آیا تا به حال به یک تبلیغ آزمایش دی ان ای نگاه کردهاید و از خود پرسیدهاید: اجداد من چگونه بودند؟ این افرادی که کد ژنتیکی خود را به من دادند چه کسانی بودند؟
شاید شما گروهی از چوپانان را تصور کرده باشید که زحمت زیادی برای نگهداری از گلههای خود میکشند. شاید شما بازرگانانی را تصور کرده باشید که ادویهجات را در کوزههایی پر نقشونگار میفروشند یا شکارچیانی که در حال ردیابی یک گوزن قوی هستند.
آیا شما یک نئاندرتال را تصویر کردید؟ شاید حق با شما باشد.
تحقیقات جدید دانشگاه کالیفرنیا، سانتا کروز، نشان میدهند که فقط بین 1.5 تا 7 درصد از ژنوم انسان مدرن «منحصر بهفرد انسانی» است. نویسنده اصلی، ناتان شفر میگوید: «موضوع جالب است که این فقط مقدار کمی از ژنوم است.»
در مقالهای که در 16 ژوئیه 2021 در مجله Science Advances Genetics منتشر شد، شفر و همكارانش شواهد ژنتیكی را توصیف میكنند كه نشان میدهند چگونه اجداد ما دی ان ای را با بقیه انسانهای باستانی مانند نئاندرتالها و انسانتبار دنیسووا رد و بدل کردند. با این حال، «تغییرات انطباقی متعدد مخصوص انسانهای مدرن» ما را از سایر گونههای معاصر متمایز میکند.
بنابراین، نیاکان مرموز انسانی و غیرانسانی ما چه کسانی بودند؟ اجازه دهید در این مطلب نگاهی دقیقتر به این سوال بیندازیم. پس تا انتها همراه روکیدا باشید.
یک دیدار خانوادگی باستانی
قدیمیترین اجداد ما از آفریقا آمدهاند. نمونههای فعلی حاکی از آن است که انسانهای مدرن آناتومیکی حدود 200000 سال پیش از دره ریفت بزرگ که از کنیای امروزی، اتیوپی، اوگاندا، تانزانیا و سودان، عبور میکند، منشعب شدند.
نئاندرتالها یک گروه باستانی از نژاد انسانهای اولیه، اجداد بشری، بودند که تا حدود 40000 سال پیش در کنار انسانهای مدرن اولیه زندگی میکردند. آنها بهطور متوسط قد کوتاهتر و درشت هیکلتر از انسانها بودند و بینیهایی پهن و استخوان زیر ابروی برجستهای داشتند.
آنها نیز مانند ما از آتش استفاده میکردند، نقاشی میکشیدند، جواهرات میساختند و در پناهگاهها زندگی میکردند (که ظاهرا کاملا مرتب بودند). برخی از انسانشناسان دیرینه انسان حتی معتقد هستند که نئاندرتالها مردگان خود را دفن میکردند.
اولین فسیل نئاندرتال در سال 1856 در دره نئاندر آلمان مشخص شد (اگرچه یک یافته اولیه در سال 1829 متعاقبا بهعنوان یکی از متعلقات نئاندرتالها به رسمیت شناخته شد).
آنها در سراسر اروپا یافت شدند، جایی که ظاهرا بهطور منظم با انسانها درگیر بودند. امروزه اکثر مردم اروپاییتبار دارای بعضی ژنهای نئاندرتالی هستند.
انسانتبار دنیسووا گروهی هستند که در مقایسه با نئاندرتالها کمتر ثبت شده هستند. همچنین این انسانهای اولیه که برای اولین بار در سال 2008 پیدا شدند، معاصر انسانهای مدرن اولیه بوده و در حدود 30 تا 15 هزار سال پیش ناپدید شدهاند.
درباره انسانتبار دنیسووا چیز زیادی شناخته نشده است البته به جز اینکه کل ژنوم آنها که از یک استخوان صورتی رنگ کشف شده در یک غار سیبری توالییابی شده است.
دانشمندان شواهدی در دست دارند که نشان میدهد انسانتبار دنیسووا مناطق زیادی را که اکنون شامل شرق آسیا، سیبری، اندونزی و گینه نو میشود را اشغال کردند. افرادی که اصل و نسبشان به این مناطق برمیگردد احتمالا دی ان ای انسانتبار دنیسووا و همچنین را ندائندرتال را دارند.
اما چگونه میتوانیم بفهمیم که در دی ان ای ما چیست یا این که از کجا آمده است؟
چگونه میتوانید همه اینها را از آن ژنها بدست آورید؟
ژنوم یک نقشه ژنتیکی کامل از دی ان ای یک ارگانیسم است که شامل همه ژنهای عملکردی یا غیر عملکردی میشود.
