اغراقآمیز نیست اگر بگوییم بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی در جهان حتی بهترین بوده و کارگردانان این کشور در فیلمسازی استاد هستند.
در واقع فیلمهای عاشقانه خیلی زود میتوانند یک روند کلیشهای در پیش بگیرند، ولی در این مطلب میخواهیم شما را با فهرستی از بهترین فیلم های رمانتیک فرانسوی آشنا کنیم که گلچینشده هستند، چون اگر تمام فیلمهای عاشقانه کلاسیک این کشور را نام ببریم تعداد آنها به صدها اثر میرسد.
بنابراین، در این مطلب همراه روکیدا شوید تا فیلم بعدی را که دوست دارید با شریک زندگی خود ببینید، انتخاب کنید.
بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی:
فیلم آتالانت 1934 – L’Atalante به کارگردانی ژان ویگو
فرانسوا تروفو جایی نوشته است اولین مرتبه که این فیلم را دیده فقط 14 سال سن داشته و عاشق آن شده است. این فیلم که تاثیر فوقالعاده زیادی روی کارگردانان موج نوی فرانسه گذاشت، در فهرست بسیاری از بهترین فیلمهای تاریخ حضور دارد و یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی است.
حتی امروزه، دیدن این فیلم در خود احساس تازگی و حال و هوای عاشقانه، تاثیرگذار و بهیادماندنی دارد. کارگردان آن ویگو تقریبا تمام توان خود را برای ساخت این فیلم گذاشت، چون در حین فیلمبرداری آن مریض بود، ولی توجهی به آن نداشت چون فکر میکرد وقت زیادی برایش نمانده است،.
این کارگردان اسطورهای در سن فقط 29 سالگی از مرض سل درگذشت. این فیلم صامت یک داستان عاشقانه در مورد زوجی است که تازه ازدواج کردند، ولی در طول ماهعسل خود به دلیل سوءتفاهم دعوا میکنند و رابطهشان را به هم میزنند.
کاپیتان یک قایق کرجی به اسم آتلانت با یک دختر روستایی ازدواج میکند که هیچ چیزی در مورد شهر نمیداند، به همین علت در مورد شهرها به ویژه پاریس بسیار کنجکاو است.
زمانی که او به تنهایی به این شهر میرود، باید با مشکلات زیادی روبرو شود. هر دو زن و شوهر به اشتباه خود پی میبرند و دوست دارند رابطه خود را مجددا برقرار کنند که یک داستان بسیار جالب، خندهدار و ملموس است.
فیلم دیو و دلبر 1946 – Beauty and the Beast به کارگردانی ژان کوکتو
اگر فیلمهای جیدایگکی و انیمه ژاپنی را مشاهده میکنید، به نظرتان این کشور بهترین کشور برای ساخت بهترین فیلمها براساس افسانهها است. اما، با شاهکار کوکتو یعنی فیلم «دیو و دلبر» که براساس افسانهای به همین نام ساخته شده است میتوانید یک طعم فرانسوی را بچشید.
البته خود این داستان وامدار داستان دیگری به اسم «La Chatte Blanche» نوشته « Marie-Catherine d’Aulnoy» است.
داستان این فیلم در مورد یک دیو فوقالعاده زشت و ترسناک است که عاشق یک دختر مهربان، زیبا، نجیب و با حیا میشود. از آن جایی که عشق او افلاطونی است، این دختر را نمیکشد، بلکه آماده است برایش جان دهد.
در این فیلم میتوانید قدرت عشق این دیو و بسیاری از پیچشهای داستانی فوقطبیعی غیرمعمول را ببینید که در واقع در داستانهای افسانهای طبیعی هستند. برای این که رمز و راز این فیلم را لو ندهیم، فقط میگوییم این داستان عاشقانه و رازآلود را ببینید.
گرچه، بدون شک این فیلم را که جزو بهترین فیلم های عاشقانه فرانسه است حتما دیدید و میدانید فیلمهای متعددی براساس این داستان ساخته شدهاند.
فیلم کلاهطلایی 1952 – Casque d’Or به کارگردانی ژاک بکر
«ژاک بکر» را به خاطر فیلم درام فرار از زندان «حفره» که یک شاهکار واقعی است میشناسند، ولی او فیلمهای کلاسیک دیگری نیز مانند «Touchez pas au grisbi» و «کلاهطلایی» ساخته است.
او معمولا در ساخت فیلمهای در ژانر سرقت عالی است و با مهارت فعالیتهای معمولی شخصیتهای خود را خارقالعاده و بسیار دقیق نشان میدهد. بدون شک او در این فیلم تحتتاثیر داستان جنایی یک مثلث عشقی واقعی بین یک فاحشه به اسم «امیلی الی» و رهبران گروه Apache یعنی «ماندا» و «لیکا» قرار گرفته است.
