در دنیای تجارت، وقت و انرژی زیادی صرف ایجاد یک تصویر، مدیریت شهرت و ساخت یک روایت میشود. مهم است که پیام خود را به روشی مثبت، واضح و قابل فهم انتقال دهید، اما جای بحث و گفتگو نیز وجود دارد. یک صدای برند معتبر گاهی به معنای گفتن یا انجام کارهایی است که همه دوست ندارند و این هیچ اشکالی ندارد. در واقع، چیزی بیشتر از هیچ؛ اگر به درستی انجام شود میتواند بسیار سودآور باشد.
شماره یک: اگر منتقد ندارید، هیچ کس نیستید
مردم وقت زیادی را صرف نگرانی دربارهی این میکنند که دیگران در مورد آنها چه فکری میکنند تا جایی که مانع از مشهور شدن خود میشوند. اگر هیچ کس نمیداند شما چه کسی هستید یا تجارت شما چیست، نمیتوانید درآمدی کسب کنید. شناخته شدن در صنعت به معنای معامله و درهایی است که به روی دیگران باز نمیشود. اما شناخته شدن به این معنی است که برخی افراد شما را دوست نخواهند داشت، و آنها این حرف را صریح و علنی میزنند. هر فرد موفقی هر چقدر هم تأثیر مثبتی بر جهان داشته باشد، منتقدان خود را دارد.
شرکتی با صد درصد نقد مثبت احتمالاً ده مشتری دارد. هنرمندی که فقط از او تعریف و تمجید شده است فقط با خانواده اش کار کرده و شخص تجاری که همه او را دوست دارند قطعاً چیزی بزرگتر از جایگاه لیموناد فروشی ندارد. هرچه زودتر دست از اهمیت دادن به آنچه غریبهها دربارهی شما فکر میکنند بردارید، زودتر میتوانید تأثیر خود را بر جهان بگذارید.
این بدان معنا نیست که شما به آنچه کسی دربارهی شما فکر میکند اهمیت ندهید. بازخورد مشتریان و دوستان و مربیان موفق مهم است. اما اگر کسی هزینه ای برای خدمات شما پرداخت نمیکند و در زمینهی شغلی شما موفق نیست، وقت آن است که دیگر به آنچه فکر میکنند اهمیت ندهید.
شماره دو: “متنفران” میتوانند به شما در پیروزی کمک کنند
بین “متنفر” و “منتقد” تفاوت وجود دارد. افرادی هستند که محصول یا خدمات شما را امتحان میکنند و به هر دلیلی آن را دوست ندارند. این میتواند به دلیل عدم موفقیت از سمت شما باشد، ممکن است یک سوء تفاهم از طرف آنها باشد، یا به سادگی میتواند اختلاف نظر باشد. این افراد منتقد هستند و مهم است که به آنها گوش دهید و ببینید آیا چیزی وجود دارد که بتوانید از آنها یاد بگیرید.
از طرف دیگر، “متنفرها” وسواسی و دروغگو هستند و برنامههای خاص خود را دارند. گفته میشود، اگر به درستی این “متنفرها” را کنترل کنید، به رشد تجارت شما کمک میکنند.
اگر یک “متنفر” از بستری با ابعاد معقول، چه در شبکههای اصلی و چه در شبکههای اجتماعی برخوردار باشد، توجه شما و محتوای شما را به خود جلب میکند. البته این توجه منفی خواهد بود.
اما اگر به اطلاعات غلطی که آنها به طور گسترده منتشر میکنند، بپردازید، پس از پایان موج توجه، مشتریان جدید وفاداری را که تحت تاثیر چگونگی برملاساختن دروغها توسط شما قرار گرفته اند، بدست خواهید کرد.
البته، این یک عمل متعادل سازی دقیق است زیرا برخی از “متنفران” با انجام این تخریبهای شخصیتی امرار معاش میکنند، و بنابراین آنها نیز از موقعیتی که شما در اختیار آنها قرار داده اید بهره مند میشوند. اما اگر در مواقع مناسب پاسخ دهید و از توجهی که آنها به درستی به وجود آورده اند استفاده کنید، این میتواند یک دارایی سهوی برای تجارت شما باشد.
شماره سه: همهی تغییرات از ابراز مخالفت ناشی میشود
جورج برنارد شاو، نمایشنامه نویس، میگوید: “انسان منطقی خود را با جهان سازگار میکند و انسان غیرمنطقی در تلاش برای تطبیق جهان با خودش پافشاری میکند. از این رو، تمام پیشرفت به آن انسان غیرمنطقی بستگی دارد.”
تغییر هیچ چیز یا ایجاد تغییر بدون بحث و جدال غیرممکن است. اگر “همرنگ جماعت شوید”، هیچ دستاوردی نخواهید داشت. اگر میخواهید تأثیر خود را در جهان بگذارید و موفق باشید، باید گاهی اوقات “شخص غیرمنطقی” باشید. این آسان نیست زیرا شخص موافق اوقات بسیار بی دغدغه تری را سپری میکند و به دلیل ایجاد موج مورد انتقاد قرار نمیگیرد. با این حال، فرد منطقی نیز تحت فشار قرار گرفته و مجبور به سازگاری با وضع موجود خواهد شد.
همهی اشخاص بزرگ تجارت در بعضی مواقع آن «فرد غیر منطقی» هستند. آنها هنگامی که دنیا گفته است “خیر” گفته اند “آری”. همهی آنها بحث و جدال ایجاد شده در بینش خود را تحت فشار قرار داده و حتی از آن استفاده کرده اند. همهی آنها ایستادگی کردند، و تسلیم نشدند. بنابراین متفاوت باشید، و جسور و بیش از همه – از ابراز مخالفت نترسید.