کسب و کار موفق چطور راه انداری میشود؟ مردم اغلب از ما فهرستی از گامهای مورد نیاز برای شروع کسب و کار خود را درخواست میکنند. از نوع کسب و کار گرفته تا مدل کسب و کار و موقعیت فیزیکی، متغیرهای زیادی را میتوان برشمرد.
با این حال، مواردی وجود دارد که هر کسب و کار برای شروع کار خود، ملزم به انجام آنهاست. با روکیدا همراه باشید تا هشت گام کلیدی برای شروع کسب و کار را مرور کنیم. فقط به یاد داشته باشید که انعطافپذیر باشید. هر کسب و کاری منحصر به فرد است و ممکن است نیاز به اصلاح این فهرست در طول زمان داشته باشید.
۱- یک ارزیابی شخصی انجام دهید
“خودتان را بشناسید و به کاری مشغول شوید که نقاط قوت شما را تغذیه کند. این دانش شما را خرسندتر خواهد کرد. ”
– سابرینا پارسونز
با جمعآوری اطلاعاتی از خودتان و موقعیتتان شروع کنید:
چرا میخواهید یک کسب و کار راهاندازی کنید؟ دلیلش پول، آزادی و انعطافپذیری، حل یک مشکل، یا چیز دیگری است؟
مهارتهای شما چیست؟
درمورد چه صنایعی اطلاع و آگاهی دارید؟
متمایل به ارائهی یک سرویس هستید یا یک محصول؟
به انجام چه فعالیتی تمایل دارید؟
چقدر سرمایهی قابل ریسک در اختیار دارید؟
این فعالیت شما به صورت پارهوقت خواهد بود یا تماموقت؟
پاسخ شما به این قبیل سوالات به شما کمک میکند که تمرکز خود را بیشتر کنید.
این مرحله نباید شما را از شروع کسب و کارتان لسرد کند. بلکه میخواهد شما را وادار به تفکر و برنامهریزی کند. برای راهاندازی یک کسب و کار موفق، داشتن اشتیاق به تنهایی کافی نیست.
شما نیازمند برنامهریزی، هدفگذاری و بالاتر از همه، خودشناسی هستید. نقاط قوت شما چیست؟ نقاط ضعف شما کدامند؟ تاثیر آنها بر فعالیتهای روزمرهی شما چگونه خواهد بود؟ شما میتوانید یک تجزیه و تحلیل SWOT بر روی خودتان انجام دهید تا به این مسئله پی ببرید.
به محض شروع فعالیت، احتمالا کسب و کارتان بر زندگی شما مسلط میشود. بنابراین اطمینان حاصل کنید که کاری که انجام میدهید مهیج و چالش برانگیز بوده، اما به طور کامل خارج از تخصص شما نیست. شما قرار است که در یک سفر طولانی با آن باشید. از آنچه که از تجزیه و تحلیل SWOT فرا میگیرید بهره ببرید و به اینکه میخواهید زندگیتان چگونه باشد فکر کنید. نه صرفا به این که از کسب و کارتان چه میخواهید.
چند سوال خوب که برای راه اندازی کسب و کار میتوانید از خودتان بپرسید عبارتند از:
- اگر مسئله پول نبود، چه کاری انجام میدادید؟
- آیا پول واقعا مهم است؟ یا اینکه آیا به دست آوردن مقدار زیادی از آن واقعا مهم است؟ اگرجواب مثبت است، شما احتمالا تعدادی از گزینه ها را حذف خواهید کرد.
- چه چیزی واقعا برای شما اهمیت دارد؟
- آیا شما از حمایت خویشاوندانتان و به ویژه خانواده درجه یک خود بهره مند هستید؟ ممکن است در ابتدای کار، آنها مجبور به فداکاریهایی شوند. پس مهم است از حمایت آنها برخوردار باشید.
- چه کسانی را در کسب و کار تحسین میکنید؟ شاید حتی در صنعتی که شما تمایل به ورود به آن را دارید هم کسی وجود باشد. چرا آنها را تحسین میکنید؟ صفات دوست داشتنی آنها چیست؟ چه چیزهایی میتوانید از آنها یاد بگیرید؟
پاسخ دادن به این سؤالات (و بسیاری دیگر) درباره خودتان و تواناییهایتان الزاما نشان از موفقیت شما نیست. اما موجب میشود که شما درمورد اهداف خود و آنچه که انگیزه و الهام بخش شماست فکر کنید. از این فرصت برای اطمینان از تطابق کسبوکاری که میخواهید راهاندازی کنید با آرزوهای شخصیتان استفاده کنید.
