صدای گریه، مرد جوان را از خواب بیدار میکند. او نگران است، اما شکه نیست. چرا که این اتفاق قبل نیز افتاده است. او چراغ را روشن میکند و به سمت اتاق خواب همخانهای خود میرود. اما همخانهاش آنجا نیست. اما صدا گریه بیشتر میشود و او دوست خود را در بالکن خانه و در حال گریه در تاریکی میبیند.
به نظر می رسد جولز نایت در حالت خلسه فرو رفته و در حال گریه در خواب راه میرود. او هنوز خواب است. دوست او، استفن بومن، نایت را از زمان مدرسه شبانهروزی میشناسد. زمانی که اولین مشکلات خواب او شروع شد. در آن زمان در میانه شب با صدای بلند گریه میکرد و باقی دانشآموزان را بیدار میکرد. زن مسئول مدرسه، او را بیرون میبرد و سعی می کرد با قهوه و شکلات داغ او را آرام کند. اما پسر جوان از گریه دست نمیکشید.
حالا نیز در حالی که دوستش او را به داخل خانه میبرد، همچنان گریه میکند. با اینکه نایت یک بزرگسال است و انسانی موفق نیز محسوب میشود، کنترلی بر آنچه در حال وقوع است ندارد. او بیدار نیست، اما خواب هم نیست. او در بند یک ترس ناشناخته است. حس میکند دنیا در حال اتمام است. فردا او هیچ چیزی به یاد نمیآورد. اما میداند که بسیار ترسیده بوده.
وحشت شبانه چیست؟
وحشت شبانه نباید با سایر خواب پریشیها (نامی برای تمامی اتفاقات عجیب و غریبی که در خواب میتواند رخ دهد) مانند بختک، خفگی در خواب و کابوس اشتباه گرفته شود.
زمانی که مردم وحشت شبانه را تجربه میکنند، به صورت وحشتناک جیق میزنند و حرکت میکنند. عدم هشیاری از محیط اطراف سبب میشود، نتوان آنها را آرام کرد. آنها فقط جیق میزنند یا زیرلب زمزه میکنند. ممکن است چشمایشان باز باشد و مردمک چشمشان بزرگ شود (باور کنید حالت بسیار ترسناکی خواهد بود). تپش قلب سریع داشته و ششهایشان با قدرت کوچک و بزرگ شود. این حالت تا ۲۰ دقیقه می تواند ادامه داشته باشد و در طی این مدت تجربه وحشتناکی برای افراد نزدیک فرد باقی می ماند. البته فرد هیچ رویای ترسناکی به یاد نمیآورد، ولی ممکن است این حس را داشته باشد که ترسیده بوده.
وحشت شبانه یا وحشتزدگی در خواب معمولا برای کودکان اتفاق میافتد. اینکه برای بزرگسالان (مانند جولز نایت) نیز رخ دهد، غیر معمول نیست. آمار دقیقی از تعداد کودکان تحت وحشت شبانه در دست نیست. اما حدودا ۶.۵ درصد افراد دارای سن ۴ تا ۱۲ سال (همچنین برخی کودکان ۳ ساله) این تجربه را دارند. گاها بیان میشود که ۴۰ درصد کودکان ۲.۵ تا ۶ سال دچار این وحشت میشوند. در بزرگسالان نیز این نرخ برابر با ۲.۲ درصد است.
وحشت شبانه مربوط به جنسیت خاصی نمیشود. پسر و دختر، مرد و زن به نحو مساوی مستعد تجربه این وحشت هستند. تقریبا هیچ فردی با سن بیش از ۶۵ سال دچار این وحشت نمیشود که میتواند از ویژگیهای مثبت پیر شدن انسان باشد.
با وجود اینکه نحوه وقوع وحشت شبانه کاملا مشخص نشده است، محققان مطمئن هستند این واقعه با تحریک سیستم عصبی مرکزی بدن رخ میدهد. سیستم عصبی مرکزی در دوران کودکی، هنوز در حال شکل گیری است و این میتواند دلیلی بر بیشتر بودن وحشت شبانه در میان کودکان داشته باشد.
بنابر یافتههای محققان مشخص است که وحشت شبانه در کجای چرخه خواب و به طور ناخواسته شروع میشود: زمانی که خواب از مرحله ۳ (خواب سبک) به مرحله 4 (خواب بسیار عمیق) می رود. یعنی زمانی که تولید امواج دلتا در مغز شروع میشود و فشار خون و ضربان قلب کاهش پیدا میکند. این مراحل میتواند ۱ تا ۳ ساعت پس از شروع خواب رخ دهد.
به نظر توضیحات معقولی میآید. اما چرا این اتفاق در مراحل ۳ و ۴ خواب رخ میدهد؟ و چرا در این مراحل بدن به وقوع آنها اجازه میدهد. بگذارید ابتدا چرخه خواب را برایتان تشریح کنم.
