هوش مصنوعی پیش از این ثابت کرده که وقتی پای بازیهای رقابتی به وسط کشیده میشود، میتواند بهراحتی از رقیب انسانیاش پیشی بگیرد. ولی در دنیای واقعی مثل بازیهای تک بعدی نیست. در دنیای واقعی هوش مصنوعی باید طوری طراحی شود که بتواند با ما انسانها در تعامل باشد و کار کند. یعنی صرفاً عملکرد بهتر آن فایدهای به حال ما ندارد. به همین دلیل تیم تحقیقاتی پروژهای را آغاز کردند تا طی آن به یک هوش مصنوعی انجام بازیهای مبتنی بر همکاری متقابل را یاد دهند، که ارتباط تنگاتنگی با نظریه ذهن دارد. با آموزش بازیهایی مثل هانابی (که یک بازی کاری ژاپنی)، آنها سعی کردند در واقع طریقه تفکر انسان را بهتر درک کنند تا در مرحله بعد آن را به هوش مصنوعی خود یاد دهند.
وارد کردن بحث نظریه ذهن به آموزش هوش مصنوعی هدف اصلی تیم تحقیقاتی فیسبوک است. نظریه ذهن ایده درک عقاید، تمایلات و مقصود طرف دیگر، فرد دیگر یا بازیکن دیگر است. این توانایی ویژه جزو اولین مهارتهایی است که انسانها آن را فرا میگیرند و دقیقاً همان چیزی است که هوش مصنوعی و ماشین از آن عاجز است.
ما بهطور طبیعی یاد میگیریم که خودمان را جای دیگری بگذاریم و از خود بپرسیم که چرا طرف مقابل چنین رفتار یا کنشی را دارد. همین طور قادر هستیم که بعد از مشاهده یک اتفاق یا دریافت اطلاعات آن را به چیزهایی که بهصورت مستقیم مرتبط نیستند، ارتباط دهیم. شاید بهترین شرایط برای به کار گیری تمام این قابلیتها، محیط بازی باشد.
بهترین راه برای آموزش هوش مصنوعی، یاد دادن هم دردی و همکاری با بازیکنهای دیگر در طی یک بازی است. یعنی همکاری در قالب یک گروه. این کار از طریق آموزش هانابی انجام شد. هانابی یک بازی کارتی است که سال 2010 توسط یک طراح بازی فرانسوی معرفی شد. این بازی بهصورت 2 تا 5 نفره انجام میشود که در آن بازیکنها باید با همکاری هم دستههای 5 تایی کارت درست کنند. هر کام از این دستهها با توجه به رنگشان مشخص میشوند و باید به ترتیب عددی از یک تا 5 مرتب شوند. هدف اصلی این بازی تکمیل کردن هر 5 دسته است تا امتیاز 25 به دست آید. هر دسته 5 امتیاز دارد و بازیکنهای باید تلاش کنند تا پیش از اتمام کارتها یا قفل شدن بازی با کمک هم بیشترین امتیاز ممکن را بگیرند.
نکتهای که در بازی هانابی وجود دارد این است که هیچ کس از کارتهایی که در اختیار دارد خبر ندارد! هر بازیکن کارتهایش را پشت و رو و به سمت دیگران نگه میدارد. به این ترتیب هر کسی فقط از کارتهای دیگران باخبر است. البته هم تیمیها میتوانند با گفتن فقط رنگ یا فقط عدد کارت به همدیگر به هم کمک کنند. مثلاً با اشاره به یک کارت مشخص گفته شود که X تعداد کارت آبی یا X تعداد کارت شماره 2 در دست داری. البته به اشتراک گذاشتن اطلاعات محدودیت دارد. هر بار که هم تیمیها به هم اطلاعاتی قرض دهند، یک عدد از کل دفعات اشتراک گذاری اطلاعاتشان (که محدود است) کم میشود. همچنین بازیکنها نمیتوانند تمام بلیتهای اشتراک گذاری اطلاعات را همان ابتدای بازی خرج کنند.
