مقدمه
در ابتدا قصد ما بر این بود تا بهترین دوربینهای عرضه شده برای گوشیها را مورد بررسی قرار دهیم اما به دلایلی فقط به بررسی بهترین دوربینهای پرچمداران سال 2020 بسنده کردیم. هرچند شرکت اپل برای عرضه آیفون 12 پرو مکس خود، زمان زیادی را از ما تلف کرد، با این وجود توانستیم کار خود را با سایر گوشیهای پرچمدار شروع کنیم.
نماینده برند سامسونگ در اینجا گوشی گلکسی نوت 20 اولترا میباشد. مشخصات برجسته دوربین این گوشی شامل یک ماژول 108 مگاپیکسلی با فناوری نوناسل میباشد که در حال حاضر، یکی از بزرگترین سنسورهای موجود در بازار است. علاوه بر آن شامل یک سنسور معمولی فوقعریض بوده که در این مقاله از اهمیت چندانی برخوردار نمیباشد. همچنین به یک لنز پریسکوپ تلهفوتو با زوم 5 برابری مجهز شده است که با کمک آن میتوان به عکسهای شگفتانگیزی از فواصل دور دست پیدا کرد.
در طرف دیگر میت 40 پرو هواوی قرار دارد که ماژول دوربین آن از یک لنز پریسکوپی تلهفوتو با زوم 5 برابری تشکیل شده که توانسته هواوی را در بین پیشگامان دوربین پریسکوپی قرار دهد. علاوه بر آن شامل یک سنسور 50 مگاپیکسلی با فناوری کوادبایر برای دوربین اصلی و یک لنز 20 مگاپیکسلی با نسبت تصویر 16:9 مجهز به فوکوس خودکار برای دوربین فوقعریض میشود.
اکسپریا وان مارک II از نظر فوکوس خودکار دوربین فوقعریض خود با میت 40 پرو مطابقت میکند اما برای دو دوربین دیگر متفاوت است. سونی برای دوربین اصلی خود از یک لنز 12 مگاپیکسلی با فناوری قدیمی بایر استفاده کرده است. هرچند از نظر عددی پیکسل کمتری دارد اما نباید آن را دستکم گرفت. کاملکننده این مجموعه سهتایی دوربینها، لنز تلهفوتو با فاصله کانونی 70 میلیمتر است که با وجود ابعاد استاندارد، از نوع پریسکوپی نمیباشد.
گوشی بعدی آیفون 12 پرو مکس بوده که برای دوربین تلهفوتو خود از یک لنز با فاصله کانونی 65 میلیمتر و زوم 2.5 برابری بهره برده است. برای دوربین اصلی این گوشی از یک سنسور 12 مگاپیکسلی جدید و متفاوتی استفاده شده که فقط از نظر اندازه مشابه لنز سونی میباشد. نکته قابل توجهی که برای این دوربین وجود دارد، استفاده از فناوری لرزشگیر با سنسور متغیر بوده که این فناوری برای اولین بار است، در بین گوشیهای هوشمند دیده میشود.
در سایر گوشیها با فناوری لرزشگیر، تثبیتکنندگی تصاویر به تکاندادن اجزای لنز متکی میباشد. برای دوربین فوقعریض این گوشی هیچ فناوری لرزشگیری استفاده نشده و فوکوس آن ثابت است.
موارد بالا چهار گوشی انتخاب شدهای بودند که برای این مقاله در نظر گرفتهایم. در ادامه به بررسی دقیق دوربین هر کدام از آنها خواهیم پرداخت، پس با ما در روکیدا همراه باشید.
مشخصات سختافزاری دوربین پشتی
برای شروع بیایید برعکس قسمت قبلی به جای بررسی نماینده سامسونگ، آیفون 12 پرو مکس را مورد بررسی قرار دهیم. تنها گوشی که طولانی شدن زمان عرضه آن، بیشترین وقت ما را برای شروع این بررسی گرفت. آیفون 12 پرو مکس دارای تنظیمات انحصاری دوربین بوده که فقط در نسخه پرو آیفونهای 12 وجود دارد. این گوشی همچنین از یک دوربین اصلی جدید و یک تلهفوتو پیشرفته تشکیل شده است.
دوربین اصلی این گوشی عنوان اولین بروزرسانی بزرگ آیفون را پس از مدتها از آن خود کرده است. آیفون 12 پرو مکس همچنان از سنسور 12 مگاپیکسلی برای دوربین اصلی خود استفاده میکند اما در حال حاضر این سنسور 47 درصد نسبت به قبل بزرگتر شده و با پیکسلهای بزرگتر 1.7 میکرومتری همراه شده است.
فاصله کانونی لنز همچنان 26 میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.6 بوده اما با این تفاوت که دیگر قابلیت لرزشگیری خود را ارائه نمیدهد. به جای آن از فناوری لرزشگیر با سنسور متغیر استفاده شده که سنسور تصویر با قابلیت جابجا شدن خود، لرزشهای به وجود آمده را خنثی میکند.
بهبودهایی نیز در دوربین تلهفوتو آیفون 12 پرو مکس دیده میشود. دوربین تلهفوتوی آن در حال حاضر میتواند فواصل دورتری را با زوم 2.5 برابری خود پشتیبانی کند. لنز این دوربین دارای مشخصاتی از جمله فاصله کانونی 65 میلیمتر (ارتقایافته نسبت به نسل قبل با 52 میلیمتر) و گشودگی دیافراگم f/2.2 (به نظر کمنورتر از لنز نسخه 12 پرو است) بوده و تثبیتشده میباشد. این دوربین از فناوری “تشخیص فاز فوکوس خودکار” پشتیبانی میکند اما در وضعیت “حالت شب”، این قابلیت خود را از دست میدهد.
دوربین فوقعریض در آیفون 12 پرو مکس مشابه دوربین سایر برندها بوده و هیچ وجه تمایز خاصی نسبت به آنها ندارد. این دوربین از یک سنسور 12 مگاپیکسلی با پیکسلهای 1.0 میکرومتری تشکیل شده که در پشت یک لنز با فاصله کانونی 13 میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/2.4 قرار گرفته است. همچنین دارای فوکوس ثابت بوده و از لرزشگیر تصویر در آن خبری نیست. هرچند باید گفت که فوقعریضهای مجهز به لرزشگیر اپتیکال، برتری خاصی نسبت به بقیه دوربینها ندارند. دوربین فوقعریض این گوشی همانند دوربین اصلی آن از “حالت شب” نیز پشتیبانی میکند.
علاوه بر موارد بالا، اسکنر لایدار را دراختیار داریم که بعضی آن را به عنوان دوربین چهارم آیفون 12 پرو مکس میشناسند. این سنسور با نقشههای عمق دقیق خود به دوربینهای اصلی و پرتره گوشی کمک میکند تا از قابلیت عکسهای پرتره و فوکوس خودکار سریعتر در شرایط نوری نامناسب برخوردار باشند.
اگر ما نکات جانبی را در نظر بگیریم، مجموعه دایرهای شکل دوربین میت 40 پرو که حالتی شبیه تلفنهای قدیمی را دارد، از لیزر برای فوکوس خودکار استفاده میکند. البته که این قابلیت در بحث ما جایی ندارد. میت 40 پرو هواوی برای دوربین فوقعریض خود از یک سنسور جدید 20 مگاپیکسلی اما با فناوری بایر سنتی و فیلتر آرایه RGB بجای استفاده از سنسور 40 مگاپیکسلی با فناوری کوادبایر موجود در گوشی پی 40 پرو، بهره میبرد.
این دوربین آنچنان که باید عریض نبوده و از یک لنز با فاصله کانونی 18 میلیمتر تشکیل شده است. همچنین بر خلاف لنزهای سامسونگ و اپل از قابلیت فوکوس خودکار برخوردار میباشد. مشخصه غیرمعمولی که برای این دوربین میتوان نام برد، نسبت تصویر متداول 3:2 میباشد که در دوربینهای قدیمی شاهد آن هستیم. این در حالیست که در بقیه گوشیهای هوشمند امروزی نسبت تصویر مربعی شکل بوده و معادل 4:3 میباشد.
دوربین اصلی این گوشی 50 مگاپیکسلی است که قبلا در پی 40 پرو معرفی شده و از یک سنسور 1/1.28 اینچی بهره میبرد. این سنسور در حال حاضر در بین رقبا بزرگترین است. سنسور این دوربین مجهز به فناوری کوادبایر همراه با فیلتر رنگی RYYB (قرمز_زرد_زرد_آبی) و پیکسلهای تشکیلدهنده دوربین در ابعاد 1.22 میکرومتر میباشد. لنز آن دارای مشخصات فاصله کانونی 23 میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.9 است. اما برای تصاویر ثبتشده در حالت پیشفرض 12 مگاپیکسلی دوربین، مشخصات کانونی آن 27 میلیمتر خواهد بود.
تفاوت عمده دیگری که این گوشی با پی 40 پرو دارد، نداشتن قابلیت لرزشگیر اپتیکال است. علت این مسئله هنوز مشخص نیست و ما مشتاقیم عملکرد دوربین این گوشی را در شرایط نوری کم، مورد بررسی قرار دهیم.
دوربین تلهفوتو میت 40 پرو از یک لنز پریسکوپی ثابت تشکیل شده است که مشخصه فاصله کانونی آن (اگر به اطلاعات اگزیف عکسهای ثبتشده اعتماد داشته باشید) 125 الی 135 میلیمتر میباشد. این مشخصه لنز به معنای زوم 5 برابری دوربین است. گشودگی دیافراگم این دوربین معادل f/3.4 بوده که در برابر دوربین گلکسی نوت 20 اولترا با گشودگی دیافراگم f/3.0 نسبتا کم نور به نظر میرسد، با این حال بایستی تعداد و ارقام را در یک محیط واقعی آزمایش کنیم.
همانطور که قبلا از دوربین پریسکوپی گلکسی نوت 20 اولترا نام بردیم، در ابتدا آن را توضیح میدهیم. این دوربین از یک سنسور 12 مگاپیکسلی همراه با پیکسلهای 1.0 میکرومتری تشکیل شده است. این مشخصات نسبتا تجملی در نظر گرفته نمیشود. لنز این دوربین با فاصله کانونی 120 میلیمتری خود مانند میت 40 پرو ثابت است.
دوربین اصلی نوت 20 اولترا، 108 مگاپیکسلی مجهز به سنسور نوناسل 1/1.33 اینچی (معرفیشده با گوشی اس 20 اولترا) است. این دوربین 9 پیکسل 0.8 میکرومتری را در یک نمونه 2.4 میکرومتری جای داده و خروجی عکسها 12 مگاپیکسلی است. سامسونگ این فناوری را nona-binning مینامد. لنز این دوربین دارای فاصله کانونی 26 میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.8 بوده و ثابتشده است. دلیل استفاده از این نوع لرزشگیر نسبت به فناوری سنسور متغیر به کار رفته در آیفون، این است که لرزشگیر اپتیکال از تکنولوژی سادهتری برخوردار میباشد.
