موفق ترین سازمانها (شرکتها یا تیمها) با داشتن محیطی که نوآوری در آن رشد کند، محصولات مهیجی را که همه ما دوست داریم تولید میکنند. این سازمانها فرهنگی را ایجاد کردهاند که ایجاد و دنبال کردن ایدههای جدید را تشویق میکند و برای آزمایش رویکردهای جدید پاداشهایی درنظرگرفته میشود. حاصل این کار، ارزش بی نظیر مشتریان و سودآوری فوق العاده برای سازمانهاست.
برای لحظهای به مبتکرترین شرکتهای جهان بیاندیشید. مهم نیست که کدام شرکتها در لیست شما قرار گرفتهاند، دلیل قرارگیری هر یک از آنها این است که در رسالت آنها، نوآوری جایگاه مهمی را داراست. در این شرکتها، نوآوری هستۀ و اساس هر کاری است که انجام میشود و اختصاص به تیم یا مدیر خاصی ندارد.
شرکتهایی که این محیط را ندارند و در اصطلاح فاقد بایوم (بایوم به معنای یک ویژگی رایج در یک محیط است) نوآوری هستند، در حال پیمودن مسیری متفاوت به سمتی نامربوط هستند. اولین قدم در این مسیر، رشد راکد است. با گذشت زمان، شرکت از مسیر خارج شده و پی میبرد چه اشتباهی رخ داده است. این سازمانها به جهت اینکه چرا نتوانستهاند تجارت کنند به مطالعه موردی میپردازند؛ زیرا آن ها نتوانستهاند با پویایی بازار هم گام باشند و محیطی ایجاد نکردهاند که زمینهساز نوآوری باشد.
برای چه نوع سازمانی کار میکنید؟
رشد یا مسیری اشتباه؟
چگونه میتوانید مشخص کنید در کدام مسیر قرار دارید؟ شما نمیتوانید از معیارهای کسب و کار استاندارد مانند سهم از بازار یا سودآوری استفاده کنید؛ زیرا اینها معیار واقعی موفقیت دراز مدت شما نیستند. به عنوان مثال، از یک طرف قدرت فعلی بازار و ذخایر مالی شما میتواند به شما در نوآوری و ایجاد ارزش جدید مشتری کمک کند، اما از طرف دیگر انس گرفتن عمیق شما با روشهای سودآوری فعلی، ممکن است مانع از امتحان کردن راههای جدید، خارج از دایره شغلی شما شود. آن لحظه زمانی است که کار شما مختل میشود.
چشم انداز کسبو کار، پر از شرکتهایی است (که امروزه تا حد زیادی نامربوط هستند) که معتقدند جایگاه بازار و الگوی کسبو کار آنها محرک ارزشی بلند مدت آنها خواهد بود. شرکت هایی مانند Kodak ، Blockbuster ، Border ، Blackberry و Nokia برای موفقیتشان بسیار تحسین میشدند … درست قبل از اینکه کارها خلاف انتظار پیش بروند.
بنابراین، اگر موقعیت فعلی بازار شما معیار مناسبی برای ارزش بلند مدت نیست، سرمایه گذاریهای نوآوری چگونه است؟
متأسفانه، بسیاری از شرکت ها به نوعی اشتباه در نوآوری سرمایه گذاری میکنند. آنها غالباً یک بخش نوآوری یا یک مرکز نوآوری ایجاد می کنند، یا فرایند نوآوری را به مشاوران میسپارند و یا ابتکارات یکجانبه مانند هکاتون (یک گردهمایی جهانی) را پیادهسازی میکنند. این رویکردها، اگرچه محبوب و به سادگی قابل اجرا هستند، اما اغلب آسیب زا نیز میباشند؛ زیرا توهم مبتکر بودن را به شما میدهند. در واقعیت، بیشتر ابتکارات یکجانبه به جای اینکه در دسترس کل سازمان باشد موجب محدود کردن نوآوری برای افرادی خاص میشوند.
اندازه گیری هوش نوآوری شما
بهترین شاخص برای کمک به شما در تعیین اینکه آیا در مسیر رشد قرار دارید یا خیر، این است که ارزیابی کنید آیا محیطی برای شما فراهم است که از نوآوری پشتیبانی کند؟ باید ارزیابی کنید که آیا کارکنان سازمان شما معتقدند دارای قدرت نوآوری بوده و از ابزار، دانش و پشتیبانی سازمان برای آزمایش چیزهای جدید برخوردار هستند؟
آنچه در ادامه آورده شدهاست، لیستی از ده سؤال ساده است که من با دکتر برد بردز، یکی از همکارانم در مرکز آینده دیجیتال در USC آننبرگ طرح کردهام.