چرخه خواب
تقریبا ما یک سوم زندگی خود را در خواب سپری میکنیم و تصور میکنیم که در خواب اتفاقی نمیافتد. درحالی که در یک چرت کوتاه اتفاقات بسیاری رخ میدهد. مطالعات نشان میدهد زمانی که احساس خوابآلودگی میکنیم، مادهای به نام نوکلئوزيد شروع به ترشح میکند. انتقال دهندههای عصبی مغز (مانند سروتونین) به مغز پیام میدهند که زمان عدم هوشیاری فرا رسیده است. سپس ما خوابآلود میشویم و به خواب میرویم. در اصل ما وارد مرحله اول از خواب میشویم.
در مرحله اول ما نیمه خواب و هوشیار هستیم و ممکن است بنابر شرایط به خواب کامل یا بیداری برگردیم. با وقوع اتفاقاتی ما وارد مرحله دوم خواب میشویم. جایی که تقریبا ۵۰ درصد زمان خواب خود را در آن میگذرانیم. در مرحله دوم چشمها از حرکت میایستند و امواج مغزی آرام میشوند. امواج دلتا که امواج بسیار آرام مغزی هستند، در مرحله ۳ شروع میشوند و در مرحله چهار مغز ما به طور کامل پر از امواج بسیار بسیار آرام دلتا میشود.
مراحل ۳ و ۴ تحت عنوان خواب عمیق نامیده میشوند. در این مراحل ما را به سختی میتوان بیدار کرد. بعد از آنها ما در مرحله REM (rapid eye movement یا حرکت سریع چشم در خواب) خواهیم بود. در این مرحله چشمها به اطراف میچرخند، تنفس عمیق به سطحی تغییر میکند و ماهیچهها از کار میافتند. بیشتر رویاها در این مرحله دیده میشوند. REM بیش از ۲۵ درصد زمان خواب را تشکیل میدهد. سپس دوباره به مرحله ۱ بر میگردیم و این چرخه دوباره تکرار میشود. هر چرخه ۹۰ دقیقه طول میکشد. به همین دلیل است که امکان دارد در یکی شب چندبار وحشت شبانه رخ دهد. همچنین فیزیولوژی خاص هر مرحله نیز میتواند دلیلی بر آن باشد.
خواب عمیق (مراحل ۳ و۴) زمانی است که بافتهای بدن خود را بازسازی میکنند و هورمونهایی مانند هورمون رشد در این مراحل در بدن پخش میشود. مرحله REM مغز ما قوی میکند و عملکرد فعالیتهای ما در بیداری را بهبود میبخشد.
قبلا اشاره شد که وحشت شبانه عموما در زمان انتقال از مرحله ۳ به ۴ رخ میدهند. زمانی که در میانه خواب عمیق هستیم، امواج دلتا کل مغز را فرا گرفتهاند، هورمونها مهم بدن ترشح میشوند و بدن در حال احیا و بازسازی خود است. این مسئله وحشت شبانه را کاملا از کابوسها جدا میکند. چرا که کابوسها در مرحله REM رخ میدهند. به همین دلیل است که ما به ندرت وحشت شبانه را به خاطر میآوریم ولی کابوسها بیشتر در خاطر باقی میمانند. اینکه ترشح هورمونها و احیای بدن رابطهای با وحشت شبانه دارند واضح و مشخص نیست.
مطالعات صورت گرفته نمیتواند اتفاقاتی را که در زمان وحشت شبانه در مغز رخ میدهد شناسایی کند. همچنین که مشخص نیست در زمان تغییر مراحل خواب، چه اتفاقاتی رخ میدهد.البته گمان میرود اتفاقات ناشناخته مربوط به سیستم عصبی مرکزی مغز باشد که تا سن ۲۵ سالگی در حال توسعه است.
دلایل وقوع وحشت شبانه
وحشت شبانه میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. اول از همه ممکن است به صورت ارثی به فرد منتقل شوند. آنها میتوانند با استرس، توقف کوتاه نفس در خواب، بی خوابی، زخمی شدن سر، میگرن، ترشح بیش از حد هورمون تیروئید، مصرف بیش از حد الکل، خوابیدن در محیط ناآشنا، مسافرت یا مصرف داروهای موثر بر سیستم عصبی مرکزی، شروع شوند.
در بزرگسالان، وحشت شبانه به همراه افسردگی، اضطراب یا اختلالات دوقطبی رشد و توسعه پیدا میکند. ضمنا کودکانی که تا دوره نوجوانی با این مشکل روبهرو باشند، در معرض بروز بیماریهای روانی خواهند بود.