2- صنعت کسب و کار خود را تجزیه و تحلیل کنید
“هرچه بیشتر درمورد صنعت کسب و کار خود بدانید، برتری و امنیت بیشتری خواهید داشت.”
-تیم بری
زمانی که درمورد کسب و کاری که متناسب با اهداف و شیوه زندگیتان است، تصمیمگیری میکنید، ایده خود را ارزیابی کنید. چه کسی محصول یا خدمت شما را میخرد؟ رقبای شما چه کسانی خواهند بود؟ همچنین در این مقطع شما باید بسنجید که به چه مقدار پول برای شروع احتیاج دارید.
“ارزیابی شخصی” شما، تلنگری برای به فکر واداشتنتان بود.همین مسئله زمانی که نوبت به تحقیق درمورد کسب و کار و صنعت مورد نظر شما میرسد نیز به کار برده میشود.
راههای متعددی برای انجام این کار وجود دارد. از جمله انجام جستجوهای عمومی در گوگل، صحبت کردن با افرادی که هماکنون در صنعت مورد نظر شما مشغول به کار هستند، خواندن کتابهایی از افراد فعال در صنعت خود، تحقیق درمورد افراد کلیدی، خواندن سایتهای خبری مرتبط و مجلات صنعتی و شرکت در یک یا دو کلاس (در صورت امکان).
اگر زمان لازم برای انجام تحقیق ندارید یا در پی اندیشهی دومی هستید، افرادی هستند که میتوانید برای کمک گرفتن به آنها مراجعه کنید. مانند ادارات دولتی و مرکز توسعه کسبوکارهای کوچک محلی خود (SBDC).
همچنين تعدادی منابع کمتر هم وجود دارند که اشاره به آنها خالی از لطف نیست:
- نمایندگان تبلیغاتی برای آمار و اطلاعات مربوط به رقابت یا به طور کلی صنعت شما.
- دلالان فهرست که لیستهای آدرس پستی یا ایمیل را بر مبنای ویژگیهای جمعیتی به فروش میگذارند. مثلا اگر فکر میکنید بازار هدف شما افراد در جنوب یک استان با درآمدی بالاتر از میزانی معین است، ممکن است یک دلال لیست بتواند به شما بگوید که چه تعداد افراد با این مشخصات وجود دارند تا به شما بفهماند که واقعا گسترهی بازار هدف شما چقدر است.
- تامین کنندگان صنعتی (باز هم برای درک میزان تقاضا و به منظور آگاهی از بازار)
- دانش آموزان که احتمالا خوشحال میشوند که با هزینههای مقرون به صرفه در تحقیقات شما را یاری کنند.
۳- مخاطبان هدف کسب و کار خود را ارزیابی کنید
ایده کسب و کار خود را با ایجاد یک صفحهی معرفی اعتبار ببخشید.
برای تعیین اینکه چقدر بازار مورد نظر شما جذاب است (جدا از آرمانهای شخصیتان)، ما به شما انجام یک تحلیل از بازار را پیشنهاد میکنیم.
این تحقیق شما را در حین تفکر برای موارد زیر هدایت خواهد کرد:
- نیاز مردم به چیزی که شما در حال فروش یا ارائه آن هستید، در حال حاضر تا چه حد اضطراری و واجب است؟
- گسترهی بازار چه اندازه است؟ آیا در حال حاضر مردم زیادی برای محصولات یا خدمات مشابه با شما هزینه میکنند؟ آیا با این مسئله که دقیقا چه کسانی بازار هدف شما را تشکیل میدهند، درگیر شده اید؟ دقیق بودن به شما کمک خواهد کرد تا پیام تجاری و سرمایهگذاری خود را متمرکز کنید.
- به دست آوردن یک مشتری چقدر آسان است و چقدر هزینه برای شما در بر خواهد داشت؟ اگر شما اقدام به فروش نرم افزارهای شرکتی میکنید، ممکن است نیازمند سرمایهگذاری بسیار بزرگتری نسبت به یک کافی شاپ باشید.
