پخش شدن شایعات، غیبت کردن، پشت سر دیگران صحبت کردن و دو به هم زنی از نتایج گریز ناپذیر ارتباطات اجتماعی انسانها با یکدیگر است. در هر کسب و کاری که تصورش را کنید، همین مسائل وجود دارد. گاهی تحت کنترل تر و گاهی بهصورت افسار گسیخته. احتمالاً از همان ابتدای شروع کسب و کارها و صنعت در جوامع انسانی، شایعه پراکنی یکی از چالشهای اصلی مدیریتی و سدی در مقابل بالا بردن بازدهی بوده است.
در محیط کار، روابط دوستانه و سازنده اولیه خیلی راحت به روابطی مخرب، منفی نگرانه، آسیب زننده و منتقدانه تبدیل میشوند که در نهایت به شایعات بیپایه و اساسی تبدیل میشوند. بنابراین تشخیص عوامل ایجاد چنین فضایی و جلوگیری از پیشرفت آن در همان مراحل اولیه فوقالعاده مهم است.
هزینههای واقعی شایعه پراکنی
متخصصین زیادی در طول تاریخ تلاش کردهاند تأثیرات واقعیت و گسترده این رفتار نادرست انسانی را تخمین بزنند. در مورد یک شرکت یا کسب و کار، این کار به معنی تخمین خسارتی خواهد بود که شرکت بابت طرز رفتار کارکنانش میبیند. تحقیقات انجام شده تا حدی در رسیدن به هدف خود موفق بودهاند. نتایج نشان میدهد اگر یک گروه ده نفره بهطور متوسط یک ساعت در روز را به غیبت و شایعه پراکنی بپردازد، آن شرکت 10 ساعت از زمان مفید کاری را از دست داده و همچنین بهاندازه 10 ساعت پول اضافه به کارکنانش پرداخت کرده است.
وضع زمانی بدتر میشود که موضوع این صحبتهای روزانه را افکار منفی نگرانه، انتقادها یا بحث با مشتری و … تشکیل دهد. یا در بدترین حالت اینکه این کارکنان شرکت خواسته یا ناخواسته زمان ارزشمند شرکت را برای صحبتهای محرمانه و غیررسمی با افراد شرکت رقیب سپری کنند. چنین رفتارهایی میتواند منجر به از بین رفتن ساختار مستحکم شرکت شده و حتی در برخی موارد، مشکلات قانونی ایجاد کند.
خاتمه دادن به شایع پراکنی و غیبت
به نظر میرسد همین یک ساعت فرضی که کارکنان یک شرکت هر روز به صحبت باهم اختصاص میدهند، اگر صرف صحبت پای تلفن شود، نتیجه کار بسیار رضایت بخش تر خواهد بود. در واقع اگر موضوع این صحبتها راهنمایی دادن و همکاری باشد، میتواند یک نوع سرمایه گذاری زمانی هم بهحساب آید.
مثلاً مهندس یک شرکت یا کارخانه را تصور کنید. این فرد برای آن که بتواند تجربه کسب کند و بهجایگاههای بالاتر برسد، در هر مرحله نیاز به کمک و راهنماییهای فرد دیگری نیاز خواهد داشت . این فرد میتواند بخش بزرگی از مشکلات و چالشهایش را با کمک گرفتن از افرادی که حتی حضور فیزیکی ندارند، رفع کند. یعنی او با تغییر ماهیت صحبتهای روزانه و شایعه پراکنی به صحبت حول موضوعات کاری و فنی، هم میتواند به خود کمک کند و هم برای شرکت سودآوری داشته باشد.
مثلاً چتهای آنلاین و ویدیویی یا تماس صوتی بهراحتی میتواند بخشی از کمکی که یک فرد نیاز دارد را تأمین کند که سود آن مستقیماً در جیب شرکت خواهد رفت. ولی راه رسیدن به چنین فرهنگ سازندهای در شرکت، تمرین، تلاش و برنامه ریزی است. بهعنوان یک مدیر یا فرد مسئول، شما قادرید برای رسیدن به این نتیجه اقداماتی انجام دهید تا کارکنانتان به این فرهنگ عادت کنند.
الگوی بقیه باشید
مهم نیست در چه جایگاهی هستید. به هر حال اگر سمت مدیریت به شما داده شده است، خواسته یا ناخواسته در تعیین الگوی رفتار و فرهنگ آن بخش نقش خواهید داشت. برای ریشه کردن عادت شایعه پراکنی و غیبت، باید اول از همه خودتان این رفتار را کنار بگذارید. بد نیست برای این کار تحلیل خودتان و استراتژی که در یک موقعیت در نظر دارید را با افراد مورد اطمینانتان در میان بگذارید.
تأثیر عمیق رفتار خودتان بر دیگران را بهسادگی میتوانید ببینید. شما بهعنوان یک رئیس یا مدیر در جایگاهی هستید که رفتارها و حرفهایتان چندین برابر قدرتمندتر به مخاطبانتان منتقل میشود. کافی است به رفتار، چهره و حرکات کارکنانتان پس از اتمام یک بحث یا صحبتهای انتقادیتان، توجه کنید. خواهید دید آنها بسیار بیشتر از آن که احتمالاً تصور میکردید، تحت تأثیر حرفهای شما قرار گرفتهاند. به همین دلیل زمانی که با افراد دیگر برخورد دارید، باید بهشدت مراقب رفتار و حرفهای خود باشید.
