ترجمه، به عنوان فعالیتی فرهنگی، تحت سیطرۀ عوامل اجتماعی و فرهنگی بسیاری قرار دارد. زبانْ حامل فرهنگ است و فرهنگ همچون بستر زبان است. این بستر با توسل به پلی به نام ترجمه، ارتباط فرهنگی را میسر میکند. اساساً، ترجمه را میتوان مسئلهی ارتباط میان فرهنگی دانست، از معنا و مفهوم فرهنگ گرفته تا اثرگذاری عوامل فرهنگی بر مترجم و روند ترجمۀ وی. اما تاثیر ترجمه بر فرهنگ فقط محدود به این عوامل نمیشود.
در این مطلب، هر آنچه باید در مورد تاثیر ترجمه بر فرهنگ بدانید برایتان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!
پیوند میان زبان و فرهنگ
فرهنگْ روح زبان است. زبان با تجربیات و پیشینه مرتبط است و این پیشینه سبب ایجاد واژگان مختص به یک فرهنگ میشود. اجازه دهید موضوع را مثالی ساده، برایتان روشن کنیم:
آیا تابهحال، در میان گروهی بودهاید که پیرامون تجربهای مشترک حرف بزنند و میان صحبتهایشان چیزی گفته باشند که برای همه خندهدار باشد، به جز شما؟ این موضوع باعث میشود احساس ناخوشایندی در شما ایجاد شود و حتی احساس کنید اضافهاید. این سری اتفاقات حاکی از اثرگذاری تجربۀ مشترک فرهنگی بر معنا است. بهطور کلی، درک واژگان بدون داشتن دانش فرهنگی برای فهم زبان کافی نخواهد بود.
جنبههای زبانی
زبان نه فقط شامل واژگان میشود، بلکه شامل تلفظها، لحنها و همچنین، گویشهای خاص نیز میشود. فرهنگْ همۀ اینها را طی سالیان دراز شکل داده است. در این میان، فرهنگ نیز تحت تاثیر تجربیات مشترک، محیط و تاریخ قرار دارد. زبان در اثر نیازهای فرهنگی ایجاد میشود و شکل میگیرد. این بدان معنا است که زبان و فرهنگ سیال هستند و در جهت انعکاس یکدیگر و تغییر چشمانداز جهان، تغییر میکنند.
اهمیت فرهنگ و تاثیر آن بر ترجمه
از آنجا که فرهنگْ روحش را در کالبد زبان میدمد، فرهنگ و ترجمه به یکدیگر گره خوردهاند. در زبان مقصد و مبدا، مفاهیم عمیقاً تحت تاثیر زمینههای فرهنگی آن دو زبان قرار دارند. برای مثال، عبارتی که ترجمه آن آسان به نظر میرسد، احتمال دارد دارای لایههای ظریف فرهنگی باشد و اگر این لایهها در ترجمه لحاظ نشود، میتواند معنایی خلاف معنای واقعیاش را برساند. بنابراین، ترجمه، بدون در نظر گرفتن زمینههای فرهنگی، میتواند منفی و در پارهای از موارد، خطرناک باشد.
ترجمۀ ادبی و فرهنگ
ترجمۀ ادبی پیچیدهتر از ترجمۀ غیر ادبی است و عمدتاً، شامل عوامل مختلف فرهنگی نیز میشود. مترجم، برای ارائۀ ترجمه صحیح، میبایست انواع عوامل فرهنگی را در زبان مبدا و مقصد درک کند، در غیر اینصورت، در انجام یک ترجمه صحیح شکست میخورد و ترجمهای نادرست را ارائه میدهد.
تاثیر ترجمه بر فرهنگ کشورها
پیشتر گفته شد که ترجمه پلی است میان فرهنگها که سلایق، عقاید و باورهای گوناگون را به یکدیگر گره میزند. به این ترتیب، میتواند میان مردم دو کشور ارتباط برقرار کند، آنها را به یکدیگر نزدیک کند یا اینکه از یکدیگر دور کند. ترجمه عاملی اثرگذار است و میتواند موجب ایجاد باورهای تازه در میان اقلیت یا اکثریت توده مردم شود.