دوربین فوقعریض این گوشی آنچنان تحسینبرانگیز نبوده و از نظر مشخصات و عملکرد، بسیار شبیه آیفون 12 پرو مکس است. از مشخصههای آن میتوان به لنز 12 مگاپیکسلی، سنسور 1/2.55 اینچی (البته در آیفون 1/3.6 اینچی میباشد)، پیکسلهای 1.4 میکرومتری و گشودگی دیافراگم f/2.2 با میدان دید 120 درجه اشاره کرد. برای این دوربین نیز فوکوس خودکار در نظر گرفته نشده است.
گوشی اکسپریا وان مارک II همانند سری میت ار فوکوس خودکار در دوربین فوقعریض خود برخوردار است اما نسبت به سری آیفون و گلکسی عریضتر نمیباشد. سونی بیان کرده که فاصله کانونی این دوربین 16 میلیمتر بوده و از یک لنز 12 مگاپیکسلی و یک سنسور 1/2.55 اینچی همراه با پیکسلهای 1.4 میکرومتری مشابه سری نوت سامسونگ بهره میبرد.
دوربین اصلی در اکسپریا دارای فاصله کانونی 24 میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.7 میباشد. این دوربین همچنین از فناوری لرزشگیر اپتیکال نیز بهره میبرد. هرچند سونی در برخی از دوربینهای بدون آینه خود از فناوری سنسور متغیر استفاده کرده اما گوشیهای سونی هنوز از این فناوری برخوردار نیستند.
با این که سنسور دوربین گوشی اکسپریا به بزرگی سنسورهای دوربینهای بدون آینه نیست اما نسبتا ابعاد بزرگی دارد. این سنسور، 12 مگاپیکسلی بوده و دارای ابعاد 1/1.7 اینچی و پیکسلهای 1.8 میکرومتری میباشد. مشخصات گفته شده برای این دوربین مشابه مشخصات دوربین اصلی آیفون است.
دوربین تلهفوتو این گوشی از یک لنز 20 مگاپیکسلی با فاصله کانونی 70 میلیمتر و یک سنسور با ابعاد 1/3.4 اینچی از نوع S5K3T2 سامسونگ برخوردار بوده که با برشهایی نیز همراه است. لنز این دوربین نیز همانطور که مشخص است، از نوع ثابت میباشد.
مشخصات سختافزاری دوربین سلفی
برای دوربینهای قسمت جلویی این گوشیها، با مشخصات متنوعی روبرو هستیم. برای مثال میتوان گفت که در بین آنها، فقط یک دوربین سلفی با فوکوس خودکار وجود دارد و همچنین با طیف گستردهای از فاصلههای کانونی متنوع، روبرو هستیم.
آیفون 12 پرو مکس برای توجیه بریدگی ناچ خود از یک اسکنر نور سه بعدی، جهت ترسیم نقشه عمق در “حالت پرتره” بهره برده است. در کنار این سنسور، دوربین سلفی آیفون قرار دارد که از یک سنسور 12 مگاپیکسلی با پیکسلهای 1.0 میکرومتری و لنزی با فاصله کانونی 23 میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/2.2 تشکیل شده است. علاوه بر این موارد باید گفت که این دوربین دارای فوکوس ثابت است.
دوربین سلفی میت 40 پرو از یک سنسور 13 مگاپیکسلی تشکیل شده است. همچنین دارای لنزی با فاصله کانونی عریضتر 18 میلیمتری و گشودگی دیافراگم f/2.4 میباشد که به شما اجازه میدهد، میدان دید بهتری را برای کادربندی در اختیار داشته باشید. میت 40 پرو برای اسکن سه بعدی محیط از فناوری دوربین مدت پرواز (ToF) استفاده میکند. این دوربین از تابش نور مادون قرمز برای اسکن محیط بهره میبرد.
هرچند برای دوربین سلفی گلکسی نوت 20 اولترا نکته قابل عرضی وجود ندارد اما از یک ویژگی منحصر به فردی برخوردار است. نوت 20 اولترا در این گروه از یک لنز با فوکوس خودکار و عنصر متحرک تشکیل شده است. این لنز 10 مگاپیکسلی دارای فاصله کانونی 26 میلیمتری و گشودگی دیافراگم f/2.2 میباشد و در بین همگروهیهای با رزولوشن کم، رتبه دوم را به دست میآورد.
هرچند سنسور این دوربین، رزولوشن پایینی دارد اما از پیکسلهایی به بزرگی 1.22 میکرومتر تشکیل شده است. سوالی که پیش میآید این است که آیا شما به پیکسلهایی بیشتر از 10 میلیون عدد نیاز پیدا خواهید کرد؟
در ادامه میرسیم به دوربین سلفی 8 مگاپیکسلی عجیب اکسپریای سونی که در بین اعضای همگروهی، کمترین تاثیرگذاری را دارد. در این دوربین از یک لنز با فاصله کانونی 24 میلیمتری و گشودگی دیافراگم f/2.0 استفاده شده است.
برنامههای دوربین
برنامههای دوربین این گوشیها تقریبا امکانات یکسانی را ارائه میدهند. برای مثال همه این برنامهها به کاربر امکان جابجایی بین حالتهای دوربین، دوربینهای جلو و عقب و کار با ماژولهای مختلف دوربین را فراهم میکنند. بعضی از آنها دسترسی راحتتر و برخی دسترسی سختتری را به امکانات دوربین در اختیار کاربر قرار میدهد.
ما تا به حال هیچ برنامه دوربینی را پیدا نکردیم که از هر نظر بدون نقص و کامل باشد و به کاربر دسترسی راحتتری را فراهم کند.
برای مثال دکمه انتخابگر زوم گوشی میت 40 را در نظر بگیرید. زمانی که گوشی را در حالت عمودی و با دست راست خود گرفتهاید، دسترسی قابلقبولی به دکمه زوم خواهید داشت. در مقابل اگر آن را در دست چپ یا در حالت افقی قرار دهید، برای استفاده از دکمه زوم بایستی از دست دیگر خود استفاده کنید. به کار بردن این قابلیت در گوشیهای دیگر نسبتا راحتتر است.
مورد ارگونومی عجیب دیگر که میتوان به آن اشاره کرد، منوی منظرهیاب در گوشی آیفون است. برای دسترسی به این منو بایستی به قسمت انتهای دور صفحهنمایش ضرب زده و سپس به انتهای نزدیک نمایشگر برگشته و ادامه کار خود را انجام داد.
مورد دیگر، کنترل حالت شب بوده که علاوه بر عملکرد مشابه آن، برای غیرفعال کردن هم نیاز به ضربهزدن و کشیدن دارد. البته شما برای هر دفعه به این کار نیاز پیدا نخواهید کرد.
برنامه دوربین گلکسی نوت اولترا نیز بدون نقص نبوده و عملکرد زوم آن به مشکل برمیخورد. همچنین زمانی که انتخابگرهای درختمانند دوربین را انتخاب میکنیم، به یک سری تنظیمات زوم از پیش تنظیمشدهای برمیخوریم. در ادامه اگر روی یکی از همین پیشتنظیمشدهها کلیک کنیم، انتخابگر مورد نظر سطح زوم اشتباهی را نشان میدهد.
البته ما با عملکرد اکسپریا نیز با مشکل روبرو هستیم. زمانی که برای فوکوس یا در معرض نور قرار دادن سوژه روی صفحه ضربه میزنیم، یک نوار لغزندهای جهت جبران نوردهی به جای انتخابگر زوم ظاهر میشود. سوالی که پیش میآید این است که آیا امکان نداشت نوار لغزنده در کنار دکمه زوم و یا همان جایی باشد که به آن ضربه میزنیم؟
توجه داشته باشید، برنامه گفته شده فقط یکی از برنامههای دوربین اکسپریا میباشد. این گوشی از دو برنامه دیگر Photo Pro برای عکس و برنامه Cinema Pro برای ضبط ویدیو نیز بهره میبرد. برای اطلاعات بیشتر این دو برنامه باید نقد و بررسی کامل اکسپریا وان مارک II را مطالعه کنید. با این حال باید گفت که هر دو، مزایا و نقاط ضعف خود را خواهند داشت.
با وجود اینکه ما در آستانه فصل زمستان هستیم، کار با دوربین گوشی هوشمند آن هم به وسیله دستکش، یک مسئله نگرانکننده برای کاربران است. در مئرد همین مشکل، گلکسی نوت 20 اولترای سامسونگ از عملکرد قابل قبولی برخوردار است.
در این گوشی شما میتوانید با دو ضربه، به برنامه دوربین گوشی دسترسی پیدا کنید و با دو ضربه بین دوربین پشتی و سلفی جابجا شوید. دکمههای ولوم صدا نیز طبق روال سابق، به عنوان کلید شاتر عکسبرداری شناخته میشوند.
میت 40 پرو هواوی نیز عملکردی مشابه با پرچمدار سامسونگ ارائه میدهد. در این گوشی با دو بار ضربه بر روی دکمه کاهش صدا، برنامه دوربین اجرا شده و هر دو کلید ولوم را نیز میتوان به عنوان کلید شاتر عکسبرداری استفاده کرد. در پرچمدار اکسپریا یک دکمه اختصاصی برای دوربین تعبیه شده و مانند سایر رقبا نیز از دکمه ولوم میتوان جهت عکسبرداری استفاده کرد.
آیفون در مقایسه با رقبا چندان عملکرد خوبی را ارائه نمیدهد. در گوشی آیفون هیچ دسترسی فیزیکی به برنامه دوربین وجود ندارد و تنها دکمه ولوم برای گرفتن عکس به کار میرود. در هر حال برای این سه گوشی نامبرده، هیچ راه فیزیکی برای جابجایی بین دوربین پشتی و سلفی وجود ندارد.
در ادامه به بررسی عکسهایی میپردازیم که از این گوشیها در موقعیتهای متفاوتی گرفته شده است.
دوربین اصلی، کیفیت تصاویر در نور روز
همانطور که میدانید، این چهار گوشی در روشنایی روز میتوانند عکسهای بسیار خوبی را ثبت کنند. هر کدام از تصاویر ثبتشده ظاهر خاص خود را دارند اما در کل نمیتوان تفاوت قابل توجهی را بین آنها تشخیص داد.
در بین این گوشیها شاید بتوان گفت که متمایزترین آنها پرچمدار اکسپریا باشد. تصاویر ثبتشده آن از کنتراست بسیار بالایی برخوردار هستند و حتی ممکن است در بعضی صحنههای خاص مانند آنچه که در عکسهای پایین مشاهده میکنید، سایهها تا حدی عمیقتر نیز به نظر برسند.
با همه این اوصاف نمیتوان گفت که پرچمدار اکسپریا از دامنه رنگ دینامیکی محدودی برخوردار است. بلکه احتمال دارد که اکسپریا از الگوریتمهای HDR خود به همان میزان گلکسی و آیفون استفاده نمیکند.