ولی او برای فیلم خود در این داستان تغییراتی داده است. فیلم «کلاهطلایی» داستان یک مثلث عاشقانه جالب بین یک زن زیبا، رئیس مجرمان و یک نجار ساده است. نجار و زن عاشق یکدیگر میشوند، ولی جنایتکار که برای رسیدن به مراد دل خود هر کاری میکند، یک مشکل بزرگ است. بنابراین نجار باید در یک دوئل چاقوی ناگهانی روبروی جنایتکار قرار بگیرد تا یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی شکل گیرد.
فیلم گوشوارههای مادام… 1953 – The Earrings of Madame de به کارگردانی مکس افولس
این فیلم که براساس رمانی نوشته «لوئیز دو ویلمورن» ساخته شده است یکی از بهترین فیلم عاشقانه فرانسوی است که در فهرست بزرگترین فیلمهای این کشور نیز جا دارد.
این فیلم سرنوشت پادشاه بسیاری از داستانهای بومی هند به اسم «Bharthari» را به یاد میآورد که مجبور بود قلمروی خود را ترک کند و یک راهب شود.
کل فیلم همانطور که نام آن نشان میدهد در مورد گوشوارههای شخصیت زن فیلم به اسم مادام (نام فامیلی او مشخص نیست) است. او به علت سبک زندگی باشکوه و ولخرج خود، گوشوارههای باارزشش را به یک جواهرفروش میفروشد.
ولی این گوشوارهها به دست شوهر او، گاهی اوقات عاشقش و گاهی اوقات معشوقه شوهرش نیز میرسد.
این قضیه به یک مشکل بزرگ تبدیل میشود که نتیجه آن افسردگی مادام است. شوهر او که یک افسر مهم نظامی است زمانی که متوجه رابطه عاشقانه مخفی او میشود، چه کاری انجام میدهد؟ جواب این سوال، جالبترین نکته در مورد یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی است.
فیلم هیروشیما عشق من 1959 – Hiroshima mon amour به کارگردانی آلن رنه
این فیلم حتی امروز بسیار مدرن، غیرقابل درک، بهیادماندنی، عاشقانه و حیرتآور حس میشود. این اولین شاهکار «رنه» است که در فهرست بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی ما جا گرفته است و یک داستان مشخص ندارد، جز تنها خاطرات، گفتگوها و افکاری که به یک شکل بسیار شاعرانه نشان داده میشوند.
حتی درک این فیلم پس از چندین مرتبه تماشا سخت است و این احتمال وجود دارد به علت طبیعت غیرقابل درک این فیلم بیشتر گیج شوید.
شخصیتهای زن و مرد فیلم نام ندارند: اسم آنها فقط او (مذکر) (با بازی «ایجی اوکادا») و او (مونث) (با بازی «امانوئل ریوا») است. ریوا یک بازیگر فرانسوی است که در یک رابطه کوتاه با یک معمار ژاپنی یعنی ایجی قرار میگیرد.
داستان با گفتگوهای بهیادماندنی و مرموز آنها شروع میشود که مملو از ادعا، انکار، خاطرات و فراموشی است. به آهستگی، بیننده متوجه نکاتی در مورد رابطه آنها خواهد شد.
فیلم از نفسافتاده 1960 – Breathless به کارگردانی ژان لوک گدار
از این فیلم مشهور که یکی از اولین آثار موج نو فرانسه است، معمولا به عنوان یک شاهکار در تاریخ سینما، به ویژه از نظر سبک بصری آن یاد میکنند. «ژان لوک گدار» که یک خوره فیلم و منتقد سرشناس بود، شدیدا تحتتاثیر بسیاری از کارگردانهای بزرگ قرار داشته است و این قضیه را به وضوح میتوان در فیلم «از نفسافتاده» او به عنوان یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی دید.
به عنوان مثال، «دزیگا ورتوو» (کارگردان فیلم «مردی با دوربین فیلمبرداری») برای استفاده از جامپ کاتها و همچنین سینمای «نیکلاس ری» روی او تاثیر گذاشته بودند.
ولی گدار به اندازه کافی جرات داشت تا زبان بصری خود را محک بزند که زبان سینما را نیز بدون شک برای همیشه تغییر داد. حتی با آن که او در دهه 60 میلادی یک کارگردان خلاق و نوآور بود، ولی از دهه 70 جذابیت خودش را از دست داده است و فیلمهای او به مراتب خستهکنندهتر و بد شدند.
به هرحال، این فیلم داستان یک رابطه عاشقانه بین فردی است که دوست دارد «همفری بوگارت» باشد و در واقع دزد است و یک روزنامهنگار آمریکایی که در پاریس سکونت دارد و برای روزنامه New York Herald Tribune مینویسد.
شخصیت اصلی مرد فیلم در فعالیتهای مجرمانهای مانند قتل و دزدی نقش دارد و روزنامهنگار زن جوانی که به او علاقه دارد پی به شخصیت اصلیاش میبرد. اما بعد چه اتفاقی میافتد؟ ببینید و لذت ببرید، چون «از نفسافتاده» به راحتی یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی و تاریخ است.
