ایجاد روابط قوی در تجارت یک نوع هنر است.
متاسفانه، بیشتر افراد هیچگاه این هنر را نمیآموزند. درعوض، در خود را در رویدادهای شبکهای مجازی، بعنوان شخصی بزرگ و مهم نشان میدهند. صدها کارت تجاری چاپ میکنند و هر جا ممکن باشد آنها را پخش میکنند. آنها روابط خود را با باور به اینکه که “هر چه بیشتر، بهتر” بنا میسازند.
در واقعیت، نمی توانند خیلی از حقیقت پیشتر بروند. در نتیجه، این هفت درس خیلی دیر در زندگی آموخته میشوند.
1- یک رابطه قوی ارزشش بیشتر از 100 آشنای فراموش شده است.
داشتن یک فایل پر از اسامی افرادی که سالهاست با آنها صحبت نکردهاید، ( یا کلا با آنها صحبت نکردهاید ) هیچ ارزشی ندارد .
داشتن کسی در زندگی که بتوانید برای مشورت، برای فهم، برای ارجاع و برای معرفی روی او حساب کنید با ارزش است. کسی که باور داشته باشید معرف خوبی است از این که شما چه کسی هستید و چه کاری انجام میدهید و کسی که بتوانید این خصوصیات را در او مجسم کنید.
2- روابط تجاری بر پایه عمل است، نه حرف.
هیچکس به کسی که ادعا میکند کاری را میتواند انجام دهد که هیچ گاه اتفاق نیفتاده اعتماد نمیکند.
روابط تجاری قابل اطمینان تنها از طریق عمل بوجود میآیند. وقتی دو گروه موافقت میکنند که با هم کار کنند، و هر دو به یکدیگر تعهد میدهند، اطمینان هم قسمتی از مبادله میشود. متاسفانه، افراد زیادی سعی در ساختن روابط برپایه وعده ها دارند. آنها فکر میکنند که ارزششان برخلاف چیزی که به طور همیشگی و در واقعیت تحویل می دهند برپایه چیزهایی است که میگویند میتوانند انجام دهند.
3- روابط مثبت به پرورش احتیاج دارند.
شما نمیتوانید کسی را برای ماه ها نادیده بگیرید و وقتی نیاز داشته باشید از او تقاضای لطف کنید.
لازمه ساختن روابط تجاری ماندگار، وقت گذاشتن برای جویا شدن حال افراد، اینکه چه می کنند، توجه نشان دادن به هدفهایشان و آرزوهایشان و فهمیدن اینکه چه چیزی برای مبادله بیشتر به آنها کمک می کند. روابط تجاری هم یک نوع رابطه هستند. و هیچکس دوست ندارد احساس کند که مورد سو استفاده قرار گرفته است. آنها دوست دارند که یک در یک تبادل دوجانبه باشند.
4- همیشه باید بیشتر از چیزی که میگیرید، بدهید.
مخصوصا در تجارت، بخشش تاثیر خیلی مهمی دارد.
هربار که از کسی درخواست لطفی میکنید، باید به آنها دوبرابر زمانهای دیگر پیشنهاد کمک بدهید. بیشتر اوقات، افراد اصلا به چیزی که شما تعارف میکنید احتیاجی ندارند، یا تعارف شما را رد میکنند، ولی این کار نشان میدهد که شما تا چه اندازه به این موضوع اهمیت میدهید. و اگر زمانی پیشنهاد شما را برای کمک قبول کردند، مطمئن شوید که حتما آن کار را برای آنها انجام میدهید. این بیشترین چیزی است که دفعه بعد که از آنها درخواستی میکنید به یاد خواهند داشت.
5- اول کیفیت مهم است، بعد کمیت.
افراد گرسنه زیادی در تجارت هستند که میخواهند صحبتها از همان اول در مورد اعداد باشد.
آنها قبل از اینکه حتی به پروژه فکر کنند، میخواهند بدانند که چه مقدار بدست میآورند. آنها میخواهند قبل از اینکه قدمی درکار بردارند قرارداد را امضا کنند. و با این کار نشان میدهند که بیشتر از اینکه به فکر انجام پروژه باشند ، به فکر منافع خودشان هستند. افراد برتر در توسعه و گسترش تجارت برعکس عمل میکنند. آنها با برداشتن چند قدم در کار نشان میدهند و ثابت میکنند که چه مقدار میتوانند مفید باشند، بطوری که حتی در بیشتر اوقات افراد تیم پیشنهاد متقابلی به آنها میدهند.
6- انرژی شما معرف شماست.
تجارت کردن، دلیل بر این نیست که نمیتوانید خوش قیافه باشید.
درحقیقت، هر چه شخص دوست داشتنی تری باشید، افراد شما را در دایره دوستانشان راحتتر و بهتر وارد میکنند – و بیشتر دوست دارند به شما کمک کنند. مهم نیست که شما چه اندازه با استعداد هستید، چه اندازه آشنا دارید یا پولدار هستید. انرژی مثبت انرژی مثبت را جذب میکند. و اگر میخواهید که موقعیتهای بهتر برایتان پیش بیاید، مهمترین چیز این است که فروتن و متواضع بمانید، و مشتاق به یادگیری باشید و رابطهتان را با افراد اطرافتان حفظ کنید.
7- تجارت زمان بر است.
بوجود آمدن بعضی از موقعیتهای خوب ماهها یا حتی سالها طول میکشد.
بعضی از بهترین ارتباطات نیاز به بخشش فراوانی دارند که به یک رابطه دوطرفه سودمند تبدیل شوند. برای رشد کردن در دنیای توسعه های تجاری، صبر به اندازه هر چیز دیگر مهم است. برای ساختن رابطه استوار، نمیتوانید انتظار داشته باشید که تعهدها یک شبه بوجود بیایند.