بازی مارک والبرگ از ستارگان محبوب سینما در فیلم بی نهایت (Infintie) ؛ تنها نام او را به همراه داشته و نتیجه مثبت نبوده است. بازیهای ضعیف بازیگران و تولید و طراحی نه چندان جذاب، از دلایل اصلی ناموفق بودن فیلم بی نهایت بوده است. در ادامه مطلب با نقد و بررسی فیلم بی نهایت همراه روکیدا باشید.
نقد و بررسی فیلم بی نهایت (Infintie)
شاید بی انصافی باشد که بخواهیم بر مارک والبرگ با سابقه درخشانش نقدی وارد کنیم. فیلم بی نهایت، ایرادات زیادی در انتخاب شخصیتها و کلیت داستان و طراحی دارد. انتخاب مارک والبرگ برای فیلم بی نهایت نخستین قدم اشتباه بوده است. او در این نقش راحت نیست و آنطور که همیشه خودنمایی میکند دیده نمیشود. او برای این ژانر ساخته نشده است و عملکرد خوبی را به نمایش نمیگذارد.
این فیلم بیشتر از اینکه مستقل باشد و با موفقیت در ژانر علمی تخیلی پیش برود، رویه تقلید از فیلم جنگ ستارگان، بازماندگان و 6 مایل زیر زمین را در پیش گرفته که اصلا موفق نبوده است. به نوعی فیلم بی نهایت را میتوان یکی از بی هویت ترین فیلمها در این ژانر دانست.
داستان فیلم بی نهایت
مارک والبرگ در نقش ایوان مک کالی در فیلم بی نهایت ظاهر شده است که بیماری اسکیزوفرنی (توهم) در او تشخیص داده شده است. او ادعا میکند خاطراتی از گذشته را به یاد میاورد که مال زندگی اکنون او نیستند. این رویدادها و موضوع تناسخ در شهر نیویورک امروزی در فیلم بی نهایت روایت میشود. مک کالی خوابهایی به شدت واقعی میبیند که تشخیص مکان و زمان بعد از بیداری برای او، دشوار خواهد بود. با مصرف داروهای اعصاب، دکترها او را کنترل و آرام میکنند.
خاطرات او بیماری نیستند بلکه اثباتی بر نظریه تناسخ میباشند. او چیزهایی را میداند که قابل فهم برای خودشهم نیستند! با استفاده از این مسئیله او میتواند به ناجی مردم تبدیل شود. اطلاعاتی با ارزش در ذهن او نهفته است که رفته رفته برای محققان جذاب میشود. او نیز با این ویژگی خود کنار خواهد آمد.
با استفاده از دستگاه و آزمایشات متعدد به وسیله MRI محققان تلاش میکنند تا اطلاعات پنهان شده در خاطرات و حافظه او را رمز گشایی کنند. در هر صورت این فیلم شاید نکته مثبت موضوع تناسخ را به همراه داشته باشد اما بهطور کلی میتوانست بسیار قویتر ظاهر شود.
منبع: polygon.com