فیلم سال گذشته در مارینباد 1961 – Last Year at Marienbad به کارگردانی آلن رنه
خب، حالا به دومین فیلم «آلن رنه» در فهرست بهترین فیلم های عاشقانه فرانسویمان رسیدیم که بدون اغراق میتوانیم بگوییم بهترین فیلم عاشقانه تاریخ سینما است.
این فیلم بابت فیلمبرداری بسیار باشکوهش، صدای خارج از تصویر عمیقا شاعرانه و بهیادماندنی، شخصیتهای رومانتیک و مرموز و طبیعت غیرقابل درکش شهرت فراوان دارد.
این فیلم مانند «هیروشیما عشق من» همچنان بسیار مدرن و استثنائی است. «رنه» توانسته است در این شاهکار مشهور خود فضایی شبیه به رویا را ترسیم کند.
در یک کاخ باشکوه و عظیم، مردان و زنان گرد هم میآیند. فیلم با نثر عمیقا شاعرانه یک صدای خارج از تصویر (صدای شخصیت اصلی مرد فیلم) شروع میشود که در مورد زیبایی این کاخ میگوید.
سپس نثر او با تحسین زیبایی شخصیت زن اصلی شروع میشود که به ادعای او سال گذشته همدیگر را در مارینباد دیدهاند و قراری با یکدیگر گذاشتهاند. ولی این زن دائما این قضیه را منکر میشود، در حالی که مرد روی گفته خود و ادعایش پافشاری میکند.
مشکل اصلی آنها مردی است که ظاهرا عاشق یا شوهر زن یا حداقل فردی است که او را کنترل میکند. کل فیلم در محوطه کاخ فیلمبرداری شده است که همچنین شگفتانگیزترین ویژگی یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی است.
فیلم ژول و جیم 1962 – Jules and Jim به کارگردانی فرانسوا تروفو
این فیلم براساس رمانی به همین نام نوشته «هنری پییر روشه» ساخته شده است که خود در واقع بیان تجربیات او از یک مثلث عشقی است. «ژول و جیم» به عنوان یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی در فهرست تقریبا تمام فیلمهای عاشقانه قرار دارد و بدون شک یک دستاورد مهم برای موج نو فرانسه محسوب میشود.
داستان این فیلم قبل، در طول و بعد از جنگ جهانی اول و در مورد یک مثلث عاشقانه بین ژول، جیم و دختری به اسم کاترین است که به او علاقه دارند. ژول یک نویسنده خجالتی از اتریش و جیم یک فرانسوی است؛ هر دو به هنر و سبک زندگی بوهمی (کولیوار) علاقه دارند.
آنها هر دو عاشق دختری به اسم کاترین میشوند که در واقع برای مردان زیادی عشوه میآید و یک بازیکن بسیار خوب در بازی عشق و حسادت است. ژول و کاترین به اتریش میروند و ازدواج میکنند، ولی این ازدواج سرانجام موفق و شادی برایشان ندارد.
فیلم خلیج فرشتگان 1963 – Bay of Angels به کارگردانی ژاک دمی
ممکن است بگویید اگر این فیلم با محوریت قمار عاشقانه است، پس چرا نباید شاهکار یاکوزایی «ماساهیرو شینودا» یعنی فیلم «گل رنگپریده» را عاشقانه بدانیم؟
چون، حتی با آن که دو شخصیت زن و مرد اصلی فیلم «خلیج فرشتگان» اکثر وقت خود را در حال قمار کردن هستند، ولی یک رابطه عاشقانه کوتاه و غیرقطعی دارند که «ژاک دمی» به زیبایی در یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی به تصویر کشیده است.
«دمی» تقریبا در سطح سایر کارگردانان موج نو فرانسه مانند گدار و تروفو است، چون سبک بصری و شخصیتهای فیلمهای آنها تا حدی قابل قیاس هستند. «خلیج فرشتگان» و «لولا» دوتا از مهمترین فیلمهای موج نو هستند که «ژاک دمی» ساخته است.
در این فیلم یک کارمند جوان بانک (با بازی «کلود مان»)، عاشق یک زن قمارباز (با بازی «ژن مورو») میشود که مطلقه و مادر یک بچه است. حتی با آن که «جین» علاقه کلود به خودش را دوست دارد، ولی دائما به او هشدار میدهد که برای او اولویت در زندگیاش نسبت به هر چیزی و هرکسی قمار است. او ریسک قمار را دوست دارد که همچنین جزء جالب فیلم است.
این فیلم به دلیل سبک بصری شبیه به عاشقانه و رابطه رومانتیک غیرقطعی و ملاقاتها و قرارها بین جین و کلود، یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی و تاریخ است.
