آیا می‌توانید کارآفرینی را آموزش دهید؟

توسط محمد امین نعمتی

به عنوان یک جامعه ما در مورد موضوع کارآفرینی نظرات تند و تیز (و بحث برانگیز) داریم: ۱) امکان آموزش آن وجود ندارد؛ ۲) امکان آموزش آن وجود دارد ولی تنها در سطح تحصیلات عالیه، یا ۳) تنها آن را می‌توان در کلاس درس تجربه و سختی‌ها آموخت، به عبارت دیگر کارآفرینی موضوعی است که به همراه آن این نظر می‌آید که گرفتن مدرک مدیریت ارشد کسب و کار (MBA) وقت تلف کردن است.

آیا می‌توانید کارآفرینی را آموزش دهید؟

یک لحظه در مورد تفکر خود در مورد افرادی که این مدرک را دارند فکر کنید. افرادی که اعتماد به نفس دارند و شاید حتی مغرور هستند. آن‌ها احتمالا خوش لباس هستند و برای قبول سمت مدیریت یا ثبت اسمشان در فهرست افراد موفق مجله فورچن ۵۰۰ زاده شده‌اند.

حالا به تفکر خود در مورد کارآفرینان فکر کنید. بسیاری از افراد اخراجی‌های دانشگاه را تصور می‌کنند که همگی فرصت‌طلب، مطمئن به خود و کاریزماتیک هستند و از ریسک کردن نمی‌ترسند. چه کسی این قابلیت‌ها را به آن‌ها یاد داده است؟ و چرا واقعا افراد باید به مدرک MBA نیاز داشته باشند؟

شوشانا استوارت، مدیر ارشد اجرایی Turquoise Mountain، یک سازمان غیرانتفاعی در افغانستان در مورد آثار هنری دستی، مدرک مدیریت ارشد کسب و کار خود را از مدرسه کسب و کار لندن (LBS) گرفت. او در یک مصاحبه با روزنامه اکونومیست گفت «یک مدرک MBA سه چیز به شما می‌دهد: شبکه‌ای از افراد، اعتماد به نفس و تجربه و مجموعه‌ای از مهارت‌ها.» او به نکات خوبی اشاره کرده است.

در مقابل کارآفرین جوان و بسیار موفق راب رایان استارتاپ خود Ascend را به درآمد ۲ میلیارد دلار رساند و آن را به قیمت ۲۰ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۹ به شرکت Lucent Technologies فروخت. او از آن زمان در چندین شرکت (از جمله Right Now Technologies و Silicon Spice) به ارزش ۱ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده است.

رایان مدرک MBA ندارد. او لیسانس هنر خود را از دانشگاه کورنل و با بورسیه تحصیلی در سال ۱۹۶۹ گرفته است و بعدا در رشته ریاضیات دانشگاه ویسکونسین – مدیسون مدرک دکترا گرفت.

او با شرکت‌های Burroughs، Lawrence Livermore Lab و Digital Equipment Corp. همکاری کرده است. او اولین شرکت خود را به اسم Softcom, Inc. در اوایل ۱۹۸۵ بنیان‌گذاری کرد و آن را دو سال بعد به شرکت Hayes Microcomputer Products فروخت.

اما رایان با افتخار مدعی می‌شود که کارآفرینی را می‌توان آموخت و با موفقیت به افراد مختلف از هر سنی، حتی از مدرسه ابتدایی، آن را یاد داده است.

موفقیت در شش گام: مدل گل آفتاب‌گردان

طبق گفته رایان، راز آموزش کارآفرینی را می‌توان در مدل گل آفتاب‌گردان او برای نوآوری پیدا کرد که در طول نشست سرمایه‌گذاری چرخشی خود برای شرکت Ascend استفاده کرد و سپس آن را برای آموزش در سطح جهان و توصیه به هزاران شرکتی که از آن زمان مربیگری آن‌ها را بر عهده داشته است، اصلاح کرد.

ما می‌توانیم این مفهوم را به شرح زیر خلاصه کنیم: اگر شکل یک گل آفتاب‌گردان را تصور کنید، مرکز بزرگ و دانه‌های آن را به عنوان شایستگی‌های محوری شرکت خود در نظر بگیرید.

گلبرگ‌ها کانال‌های درآمدی هستند که از مرکز فاصله می‌گیرند. ساقه نیروهای هدایت‌کننده کسب و کار به جلو را نشان می‌دهد مانند عوامل تاثیرگذاری که از بازار حس می‌کنید.

نقشه راه رایان برای دستیابی به موفقیت در شش مرحله به صورت زیر است.

۱- شایستگی‌های محوری‌تان را پیدا کنید

یک سرنخ: ممکن است این شایستگی‌ها آن‌هایی که فکر می‌کنید نباشند. به عنوان مثال، در یک تحلیل مشهور از شرکت هوندا در مجله Harvard Business Review از تفکر رایان استفاده شد و این شرکت به یک کشف ناگهانی رسید و پی برد آن‌ها یک شرکت ماشین‌سازی یا موتورسیکلت‌ سازی یا حتی یک شرکت ماشین چمن‌زنی نیستند.

شایستگی محوری آن‌ها ساخت موتورهای دقیق بوده است، کاری که آن‌ها تقریبا از هر کس دیگری بهتر و به شکل بی همتایی انجام می‌دهند. سپس تنها کاری که باید انجام داد دنبال کردن گلبرگ‌های ایده‌آل درآمدزایی است که از مرکز بی همتای شرکت بیرون می‌آیند.

