فهرست عنوانها
برای یک کسب و کار استارتاپی، طرز فکر و فرهنگ افراد مشغول در آن کسب و کار بسیار مهم است. فرهنگ قدرتمند سازمانی می تواند شیوه های تفکر همسو با اهداف کسب و کار را در کارکنان استارتاپ تقویت کند. اما برای ایجاد و جا انداختن فرهنگ استارتاپی در میان کارکنان چه کاری باید انجام دهیم؟ در این نوشته روکیدا به شما 3 راهکار بسیار مهم در ایجاد و مدیریت فرهنگ سازمانی استارتاپی را معرفی می کنیم.
ماهیت استارتاپی کسب و کارهای جدید، بسیاری از روش های قدیمی مدیریت کسب و کار را از هم گسیخته و به چالش کشیده است. اما در این میان فرهنگ سازمانی بیشتر از هر چیزی توسط استارتاپ ها دچار چالش شده است.
زمان های کاری کاملا انعطاف پذیر، انجام دادن کارهای پیوسته و حرفه ای از راه دور، فضاهای اداری باز و الهام بخش، یک مکان برای استراحت و نوشیدن قهوه و گپ و گفت با لوله های بزرگ هوا و اسکلت های فلزی یا چوبی که سازه ها را در کنار هم محکم نگه می دارند، اینها واقعیت های استارت آپ های امروزی هستند. بسیار مهم است که اطمینان حاصل کنیم اکو سیستم جدید، به اندازه کافی در میان کارکنان پشتوانه فرهنگی دارد تا آسیبی به روند رشد استارتاپ وارد نکند.
رفتار متداول مدیران استارتاپ در تعیین و تدوین فرهنگ سازمانی در میان کارکنان خودشان بسیار تاثیرگذار است اما این همه ماجرا نیست. داشتن ارزش های اساسی و مورد احترام، ماموریت مدیران کسب و کار و نشان دهنده اهداف حقیقی استارتاپ است. تاکید مستمر بر روی ارزش ها می تواند تاثیر زیادی در جا انداختن فرهنگ سازمانی داشته باشد. با این حال مدیریت صحیح استارتاپ بیشتر بر روی تعمیق فرهنگ سازمانی تاثیرگذار است اما در مورد ایجاد اصول و مرزبندی های درست فرهنگ استارتاپی، خود مدیران کسب و کارها هم نیاز به در نظر گرفتن راهکارهایی دارند.
بیایید با یکدیگر راهکارهای مورد نیاز مدیران کسب و کارهای استارتاپی برای ایجاد و ترویج فرهنگ سازمانی مورد نیازشان را بررسی کنیم:
1- بین ارزش های اساسی خود تعادل ایجاد کنید
اغلب استارتاپ ها هنگام راه اندازی اولیه و تعریف اهداف و ماموریت ها و ارزش های اساسی خودشان، بر روی موارد داخلی متمرکز می شوند. مثلا اینکه این کسب و کار چگونه خودش را تعریف می کند یا مدیران و کارکنان در مورد بخش های داخلی شرکت چطور فکر می کنند. در نهایت این موارد ارزشمند همگی مربوط به هویت کسب و کار و کارکنان آن می شوند و طبیعی است که افراد موسس استارتاپ دوست دارند بدانند زحمات آن ها برای راه انداری استارتاپ به طور شایسته ای از سوی افراد شاغل در کسب و کارشان مورد احترام قرار می گیرد. همچنین به رسمیت شناختن تلاش دیگر کارکنان در موفقیت روز افزون استارتاپ و همینطور روابط گرم و صمیمی بین کارمندان کسب و کار استارتاپی، جزو ارزش های درونی شرکت هستند و واقعا در رشد استارتاپ کمک کننده هستند. اما این تمرکز افراطی بر روی روندهای درونی می بایست در همان مراحل اولیه راه اندازی کسب و کار متوقف شود و جای خود را به تمرکز متعادل روی همه ارزش های استارتاپ بدهد.
به طور مثال بیایید بررسی کنیم مشتریان و کاربران استارتاپ در مورد آن چطور فکر می کنند؟ اغلب کسب و کارهای استارتاپی وقتی در مورد ارزشهای ویژه و دوست داشتنی یک کسب و کار برای مشتریان تحقیق می کنند با شگفتی متوجه می شوند که دقیقا هیچ برنامه روشن و واضحی ندارند. آن ها سیاستی برای ارتباطی عالی و سود ده با مشتریان و توجه به تعامل رو به رشد استارتاپ با مشتریان ندارند. بسیاری از کسب وکارهای استارتاپی متوجه می شوند که برنامه مشخصی برای گسترش روابط سودآور با مشتریانشان ندارند و این روند به استارتاپ آسیب می زند یا مانع از رشد آن می شود.
