آیا در شرکت شما شخصی (یا اشخاصی) هستند که همه مایل باشند با آنها کار کنند؟
شاید این افراد کسانی باشند که سرشار از طوفان های مغزی و فکرهای بکر هستند، یا کسانی هستند که مدیر تیم با آنها مشورت می کند. یا اینکه فقط افرادی هستند که همه ی اعضای تیم دوست شان دارند.
ممکن است این علاقهها به این دلیل باشد که آنها مهربان ترین آدم دنیا هستند یا فقط به این دلیل که در “مهارت های نرم” بسیار عالی و دقیق عمل می کنند.
“مهارتهای نرم” دقیقا چه چیزی هستند و چرا برای رشد شغلی تا این حد مهم هستند؟ برای فهمیدن پاسخ این سوالها ادامهی متن را بخوانید.
مهارت نرم چیست؟
مهارتهای نرم ترکیبی از مهارت های فرد، مهارتهای اجتماعی، مهارتهای ارتباطی، هوش هیجانی و ویژگیهای شخصی هستند که کنار آمدن و هماهنگ کار کردن با دیگران را آسان می کند.
“مهارتهای نرم” قابل یادگیری هستند، اما به اندازه ی “مهارت های سخت افزاری” ساده نیستند. مهارت های سخت افزاری” ویژگی ها و یا مهارت هایی هستند که به راحتی قابل تعریف کردن، اندازه گیری و یادگیری هستند و می توان از آنها برای موفقیت شغلی استفاده کرد.
مهارتهای سخت قابل اندازگیری هستند و می توان در آنها پیشرفت کرد. مثلا می توانید ریاضیات پیشرفته یا مهارت نوشتن را یاد بگیرید.
اما وقتی صحبت از مهارت های نرم –چیزهایی مثل گفتگوهای کوچک، همدلی و انعطاف- می شود به اندازه مهارت های سخت افزاری، آسان نیست.
این به معنای ارزش کمتر مهارتهای نرم نیست. در واقع برای به دست آوردن یک شغل احتیاج به مهارتهای سخت افزاری دارید اما برای پیشرفت در شغل به مهارتهای نرم احتیاج دارید.
به همین دلیل ما فهرستی از مهارتهای نرمی که برای موفقیت در شغل نیاز دارید را ارائه میکنیم.
1- هوش هیجانی
هوش هیجانی اغلب توانایی تشخیص و مدیریت عواطف خود و دیگران تعریف می شود. این هوش شامل پنج عامل کلیدی است:
- خودآگاهی
- کنترل بر خود
- انگیزه
- همدلی
- مهارت های اجتماعی
اما در زمینه ی محل کار، هوش هیجانی شامل چند توانایی کلیدی است:
آیا می توانید عواطف و واکنش های خود را در محل کار تشخیص دهید و کنترل کنید؟
آیا می توانید رابطه ای آرام و مثبت با دیگران ایجاد کنید؟
آیا می توانید با دیگران همدلی و همدردی کنید؟
آیا می توانید بازخوردهای موثر و سازنده بدهید و بشنوید؟
شاید به نظر بیاید این مهارتها برای رشد و موفقیت شغلی چندان مهم نباشند اما در برخی موارد هستند. در یک تحلیل و بررسی در مورد کارمندان تازه استخدام شده که در 18ماه اول شغلی انتظارات را برآورده نکردند، 23% در هوش هیجانی ناموفق بودند.
2- کار گروهی
توانایی همکاری کردن با دیگران مهارت نرمی است که به طور ناخودآگاه از روز اول مهدکودک آن را تمرین می کردید. احتمالا وقتی کودک بودید و با بلوک با دوستانتان دعوا می کردید یا در حال فهمیدن قوانین یک بازی بودید متوجه این موضوع نبودید اما از همان زمان در حال آمادهسازی برای یادگیری همکاری با دیگران بودید.
چه به تنهایی کار کنید چه دیگران را مدیریت کنید، در هر حال مجبورید با دیگران کار کنید مثلا در جلسهها، در جلسات ایده پردازی و طوفان فکری و یا در پروژههای چند منظوره با شرکتتان. وقتی صحبت از کار کردن با دیگران میشود، یک رفتار مثبت و مصمم برای هماهنگی در کارها بسیار ضروری است. شما باید قادر باشید یک جلسه ی موثر و کامل را مدیریت کنید، پذیرای ایدههای جدید باشید و با دیگران با احترام کار کنید.
3- ذهنیت رشد
در هر شغلی، مهم نیست چه جایگاهی داشته باشید، به مانعها، ناامیدیها و شرایط دیگری که ممکن است شما را خسته و ناامید کند وجود دارد. یک مهارت نرمی که توانایی شما برای پشتکار داشتن را بالا می برد، رشد ذهنیت است. کارول دوک –روانشناس روابط- به شکلی از تفکر اشاره کرده است که روی دیده شدن تواناییها، استعدادها و نبوغ شما به عنوان مهارتهای قابل رشد شما تاثیر می گذارد.
گاهی اوقات با رشد ذهنیت ممکن است فرد به یک شکست طوری نگاه کند که فرصتی برای رسیدن به بخشی از هدف پیدا کند و سپس نقاط ضعف و قوت را برای دستیابی به بخش دیگر هدف شناسایی کند. فردی که ذهن بسته ای دارد، ممکن است با خودش بگوید “من در وبلاگ نویسی خوب نیستم.” و به تصور منفی اجازه دهد –بدون باور به توانایی رشد انسان- روی رسیدن به موفقیتهای بعدی تاثیر منفی بگذارد.