قبل از اوایل دهه 2000، هیچ کس کل ژنوم را از یک انسان ثبت نکرده بود. تمام چیزهایی که دانشمندان داشتند قطعههایی از توالی ژنهای جداگانه مانند قطعات آواره یک پازل بودند. این یافتهها در سال 2003 تغییر یافت، زمانی که پروژه ژنوم انسان، یک تلاش چند ملیتی 13 ساله برای نقشهبرداری از 3.2 میلیارد جفت بازهای دی ان ای انسان، سرانجام به پایان رسید.
از آن زمان فناوری تعیین توالی ژنتیکی دچار تحولی شگرف شد. امروزه، یک آزمایشگاه میتواند صدها ژنوم انسانی فردی را در یک سال توالییابی کند و دانشمندان توانستند ژنهای گونههای دیگر از جمله نئاندرتالها و انسانتبار دنیسووا را نقشهبرداری کنند.
عمر گوکومن، یک انسانشناس تکاملی از دانشگاه بوفالو میگوید: «ژنومها به دو دلیل بسیار مفید هستند».
یک دلیل این است که ژنومها دودمان را ثبت میکنند. هر انسان نیمی از ژنهای خود را از هر یک از والدین به شکل کروموزومهایی محکم و پیچیده به ارث میبرد.
هر یک از والدین هم، به نوبه خود، نیمی از ژنهای خود را از والدین خود به ارث بردهاند و الی آخر. گوكومن میگوید: «بنابراین شما در واقع گروهی از ژنومها را حمل میكنید». به عبارت دیگر میتوان نسخه خاصی از یک ژن را در جدی که اولین بار حامل آن بوده است ردیابی کرد.
مورد دیگری که باعث جالب توجه شدن ژنومها میشود جهش است. دی ان ای بهطور طبیعی با گذشت زمان دچار جهشهای ریزی میشود.
همه آن جهشها به نسل بعدی منتقل نمیشوند اما آنها تقریبا با سرعت ثابتی افزایش مییابند. این پدیده به دانشمندان اجازه میدهد درصد اختلاف بین دو ژنوم را اندازهگیری کنند تا زمان واگرایی آنها از یکدیگر را تعیین کنند که توسط روشی به نام « قدمتسنجی دی ان ای» یا «ساعت مولکولی» انجام میشود.
بعضی از این ساعتها وقتی متخصصان دو ژنوم را با هم مقایسه میکنند بهراحتی قابلتشخیص هستند. شفر میگوید: دانشمندان گاهی یک قسمت از توالی ژنتیکی را پیدا میکنند و مشخص میشود که «این فقط یک مجموعه جهش مرتبط است که همه با هم از نئاندرتالها به ارث رسیده است».
بنابراین چه چیزی ما را بهعنوان انسان منحصر بهفرد میکند؟
شفر میگوید: «این ایده که انسان بودن چه معنایی دارد با توجه به این که چه اختلاطی بین ما و گونههای دیگر رخ داده است، نوع پیچیدهای است».
اما برای حل این سوال پیچیده، شفر و همكارانش كار جالبی انجام دادند. تحقیقات معاصر بسیاری جاهایی را که دی ان ای انسان با دی ان ای انسانهای نئاندرتال و انسانتبار دنیسووا همسو میشود بررسی کرده است. او میگوید: «و ما آن را بالا و پایین کردیم و گفتیم: خب، كجای ژنوم هیچ كدام از آنها را نمیبینید؟»
شفر و نویسندگان این مطالعه، آن را به تعداد انگشت شماری از ژنها محدود کردند که میتوان آنها را در بیش از 600000 سال قبل از اولین اجداد مدرن ما ردیابی کرد. شفر میگوید: «حتی اگر این مقدار نسبتا کمی از ژنوم باشد اما از نظر آماری حاوی ژنها و توالیهای زیادی است که ممکن است عملکردی باشند.» جالبتر این که به نظر میرسد بیشتر این ژنها ارتباطی با تکامل مغز دارند.
در پایان روز ما پازلهای زیبایی هستیم که از همه این قطعات تشکیل شده است: نئاندرتال، انسانتبار دنیسووا و همچنین انسان و اختلافات ما به اندازه شباهتهایمان حائز اهمیت هستند.
گوكومن میگوید: «تنوع بیولوژیكی بخشی از آن چه است که ما را انسان میكند و این در واقع خیلی جالب است.»
نکته جالبی که باید بدانید
فسیلی که اخیرا کشف شده است، ملقب به «مرد اژدها» ممکن است اولین جمجمه شناخته شده متعلق به یک انسانتبار دنیسووا باشد یا ممکن است کاملا یک گونه جدید از انسانهای اولیه باشد.