکرو قابل قبول هستند، ولی بهتر از آن نیز دیدیم. این دوربین فوکوس ثابت در حدود فاصله ۴ سانتیمتر دارد و معمولا حداقل ۴ ۵ مرتبه باید عکس بگیرید که یکی از آنها شارپ باشد.
زمان عکاسی جزئیات ریز مانند متن ریز روی اسکناسها را ثبت خواهید کرد. کیفیت گرچه به آن حد خوب نیست و باید در کنار آن چندین مرتبه تلاش برای ثبت یک عکس با کیفیت را قرار داد تا بگوییم این دوربین ماکرو اکثرا بدون استفاده است.
تصاویر ۱۲ مگاپیکسل دوربین اصلی زمان عکاسی در شب در کمال تعجب خوب هستند. آنها جزئیات کافی و کنتراست خوب دارند، رنگها اشباع بودن خود را حفظ کردند و پارازیت ترجیحا کم است.
گزینه Auto HDR زمان عکاسی فعال بود و در اکثر تصاویر استفاده شد. گرچه حتی با فعال بودن آن، نواحی بسیار روشن همچنان بیش از حد نوردهی شده باقی ماندند. با این حال ما روشن نگه داشتن آن را پیشنهاد میکنیم.
تنها دوربین اصلی قادر به استفاده از نایت مد (Night Mode) است و عکاسی با این حالت و ذخیره تصاویر ۲ تا ۳ ثانیه طول میکشد.
نتیجه نهایی اندکی برش تصویر و ثبت آنها با دقت ۸ مگاپیکسل است. نایت مد بخشی از نواحی بسیار روشن و زیاد نوردهیشده را بر میگرداند، جزئیات بیشتری را در سایهها نمایان میکند، بخشی از پارازیت را حذف میکند و جزئیات بیشتری را نوردهی خواهد کرد. کنتراست این تصاویر نیز بهتر هستند.
ما استفاده از نایت مد را به علت عملکرد عالی آن واقعا توصیه میکنیم.
تصاویر دوربین فوق عریض در شب به خوبی دوربین اصلی نیستند. اما اگر نور کافی باشد، دوربین گوشی گلکسی A42 میتواند تصاویر قابل استفادهای را بگیرد که البته جزئیات بالایی ندارند.
گرچه به رنگها و کنتراست تصاویر باید امتیاز قبولی دهیم.
بسه به حالت نمایش، دوربین جلو تصاویر را ۱۲ مگاپیکسل یا با یک برش ۸ مگاپیکسل ثبت خواهد کرد. ما آنها را با دقت ۱۲ مگاپیکسل گرفتیم.
این تصاویر از نظر جزئیات عالی نیستند، ولی از هر نظر دیگر یعنی کنتراست، رنگها و دامنه دینامیک امتیاز بالا میگیرند.
تصاویر سلفی گوشی گلکسی A42 سامسونگ واقعا خوب هستند، ولی باید بدانید اگر شرایط نوردهی عالی نباشد جزئیات نهایی واقعا به شکل قابل توجهی افت میکنند.
تصاویر پرترهای که با دوربین سلفی میگیرید واقعا خوب هستند؛ جداسازی سوژه از پسزمینه و همچنین محوشدگی پسزمینه کیفیت قابل قبولی دارد.
دوربین گوشی گلکسی A42 5G با دوربین اصلی و فوق عریض خود میتواند فیلمهای 4K با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه بگیرد.
هر دو دوربین همچنین میتوانند فیلمهای فول اچدی با سرعت مشابه بگیرند، ولی هیچکدام قادر به فیلمبرداری با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه نیستند.
بیتریت ویدئوها برای دقت 4K عالی و ۴۸ مگابیت بر ثانیه و ۱۸ مگابیت بر ثانیه برای ویدئوهای فول اچدی است. صدا نیز با کیفیت استریو و بیتریت ۲۵۶ کیلوبایت بر ثانیه ضبط میشود.
ویدئوهای 4K جزئیات عالی و پارازیت کمی دارد. بهطور کلی، گوشی گلکسی A42 به خوبی فیلمبرداری از هر صحنه را مدیریت میکند تا رنگها دقیق، کنتراست عالی و دامنه دینامیک برای نشان دادن یک تصویر خوشایند و شاداب به اندازه کافی باشد.
ویدئوهای 4K دوربین فوق عریض خوب هستند، گرچه با عالی بودن فاصله دارند. جزئیات نهایی چشمگیر نیست، چون بخشی از آن به واسطه فرآیند کاهش پارازیت از بین میرود.
رنگها نیز کمی بیش از حد اشباع هستند. اما بهطور کلی، ویدئوهای 4K این دوربین ظاهر خوب، کنتراست و دامنه دینامیک قابل قبول دارند.
دو دوربین اصلی و فوق عریض زمان فیلمبرداری از سیستم لرزشگیر الکترونیک تصویر استفاده میکنند، ولی تنها زمان فیلمبرداری فول اچدی این قضیه رخ خواهد داد.