سعی کنید در روابط و تفکرات روزانهتان جایی پیدا کنید که می توانید چشم انداز خود را به گونه ای شکل دهید که به چالشها و عقبگردها به عنوان راهی برای پیشرفت نگاه کنید.
4- پذیرش بازخوردها
این مهارت بخشی از هوش هیجانی است اما وقتی صحبت از محل کار می شود، پذیرا بودن و توانایی دریافت بازخوردهای سازنده برای موفقیت شغلی الزامی اشت، مخصوصا در یک شغل جدید.
خوب به این موضوع فکر کنید: بازخوردهای سازنده برای بهتر شدن عملکردتان به شما کمک می کند و اگر این بازخوردها را به خودتان بگیرید و واکنش تدافعی نشان بدهید، نمی توانید بازخوردها و نظرات را بشنوید و آنها را در استراتژی فعلیتان به کار بگیرید.
کلید نظر دادن و پذیرش نظر دیگران این است که مکالمه را با مهربانی و خوش قلبی آغاز کنید. بازخوردهای سازنده را به این دلیل باید پذیرفت که دیگران می خواهند شما بهترین عملکردتان را انجام دهید نه اینکه از شما بدشان می آید. باید برای شنیدن نظرات دیگران هر کاری کنید چون که این بازخوردها به طور موثری برای رسیدن به هدفتان کمک می کنند.
اگر پذیرش بازخوردها هنوز هم برایتان سخت است، “درمان با غوطهوری” را امتحان کنید. بازخورد دادن و شنیدن را به عنوان بخشی از برنامه روزانهی خود قرار دهید. از همکاران تان بخواهید در موردتان نظر بدهند تا به شما کمک کنند به سرعت و به آسانی مهارتهای خود را بهبود ببخشید.
5- سازگاری
مهم نیست چه جایگاهی دارید یا در چه صنعتی کار می کنید، توانایی سازگاری با تغییر (و همچنین نگرش مثبت نسبت به تغییر) برای رسیدن به موفقیت شغلی بسیار کمک می کند.
هیچکس شکایت کننده و منتقد را دوست ندارد، چه مهرهی کلیدی یک کمپانی باشد یا یک کارمند معمولی. مهم است که نه تنها پذیرش تغییر به عنوان بخشی از زندگی دنیای کسب و کار (که مدام در حال تغییر است) مهم است بلکه باید از آن به عنوان موقعیتی برای امتحان کردن استراتژیهای جدید استفاده کرد تا در محیط پر از تغییرات موفق شد.
اگر نسبت به تغییرات مکرر (چه در تیم و چه در شرکت تان) احساسی ناخوشآیندی دارید، احساسات و واکنشهای تان را به جای اینکه بلافاصله بازگو کنید، بنویسید. با مشخص کردن احساسات و دلیل آنها، می توانید نگرانیهای بهجا را از شکایتهایی که لزومی به بازگویی ندارند، تشخیص دهید.
6- گوش دادن پویا
احتمالا شما هم متوجه تفاوت بین وقتی که کسی کلماتتان را می شنود با وقتی که کسی فعال و پویا به سخنانتان گوش می دهد، می شوید. اگر وقتی در حال سخنرانی در جلسهای هستید و فردی در حال تایپ است یا با دهان باز به شما خیره شده احتمالا دقیق به حرف های تان گوش نمی دهد.
شنوندههای پویا در حین اینکه با دقت به سخنرانهای جلسه توجه می کنند، سوال هایی می پرسند یا واکنشهایی نشان می دهند یا در بحثهای بعدی به نکات بحث قبل اشاره می کنند.لازم نیست چیزی را برای آنها تکرار کرد چون همان بار اولی که گفتید متوجه شدهاند. این کار باعث میشود شنوندههای پویا نه تنها همکاران محترمی باشند، بلکه کارمندان موثرتری نیز بشوند.
اگر فکر میکنید میتوانید مهارتهای شنیدن فعال را در خودتان بهبود ببخشید، خودتان را به چالش بکشید و در طول جلسات به وسایل خود نگاه نکنید، به جای آن کامل روی سخنران تمرکز کنید و اگر لازم بود به صورت دستی یادداشت برداری کنید. (ثابت شده یادداشت برداری برای به حافظه سپردن موثر است.)
7- وجدان کاری
بدون صرف زمان، تلاش و کاری نمیتوانید در یک مقام و جایگاه موفق شوید و به اهدافتان هم نمیرسید. همچنین رؤسای کمپانی و مدیران استخدام به دنبال افرادی هستند که بدون اینکه از آنها درخواست شود کار بیشتری برای موفق شدن انجام می دهند.
اگر می خواهید شغل جدیدی پیدا کنید یا ترفیع بگیرید، ضروری است وجدان کاریتان را بهبود ببخشید. به این معنا که غر زدن و شکایت کردن را متوقف کنید و زمان بیشتری را صرف موفقیت کنید. یا اگر بهبود بخشیدن کارتان شامل یادگیری مهارت یا ابزار جدیدی می شود، زمان شخصی خودتان را صرف یادگیری آنها کنید تا در محل کار بتوانید به موثرترین شکل ممکن کار کنید.
چیزی که همهی این مهارتهای نرم را بههم مرتبط می کند، نگرش مثبت است. ممکن است کمی ناخوشآیند به نظر برسد اما اعتقاد به اینکه برای هر شرایط سخت و چالشی یک نتیجهی مثبت وجود دارد، برنامهی کاری روزانهی شما را هدایت می کند و در عین حال باعث می شود دیگران بخواهند با شما کار کنند. یادگیری این مهارتهای نرم، دشوارتر است اما نتیجه ی نهایی آن بسیار بزرگ است. بنابراین مطمئن شود که زمان و تلاش تان را صرف بررسی و بهبود مهارتهای نرم میکنید.