راههای درمان وحشت شبانه
وحشت شبانه با کسی شوخی ندارد، اما ممکن است مشکلی موقت باشد که خودبهخود بر طرف شود. اما همین موقتی بودن ممکن است باعث ایجاد یک خانواده بدخلق، استرسزا و محروم از خواب شود. در گذشته پزشکان برای درمان وحشت شبانه از داروهایی مانند بنزودیازپینها استفاده میکردند. این داروها به ندرت امروزه استفاده میشوند. چرا که اختلالات خوابی دیگری ایجاد میکنند.
برخی از کودکان به دلیل پر بدن مثانهشان وحشت شبانه را تجربه میکنند. بنابراین یک راهحل ساده توالت رفتن آنها یک یا دو ساعت بعد از خواب است. همچنین کم کردن مصرف مایعات چند ساعت قبل از خواب نیز میتواند موثر باشد.
علاوه بر راهحل بالا، راههای دیگری نیز وجود دارد. یک مادر در بریتانیا فرزندی ۹ ساله دارد که به مدت ۶ سال دچار وحشت شبانه آزار دهنده بود. او بنابر توصیه یکی از دوستانش، با قرار دادن ملحفههای مخصوص در تخت خواب فرزند خود، این مشکل را حل کرد. چرا که مشکل به دلیل گرمای زیاد بود و استفاده از ملحفههای کم کننده تعرق بدن این مشکل را حل کرد.
وحشت شبانه معمولا با یک برنامه مشخص رخ میدهند. یعنی اگر این برنامه شناسایی شود، با استفاده از یک برنامه منظم بیدار کردن فرد، میتوان مشکل وحشت شبانه را قبل وقوع در هر شب حل کرد. حتی دستگاهای وجود دارد که میتوان آن را زیر تشک گذاشت تا این وظیفه را انجام دهد. این گجت میلرزد و بسیار آرام فرد را از خواب عمیق بیدار میکند. بنابر مطالعات این دستگاه در ۹۰ درصد موارد موثر بوده است.
عواقب بروز وحشت شبانه
در یک شب آرام در شهر فونیکس ایالت آریزونا آمریکا، اسکات فالتر ۴۴ دفعه به همسرش چاقو زد و سرش را زیر آب استخر نگه داشت. وقتی پلیس به محل رسید، فالتر هیچ چیزی از واقعه به خاطر نداشت. او معتقد بود که در خواب راه میرفته. فالتر هرگز قتل همسرش را انکار نکرد، اما میگوید دلیلی برای کشتن او نداشته است. هیچ مشکلی در رابطه این زوج و خشن رفتار کردن فالتر وجود نداشت. او محکوم به قتل شد. اما متخصصان خواب معتقد بودند که واکنش حین راه رفتن در خواب او عادی و ساده نبوده است.
پاور نوکتورنس (Pavor nocturnus) (نام لاتین وحشت شبانه) همراه با راه رفتن در خواب و گیجی پس از خواب (حالتی که از خواب بیدار میشوید و نمیدانید کجا هستید)، جزء مجموعهای از اختلالات خوابی تحت عنوان “اختلالات تحریک پذیر” معروف هستند. یکی از آنها منجر به دیگری میشود. به عنوان مثال وحشت شبانه میتواند تنها بخشی از راه رفتن در خواب باشد.
تمامی این اختلالات در مراحل غیر REM روی میدهند. تصویربرداری از مغز در خلال چرخه خواب عمیق نشان میدهد که بخش لوب پیشانی (بخش جلویی مغز) در این زمان به نوعی خاموش است. لوب پیشانی حتی زمانی که فرد در خواب راه میرود، نیز در همین حالت باقی میماند. لوب پیشانی جایی است که قضاوتها، حواس و برنامهریزی انجام میشود. زمانی که این بخش غیرفعال و سایر بخشهای مغز فعال باشد، اختلالات رخ میدهد و فرد رفتارهای غیرطبیعی و احساسی عجیبی از خود بروز میدهد. متاسفانه لوب پیشانی در افرادی که آگاهانه مرتکب جرم و جنایت میشوند نیز در حالت خاموشی قرار میگیرد.
جمع بندی
جایی بین خواب و هشیاری، خواب پریشی دو عامل اصلی زمینه ساز جنایت را در انسان بوجود میآورد: میل انجام جنایت و عدم وجود عامل بازدارنده آن. اگرچه محققان نشان دادهاند که زمانی فرد دست به جرم و خشونت در خلال اختلالات خواب میزند که لمس شود. پس بهتر است زمانی که یک فرد را در حال وحشت شبانه مشاهده میکنیم، او را لمس نکنیم.
آیا شما نیز زمانی که کودک بودید دچار وحشت شبانه میشدید؟ آیا در میانه شب به یک باره شروع به داد و فریاد میکردید؟ والدینتان چگونه با این حرکت عجیب شما برخورد میکردند؟ تجارب خود را با روکیدا در میان بگذارید.