گوشی گلکسی A42 سامسونگ به عنوان ارزانترین گوشی 5G در ماه سپتامبر ۲۰۲۰ معرفی شد. اما مشخصات آن به مدت یک ماه مخفی ماند و زمانی که در ماه نوامبر رونمایی شد، از قبل همه چیز را در مورد آن (با توجه به اخبار و اطلاعات به بیرون درز کرده) میدانستیم.
گوشی گلکسی A42 5G با قیمت ۳۰۰ یورو دیگر ارزانترین گوشی هوشمند 5G نیست، ولی همچنان گزینه بسیار قابل قبولی برای خرید محسوب میشود.
A42 5G با توجه به استفاده از چنین چیپست قدرتمند به همراه نمایشگر با دقت اچدی، به سادگی بهترین گوشی گیمینگ بازار با چنین قیمتی است.
اولین گوشی میانرده 5G که به عنوان رقیب A42 به ذهن میآید، گوشی ۲۸۰ یورویی Mi 10T Lite 5G شیائومی است که از چیپست مشابه اسنپدراگون 750G استفاده میکند.
این گوشی با نمایشگر السیدی با دقت فول اچدی و نرخ تازهسازی تصویر ۱۲۰ هرتز، بلندگوهای با کیفیت صدای بالای استریو و سرعت شارژ ۳۳ وات شما را غافلگیر میکند.
با آن که نمایشگر آن سوپرآمولد نیست، ولی پنل نمایش این گوشی خوب است و اگر برایتان عملکرد از نظر گیمینگ مهم نیست، رقیب قدرتمند گوشی گلکسی است
سپس به گوشی با قیمت مشابه ۲۸۰ یورو دیگر یعنی Realme 7 5G میرسیم که یک نمایشگر با مشخصات مشابه با میانرده شیائومی دارد.
این گوشی نیز مجهز به یک چیپست با قدرت مشابه یعنی Dimensity 800U 5G و باتری ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعت با سرعت شارژ بیشتر است. دوربین چهارگانه عقب آن نیز در حد A42 سامسونگ قرار میگیرد.
رقیب بعدی گوشی ۳۴۹ یورویی وان پلاس نورد 5G است که از چیپست اسنپدراگون ۶۹۰ 5G استفاده میکند که با مدل SD750 تنها تفاوت آن یک پردازنده گرافیکی با قدرت پایینتر است.
گوشی نورد با نمایشگر فول اچدی و نرخ تازهسازی تصویر ۹۰ هرتز، اسپیکرهای استریو، سرعت شارژ سریعتر از گلکسی سامسونگ بهتر ظاهر میشود، ولی عملکرد گیمینگ آن حرف مشابهی برای گفتن ندارد.
از طرف دیگر، با توجه به قیمت ۵۰ یورو بیشتر آن، انتخاب ما گوشی گلکسی A42 سامسونگ است.
در نهایت باید به گوشی گلکسی A51 با قیمت ۳۸۰ یورو اشاره کنیم. این گوشی تقریبا مشابه با A42 است، اما یک نمایشگر با دقت بالاتر دارد.
اگر برایتان دقت نمایشگر مهم است، ولی یک نمایشگر سوپر آمولد میخواهید پیشنهاد ما این گوشی دیگر غول کرهای است.
گوشی گلکسی A42 5G یک میانرده 5G ارزان است که از هر نظر یعنی گیمینگ، گردش در وب، مولتی مدیا، اپلیکیشنهای آفیس و سایر موارد عالی ظاهر میشود.
این دستگاه یک نمایشگر آمولد بزرگ و باتری بزرگی دارد که تا دلتان بخواهد شارژ را میتواند نگه دارد. بنابراین، این گوشی مانند یک قهرمان عالی به نظر میرسد.
گرچه باید بگوییم ارزانترین گوشی یا بهترین پیشنهاد در این بخش از بازار نیست. دو شرکت شیائومی و ریلمی گوشیهای مشابه با نمایشگرهای با دقت و نرخ تازهسازی بالاتر و البته قیمت کمتر از گوشی سامسونگ میفروشند.
نمایشگر آنها از نوع اولد نیست و تنها راه نشان دادن عملکرد مشابه در بخش گیمینگ اگر امکانپذیر حتی باشد، دقت پایینتر نمایشگر است.
در حقیقت، مهمترین سوالی که باید از خودتان بپرسید آیا میخواهید یک گوشی ۳۰۰ یورویی 5G برای گیمینگ بخرید و برای هر بازی تنظیمات را تغییر دهید یا با خرید یک گوشی با نمایشگر با دقت اچدی و به ویژه از نوع اولد، راحتتر هستید؟
همچنین این جمله را با این جمله به پایان میرسیم که سامسونگ پس از مدتها یک میانرده عالی ساخته است که روی کاغذ سفید آن دقت پایین نمایشگر یک نقطه سیاه و لکمانند به نظر میرسد.
البته شاید تصور شما فرق داشته باشد و فراموش نکنید اکثر کاربران معمولی تفاوت بین یک نمایشگر با دقت بالاتر را متوجه نخواهند شد.
بنابراین تیم روکیدا کاملا خرید این گوشی را پیشنهاد میکند.
منبع: gsmarena.com