اکسپریا همچنین در بحث اشباع رنگ، کمی محافظهکارانه عمل کرده است. با این که ما عکسهای زندهتر را بیشتر میپسندیم اما سونی نیز در این مورد میتواند برای اکثر موقعیتها، تصاویری را با رنگهایی جذاب به ثبت برساند. با این حال اگر شما بیشتر به فضای هنرمندانه و عکاسی و کمتر به محیط شبکههای اجتماعی علاقهمند هستید، گوشی اکسپریا میتواند برای شما بهترین گزینه باشد.
در مورد گوشیهای گلکسی میتوان گفت که به واسطه عکسهای اغراقآمیز خود، بهترین دوست شما برای شبکههای اجتماعی هستند. اشباع بودن رنگها در کنار گرمی اضافهشده به ویژه برای رنگ سبز، اگر نگوییم صحیحترین رنگها، دستکم دوستداشتنیترین آنها را به ثبت میرساند. با توجه به این اوصاف میتوان گفت که گوشیهای گلکسی در حال حاضر، رنگها را به طرز واقعیتری نسبت به گذشته نشان میدهند.
شاید کلیشهای به نظر بیاید اما عکسهای ثبتشده توسط آیفون واقعیتر به نظر میرسند، به ویژه زمانی که در مقام مقایسه با صحنههای کسلکنندهای قرار بگیرند که سامسونگ جلوه اغراق آمیزتری به آنها میبخشد.
و اما میت 40 پرو هواوی در این بخش ما را شگفتزده کرد. این گوشی در مقایسه با گلکسی، آیفون و حتی اکسپریا برای عکسهای برگ پاییزی، اشتیاقی به خرج نداده است. هرچند اگر عکسهای آن را به صورت جداگانه و نه در مقام مقایسه با سایر گوشیها در نظر بگیریم، عکسهای جذابی به نظر میرسند.
با اینکه عجیب به نظر میرسد، باید گفت که این گوشی برای عکسهایی که ساخته دست انسان هستند و نه برای برگهای پاییزی، عملکرد نسبتا بهتری را در برابر رقبا از خود نشان میدهد. آسمان در تصاویر ثبتی میت 40 پرو نسبت به رقبا متفاوت بوده و در این گوشی، رنگ آسمان متمایل به بنفش به نظر میرسد.
با توجه به اینکه هر چهار دوربین با لنز 12 مگاپیکسلی مطابقت میکنند، پس تعجبآور نیست که بگوییم عکسهای آنها از نظر سطح جزئیات تقریبا مشابه هم هستند. گوشی نوت در اینجا نسبت به گوشیهای سری گلکسی اغراقآمیز نبوده و برای عکسهای چمن، پردازش زیادی صورت نگرفته است. اگر موردی هم باشد برای گوشی آیفون بوده و مسئلهای که بیشتر ما را اذیت میکند، عملکرد پردازشی تصادفی بافتها در این گوشی است.
اما در گوشی میت، چمنها دچار مشکل شده یا اینکه از دست رفتهاند. اگر مشکل از سنسور باشد و آن برطرف نشود، بافتها حالت مصنوعی پیدا میکنند. اما اگر پیکسلها کافی باشند، تصاویر خوب به نظر خواهند رسید. در هر صورت تصاویر از مقدار کمی کنتراست برخوردار هستند.
در گوشی اکسپریا عملکرد پردازش، بسیار واقعیتر عمل کرده اما وضوح تصاویر در گوشهها دچار اشکال میشود. در مجموع باید گفت که رفع نویز در هر چهار دوربین به شکلی بدون نقص انجام گرفته است.
دوربین فوقعریض، کیفیت تصاویر در نور روز
زمانی که به بررسی دوربینهای فوقعریض گوشیها میپردازیم، عملکرد هر چهار گوشی از هم متمایز شده و این تمایز در عکسهای آنها نمود پیدا میکند. گوشیهای گلکسی و آیفون نسبت به سایر رقبا از وسیعترین میدان دید برخوردار بوده و شباهت آنها به اندازهای است که این مسئله حتی در مشخصات عکسها نیز نمایان میشود. به همین دلیل زمانی که به اطلاعات عکسها مراجعه میکنیم، متوجه میشویم که فاصله کانونی دوربین آیفون 14 میلیمتر و در گلکسی 13 میلیمتر است.
میدان دید اکسپریا محدودتر بوده اما با فاصله کانونی 16 میلیمتری خود، همچنان عریض محسوب میشود. در هر حال گوشی میت با فاصله کانونی 18 میلیتری، کمترین میدان دید را در بین رقبا دارد. از طرفی دیگر به خاطر نسبت تصویر 3:2 در مقایسه با نسبت تصویر 4:3 سایر گوشیها، پرچمدار میت در وضعیت عمودی، میدان دید بسیار کمتری را پوشش خواهد داد.
هرچند گوشی میت 40 پرو در بخش پوشش میدان دید، عملکرد ضعیفی دارد اما در پرداختن به جزئیات توانسته ضعف خود را نسبتا جبران کند. در این بخش، میت 40 پرو هواوی به لطف وجود رزولوشن بالای سنسور و کیفیت فوقالعاده لنزهای اپتیکال خود، از قدرت تفکیکپذیری بالایی نسبت به رقبا برخوردار است.
مقایسه جزئیات بین گوشیهای اکسپریا، آیفون و گلکسی یک مسئله جنجالبرانگیز است. اما اگر با دقت به عکسهای ثبت شده با دوربین فوقعریض گلکسی نوت نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که لبهها در عکس، به صورت ناچیزی کیفیت خود از دست میدهند. از طرفی این گوشی در مورد رفع نویز تصاویر، عملکرد بسیار قابل قبولی را ارائه میکند. اما در تصاویر گوشیهای آیفون و اکسپریا مقدار بسیار کمی نویز وجود دارد.
گوشیهای آیفون و گلکسی، برابری خود را حتی فراتر از بحث میدان دید ثابت کردند. این دو گوشی در زمینه پردازش و دامنه دینامیکی رنگها نیز عملکرد تقریبا مشابهی را ارائه میدهند، تا حدی که در بعضی مواقع قابل تمایز از هم نیستند. اما در این بین نماینده اکسپریا به علت برخورداری از دامنه دینامیکی رنگ محدودتر، تصاویر تاریکتری را ثبت کرده و از این حیث با رقبا متمایز است.
دوربین تلهفوتو، کیفیت تصاویر در نور روز
اگر چه کیفیت دوربینهای فوقعریض گوشیهای مورد بررسی متفاوت بودند اما این اختلاف آنها به اندازه دوربینهای تلهفوتو نمیباشد. در این قسمت گوشیهای میت و گلکسی مجهز به دوربین تلهفوتو با زوم 5 برابری هستند، در حالی برای آیفون و اکسپریا زوم 2.5 الی 3 برابری در نظر گرفته شده است. ما در این بخش متوجه شدیم که مقایسه این چهار گوشی فقط در یکی از این دو سطح بزرگنمایی کاری اشتباه است. بنابراین تصمیم گرفته شد که در هر دو سطح بزرگنمایی اعم از 5 برابر و 2.5 برابری، مقایسه بین گوشیها صورت بگیرد.
همین مسئله مشکلات خاص خودش را دارد. برای مثال میتوان به مسائلی که موقع تست زوم 5 برابری دوربین اکسپریا به وجود آمد، اشاره کرد. این گوشی قابلیت کنترل زوم خارج از محدوده توانایی خود را دارد. پرچمدار اکسپریا قدرت بزرگنمایی خود را مدیون دوربین قدرتمندش است. شما میتوانید تا زوم 3 برابری را به راحتی با دوربین اصلی اکسپریا تجربه کنید. این بزرگنمایی حتی میتواند به مقدار کمی فراتر از زوم دوربین تلهفوتو گوشی عمل کرده اما گوشی در این حین به دوربین تلهفوتو تغییر وضعیت نخواهد داد.
برای تنظیم دستی این حالت، میتوان با کمک انتخابگر درختمانند وضعیت دوربین را به تلهفوتو تغییر داد. برای اکسپریا ما در نهایت به زوم یکدست 2 برابری قانع شدیم.
برای سطح بزرگنمایی 2.5 برابری، ما از بزرگنمایی پیشفرض اکسپریا و آیفون استفاده کردیم و برای گلکسی و میت هواوی، میزان بزرگنمایی را روی 2.5 قرار دادیم. هرچند این چهار گوشی از ماژولهای دوربین متفاوتی استفاده میکنند اما در این قسمت به مسئله جالبی برخوردیم. مورد پیشآمده نشان داد که در سطح بزرگنمایی 2.5 برابری اگرچه میزان پوششدهی گوشیهامتفاوت است اما از نظر عملکردی، مشابه یکدیگر هستند.
در شروع تست با زوم 2.5 برابری، ما نتایج از قبل پیشبینی شدهای را از آیفون مشاهده کردیم. تصاویر از وضوح و جزئیات خوبی برخوردار بوده و در آنها حتی نویزی مشاهده نشده است. در مقابل گوشی اکسپریا قرار دارد که تصاویر آن با وضوح و شفافیت کمتری ثبت شده و نمیتوان آنها را به عنوان معیاری برای کنتراست در نظر گرفت.
دوربین نوت سامسونگ نیز با لنز قدرتمند 108 مگاپیکسلی خودش نمیتواند تصاویر تحسینبرانگیزی را در زوم 2.5 برابری به ثبت برساند. در واقع تصاویر آن به طور ناامید کنندهای نرم و بدون وضوح هستند.
در این قسمت شاهد عملکرد فوقالعاده میت 40 هواوی هستیم. این گوشی که در بزرگنمایی 2.5 برابری خود، تصاویری حتی بهتر از اکسپریا ثبت کرده است. در این گوشی نسبت به اکسپریا جزئیات و لبههای تصاویر حتی با وجود نویز بیشتر به خوبی حفظ شدهاند.
آیفون در این بخش همچنان برتری خود را حفظ کرده است، هرچند اختلاف چندانی با رقبا ندارد. با توجه به این که میت 40 از یک ماژول بزرگنمایی سطح متوسط برخوردار نیست، عملکرد قابلتوجهی را ارائه میدهد.
میرسیم به زوم 5 برابری دوربینها که به روشنی میتوان گفت تفاوت محسوسی بین دوربینهای تلهفوتو پریسکوپی و نوع معمولی آنها وجود دارد. با این اوصاف دوربین میت هواوی عملکرد بهتری داشته و جزئیات دقیقتری را نسبت به نوت سامسونگ توانسته به ثبت برساند. هرچند این مسئله را نمیتوان به عنوان یک مزیت بزرگ پذیرفت.
عکسهای آیفون در بزرگنمایی متناسب با صفحهنمایش، بدون نقص به نظر میرسند. هرچند میتوانند به طور دقیقتری در سطح پیکسلی نیز، برتری خود را بسته به سوژه حفظ کنند. گوشی اکسپریا نیز میتواند در زوم 5 برابری عکسهای نسبتا مناسبی را ثبت کند، با این وجود به وضوح و کنتراست عکسهای آیفون 12 پرو مکس نخواهند رسید.
