بر اساس گزارش ها، دانشمندان موفق به ایجاد تصویری از چهره انسان در آینده شده اند و اکنون می دانیم که انسان ها احتمالاً در آینده نزدیک، چه شکلی خواهند بود.
اما از زمان حضور انسان در کره زمین، چهره ما چقدر تغییر کرده است؟
چهره انسانیت در دو میلیون سال گذشته تغییر چشمگیری داشته است. اما این تغییر متوقف نشده است. فکر نکنید که انسان های آینده هم به شکل ما خواهند بود.
به گفته دانشمندان، چهره ما هنوز در حال تحول است و به منظور پاسخگویی بهتر به نیازهای جدید، روند تکامل خود را ادامه خواهد داد.
دانشمندان بر این باورند که اگرچه برخی عملکردهای صورت یکسان خواهد بود، برخی دیگر مجبورند با واقعیت ها و شرایط جدید آینده سازگار شوند و تکامل یابند.
حالات چهره تغییر کرده و از شکلی ترسناک، به هماهنگی بیشتر برای همگام شدن و امکان زندگی با دیگران تغییر رسیده است. علاوه بر این، انسان بيانگر ترین چهره را در بین موجودات روی زمین دارد.
اما سوالی که متخصصان را به فکر واداشته، این است که چهره انسان در آینده چگونه خواهد بود؟ به گفته کارشناسان بین المللی، همین حالا هم نشانه هایی برای پاسخ به این سوال وجود دارد.
یکی از تغییرات بزرگ، ارتباط مستقیمی با اندازه مغز و تکامل آن دارد، که به ما این امکان را می دهد تا قابلیت های بيانگرانه بیشتری بر روی چهره خود داشته باشیم. زیرا ما ذاتاً موجودات اجتماعی هستیم و به این خصوصیات احتیاج داریم.
حتماً این سوال قدیمی به گوشتان خورده که آیا اول تخم مرغ بوده یا اول مرغ؟ مانند همین مسئله، دقیقاً مشخص نیست که آیا ما چهره بيانگر داریم چون مغزی داریم که اجازه می دهد این شکلی باشیم یا اینکه بيانگر بودن چهره ما باعث افزایش قدرت مغز ما شده است.
علاوه بر این، این واقعیت که چهره برای انسان ها بسیار آشنا است، یعنی هر کسی که چهره ای را می بیند می داند که این چهره یک انسان است، به این معنی نیست که این یک ویژگی رایج در طبیعت باشد.
به گفته پنی اسپایكینز، باستان شناس دانشگاه یورک: “چشمان ما به هم بسیار نزدیک هستند و به جلو نگاه می كنند ، قوسهای دندانی انسان نسبت به بقیه بدن نسبتاً کوچک هستند و ما دندانهای كوچكي داریم. یعنی خصوصیات جسمی صورت ما کمی غیرمعمول است.”
غذایی که می خورید، شکل چهره شما را مشخص می کند
دیوید پرت، محقق دانشگاه سنت اندروز می گوید، رژیم غذایی انسان ها همیشه تغییر می كند و این بر فرم صورت آن ها تأثیر می گذارد.
چهره ما نسبت به اجدادمان که حدود 6 تا 7 میلیون سال پیش زندگی می کردند و از نسل شامپانزه ها بودند، تغییر کرده است.
شاخص های اصلی شامل پایین آمدن تاج ابرو، پیشانی مسطح و دهان و چانه با برجستگی کمتر می شود.
قدیمی ترین اجداد ما برعکس این توضیحات بودند: پیشانی برجسته، دهان برجسته و چانه قدرتمند.
اریک ترینکاس، استاد گروه مردم شناسی در دانشگاه واشنگتن می گوید: “شکل اصلی چهره انسان در حدود دو میلیون سال پیش پدید آمده و از آن زمان تاکنون، جمجمه انسان تغییرات زیادی را به خود دیده.”
جوان برای همیشه؟
اگر جمجمه انسان به تکامل خود ادامه دهد، دانشمندان انتظار دارند که از نظر ابعاد جمجمه، انسان جوان تر شود و صورتی کوچکتر با حدقه چشم نسبتاً بزرگتر، چانه ای با ابعاد کوچکتر و طاق جمجمه کروی داشته باشد.
چنین اتفاقی به حقیقت می پیوندد، اگر روندی موسوم به “نئوتنی” رخ دهد، به این معنی که با رسیدن به سن بزرگسالی، افراد ظاهر دوران نوجوانی خود را حفظ می کنند.
صورت کوچکتر، جمجمه بزرگتر. آیا این چهره انسان در آینده است؟
به عقیده متخصصان، انسان آینده به احتمال زیاد در مقایسه با افراد امروزی، چهره ای کوچکتر و جمجمه بزرگتر خواهد داشت.
با این حال، دانشمندان می گویند برای تحقق این تکامل، لگن زنی که این فرزند را به دنیا می آورد نیز باید تغییر کرده باشد تا توانایی رشد و زایمان در بدن مادر وجود داشته باشد.