فیلم یک مرد و یک زن 1966 – A Man and a Woman به کارگردانی کلود للوش
مجله Cahiers du cinema در نقد اولین فیلم «للوش» نوشت «کلود للوش، این نام را خوب به خاطر بسپارید، چون مجددا آن را نخواهید شنید»، ولی فیلم «یک مرد و یک زن» اقبال این کارگردان را تغییر داد و حتی از سوی گروه منتقدان این مجله یک شاهکار یاد شد.
«کلود للوش» را در ابتدای فعالیتش جدی نگرفتند، ولی فیلمهای او پس از این فیلم با استقبال زیاد منتقدان همراه شدند. او یک شاهکار دیگر تقریبا در همین سطح به اسم «Les Uns et les Autres» ساخته است.
فیلمهای «للوش» به ویژه به واسطه فیلمبرداری عالی و استفاده او از آهنگ و موسیقی شناخته شدهاند.
این فیلم به ویژه بابت فیلمبرداری عمیقا زیبا، استفاده از تصاویر سیاه و سفید و همچنین رنگ سپیا، ترکینگ شاتهای عالی در سکانسهای ماشینسواری، مجموعه آهنگ و موسیقی، گفتگوهای شدیدا عاشقانه بین شخصیتهای زن و مرد اصلی خود معروف و یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی است.
داستان فیلم در مورد یک مرد (با بازی «ژان لوئی ترنتینیان») و زن (با بازی «آنوک امه») است که همسران خود را از دست دادند و زمان سر زدن به کودکان خود در مدرسه شبانهروزی با یکدیگر دیدار میکنند.
زمانی که ژان به آنوک پیشنهاد میکند سوار ماشینش شود، آنها در مورد یکدیگر صحبت میکنند که به آهستگی به یک گفتگوی عاشقانه عوض میشود. آنها یک رابطه عاشقانه را با یکدیگر شروع میکنند، ولی در اعماق قلب خود همسران فوتشدهشان را هنوز دوست دارند که در رابطه آنها به یک مشکل روانی تبدیل میشود.
فیلم زانوی کلر 1970 – Claire’s Knee به کارگردانی اریک رومر
غلو نیست اگر بگوییم سبک همیشگی «اریک رومر» در این فیلم زیبا به بالاترین سطح خودش رسیده است که یک داستان مشخص ندارد، ولی با قدرت و شگفتی افکار، امیال و احساسات را نشان داده است. این فیلم پنجمین اثر در «شش داستان اخلاقی» رومر و یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی است.
همانطور که اسم این فیلم نشان میدهد، داستان آن ساده است: یک مرد زانو دختری به اسم «کلر» را میبیند و شیفته آن میشود. درست مانند مردان دیگری که چشمان، صورت یا گردن زنان خاصی را دوست دارند، او زانوی کلر را دوست دارد و شدیدا میخواهد حداقل یک مرتبه آن را لمس کند و یک روز به این شانس میرسد.
او از این دختر سوء استفاده نمیکند؛ دوست ندارد او دوست دخترش باشد. او قصد ازدواج با زن دیگری را دارد و فقط میخواهد زانو کلر را لمس کند. به همین سادگی، داستان همین است.
فیلم مادر و فاحشه 1973 – The Mother and the Whore به کارگردانی ژان اوستاش
اگر بتوانید یک فیلم را تحمل کنید که گفتگوهای هرگز تمامشدنی ندارد، پس میتوانید این فیلم تقریبا 3.5 ساعته را ببینید. این فیلم حتی با آن که گاهی اوقات خستهکننده است، ولی به طور کلی با یک شاهکار روبرو هستیم.
«مادر و فاحشه» یکی از خوبترین فیلمهایی است که سینمای فرانسه ساخته است. «ژان اوستاش» که در سن 42 سالگی خودکشی کرد، قبل از شروع فیلمبرداری این فیلم در شروع فعالیت خود قرار داشت.
او با این فیلم یک اثر عالی ساخته بود که بهترین و بیپرواترین فیلم کارنامه حرفهایاش و یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی است.
داستان فیلم نمایش یک مثلث عاشقانه است که در آن «ژان پیر لئو» (شخصیت محبوب تروفو) عاشق «فرانسوا لوبران» و «برنادت لافون» میشود. برنادت برای ژان مانند یک مادر است، چون از او حمایت مالی میکند و سن به مراتب بیشتری نیز دارد.
فرانسوا زنی بسیار پرشوری است که برای برقراری روابط جنسی با سایر مردان تردید نمیکند، ژان اسیر یک مشکل روانی میشود که «مادر» یا «فاحشه» را انتخاب کند.
فیلم تس 1979 – Tess به کارگردانی رومن پولانسکی
«تس» احتمالا بهترین فیلم پولانسکی، یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی و یکی از زیباترین فیلمهای تاریخ است.