- برای ارائه کردن ارزشی که مد نظرتان هست، چه مقدار پول و تلاش نیاز خواهید داشت؟
- چه مدت طول خواهد کشید تا به بازار برسد؟ یک ماه؟ یک سال؟ سه سال؟
- چقدر سرمایهگذاری اولیه قبل از شروع کار لازم است؟
- آیا کسب و کار شما با گذر زمان باز هم مناسب خواهد ماند؟ یک شرکت که تعمیر صفحه نمایش آیفون X را انجام میدهد، تنها تا زمانی مناسب میماند که آیفون X وجود دارد. اگر کسب و کار شما فقط برای یک دوره زمانی خاص مناسب است، شما مجبور خواهید بود که به برنامههای آیندهتان نیز فکر کنید.
اگر تمایل داشته باشید، حتی میتوانید یک گام فراتر بردارید و نیازهایی از مصرف کنندگان را که در حال حاضر توسط کسب و کارها در صنعت بی پاسخ مانده اند، مد نظر قرار دهید. این یک زمان مناسب برای دیدن رقبای بالقوه است. و به یاد داشته باشید، حضور رقبا اغلب نشانه خوبی است! این بدان معنی است که هماکنون بازار برای محصول یا سرویس شما وجود دارد. بنابراین شما میدانید که مشتریان بالقوهای دارید که تمایل دارند برای محصول یا خدمات کسب و کار شما هزینه کنند.
مادامی که زمان در اختیار دارید، تا جایی که میتوانید درمورد رقبای خود، آنچه که به مشتریان خود ارائه میدهند، چگونگی جلب توجه و رضایت یا عدم رضایت مشتریانشان، آگاهی کسب کنید. اگر قبل از اینکه حتی شروع به کار کنید، بتوانید به کاستیها پی ببرید، هنگامی که نهایتا فروشگاه را راهاندازی میکنید، کار شما بسیار سادهتر خواهد بود.
۴. کسب و کارتان را راهاندازی کنید
با نگاهی واقع گرایانه، ثبت نام کسب و کار شما اولین گام برای تحقق بخشیدن به آن محسوب میشود. با این حال، همراه با مرحله ارزیابی شخصی، از وقت خود برای شناخت مزایا و معایب کسبوکارهای مختلف استفاده کنید.
اگر به هر صورت امکان این امر وجود دارد، با یک وکیل کار کنید تا جزئیات را بیرون بکشید. این حوزهای نیست که بخواهید در آن دچار اشتباه بشوید. همچنین شما باید مجوزها و پروانههای مناسب کسبوکار را دریافت کنید. بسته به کسب و کار، ممکن است مقررات شهری، منطقهای یا کشوری نیز وجود داشته باشد. همچنین این همان فرصت و زمان بررسی بیمه و پیدا کردن یک حسابدار خوب است.
انواع مالکیتهای تجاری عبارتند از:
- مالکیت یگانه
- مشارکت
- شرکت سهامی
- شرکت سهامی محدود (LLC)
زمانی را به شناخت جوانب مثبت و منفی هر نوع مالکیت کسبوکار اختصاص دهید.
در حالی که شریک شدن میتواند گران باشد، به خوبی ارزش هزینه را دارد. یک شرکت به یک نهاد جداگانهای مبدل میگردد که به طور قانونی مسئول کسبوکار است. اگر اشتباهی رخ بدهد، احتمال کمتری وجود دارد که شما شخصا مسئول باشید.
موارد دیگری که باید انجام دهید، شامل تصمیمگیری درمورد یک نام تجاری و تحقیق درمورد قابل استفاده بودن آن نام میشود.
۵- فرآیند برنامهریزی کسب و کار را آغاز کنید
“اهداف ما تنها از طریق حاملی به نام برنامه قابل دسترسی هستند، که ما باید به شدت آن را باور داشته و به سختی بر مبنای آن تلاش کنیم. مسیر دیگری برای موفقیت وجود ندارد. “
-پابلو پیکاسو
اگر قرار باشد در آینده در پی تامین مالی از منابع خارجی باشید، داشتن یک طرح کسب و کار ضروری است. اما حتی اگر بخواهید خودتان سرمایهگذاری را انجام دهید، یک طرح کسبوکار به شما کمک خواهد کرد که متوجه شوید چقدر پول برای شروع کار لازم است، چه کارهایی برای سودآوری کسبوکارتان باید انجام شود، چه کاری در چه زمانی باید انجام گیرد و اینکه اصلا به چه سمت و سویی در حال پیشروی هستید.
