میل به موفقیت برای اکثر ما بسیار قدرتمند و وسوسهکننده است.
انسان دوست دارد به موفقیت به عنوان یک پیروزی شخصی بنگرد، رسیدن به چیزی تا به واسطه آن همه بدانند ما درآمد بیشتری داریم یا به یک سطح خاص از قدرت رسیدیم.
اما حقیقت ماجرا کمی پیچیدهتر است.
زمانی که در یک بازه زمانی طولانی به موفقیت دست پیدا کردید، به عنوان مثال راهاندازی یک شرکت یا رسیدن به یک سهمیه فروش، یک حس موقت خوب در شما به وجود میآید.
گرچه موفقیت شخصی میتواند گاهی اوقات به بهای آسیب دیدن روابط با افرادی تمام شود که اطراف شما هستند. مهمتر از این، اغلب اوقات این حس برعکس چیزی که به نظر میرسد رضایتبخش نیست. درآمد بیشتر میشود، ولی رضایت عمیق از زندگی وجود ندارد. علت آن چندین افسانه در رابطه با قدرت و موفقیت است، بعضی از آنها شناخته شده هستند ولی تعداد کمی از آنها ممکن است شما را شگفتزده کنند.
ما در این مطلب قصد داریم با بیان آنها شما را متعجب کنیم.
پول بیشتر شادی میآورد
اجازه دهید با اساسیترین آنها شروع کنیم. با وجود آن چه افراد پولدار ممکن است بگویند و نکتهای که اکثر کارآفرینان بسیار موفق در مصاحبههای خود روی صحت آن پافشاری میکنند، ولی بهترین و لذت بخشترین تجربهها در زندگی ربطی به پول و ثروت ندارند.
ممکن است موافق نباشید ولی کافی است نظر هر پدر و مادری را در مورد بزرگ کردن کودکانشان بپرسید یا هر فردی که چندین دهه است یک رابطه سالم با شریک زندگی خود دارد یا شخصی که تصمیم گرفته است با اهدای حداکثر پول خود با مشکلات فقر و گرسنگی در دنیا مبارزه کند، تا با دیدگاههای متفاوتی آشنا شوید.
ایجاد روابط، برخورداری از یک حس بشردوستی، نشان دادن همدردی و توجه به سایرین مسائلی است که باعث میشوند در دراز مدت احساس شادی کنید.
زمانی که به موفقیت میرسید ولی سایرین آن را به دست نمیآورند، احساس بهتری در مورد خودتان خواهید داشت
تفکر من قبلا این بود که موفقیت شخصیام مهمترین هدفی است که باید به دنبال آن بروم. اگر فقط میتوانستم به بالاترین درجات شغلی برسم و به سایرین ثابت کنم که موفق هستم، آن وقت احساس خوبی در مورد دستاوردهایم در زندگی داشتم.
اما بعدا پی بردم که موفقیت شخصی مانند موفقیت تمامی افراد در قالب یک تیم و هدایت آنها به سمت یک هدف مشترک رضایتبخش نیست. در حقیقت، به جایی رسیدم که موفقیت شخصی آن قدر باعث شادیام نمیشود. به هرحال، معنای توجه به خود احتمالا نادیده گرفتن سایرین است.
قدرت نشانه آخر موفقیت است
آن دسته از افرادی که شرکت خودشان را افتتاح میکنند یا به مقام مدیریت ارشد میرسند میتوانند به شما بگویند قدرت زمانی که در نهایت به آن میرسید رضایتبخش نیست. در حقیقت، اغلب اوقات استرس و فشار مربوط به این قدرت غرامتی است که باید برای رسیدن به آن بپردازید یعنی روابطی که در این مسیر از دست دادید یا فرصتهایی که میتوانستید با کودکان خود داشته باشید و دیگر ندارید.
یقینا آخرین چیزی که در ذهن شما هنگام مرگ وجود دارد رسیدن به مقام ارشد یک شرکت است. در این موقع بیشتر در مورد نحوه کمک به سایرین در گذشته و راهنمایی آنها، نحوه بزرگ کردن کودکانتان و نوع رفتاری فکر میکنید که با همسر خود داشتید.
برای رسیدن به موفقیت، تمام افراد دیگر باید شکست بخورند
نکته جالب در مورد موفقیت شخصی این است که اغلب اوقات به این معنا است که چندین گام در طول مسیر از سایرین جلو بودید و مطمئن شدید سایرین موفق نمیشوند. گرچه، موفقیت مشترک به معنای نادیده گرفتن موفقیت خودتان نیست. فوقالعاده این احساس که کل تیم موفقیت را تجربه میکنند و شما بخشی از آن هستید رضایتبخش و خشنودکننده است.
موفقیت همیشه ماندگار است
افسانه آخر که باید به آن اشاره کنیم ماندگاری همیشگی موفقیت است. حتی آن دسته از افرادی که ظاهرا در اوج زندگی خود قرار دارند و همیشه موفق باقی خواهند ماند، با وجود این شکست، از دست دادن و ناامیدی را تجربه میکنند. این جزوی از طبیعت زندگی انسان است.
حتی آنهایی که ظاهرا به یک موفقیت دائمی رسیدند در یک توهم زندگی میکنند چون تمام مفهوم موفقیت موقتی بودن آن است. در نهایت، پس از هر فرازی، نشیبی وجود دارد. سوال این است که در موقع سقوط کسی در اطرافتان است شما را بگیرد یا نه.
منبع: inc.com