فیلم به همسر پولانسکی «شارون تیت» تقدیم شده است که در واقع از او خواست یک فیلم در مورد رمان «توماس هاردی» به اسم «تس از خانواده دوربرویل» بسازد و علاقه خود را برای بازی در نقش تس نشان داده بود.
این آخرین مرتبهای است که پولانسکی همسر خود را میبیند، چون او به دست خانواده «منسون» به قتل رسید. پولانسکی سپس این فیلم را به او تقدیم کرد.
فیلم «تس» یکی از بزرگترین فیلمها در مورد یک داستان عاشقانه است؛ یک مثلث عشقی بین تس، مردی که او را باردار میکند و عاشق او. خانواده او زمانی نجیبزادگانی بودند که حالا در یک روستا زندگی بسیار فقیرانهای دارند.
به دلیل زیبایی خیرهکننده تس، تمامی مردان دوست دارند با او ازدواج کنند. یک نجیبزاده از تس سوءاستفاده میکند تا او باردار شود.
آن مرد هرگز در مورد این بارداری چیزی نمیداند و این نوزاد کمی پس از تولد میمیرد. پس از چندین سال، یک مرد «باتقوا» و «مذهبی» عاشق او میشود، اما او شب ازدواج زمانی که «تس» به گذشتهاش اعتراف میکند، او را ترک میکند.
این به عنوان یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی در مورد زیبایی، شخصیت، تلاش و عشق تس است. آن را از دست ندهید.
فیلم برای عشقهایمان 1983 – A nos amours به کارگردانی موریس پیالا
ابتدا و مهمتر از چیزی باید بگوییم تمام فیلمهایی که «موریس پیالا» ساخته است را ببینید که یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینما است. شاهکار او «زیر خورشید شیطان» است، ولی نباید کلاسیکهای دیگری مانند «ون گوگ»، «لولو»، «کودکی عریان» و «پلیس» را از دست بدهید.
آدم با دیدن فیلمهای او که به طور کلی مطالعه شخصیتهای فیلمهایش است، اطلاعات زیادی در مورد سینمای فرانسه به دست میآورد.
فیلم «برای عشقهایمان» بررسی شخصیت اصلی آن به اسم «سوزان» (با بازی «ساندرین بونیر») است که از سر خشم نسبت به شرایط خوبی که در خانه ندارد، وارد یک تعداد رابطه عاشقانه میشود.
این دختر بیقاعده در رفتار جنسی 16 ساله شدیدا تحت کنترل برادر و برادرش قرار دارد و آنها کاملا از این رفتار او با اطلاع هستند.
بنابراین، برای او هیچی مهم نیست، چون خشمگین است و وارد روابط عاشقانه زودگذر و جنسی با مردان متعدد میشود. برخلاف تصورتان یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی را تجربه میکنید.
فیلم خون ناپاک 1986 – Mauvais Sang به کارگردانی لئوس کاراکس
«لئوس کاراکس» استاد سینمای بصری است که فیلمهای از نظر بصری شگفتانگیز، عاشقانه بهیادماندنی و همچنین تیز و زننده میسازد. بدون شک بزرگترین فیلم او جدیدترین اثرش یعنی «موتورهای مقدس» است که در آن سبک همیشگیاش به بالاترین استاندارد خود رسیده است.
فیلم «خون ناپاک» و «عاشقان روی پل» دو شاهکار او با داستان عاشقانه و جزو بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی هستند.
حرکات دوربین، فیلمبرداری زیبا، تصاویر عمیقا بهیادماندنی و شخصیتهای عاشقانه مشخصه اصلی تمام فیلمهایش هستند.
«خون ناپاک» نیز از این قاعده مستثنی نیست. این فیلم داستان عجیب شهر پاریس در یک آینده نامشخص است: ویروس مرموزی به اسم STBO افرادی را که «بدون عشق، عشق بازی میکنند» را میکشد. یک واکسن ساخته شده است و الکس (با نقشآفرینی «دنیس لاوانت») ماموریت دارد آن را بدزدد. گرچه او دوست دختر (با بازی «ژولی دلپی») دارد ولی عاشق زن دیگری (به هنرمندی «ژولیت بینوش») میشود.
«کاراکس» به داستان فیلم خود زیاد دقت ندارد، ولی او روی سبک، موسیقی، تصویرپردازی و شخصیتها تمرکز کرده است. این فیلم را از دست ندهید.
فیلم موسیو هایر 1989 – Monsieur Hire به کارگردانی پاتریس لوکنت
«پاتریس لوکنت» استاد نشان دادن عشق افراد تنها و خجالتی به ویژه مردان است. اگر از این موضوع خوشتان میآید، باید تمامی فیلمهای او را ببینید.
داستان فیلم «موسیو هایر» در مورد مردی است که تقریبا همیشه از اتاق آپارتمان خود، اتاق آپارتمان یک زن را تحت نظر میگیرد، چون آنها روبروی یکدیگر زندگی میکنند.
