باوجود نظرات مختلف و بحثی که در مورد فیلم جوکر در تمام محافل سینمایی در جریان است، یک حقیقت کاملاً مسلم است. این فیلم با فیلمهای ابرقهرمانی دیگر تفاوت دارد. از همان ابتدا باید این مسئله را روشن کرد که متفاوت بودن لزوماً به معنی بهتر یا بدتر بودن نیست. مهمترین مسئله هم همین درک متفاوت بودن جوکر است. جوکر با بیشتر و تقریباً تمام فیلمهای ابرقهرمانی امروز سینما متفاوت است. شاید بیشتر از همه با فیلمهای دیگر خود دنیای سینمایی دی سی، مثل بتمن مقابل سوپر من و …. . در حقیقت هیچ کدام از کارگردانهای فیلمهای سینمایی ابرقهرمانی این روزها مسیری که تاد فیلیپس، کارگردان فیلم جوکر در پیش گرفت را انتخاب نکردند.
پیش از این استودیوی وارنر بروز دائماً درگیر ساخت و گسترش دنیای سینمایی دی سی بود که نتیجه چندان درخشانی هم نداشت. در یک کلام، دی سی در تمام این سالها در تلاش بود فیلمی در قد و قواره و قابل رقابت با فیلمهای مارول بسازد و در این مسیر اصلاً موفق نبود. و امروز میبینیم در حالی که مارول با فیلم انتقام جویان: پایان بازی، رسماً فاز 4 پروژه عظیمش را آغاز میکند، دی سی هنوز در برداشتن اولی گامهایش هم هراسان است.
در چنین فضایی است که ساخت فیلمی مثل جوکر اهمیت پیدا میکند. فیلمی که ظاهراً نه دغدغه سرگرم کردن تماشاگران اکشن پرست را دارد و نه اهمیتی به ساخت دنباله و داستانهای جانبی و جذاب میدهد. این فیلم حتی به دنیای سینمایی دی سی هم توجهی ندارد و خط دستانی کاملاً مستقل و متفاوت خود را دارد. به همین دلیل هم هست که اثری از رنگ و لعاب و جلوههای ویژه سنگین فیلمهای ابرقهرمانی در آن دیده نمیشود. با همه این احوال، جوکر از نظر فروش، موفقیتی را کسب کرد که کمتر کسی انتظارش را داشت.
دی سی مدتهاست در پیدا کردن یک فرمول خوب برای ساخت دنیای سینماییاش سرگردان است. از مرد فولادی سال 2013 گرفته تا بتمنهایی که بن فلک نقش آفرینی در آن را بر عهده داشت. فیلمهایی که یکی از دیگری ناامید کننده تر بودند و نتوانستند انتظار تماشاگران را برآورده سازند. البته ساخت معدود فیلمهایی مثل زن شگفت انگیز و جوخه انتحار روزنه برای حضور مقتدرانه دی سی در سالهای آینده، باقی گذاشت. در واقع اگر نگاهی به کارنامه دی سی داشته باشید، انبوهی از فیلمهای ضعیف و عمدتاً بدون شخصیت و پرداخت خوب را میبینید که هیچ کدام نتوانستند جای پای دی سی را در بازار رقابتی سینمای هالیوود سفت کنند.
بسیاری تصور میکردند پروژه عظیم بتمن در مقابل سوپر من (که در کمال حیرت سازندگانش با شکست عظیمتر رو به رو شد،) پایانی برای دنیای ابرقهرمانی دی سی باشد. تقریباً همین اتفاق هم افتاد و روند شتاب گیرنده دی سی پس از آن متوقف شد. از آن پس به نظر میرسد دی سی صرفاً برای رفع تکلیف و بدون داشتن هیچ امیدی به موفقیت، ابرقهرمانهایش را به روی پرده میفرستد! و باز هم این عملکرد دی سی بهطور ناخواسته مقایسه میشود با رقیب دیرینهاش، که در این سالها بهندرت پیش آمده فیلم ناموفقی بسازد.
این وضعیت، ساخت فیلم جوکر را بسیار دشوار و غیرمحتمل میکرد. فیلمی اجتماعی، تلخ و منتقدانه که بهجای مقایسه با مرد آهنی مارول، بیشتر با راننده تاکسی مارتین اسکورسیزی قابل مقایسه است. به هر حال در وضعیتی که دنیای سینمایی دی سی تقریباً از هم پاشیده و امیدی به بهبود آن هم نمیرود، رؤسای این شرکت به ایده ساخت یک فیلم با شکل و شمایلی متفاوت رضایت دادهاند. این احتمالاً بهترین تصمیم دی سی در طول تمام این سالها بود. خیلی زود آنها متوجه پتانسیل واقعی فیلم جوکر شدند و تبلیغات گستردهای را آغاز کردند. حتی در مورد امکان همکاری افرادی مثل لئوناردو دی کاپریو و مارتین اسکورسیزی هم شایعاتی وجود داشت. این در واقع تلاشی بود از سوی دی سی برای حفظ تمام آن چه که از دنیای باشکوهش باقی مانده بود.
