۶ نکته را قبل از همکاری در نظر بگیرید
کارآفرینان موفق با توجه به این موارد، از تمامی همکاری های صورت گرفته در کسب و کار خود ، مطمئن هستند.
کسب و کارهای موفق در نتیجه همکاری های موفق است. همکاری های بد و ناموفق می توانند کسب و کارهای بزرگ و موفق را از بین ببرند.
این کارآفرینان، نکاتی را ارائه داده اند که باید قبل از همکاری به آنها دقت کرد.
- به حرف ذهن خود گوش کنید و آن را بر روی کاغذ بنویسید
جک کانفیلد (Jack Canfield) سازنده فیلم بیلیون دلاری سوپ چیکن (Soup Chicken)، نویسنده اصول موفقیت، مدیر گروه آموزشی کانفیلد، با توجه تجارب خویش می گوید: همکاری های موفق، باعث تمامی موفقیت های من شده اند. همکاری با مارک ویکتور (Mark Victor) در نوشتن چیکن سوپ (Chicken Soup) برای سریال های سول (Soul)؛ همکاری با جَنِت سوئیتزر (Janet Switzer) در نوشتن اصول موفقیت (Success Principles)؛ و مدیریت شرکت متعلق به خودم با پَتی آبِری (Patty Aubery) و راس کمالسکی (Russ Kamalski).
دو معیار اصلی من برای همکاری و مشارکت این موارد می باشد:
۱- من باید این افراد را دوست داشته باشم و به آنها اعتماد کنم.
۲- این افراد چیزی برای ارائه دارند در صورتی که من نمی توانم چیزی از خود ارائه کنم. دوست داشتن و اعتماد به آنها، موضوعات ذهنی می باشند، اما من یاد گرفته ام به ذهن خود اعتماد کنم. اگر چیزی احساس خوبی به من ندهد، آن را ادامه نمی دهم.
یکی از بزرگترین اشتباهات در همکاری این است که نقش ها، حد و حدود دو طرف، راهبرهای خروج از همکاری و خسارت ها به طور واضح مشخص نشوند. همانطور که اعتماد به یکدیگر بسیار مهم است، این نیز مهم است که قبل از شروع به کار مطمئن شوید، هر دو یک هدف را دنبال می کنید.
- حداقل به مدت یک سال همکار خود را بشناسید
تای لوپز (Tai Lopez) سرمایه گذار و مشاور بسیاری از کسب و کارهای چند میلیون دلاری، در این باره می گوید: قبل از وارد شدن به شراکت و همکاری، معیار اصلی من شناخت کامل آن فرد به مدت حداقل یک سال است. (با توجه به گفته برخی روانشناسان و تحقیقات علمی، افراد شخصیت اصلی خود را بعد از یک سال نشان می دهند.)
این قضیه مانند آشنایی قبل از ازدواج است. همکاری در کسب و کار همانند ازدواج است. بنابراین نیاز به برخی “پروژه های آشنایی” کوتاه مدت، دارید. اگر پروژه ای به خوبی پیش نرفت، به کار خود ادامه دهید. مانند این که بعد از ۳ قرار ملاقات برای آشنایی، قادر به انتخاب اصلی نباشید.
بزرگترین اشتباه در شراکت و همکاری، انتخاب سریع همکار است. از قبل مسئولیت های هر فرد را مشخص کنید. در غیر این صورت، مجبور خواهید بود، تمامی کارها را خود انجام دهید.
در قرارداد، مسئولیت افراد، حق و حقوق شما و راهبردهای خروج از همکاری را بنویسید. چیزهایی مانند، “به طور تقریبی ۳۰ ساعت برای انجام کارهای الف، ب، ج، و ۵ ساعت برای انجام د، صرف می کنید.” هر چه همه چیز را به طور واضح و شفاف توضیح دهید، اشتباه کمتری نیز رخ خواهد داد.
- از ریاضیات استفاده کنید، اما فراموش نکنید از شراکت لذت ببرید
روبرتو اورکی (Roberto Orci)، فیلم نامه نویس و تهیه کننده فوق العاده در هالیوود، که فیلم ها و نمایش های تلویزیونی او بیش از ۵ میلیارد دلار در سراسر جهان به فروش رسیده است، می گوید: همکاری و شراکت بسیار خوب و جالب است، اما می تواند تبدیل به کابوس وحشتناکی نیز بشود. برای آنکه با افراد درستی همکاری کنید، از ریاضیات استفاده کنید. درسته، ریاضی.اگر یک بعلاوه یک، دو می شود، همکاری درستی نخواهید داشت. یک بعلاوه یک باید برابر با سه شود! شراکت باید چیزی فراتر از جمع بستن بخش های متعلق به هر فرد باشد؛ درغیر این صورت باید بخش های مختلفی از کسب و کار خود را کنار بگذارید.
همچنین باید با کسی شریک شوید که در برخی چیزها، بسیار بهتر از شما باشد. موارد بسیاری دیدم که غرور فرد، اجازه نمی دهد همکاری خوب و موفقی ایجاد کند. آنها با دیدن مهارت همکار خود احساس ترس می کنند و نمی توانند این حس را کنار بگذارند تا به دید وسیع تری برسند. “پدر تبلیغات”، دیوید آگیلوی (David Ogilvy)، می گوید، باید فردی را که از شما باهوش تر است، استخدام کنید.
