کارآفرین بودن بهطور کلی چالش بر انگیز است و این ارتباطی با سن و سال ندارد. یک کارآفرین باید دائماً با چالشهای مختلف مواجه شود، طعم اشتباهاتی که میکند را بچشد و در عین حال هم چنان سر حال و پر انرژی به مسیر حرکتش ادامه دهد. این وضعیت برای کارآفرینان جوان بیشتر از بقیه دشوار است. این چالشها برای پخته شدن هر جوان کارآفرین لازم هستند ولی به این مسئله هم باید توجه داشت که باقی ماندن چالشها و حل نشدن آنها در دراز مدت نه به موفقیت، که بیشتر به محدود شدن موقعیتها و کند شدن سرعت حرکت میانجامد. در حقیقت این چالشها زمانی برای ما مفید هستند و به کوله بار تجربه ما میافزایند که برطرف شوند. پس کارآفرینان جوان زمانی از چالشهای کارآفرینی پلی به سمت موفقیت میسازند که بتوانند بر آنها غلبه کنند. این چالشها کدماند؟ در ادامه به آن میپردازیم
کارآفرینان جوان اعتبار زیادی ندارند
یک سمت هر کسب و کار و تجارتی را اعتماد بهطرف مقابل تشکیل میدهد. این در حالی است که اساساً امید بستن و اعتماد کردن به یک کارآفرین تازه کار برای هیچ کس ساده نیست. در بیشکتر مواقع مردم در میزان تجربه و تواناییهای افراد جوان عمیقاً تردید دارند. البته این تردید و عدم اعتماد لزوماً اشتباه هم نیست. واقعیت آن است که بیشتر افراد جوان واقعاً تجربه و مهارتهای زیادی ندارند و دقیقاً به همین دلیل است که هم زمان با کسب تجربه باید بتوانند برای خود اعتبار ایجاد کرده و اعتماد بخرند.
کاری که شما بهعنوان یک کارآفرین جوان باید انجام دهید تلاش برای ایجاد اعتماد در مشتریان و افراد دیگر است. شاید سادهترین راهکار پیدا کردن تسلط کافی و بالا در زمینهای که فعالیت دارید باشد. با نشان دادن دانش و اطلاعات و تسلط خود بر هر موضوعی میتوانید اعتماد افراد را به دست آورید. سعی کنید به شبکه افرادی که در ارتباط هستید مهارتهایتان را نشان دهید و به این طریق اعتماد سازی کنید.
بهخصوص در مورد موقعیتهایی که میتوانید شایستگی و تواناییهای خود را به نمایش بگذارید هشیار باشید. به این شکل در مدت زمانی کوتاه اعتماد افراد زیادی را میتوانید به دست آورد. مثلاً اگر بتوانید نام خود را به طریقی به فهرست افراد زبده یا کارآفرینان برتر و … برسانید، ورق به نفع شما بر خواهد گشت و خیلی زود اعتبارتان بیشتر و بیشتر میشود. در نهایت خیلی زود از یک فرد ناشناس و غیر حرفهای به فردی قابل اعتماد و شناخته شده و در دسترس تبدیل میشوید.
تنهایی
متأسفانه این بخشی از حقیقت تبدیل شدن به یک کارآفرین جوان است. در این سن و سال افراد زیادی نیستند که بتوانند فشاری که شما در هر لحظه تحمل میکنید را درک کنند. به همین دلیل احتمال آن که نتوانید دوستان مناسب خود را پیدا کنید زیاد است.
کارآفرینان جوان در عین حال که باید همیشه به دنبال نوآوری و خلاقیت باشند و مرتباً مهارتهای حل مسئله و توانایی مقابله با چالشهای مختلف را محک بزنند. این در شرایطی است که معمولاً تمام این تلاشها حداقل در اوایل کار بازدهی بالایی ندارد و حتی یک کار معمولی و ساده ممکن است از کار شما پر سودتر باشد.
راه حل این مشکل آن است که بتوانید افرادی که شرایط مشابه شما دارند را پیدا کنید. بهعلاوه این موضوع و شرایط را باید بهعنوان یک حقیقت و عواقب طبیعی تصمیمی که گرفتید و راهی که طی میکنید بپذیرید.