پرسیدن این سؤالات از خودتان به شما کمک می کند تا نه تنها ضریب هوشی نوآوری خود را تعیین کنید، بلکه زمینههای خاصی را نیز به شما نشان میدهد که اگر شما تمایل به ایجاد یک بایوم نوآوری، یک محیط پایدار که در آن نوآوری شکوفا می شود، دارید، پیشرفت کنید.
تعداد دفعاتی که جواب شما مثبت است، بشمارید.
1- آیا تیم مدیریتی شما معتقد است که نوآوری برای ادامه موفقیت شرکت شما حیاتی است؟ بله/خیر
2- آیا شرکت شما روشی برای آزمایش، توسعه و پیشبرد ایدههای جدید دارد؟ بله/خیر
3- آیا نوآوری بخشی از شغل شماست؟ بله/خیر
4- آیا شرکت شما همه را به نوآوری ترغیب میکند؟ بله/خیر
5- اگر ایده خوبی در محل کار دارید، می دانید اولین گامها برای تحقق بخشیدن به آن چیست؟ بله/خیر
6- آیا شرکت شما از آزمایش، توسعه و پیشبرد ایدههای جدید هر زمان که ایجاد شوند استقبال میکند؟ بله/خیر
7- آیا افراد آزادانه ایدههای جدید و خلاقانه را در سراسر سازمان به اشتراک میگذارند؟ بله/خیر
8- آیا در طول سه ماه گذشته، برای اصلاح ایدههای جدید با افرادی که مجموعه مهارتهای متفاوتی نسبت به شما دارند، کار کرده اید؟ بله/خیر
9- آیا شرکت شما تأکید بر ساختن محصولاتی دارد که ارزشی برای مشتریان فراهم میکند؟ بله/خیر
10- آیا تیم مدیریتی شما میپذیرد که شکست گاهاً بخشی از روند نوآوری است؟ بله/خیر
نمره خود را تفسیر کنید
اخیراً شخصی از من سؤال كرده است، “چطور میتوانم اطمینان دهم كه شركت من تبدیل به Kodak بعدی نمیشود؟” یك روش برای فهمیدن آن، اجرای این نظرسنجی است. تعداد دفعاتی که به جواب مثبت میرسید، نشانگر خوبی برای تعیین این است که آیا واقعاً در مسیر درست قرار دارید یا خیر.
8-10: اگر فکر میکنید اکثریت سازمان شما هشت بار یا بیشتر، پاسخ بله میدهند، ضریب هوشی نوآوری شما بالاست ، و باید یک بایوم نوآوری ایجاد کنید. شما در محیطی کار میکنید که نوآوری بیشترین شانس موفقیت را دارد و تمام ابزار سازمان خود را برای ایجاد ارزش جدید مشتری بسیج کردهاید.
1-4: اگر فکر میکنید اکثریت سازمان شما چهار بار یا کمتر پاسخ “بله” می دهند، دچار مشکل هستید. شما فرهنگ نوآوری ندارید. صرف نظر از موقعیت فعلی بازار، شما مسیر نامناسبی را طی میکنید.
5-7: اگر جایی در بینابین این محدوده قرار دارید، سازمان شما ممکن است به هر جهتی برود، اما فرهنگ نوآوری هنوز وجود ندارد. وقت آن است که بدانیم چرا به سه، چهار یا پنج سوال فوق، پاسخ “خیر” دادید.
البته، انجام این آزمون به نمایندگی از کل سازمان فقط یک خودشناسی درباره اینکه چقدر به نوآوری در سازمان خود امیدوارید، ارائه میدهد. برای درک دقیقتر، این نظرسنجی را بر روی نمونه های مختلف در سطوح و بخشهای متفاوت انجام دهید. فقط در این صورت میتوانید ضریب هوشی نوآوری دقیق سازمان خود را ارزیابی کرده و بدانید که چگونه میتوانید آن را بهبود بخشید.
بسیاری از مدیران از نتایج نظرسنجی سازمانهایشان شگفت زده میشوند. جالب تر اینکه، نتایج مورد انتظار مدیران، غالباً متفاوت با باورهای کارمندان است.
هنگامی که میدانید سازمان شما چگونه واکنش نشان میدهد، میتوانید از این تست ضریب هوشی نوآوری به عنوان ابزاری برای درک مسیر خود در راه پیشرفت، نقاط قوت و بخشهایی که نیاز به بهبود دارند، استفاده کنید.
منبع: forbes.com