فهرست عنوانها
رنگ، یکی از مهم ترین عناصر در عکاسی است اما معمولاً یادگرفتن طرز استفاده از آن کمی سخت است. بر خلاف کارهایی مثل کنترل کردن دوربین، تئوری رنگ ها یک مهارت مکانیکی نیست که بتوانید با کمی تمرین این مهارت را کسب کنید بلکه باید آن را مطالعه کرده و با آن آشنایی پیدا کنید.
رنگ چه اهمیتی دارد؟
انسانها قابلیت تشخیص حدود یک میلیون رنگ مختلف را دارند و رنگها تأثیر بسیار زیادی بر دید ما نسبت به جهان دارند. کمی تغییر در رنگ چهره یک شخص به ما نشان میدهد که آیا شخص مورد نظر خوشحال، خجالت زده یا عصبانی است.
علاوه بر این، جوامع انسانی اهمیت خاصی برای مفاهیم احساسی رنگهای مختلف قائل هستند. در واقع یکی از حوزههای روانشناسی به طور اختصاصی به بررسی تأثیر رنگهای مورد استفاده در فضا، بر روحیات و خلق و خوی ما میپردازد. عکسهای گرم تر، جاذبه بیشتری دارند و عکسهای سردتر و آبی تر یک حال و هوای سرد تر و خشک تر را القاء میکنند.
البته، عکسهای جذب کنندهی چشم، خیلی زیبا به نظر میرسند. به احتمال زیاد این مسئله ریشه در ژنتیک ما دارد اما رنگهایی مثل رنگ نارنجی عمیق و خاص یک غروب در هر صورت جذاب هستند و بعضی از رنگها نسبت به بقیه بهتر به نظر میرسند. عکسی که ترکیبی از رنگهای غیرهمخوان باشد، به اندازه عکسی که رنگ آبی و طلایی (که مکمل هم هستند) را ترکیب کرده باشد، برای چشم ما جذابیت ندارد.
البته ریشههای فرهنگی و ذهنیت انسانها هم بر دیدگاه آنها نسبت به رنگها تأثیرگذار است. رنگ قرمز هم میتواند آرامش بخش و هم هشدار دهنده باشد و میتواند به عنوان سمبل عشق یا عصبانیت عمل کند. با این حال لازم است با اهمیت رنگها در عکس آشنا شوید و روش کنترل آنها برای گرفتن تصاویری زیبا و جذاب را یاد بگیرید.
اجزای رنگ
چند مدل مختلف برای رنگها طراحی شده اما یکی از مفیدترین آنها برای عکاسی، HSL است. این مدل با مدل اولیه/ثانویه/ثالث متفاوت است.
در HSL، هر رنگ سه بخش مهم دارد، تهرنگ (یا رنگ)، اشباع (میزان شدت رنگ) و درخشندگی (اینکه رنگ مورد نظر چقدر روشن است).
تهرنگ
تهرنگ همان رنگ پایه است که معمولاً با یک چرخ رنگی توصیف میشود که رنگهای آن قرمز (صفر درجه)، زرد (60 درجه)، سبز (120 درجه)، فیروزهای (180 درجه)، آبی (240 درجه)، بنفش (300 درجه) و دوباره قرمز (360) هستند.
اشباع
اشباع میزان شدت رنگ را مشخص میکند. هر چقدر رنگی شدیدتر باشد، اشباع آن بیشتر است و رنگهایی با شدت کمتر، اشباع کمتری دارند. در فتوشاپ و اکثر نرمافزارهای ادیت عکس، معمولاً اشباع به صورت درصدی بیان میشود.
درخشندگی (یا روشنایی)
درخشش یا روشنایی میزان تیره یا روشن بودن رنگ را مشخص میکند. مثلاً قرمز میتواند مثل صورتی روشن یا مثل قرمز آلبالویی تیره باشد.
استفاده از HSL
گرچه HSL برای هر کاری مناسب نیست اما برای عکاسان بسیار مفید است چون به آنها امکان میدهد رنگها را به صورت مجزا یا کنار هم در نظر بگیرند. خیلی از طرحهای رنگی مبتنی بر چرخ مدل تهرنگ هستند.
و همچنین مدلهای پیشرفته تری هم وجود دارند مثل سه گانه، چهارگانه و تقسیم مکمل که در یک مقاله مجزا به آنها میپردازیم.
استفاده از رنگها در تصاویر
حالا با اصول مقدماتی نظریه رنگ آشنا شدید و در ادامه این نظریه را در حالت کاربردی و عملی بررسی میکنیم.
