فهرست عنوانها
در بخش نخست ۶ درس از مدیریت به سبک بنجامین فرانکلین سه مورد از درسهای مدیریت به سبک بنجامین فرانکلین را عنوان کردیم و دیدیم که تغییرات کوچک چه تاثیرات بزرگی میتوانند داشته باشند. بنجامین فرانکلین یکی از پدران بنیان گذار آمریکای کنونی است. شاید تصور کنید که درسهایی از مدیریت فرانکلین برای دنیای پیشرفته امروزی کاربردی ندارد، اما چنین نیست و ایدههایی که او داشت تا به امروز میتواند راهنمای بزرگی برای افرادی باشد که قصد مدیریت یک کسب و کار را دارند باشد. با همگام سازی این ایدهها به خوبی میتوان مدیریت حرفهای را در یک کسب و کار پیاده کرد و با تلاش بی وقفه شاهد موفقیت آن بود. در قسمت دوم درس مدیریت به سبک بنجامین فرانکلین با ما همراه باشید.
۴. استقلال کارمند را در نظر بگیرید!
بنجامین فرانکلین از آن دسته مدیرانی بود که هرگز جدولی برای انجام کارها و برنامه کاری مشخصی نداشت اما همه چیز را در ذهنش نگه میداشت و چیزی نبود که از قلم بیاندازد. بنجامین فرانکلین یکی از خلاقترین و با ارزشترین افراد در تمام طول تاریخ بود که اندیشههای او تا به امروز راهنمای بسیاری از افراد در زمینههای مختلف است.
برای انجام برخی از کارهای تیمی نیازی به جدول بندی و مشخص کردن کارها برای هرکس نیست. در صورتی که تیم شما از افراد خبره که باهم ارتباط خوبی دارند تشکلی شده باشد به صورت خودکار تنها با ارائه درخواستتان به آنها، مابقی کار انجام میشود و اصلا نیازی به تنظیم جدول ندارید. در برخی موارد بهتر است به تیمتان برای انجام کارها اطمینان کنید و به توانایی آنها در انجام کار ایمان داشته باشید.
استقلال و قدرت عمل اعضای تیم یا کارمند خود را هرگز از او نگیرید و تنها با مشخص کردن چهارچوب و نظارت نهایی بر کار او، اجازه دهید با خلاقیت و قدرت ذهنیش کارها را پیش ببرد. لازم نیست با مشخص کردن تک تک کارهایی که باید انجام دهد مانند معلم بالای سر او بیاستید بلکه کافی است به تواناییهایش ایمان داشته باشید. از خودتان بپرسید اگر کسی را میخواستید که فقط کارهایی که به او میگویید را برایتان انجام دهد پس چرا به جای یک کارمند یک ربات استخدام نکردهاید؟
گاهی افراد و اعضای تیم علاقه دارند تا کارها را به سبک خودشان انجام دهند و این روند ممکن است در نهایت به نفع شما باشد با عدم محدودیت فکر و خلاقیت آنها باعث توسعه سازنده شرکت خودتان شوید. هرگز خلاقیت، قدرت تصمیم گیری و استقلال را از اعضای تیم نگیرید و به قدرت اعضای تیمتان اطمینان داشته باشید. در نهایت همه اعضای تیم مانند یک بدن هستند که با داشتن شرافت کاری از کوچکترین عضو تا بالاترین سمت در یک شرکت، نمی خواهند که پروژه و کار شرکت با اختلال یا عدم رضایت مشتریان مواجه شود.
۵- در همه چیز همکاری داشته باشید!
بنجامین فرانکلین به عنوان شخصیتی مثال زدنی در تمام طول تاریخ که به خوبی توانسته است به کمک تیم خود از پس مشکلات بزرگ و کوچک بربیاید شناخته میشود. کلید موفقیت فرانکلین و تیمش در همکاری بسیار زیاد است. فرانکلین به تیمش آموخته بود که همه آنها اعضای یک بدن هستند و هرکدام که بد کار کنند باعث ضربه زدن به دیگری میشود. این عقیده تا به امروز در همکاری گروهی کاربرد دارد.
همکاری کردن همه اعضای یک شرکت از رئیس تا پایین رتبه باعث میشود که محصول یا خدمت نهایی با بالاترین کیفیت ممکن به مشتری یا مخاطب ارائه شود. هرگز نباید فضای رقابتی ناسالم در یک شرکت ایجاد شود زیرا باعث دشمنی و رفتارهای نا مناسب خواهد شد. همانطور که در قسمت اول این مقاله اشاره کردیم، مهمترین درس از درسهای مدیریت به سبک بنجتمین فرانکلین «شرافت» است. زمانی که شما در اساسنامه کار گروهی شرکتتان به این اصل اشاره کرده باشید و در وهله اول خودتان به عنوان مدیر شخصی شریف و صادق باشید باعث خواهد شد که کارمندانتان از شرافت برخوردار باشند و در نتیجه از رقبات ناسالم و عدم همکاری با یکدیگر پرهیز کنند.