بنابراین تمام این بازی مبتنی بر درک آن چه در ذهن طرف مقابل میگذرد، یا نظریه ذهن، بنا شده است. یعنی درک اینکه در هر لحظه از بازی هم تیمی شما چه چیزی میگوید و چرا در این لحظه تصمیم گرفته چنین اطلاعاتی را به شما دهد! یعنی دریافت اطلاعات و استنتاج و رسیدن به علت و منشأ آن در ذهن طرف دیگر.
تا به امروز هوش مصنوعی ثابت کرده که در کارهای تک بعدی میتواند از ما خیلی بهتر باشد. مثلاً در بازی مثل DOTA2 هوش مصنوعی با تکنیک یادگیری تقویتی خیلی سریع نحوه انجام بازی را یاد میگیرد. به این ترتیب هوش مصنوعی یاد میگیرد که از قبل برای موقعیتهای مختلفی که با آن رو به رو میشود و تصمیماتی که لازم است بگیرد، آماده شود. به این روش، استراتژی پیش محاسبه شده میگویند.
ما انسانها هم تا حد زیادی از این استراتژی استفاده میکنیم. در مورد بازی هانابی، دو اصل کلی که بازیکنها به آن میرسند «دروغ نگفتن» و «خراب نکردن بازی» است! در ابتدای بازی، انسان تلاش میکند به درک کلی از وضعیتی که دارد برسد. بعد با در نظر گرفتن بهترین حرکتها تلاش میکند هم تیمیاش را جهت پیاده کردن آن استراتژی کمک کند. هوش مصنوعی هانابی فیسبوک هم عملکردی مشابه دارد و بهصورت لحظهای و بر اساس کارتهایی که در حال حاضر در جریان بازی هستند، سعی میکند بهترین استراتژی ممکن را پیاده کند.
در حالت بازی دونفره، هوش مصنوعی فقط باید احتمال کارتهایی که در دست دارد را در نظر بگیرد و هر بار با بهروز رسانی اطلاعاتی که طرف مقابل به او میدهد، توزیع احتمالاتی که در نظر گرفته بود را تصحیح کند. در حالت چندنفره طبیعتاً این وظیفه بسیار پیچیدهتر میشود. در واقع در حالت بازی چندنفره، هر بازیکن باید تصمیماتی که نفر قبلی در ذهن گرفته است را در ذهنش بازسازی کند و برای پی بردن به کارتهایی که خودش در دست دارد به نتیجه برسد.
هوش مصنوعی در بازی دونفره عملکرد خوبی نشان داده است. حتی از قدرترین حریفهای انسانی هم پیشی گرفته است. ولی متأسفانه چنین عملکرد تحسین برانگیزی در بخش بازی چندنفره دیده نمیشود. در حال حاضر الگوریتمی که برای هوش مصنوعی با کمک پیاده سازی نظریه ذهن انجام شده امتیازی نزدیک به 24 میگیرد.
اگرچه گرفتن نمره تقریباً کامل در یک بازی کارتی فرانسوی که بر اساس نظریه ذهن طراحی شده دستاورد مهمی است، ولی مطمئناً نمیتوان انتظار داشت که فیسبوک تحقیقاتش را در همین مرحله به اتمام برساند. هدف اصلی هوش مصنوعی فیسبوک در واقع استنتاج و درک بهتر همکاری با انسانهاست. به این شکل هوش مصنوعی آینده خیلی بهتر رفتارها و کنشهای انسان را درک میکند و برای این کار نیاز به پرداخت بیش از حد به تمام جزئیات و اطلاعات نخواهد داشت.
این فناوری همچنین برای ساخت خودروهای خودران کاربردهای زیادی میتواند داشته باشد. مثلاً اینکه سیستم هوش مصنوعی خیلی بهتر میتواند تصمیم احتمالی خودروهای دیگر را پیش بینی کرده و علت آن را درک کند. یعنی اگر هوش مصنوعی کاهش سرعت خودروی جلویی را مشاهده کند، بدون مشاهده عینی میتواند نتیجه بگیرد که احتمالاً یک عابر پیاده در حال عبور از خیابان است.
ولی پیش از آن، تیم تحقیقاتی امیدوار است که با به کار گیری قدرتمندتر نظریه ذهن در هوش مصنوعی بتواند بازیهای چندنفره و مبتنی بر همکاری بیشتری را به این هوش مصنوعی یاد دهد.
منبع: engadget