فقط می توانیم حدس بزنیم که یک مارمولک ایگوانا که در میانمار کشف شده و صد میلیون سال پیش زندگی می کرده، چطور کشته شده است. تنها چیزی که از این مارمولک بخت برگشته باقی مانده، یک پا با کپک های لجنی بر روی آن است. احتمالاً زمانی که سعی می کرد خود را از شیره درخت جدا کند، به این بلا گرفتار شده و یک پای خود را از دست داده است.
بقایای فسیل شده از این واقعه غم انگیز، به طور مفصل در مطالعات قبلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اکنون توجهات از پای این مارمولک به سمت چند رشته باریک جلب شده، که آن را به یک نمونه واقعاً منحصر به فرد تبدیل می کند.
یک تیم تحقیقاتی از آمریکا، آلمان و فنلاند نگاهی نزدیک به هاگ های حفظ شده، که به آن میکسومیست، یا به تعبیر ساده تر کپک لجنی می گویند، انداخته اند.
این کپک های لجنی به برای ما بسیار جذاب بودند. از این جهت که می توانستند به سرعت خود را با تغییرات محیطی در سطح بیوشیمیایی وفق دهند. در حقیقت، آن ها می توانستند یاد بگیرند و به خاطر بسپارند. تا بتوانند خود را از خطرات حفظ کنند.
بدون شک، این یک ارگانیسم شگفت انگیز است. اما پیچک های تار مانند آن ها تنها بخشی از ماجراست. نکته جالب اینکه، آن ها اصلاً کپک نیستند. حتی حالت لجنی هم ندارند. اما به شکل میکروب های تک سلولی زندگی می کنند که به گروهی از آمیبوزوا تعلق دارند.
به دلیل داشتن بدن نرم و ساختار میکروسکوپی، احتمال یافتن نمونه های باستانی از این موجود، بسیار کم است. در واقع، این تنها نمونه از عصر دایناسور ها در دوره كرتاسه می باشد، که در کشور میانمار کنونی کشف شده است.
مانند اندام خزنده ای که در شرایط بکر در محفظه کهربایی حفظ شده باشد، این نمونه پر جزئیات میکسومیست، فقط بخش کوچکی از یک بدن بزرگتر را نشان می دهد. اما همین بخش کوچک دو میلیمتری هم می تواند برای مقایسه این نمونه باستانی با کپک های لجنی امروزی کافی باشد.
نزدیک ترین گونه به این نمونه، استمونیتیس نام دارد. استمونیتیس یک کپک لجنی رایج است که معمولاً بر روی چوب پوسیده شکل می گیرد.
در حقیقت، بهتر است بگوییم که این نمونه، به هیچ کدام از گونه های امروزی شباهت ندارد. البته خصوصیات آنها به هم شبیه است. این نشان می دهد که فیزیولوژی این موجودات در طی دهها میلیون سال تغییر کرده است.
الكساندر اشمیت، متخصص دیرینه شناس از دانشگاه گوتینگن می گوید: “این فسیل، بینشی بی نظیر از طول عمر سازگاری های زیست محیطی میکسومیست ارائه می دهد.”
هنگامی که طبیعت از یک فرمول موفق برای بقا استفاده می کند، تمایلی به تغییر دادن آن ندارد. فرستادن هاگ های ریز در جریان هوا برای تکثیر شدن، درست مثل اتفاقی که برای این نمونه رخ داده، باعث می شود که کپک های لجنی، حاضر به ریسک پذیری برای تغییرات جدید نباشند.
یک میکروبیولوژیست می گوید: “ما این را یک انتخاب زیست محیطی نیرومند تلقی می کنیم. به نظر می رسد کپک های لجنی که از طریق باد، هاگ های ریزی را پراکنده می کردند، نسبت به انواع دیگر برتری داشتند.”
آنچه که این مورد را به یک کشف حیرت انگیز تبدیل می کند، عمر کوتاه هاگدان این میکسومیست ها است. حفظ آنها واقعاً یک واقعه اتفاقی بوده است. فقط دو نمونه مشابه دیگر وجود دارد که تقریباً 35 تا 40 میلیون سال قدمت دارند.
آنچه که در آن روز سرنوشت ساز اتفاق افتاده است مشخص نیست، اما تصور آن کار سختی نیست.
ریکینن می گوید: “هاگدان ها به احتمال زیاد توسط مارمولک از پوست درخت کنده شده بود. که در صمغ درخت نیز وجود داشت و سرانجام در بدن مارمولک ریشه دواند.”
شاید این روز مهم، روز چندان خوشایندی برای آن مارمولک کوچک گرمسیری نبود. اما باید به خاطر این نقش کوچک اما سرنوشت ساز، که در حفظ تکه ای از تاریخ میکسومیست ها ایفا کرده است، از او تشکر کنیم. این نشان می دهد که این موجودات عجیب اما شگفت انگیز، در گذشته های دور وجود داشته اند و همیشه وجود خواهند داشت.