این کشف محوریت بهترین دستاوردهای خود رایان را تشکیل می‌دهد و می‌تواند در بزرگ‌ترین کشف‌های کسب و کار شما نیز موثر باشد. در چه کاری بهترین هستید؟ روترهایی که هر چیزی را با دیگری در ارتباط قرار می‌دهند؟ ارتباطات استراتژیک؟ ارتباط‌های قابل اطمینان و سریع به بلاک ‌چین؟ یک دستور پخت مخفی برای سالسا؟ زمانی که شایستگی محوری مشخص است، احتمالات متعددی ناگهان شکل می‌گیرد و در کنار یکدیگر قرار می‌گیرد.

۲- گلبرگ‌های درآمدزایی خود را بسازید

از مدل تصمیم‌گیری بحرانی برای پیدا کردن گلبرگ‌های درآمدزایی مختلف استفاده کنید. رایان اسم این فرآیند را مدل‌یابی ماتریسی می‌گذارد.

به عبارت ساده‌تر، شما قدرت نسبی که بازار نیاز دارد، اندازه بازار، منابع مورد نیازی که به آن‌ها دسترسی دارید و هزینه کالاهایی را مشخص می‌کنید که برای هر کدام از محصولاتی که به وجود می‌آورید و فراهم می‎‌کنید پتانسیل سودآوری دارند.

۳- در بازار پرسه بزنید و با مشتریان واقعی صحبت کنید

ممکن است پیچیده به نظر برسد ولی پرسه زدن در بازار مرحله حیاتی ثابت کردن میلی است که مشتریان واقعی به محصول شما دارند. قدرتمندترین تاثیری که می‌توانید از این کار بگیرید به دست آوردن سفارش واقعی خرید از سوی یک یا دو مشتری مهم است که مقدار هزینه‌ای که حاضرند برای یک محصول با مشخصات خاص کنند را تایید می‌کند.

به عبارت دیگر شیوه مدیریت به صورت پرسه‌زنی با مشتریان یک بخش ارزشمند از مدل گل آفتاب‌گردان است که به شما کمک می‌کند نتایج فعالیت خود را تایید و ارزیابی کنید.

تصور کنید با گام‌های استوار وارد یک جلسه با سرمایه‌گذاران می‌شوید در حالی که چند سفارش دریافت کردید. در واقع، در آن نقطه است که ریسک‌های کسب و کار خود را تا حدی مدیریت کردید که به صورت بالقوه نیاز به یک سرمایه‌گذار ندارید.

ممکن است فقط به یک وام نیاز داشته باشید تا از عهده هزینه تولید و عرضه محصول برآیید و تا زمانی که مشتری پرداخت نهایی را انجام دهد سرپا باشید.

قدرت در مشت داشتن یک مشتری را به سختی می‌توان نادیده گرفت.

۴- ماتریس تصمیم خود را اصلاح کنید

بدون شک در مرحله قبل و پرسه‌زنی تنها چیزی که خواهید شنید تحسین و چاپلوسی است.

به نگرانی‌ها و اعتراض‌های مشتریان خود با تمام وجود گوش کنید. آیا راه‌حل شما برای بعضی از بازارها در مقایسه با سایرین بهتر است؟ برای گروهی از مشتریان به نسبت دیگران بهتر است؟ این اطلاعات می‌تواند به مقدار زیادی روی استراتژی شما تاثیر بگذارد.

در مورد اعتراضات، آیا پی به مسائلی می‌برید که می‌تواند تغییراتی به همراه آورد که ارزش اصلاح را دارند؟ بهتر است تصمیمات اولیه درستی بگیرید، پیش از این که یک انبار پر از کالاهایی که سخت فروخته می‌شوند رو دستتان بماند.

۵- استراتژی برای خفه کردن به وجود آورید

منظور از خفه کردن این است که راهکارهایی را تعریف کنید که سریعا و به شکل قابل توجهی توسط آن‌ها می‌توانید در یک حوزه فعالیت از رقبا به نحوی جلو بزنید (آن‌ها را خفه کنید) و تسلط روی بازار را به دست آورید.

این استراتژی می‌تواند ثبت پتنت‌ها، علامت‌های تجاری، خرید شرکت‌های رقیب و کوچک‌تر یا به صورت بالقوه تمامی این موارد باشد. باید یک استراتژی برای به دست آوردن سهم قابل توجه بازار داشته باشید پیش از این که رقبای بزرگ‌تر و جسورتر روی شما تسلط پیدا کنند.

۶- اهداف و مراحل لازم برای ‌برپایی یک شرکت موفق و متحول‌شونده را تعیین کنید

حالا که به این مرحله رسیدید استراتژی و اهدافی دارید تا بتوانید برپایه آن‌ها کسب و کاری که دوست دارید را برپا کنید. مدل گل آفتاب‌گردان یک دستور برنده برای نوآوری و استراتژی است. این مدل به هر کارآفرین در هر سن و عرصه‌ای اطلاعات لازم را می‌دهد تا چطور یک محصول برنده تولید کند و روی بازار به تسلط برسد.

این مدل همانقدر که برای جلب یک مشتری بالقوه میلیارد دلاری موثر است، برای فعالیت‌هایی که توسط دانش‌آموزان مدیریت می‌شود و یک شرکت میلیارد دلاری نیز منفعت به همراه دارد.

رایان تصور می‌کند که این مدل نشان می‌دهد که کارآفرینی را نه تنها می‌توان یاد داد، بلکه آن را می‌توان در هر مرحله‌ای از زندگی یاد گرفت و عملی کرد. بدون داشتن یک مدرک قراردادی MBA یا بدون آن، راز کارآفرینی می‌تواند در مراحل مدل گل آفتاب‌گردان باشد.

منبع: entrepreneur.com

مطالب مرتبط

نظر شما چیست؟