به بیان ساده، هر طرح کسب و کار یک نقشه راه محسوب میشود. چیزی که شما با ترسیم جریان پیشروی خود از آن کمک میگیرید و برای شما اموری که باید برای نیل به اهداف خود انجام دهید را معین میکند. به جای تصور یک طرح کسب و کار به عنوان سندی حجیم که فقط قرار است یک بار از آن استفاده کنید (شاید برای گرفتن وامی از یک بانک)، آن را به چشم ابزاری برای مدیریت رشد و پیشروی کسب و کار و دستیابی به اهدافش نگاه کنید.
در حالی که ممکن است شما از طرح کسب و کار خود به عنوان بخشی از معارفه برای سرمایهگذاران و بانکها و نیز جذب شرکای بالقوه و اعضای هیئت مدیره استفاده کنید، اساسا از آن برای تعریف استراتژی، تاکتیکها و فعالیتهای خاص خود در اجرا، از جمله مراحل مهم و برجسته کار، ضرب الاجلهای زمانی، بودجه و جریان نقدی بهره خواهید برد.
در حقیقت، اگر شما نیازی به ارائه طرح کسب خود به افراد خارج از مجموعه ندارید، لزومی ندارد که طرح کسبوکار به صورت یک سند رسمی باشد. در عوض، برنامه شما میتواند یک فرآیند برنامهریزی جزئی را دنبال کند که شامل ایجاد یک بروشور معرفی، پیش بینی اعداد و ارقام کلیدی کسب و کارتان، مشخص کردن مراحل مهم و برجسته که شما امید به فتح آنها دارید، و بررسی منظم روند پیشرفتتان باشد که طی آن به بررسی و بازنگری برنامهی خود میپردازید.
اگر قصد ارائه به سرمایهگذاران را ندارید، به عنوان یک معارفهی رسمی به آن فکر نکنید. بلکه به چشم یک ارزیابی سطح بالا از هویتتان، مشکلی که حل میکنید، راهحلتان برای مشکل، بازار هدفتان و تاکتیکهای کلیدی که برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنید، به آن نگاه کنید.
حتی اگر فکر میکنید که نیازی به یک طرح کسبوکار رسمی ندارید، در هر صورت باید فرآیند برنامهریزی را طی کنید. این فرآیند کمک خواهد کرد که هر روزنه یا حوزهای را که به حد لازم به آن فکر نکردهاید کشف کنید. اگر شما واقعا نیاز دارید که یک طرح کسب و کار رسمی بنویسید، باید از عناوین زیر استفاده کنید:
طرح کسب و کار استاندارد شامل 9 بخش است:
- خلاصه اجرایی
- بازار هدف کسب و کار
- محصولات و خدمات کسب و کار
- برنامه بازاریابی و فروش کسب و کار
- مرحله برجسته و معیارها
- درباره شرکت
- تیم مدیریت کسب و کار
- طرح مالی کسب و کار
- ضمیمه
اگر به اطلاعات دقیقی درمورد چگونگی نوشتن یک طرح کسب و کار برای ارائه به بانکها و یا سرمایهگذاران احتیاج دارید، منابع آنلاین فراوانی از جمله راهنمای جامع ما وجود دارند.اما آمادگی داشته باشید تا آنها را با نیازهای دقیق خود سازگار کنید. هیچ دو کسبوکاری یکسان نیستند!
انواع طرحهای کسب و کار:
اگر هدفتان از ایجاد یک طرح کسب و کار صرفا برانگیختن مذاکره با شرکای بالقوه و همکاران است، شاید بد نباشد که یک « طرح راهاندازی» که از آن با عنوان طرح امکان سنجی نیز یاد میشود را مد نظر قرار دهید. همانطور که کسب و کار شما رشد میکند، میتوانید بخشها را به طریقی که که مناسب میبینید، گسترش دهید.
در مقابل طرح استاندارد و طرح راهاندازی، طرح عملیات یا برنامه سالانه قرار دارد. این نوع برنامه برای اهداف داخلی استفاده میشود و در اساسا نیازهای اعضای شرکت را بازتاب میدهد. این نوع طرح برای بانکها و سرمایهگذاران تعیین نشده است. شما از آن برای برنامهریزی رشد یا گسترش شرکت و یا تنظیم اولویتها در سطح شرکت استفاده میکنید.
اگر مورد دوم صحت دارد و شما برای جهتدهی به استراتژی داخلی خود از طرح استفاده میکنید، درواقع شما یک برنامه استراتژیک ایجاد میکنید، یک نوع برنامه که شامل استراتژی سطح بالا، اصول تاکتیکی استراتژی، مسئولیتهای بخصوص، فعالیتها، ضرب الاجلها و بودجه و یک طرح مالی کسب و کار میشود.