دوربین اصلی، کیفیت تصاویر در نور کم
در حال حاضر همه میدانیم که گوشیهای هوشمند امروزی در نور روز میتوانند عکسهای زیبایی را خلق کنند و همیشه چالش شرکتهای تولیدکننده، کیفیت عکس گوشیهای آنها در نور کم بوده است. به همین جهت با ما همراه باشید تا در ادامه، کیفیت دوربینهای پرچمدار را در روشنایی کم محیط بسنجیم.
در ابتدا به شناخت روشهایی که برندهای مختلف برای عکاسی در شرایط نوری کم برای گوشی خود در نظر گرفتهاند، بپردازیم. برای مثال میتوان گفت که گوشیهای گلکسی نوت 20 اولترا و میت 40 پرو هواوی از قابلیت “حالت شب” برخوردار هستند که میتوان این قابلیت را در قسمت منظرهیاب انتخاب کرد.
در همین راستا زمانی که شما برای عکاسی، دوربین را در وضعیت معمولی قرار میدهید، بدیهی است که گوشی از پردازشهای “حالت شب” برای تصاویر شما استفاده نمیکند. در همین حین گوشی شما با کنار هم قراردادن فریمهای مختلف و حالات نور دهی متفاوت سنسورهای کوادبایر/نوناسل، تصاویر ثبتی شما را پردازش میکند. با همه این اوصاف کسی دقیقا نمیداند در زمان عکاسی، چه اتفاقاتی درون گوشی شما میافتد.
در گوشی آیفون قابلیت “حالت شب” به صورت وضعیت جداگانهای قرار نداشته و به جای آن از قابلیت “حالت شب خودکار” برخوردار است. در آیفون تصمیمگیرنده برای حالت شب خود گوشی میباشد. برای همین منظور شما میتوانید با قرار دادن گوشی در شرایط نوری کم، آن را مجبور به فعال کردن حالت شب کنید. همچنین میتوانید، تنظیمات گوشی برای حالت شب را نادیده گرفته و آن را غیرفعال کنید.
با این حال گوشی اکسپریا به خودی خود قابلیت “حالت شب” ندارد. هرچند الگوریتمهای تشخیص صحنه، تاریکبودن آن را تایید کرده و قابلیت “صحنه شب” را فعال میکنند. این قابلیت باعث شده گوشی، تصاویر ثبتی را با پردازشهایی خاص همراهی کند. میتوان حدس زد که این پردازشها دقیقا مشابه آنچه در قابلیت “حالت شب” اتفاق میافتد، هستند.
بنابراین در نهایت برای هر صحنه، دو مرحله تست عکاسی انجام دادیم. در ادامه برای اولین تست، گوشیهای گلکسی و میت را در وضعیت عکاسی معمولی قرار داده و حالت شب گوشی آیفون را هم به سختی غیرفعال کردیم. در این حین مجبور شدیم به تنظیمات پیشفرض گوشی اکسپریا اعتماد کنیم.
برای مرحله دوم، با کمک “حالت شب” در گوشیهای میت هواوی و نوت سامسونگ صحنهها را عکسبرداری کردیم. برای آیفون نیز اجازه دادیم طبق الگوریتمهای “حالت شب خودکار” خود عمل کند. از آنجایی که برای اکسپریا حالت شبی منظور نشده است، بنابراین در این مرحله رقابت فقط بین سه گوشی آیفون 12 پرو مکس، میت 40 پرو و نوت 20 اولترا انجام گرفت.
زمانی که قابلیت “حالت شب” را در گوشیها غیرفعال کردیم، متوجه شدیم که گوشی میت اغلب اوقات نوردهی تاریکتری را نسبت به سه گوشی دیگر ارائه میدهد. این مسئله مخصوصا زمانی بیشتر مشخص میشود که از صحنههایی با نورهای گرم مانند چراغهای خیابان عکسبرداری شود. گوشی میت هواوی در این صحنهها نسبت به سه گوشی دیگر، نوردهی سردتری را از خود به نمایش میگذارد.
البته باید گفت که این مشکل به تنظیمات عمومی گوشی میت برمیگردد. به همین منظور زمانی که میت 40 پرو در موقعیتی قرار بگیرد که از نظر تراز سفیدی دچار ابهام شود، به طور اشتباهی رنگهای سردتر را انتخاب میکند.
اگر بخواهیم از میان این چهار گوشی یکی از آنها را انتخاب کنیم که از نظر پردازش تراز سفیدی و رنگهای محیط، عملکرد خوبی را ارائه کند، این انتخاب قطعا آیفون 12 پرو مکس خواهد بود. این گوشی از گرمی بیش از اندازه رنگها در نوت سامسونگ و سردی ناخوشایند آنها در میت هواوی برخوردار نیست. آیفون 12 پرو مکس با ایجاد تعادل بین گرمی و سردی رنگها، جلوه واقعیتری را به عکسها میبخشد.
در همین حال گوشی نوت نیز نورهای سرد را سردتر و نورهای گرم را گرمتر از حد واقعی نشان میدهد. این نحوه پردازش اغراقآمیز در زمان مقایسه فوری چندان جالب به نظر نمیرسد، هرچند که عکسها به خودی خود آنچنان آزاردهنده به نظر نخواهند رسید.
در طرف دیگر گوشی اکسپریا قرار دارد که از نظر تراز سفیدی، اکثر اوقات عملکرد مطلوبی را ارائه میدهد. هرچند ضعف بزرگ آن مواقعی است که از چراغهای خیابان عکسبرداری میشود. اساسا اگر آیفون را در نظر نگیریم، میتوان انتظار داشت که در بحث تراز سفیدی به اشتباهاتی نیز بر میخورد.
تفاوت ناچیزی که در دامنه دینامیکی رنگها دیده میشود، اکثر اوقات برای حالات متوسط نوردهی صدق میکند. چرا که در حالات نوردهی شدید امکان دارد بعضی گوشیها، تصاویر روشنتری را نسبت به سایر رقبا در نوردهی مشابه ثبت کنند. هرچند این موارد را فقط نمیتوان به یک گوشی نسبت داد، چون انتخابها ممکن است از صحنهای به صحنه دیگر تغییر کند، هرچند این مسئله دلگرمکننده نیست.
اگر سایه قسمتی از صحنه برای شما اهمیت خاصی داشته باشد، میتوانید به راحتی با ضربهزدن به ناحیه مورد نظر، نوردهی مناسبی را سمت آن هدایت کنید.
در عملکرد دوربین میت هواوی یک ویژگی نسبتا سازگار مشاهده کردیم. شاید این ویژگی به تمایلات نوردهی آن مربوط باشد، هرچند بخش نرمافزاری هم در این ماجرا بیتاثیر نیست. این ویژگی باعث شده تا میت هواوی بتواند تعریف بهتری از لبه تصاویر حاوی منابع نوری روشن ارائه کند، که این یک مزیت بزرگ است.
گرچه در بحث بزرگنمایی با نسبت 1:1، گوشی نوت سامسونگ ممکن است دارای فاکتورهای برتری باشد اما آنچنان که باید از اهمیت بالایی برخوردار نیستند. زمانی که نوت سامسونگ را در یک تعادل بین نویز و جزئیات یک تصویر قرار دادیم، این گوشی همچنان به تصاویر با نویز بیشتر متمایل بود. در حقیقت عکسهای ثبتشده توسط نوت بیشتر از سایر رقبا دارای نویز هستند. اما در مقابل گوشی میت هواوی علاوه بر ثبت عکسهایی شفاف و بدون نویز، جزئیات آنها را نیز فراموش نمیکند.
آیفون طی ارائه تصاویر با کنتراست بالا در لبهها، عملکرد خوبی را ارائه میدهد هرچند در بحث جزئیات به همان خوبی نبوده و در رتبه بعدی گوشیهای نوت و میت قرار میگیرد. درادامه به اکسپریا میرسیم که معمولا نرمتر از بقیه عمل کرده و تصاویر بدون نویزی را ثبت میکند.
در وضعیت “حالت شب”، گوشی میت بیشترین شفافیت خود را از دست میدهد و در مقام مقایسه در رتبه سوم قرار میگیرد. در طرف دیگر گوشیهای آیفون و گلکسی نوت پایاپای هم در نبرد جزئیات باهم رقابت میکنند و ممکن است از یک عکس به عکسی دیگر متفاوت عمل کنند. اما در عمل، “حالت شب” هر دو گوشی شباهت بسیار زیادی باهم دارد.
در بحث دامنه دینامیکی رنگها، گوشیهای میت 40 پرو، آیفون 12 پرو مکس و نوت 20 اولترا تقریبا قابل مقایسه با یکدیگر هستند. به این صورت که آیفون در از دستدادن برخی موارد مهم مستعد بوده، گوشی نوت تمام موارد را ثبت میکند و گوشی میت جایی میان آن دو گوشی را در بحث دامنه دینامیکی رنگها برای خود انتخاب میکند.
به عنوان بخشی از فرایند پردازش تصاویر، میتوان گفت که گلکسی نوت هاله دور چراغهای نئون را در بخش پردازش حذف میکند، این ویرایش دقیقا مشابه کاری است که گوشی میت از قبل در وضعیت عکسبرداری معمولی و نه در وضعیت “حالت شب” بر روی تصاویر انجام میداد. اما آیفون خود را به زحمت نینداخته و هالههای نور دور چراغها میتوانند در عکسها حضوری پررنگ داشه باشند.
دوربین فوقعریض، کیفیت تصاویر در نور کم
عملکرد دوبین فوقعریض هر چهار گوشی مورد بررسی در این مقایسه را میتوان به راحتی در یک جمله خلاصه کرد: یکی از آنها عالی و سه تای دیگر بد نیستند. احتمالا تابحال آن را حدس زدهاید اما این گوشی میت 40 پرو هواوی با سنسور فوقعریض بزرگ خود است که با بهترین عملکرد در شرایط تاریکی، تمیزترین و دقیقترین تصاویر را با گستردهترین دامنه دینامیکی به ثبت میرساند.
هرچند فراموش نکنیم که گوشی میت در مورد تراز سفیدی، همچنان تمایل به رنگهای سرد دارد اما حداقل با دوربین اصلی سازگار است.
سه تای دیگر اگرچه از نظر کیفیت تصاویر دوربین فوقعریض تفاوت اندکی باهم دارند اما میتوان طبق همین تفاوتها نیز آنها را به ترتیب گلکسی > اکسپریا > آیفون رتبهبندی کرد. همچنین اگر آیفون در شرایط تاریکتری حتی قرار بگیرد، همین رتبه نیز تنزل پیدا میکند. تصاویر ثبتشده با گوشی نوت هرچند از نویز بالاتری برخوردار هستند، اما جزئیات بالاتر و دامنه دینامیکی گستردهتری را ارائه میدهند.
گوشی اکسپریا در مقابل، کاهش نویز را بر جزئیات عکسها ارجحیت داده، اگرچه همچنان جزئیات تصاویر خود را تاحدی نیز حفظ کرده است. گوشی آیفون در این مورد بسیار متفاوت عمل میکند، به این صورت که از عکسهای روشن و با جزئیات بالا گرفته تا نمونههای کاملا تیره و تار در محیطهای تاریکتر و به طور کلی در محیطهای سایهدار متغیر است.