او معمولا چراغ اتاق خودش را خاموش نگه میدارد تا بتواند این زن را بدون شک و مشکلات روانی نگاه کند. او هر کاری که این زن انجام میدهد را میبیند: خوردن، نوشیدن، تعویض لباس، عشقبازی با دوست پسرش. یک روز، این زن به نزدیک پنجره میآید و در همان لحظه و خیلی ناگهانی «موسیو هایر» را حال دیدن خودش میبیند.
حالا چه اتفاقی میافتد؟ او از تحت نظر بودن خوشش میآید و سعی میکند «هایر» را اغوا کند و حتی با او یک رابطه شکل دهد تا یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی ساخته شود.
فیلم شوهر آرایشگر 1990 – The Hairdresser’s Husband به کارگردانی پاتریس لوکنت
دومین فیلم «لوکنت» به عنوان بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی مانند فیلم «موسیو هایر» یک شخصیت مرد اصلی خجالتی ندارد، ولی شخصیت مرد فیلم او همچنان درونگرا و تنها است.
او عاشق یک آرایشگر میشود که او نیز درونگرا، تنها و مهربان است. او به دفعات به مغازه این آرایشگر برای اصلاح مو میرود و یک روز جرات ابراز عشق به این زن میکند. در ابتدا، آرایشگر فورا مخالفت میکند، ولی پس از فکر در مورد آن، خواسته مرد را میپذیرد.
آنها ازدواج میکنند ولی خوشبختی باقی نمیماند، چون حوادث دردناکی رخ میدهد. «لوکنت» یک داستان عاشقانه و فضای بسیار جالب را در مورد این آرایشگر انتخاب کرده است. سکانسهای جذابی در فیلم وجود دارند که صدها مرتبه احساسیتر از صدها فیلم به اصطلاح «اروتیک» هستند.
فیلم عاشقان روی پل 1991 – The Lovers on the Bridge به کارگردانی لئوس کاراکس
دومین فیلم کاراکس در فهرست بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی ما حتی از فیلم «خون ناپاک» او به علت یک داستان ملموستر و قابل درکتر، عاشقانهتر است.
این فیلم فوقالعاده است، نه تنها به خاطر زیبایی بصری فوقالعاده سینمای کاراکس، کارگردانی سوزان، فیلمبرداری هنرمندانه و ویژگیهای شاعرانه، بلکه به خاطر نقشآفرینی بیمانند بازیگر زن و مرد آن.
«دنیس لاوانات» و «ژولیت بینوس» ولگردهایی هستند که عاشق یکدیگر میشوند، ولی احساسات دنیس از ژولیت عاشقانهتر است.
پس از چند وقت، دنیس پی به حقیقت ژولیت میبرد که عاشق یک آهنگساز است. این آهنگساز همیشه برای او آهنگ ساخته و ژولیت همیشه برای او نقاشی کرده است.
اما بین آن دو اتفاقی رخ داده است تا رابطهشان به جدایی بکشد و به همین دلیل ژولیت آواره خیابانها شده است.
گذشته او مشکل اصلی دنیس است، چون میترسد ژولیت او را ترک خواهد کرد.
فیلم ماه تلخ 1992 – Bitter Moon به کارگردانی رومن پولانسکی
پولانسکی یکی دیگر از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی را با «ماه تلخ» ساخته است، اما بسیاری از خورههای فیلم این فیلم را عاشقانه نمیدانند، ولی درست نیست. چرا یک فیلم اروتیک که به مراتب واضحتر از هر فیلمی یک ازدواج نابوده شده را به ویژه با تمرکز روی روابط فیزیکی نشان میدهد، رومانتیک نباشد؟
باید قبول کرد مسائل جنسی و حسادت اجزای اصلی عشق و همچنین ازدواج هستند. برای بسیاری از منتقدان و شیفتگان سینما ممکن است آزاردهنده باشد که پولانسکی در این فیلم از همسر خود، «امانوئل سنیه» به عنوان یک زن شدیدا شهوتی استفاده کرده که در این فیلم سکانسهای جنسی متعددی با بیشتر از یک مرد دارد.
در ابتدا، یک زن و مرد، به ویژه از نظر جنسی عاشق یکدیگر میشوند. سپس، خوشبختی میآید که دوام ندارد. آنها از یکدیگر خسته و زده میشوند و حتی سعی میکنند همدیگر را نادیده بگیرند. شوهر حتی به دفعات با تحریک حسادت زن او را آزار میدهد، ولی نمیداند که همسر او در زمینه عشق، حسادت و رابطه جنسی یک استاد بازی است.
فیلم قلبی در زمستان 1992 – A Heart in Winter به کارگردانی کلود سوته
آهنگهای پیانوی «موریس راول» در این داستان عاشقانه یکطرفه نقشی تاثیرگذار دارد، چون با شخصیتهای این فیلم، عشق و احساسات آنها و خود داستان فیلم هماهنگ است. «کلود سوته» یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی و تاریخ را ساخته است که یک مثلث عشقی را به تصویر میکشد.
