تقریبا مفهوم رهبری مانند تمامی مسائل دیگر امروزی تغییر کرده است و به موضوعی تبدیل شده است که والدین و پدربزرگ و مادربزرگ‌های ما متوجه نخواهند شد. چند دهه قبل، همه چیز ظاهر ساده‌تری داشت. رئیس بودن به صورت خودکار باعث می‌شد در چشم کارمندان یک رهبر باشید. امروزه، همه مسئولیت‌های بیشتری دارند، مرزکشی‌ها محوتر شده است و رئیس بودن به صورت خودکار شما را به یک رهبر تبدیل نمی‌کند.
رهبری دیگر در درجه‌های بالا قرار نمی‌گیرد. در چارت سازمانی این وظیفه در اختیار افراد رده‌پایین نیز قرار داده می‌شود.
با توجه به تمام ابزاری که امروزه در اختیار داریم، بهانه‌ای برای یک رهبر بهتر نبودن وجود ندارد. حتی من یک گام فراتر بر می‌دارم و می‌گویم رهبر خوب بودن حتی کافی نیست. باید یک رهبر خدمتگذار باشید. تعریف رهبر خدمتگذار عبارت است از یک «فلسفه و مجموعه‌ای از اعمال که زندگی افراد را غنی‌تر می‌کند، سازمان‌های بهتری می‌سازد و در نهایت یک جهان عادل‌تر و دلسوزتر به وجود می‌آورد.»
چند سال قبل من چهارمین کتابم را به اسم عامل قهرمان: چطور رهبران بزرگ سازمان‌ها را متحول می‌کنند و یک فرهنگ برنده به وجود می‌آورند را نوشتم. در این کتاب، من در مورد پیدا کردن مربیانی صحبت کردم که شما را در سراسر طول مسیرتان راهنمایی کنند. برای این که یک رهبر قهرمان شوید، باید از توصیه افرادی استفاده کنید که پیش از شما قهرمان شده‌اند، افرادی که به این مقام رسیده‌اند و زخم‌های نبرد در این مسیر را برای اثبات آن دارند.
رهبران قهرمان اطراف خود را با متخصصان و مربیانی که مشتاق فرصت‌ها هستند و از آن‌ها بهره می‌برند پر کردند، افرادی که انگشت خود را روی نبض زمان قرار می‌دهند و پاسخ مشکلاتی که ممکن است صنعت آن‌ها را آلوده کند را می‌دانند.
این معنای رهبری خدمتگذار است. این مفهوم به معنای یک پادو یا دولا شدن پیش مافوق‌هایتان نیست. بلکه در مورد الگو بودن و آن را در اختیار سایرین گذاشتن است.
یک رهبر خدمتگذار بودن فقط در مورد این که می‌توانید چه کارهایی برای افراد خارج از سازمان انجام دهید نیست. به معنای در خدمت ارزش‌های خود بودن، ایجاد فرهنگی که منعکس‌کننده همان ارزش‌ها باشد و از تنوع از جمله تنوع فکر استقبال کند است و همچنین میل به یادگیری برای اقدام به عمل شجاعانه براساس عقایدی که دارید.
شرکت شما چه ارزش‌هایی دارد؟ آیا تمامی اعضای تیم تفکر شفافی نسبت به افکار و اهداف شرکت دارند و شما به عنوان یک رهبر از آن‌ها دفاع می‌کنید؟ براساس داده‌های سازمان گالوپ، تنها ۲۷ درصد کارمندان قویا به ارزش‌های شرکت خود ایمان دارند.
اگر ما رهبران موفقی باشیم، این آمار بالاتر خواهد رفت. چطور انجام آن امکان‌پذیر است؟ در ادامه مطلب به ۴ مرحله اشاره می‌کنیم که می‌توانید به یک رهبر خدمتگذار بهتر تبدیل شوید.
-
از افکار گوناگون پشتیبانی کنید
تنوع ویژگی‌های متعددی دارد. در مورد بیشتر از فقط یک جنسیت، نژاد، قومیت، باورهای مذهبی، جنسی یا سیاسی است. در مورد تفکر متنوع نیز است. برخورداری از یک تیم متنوع محیطی را به وجود می‌آورد که افراد دوست دارند جزو آن باشند.
براساس تحقیقی که توسط سایت Glassdoor انجام شده است، ۶۷ درصد کارجویان فعال گفته‌اند محیط کار متنوع برای آن‌ها زمان در نظر گرفتن پیشنهادات شغلی مهم است و ۵۷ درصد کارفرمایان می‌خواهند برای در اولویت قرار دادن تنوع تلاش بیشتری کنند.
رهبر خدمتگذار همه را تشویق می‌کند خارج از عرف و چارچوب‌های مرسوم فکر کنند و زمانی تصمیم برای یک تغییر بزرگ تمامی دیدگاه‌ها را در نظر می‌گیرد. تصمیم نهایی محصول فرعی یک همکاری جمعی و تبادل ایده‌ها است.