در حالت شب اوضاع کمی متفاوت است. در این شرایط گوشی میت هواوی به سراغ لنز 12 مگاپیکسلی خود با نسبت تصویر 4:3 میرود که به همین جهت نیز با مشکل روبرو میشود. میت با این اقدام از طرفی، هم رزولوشن پایینتری را انتخاب کرده و هم به دلیل برش سنسور 3:2 مقدار بسیار زیادی از پوششدهی صحنه را از دست میدهد.
کاهش محسوس دامنه دینامیکی رنگها مخصوصا در نواحی روشن، بالاتر از همه این موارد قرار میگیرد. در واقع هیچ صحنهای وجود ندارد که بتوانیم در آن، “حالت شب” دوربین فوقعریض گوشی میت را بر تصاویر ثبتشده با حالت عکسبرداری معمولی، ترجیح دهیم.
این مسئله به آیفون و گلکسی نوت اجازه میدهد تا خودی نشان بدهند. حقیقتا اگر در “حالت شب خودکار” آیفون دخالتی نداشته باشید، پیشرفت چشمگیری در نتایج آیفون حاصل میشود و به همین علت است که باید “حالت شب خودکار” برای دوربین فوقعریض آن نیز همیشه فعال باشد. در این حالت تصاویر آیفون برای قسمت سایهها، بهبود قابلتوجهی را نشان داده و در مجموع عکسهای بهتری را به خصوص از نظر شفافیت به ثبت میرساند.
گلکسی نوت در عکسهای خود همه چیز را روشنتر میکند و در حالت شب نیز شدت رنگها را بخصوص در نواحی خیلی تاریک بهبود میبخشد. هرچند این مسئله کاملا تصادفی است. در وضعیت فعالبودن “حالت شب”، این صحنههای تاریک هستند که بهترین عکسها را هم از نظر دامنه دینامیکی رنگها و هم از نظر جزئیات رقم میزنند، در حالی که این قابلیت در صحنههای روشن به طور معکوس عمل میکند و عکسهای مناسبی ثبت نخواهند شد.
دوربین تلهفوتو، کیفیت تصاویر در نور کم
قابلیت بزرگنمایی آن هم در تاریکی شب، همچنان یکی از چالشهای بزرگ عکاسی با کمک دوربین گوشیهای هوشمند است و همچنان دوربینهای تلهفوتو برای بزرگنمایی در تاریکی قابل اعتماد نیستند. با این وجود، برندها در حال کار بر روی این مسئله هستند.
در ابتدا از آیفون با زوم 2.5 برابری شروع میکنیم چرا که زوم 2.5 برابری، پیشفرض خود گوشی بوده و این که آیفون، همان دستگاهی است که مدتها منتظرش بودیم. میدانیم که آیفون در این بخش با وجود گوشی گلکسی نوت 20 اولترا شانسی برای رقابت نخواهد داشت. هرچند پرچمدار اپل قبلا در حین بزرگنمایی سطح متوسط با نور مناسب از رقیب خود شکست خورده است.
در صحنههایی که آیفون با کمک دوربین تلهفوتو خود عکاسی میکند، عکسهای بسیار شفافی را به ثبت میرساند و در مکانی بین گوشیهای اکسپریا و میت هواوی قرار میگیرد. اما زمانی که آیفون در محیطهای تاریکتری قرار میگیرد، به طور خودکار دوربین اصلی آن با زوم 2.5 برابری برای عکاسی فعال میشود. در این صورت است که میت هواوی و اکسپریا عملکردی بهتر از آیفون را ارائه میدهند.
همانطور که در بخش بررسی دوربینهای فوقعریض برای میت اتفاق افتاد، کیفیت عکسهای زوم 2.5 برابری میت در حالت شب بدتر میشوند. در مورد گلکسی نوت نیز میتوان همان بهبودها را مشاهده کرد. در طرف دیگر آیفونی قرار دارد که برای دوربین تلهفوتو آن حالت شب وجود نداشته و برای اکسپریا که در کل حالت شبی در نظر گرفته نشده است.
بنابراین در پایین فقط تصاویر مربوط به گوشیهای میت و نوت سامسونگ قرار گرفتهاند.
در ادامه به بررسی زوم 5 برابری این گوشیها میرسیم. در این عکسها همانطور که مشاهده میکنید، هالههای نور دور تابلوهای خیابان در میت هواوی بیشتر از سایر گوشیها نمایان است. اما خب این فقط تنها ایرادی است که میتوان از عکسهای میت گرفت و با صرفنظرکردن آن میتوان گفت که عملکردی بسیار عالی دارد.
تصاویر ثبتشده توسط میت هواوی از نظر جزئیات، وضوح و بدون نویز بودن، یک پله بالاتر از گلکسی نوت سامسونگ قرار میگیرند. هرچند گلکسی نوت نیز نسبت به زوم دیجیتال گوشیهای آیفون و اکسپریا عملکرد قابلقبولی را ارائه میدهد اما در مقابل میت هواوی حرفی برای گفتن ندارد.
با همه این اوصاف هنوز مسئله تنظیم تراز سفیدی در میت هواوی جای بحث دارد. اما این مسئله را نمیتوان یک ایراد یا علتی دانست که کاربران را از خرید پرچمدار هواوی منصرف کند.
در ادامه برخلاف قضاوت بهتر ما، عملکرد “حالت شب” را در گوشیها نیز بررسی کردیم. تصاویر در هر دو گوشی نرمتر از قبل ثبت شدند. یادآوری کنیم که فقط گوشیهای میت هواوی و نوت سامسونگ از قابلیت “حالت شب” پشتیبانی میکنند. همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، جزئیاتی سایهمانند از مکانهای خیلی تاریک نمایان شدند. با این حال تصاویر میت، نویز بیشتری را از خود نشان میدهند. هرچند باید گفت که ما از این قابلیت فقط در شرایط نوری خاص و نه همیشه استفاده میکنیم.
عکسهای پرتره
حالت پرتره در همه این گوشیها وجود دارد. گوشی اکسپریا در این حالت به شما فقط امکان استفاده از دوربین اصلی با زوم یک برابری را فراهم میکند. طرف دیگر گلکسی نوت در حالت پرتره بزرگنمایی یک و دو برابری را با دوربین اصلی ارائه میدهد. گوشی میت نیز از بزرگنمایی یک، دو و سه برابری برای هر دو حالت پرتره و حالت دیافراگمی پشتیبانی میکند. همچنین هر کدام از حالتها، بوکه ساختگی خاص خودش را ارائه کرده و از نظر کیفیت با هم تفاوت دارند.
در بین این گوشیها، آیفون سادهترین حالت عکاسی با پرتره را دارد. با کمک آیفون میتوانید، پرترههایی با بزرگنمایی 1 و 2.5 برابری ثبت کنید در حالی که هر کدام، از دوربین مخصوص به خود استفاده میکند. آیفون همچنین دارای قابلیت “حالت شب پرتره” میباشد. البته باید بیان کرد که این قابلیت در دوربین تلهفوتو گوشی به علت نداشتن حال شب، غیرقابل استفاده است.
با همه این اوصاف شاید به نظر برسد که کار مقایسه سختتر شده باشد. اما جای نگرانی نبوده و در ادامه به عکسهایی خواهیم پرداخت که در گستردهترین حالت بزرگنمایی ثبتشدهاند.
در این میان گوشی آیفون، بیشترین وفاداری را برای حفظ بافت طبیعی پوست انسان دارد و به هیچ وجه صورت انسان را صاف و یکدست جلوه نمیدهد. زمانی که ما تمام جلوههای زیبایی را در این گوشیها غیرفعال کردیم، هر سه گوشی به غیر از آیفون، جزئیات کمتری از چهره را ارائه دادند. در حالی که تصاویر اکسپریا نرمتر از سایر رقبا به نظر میرسند.
هیچکدام از گوشیها در تفکیک سوژه از محیط اطراف به مشکلی برنخورده و اگر شما به بالای موی سر سوژه خیر نشوید، این مسئله میتواند کاملا قابل چشمپوشی باشد.
تصاویر پرتره حتی در زوم 2.5 برابری آیفون 12 پرو مکس نیز از کیفیت خوبی برخوردار هستند. عکس ثبتشده واضح، سوژه تفکیک مناسبی با محیط دارد، حالت بوکه به خوبی نمایان است و محوشدگی پس زمینه سوژه بسیار طبیعی به نظر میرسد. عکسهای ثبت شده توسط آیفون را میتوان برابر با عکسهایی از دوربین سونی دانست که مجهز به لنز عریض سیگما با فاصله کانونی 56 میلیمتر و گشودگی دیافراگم f/1.4 است.
همانطور که در تصاویر بالا مشاهده میکنید، چراغهای پسزمینه در گوشی میت قابل مشاهده بوده در حالی که برای گوشی نوت، چراغها نیز مانند بقیه پسزمینه به طور کامل محو شدهاند. در حالی که عکس مربوط به گوشی نوت باید از وضوح بالایی برخوردار باشد اما بسیار نرم به نظر میرسد. عکس مربوط به میت نیز در نوع خود ناخوشایند بوده چرا که وضوح و پردازش آنها به گونهای اغراقآمیز جلوه داده شده است.
با این حال این پایان مسیر عکسبرداری در پرچمدار هواوی نخواهد بود. برای ثبت بهتر عکسهای پرتره بزرگنمایی شده در گوشی میت، به قابلیت “حالت دیافراگمی” آن تغییر وضعیت بدهید. علت این مسئله مشخص نبوده اما تفاوت اینجا است که حتی در بزرگنمایی 1 برابری، نمونه عکسهای گرفته شده در حالت دیافراگمی، نسبت به نمونههای حالت پرتره از جزئیات بهتری برخوردار هستند.
برای سنجش بهتر دوربین گوشیها، سوژه مورد نظر خود را در میان تعدادی درخت قرار داده و شروع به عکسبرداری کردیم. برای شروع، دوربین را در عریضترین وضعیت ممکن تنظیم کرده و از فاصله نسبتا مناسبی دست به کار شدیم. نتایج اما چندان قابلتوجه نبود. به این صورت که شفافیت تصاویر به صورت لکهلکه بوده و در قسمت چپ بالای قاب تصویر، شاهد تارشدگی نیز بودیم.
سوژه مورد نظر ما به خوبی در عکسها ثبت شده اما پسزمینه شلوغ پوشیده از برگها نیز باعث اندکی حواسپرتی میشود.
در ادامه، ما برای جذابتر شدن عکسها، برگ نزدیک دوربین گوشی را هدف قرار داده تا بتوانیم تصویر پسزمینه را مقدار بیشتری تار جلوه بدهیم. هرچند با این کار توانستیم نگاه شما را از آشفتگی سمت چپ بالای تصویر منحرف کنیم اما اگر دوباره به آنجا نگاه کنید، متوجه تارشدگی دلخواه و ماهیت مصنوعی اثر خواهید شد.