یک زن ویولونیست (با بازی «امانئول بئار») عاشق شوهر همکار خود (با نقشآفرینی «دنیل اوتوی») میشود که باید یک ساز برای او بسازد. ماجرا طوری پیش میرود که او حتی شوهر خود را به خاطر دنیل ترک میکند، ولی در نهایت متوجه میشود که دنیل به همان شکل عاشق او نیست.
این فیلم رومانتیک پرشور و تاثیرگذار را از دست ندهید.
فیلم سه رنگ: قرمز 1993 – Three Colors: Red به کارگردانی کریستوف کیشلوفسکی
نابغه سینما و استاد «کریستوف کیشلوفسکی» یک نوع داستان عجیب، غیرقابل درک و آرامشبخش را برای نشان دادن پیچیدگیهای عشق انتخاب کرده است. در این فیلم شخصیتها و داستانهای مختلف در ارتباط با یکدیگر قرار میگیرند.
تمام فیلم پر از خیانت است، ولی اگر این فیلم را درک کنید، سپس عشق را درک خواهید کرد. عشقی که در دل یک مرد مجرد در زمان اشتباه، ولی نسبت به یک زن درست شکل گرفته است.
در سراسر فیلم عشق این مرد مجرد (با بازی «ژان لوئی ترنتینیان») را میبینیم که در جوانی خود به دوست دخترش خیانت کرده است، جوانی که آشکارا در زندگی یک مرد ظاهرا متفاوت نشان داده میشود که دقیقا زندگی شبیه به ژان دارد. خواهشا گیج نشوید. حتی میتوانید تصور کنید آن مرد خود ژان است.
توضیح این نوع فیلم بسیار سخت است، چون همه چیز را پیچیدهتر میکند. او پس از خیانت، این موضوع را همه جا و در هر رابطهای میبیند. او تمام عمر مجرد باقی میماند و کسی را باور ندارد، ولی در سن پیری و زمانی که تنها انتظار مرگ خود را میکشد، با یک دختر (با بازی «ایرن ژاکوب») آشنا میشود تا همه چیز برایش تغییر کند.
او احساس میکند این زن دقیقا کسی است که انتظارش را داشته، اما عشق فوقالعاده پیچیده است. ژان نمیتواند کاری جز این انجام دهد که تصور کند که ای کاش او را در جوانی دیده بود تا زندگیاش فرق میکرد. کیشلوفسکی یک کارگردان لهستانی است ولی یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی را با «قرمز» ساخته است.
فیلم نیزار وحشی 1994 – Wild Reeds به کارگردانی آندره تشینه
«آندره تشینه» یکی از بهترین کارگردانان پس از موج نو فرانسه است و به نسل دوم منتقدان فرانسوی مرتبط با مجله Cahiers du Cinema تعلق دارد. او کلاسیکهایی مانند «فصل دلخواه من»، «دزدیها» و این فیلم یعنی «نیزار وحشی» را ساخته که احتمالا شاهکار و بهترین فیلم سن بلوغ بوده که از قضا با الهام از زندگی خودش ساخته شده است.
داستان فیلم در دوران جنگ الجزایر است و زندگی نوجوانی تعدادی پسربچه و دختر را نشان میدهد. این فیلم مانند بسیاری از فیلمهای دیگر فرانسوی داستان مشخصی ندارد، ولی تمرکز اصلی آن روی شخصیت شخصیتهایش است.
گرچه این فیلم روابط دو جنسگرایی را نشان میدهد، یک پیچش مهم داستانی زمانی شکل میگیرد که یکی از شخصیتهای آن پی به همجنسگرایی خود میبرد و شیفته یکی از دوستانش میشود، ولی فرد مقابل دوجنسگرا بوده و فقط از روی کنجکاوی تحریک شده است.
گفتگوها و شخصیت شخصیتهای این فیلم فوقالعاده واقعی و تلخ هستند. این فیلم را به عنوان یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی و تاریخ سینمای این کشور از دست ندهید.
فیلم امیلی 2001 – Amelieبه کارگردانی ژان پیر ژونه
واقعا مطلب ما بدون نام بردن از این فیلم که به طور کلی در مورد شخصیت نقش اول یعنی «امیلی» (با بازی «اودره توتو») است، کامل نبود. جدا از کارگردانی استثنائی «ژونه»، بازیگری توتو، فیلمنامه، فیلمبرداری، داستان، شخصیتهای دیگر و موسیقی «یان تیرسن» به یک شکل در شاهکار بودن این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی سهیم هستند.
داستان آن شبیه به بخش دوم شاهکار عاشقانه «وونگ کار وای» یعنی فیلم «چانگکینگ اکسپرس» است. امیلی که کودکی غیراجتماعی او باعث شده است شخصیتی گوشهگیر داشته باشد، سعی میکند در جوانی خود همه را شاد کند.
