سختترین بخش سخنرانی در جمع صدای درون سر شما است که میگوید به اندازه کافی خوب نیستید یا خراب خواهید کرد. صدای این منتقد درونی بسیار بلند است و قصد تشویق شما را نیز ندارد.
فکر کردن به صحبت در جمع من را تا همین چند سال پیش میترساند. به عنوان یک درونگرا هرگز از کانون توجه بودن لذت نبرده بودم و اضطراب من همیشه جلویم را میگرفت.
حالا یک سخنران مهم هستم و از هر فرصت برای صحبت برای مخاطبانم لذت میبرم. این یک افتخار هست تا با تجربهها و تخصص خودم به مخطبانم قدرت دهم.
بنابراین چطور عوض شدم؟ موفقیت استارتاپم فرصتهایی بیشتری در اختیار من برای صحبت به عنوان نماینده برندم قرار داد. من باید یک گام به جلو بر میداشتم و به یک سخنران عمومی تبدیل میشدم.
در این مقاله قصد داریم به نکات ملموسی اشاره کنم که به من کمک کرد توانایی که امروز دارم را به دست آورم. بعضی از این نکات مشخص هستند و بعضی دیگر را هرگز نشنیدید. با این حال تمامی آنها قدرتمند و متحولکننده هستند.
بدانید میخواهید چه چیزی بگویید
فرصت صحبت در جلو سایرین یک هدیه است. افراد وقت و توجه خود را به شما هدیه دادند و بابت آن مدیون آنها هستید تا بدانید چه چیزی میخواهید بگویید. به عنوان یک سخنران عمومی، باید بخواهید مخاطبانتان به خاطر حرفهایی که میزنید از شما تشکر میکنند و سخنرانی شما روی آنها تاثیر گذاشته است.
بهترین راه برای این کار کسب آمادگی از قبل است. بررسی کنید میخواهید چه چیزی روی مخاطبان تاثیر بگذارد. چه تخصص یا تجربههایی را میتوانید به اشتراک بگذارید؟ چه داستانهای شخصی برای بیان دارید که میتوانند یک ارتباط قدرتمندتر شکل دهند؟ به چه ترتیب باید اطلاعات را ارائه دهید تا به بهترین شکل دریافت شوند؟
زمان صرف کنید تا برای ارائه خود یک چارچوب درست کنید و آن را پیش از نهایی کردن چندین مرتبه ویرایش کنید. این فرآیند همچنین باید شامل بررسی نوع مخاطبانتان و علت حضور آنها در آن جا برای گوش دادن به صحبتهایتان شود.
تمرین کنید
زمانی که بدانید چه چیزی میخواهید بگویید، فکر بسیار خوبی است آن را به دفعات تمرین کنید. چه در جلوی سایرین یا در خلوت باشد، باید به صورت منظم مطالبی که میخواهید به مخاطب خود انتقال دهید تمرین کنید.
هدف این جا این نیست که مانند یک ربات حرف بزنید، بلکه ترجیحا باید محتوا را به قدری خوب بشناسید که بدون فکر کردن در مورد آن حرف بزنید، به ویژه زمانی که استرس پیدا میکنید.
تمرین از قبل باعث میشود روی صحنه یک فضای ذهنی برای آرامش داشته باشید، به مخاطب خود توجه کنید و از سخنرانی سرگرم شوید.
تمرین همچنین تا جای ممکن شامل روی صحنه رفتن میشود. در ابتدا، من به هر فرصتی که برای سخنرانی پیش میآمد نه نمیگفتم. برای ارائه به تیمهای یک شرکت بزرگتر داوطلب میشدم. هرچه بیشتر تمرین کنید، بیشتر احساس راحتی خواهید کرد.
از قدرت تجسم استفاه کنید
بخش زیادی از استرسی که تجربه میکنیم به خاطر ناشناختهها است. ما در مورد یک رویداد مربوط به آینده یعنی ایستادن در جلوی سایرین یک پیشبینی منفی میکنیم. این تصور یک حس اضطراب به وجود میآورد که دل و روده شما را به هم میریزد.
قدرت تجسم کردن میتواند به شما در تسکین این تجربه و از بین بردن آن کمک کند. به جای این که از ترس مخفی شوید، به عقیده من باید آن را به آغوش بکشید.
برای انجام این کار، چشمان خود را ببندید و سناریوهای زیر را تجسم کنید:
- مخاطبانتان را تصور کنید و این که چشم همه به شما است.
- سکوت داخل اتاق پیش از شروع سخنرانیتان را تصور کنید.
- خودتان را تصور کنید مضطرب هستید و حس استرس را لمس کنید.
