نیازی به گفتن ندارد تشکر کردن نشانه سلامت است. اما اگر مزایای آن را در نظر بگیرید، متوجه خواهید شد برای فرهنگ شرکتتان نیز مفید است.
تشکر کردن ساده میتواند خلق و خوی شما را بهتر کند، توسط آن استرس را تحت کنترل بگیرید و از دردهای کوچک رهایی پیدا کنید. از طرفی تشکر به مرور زمان میتواند عملا ساختار عصبی مغز شما را تغییر دهد.
تشکر هیپوتالاموس را تحریک میکند که نقش آن تنظیم تمامی مسائل مختلف در بدن است از دمای بدن گرفته تا اشتها و خواب. با بالا رفتن سطح فعالیت در غشای جلویی مغز، حس همدردی و شناخت اجتماعی بیشتر میشود. تشکر از طریق گسترش سامانه عصبی احساسی تجربههای عاطفی را به سطح دیگری میرساند.
شاید برای خودتان دنبال این مزایا باشید ولی اگر صاحب یک کسبوکار هستید، باید همچنین برای یک گروه دیگر یعنی تیمتان نیز چنین خواستهای را داشته باشید.
ایجاد یک فرهنگ تشکر به معنای ایجاد یک فرهنگ سالم است. اعضای تیم باید بتوانند تحت شرایط بحرانی انعطافپذیری خود را حفظ کنند، از نظر احساسی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و سطح استرس را پایین نگه دارند.
در این مطلب میخواهیم بگوییم چطور فرهنگ تشکر را جا بیاندازید.
با خودتان شروع کنید
درست همانطور که غذا خوردن در رستورانی که هرگز خودتان آن جا نرفتید را پیشنهاد نمیکنید، از مزایای تشکر کردن اگر خودتان آن را تجربه نکردهاید نمیتوانید صحبت کنید.
از زندگی که دارید راضی باشید. مدتی از هر روز را به فکر کردن در مورد اتفاقهای مثبتی که در زندگیتان رخ داده است اختصاص دهید، به موفقیتهایی که دست پیدا کردید و این که از چه چیز خودتان خوشتان میآید.
فکر کنید چقدر برای افرادی که در زندگیتان وجود دارند ارزش قائل میشوید. گرچه دوستان و خانوادهتان یقینا از تشکر مستقیم خوشحال خواهند شد ولی برای تمرین تشکر نیازی به انجام این کار نیست.
در دفترچه خاطرات خود یا جای دیگری که برای بیان احساساتان آزاد هستید این کار را انجام دهید.
تیم خود را واقعا بشناسید
روابط صادقانه قسمت غیرقابل بحث یک فرهنگ تشکر هستند. یاد بگیرید از کارمندان خود به عنوان یک انسان دیگر تشکر کنید نه به عنوان فردی که کارمند شما است و باید کارتان را انجام دهد.
تشکر باعث جداسازی روابط کاری و رساندن آن از آشنایی ساده به سطح دوستی میشود. دوستی را نمیتوان به واسطه روابط مالی دو نفر با یکدیگر حفظ کرد چون حس صادقانه بودن را در خود ندارد.
آشنایی با افراد فراتر از چیزی که در محیط کار هستند نباید الزاما سخت باشد. با یکدیگر ناهار بخورید و در برابر وسوسه صحبت در مورد کار مقاومت کنید. اگر فردی ظاهرا استرس دارد، پیشنهاد کنید با یکدیگر قدم بزنید تا در مورد آن صحبت کنید.
تشکر را به نقطه اتکای جلسات تبدیل کنید
افراد در جلسات خیلی راحت درگیر صحبت در مورد موفقیتهای گذشته میشوند. ولی در زمینه تشکر، باید بدانیم برنامهریزی برای آینده مانند تحسین دستاوردهای قبلی مهم است.
جلسات را با نگاه به بردهای قبلی به عنوانی راهی عالی برای ایجاد رفاقتها شروع کنید. گرچه مهمتر از خود برنده شدن، افرادی هستند که در آن سهیم بودند. از هر فردی که در این موفقیت دخیل بوده است تقدیر کنید، حتی اگر کار او تنها فرستادن یک ایمیل بوده باشد.
شاید سوال کنید چطور میتوانید بخش نگاه به آینده جلسات را با تشکر گره بزنید؟ روی مزایایی که از آن بهره میبرید تاکید کنید و وقایع منفی را به عنوان فرصتهایی برای رشد مطرح کنید. نگاه به جلو همراه با قدردانی راهی عالی برای ایجاد انگیزه در کارمندان برای انجام کار با کیفیت است.
رد و بدل کردن بازخورد را با احترام انجام دهید
ارائه بازخورد و شنیدن آن میتواند برای همه خوشایند نباشد ولی زمانی که به همراه قدردانی انتقال داده میشود به مراتب سادهتر میشود و احتمال انجام آن به مراتب بیشتر خواهد شد.
حتی اگر یک مدیر به روابط با یک مشتری مهم گند میزند، رفتار سازندهای در پیش بگیرید. این تجربه چه درسی برای آنها به همراه داشته است؟ آنها در چه پروژههای مهمی میتوانند کمک کنند و ظرفیت جدید خود را به کار بگیرند؟ با بیان این که برای رشد و نقش آنها ارزش قائل میشوید قدردانی را نشان دهید.
حتی زمانی که تیم شما نظری در موردتان میگویند که زیاد خوشایند نیست، قدردان باشید. با آن که ممکن است وسوسه شوید که حرفهای آنها را به دل بگیرید، ولی به یک بازخورد ناراحتکننده به عنوان فرصتی برای پیشرفت نگاه کنید.
از فردی که نظر منفی خود را گفته است تشکر کنید تا این احتمال که او نیز چنین برخوردی را در آینده با شما داشته باشد بیشتر شود. اگر جز این رفتار کنید نمیتوانید روابطی بر پایه اعتماد به وجود آورید.
قدردانی تنها به معنای دیدن خوبیها نیست، همانطور که به این معنا نیست که باید چالشهایی که شرکت شما با آن روبرو میشود را نادیده بگیرید. قدردانی به این معنا است که تصمیم بگیرید در مورد چه چیزهایی زیاد فکر کنید.
آیا میخواهید روی موفقیتها تمرکز کنید و از آنها برای کاهش شدت شکستها استفاده کنید؟ یا میخواهید روی مسائل منفی تمرکز کنید و اجازه دهید تمامی اتفاقهای خوبی که در شرکتتان رخ داده است را زیر سایه خود قرار دهد؟ همه چیز بستگی به شما دارد که برای فرهنگ شرکتی خود کدام یک از آنها را بخواهید.
منبع: Forbes.com