او عاشق مردی میشود، ولی هرگز قادر به صحبت با او نیست، بنابراین کارهای خاصی برای شاد بودن این مرد میکند. مرد کمکم متوجه این موضوع میشود، ولی نمیداند چه کسی مسئول تمام این کارها است. او سعی میکند امیلی را پیدا کند، ولی فایدهای ندارد. این تعقیب و گریزها بین امیلی و مردی که دوست دارد عاشقانه و خندهدار هستند.
گرچه تمام شما باید این فیلم را دیده باشید، ولی حتی برای تماشای مجدد این فیلم عاشقانه کمدی و استثنائی را فراموش نکنید.
فیلم ستاره فروزان 2009 – Bright Star به کارگردانی جین کمپیون
این فیلم تنها اثری است که در بین بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی منتخب ما توسط یک زن ساخته شده است، ولی نه توسط یک کارگردان زن معمولی، بلکه «جین کمپیون» بزرگ که فیلمهای او به طور کلی عمیقا زیبا و شدیدا عاشقانه هستند.
فیلم «ستاره فرزوان» کافی است تا شکوه هنرمندی او را ببینیم، یک زندگینامه از شاعر اشعار عاشقانه «جان کیتس» و به ویژه داستان عاشقانه او و مراحل بعدی زندگیاش.
این فیلم احتمالا زیباترین فیلم رنگی و شاید از نظر بصری شگفتانگیزترین عنوان در فهرست بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی ما باشد.
یک نکته عالی در مورد یک کارگردان زن یا هرگونه هنرمند زن این است که آنها به جزئیات ریزی اشاره میکنند که تاثیر فوقالعادهای روی روابط انسانی دارند و کمپیون از این قضیه استثناء نیست. او عشق را از نگاه کیتس نشان نمیدهد، بلکه آن را از چشمان عاشق او میبینیم.
یک دختر فوقالعاده زیبا و فوقالعاده باکلاس با کیتس دیدار میکند، ولی او را در ابتدا دوست ندارد، ولی سپس به خانه میرود، یکی از کتابهای کیتس را میخرد و اشعار او را میخواند تا ببیند یک احمق است یا نه.
این دختر عاشق کیتس میشود، حتی با آن که اشعار او را کامل درک نمیکند. سپس کیتس را میبیند، از او میخواهد اشعارش را به او یاد دهد و آنها عاشق یکدیگر میشوند. ولی خوشبختی نمیتواند دوام آورد و آنها با مشکلات متعددی روبرو میشوند. فیلم را ببینید تا خودتان متوجه شوید.
فیلم زنگار و استخوان 2012 – Rust and Bone به کارگردانی ژاک اودیار
«ژاک اودیار» که سینمادوستان او را به واسطه فیلم درام زندانی و جنایی «یک پیامبر» میشناسند، کلاسیک دیگری به اسم «زنگار و استخوان» ساخته است که یک داستان عاشقانه غیرمعمول و جالب دارد، چون یک رابطه عاشقانه بین یک مرد با شخصیت بسیار مردانه و خشن (با بازی «ماتیاس اسخونارتس») و یک زن جذاب و زیبا (با بازی «ماریون کوتیار») را که پا ندارد به تصویر میکشد.
ماتیاس که یک پسر دارد و نگهبان یک باشگاه شبانه است (او شدیدا نیز به مبارزه علاقه دارد)، عاشق ماریون زیبا میشود که یک مربی نهنگ قاتل است.
یک وال در حین کار پاهای ماریون را قطع میکند، ولی دنیا به او اجازه میدهد با ماتیاس عشق و صمیمیت را تجربه کند. اما مشکل ماتیاس این است که او اهمیت زیادی برای ماریون قائل نمیشود و با هر زنی که دوست داشته باشد عشقبازی میکند.
ویژگی اصلی این فیلم که آن را به عنوان یکی از بهترین فیلم های عاشقانه فرانسوی مطرح میکند، شخصیت نقشهای اول زن و مرد آن و گسترش و تنش عشق بین آنها است.
منبع: tasteofcinema.com
والا تو ایران آدم عاشق نشه بهتره ، دلار 18000 تومن
عاشق فیلمها شوید پس 🙂
بله جناب نعمتی من عاشق فیلمهای فرانسوی هستم . زیرنویسشونم میکنم . زیرنویس انگلیسیشونو دانلود میکنم به فارسی ترجمه میکنم
خسته نباشی 🙂 درسته سینمای فرانسه خیلی خوبه. من خودم خیلی فرانسه رو دوست دارم، البته به محبوبیت سینمای ژاپن برام نمیرسه ولی واقعا آرشیو گسترده ای از کارگردانان فرانسوی دارم و خودمم زیرنویس کردم.
به زودی برای تمامی کشورها مینویسم.