در نهایت کسب و کار شما به دو مورد حیاتی بستگی دارد: کارکنان و مشتریان. توجه به اولی ارزشهای درونی شرکت را بالا می برد و توجه به دومی ثروت و درآمد استارتاپ را افزایش می دهد. بنابراین توجه متعادل به هردوی آنها کاملا ضروری است و اگر شرکتی همچنان در گیر و دار مدیریت کارمنان و ارزش های درونی خودش باقی بماند ممکن است به جایی برسد که مشتری را نادیده بگیرد.
با بررسی کسب و کارهای موفق درمی یابیم که پشتیبانی از مشتریان و داشتن هوای مشتریان و حرکت در راستای خواشته های آن ها یکی از مهمترین بخش های مدیریت کسب و کار است. اما موفقیت زمانی حاصل می شود که همه کارکنان یک کسب و کار استارتاپی با صمیمیت و عشق در مورد شیوه های افزایش مشتریان صحبت و کار کنند. این حالت ایده آل ترین وضعیت برای رشد متعادل و پایدار یک کسب و کار استارتاپی است.
2- در مورد ماموریت و اهداف کسب و کار واقع نگر باشید
واقع نگر بودن یکی دیگر از مواردی است که مدیران استارت آپ ها خیلی تلاش می کنند در آن قدم بردارند. بعضی ها خیلی زیاده روی می کنند و بعضی ها راه را اشتباهی می روند. برای بسیاری از استارتاپ ها این که یک فنجان قهوه بسازند یا یک سرویس جدید ارائه کنند کافی نیست، آن ها دوست دارند جهان را تغییر دهند و دوست دارند همه مردم از این هدف آن ها با خبر باشند.
مدیران کسب و کارهای استارتاپی به صورت کامل با ذهنیت نجات جهان زندگی می کنند و بسیاری از آن ها در خلوت خودشان، خود را با غول های فناوری مانند گوگل یا اپل در ابتدای راه اندازی مقایسه می کنند. بعد از مدتی وقتی می بینند مردم به اندازه کافی از آنها استقبال نمی کنند سرخورده می شوند و تلاش می کنند کارهای کم اهمیت تری را انجام دهند.
اگر مدیران کسب و کارها از توهم تغییر جهان و بزرگ دیدن ماموریت خوشان از حد واقعی خارج نشوند، آسیب زیادی به طرزفکر و استراتژی های مدیریتی و در نهایت به کل کسب و کار وارد خواهد شد. شکاف بین آنچه که یک اکسب و کار استارتاپی می گوید با آنچه انجام می دهد، بسیار زیاد و ترسناک خواهد شد. بسیار مهم است که هم مدیران کسب و کارها و استارتاپ ها درک کاملا واقعی از خودشان و ماموریتها و ارزش های پشینهادیشان داشته باشند و دقیق در هر مرحله جدید بعد از یک دوره موفقیت آمیز، نگاه و باور کاملا واقع گرایانه خود را بروزرسانی کنند.
3- تکرار کنید: تولید کنید، تست کنید، تصحیح کنید
توسعه ایده آل یک مفهوم بسیار ارزشمند است که ابتدا در دنیای نرم افزای مطرح می شد و اکنون در دنیای گسترده مسب و کارهای استارتاپی به صورت موثر به کار می رود.
توسعه ایده آل به معنای تلاش بی وقفه برای ساختن، بررسی کردن، تصحیح کردن و دوباره انجام دادن این پروسه است. بسیاری از شرکت ها اطمینان کاذبی به روش تولید محصول خود دارند و به اندازه کافی به فرآیند توسعه ایده آل توجه نمی کنند. این اشتباه می تواند روند رشد کسب و کار را با مشکلات جدی مواجه کند.
مدیران کسب و کارهای استارتاپی با رعایت دقیق اصول ” توسعه ایده آل ” می توانند این فرهنگ را به عنوان یک ارزش شغلی بین کارکنان خودشان مطرح کنند. در صورتی که فرهنگ سازمانی کارکنان استارتاپ به صورت جدی اصول توسعه ایده آل را شامل شود می توان روی رشد پایدار استارتاپ حساب کرد.
در نهایت با وجود ساده بودن 3 اصل اساسی فوق، اجرای آن ها اصلا آسان نیست و از آن جایی که فرهنگ سازمانی یک شی جامد و ایستا نیست، نمی توان صرفا با بکار بردن یک سری دستور العمل، فرهنگ سازمانی مورد نظر جهت پیشرفت کسب و کار را جا انداخت. مدیران کسب و کارها می بایست با هوشمندی هرچه بیشتر، مشکلات را به صورت ریشه ای در لحظه شناسایی کنند و از این اصول متناسب با نیازهایشان در جهت رفع مشکلات استفاده کنند.