سود خالص مهم ترین چیز در دنیای تجارت است. هیچ راه جایگزینی وجود ندارد. برای بقا در دنیای تجارت، به سود خالص نیاز دارید. پس چندان عجیب نیست که کارمندان خود را بر مبنای پول مدیریت کنید. اما این کار ممکن است بیش از آنکه به سود شما باشد به شما ضرر بزند. بر اساس تحقیقاتی در دانشگاه بایلور، کارآفرینان یا مدیرانی که از “ذهنیت سود خالص” استفاده می کنند، تأثیرگذاری کمتری داشته اند. آن ها اغلب وفاداری و احترام کارمندان خود را از دست می دهند.
این تحقیق بر روی 866 نفر انجام شد. نیمی از آن ها کارمند و نیمی دیگر مدیر بودند. مدیرانی که از ذهنیت سود خالص پیروی می کنند، روابط چندان مناسبی با اعضای تیم خود ایجاد نکرده بودند. کارمندان احساس می کردند که رئیس آن ها تنها به سود خالص فکر می کند و توجهی به توانایی های آن ها ندارد. در عوض، اعضای تیم از کار ناامید شده و عملکرد قدرتمندی را از خود نشان ندادند. به نظر می رسد ذهنیت سود خالص در نهایت باعث آسیب زدن به سود خالص می شود.
اگر شما هم در چاله ذهنیت سود خالص گیر افتاده اید، زمانش رسیده که طرز فکر خود را تغییر دهید. با ما همراه باشید.
در مورد اطلاع رسانی به کارمندان خود محتاط باشید.
اگر فصل تجاری خوبی را پشت سر گذاشته اید و می خواهد آن را به اطلاع کارمندان خود برسانید، کار بسیار خوبی می کنید. اما اگر جلسات کاری شما تنها به اعداد و ارقام و نمودار های مربوط به سود شرکت محدود می شود، شاید کمی زیاده روی کرده اید.
زمانی که همه چیز را بر اساس سود خالص می سنجید، کارمندان را بی ارزش جلوه می دهید. آن ها حس می کنند که فقط وسیله ای برای سود رسانی به شما و شرکت شما هستند. در عوض، کمی هم به عملکرد خوب کارمندان در قبال مشتریان، تولید و خلاقیت آن ها اشاره کنید. اگر در صحبت های خود فقط به سود خالص اهمیت دهید، به آن ها نشان می دهید که جز سود، به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنید. این یعنی پول از هر چیزی، حتی رشد فردی و اخلاقيات نیز برای شما مهم تر است.
با افراد خود مانند انسان رفتار کنید، نه اعداد و ارقام. این را به آن ها ثابت کنید.
رهبری اخلاقی را سرلوحه کار خود قرار دهید.
رهبری اخلاقی، ارزش ها را در اولویت قرار می دهد. این ارزش ها شامل صداقت، اعتماد، برقراری ارتباط و انصاف است. هدف، اولویت بخشیدن به منزلت و رفاه افراد در اطراف شماست. اگر تاکنون این کار را نکرده اید، با خود بنشینید و بیندیشید. مجموعه ارزش های شرکت شما کدام ها هستند. اگر شما در مقام مدیرعامل یا سرپرست شرکت هستید، از خود بپرسید دوست دارید چه نوع رهبری باشید. به رسالت شرکت خود فکر کنید. به این فکر کنید که می خواهید شرکت شما چه جایگاهی در جهان داشته باشد. به این بیندیشید که چگونه می توانید جایگاه کارمندان خود را با توجه به این ارزش ها بالا ببرید.
شخصیت تک تک کارمندان خود را بشناسید.
کارمندان شما شامل افراد مختلف با افکار، اخلاق و اهداف متفاوت هستند. سعی کنید زمانی را به شناختن آن ها اختصاص دهید. این کار را از طریق رویداد های مختلف، از قبیل جلسات یک نفره یا جلسات کوچک انجام دهید. در این جلسات سعی کنید در مورد چیزهایی غیر از پول هم صحبت کنید. بهترین کار این است که صرفاً متکلم وحده نباشید. همچنین، جلسات را به صورت سالانه برگزار نکنید. سعی کنید چند ماه یک بار این کار را انجام دهید. تنها در مورد نحوه عملکرد آن ها در محل کار صحبت نکنید. در مورد این صحبت کنید که چطور می توانید به رشد و ارتقای آن ها کمک کنید. به نظرات آن ها گوش فرا دهید.
به توانایی های آن ها، البته به غیر از پولساز بودن برای شرکت، توجه داشته باشید. آیا آن ها خلاق هستند؟ آیا می توانند در جمع، خوب صحبت کنند؟ توانایی آن ها در گزارش دادن، مدیریت داده ها و خلق ایده های نو چگونه است؟ اهداف کاری بلند مدت آن ها چیست؟ به آن ها آموزش دهید تا پیشرفت کنند. نه فقط برای شما و شرکت شما، بلکه برای همه امور زندگیشان.
وقتی به صورت شخصی با کارمندان خود ارتباط برقرار می کنید، در مییابید که در کدام بخش ها بهتر کار می کنند. علاوه براین، شاید دریابید که یک کارمند منتظر بوده تا ایده های عالی خود را با شما در میان بگذارد. یک رفتار مدیریتی باز و استقبال کننده را اتخاذ کنید. به این صورت، کارمندان با ایده ها و پیشنهادات جدید خود به سمت شما می آیند. به این صورت است که بهترین عملکرد نصیب شما می شود. این روش برای سود خالص شما بسیار مفید خواهد بود.