فهرست عنوانها
شرکت هایی مانند اپل، از طریق بیلبوردهای بزرگ و آگهی های بازرگانی گران قیمت، سود خود را افزایش می دهند. اما شرکت های نوپا که تازه در حال رشد هستند، از پس این هزینه های گزاف برنمی آیند. کارشناسان این حوزه به شرکت ها پیشنهاد می کنند که 7 تا 8 درصد از سرمایه خود را صرف بازاریابی و تبلیغات کنند. اما اگر شما صاحب کسب و کار نوپا هستید، آنها به شما می گویند که 1 درصد کفایت می کند.
البته این باعث تاسف است. بر اساس تحقیقات شرکت نیلسن، به ازاء هر 1 دلار که صرف تبلیغات می کنید، 1.09 دلار سود می کنید. اما این فقط یک میانگین است. با کمی برنامه ریزی، می توانید سود بیشتری از بازاریابی کسب کنید.
کارآفرینان زمانی سرمایه گذاری درستی روی بازاریابی انجام می دهند که تصورات غلط، پیرامون این مسئله را فراموش کنند. در این مطلب، به سه مورد از این تصورات غلط اشاره خواهیم کرد:
دروغ شماره 1: من واقعاً نیازی به بازاریابی ندارم.
برای بسیاری از دارندگان مشاغل کوچک آسان است که با حداقل ها بسازند و تا می توانند، رشد برند خود را محدود کنند. در پشت این دروغ، یک منطق وسوسه کنند وجود دارد. این افراد سعی می کنند به جای بازاریابی و تبلیغات، خدمات خوبی به مشتریان ارائه دهند تا مشتریان راضی، با تبلیغات دهان به دهان موجب شهرت برند شوند. پس از این که با این روش، به موفقیت اندکی رسیدند، با خود می گویند که دیگر نیازی به بازاریابی و خرج کردن پول نیست. بهتر است سرمایه خود را ذخیره کنیم.
آیا مشاغل کوچک می توانند با این نوع صرفه جویی ها به موفقیت برسند؟ شاید، اما نه به طور دائم. بسیاری از کارآفرینان که شکست می خورند، افسوس می خورند که چرا برای تبلیغات، مدیریت برند و ابتکارات استراتژیک، بیشتر هزینه نکردند.
حقیقت: آمار دروغ نمی گوید. همه به مقداری بازاریابی نیاز دارند. مهم این است که به اندازه ای برای بازاریابی هزینه کنید که به بودجه شما لطمه نزند.
دروغ شماره 2: هیچ راهی وجود ندارد که بفهمیم آیا بازاریابی فایده ای داشته است یا خیر.
شما یک شرکت راه اندازی می کنید و حسابی برای تبلیغات خرج می کنید. اما آیا این هزینه ها هیچ فایده ای دارد؟ پاسخ به این سوال برای بسیاری از شرکت های نوپا مشکل است. ممکن است خیلی از مشتری ها بگویند که از طریق آگهی تبلیغاتی یا رسانه های اجتماعی با شرکت آشنا شده اند. اما فراتر از آن، چطور می توان تخمین زد؟
دلیل این مسئله که فایده و سود بازاریابی، قابل اندازه گیری نیست، بسیار ساده است: بسیاری از شرکت های نوپا اصلاً هیچ برآوردی در مورد تأثیر تبلیغات و بازاریابی خود انجام نمی دهند. بر اساس تحقیقات، 45 درصد از شرکت ها این کار را انجام نمی دهند. این باعث می شود که در محاسبات، اشتباهات زیادی رخ دهد.
حقیقت: موفقیت زمانی به دست می آید که با اطلاعات کامل، تصمیم بگیرید. اگر هزینه بالای مواد اولیه باعث می شود که به سوددهی نرسید، آن را عوض کنید. اگر برخی کارمندان به هدف شما برای رسیدن به موفقیت کمکی نمی کنند، مجبور نیستید آنها را تحمل کنید.
دروغ شماره 3: من از پس هزینه های گزاف تبلیغات بر نمی آیم.
شاید تجارت کوچک شما به بازاریابی نیاز داشته باشد و شاید بتوانید ارتقاء سرمایه خود را مشاهده کنید. اما شما قرار نیست تبلیغات خیلی پر هزینه انجام دهید. کارآفرینانی که سازمان های کوچکتری را اداره می کنند، دو گزینه پیش روی خود دارند.
- خودشان کار بازاریابی را انجام دهند. این کار از نظر اقتصادی به صرفه است، اما زمان زیادی می برد. همچنین اگر تجربه زیادی در این زمینه نداشته باشند ممکن است نتیجه مناسبی نگیرند.
- با یک بازاریاب همکاری کنند. می توان با شرکت های کوچک دیگر در این زمینه همکاری کرد که هزینه زیادی هم نداشته باشد.
حقیقت: این که همه کارها را خودتان انجام دهید یا بر عکس همه کارها را به منابع خارجی محول کنید، هر دو اشتباه است. می توانید برخی کارها را خودتان انجام دهید و در مورد کارهایی که اطلاعات چندانی در موردش ندارید، از بیرون کمک بگیرید.
رهبران تازه کار به راحتی می توانند در مورد نیاز به بازاریابی باکیفیت، تفاوتی که بازاریابی ایجاد می کند و هزینه ای که می توانند بابت بازاریابی بپردازند به خود دروغ بگویند. اما با یک سرمایه گذاری حساب شده، هر کارآفرینی می تواند از ارتقای شرکت خود لذت ببرد و حقیقت این است.