فهرست عنوانها
فیلم هایی که در مورد دو دوست پلیس هستند معمولاً مورد توجه خاصی قرار می گیرند. معمولاً در این فیلم ها، دو همکار که هیچ سنخیتی با هم ندارند، مجبور می شوند با هم سازش کنند و به سراغ جنایتکاران بروند و در این حین، صحنه های پر زد و خورد زیادی را به وجود می آورند. این روندی است که سال ها از آن لذت برده ایم. جدید ترین نسخه از فیلم پسران بد به نام Bad Boys For Life به تازگی اکران شده است. با عرضه دیجیتالی این عنوان به دلیل شرایط خاص کنونی، استقبال بسیار خوبی از فیلم شد.
به همین دلیل، بر آن شدیم تا فهرستی از 10 فیلم برتر بر اساس دو دوست پلیس را برای شما تهیه کنیم. این یک لیست قطعی نیست و خیلی از فیلم ها، مثلاً فیلم هایی که در مورد یک پلیس و یک سگ بوده، در نظر گرفته نشده. پس ممکن است فیلم هایی مد نظر شما بوده ولی در لیست امروز ما جایی ندارد. در روز های قرنطینه، دیدن این فیلم های جذاب خالی از لطف نخواهد بود.
10- مردان دیگر (The Other Guys)
فیلم مردان دیگر از نظر فنی باید رد صلاحیت شود. زیرا این فیلم، یک فیلم ضعیف در بین فیلم های مربوط به دو پلیس است، اما ترکیب خوب مارک والبرگ و ویل فرل، غیر قابل انکار است (در واقع این ترکیب آنقدر خوب بود که بعدها در فیلم Daddy’s Home نیز مورد استفاده قرار گرفت). فرل یک افسر پلیس پر شر و شور است که از بد روزگار، همیشه پستش به خلاف های بی جنب و جوش مثل فرار های مالیاتی می خورد.
از طرف دیگر، والبرگ هم آرزو می کند که در یک اکشن پر ضد و خورد بتواند قاچاقچی های مواد مخدر را دستگیر کند. شخصیت این دو پلیس، بسیار خوب از آب در آمده و اتفاق فیلم هم همیشه به شکلی پیش می رود که مخاطب انتظار ندارد. فرل یک فرد ساکت است در حالی که والبرگ یک احمق پر چانه است. در این فیلم، عجیب ترین کارهایی که دو پلیس انجام می دهند را شاهد هستیم. این یک فیلم کاملاً سرگرم کننده است که هیچ وقت خودش را جدی نمی گیرد.
9- جان سخت (Die Hard with a Vengeance)
سری فیلم های جان سخت در واقع در مورد یک مرد است که باید با همه دنیا بجنگد. قبول دارم که آوردن نام آن در میان لیست فیلم های دو دوست پلیس چندان منطقی نیست. اما دیدن دو ستاره مانند بروس ویلیس و ساموئل ال جکسون در کنار هم، چیزی نیست که بتوانیم راحت از بین آن بگذریم. این دو بازیگر بزرگ بعدها در فیلم پالپ فیکش کوئنتین تارانتینو نیز در کنار هم بودند، اما در هیچ صحنه ای با هم همبازی نشدند.
به همین دلیل، دیدن این دو بازیگر در کنار هم، در تمام صحنه های جان سخت، واقعاً نفس گیر بود. این فیلم بسیار خنده دار است. البته همه فیلم های جان سخت به همین شکل هستند. نظارت و کنترل ساموئل ال جکسون در این فیلم فوق العاده است. انگار او هم دارد فیلم را تماشا می کند و همزمان در آن بازی هم می کند. به نظر شخصی خود من، این بهترین فیلم در مورد دو دوست پلیس و بهترین فیلم در سری جان سخت است.
8- ساعت شلوغی (Rush Hour)
زمانی که ساعت شلوغی در سال 1998 اکران شد، یک شگفتی را رقم زد. حضور کریس تاکر و جکی چان در یک فیلم اکشن کمدی، به نظر نمی رسید بتواند موفقیت عظیمی را برای این فیلم رقم بزند. اما چیزی که باعث شد ساعت شلوغی، به فیلمی تأثیر گذار تبدیل شود، ترکیب بسیار عالی تاکر و چان بود. تاکر فردی است که در فیلم های زیاد و مختلفی بازی کرده و وفادار ماندن او به یک فرنچایز، کمی عجیب به نظر می رسید. سری فیلم های ساعت شلوغی به معنای واقعی کلمه، سرگرم کننده هستند.