تصاویر با بزرگنمایی بیشتر، انتظارمان را بهتر برآورده میکند. کادربندی بستهتر باعث شده تا الگوریتمهای پردازشی دوربینها، درهمریختگی کمتری را از خود به نمایش گذاشته و به ایجاد نتایج قابلباورتری منجر شود.
در اینجا مشاهده میکنیم یک عکس، زمانی که با دوربین مناسبی ثبت شود چگونه به نظر میرسد.
برای سنجش توانایی دوربین گوشیها طی ثبت تصاویر در نور کم مجبور شدیم که تعدادی از لامپهای استودیو کوچک خود را خاموش کرده و تنها از یک لامپ LED برای نوردهی به سوژه استفاده کنیم. به هر حال سطح واقعی نور محیط را در این مقایسه اندازهگیری نکردیم.
در هر صورت این شرایط نوری برای گوشی اکسپریا مناسب نبوده و در عکسهای ثبتشده، سوژه و پسزمینه آن بسیار نرم به نظر میرسند.
سایر گوشیها در برابر این شرایط نوری نامناسب با قدرت ظاهر شده و پرترههای واضحی را به ثبت رساندند که برای این شرایط به خصوص، فوقالعاده هستند. تفکیکپذیری سوژه در هر سه گوشی به خوبی صورت گرفته و همچنین شاخههای گیاه مصنوعی پشت سر سوژه به خوبی از موهای او تفکیک شده است.
تنها ایرادی که میتوان از این عکسها گرفت، میزان تراز سفیدی گوشی گلکسی نوت است. به این صورت که رنگ پوست سوژه ما در دنیای واقعی برخلاف نمونه ثبتشده در گوشی نوت، بنفش نیست.
ضبط ویدئو در شرایط نور روز
در حال حاضر گوشیهای پرچمدار به دوربینهای خوبی جهت فیلمبرداری مجهز شدهاند و دستگاههای انتخابی ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند. هرچند، این گوشیها از مشخصههای یکسانی برای یک فیلمبرداری فوقالعاده برخوردار نبوده و ممکن است هرکدام دارای محدودیتها یا قابلیتهای اضافهتری نیز باشند.
برای مثال میتوان گفت که در بین این گوشیها فقط گلکسی نوت سامسونگ است که میتواند با کیفیت 8K فیلمبرداری کند. هرچند این قابلیت گلکسی نوت به تنهایی نمیتواند گزینه انتخابی کاربران باشد. همانطور که نداشتن تنظیمات پیشفرض فیلمبرداری 4K60 گوشی پرچمدار سونی نیز نمیتواند به خودیخود عاملی برای انتخاب نشدن توسط کاربران تلقی شود.
در این بخش تمام سعی ما نه فقط بیان تفاوتهای این گوشیها بلکه مقایسه کامل عملکردی آنها است. در همین راستا نیز کیفیت فیلمبرداری را به 4K30 محدود کردیم تا به یک سطح معقولانهای از نتایج ساده و مختصری دست پیدا کنیم. هرچند تلاش ما برای بررسی محدوده دوربین تلهفوتو جهت فیلمبرداری، بسیار بیشتر از قسمت بررسی عکسها بود.
شروع این مقایسه را در شرایط مبنا و پایه آغاز کردیم. در ابتدای امر متوجه این مسئله شدیم که کیفیت فیلمهای دوربین اصلی و در شرایط نور روز دو گوشی آیفون و گلکسی در اکثریت جوانب به خصوص رنگها شبیه یکیدیگر هستند. رنگها در هر دو فیلم از وضوح خوبی برخوردار بوده و هیچگونه اغراقی در آنها مشاهده نمیشود.
از آن طرف گوشی میت مشابه آنچه برای عکسهای پاییزی مشاهده کردیم، فیلم آن نیز به سردی گرایش بیشتری دارد. فیلم ثبتشده توسط اکسپریا، به مقداری کمی مخصوصا برای رنگ زرد، اشباعشده به نظر میرسد. این مسئله که به طور واضحی در مقایسه فیلمها قابل مشاهده است، به تنهایی اهمیت چندانی ندارد.
در بحث دامنه دینامیکی رنگها، گوشی گلکسی سامسونگ برنده رقابت است چرا که موقع پردازش علاوه بر حفظ روشنایی، از کنتراست آنها نیز غافل نمیشود. در طرف دیگر آیفون تمایل به کنتراست بالاتری دارد و رنگهای سفید را سفیدتر نشان میدهد. این در حالیست که گوشی نوت، رنگ خاکستری روشنی را به آنها میبخشد.
گوشیهای میت و اکسپریا در بخش نوردهی ضعیف عمل کرده و شما میتوانید بعضی از آنها را نادیده بگیرید. همینطور گوشی میت در قسمت سایهها از کنتراست بالاتر و عمیقتری بهره برده است.
گوشی گلکسی نوت 20 اولترا از بهترین جزئیات این مجموعه تصاویر برخوردار است و آن را به روشی کاملا طبیعی نمایش میدهد. آیفون نیز کیفیتی مشابه سامسونگ را دارد اما جزئیات بهتری را در نواحی بدون چمن ارائه میکند. با این حال وضوح آیفون بالاتر از سامسونگ بوده اما به اندازه گوشی میت نیست. هرچند منطقی به نظر نمیرسد اما تصاویر میت در همین وضوح، ظاهر زمختی را از خود بروز میدهند.
اما در اکسپریا این چنین نبوده و تصاویر دارای ظاهری نرم و بافتی لطیفتر میباشند، علاوه بر این مورد در ارائه جزئیات نیز ضعیفتر عمل میکند.
در این میان تنها گوشی میت، تصاویر را با نویز بیشتری ثبت میکند. هرچند شما نمیتوانید در قسمت آسمان تصاویر، نویزی را تماشا کنید اما زمانی که به قسمت جاده میرسید، شاهد نویز بسیار زیادی خواهید بود که با وضوح بیشتری نیز نمایانتر شدهاند.
عکسهایی که در بالا مشاهده کردید از میان فیلمهایی برداشته شده که در پایین میتوانید آنها را به ترتیب مشاهده کنید. فقط توجه داشته باشید که در انتخاب ویدئو برای تماشا و مقایسه دقیق، به نوشته روی هر کلیپ دقت کنید.
در بخش فیلمبرداری فوقعریض، آیفون و گلکسی سامسونگ نسبتا با هم قابل رقابت هستند. به این صورت که تصاویر در آیفون به گرمی بالاتر و در گلکسی به سردی بیشتری تمایل دارند. با این حال میت هواوی در انتخاب رنگها نسبت به گوشیهای دیگر بلاتکلیف بوده، در حالی که اکسپریا به نسبت کل از رنگهای کمتری بهره میبرد.
گوشی نوت 20 اولترا در این بخش از مقایسه نیز آیفون 12 پرو مکس را هم از نظر کمیت و هم کیفیت جزئیات، شکست میدهد. به هر حال گوشی اکسپریا از نظر جزئیات، همسطح گوشی آیفون میباشد. در این میان گوشی میت، هیولای دیگری است، چرا که با فاصله کانونی کمی بیشتر خود باعث میشود اشیا در تصاویر ثبتشده بزرگتر ظاهر شده و جزئیات بالاتری را ارائه دهند. هرچند از این نکته غافل نشویم که میت، ظاهر بیش از حد پردازششده خودش را حفظ کرده است.
میزان نوردهی و دامنه دینامیکی رنگها در این قسمت مقایسه، مشابه یافتههای دوربین اصلی است. برای اطمینان بیشتر نیز میتوانید ویدئوهای زیر را تماشا کنید.
زمانی که برای مقایسه فیلمها به سراغ حالت تلهفوتو با زوم 2.5 برابری میرویم، متوجه شدیم که آیفون و اکسپریا مسیر مشابهی را طی کرده و در ارائه جزئیات تقریبا یکسان عمل میکنند. تصاویر اکسپریا به مقدار کمی مبهم و غبارآلود بوده و کنتراست لازمه را دقیقا مشابه عملکرد دوربین تلهفوتو در عکسها، نخواهند داشت.
در مقابل گوشی آیفون با این مشکلات روبرو نبوده و کنتراست بالایی را ارائه میدهد.
این سطح از بزرگنمایی متوسط برای نوت 20 اولترا در بخش تصاویر مسئلهساز شد اما دردسر خاصی برای گوشی میت ایجاد نکرد. اما در بخش ویدئو این مسئله برعکس است. به طوری که فیلم گوشی میت بسیار نرم بوده و در عین حال از وضوح اغراقآمیزی برخوردار است.
با اینکه وضوح نوت 20 به اندازه زوم پیشفرض 2.5/3 برابری آیفون و اکسپریا نخواهد بود اما حداقل میتوان آن را قابلقبول در نظر گرفت.
شما میتوانید نگاهی هم به فیلمهای کامل زیر بیندازید.
در سطح بزرگنمایی پیشفرض پریسکوپی گوشیهای میت و گلکسی میتوان سوژههای دلخواه خود را در معرض دید قرار داد. در همین مقایسه پرچمدار هواوی نسبت به سامسونگ برتری متمایزی داشته و تصاویری با کنتراست بهتر و جزئیات دقیقتری را ارائه میدهد. در مقابل پرچمدار سامسونگ به نسبت گوشی میت نتایج بیرنگ و لعابی را تحویل میدهد.
به هر حال توجه داشته باشید که دو گوشی آیفون و اکسپریا در این سطح از مقایسه عملکرد بسیار نامناسبی نداشته و چه بسا که در بزرگنمایی متوسط حتی عملکرد بهتری را نسبت به گوشیهای نوت و میت ارائه میکنند.
در قسمت پایین مجموعه کاملی از ویدئوهای زوم 5 برابری را مشاهده میکنید.
ضبط ویدئو در شرایط نور کم
تا زمان غروب، هر چهار گوشی به کمک دوربین اصلی خود ویدئوهایی را با کیفیت نسبتا قابلقبولی به ثبت رساندند. در این شرایط نوری، تصاویر در اکسپریا به طور قابلتوجهی دارای نویز میشود، گوشی آیفون به شکلی ویژه نرمتر شده و به همراه میت در نواحی تاریکتر جزئیات خوبی را از دست میدهند.
دامنه دینامیکی آیفون و رنگهای آن بسیار خوشایند است. گوشی گلکسی در بحث جزئیات بهترین عملکرد را ارائه داده اما در زمینه اشباع رنگها از کارایی خوبی برخوردار نیست.
نکته آزاردهندهای که درباره عملکرد اکسپریا وجود دارد، سوسو زدن سایههای ناشیشده از چراغهای خیابانی است. میزان بهرهمندی شما از اکسپریا بسته به راهحل موجود در هر منطقه متفاوت است. اما این تمام چیزی است که ما در اختیار داریم. هرچند سایر گوشیها در رابطه با این مسئله به مشکلی برنخوردند.
گوشیها در حالت فوقعریض با مشکلاتی بسیاری مربوط به کاهش سطح نور مواجه شدند که در این میان گوشی آیفون، تصاویر نرمتری را نسبت به سایر رقبا به ثبت رساند. همچنین تنها ویدئویی که نمیتوان برای آن واژه مناسب را به کار برد، ویدئوی مربوط به آیفون است.