- تصور کنید در حال نفس کشیدن هستید و با وجود استرس اعتماد به نفس دارید.
- خودتان را در حال یک سخنرانی عالی و لذت از انجام آن تصور کنید.
تمرین تجسم قدرتمند است چون احتمالا شما استرس و اضطراب را کاملا از بین نخواهید برد. در فاصله زمانی بسیار کوتاه خودتان را بسیار سخت میتوانید تغییر دهید.
اما هدف از این تمرین تحت کنترل گرفتن اضطراب و درک این نکته است که میتوانید با وجود آن اجرا کنید. هدف احساس اضطراب است تا زمانی که روی صحنه هستید از وجود آن غافلگیر نشوید. زمانی که دل و رودهتان این دفعه به هم پیچید، احساس ناخوشایندی ندارید.
درک کنید کسی شما را قضاوت نمیکند
طبیعی است اگر فکر کنید تمامی مخاطبتان با دقت به شما نگاه میکنند و در مورد هر کلمه یا حرکت شما قضاوت میکنند. با این حال، من یاد گرفتهام تنها صدایی که قضاوتکننده است، صدای خود شما است. اکثر افراد حاضر در سالن آن جا برای یادگیری از شما و شنیدن حرفهایتان هستند. آنها نمیدانند چه چیزی میخواهید بگویید و نمیدانند چه زمانی «خراب» میکنید.
اگر به حرف من باور ندارید، در نظر بگیرید زمانی که به عنوان یک مخاطب به حرف افراد گوش میکنید چقدر آنها را قضاوت میکنید؟ چقدر خشمگین میشوید زمانی که تپق میزنند؟ چقدر آنها را به خاطر کامل نبودن قضاوت میکنید؟ احتمالا نه خیلی زیاد.
صدای منتقد درونی شما به مراتب از صدای تمامی حضار درون سالن بلندتر است. کمی وقت بگذارید و به صدای او گوش کنید، به خاطر هدفی که در محافظت از شما دارد از او تشکر کنید و سپس از او بخواهید آرام بگیرد.
با این منتقد درونی با فکر در مورد تمامی مسائل عالی که در زندگی خود انجام دادید و چطور موانع را پشت سر گذاشتید برخورد کنید. در واقعیت تصور کنید این سخنرانی تنها یک مانع دیگر در زندگی است که میتوانید بر آن غلبه کنید. تشویقکننده خودتان باشید.
سخنرانیهای سلبریتی محبوب خود را نگاه کنید
یکی از دوستانم یکی از هنرپیشههای مهم تلویزیونی است و به من توصیه کرد چطور یک سخنران کاریزماتیکتر باشم: سخنرانیهای سلبریتیهای محبوب خود را نگاه کنید.
از توصیه او استفاده کردم و شروع به دیدن مصاحبههای افراد مشهور محبوبم در یوتیوب کردم که روی من تاثیر زیادی گذاشت.
خیلی زود متوجه شدم اعتماد به نفس و سبک سخنرانی آنها را جذب کردم. متوجه شدم که آنها اغلب اوقات سرگرمکننده هستند و از حرفهای خود لذت میبرند. متوجه شدم چطور آنها از نظراتشان حداکثر استفاده را میبرند و شفافانه حرف میزنند.
حالا زمانی که روی صحنه قرار دارم سعی میکنم لذت بردن و اعتماد به نفس آنها را حین سخنرانی تجربه کنم.
اگر کنجکاو هستید من به نحوه صحبت کردن بازیگرانی مانند جوزف گوردون لویت، ماهرشالا عالی، ایمی پولر، کیانو ریوز، کریستوف والتز و رایان گاسلینگ دقت کردم.
نکته مهم انتخاب گروهی از افرادی است که بخشهای مختلف شخصیت شما را نشان دهند یا به طریقی که دوست دارید روی صحنه ظاهر شوید و نوع احساسی که داشته باشید.
جمعبندی
پاسخ طبیعی به اضطراب سخنرانی در جمع نادیده گرفتن یا تلاش برای از بین بردن آن است. تجربهام و تغییری که کردم به من نشان داده است تلاش برای هر دو آنها غیرممکن است. هنوز هر زمان که جلوی جمع قرار میگیرم احساس اضطراب میکنم و هرگز نتوانستم صدای درون سرم را خاموش کنم.
موفقیت و راحتی من نتیجه مالکیت و به کنترل گرفتن این اضطراب و اجرا با وجود آنها است. نکات بالا را فراموش نکنید و چیزی که یاد میگیرید را تمرین کنید. در پایان پیش از این که خودتان متوجه شوید یک سخنران برتر خواهید بود.
منبع: inc.com