هرچند که جوک های زیادی در مورد نژاد این دو بازیگر ساخته شد و مشکلات زیادی گریبان گیر این سری بود، باز هم آن ها با قدرت به ساخت نسخه های مختلف ادامه دادند. بدل کاری های جکی چان مثل همیشه خیره کننده است و حضور تاکر، به خوبی بار کمدی فیلم های چان را بالا می برد. علاوه بر این، کاملاً مشخص است که این دو، از حضور در کنار هم واقعاً لذت می برند و این دوستی باعث می شود، سری فیلم های ساعت شلوغی با اینکه کمی قدیمی شده اند، هنوز هم برای مخاطبان جدید جذاب باشند.
7- 48 ساعت (Hrs 48)
شاید بتوان گفت، فیلم 48 ساعت، فیلمی بود که ژانر فیلم دو دوست پلیس را معرفی کرد. این فیلمی بود که ادی مورفی را از یک بازیگر ساده تلویزیون به یک ستاره تبدیل کرد. این اولین فیلم او بود. در این فیلم، ادی مورفی نقش یک زندانی را بازی می کند که توسط یک کارآگاه به نام جک کیتس به مدت 48 ساعت آزاد می شود تا به او برای دستگیری تعدادی از قاتلان فراری کمک کند. این کارآگاه یک شخصیت کاملاً خشک و غرغرو است.
شخصیت این کارآگاه در کنار شخصیت شوخ مورفی، ترکیب جالبی را می سازد و این فیلم را به یک فیلم کلاسیک عالی و کلاس درسی برای فیلم سازان این سبک تبدیل می کند. دنباله این فیلم، 8 سال بعد تولید شد. اما بهتر است فکر کنید این فیلم، اصلاً دنباله ای ندارد.
6- کیس کیس بنگ بنگ (Kiss Kiss Bang Bang)
سال ها قبل از این که رابرت براونی را در نقش مرد آهنی ببینیم، او در یک فیلم پلیسی با ول کیلمر همبازی شده بود و نتیجه کار هم بسیار لذت بخش، از آب در آمد. فیلم Kiss Kiss Bang Bang در واقع از نا کجا آباد آمده و هدفش دقیقاً معلوم نیست. این یک فیلم کمی است در مورد داستان های جنایی و هیجانی. اما به لطف بازی خوب براونی و کیلمر، با یک ماجرای جنایی جذاب طرف هستیم. براونی دوست دارد که یک پلیس مخفی باشد و کیلمر در حقیقت یک پلیس مخفی است. این یک فیلم سرگرم کننده، با هوش و جدید است. از دیدن آن پشیمان نخواهید شد.
5- مردان خوب (The Nice Guys)
فیلم مردان خوب یک کمدی هیجان انگیز درجه یک است. این فیلم در مورد قتلی است که در دهه 1970 رخ داده و با بازی بسیار عالی رایان گاسلینگ و راسل کرو به بهترین شکل به نمایش در می آید. گاسلینگ به خوبی نقش یک کارآگاه مخفی را بازی می کند، اما بازی بی نقص کرو است که همه توجهات را به خود جلب می کند. کرو نقش یک کارآگاه را بازی می کند که با شخصیت های منفی داستان مقابله می کند.
این فیلم با قرار دادن دو پلیس در کنار هم که هیچ توانایی خاصی برای حل مسائل ندارند، شیوه جدیدی را در این سبک ارائه می دهد. البته به نظر می رسد این فیلم نامه قرار بود به عنوان یک سریال تلویزیونی ساخته شود. اگر بدمان نمی آمد که هر هفته به تماشای ماجراهای داستان بنشینیم، اما دیدن بازی عالی گاسلینگ و کرو در کنار هم، تجربه ای است که با هیچ چیز دیگر عوض نمی کنیم.
4- تانگو و کش (Tango & Cash)
Tango & Cash آخرین فیلمی بود که در دهه 1980 منتشر شد و این کاملاً مشخص است. فرض کنید اولین نسخه از فیلم اسلحه مرگبار را با 10 برابر کوکائین بیشتر و هزاران بار غرور بیشتر بسازند. نتیجه کار این فیلم می شود. این یک کمی اکشن عجيب و غريب با حضور سیلوستر استالونه در دوران اوج بازیگری اش است. او یک کارآگاه پلیس عالی است که در بازار بورس هم فوق العاده است. به نظر می رسد او می تواند در یک لحظه سرش را تکان دهد و با یک حرکت، عینک خود را خرد کند.