تصاویر تک رنگ
تصاویر تک رنگ از یک تهرنگ خاص تشکیل شده اند به همراه سطوح مختلف اشباع و روشنایی. عکسهای سیاه و سفید کلاسیک ترین نوع عکسهای تک رنگ هستند اما این عکسها میتوانند هر رنگی داشته باشند.
حتی عکسهای سیاه و سفید هم میتوانند یک تم رنگی خاص داشته باشند به این ترتیب میتوان این عکسها را کمی گرم یا کمی سرد کرد.
می توانید در فتوشاپ با تغییر دادن تم رنگی عکس، حس و حال آن را عوض کنید.
عکسهای دارای تنالیته
در عکسهای دارای تنالیته از رنگهای مشابه استفاده میشود که در چرخ رنگ کنار هم قرا دارند.
استفاده از رنگ سبز و آبی با کمی زرد یکی از روشهای بسیار متداول است به خصوص برای عکاسی از مناظر. معمولاً این رنگها در طبیعت کنار هم ظاهر میشوند در نتیجه کار کردن با آنها راحت است.
با این وجود، عکسهای دارای تنالیته به طبیعت محدود نیستند. کافیست نگاهی به اطراف داشته باشید تا فرصتهای مختلف ثبت چنین تصاویری را ببینید. در عکس بالا از انواع رنگ قهوهای – یا دقیق تر، نارنجی و زرد – استفاده شده است.
تصاویر مکمل
تصاویر مکمل جزء بهترین تصاویر هستند.
مثال کلاسیک این عکسها، غروب خورشید است که نور آن روی یک دریای آبی تیره افتاده اما اگر نگاهی به چرخ رنگ داشته باشید، متوجه خواهید شده که دهها ترکیب مختلف برای آن وجود دارد. عکس زیر را در نظر بگیرید که رنگ سبز در آن به زیبایی با رنگهای بنفش ترکیب شده است.
استفاده عملی از تئوری رنگها
پس از درک روشهای استفاده از رنگها در تصاویر، نوبت به استفاده عملی از این اطلاعات میرسد.
متأسفانه، پیدا کردن سطوح اشباع مناسب با پالتهای رنگی خیلی خوب زمان میبرد. اکثر صحنهها ترکیب خوبی از رنگهای مکمل ندارند بلکه ترکیبی آشفته از همه چیز و هیچ چیز هستند!
اما برای افزایش احتمال پیدا کردن آنها میتوانید از چند ترفند استفاده کنید:
هوا بهترین دوست شماست! روزهای ابری، مه آلود، باران سنگین، برف و سایر انواع آب و هوا همگی میتوانند یک صحنه را از حالت اشباع خارج کرده و همه رنگها را به خوبی با هم گره بزنند.
غروب، طلوع و ساعات بین این دو لحظه، فرصت خیلی خوبی برای عکاسی هستند. رنگهای آبی، قرمز و نارنجی که از خورشید دریافت میکنید (بسته به زمان عکاسی) بسیار زیبا هستند و میتوانید به راحتی با آنها کار کنید.
توجه و دقت لازم را داشته باشید و همه جا یک لنز تله فوتو داشته باشید. حتی در یک صحنه شلوغ هم عناصری وجود دارد که رنگهایی مکمل یا مشابه دارند و میتوانید از آنها برای عکاسی استفاده کنید.
و حتی وقتی فرصت خیلی خوبی برای عکاسی پیدا میکنید، ثبت آن با دوربین تنها نیمی از راه است. برای تولید عکسهای خیلی خوب همیشه نیاز به کارهایی پس از مرحله تولید وجود دارد به خصوص اگر به دنبال تأکید بر رنگها باشید.
از جمله کارهایی که میتوانید انجام دهید، میتوان به این موارد اشاره کرد:
- حذف یا از بین بردن اشباع برای آیتمهایی که رنگهای متناقض یا منحرف کننده دارند.
- استفاده از لایههای گرادیان و سایر ابزارها برای درجه بندی رنگی عکس به نحوی که رنگها به هم نزدیک تر شوند.
- و در خیلی از مواقع میتوانید عکس را سیاه و سفید کنید – هر چند انجام این کار هم مستلزم رعایت ملاحظات خاصی است.
اما مثل هر موضوع دیگری در حوزه عکاسی، راهکارهای زیادی برای عکس گرفتن با قصد و هدف مشخص وجود دارد. حالا که با اصول ابتدایی نظریه رنگها استفاده شدید، به دنبال فرصتهایی برای استفاده از آن باشید. قطعاً بهترین روش یادگیری کار، تمرین و تکرار است.