در نهایت خواهید دید، از این شراکت لذت می برید. بعد از مدت طولانی همکاری، متوجه می شوید یک ازدواج تجاری کرده اید. چنین چیزی، عمیقا وارد زندگی شما می شود. بالا و پایین بسیار خواهد داشت. بسیار مورد آزمون قرار می گیرید.
اگر از شراکت خود لذت نمی برید، این شراکت دوام نخواهد داشت.
- مغر شرکای خود را با اشعه ایکس ببنید
جیمز اسوانویک (James Swanwick)، بنیانگذار اسوانویک اسلیپ (Swanwick Sleep) و چالش ۳۰ روز بدون الکل، می گوید: اولین چیزی که از افراد می خواهم، این است که آزمون های هِکساکو (Hexaco) و دارک تریاد (Dark Triad) را انجام دهند، این آزمون ها مانند اشعه ایکس، مغز آنها را نشان می دهد. شناخت شخصیتی که می خواهید با او کار کنید، بسیار مهم است، چون شراکت در کسب و کار مانند ازدواج است.
در مرحله دوم، من به دنبال افرادی با مهارت های مختلف و مکمل با خودم هستم. اگر شخصیتی برون گرا هستید، به دنبال فردی درون گرا باشید. اگر در شرکت، شما فردی هستید که همه با او در ارتباط هستند، باید با فردی کار کنید که در پشت صحنه با شما همکار کند.
بزرگترین اشتباهی که در شراکت کردم، شریک شدن با ۳ نفر دیگر بود. فکر می کردم تعداد شخصیت ها و فکرهای بیشتر، بسیار خوب خواهد بود، اما هر چه تعداد بیشتر باشد، اختلافات و موانع بیشتر می شود و سرعت کار کاهش پیدا می کند. بهترین حالت، وجود دو شریک دیگر است.
- اهداف یکسان داشته باشید.
کریس پلاگ (Chris Plough)، مشاور کارآفرینی و کارآفرین، می گوید: به نظر من شراکت باید به صورت برد-برد، طولانی مدت و برپایه دوستی باشد. قرارداد بین شرکا، راهی برای مستند کردن افکار افراد و بیمه نامه ای برای زمانی که اگر راهبردها تغییر کرد، است. برای نوشتن قرار داد، باید دو چیز را برای هم بیان و شفاف کرد:
یک، ارزش های اصلی. ما ارزش های یکسان را بررسی می کنیم و با اعتماد به طرف مقابل، کارهای اصلی مد نظر آن طرف را درک می کنیم. این چیزها در شرایط سخت و روابطی که در آن نگرانی و اضطراب وجود دارد، شکل دیگری پیدا می کند.
دو، توشه کسب و کار. برای اطمینان از اینکه در مسیر درستی شروع به کار می کنیم، توشه ای را که برای کسب و کار در نظر داریم، با یکدیگر به اشتراک می گذاریم. در این کار باید انتظارات و الزامات مورد نظر خود را برای همکاری تعیین کنید. ما همچنین ترس ها و خواسته های خود از شراکت را بیان می کنیم، تا در برنامه ریزی مورد نظر قرار بگیرند، به جای آنکه به عنوان یک نقطه اختلاف بین دو طرف باشند.
این دو عامل، باعث ایجاد همکاری و شراکتی سالم و سود آور می شود که در برابر نگرانی های کسب و کار، مقاومت خواهد کرد.
- از انصراف دادن در شراکت نترسید
فیل سواسلو (Phil Suslow) صاحب اوزنیوم (Oznium)، می گوید: آزمون شخصیتی مانند مایرز بریگز (Myers-Briggs) را انجام دهید. این آزمون خود آگاهی شما از انجام کار را بهبود می بخشد و درک بهتری را از اینکه شریک شما باید به چه صورت کار کند، ارائه می دهد. اما در اینجا دو دستگی به وجود می آید، به طور ایده آل شما می خواهید بین همه تعادل ایجاد کنید، اما از آن طرف نمی خواهید با تفاوت ها، دیگران را آشفته کنید.
مطمئن شوید، اهداف مورد نظر هر کدام در یک سمت و سو باشد. به طور مثال، آیا می خواهید به صورت یک کسب و کار منفعل کار کنید یا این کسب و کار را برای فروش در شکل بزرگتری، می سازید؟ در هفته چند ساعت برای کسب و کار خود اختصاص می دهید؟ چه چیزهایی را به کار خواهید برد؟ آیا در پروژه یا قراردادهای دیگری نیز کار می کنید که با این کسب و کار تداخل داشته باشد یا توجه شما را بیشتر به خود جلب کند؟ آیا خانواده شما در سرمایه گذاری کسب و کار سهیم هستند؟
بزرگترین اشتباهاتی که در هر همکاری انجام داده ام، به خاطر ترس از مواجهه بوده است؛ من با مکالمات دشوار، به راحتی برخورد نمی کنم. مثلا، قطع همکاری را برای مدت طولانی به تعویق می اندازم، هر چند می دانم کار درستی نیست. این باعث آشفتگی و هدر دادن انرژی می شود.
ایول روکیدا