عدم همکاری سازمانی تنها باعث شکست در کسب و کار خواهد شد. درست است که هر سازمانی نیاز به رهبر دارد اما تکروی در هر زمینهای باعث عدم موفقیت و در نهایت شکست خوردن پروژه میشود.
۶- صرفه جویی هوشمندانه!
ما در عصر جدیدی از تکنولوژی و گونه تازهای از تجارت هستیم که شاید تصور کنید ایدههای مدیریتی فرانکلین چندان برای این دوران مناسب نخواهد بود. با این حال بهتر است بدانید که همیشه توصیه و نصیحت بزرگان تاریخ بی دلیل نبوده و میتواند چراغ راه آیندگان باشد. در عصری که ما زندگی میکنیم صرفه جویی مالی برای نجات یک کسب و کار بسیار اهمیت دارد. صرفه جویی هرگز به معنای خساست یا عدم پرداخت دستمزد کارمندانتان نیست. بلکه هوشمندانه باید در هزینههایتان صرفه جویی کنید.
مطمئن شوید که اعضای تیم و کارمندان شما همانقدر نگران پول و هزینهای که شما برای موفقیت این کسب و کار و شرکت خرج میکنید، هستند که اگر خودشان مدیر آن بودند نگران میشدند. گاهی برخی از مدیران روشهای کاهش هزینهای بسیار جالبی دارند. برای مثال در اکثر شرکتهای استارتاپی و آنلاین تیم تولید محتوا به صورت دورکاری با شرکت کار می کند.
استخدام فریلنسرها اغلب به دلیل دورکار بودن آنها از نظر مالی به صرفه است. زیرا شما دیگر نیازی به تامین جا یا خرید وسایل مورد نیازشان ندارید. شاید دستمزد پرداختی به آنها کمی بالاتر از حقوق ثابت کارمندانی که در شرکت حاضر میشوند باشد اما اگر بخواهید نگاهی به مصرف هزینهها کنید، استخدام فریلنسرها در طولانی مدت به صرفه خواهد بود.
از راههای بسیار زیادی میتوانید در هزینههای خود صرفه جویی کنید و این مورد از درس مدیریت به سبک بنجامین فرانکلین را در کسب و کار خود وارد کنید. گاهی در برخی شرایط به عنوان یک مدیر حتی مجبور خواهید شد که چهارچوبی برای منابع و هزینههای کارمندان و اعضای تیم در نظر بگیرید تا مانع از ضرر مالی شده و به هدف نهایی خود نزدیکتر شوید.
به دنبال نور باشید!
حتما مانند بسیاری از افراد شما هم داستان کشف الکتریسته توسط بنجامین فرانکلین به کمک یک بادباک و کلید را شنیدهاید. این مثال نشان دهنده بسیاری از ارزشهای فردی برای فرانکلین است. هر آنچه که در این دو قسمت از درسهای مدیریت به سبک بنجامین فرانکلین به آن اشاره کردیم را میتوان در قالب همین داستان اختراع عنوان کرد. در جریان این کشف خانواده فرانکلین و دوستانش اعضای تشکیل دهنده تیم بودند و پسر او در همکاری با پدرش بند بادبادک را گرفته بود، فرانکلین هزینه زیادی صرف این کشف نکرد و با صرفه جویی در هزینه و به کمک تنها یک کلید بادبادک توانست الکتریسته را کشف کند. او دقیقا مشخص کرده بود که به چه چیزی میخواهد برسد و روی کارش تمرکز کرده بود و در نهایت توانست به موفقیت برسد.
جالب است که مدیریت به سبک بنجامین فرانکلین در این مثال از کشف الکتریسته تداعی شده است. نه تنها در این مورد بلکه در تک تک این زمینهها، او به اعتقاد و اصول خود ایمان داشت. شما هم مانند وی میتوانید با ایده گرفتن از عقاید و او تغییر آنها به سبک مدیریتی خودتان از همین امروز موفقیت را آغاز کنید و به دنبال نور درونی خود باشید و تا لحظه تبدیل نور به درخشش از تلاش دست برندارید. به تیم خود اطمینان داشته باشید و بدانید موفقیت بدون آنها ممکن نخواهد شد. شما هم میتوانید تجارب و نکاتی که باعث موفقیت دیگران به خصوص کسب و کارهای نوپا میشود را با ما در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید تا شاید کمکی برای کسانی باشد که تازه قدم در راه مدیریت گذاشتهاند.
https://www.entrepreneur.com/article/322139