ترجمه نقش خود را در آینده فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بازی میکند. برای مثال، فرهنگهای بیگانه، از طریق ترجمه کتاب، فیلم و موسیقی، در میان جوانان راه مییابند و مسیر زندگی آنان را دگرگون میکنند. بسیاری از کشورها سعی میکنند تا از طریق ترجمۀ آثار ادبیشان، فرهنگشان را به دیگر مردمان عرضه کنند تا به این وسیله، زبان و فرهنگ سرزمینشان را در میان سیل عظیم وقایع، از گزند فراموشی مصون بدارند.
ترجمه و فرهنگ: معانی سطحی و عمیق
مترجم برای برگردان هر جمله، میبایست بتواند در مورد اهمیت زمینه فرهنگی در ترجمه تصمیم بگیرد و فقط به معانی ظاهری واژگان و اصطلاحات بسنده نکند. در واقع، مترجم میبایست آن معنی را به گونهای منتقل کند که نه فقط در زبان مقصد، بلکه در بافت فرهنگ مبدا نیز معنادار باشد. برای مثال، برخی رسوم در فرهنگی اهمیت دارند و در فرهنگی دیگر کاملاً بیمعنا هستند.
نظامهای اعتقادی، بهطرز شگفتآوری، از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوتاند. هر یک از این فرهنگها مبتنی بر نهادهای روانشناختی هستند و با واژگانی همراهاند که فقط در زبان خودشان معنی میدهند و گویا در زبانهای دیگر، اصلاً تعریف نشدهاند.
به همین سبب، ترجمۀ ناصحیح منجر به دریافت نشدن مفهوم اصلی متن میشود و اثرگذاری آن را خنثی میکند یا بهطور عکس، باوری غلط را در جامعه میکارد و موجب تزلزل فرهنگی میشود.
اما چگونه باید این ویژگیهای منحصر به فرد هر فرهنگ را ترجمه کرد؟ فقط مترجمان مسلط به فرهنگ زبان مبدا و مقصد میتوانند تفسیر صحیحی از متن مبدا را ارائه دهند.
تابوها و ارزشهای متفاوت
تابوهای موجود در یک فرهنگ میتواند در فرهنگی دیگر کاملا خنثی باشد. مترجم باید در مورد معیارهای اخلاقی، ارزشهای معنوی کلمات و نمادها در زبان حساس باشد تا بتواند معنای درستی برای عبارت یا واژۀ موردنظر پیدا کند. فرهنگْ مفاهیم متنوعی به زبان میدهد. واژگان مشابهی که از فرهنگی به فرهنگ دیگر انتقال پیدا میکنند، گاه، از لحاظ معنایی، دگرگون میشوند. بعضی اوقات، ممکن است این تفاوتهای معنایی حاکی از اختلاف ارزش باشند و تاثیر حیاتی بر ترجمه بگذارند.
تاثیر ترجمه بر خواننده متن مقصد میبایست بهاندازۀ تاثیرِ آن بر خوانندۀ متن مبدا باشد. آنچه بدیهی است تفاوت میان زبانها است که ریشه در فرهنگهای متفاوت بشری دارد. این تفاوت تا جایی پیش رفته که نظریهپردازان بزرگی مانند نایدا و نیومارک پیرامون اهمیت و شیوه صحیح انتقال مفهوم از یک زبان به زبان دیگر سخنها گفتهاند.
کلام آخر
پیشتر، به این مسئله که فرهنگ و زبان پیوندی عمیق دارند اشاراتی شد. در واقع، درک یکی بدون فهم دیگری امکانپذیر نیست. طی اعصار گوناگون، واژگان از جریانات فکری خاص حاکم بر جامعه به زبان راه یافتهاند، چنانکه وجود خاطرهی جمعی میتواند رنگ و بوی خاصی به آن واژه دهد. واژگانی از این دست را نمیتوان عیناً انتقال داد، بسیار پیش آمده است که مترجم به دلیل نداشتن اطلاعات کافی در مورد یک فرهنگ، نتوانسته است از عهدۀ انتقال صحیح مفهوم برآید و فقط معنای ظاهری کلام را به زبان مقصد برگردانده است. در چنین شرایطی، مفهوم مورد نظر، بهصورت ناقص و یا نادرست، عنوان شده است و چنین برگردانی نمیتواند تاثیرگذار مورد نظر را بر خواننده زبان مقصد بگذارد.