گوشیهای نوت و اکسپریا در رابطه با مسئله تعادل جزئیات بهتر و کاهش نویز، گزینه جزئیات بهتر همراه با نویز را انتخاب کردند. فیلمهای ثبتشده توسط میت نیز قابل استفاده میباشند. با وجودی که انتظار ما از عملکرد گوشی میت بسیار بیشتر بود اما کیفیت تصاویر چنگی به دل نمیزد.
تحت شرایط زوم 2.5 برابری، نتایج گوشی آیفون فوقالعاده به نظر میرسند. گوشی اکسپریا هرچند با این شرایط به راحتی کنار نیامده اما در بحث نوردهی، مشابه آیفون عمل کرده و از آن پیروی میکند. تصاویر گلکسی نوت در صورت اجبار قابل استفاده هستند اما به هیچوجه از بزرگنمایی متوسط گوشی میت در این شرایط تاریکی استفاده نکنید.
در چنین شرایط نوری، استفاده از زوم 5 برابری نوعی چالش محسوب میشود. تحت این شرایط فیلم ثبتشده توسط آیفون بیشتر از آنچه به فیلم واقعی نزدیک باشد، اغراقآمیز است. در عین حال گوشی اکسپریا علاوه بر نرمبودن تصاویر، نویز بیشتری را نیز به نمایش میگذارد.
اما دوربین تلهفوتو گوشی میت تحمل این شرایط را نداشته و تصاویر نرم همراه با فوکوسهای ناخوشایندی را ارائه میدهد. در طرف دیگر این مقایسه گوشی نوت 20 اولترا با حفظ فوکوس خود و ثبت بهتر جزئیات، عملکرد باورنکردنی از خود به جا میگذارد.
از آنجایی که تجربه به ما ثابت کرده است، باید سطح انتظارات خود را پایین آورده و برای سنجش کارکرد گوشی در چنین شرایط نوری کمی، فقط از دوربین اصلی آنها استفاده کنیم. در این قسمت، گوشی آیفون رنگهایی دوستداشتنی و دامنه دینامیکی گستردهتری را به ثبت میرساند، در حالی که گوشی نوت حالت نارنجیرنگی را به خود میگیرد.
گوشی میت هرچند در جزئیات عملکرد قابلقبولی را ارائه میکند اما دامنه دینامیکی رنگ محدودتری دارد. در طرف دیگر گوشی اکسپریا قادر به دریافت نور کافی نبوده و عکسهایی با نور کم و نویز بالاتری را ثبت میکند.
تثبیتسازی ویدئو
قابلیت تثبیتکنندگی در همه حالتهای گوشیها قابل دسترسی است که حتی میتوان در گوشیهای گلکسی و اکسپریا نیز این قابلیت را غیرفعال کرد. باید توجه داشت که در مقایسه پیشرو، این قابلیت در همه گوشیها فعال در نظر گرفته شده است.
هر چهار گوشی با موفقیت عملکرد تثبیتکنندگی خود را در فیلمها از طریق دوربین اصلی نشان دادند و در عین حال همه آنها سطح یکسانی از نرمی را در نتایج خود به ثبت رساندند. تنها استثنا در بین این چهار گوشی، اکسپریا بوده که در نتایج فیلمبرداری آن، لرزش اندکی دیده میشود.
نهایتا میتوان گفت که در هیچیک از گوشیها، اثری از لرزش (با کیفیت 4K30) دیده نشده و در چرخش پانورامایی نیز هیچ افکت عجیبی را مشاهده نکردیم.
ضبط یک فیلم هنگام دویدن مشخصا توجه بیشتری را از طرف کاربران به سمت خود جلب میکند. زمانی که شما در حالت فیلمبرداری بر روی یک سطح ناهمواری نیز شروع به دویدن کنید، انتظار شما از نتیجه کار، یک فیلم پر از لرزش بوده در حالی که همه این گوشیها عملکرد تثبیتکنندگی قابلقبولی را ارائه میدهند. همچنین میتوان گفت که مجهز بودن گوشیها به این قابلیت به مراتب بهتر از نداشتن آن است.
شما میتوانید جهت پایداری بیشتر فیلم در این شرایط دویدن سریع، حالت دوربین گوشی را به حالت فوقعریض تغییر دهید. چرا که دوربینهای فوقعریض به طور ذاتی مستعد لرزش کمتری هستند و میتوانند به فیلم، ظاهری اسلوموشن ببخشند.
گوشیهای گلکسی و آیفون برای این کار بینظیر هستند و در مقابل گوشیهای میت و اکسپریا به طور قابلتوجهی عملکرد ضعیفتری را از خود نشان میدهند.
دوربینهای سلفی
زمانی که بحث سر مقایسه دوربین سلفی این چهار گوشی میرسد، به طور قطع میتوان گفت که گوشیهای آیفون و میت رنگ پوست خوشایندتری را ثبت میکنند. گوشی میت در جایگاه مطلوبی بین رنگهای مناسب و خیلی صورتی پردازش پوست قرار میگیرد و میزان اشباعسازی آن در حالت کلی (رنگ پوست و بقیه حالات) از بقیه بیشتر بوده اما در کل عملکرد خوبی دارد.
گوشیهای اکسپریا و گلکسی کمی بیشتر محافظهکار هستند و با کمک بهبود دهندههای رنگ پوست، شما را بیشتر به حالت رنگپریده خودتان نزدیک میکنند.
آیفون 12 پرو مکس با شکستدادن دو گوشی گلکسی و میت، گزینه برتر ما برای ارائه جزئیات است. همچنین آیفون در برطرفکردن موهای صورت و منافذ پوست، عملکرد بهتری را نسبت به گلکسی ارائه میکند. هرچند باید خاطر نشان کرد که گلکسی نسبت به آیفون تصاویر آلودهتری را از نظر دیداری ثبت میکند.
در همین راستا گوشی میت با این که از نظر تعداد پیکسل با دو گوشی نامبرده تقریبا برابری میکند، اما باید آن را در یک قاب عریضتری توزیع کند. به همین خاطر از لحاظ طراحی ضعف ناچیزی دارد.
گوشی اکسپریا در بحث جزئیات اصلا نمیتواند با رقبا رقابت کند و زمان آن رسیده است که شرکت سونی ماژول دوربین خود را به کلی با یک نمونه بهتر تعویض کند.
هر چهار گوشی به لطف پردازش خودکار HDR، از نظر گستره دینامیکی رنگها، عملکرد قابلقبولی را ارائه میدهند، هرچند اکسپریا از سایر رقبا عقبتر است. گوشی گلکسی در صحنههایی که کنتراست بالایی دارند، از نظر دامنه دینامیکی با مشکلی روبرو نیست. اما در صحنههایی که دارای نور پسزمینه میباشد، در مواقع خاصی مانند تیرهتر نشاندادن چهرهها، مشابه اکسپریا عمل میکند. همچنین میتوان گفت که عکسهای سلفی آنها در این شرایط نسبت به دو گوشی دیگر ناخوشایندتر است.
هر دو گوشی آیفون و میت در تصاویر با نور پسزمینه از عملکرد قابلتوجهی برخوردار هستند. به این صورت که هر دو گوشی سعی دارند به کمک حفظ رنگها، چهرههای برجستهای را ثبت کرده و در عین حال نورهای پسزمینه را نیز کنترل کنند.
اما این مسئله به جزئیات چهره در گوشی میت لطمه میزند و به همین سبب باعث وضوح بیش از انداره تصاویر میشود. با این حال گوشی آیفون در این مورد اصلاح بیشتری را روی تصاویر خود انجام میدهد.
عکسهای سلفی پرتره
پرترههای آیفون در ابعاد 7 مگاپیکسلی همراه با یک قاب برشخورده ارائه میشوند. با این حال گوشی میت در تنظیمات بزرگنمایی یک برابر دیجیتالی، تنها به جلوههای بوکه اجازه دسترسی میدهد و به همین خاطر است که ابعاد خروجی عکسها 13 مگاپیکسل میباشد.
گوشی گلکسی به شما اجازه میدهد تا بین منظره پیشفرض دوربین و منظره برشخورده یکی را انتخاب کنید، در حالی که رزولوشن در هر دو حالت 6.5 مگاپیکسل است. عکسهای سلفی پرتره در اکسپریا از نظر اندازه با سلفیهای معمولی برابر است.
با این حال دامنه دینامیکی یکسانی ندارد. اکسپریا نمیتواند از قابلیت HDR خود، هنگام گرفتن عکسهای پرتره سلفی استفاده کند و تصاویر با نور پسزمینه برای سونی، مشکلساز ظاهر میشوند. گوشی گلکسی نیز در این شرایط همچنان به کشمکش ادامه داده و چهرههایی تیرهتر از آنچه مورد پسند ما باشد، ارائه میدهد.
به طور قطع میتوان گفت که عکسهای گلکسی از آیفون و میت تیرهتر هستند. دو گوشی مورد نظر در این شرایط، چهرههایی با نوردهی بهتری را به ثبت میرسانند.
انتخاب ما برای بهترین گزینه جهت تفکیکپذیری سوژه از محیط پسزمینه، گوشی میت است. پرچمدار هواوی میتواند سوژه را حتی در میان صحنههای شلوغ با دقت بالایی جدا کند. نحوه پردازش و وضوح بالای قسمت بالایی موهای سوژه مورد نظر توسط گوشی میت، در مقابل تارشدگی آن قسمت توسط آیفون و گلکسی، ما را شگفتزده کرد.
شما حتی میتوانید این مسئله را در نمونههای پایین به وضوح مشاهده کنید. هرچند در مقایسه زیر نمونهای از گوشی اکسپریا وجود ندارد.
در همین حال آیفون جهت تفکیک اطراف شانه و لباس از پسزمینه مردد است، که این مسئله را میتوانید به وضوح در اولین نمونه از عکسهای زیر جایی که سوژه با دیوار آجری پشت سرش تلاقی پیدا میکند، مشاهده کنید. در نمونههای بعدی دیوار چوبی پسزمینه را تماشا میکنید که تفکیکپذیری گوشیها حتی پرچمدار هواوی را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
گرفتن عکسهای سلفی آن هم در شرایط نوری کم تا به امروز یکی مشکلات بزرگ دوربین گوشیهای هوشمند است، اما بیایید این موضوع را با پرچمدارهای 2020 بررسی کنیم. سری اول عکسها به صورت آزمایشی بوده و فقط با این هدف گرفته شدهاند که درک درستی از میزان نور محیط عکسبرداری داشته باشید. هرچند باید گفت که این میزان نور برای یک کافه بسیار طبیعی است. در هر صورت هیچیک از این عکسها قابل استفاده نخواهند بود.
در این شرایط نوری ممکن است که اسکرین فلش (نور صفحهنمایش جهت عکاسی) جهت گرفتن عکسهای بهتر سلفی به کار شما بیاید. در بین این چهار گوشی، آیفون کمترین بازخورد را از اسکرین فلش خود میگیرد و همچنان در نوردهی چهره به مشکل برمیخورد.
