اعتماد به جرات نادرترین و مطمئناً از باارزش‌ترین ارزهاست. سال‌ها طول می‌کشد تا ساخته شود، اما در عرض چند دقیقه می‌توان آن را نابود کرد. این روزها، اعتماد کردن به دیگران بیش از پیش دشوار شده است و بی شک تنها شما نیستید که اینگونه فکر می‌کنید.
چگونه می‌توان به یک فرد قابل اعتماد تبدیل شد؟ تا حدی، با اجتناب از دوازده نابودگر اعتمادی که در زیر آمده است.
یک. گران فروشی
سال‌ها پیش، ست گودین نابغه‌ی بازاریابی در مصاحبه ای با نگاهی سریع به وب سایت شرکت استیون کی بنیانگذار inventRight و متخصص برجسته‌ی جهان در زمینه چگونگی مجوز دادن به ایده‌ی محصول مصرفی، در نهایت لطف و فروتنی به او گفت: “استیو، نیازی نیست چنین ادعاهای افراطی داشته باشی. تا زمانی که گران فروشی می‌کنی، اعتماد ایجاد نخواهی کرد.”
اگر چه هضم گفته‌ی ست گودین در آن زمان برای استیون دشوار بود، اما کاملاً حق با او بود. پس از اینکه استیون و شریک تجاری او ارزش گزاری شرکت خود در جهت جذاب نمودن شرکت برای مشتری را تغییر دادند، شرکت آن‌ها رونق گرفت.
دو. حقه‌ی قدیمی”طعمه و سوئیچ”
انتظار یک چیز و دریافت چیز دیگر قطع به یقین راهی برای از بین بردن اعتماد است. تبلیغ یک کالا با قیمت بسیارکم و غیرواقعی به عنوان “طعمه” برای فریب مشتریان جهت كشاندن آن‌ها به سمت یک فروشگاه و سپس تلاش برای هدایت آن‌ها به سمت کالایی با قیمت بالاتر حقه‌ی کثیفی است. هنگامی که به شما فرصتی می‌دهند تا دیگران را آموزش دهید، پنهان کاری نکنید. ده سال پیش ناشری به نام مک گرا هیل برای نوشتن کتابی به استیون کی مراجعه کرد، که تجربه ای کاملاً جدید برای او محسوب می‌شد، بنابراین استیون نصیحت دوستش تیم فریس، نویسنده‌ی کتاب چهار ساعت کار در هفته، را در این زمینه به کار گرفت. تیم به او گفت: “استیو، هر کاری که می‌کنی بکن، فقط مطمئن شو که آن را جوری می‌نویسی که گویی آخرین کتاب زندگی خود را می‌نویسی. مخاطبان خود را فریب نده. ”
ده سال بعد، کتاب یک ایده‌ی ساده بیش از هر زمان دیگری محبوب شد.
سه. مسئولیت اشتباهات خود را نپذیرفتن
ما همه انسان هستیم و به طبع همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم. به اشتراک گذاشتن اشتباهات خود با مخاطبان اعتماد ایجاد می‌کند. مردم به آسیب پذیری پاسخ می‌دهند زیرا معتبر و واقعی است. سعی نکنید از اشتباهات خود فرار کنید. درعوض، شجاع باشید و هنگامی که مرتکب اشتباه شدید آن را بپذیرید و به اشتباه خود اعتراف کنید.
چهار. عدم تحویل کالا
اساساً اعتماد وقتی برقرار می‌شود که به قول‌هایی که داده اید عمل کنید. به این ترتیب مشتریان وفادار به دست می آورید.
پنج. عدم برقراری ارتباط
اگر به هر دلیلی نمی‌توانید به تعهدی که به آن متعهد شده اید پای بند باشید، در این مورد صریح باشید. در اسرع وقت، به همه اطلاع دهید که به زمان بیشتری نیاز دارید یا باید آن را لغو کنید. افراد را پا در هوا و بلاتکلیف نگه ندارید، در غیر این صورت آن‌ها در قابل اعتماد بودن شما شک می‌کنند.
شش. با خاک یکسان کردن رقابت
گرفتن انگشت اتهام به سمت دیگران ممکن است در لحظه احساس خوبی داشته باشد، اما در طولانی مدت به رشد کسب و کار شما کمک نمی‌کند. این استراتژی ماندگاری محدودی دارد زیرا افراد از طریق آن می‌توانند به واقعیت امر پی ببرند. اگر واقعاً آن کار را انجام می‌دادید، چیزی برای صحبت در مورد آن داشتید و وقت را با توضیح انداختن گناه به گردن دیگران تلف نمی‌کردید.