قدرت هرگز روی دوش یک نفر قرار ندارد بلکه تمامی اعضای تیم در نتیجه نهایی سهیم هستند. آیا برای همه پشت میز یک صندلی در نظر می‌گیرید؟ اگر نه، واقعا چرا؟
-
یک فرهنگ اعتماد به وجود آورید
اعتماد زمانی که از بین می‌رود یکی از سخت‌ترین چیزهایی است که مجددا باید به دست آورده شود. چطور هر رهبر می‌تواند یک فرهنگ اعتماد به وجود آورد؟ با برقراری ارتباط شفاف با هر فرد در شرکت در مورد هدف شرکت، ارزش‌هایی که از آن‌ها انتظار می‌رود رعایت کنند و رویای نهایی شرکت چیست.
یک دیتابیس جهانی از شرکت گالوپ نشان می‌دهد که فقط یک سوم کارمندان قویا موافق به اعتماد به رهبر سازمان خود هستند.
چطور مدیران می‌توانند یک سطح بالاتر از اعتماد را به وجود آورند؟ با شفافانه صحبت کردن در مورد تمامی مسائل. تمامی ارتباط‌ها باید مشخص بوده و در تمامی سطوح سازمان، از بالا به پایین پخش شده باشند.
اگر شفافانه صحبت نکنید و نتوانید با یک هدف واضح رهبری خود را پیش ببرید، هیچ کس از شما پیروی نخواهد کرد. شفاف بودن اعتماد را بر می‌انگیزد که یک ارتباط مستقیم با عملکرد شغلی دارد. به یاد داشته باشید اعتماد به دست آورده می‌شود، داده نمی‌شود. آیا اعتماد تیم خود را به دست آوردید؟
-
یک ذهنیت غیرخودخواهانه داشته باشید
همه چیز در مورد شما نیست. هرگز نبوده است و هرگز نخواهد بود. در مورد افرادی است که آن را به سرانجام می‌رسانند. از خودتان بپرسید: بدون چرخ دندانه‌هایی که موتور را به حرکت در می‌آورند چکار خواهید کرد؟
یک اشتباه متداول رهبران این است که فکر می‌کنند سودآوری و کارمندان دو موضوع جداگانه هستند، در حالی که این دو دوش به دوش یکدیگر قرار می‌گیرند.
نمی‌توانید یکی از آن‌ها را بدون دیگری داشته باشید، بنابراین چرا از همدیگر جدا می‌کنید؟ رهبران قهرمان بزرگ کمک به تسهیل‌سازی موفقیت سایرین می‌کنند و باعث می‌شوند همه احساس ارزشمند بودن داشته باشند و این که در موفقیت نهایی شرکت سهیم هستند.
براساس ارزیابی سایت Survey Monkey، ۴۴ درصد پاسخ‌دهندگان اعلام کردند اگر احساس کنند از آن‌ها قدردانی شده است اعتماد به نفس بیشتری خواهند داشت. ۷۸ درصد نیز گفته‌اند پس از قدردانی از آن‌ها احساس شادی کردند.
رهبران بزرگ به شکل‌های مختلف تغییر را به جلو پیش می‌برند، ولی در نهایت خودخواه نبودن ویژگی است که به آن‌ها اجازه توسعه کسب و کارشان و ایجاد یک میراث ماندگار را می‌دهد.
-
رهبری را در دیگران پرورش دهید
رهبرانی که قدرت ساخت یک تیم عالی را دارند متوجه علت نیاز به پرورش نسل بعدی رهبران هستند. این کار بیشتر از آموزش شخصی در شرکت است که این پتانسل را دارد روزی جای شما را بگیرد. با توجه به ورود نسل جدید به بازار کار، مهم است رهبران نسل بعدی را شکل دهند، ولی یک ماموریت سخت در پیش رو دارند. یک مقاله در مورد منابع انسانی و نسل هزاره (ملنیال‌ها) نشان می‌دهد که ۶۳ درصد آن‌ها احساس کمبود توسعه رهبری می‌کنند.
این آمار باید ما را بترساند، چون زمانی که از بازنشستگی می‌خواهیم لذت ببریم، چه کسی جای ما را خواهد گرفت؟ اگر تغییر به وجود نیاوریم، جواب هیچ کس خواهد بود!
پرورش رهبری به شکل‌های متعدد انجام می‌شود از جمله مربیگری، هدایت و رشد. راه و چاه را به افراد یاد دهید، آن‌ها را تشویق کنید و به سوالاتی که این رهبران جوان از شما دارند پاسخ دهید. رهبران عالی می‌توانند تیم متنوعی از افراد از تمامی بخش‌های جامعه به وجود آورند.
در واقع، احتمال پرورش رهبران نوآور در سازمان‌های با کارمندان متنوع ۱.۷ درصد بیشتر است.
رهبران خدمتگذار از خودشان بیشتر مایه می‌گذارند، نه به این علت که مجبور هستند، بلکه چون مایل به انجام این کار هستند. رهبران خدمتگذار شفافانه صحبت می‌کنند، صادق و حتی آسیب‌پذیر هستند.
ممکن است یک ضعف به نظر برسد ولی در واقع این ویژگی می‌تواند به شما کمک کند به عنوان یک رهبر پیشرفت کنید و به سایرین اجازه دهید به چشم یک انسان به شما بنگرند نه فردی که چک‌های حقوق را امضاء می‌کند.
منبع: entrepreneur.com