۶- برنامهای برای تأمین بودجه کسب و کار داشته باشید
بسته به مقیاس و اهداف سرمایهگذاری، ممکن است نیاز به سرمایهگذاری از سوی یک “فرشته”ی سرمایهگذار یا یک شرکت سرمایهگذاری داشته باشید. اما اکثر کسب و کارهای کوچک از طریق یک وام، تامین مالی از کارتهای اعتباری، کمک از دوستان و خانواده و این قبیل موارد، آغاز به کار میکنند.
گزینههای سرمایهگذاری کسب و کار و وام دهی عبارتند از:
- سرمایه ریسکی کسب و کار
- سرمایهگذاری فرشته (مشابه سرمایه ریسکی)
- بازرگانی (بانک ها)
- وامهای اداره های کارافرینی و امور کسبوکارهای کوچک (SBA)
- متخصصینی حسابرسی
- دوستان و خانواده
- کارتهای اعتباری
برای اطلاعات بیشتر در زمینهی جذب سرمایه، راهنمای کامل ما را درمورد چگونگی تامین مالی کسبوکار خود، که شامل اطلاعاتی دقیق درمورد هر یک از گزینههای فوق میشود، مطالعه کنید.
نکته: یک طرح کسب و کار با طراحی زیبا تضمین نمیکند که شما پول دریافت میکنید. در حقیقت، به گفته گای کاوازاکی، هنگامی که بحث جمعآوری پول در میان است، طرح کسب و کار یکی از کمترین عوامل تاثیرگذار به حساب میآید.
به منظور وضع یک فرصت واقع بینانه برای تصاحب بودجه لازم برای شروع کار، بهتر است ابتدا تمرکز خود را بر روی «معرفی نامه» قرار دهید. نه تنها با توجه به حجم کم، اصلاح آن سادهتر است، بلکه شما میتوانید بازخورد هم از آن دریافت کنید (بیشتر سرمایهگذاران، زحمت خواندن کامل طرح کسب و کار را به خود نمیدهند، در عین حال ممکن است همچنان از شما انتظار داشته باشند که آن را داشته باشید.
همچنین تبدیل کردن یک بروشور معرفی به یک طرح کسب و کار بسیار سادهتر از اصلاح طرحتان است.
۷- فضای کسب و کار خود را برپا کنید
طرح کسب و کار شما آماده است، پول در بانک است، و شما آمادهی حرکت هستید. اگر کسبوکار شما آنلاین است و شما به یک فروشگاه نیاز ندارید، احتمالا به دنبال ایجاد وب سایت خود و انتخاب یک متود پاسخگو به مسئله سبد خرید هستید. شاید به جای اجاره یا خرید فضای اداری، بتوانید از دفتر خانگی یا فضای کاری مشترک استفاده کنید. اما اگر کسبوکار شما نیازمند یک موقعیت ملات و آجری اختصاصی است، ملاحظات زیادی وجود دارد.
پیدا کردن یک مکان، مذاکره درباره اجاره، خرید فهرست اموال، نصب تلفن ها، تهیه نوشت افزار مطبوع، استخدام کارکنان، تعیین نرخهای خود. برپایی یک مهمانی افتتاحیهی بزرگ.
به هر یک از این مراحل با دقت فکر کنید. محل کسب و کار شما، نوع مشتری که جذب میکنید، نوع تبلیغاتی که میتوانید انجام دهید، و مدت زمانی که طول میکشد تا رشد کنید را تعیین میکند. در حالی که یک مکان عالی لزوما موفقیت شما را تضمین نمیکند، یک مکان بد میتواند حتما منجر به شکست شود.
در حین فکر کردن درمورد محل تاسیس فروشگاه (از جمله تعیین شهر و منطقه مورد نظر)، به موارد زیر توجه کنید:
- قیمت: آیا به طور واقع گرایانه شما توانایی پرداخت برای محلی که میخواهید را دارید؟ اگر پاسخ منفی است، به جستجوی خود ادامه دهید
- توی چشم بودن: آیا مردم به راحتی میتوانند شما را پیدا کنند؟ آیا تبلیغات و پیشنهادات شما را میبینند؟ آیا شما در مرکز شهر هستید یا دورتر؟ این مسئله چگونه بر شما تاثیر میگذارد؟
- دسترسی به پارکینگ یا حمل و نقل عمومی: آیا مردم به راحتی میتوانند از پارکینگ ها و مسیرهای حمل و نقل در دسترس، شما را پیدا کنند؟ اگر آنها مجبور شوند به سختی به دنبال شما بگردند، ممکن است منصرف شوند.