هفت. تقسیم نکردن لذت
شما به تنهایی نمی‌توانید به اوج برسید، و بدون حمایت از کسانی که در این راه به شما کمک کرده اند قطعاً نمی‌توانید در اوج بمانید. سعی کنید دستاوردها و مشارکت‌های دیگران را حمایت و تشویق کنید و آن‌ها را جشن بگیرید – انرژی آن دو برابر به شما باز خواهد گشت. با استفاده از این استراتژی، پست‌های شما در شبکه‌های اجتماعی مخاطبان بسیار بیشتری به دست خواهد آورد.
هشت. دیر رسیدن
وقتی افراد به طور عادی دیر می آیند یا توضیح می‌دهند که “فقط وقت ندارند”، چیزی که در واقع به شما می‌گویند این است که در واقع فقط اهمیتی به شما نمی‌دهند. سر وقت بودن به مردم نشان می‌دهد که شما برای وقت آن‌ها ارزش قائل هستید. این نشانه‌ی احترام است – و احترام آن چیزی است که اعتماد ایجاد می‌کند.
نه. انجام ندادن تکالیف
عدم آمادگی کافی برای حضور در یک جلسه یا تبلیغ و توصیف محصول اعتماد را از بین می‌برد. با این کار نشان می‌دهید که نمی‌توانند به شما اعتماد کنند که وقت خود را صرف کنید یا برای درست کردن آن تلاش کنید. به عنوان مثال، کارآفرینی که ارزش شرکت خود را در شارک تنک ( برنامه ای که در آن افراد عادی که می‌خواهند تجارت خود را شروع کنند ایده‌ی خود را برای سرمایه‌داران موفق که به شارک معروف هستند، معرفی می‌کنند. سرمایه‌داران یا شارک‌ها با سوالات گوناگون ایده‌ی آن‌ها را بررسی و در انتها یا ایده را برای سرمایه‌گذاری مناسب تشخیص داده و معامله می‌کنند یا آن را رد می‌کنند) به طور قابل توجه و شگفت انگیزی بالا برده بود، با یک اشتباه احمقانه پایین آورد. ارقامی که او به اشتراک گذاشت درست از آب در نیامد، و سرمایه گذاران نیز فوراً عذر وی را خواستند.
تماشای شخصی که اعتماد سرمایه گذاران بالقوه را در ملا عام از دست می‌دهد قطعاً بجز خوراک یک سرگرمی تلویزیونی بودن نفع دیگری نخواهد داشت.
ده. کافی بودن برای همه
اغلب اوقات، به دلایلی ساز و کار‌های به جا یا نا به جایی وجود دارد. هنگامی که این هنجارها را با دور زدن سلسله مراتب سازمانی نقض می‌کنید، نشان می‌دهید که نباید به شما اعتماد کرد.
یازده. دروغ گفتن
گفتن حقیقت همیشه آسان نیست. در حقیقت، در کوتاه مدت می‌تواند کاملاً دردناک باشد. اما تمایل به توضیح یک وضعیت دشوار بسیار واضح، اعتماد بلند مدت را ایجاد می‌کند. مردم همیشه صادق نخواهند بود، اما آن‌ها به شما احترام می‌گذارند و به شما اعتماد می‌کنند.
دوازده. فراموش کردن همدلی با دیگران
زمانی می‌ر‌سد که همه چیز اشتباه پیش می‌رود و شما از اهداف دیگران سوء تعبیر خواهید کرد. در بسیاری از شرایط، ما فقط به فکر مشکلات خود هستیم. مراقبت از دیگران برای ایجاد اعتماد بسیار مهم است.
نباید همیشه فقط به مشکلات خود فکر کرد. وقتی می‌خواهید با شخص جدیدی رابطه‌ی محکم برقرار کنید و به دلایلی ارتباطات شما خوب پیش نمی رود، با استفاده از عباراتی که با کلمه‌ی “من” شروع می‌شوند – مانند “من نگران هستم” یا “من تعجب میکنم” اعتماد بیشتری ایجاد کنید . عصبانی نشوید و از کوره در نروید ؛ چرا که اعتماد را سریع‌تر از همیشه از بین می‌برد. در عوض، توجه و همدلی نشان دهید.
اعتماد سازی بهترین استراتژی شما برای روابط پرثمر و طولانی مدت در تجارت و زندگی است.