در حقیقت یکی از دلایل آنکه افراد زیادی به کارآفرینی فکر نمیکنند و این مسیر پر پیچ و خم را بهعنوان مسیر زندگی انتخاب نمیکنند همین است. افراد کمی هستند که حاضر باشند مشکلات این راه را تحمل کنند تا به پاداش بزرگ نهایی آن برسند. در نتیجه بهترین استراتژی آن است که حقیقت را بپذیرید و در عوض سعی کنید اراده و تصمیم گیری و انگیزههای درونی خود را تقویت کنید.
کارآفرینان جوان تجربه ندارند
همان طور که قبلتر هم اشاره کردیم، یکی از مشکلات اساسی کارآفرینان جوان نداشتن تجربه است که باعث میشود هم حرکت به سمت جلو سختتر باشد و هم جلب اعتماد دیگران بهراحتی میسر نشود. کارآفرینان جوان در طول مسیر با چالشها و انتخابهای دشوار زیادی رو به رو میشوند و ایدههای جدید و ناآزموده زیادی دارند که بخواهند به بوته آزمایش بگذارند. این شرایط میتواند باعث سردرگمی و خسته شدن کارآفرینان جوان میشود.
راه حل این مشکل اگرچه ساده نیست ولی بسیار کارآمد است. از این کم تجربگی خود برای خلاقیت و نوآوری استفاده کنید. یعنی تبدیل نقطه ضعف به نقطه قوت. نداشتن نگاه کلیشهای و تکراری و قالب گرفته به کسب و کارتان اگرچه باعث ایجاد مشکلات و چالشهای زیادی میشود ولی در عین حال راه حلهای جدید و خلاقانهای را هم به دست میدهد که طبیعتاً میتواند بستر مناسبی برای نوآوری و خلاقیت باشد.
بهعلاوه شما این برتری را دارید که میتوانید دنیا را از دید نسل جوان، نسلی که در سالهای آینده دنیا را در دست خواهد گرفت، نگاه کنید. یعنی شما بهطور طبیعی از آخرین مد روز، جدید مسائل، موضوعات داغ، فناوریها و … اطلاع دارید و این میتواند عامل برتری شما در این بازی باشد.
مثلاً اگر شما بهعنوان یک مدیر وب سایت یا سئو کار مشغول به کار شده باشید ولی مراحل آکادمیک و دانشگاهی را طی نکرده باشید یا با پروژههای ریز و درشتی که به شما واگذار میشود وارد این دنیا نشده باشید، نگاهی کاملاً متفاوت به مسائل خواهید داشت که منجر به ارائه راه حلهای خارج از چارچوب و خلاقانه میشود. مثلاً ممکن است شما از تجربههای در ظاهر بیربطتان در زمینههای دیگر مهندسی، اقتصادی و … برای سئو کمک بگیرید. کاری که هیچ کسی به غیر از شما احتمالاً انجام نمیدهد و این دقیقاً برگ برنده شما محسوب میشود. شاید چنین خلاقیتهایی باعث تفاوت اصلی شما و شکل گیری مسیری متفاوت برای رسیدن به موفقیت باشند. پس راه حلی طبیعی و منطقی از نظر شمایی که بهتازگی با یک موضوع برخورد میکنید میتواند روشهای جدید و راهکارهای خلاقانه ایجاد کند.
درست است که کارآفرینان جوان چالشهای زیادی پیش رو دارند، ولی اگر از این چالشها به شکل درست استفاده شود، نتایج آنها میتواند به نقاط قوت آنها تبدیل شود. بهعلاوه اینکه تبدیل شدن به یک کارآفرین هیچ وقت یا زمان یا سن ایده آلی ندارد. به هر حال مسائلی هست که باید یاد بگیرید و چالشهایی هست که باید پشت سر بگذارید. هر چه جوانتر باشید انرژی بیشتری دارید و ریسکهایی که میپذیرید اثرگذاری کمتری بر زندگی آینده شما دارند (اگر در محدوده تصمیم گیریهای منطقی باشند).
پس کارآفرینان جوان نباید از تصمیم خود ترسی به خود راه دهند. اگر حالا کار را شروع نکنند، دقیقاً چه زمانی میخواهند این کار را کنند؟ چه زمان بهتر از جوانی؟
منبع: inc