- توزیع رقبا: آیا رقبای زیادی در نزدیکی شما وجود دارند؟ اگر چنین است، این میتواند نشانهای باشد از این که آنجا محل خوبی برای مشتریان مورد نظر شما، به حساب میآید. البته میتواند این معنا را هم داشته باشد که شما در آنجا نمیتوانید کسب و کاری انجام دهید. خیلی دقیق درمورد نحوهی مواجههتان با چنین شرایطی فکر کنید.
- قوانین و مقررات محلی و شهری: به مقررات را بررسی کنید، زیرا ممکن است مناطق سختگیرتر از بقیه باشند. اطمینان حاصل کنید که هیچ محدودیتی وجود ندارد که حدود عملیاتی شما را کاهش دهد و یا موانعی برای فروشگاه شما باشد.
بازاریابی شما آیندهی فروشگاهتان را تعیین میکند. سطح توقعات را تعیین میکند، وفاداری در مشتریان ایجاد میکند (اگر به خوبی عمل شود)، باعث شکل گرفتن کسب و کار از همان روز اول میشود و تضمین میکند که مردم درمورد محل حضور شما و انتظاراتی که میتوانند از شما داشته باشند، آگاه هستند.
طراحی فروشگاه شما، طرح ریزی و جایگذاری محصولات شما نه تنها جو کلی فروشگاه را تعیین میکند، بلکه محصولاتی را که مردم میبینند و خرید میکنند نیز مشخص میکند. اینکه چه قسمتهایی را نظر دارید خیلی خوب روشن باشند، چگونه قرار است محصولات را نمایش دهید (در صورت لزوم)، چه رنگهایی قرار است موجب انگیزش مردم بشوند و نحوه حرکت مردم در فروشگاهتان را تعیین کنید.
مطالب زیادی درمورد علت و فلسفهی خریدهای ما وجود دارد که همهی آنها جذابند و بخش زیادی از آنها حاوی اطلاعات مفید و آموزندهای هستند. به نحوهی خرید کردن خودتان فکر کنید، این امر به شما این امکان را میدهد که را به شما میدهد که جدی تر درمورد فروشگاهتان فکر کنید.
در نظر داشته باشید: قرار دادن محصولات در قفسههای پایینی بدین معنیست که مردم احتمالا آنها را نمیبینند و به همین دلیل بعید است که آنها را خریداری کنند. در حالی که قرار دادن آنها در سطح چشم به این معنی است که آنها قبل از هر چیز دیده شده و احتمال بیشتری وجود دارد که خریداری شوند.
انتخاب محصولات و چگونگی تصمیم گیری درمورد قیمتهایشان موجب کسب شهرت و اعتبار خواهد داشت. به جای موجود داشتن همه چیز در محدوده قیمتی مشابه از یک یا دو کاتالوگ، سعی کنید فقط آیتمهایی را انتخاب کنید که احساساتی را که میخواهید با آن شناخته شوید، ایجاد کنند.
اگر شما یک کسبوکار خدماتی هستید، با در نظر گرفتن مشتریان مختلف خود و ارزشی که آنها از طریق گزینههای مختلف ارائه شده از طرف شما دریافت میکنند، خدمات خود را به سبک و سیاقی مشابه ایجاد کنید. اگر یک بسته بندی بسیار ارزان قیمت موجب کوچک شدن برند شما میشود، حذف آن را مد نظر قرار دهید. اگر یک گزینه گرانتر مشتریان شما را به شدت محدود کند، ممکن است موجب تقلیل برخی از خدمات موجود نیز بشود.
۸- برای آزمون و خطا آماده شوید
چه در حال راهاندازی اولین کسب و کار خود باشبد و چه این سومین مرتبه باشد، انتظار اشتباهات را داشته باشید. این طبیعی است و تا زمانی که از آنها یاد میگیرید، مفید نیز هستند.
اگر اشتباه نکنید، یاد نمیگیرید که چه کاری را کمتر انجام دهید و بر چه چیزی تاکید کنید. روشن فکر، خلاق و انطباق پذیرباشید. به دنبال فرصت ها باشید و مهمتر از همه اینکه لذت ببرید!
چیز خوبی که درمورد داشتن کسب و کار شخصی وجود دارد این است که شما میتوانید تصمیم بگیرید که چه کاری میخواهید انجام دهید و تا کجا رشد خواهید کرد.