اگه انسان از نسل شامپانزه بود دیگه شامپانزه ای وجود نداشت و نسلشون تبدیل به انسان شده بود.این خزئبلات به اسم تکامل و فرگشت همشون فرضیات داروین و داوکینز هستن برید کتاباشون رو بخونید.کتاب ساعت ساز نابینای داوکینز که خدای باور به فرگشت و تکامل هستش رو بخونید.از همون اولش میگه فرض کنید فرض کنید.یک دونه مدرک علمی ارائه نمیده. توهمات خودشون رو به اسم علم به خورد ملت دارن میدن.تغییر چهره ی انسان یا کوتاه تر شدن قد انسان هیچ ربطی به میمون بودن انسان در گذشته نداره.خوب پس میمون از نسل کی بوده؟لابد از نسل تمساح بوده.اگر میمون از نسل خودش بوده پس انسان هم میتونه از ابتدا انسان بوده باشه.اینکه گونه های جانوری رو از نسل همدیگه بدونیم حماقتی بیش نیست.
مبارزات دائم کلیسا با علوم فیزیک ، روانشناسی و زیست شناسی چه در زمینه تکامل و روانکاوی که وجهه الهی انسان را زیر سوال میبرد و چه اثبات عدم مرکزیت زمین در عالم هستی که باز هم اهمیت بیش از حد انسان در کائنات را زیر سوال میبرد باعث نشد که چرخ علم بایستد. علم پدیده ایست که خود را ترقی میدهد و اگر نظریه ای خطا داشته باشد خود علم میتواند خطای آن را پیدا کرده و حقیقت را بیابد . پس تنها منبع قابل اعتماد علم است.
علم، تنها منبع واقعی در دسترس است، اما خودش در حال تکامل است. دین یا خرافات یا دانسته های قبیله ای و احساسی هم نوعی علم است، گاهی دور بین تر از علم معمولی که قابل اثبات است،09189326876
شما تا حالا برای یک بار هم که شده نظریهی فرگشت رو خوندید؟
توی فرگشت به هیچ وجه گفته نشده که انسان حاصل تغییر شامپانزههاست
اسب و خر شبیه هم هستند، در یک خانواده ی بزرگ تر می گنجند، ولی …..
ظاهرا شما فقط نگاهی گذرا به این قضیه و نوشته های مربوط به اون داشتید
علم رو بدون هیچ دلیل قانع کننده ای زیر سوال بردن و حماقت خطاب کردن دانش و علم فقط نتیجه ی اطلاعات کم هست
والا اگه شما به دین اعتقاد داری که مطمعن باش انسان از نسل شامپانزه نیس ولی اگه نداری بدون که علم بر پایه نظریه هست کل علم نظریه هست سفر به آینده نظریه هست برق نظریه بود تلوزیون نظریه بود اما این هنوز بعد این همه سال تو مرحله فرضیه هست و مطالعات برای فهمیدنش تلاش بهیوده است
و دیگه خودتون میدونید اور کنید یا نه اینا دارن حواس مردم به اتفاقات اصلی جهان دور میکنن پس حواستون باشه
ما از نصل میمون نیستیم بعد از برخورد شهاب سنگ برخی از موجودات خزنده و آب زی زنده ماندند ک با تکامل میلیون ها یا شاید میلیارد ها سال با تکامل برخی از خزندگان مثل مارمولک تبدیل به انسان شدیم و ممکنه در آینده بیشتر تکاملات روی مغز انجام شه تا روی صورت ولی همون خداس ک از۶سانت مارمولک فیل۷-۸متری ساختهخدا که نیومده مارو همینطوری تویه زمین با گِل درست کنه اون مارو با دلیل علمی مارو تو طبیعت خلق کرد ولی بازهم چیزی موجود نیست شاید جور دیگ ای بوده باشه همه ی اینا فرضیه هست
انسان و شامپانزه نیای مشترک دارند.
در یک منطقه جغرافیایی حاصلخیز یک شکاف جغرافیایی ایجاد شده و نیای میمون گونه انسان در دو منطقه متفاوت از نظر فراوانی و جدا از هم به زندگی ادامه دادند
موجوداتی که در قسمت کم باران مجبور به زندگی بودند بخاطر کمبود خوراکی و شرایط خیلی سخت در رقابت با همنوع خود از بین میرفتن و آنهایی که مقداری باهوشتر و از نظر جسمی مطابقت داشتن زنده ماندن و در طی میلیونها سال نسل به نسل در فضای رقابتی شدید تبدیل به هوش برتر شدند
اما موجوداتی که در قسمت پرباران بودند نیازی به رقابت نداشته و انتخاب برترینها با شدت بسیار ناچیزی ادامه یافته و تقریباً به همان شکل قبلی ماندند یا تغییرات جزیی داشتند.
در آخر اینکه باید از خود بپرسیم چرا ناخن داریم.ناخن پا چه کاربردی دارد؟
دنبالچه انسان باقی مانده ی کدوم عضو میای خویش بوده؟
دندان نیش چه کاربردی دارند؟
چرا تعداد انگشتان انسان و شامپانزه مساویست؟
و اینکه چرا از نظر ژنتیکی نزدیکترین ژن از نظر شباهت را با آنها داریم؟
قطعا فکر کردن راهنمایی روشن است و صدایی گویا دارد.