مصاحبه کاری دریای استرس است. بهتر نیست از قبل با سوالات متداول آشنا شویم؟ در ادامه 9 سوال متداول و پاسخ مناسب به آن را برای شما آماده کردهایم.
1. در مورد خودتان بگویید
احتمالا اولین سوال خواهد بود. جواب شما باید به موقعیت شغلی مورد نظر مرتبط باشد. مواردی مانند پدر و مادر، مذهب، وضعیت تاهل یا مواردی شبیه به آن را مطرح نکنید.
بهترین گزینه صحبت در مورد تجربه، مهارتها، تحصیلات، دستاوردها، اهداف، سرگرمیها و موارد مشابه است.
برای مثال:
من بیشتر از 5 سال است که به عنوان بازاریاب دیجیتال فعالیت میکنم. امروز در شرکت (نام) مشغول به کار هستم. در این جایگاه مشتریان بزرگی مانند (سه نمونه) را مدیریت میکنم.
در رشته مدیریت بازرگانی تحصیل کردهام و در زمینههای مدیریتی (مانند SEO، SEM و SMM) تجربه دارم. به لطف فعالیت چند ساله یاد گرفتم که چطور افراد، زمان، رویدادها و منابع را مدیریت کنم.
ارزش پروژههای انجام شده در سال گذشته با مدیریت بنده به 120 هزار دلار میرسد.
2. چرا میخواهید برای ما کار کنید
آیا برای شناخت شرکت وقت گذاشتهاید؟ هدف مصاحبه کننده رسیدن به جواب این سوال است. آیا تنها برای پیدا کردن شغل این مصاحبه را انجام میدهید؟ شاید این دلیل مشکلی نداشته باشد اما نباید آن را با صدای بلند اعلام کنیم.
چرا فکر میکنید این شرکت برای شما مناسب است؟ شخص مصاحبه کننده برای شناخت شما به جواب این سوال نیاز دارد.
برای مثال:
دلایل زیادی وجود دارد. قویترین دلیل من برای کار با شرکت شما، ارزشهای شرکت است. یکی از پستهای شما در لینکدین کارهای اجتماعی شرکت در ماه سپتامبر را نشان میدهد. زمانی که سیل مردم را گرفتار کرده بود، شرکت شما برای کمک حاضر شد.
حرکت انسان دوستانه شما الهام بخش من بود. تمایل داشتم تا با افرادی همکار شوم که ارزشهایی مشابه ارزشهای من دارند.
3. چرا باید شما را استخدام کنیم؟
جواب به این سوال باید توانایی شما در فروش را ثابت کند. این بار باید خود را به مصاحبه کننده بفروشید. چقدر خوب میتوانید این کار را انجام دهید؟ توانایی خود را به رخ بکشید.
کدام ویژگی یا کدام نکته باعث میشود تا شما را به جای دیگر افراد انتخاب کنند؟ پیشنهاد میکنیم دستاوردها، ویژگیهای شخصیتی، دیدگاه و توانایی خود را نشان دهید.
برای مثال:
فعالیت به عنوان مدیریت بازاریابی ترکیبی پیچیده از مهارتهای فنی و اجتماعی را نیاز دارد. مدیر باید بین اعداد و احساسات انسانی تعادل ایجاد کند. ایجاد تعادل ساده نیست. در نهایت دشواری، من میتوانم کار را انجام دهم.
4. خودت را در 5 سال آینده کجا میبینی
هدف این سوال رشد و روحیه کارآفرینی فرد است. ارتباطی به برنامه شغلی شما ندارد. آیا عملکرد شما به عنوان یک کارمند کاهش پیدا میکند؟ جواب درست شما به مصاحبه کننده نشان میدهد که در آینده میتوانید مسئولیتهای بیشتری را بر عهده بگیرید.
برای مثال:
خودم را در جایگاه مدیریت عالی شرکت میبینیم. به عنوان کسی که فعالیتهای کلیدی تجاری را انجام میدهد. احساس میکنم اگر منابع و قدرت لازم را داشته باشم، میتوانم کارهای بیشتری انجام دهم.
خلق ارزش برای من اهمیت دارد. یک راه، یک روش یا یک روند که زندگی مردم را بهتر از گذشته کند. این کار تنها در صورتی ممکن است که بتوانم در تصمیم گیریها و استراتژیهای شرکت مشارکت کنم.
5. برخورد شما با مشکلات شغلی به چه شکل است؟
قبل از جواب به سوال، نوع درگیری را بپرسید: آیا منظور شما از درگیری تضاد منافع است؟ درگیری در مورد انجام وظیفه ایجاد شده؟ در مورد رهبری کار یا تیم مشکلی وجود دارد؟ ایدههای خلاقانه دو جهت متفاوت را دنبال میکنند؟
برای مثال:
اگر من و همکارم در مورد یک استراتژی خاص موافق نباشیم، آن را یک اتفاق بد نمیدانم. در هر حال برای خلق ایدههای جدید به دیدگاههای متفاوت نیاز داریم.
ممکن است مشکل بین من و همکارم حل نشود. در این صورت از رده بالاتر برای حل مشکل درخواست کمک میکنم. روش من برای مدیریت درگیریها صبر و درک متقابل است.
برای دسترسی به قسمت دوم روی این لینک کلیک کنید.
منبع: makeuseof.com