این تلاشها جواب داد. جشنوارههای سینمایی با آغوش باز از جوکر استقبال کردند. شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز یکی از مهمترین دستاوردهای جوکر بود که هم به شهرت و توجه بیشتر به آن کمک کرد و هم آن را به یک کاندید هم احتمالی برای جایزه اسکار تبدیل کرد. این احتمالاً مهمترین برگ برنده دی سی در مقابل مارول از سال 2008 محسوب میشود. در آن سال فیلم بتمن: شوالیه تاریکی در مقابل یکی از اولین فیلمهای دنیای سینمایی مارول، یعنی مرد آهنی، قرار گرفت. شوالیه تاریکی بهعنوان یکی از ماندگارترین فیلمهای تاریخ سینما توانست یک سر و گردن بالاتر از مرد آهنی بایستد و دی سی را در موقعیت برتر قرار دهد. هر چند این برتری خیلی زود از دست رفت.
اگرچه فیلمهای ابرقهرمانی مارول همچنان رکوردها را میشکنند، ولی میتوان نشانههایی از خستگی تماشاگران از فرمولهای تکراری فیلمهای ابرقهرمانی را مشاهده کرد. همین باعث شده که مارول تلاش کند شخصیتهایی متفاوت و با داستانهایی واقعگرایانهتر بسازند. با همه این احوال، میدانیم که چارچوبها و فرمولهای مارول مشخص و محدود هستند. مثلاً هیچ وقت افرادی مثل کوئنتین تارانتینو یا اسکورسیزی و … بر روی صندلی کارگردانی فیلمهای مارول نخواهند نشست. و به نظر میرسد که تفاوت اصلی دی سی و مارول دقیقاً در همین است.
در حقیقت فیلمهای دی سی هر چقدر از هم جدا افتادهتر باشند، نتیجه بهتری خواهند داد. زن شگفت انگیز هم تا قبل از ورود به دنیای سینمایی دی سی آیندهای بسیار روشن داشت. موفقیت فیلم جوکر در فروش هم مجدداً همین مسئله را نشان میدهد. بنابراین ممکن است دی سی به این نتیجه برسد که بهجای دنبال روی از مارول، فیلمها را به سبک خودش بسازد.
اگر دی سی بخواهد تغییر رویه دهد، هنوز دیر نیست. فیلمهایی مثل آکوامن و شَزَم هنوز وارد دنیای سینمایی نشدهاند و فروش نسبتاً مناسبی هم داشتند. هر چند که به نظر میرسد این شخصیتها در اساساً برای ورود به دنیای سینمایی آماده شده باشند.
در مجموع باید گفت سلاح اصلی دی سی متفاوت بودن فیلمهایش است که میتواند فرمول سری موفقیت فیلمهای آینده این شرکت باشد. دی سی نشان داده هم جرئت این کار را دارد و مهارتش را! مثل فیلم جوکر. فیلمی که بدون هیچ توضیح مشخص و بدون ذرهای توجه به تمام دنیای سینمایی دی سی و مارول و شخصیتهای دیگر، کار خودش را میکند و سعی میکند نیاز مخاطبانی که تشنه تفاوت، کاراکتری قابل لمس و داستانی واقعگرایانه هستند را برطرف کند. این کاری است که مارول نمیتواند انجام دهد یا به هر حال فعلاً نیازی به انجام آن نداشته است.
جوکر چه خوب باشد و چه بد، دست کم میتواند یک فرمول مناسب و یک سرمشق عالی برای موفقیت شرکت دی سی باشد. دادن آزادی عمل به کارگردانها برای استفاده از کاراکترهای ابرقهرمانی بدون نیاز به ترس از چگونگی ارتباط این فیلمها یا داستانها و شخصیتها با یکدیگر، میتواند فرصتی فوقالعاده برای این شرکت باشد. دنیای دی سی پر است از شخصیتهای پرداخته شده، عمیق، چند بعدی، جذاب، پر طرفدار و متنوع. تصور اینکه کارگردانهای بزرگ یا بازیگران مطرح روزی در پروژههای دی سی حضور پیدا کنند هم چندان دور از ذهن نیست. و این لزوماً به این معنی نیست که دی سی تمام فیلمهایش را تیره و تار و منتقدانه بسازد. فیلمی مثل جوخه انتحار یکی از این نمونههاست که هم بازیگران مطرح دارد، هم داستان جذاب و سرگرم کننده.
اگر دی سی بالاخره پس از سالها کلنجار مسیرش را پیدا کند، میتوانیم شاهد نسلی جدید از فیلمهای ابرقهرمانی باشیم که تعریف ما از این ژانر را تغییر خواهند داد.
منبع: collider