یعنی اگر دوست دارید کارکنان خود را کمتر اشتباهات افراد دیگر یا خبرهایی که میشنوند کنند، باید خودتان پیش از همه این کار را انجام دهید. همین طور اینکه باید مراقب باشید خودتان موضوع چنین بحثهایی از سوی دیگران نباشید. بهخصوص کسانی که هوش هیجانی پایینتر دارند یا به اهداف شرکت کمتر اهمیت میدهند، بیشتر محتمل است به تغییر موضع و شایعه پراکنی تمایل پیدا کنند.
استخدام هوشمندانه
هنگام استخدام کارمندان به چه چیزی دقت میکنید؟ به مهارتهایی که برای کار نیاز دارند؟ این کار لازم است ولی کافی نیست. علاوه بر مهارتها باید فیلترهایی برای تعیین رفتار و کنش مناسب و کنترل احساسات داشته باشید. بهطور کلی در انتخابهایتان باید رفتار و انگیزهها را به مهارتها اولویت دهید. مثلاً توجه داشته باشید که هر فرد در صحبتهای روزمرهاش در مورد چه چیزهایی صحبت میکند و به چه چیزهایی علاقه دارد.
ممکن است صحبت در مورد حواشی و شایعات در ابتدا راه خوبی برای باز کردن سر صحبت و ایجاد ارتباط به نظر برسد، ولی تجربه ثابت کرده است که همین رفتار در مراحل بعد به یک معضل و عادت آسیب زننده تبدیل میشود. حقیقت آن است که افراد بزرگ و موفق بیشتر از آن که به شایعه پراکنی بپردازند، در مورد ایدههایشان صحبت میکنند. برترین افراد کسانی هستند که بحث و گفت و گوها را به سمتی هدایت میکنند که پر بازده باشد. و از همه بدتر آن دسته از افرادی هستند که علاقه شدیدی به گفتن راز دیگران، افشای اطلاعات خصوصی و موارد این چنینی دارند.
بنابراین اگر دیدید کسی ادعا میکند مدرکی علیه کسی دیگر دارد، یا باور دارد که میتواند شغل و زندگی فرد دیگری را به هم بریزد، باید این حرفش را جدی بگیرید، چرا که این فرد برای کسب و کار و محیط شرکت شما مثل یک سم است. اگر اطلاعاتی در مورد شایعاتی که ایجاد شده دارید، صریح و مشخص اشتباه بودن شایعهای که پخش شده است را نشان دهید. یا حقایق و جزئیاتی که با این شایعه هماهنگی ندارند را مطرح کنید. به هر طریق سعی کنید فضای منفی که این شایعات و بحثها ایجاد میکند را با مطرح کردن نکات مثبت، خنثی کنید.
انتقاد سالم بهجای شایعه پراکنی
گاهی اوقات ایجاد بحثهای پنهانی و شایعات نتیجه رفتار یا سیاستهای خود شماست. باید فضایی در شرکت ایجاد کنید که کارکنان بتوانند بدون ترس و نگرانی انتقادها یا شکایاتشان را به گوش شما برسانند. اگر چنین راهی وجود نداشته باشد، بهطور طبیعی راههای زیر زمینی و غیررسمی برای این کار به وجود میآید که در اغلب موارد شایعه پراکنی خواهد بود. به این ترتیب آنها برای کاهش احساس بد و بیان حرفهایشان به دوستان و کارکنان دیگر تمایل پیدا میکنند و جریان مداوم از شایعات و اطلاعات و تصورات غلط در شرکت به ایجاد میشود.
فضای شرکت را تحت کنترل داشته باشید
گاهی اوقات شایعات تا حدی شدت میگیرند که باعث مشکلات قانونی یا اختلال جدی در کارکرد نیروی انسانی شرکت میشود. پخش شدن شایعات و اطلاعات غلط میتواند خود نوعی از زورگویی و رفتار ظالمانه در برابر فردی دیگر باشد. مثلاً به اشتراک گذاشتن اطلاعات محرمانه با شرکت رقیب یا لو رفتن اطلاعات شخصی یک مشتری و … میتواند از نتایج ایجاد همین فرهنگ اشتباه در شرکت باشد که تمام اعتبار یک شرکت را زیر سؤال میبرد.
بنابراین لازم هر شرکتی این موارد را در بندهای قراردادی که با هر فرد میبندد ذکر کند و بهعلاوه همیشه مراقب چنین رفتارها و واکنشهایی از سوی افراد باشد. همچنین بد نیست شرکت در مورد علت اشتباه بودن این رفتار و نتایجی که میتواند در پی داشته باشد به کارکنانش توضیح دهد. این کار تا حدی بازدارنده این فرهنگ غلط خواهد بود.
واقعیت آن است باید با مشکل شایعه پراکنی در شرکت از همان ابتدا مبارزه کرد. ریشه کن کردن این رفتار در ظاهر ساده پس از تبدیل شدن به یک فرهنگ فراگیر در شرکت بسیار دشوار و تقریباً غیرممکن خواهد بود.
منبع: entrepreneur