هرچند میدانیم که این مسئله به خاطر کمتر بودن میزان روشنایی آیفون نسبت به دیگر گوشیها نیست. با این حال تغییر چندانی را هم در کیفیت عکسها شاهد نیستیم.
در طرف مقابل دو گوشی گلکسی و میت میتوانند به خوبی چهره شما را روشنتر کنند. در این میان گوشی میت دچار درهمریختگی تراز سفیدی شده و تیشرت سوژه ما را از حالت خاکستری به آبی تبدیل کرده است. اگرچه گوشی اکسپریا چهره را به خوبی روشن میکند اما این مسئله به وضوح تصویر ثبتشده کمکی نخواهد کرد.
هر چهار گوشی به جز اکسپریا قابلیت “حالت شب” را برای دوربین سلفی خود نیز دارند. در این صحنه بخصوص، گوشیهای آیفون و گلکسی سایههای قسمت تاریک سوژه را پررنگتر کرده و به سختی تصاویر را قابل استفاده کردهاند. این در حالی است که گوشی میت در پردازش سایهها به شکلی رفتار کرده که انگار چهره سوژه به دو نیمه تاریک و روشن تبدیل شده است.
ضبط ویدئو از طریق دوربین سلفی
در این قسمت میتوان گفت که فقط سه گوشی آیفون، گلکسی و میت قادر به ضبط ویدئو با کیفیت 4K و سرعت 60 فریم بر ثانیه هستند و گوشی اکسپریا، حداکثر میتواند با کیفیت 1080 و سرعت 30 فریم بر ثانیه به ضبط ویدئو بپردازد.
قابلیت تثبیتکنندگی در هر چهار گوشی و در همه حالات قابل دسترسی است. اما نکتهای که برای گوشی میت قابل ذکر است، وجود سه حالت بزرگنمایی برای ضبط ویدئو در دوربین سلفی میباشد. عریضترین حالت آن که به صورت پیشفرض نیز بوده، نسبت به دو حالت دیگر از تثبیتکنندگی کمتری برخوردار است. دو حالت باریکتر دیگر، عملکرد یکنواختتری را ارائه میدهند.
قابلیت تثبیتکنندگی آیفون مثل همیشه بدون عیب و نقص عمل میکند. این در حالیست که گوشی گلکسی طی صحنههای چرخش سریع و همچنین موقع فیلمبرداری حین پیادهروی، با مشکلاتی روبرو میشود. گوشی اکسپریا با این که میتواند حرکات راهرفتن را یکنواخت نشان دهد اما در نشاندادن نمای افقی با تاخیر عمل کرده و قاببندی تصویر دچار اشکال میشود.
همانطور که در بالا به آن اشاره شد، کیفیت فیلم آیفون در بین رقبا بهترین است. همچنین بیشترین جزئیات چهره و بهترین رنگ پوست را در آیفون میتوان مشاهده کرد. گوشی گلکسی در رتبه دوم ثبت جزئیات تصاویر قرار میگیرد، هرچند که رنگ پوست تصاویر آن به نسبت آیفون از جذابیت کمتری برخوردار است.
در طرف دیگر گوشی میت وجود دارد که هرچند رنگهای جذابی را ارائه میدهد اما در نشاندادن بافت چهره به مشکل بر میخورد.
علاوه بر این، فاصله کانونی کوتاه گوشی میت به این معنی است که دارای عمق میدان قابلتوجهی میباشد. در زمینه تفکیک سوژه از پسزمینه میتوانید روی گلکسی نوت 20 اولترا حساب باز کنید چرا که به لطف وجود سنسور بزرگ، گشودگی دیافراگم نسبتا بزرگ و قابلیت فوکوس خودکار آن، در این زمینه مهارت بسیاری دارد. اگر گوشی زنفون 7 را درنظر نگیریم، گلکسی نوت 20 اولترا در بین این چهار گوشی دارای کمترین عمق میدان دید است.
در هر حال، دوربین فوقعریض میت را نمیتوان بابت پوششدادن منظره مورد نقد قرار داد چرا که هیچ حرفی را برای گفتن باقی نمیگذارد. شاید عریضترین تنظیمات میت ممکن است خیلی گسترده جلوه کند و در تبادل آن با قابلیت تثبیتکنندگی ارزش تستکردن را نداشته باشد، اما احتمالا با بزرگنمایی 0.8 برابری، ارزش تست تثبیتکنندگی را پیدا خواهد کرد.
آیفون در زمینه دامنه دینامیکی رنگها از بقیه جلوتر بوده و این مسئله را میتوانید به وضوح در عکسهای با نور پسزمینه مشاهده کنید. با اینکه گوشی میت میتواند نواحی روشن عکسها را بازیابی کند اما در ویدئو این چنین نخواهد بود. هرچند گستردگی میدان دید در گوشی میت، با دریافت تمام کنتراست محیط نیز نمیتواند به این مسئله کمک کند. با همه این اوصاف نوردهی چهره به خوبی صورت گرفته که نسبتا از اهمیت بالایی برخوردار است.
در طرف دیگر به نظر میرسد که گلکسی نورپردازی چهره را در فیلم، بهتر از عکس انجام میدهد و در نهایت گوشی اکسپریا که قطعا در این سطح از مقایسه حرفی برای گفتن نخواهد داشت.
در ادامه به ویدئوهایی میرسیم که توسط این گوشیها به ثبت رسیدهاند. در این مقایسه جهت خلاصهگویی و انتخاب بارزترین حالت دوربین، کیفیت فیلمبرداری در همه گوشیها به 4K30 محدود شده اما سونی از این قاعده مستثنی بوده و برای آن کیفیت 1080p30 در نظر گرفته شده است.
جمعبندی
هدف از تهیه عکسها و فیلمهای مختلف از چهار پرچمدار مطرح سال 2020 مقالهای است که شما تا به اینجای آن همراه ما بودهاید. ما نیز از بررسی تکتک جزئیات گوشیها و دوربینهای آنها لذت بردیم. هرچند باید گفت که در سال جاری به علت همهگیری ویروس کرونا، کاری جز نشستن در خانه و خیرهشدن به صفحه نمایشگر برای همگی ما باقی نمانده است.
آخرین تلاشهای ما در مشاهده تصاویر و ویدئوهای ثبتی به نتیجهگیریهای مختلفی منجر شد. شاید یکی از جالبترین نتایجی که به آن دست پیدا کردیم این است که پرچمدار آیفون بدون هیچ پیشرفت و جهش شگفتآوری، تا به امروز همچنان به عنوان یک دوربین فوقالعاده در نظر گرفته میشود.
بحث ما این نیست که وجود دوربین پریسکوپی و قابلیت فوکوس خودکار آن هم در همه دوربینها خوشایند نخواهد بود. چرا که فقط دو دوربین از چهار دوربین آیفون، این قابلیتها را پشتیبانی میکنند که در بین رقبا از کمترین تعداد برخوردار است. اما شایان ذکر است که اپل در سال جاری برای پرچمدار جدید خود تنها به 0.5 برابر زوم اضافهتر و یک سنسور بزرگتر آن هم برای یکی از دوربینهای آیفون اکتفا کرده است. هرچند با همه این اوصاف نمیتوان آیفون 12 پرو مکس را از بقیه رقبا عقبتر دانست.
ناگفته نماند که نسخه معمولی گوشی آیفون با سختافزار دوربین سال گذشته، تقریبا به طور غیر قابل تشخیصی به کیفیت دوربین نسخه مکس آیفون نزدیک است.
دوربینهای پریسکوپی، موارد بسیار جذابی در دنیای دوربینها هستند. در همین راستا ما از نمونه استفاده شده در میت 40 پرو هواوی به علتی که کیفیت خود را چه در شرایط نوری مطلوب مانند روز و چه در شرایطی مانند شب به خوبی حفظ میکرد، شگفتزده شدیم.
این دوربین میت همراه با یک دوربین اصلی بوده که خلا بین سطوح مختلف زوم را به خوبی پر میکند. حالا سوالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا برای ماژول میت به بیش از سه عدد دوربین لازم داریم یا این که همین تعداد دوربین کفایت میکند؟
ویدئو ضبط شده در میت با زوم متوسط، این مطلب را میرساند که میت هنوز به ترکیب درستی از دوربینها دست پیدا نکرده اما این تازه ابتدای کار است.
ماژول دوربین پشتی گلکسی سامسونگ نیز بدون نقص نیست. دوربین پریسکوپی آن نسبت به میت در تصاویر عقبتر بوده اما در بخش ویدئو عملکرد بهتری را ارائه میدهد و هنوز مشخص نیست که چرا ما نمیتوانیم هر دوی آنها را باهم داشته باشیم.
دوربین اصلی گلکسی نیز با وجود اعداد و ارقام هیجانبرانگیزی که دارد، شایستگی خود را در این مقایسه نشان نداد. نزدیک به یک سال از معرفی سنسور 108 مگاپیکسلی نوناسل سامسونگ میگذرد و ما به این نتیجه رسیدیم که هرچند در شرایط خاصی عملکرد فوقالعادهای را از خود به نمایش میگذارد اما طبق بررسیها و مقایسههای انجام گرفته در این مقاله، متوجه شدیم که سنسور دوربین سایر گوشیها عملکردی مناسب و چه بسا بهتری را نسبت به سنسور سامسونگ از خود نشان میدهند.
گوشی اکسپریا وان مارک II یکی از مواردی بود که بدترین زمان خود را با آن سپری کردیم. این گوشی از بسیاری جهات امیدوارکننده بوده و حس خوشایندی را به ما القا میکرد. اما در نتایج تست عملی برعکس مشخصات جذابش، نتوانست ما را به هیچ وجه قانع کند.
حتی اگر بتوان از تمام نواقص این گوشی چشمپوشی کرد اما نباید فراموش کنیم که یک گوشی پرچمدار بایستی از استانداردهای بالاتری برخوردار باشد. با این حال گوشی اکسپریا در این نبرد بین پرچمدارها، شکستخورده محسوب میشود. علاوه بر این موارد، فناوری پردازشی HDR این گوشی حداقل یک سال از بقیه عقبتر است.
ما معمولا در مقایسههای خود از اعلام برنده این تستها مخصوصا مواردی که سلیقه شخصی ما بیشتر در آن دخیل باشد، خودداری میکنیم. با وجود پیچیدگیهای روزافزون دوربینهای گوشیهای هوشمند امروزی، این تصور که بتوان بهترین را انتخاب کرد تا حدی نامعقول به نظر میرسد.
مسئلهای که در پایان مقاله میتوانیم از آن به عنوان یک واقعیت یاد کنیم این است که دو نمونه از این چهار گوشی مورد بررسی، فروش بیشتری را نسبت به دو تای دیگر در مارکت موبایل تجربه خواهند کرد. هرچند این امر را نمیتوان دلیل محکمی بر بهتر بودن دوربینهای گلکسی و آیفون نسبت به دیگر گوشیها تلقی کرد اما، این روالی است که همیشه پیش گرفته خواهد شد.
منبع: gsmarena.com