این توضیحات در مورد داستان، به اندازه کافی دیوانه کننده و عجیب هستند. اما صبر کنید تا از کرت راسل برایتان بگوییم. راسل نقش یک کارآگاه خیابانی بیباک را بازی می کند. مردی که با لذت کامل، مظنونین بازداشت شده را مورد عنایت قرار می دهد و دمار از روزگارشان در می آورد. این دو پلیس، دشمن خونی یکدیگر هستند. اما مجبور می شوند برای حل یک پرونده قتل، به یک زندان دور افتاده بروند که دست هیچ بنی بشری به آن نمی رسد. Tango & Cash معنی واقعی دیوانگی است. این یک فیلم احمقانه و سرگرم کننده است. دیدن این فیلم نخندیدن به آن، چالش بزرگی محسوب می شود.
3- اسلحه مرگبار (Lethal Weapon)
نمی توان منکر تأثیر فیلم اسلحه مرگبار بر فیلم های دو دوست پلیس شد. این فرمول پیش از این هم وجود داشت، مثلاً در فیلم 48 ساعت هم چنین چیزی را دیده بودیم. این فیلم یک مرد افسار گسیخته و خشن را با یک مرد خانواده ترکیب کرده بود و در این راه، به دور از هر گونه مسخره بازی یا جلف بودن، عمل کرد. حداقل در نسخه اول که این طور نبود.
مل گیبسون نقش فردی را بازی می کند که حسابی به دردسر افتاده و فیلم به خوبی، رویداد های روزانه زندگی او را به ما نشان می دهد. از طرف دیگر، دنی گلاور نقش یک پلیس را ایفا می کند که چند روز دیگر بازنشسته می شود و رویای استراحت و ماهیگیری را در سر می پروراند که ناگهان، سر و کله مل گیبسون پیدا می شود.
در این فیلم مدام دیالوگ هایی را می شنویم مانند این که “من برای این کار ها پیر شده ام” یا “تو یک مرد افسار گسیخته و وحشی هستی” که در عین خنده دار بودن، به برخی از حقیقت های زندگی ما اشاره دارند. نسخه های بعدی فیلم کمی ضعیف تر شدند، اما باز هم سرگرم کننده هستند. اما بهترین نسخه، همان نسخه اول است که نشان می دهد چگونه افراد به تنهایی شکست می خورد و فقط زمانی موفق می شوند که با هم متحد باشند.
2- پلیس داغ
به راحتی می توان گفت، Hot Fuzz بهترین فیلم ادگار رایت است. این فیلم یکی از بهترین سکانس های اکشن را به نمایش در می آورد. سایمون پگ نقش یک پلیس وظیفه شناس را ایفا می کند و یکی از بهترین بازی های خود را در این فیلم ارائه داده است. در این فیلم، نیک فراست نقش حامی ساده لوح او را بازی می کند، که با توجه به دوستی این دو در فیلم Shaun of the Dead، این نقش کمی عجیب بود.
اما انگار این دو بازیگر، به هر شکلی که در کنار هم قرار بگیرند، یک ترکیب عالی را ارائه می دهند. دلیل این که این فیلم را در رتبه اول قرار ندادیم این بود که این فیلم، چندان اورجینال نیست و تقلید از فیلم های دیگر در آن دیده می شود. فقط ای کاش ادامه ای از این فیلم ساخته می شد.
1- پسران بد (Bad Boys)
بدون شک، سری فیلم های پسران بد، بهترین فیلم ها در این سبک هستند. فیلم های زیادی قبل از پسران بد در این ژانر ساخته شد. اسلحه مرگبار یکی از فیلم هایی بود که این ژانر را به جلو برد. اما این پسران بد بود که به ما نشان داد، خرابکاری ها و انفجار های دو پلیس کله خر، چقدر می تواند جذاب باشد.
یک فیلم در مورد دو دوست پلیس به شدت به ترکیب صحیح این دو دوست وابسته است. ترکیب مارتین لارنس و ویل اسمیت آنقدر خوب است که اصلاً نیازی نیست کسی برای آن فیلمنامه بنویسد. همین که این دو نفر ترکیب شوند کفایت می کند.
من حاضرم به تماشای نشستن و کتاب خواندن این دو در کنار هم بنشینم. چه برسد به لحظاتی که با سرعتی دیوانه وار در اتوبان می رانند و در مقابل اتومبیل های بدون راننده که به سمتشان پرتاب می شود، جا خالی می دهند و تمام دنیا را به هم می ریزند. هر کدام از نسخه های پسران بد، به اندازه چند فیلم، کمدی و اکشن تحویل مخاطب می دهند. پسران بد بهترین فیلم در سبک خودش است و هیچ بحثی در آن نیست.