بازار گوشیهای پرچمدار با محصولات عالی زیادی اشباع شده است. در این بین سونی بهمن ماه سال قبل پرچمدار جدید خود یعنی گوشی Xperia 1 را وارد بازار کرد.
در این مطلب تیم کارشناسی روکیدا تصمیم به نقد این گوشی گرفته است. تا انتها همراه ما باشید.
دوست نداریم این حقیقت را تایید کنیم، ولی گاهی اوقات به سختی میتوان گوشیهای سونی را جدی گرفت. علت آن تلاش نکردن این شرکت برای ساخت بهترین محصولات نیست، بلکه بیشتر به این قضیه بر میگردد که غول ژاپنی گاهی اوقات گوشیهایی وارد بازار میکند که ظاهرا متفاوت با جریان دنیای موبایل هستند. به مدرک بیشتری نیاز دارید؟ کافی است به Xperia 1 نگاهی بیاندازید.
این اولین گوشی رده بالایی است که بعد از مدتها سونی وارد بازار کرده است و بدون شک غیر عادی است. اجازه بدهید یکی یکی قابلیتهای آن را تیک بزنیم. فوقالعاده بزرگ با نمایشگر با دقت فوقالعاده بالا؟ تیک بزنید.
یک موتور لرزشی که به خوبی با موسیقیهای دلخواه شما هماهنگی دارد؟ شک نکنید. یک باتری تعجببرانگیز کوچک؟ متاسفانه، بله.
شکی نیست گوشی اکسپریا 1 از آن دست دستگاههایی است که تنها سونی خواهد ساخت و هیچ برند گوشی هوشمند دیگری هنگام ساخت محصولات خود اولویتهایی مشابه با اهالی ژاپن ندارد. از یک دیدگاه، Xperia 1 به نوعی حس یک دستگاه نوآورانه و تازه را به شما میدهد. اما اگر از دیدگاههای دیگر نگاه کنیم، به اندازه کافی آرزو میکنید ای کاش سونی در چند زمینه انتخابهای متفاوتتری داشت.
مزایا:
- عملکرد بی نظیر
- نمایشگر زیبا و با دقت 4K زیبا
- دستگاهی عالی برای مولتی تسکنیگ و تقسیم صفحه نمایش
معایب:
- عمر نه چندان جالب باتری
- دقت 4K غیر ضروری نمایشگر
- دوربین سهگانه نیاز به اصلاحات بیشتری دارد.
خلاصه
اکسپریا 1 یک گوشی هوشمند قدرتمند و جاهطلبانه است که از تخصص سونی در زمینه سختافزارهای مختلف استفاده میکند. ظاهرا در این گوشی از یک فرمول موفق استفاده شده است، اما در واقع زندگی با یک گوشی فوقالعاده بزرگ با یک نمایشگر فوقالعاده با دقت بالا با ایدهآلهای افراد فاصله دارد.
درست است، تماشای فیلم با Xperia 1 بی نظیر است (با این فرض که محتوا صفحه را به درستی پر کند) و سیستم دوربین سه گانه تصاویر اغلب شگفتانگیزی میگیرد، ولی متاسفانه، عمر باتری این گوشی در خوشبینانه حالت متوسط است و از مزایای یک نمایشگر با دقت 4K در دستگاهی به این کوچکی به سختی میتوان لذت برد، مگر این که واقعا به آن دقت کنید.
در نهایت باید بگوییم اکسپریا 1 مقداری جذابیت بسیار خاص در خود دارد ولی اکثر افراد باید احتمالا برای یک گوشی کاملتر بخشهای دیگر بازار را بگردند.
نمایشگر و سختافزار
شروع هر بحثی در مورد اکسپریا 1 باید با طراحی آن باشد. این گوشی به سادگی یکی از بحث برانگیزترین گوشیهایی است که بررسی کردیم. علت آن کاملا به انتخاب سونی برای نمایشگر بر میگردد: یک پنل نمایش 6.5 اینچی با یک نسبت تصویر طویلتر از حد معمول 21:9.
در نتیجه، Xperia 1 بیشتر شبیه به یک کنترل از راه دور است تا یک گوشی هوشمند و چنین شباهتی اکثر افرادی که گوشی را میبینند فراری میدهد.
از یک نظر چنین طراحی مشکل زیادی ندارد، به ویژه به علت طویل و باریک این گوشی، راحت در دست جا میگیرد.
حتی با آن که ممکن است عجیب به نظر برسد ولی من کاملا جذب این گوشی شدم چون به سادگی میتوانید مدت زیادی آن را در دست بگیرید. البته برای استفاده موثر از آن به هر دو دست خود نیاز دارید.
گرچه، لذت از این نمایشگر طویل واقعا به نحوه استفاده شما از آن بستگی دارد. من با گوشیام زیاد مطالعه میکنم، بنابراین نمایشگرهای اندکی عریضتر به معنای خطوط طویلتر و از نظر بصری لذتبخشتر هستند.
Xperia 1 با توجه به نمایشگر باریکی که دارد برای من چندان ایدهآل نیست و بیشتر به درد تماشای فایلهای رسانهای میخورد و لذت از آن به توانایی کاربر در پیدا کردن محتوای سینمایی با نسبت تصویر 21:9 بر میگردد.
بهترین راه برای استفاده از این نمایشگر دیدن فیلم است و پشتیبانی نتفلیکس از نمایشگرهای اولترا واید به این معنا است که در گوشی اکسپریا 1 به خوبی میتوانید از این سرویس لذت ببرید.
تماشای ویدئوهای مناسب این نمایشگر شما را با بهترین لذت تماشای فیلم روی یک گوشی هوشمند آشنا خواهد کرد.
اما بخش زیادی از محتوایی که روزانه به آنها برخورد میکنید مناسب این نمایشگر نیستند. تماشای کلیپهای عریض با نسبت تصویر 16:9 یوتیوب روی این گوشی باعث میشود در هر کدام از طرفین نمایشگر خطوط مشکی بزرگی به جا بماند و ویدئوهای با نسبت 4:3؟ باید آنها را کاملا فراموش کنید چون به همان مقدار که روی صفحه فیلم میبینید، بخشهای دیگر صفحه خالی است. واقعا احمقانه است. (البته به اندازه کافی جا است تا انگشتان دست خود را روی صفحه بگذارید.)
در نهایت، من میتوانم دلیل انتخاب این نمایشگر از سونی را درک کنم. تعداد محتواهای اولترا واید روز به روز بیشتر میشود و دیدن آنها روی اکسپریا 1 لذت خاصی دارد. سایر شرکتهای سازنده گوشیهای هوشمند نیز به این ترند سینماییتر پیوستهاند.
ولی از نظر من دقت 4K این نمایشگر زیاد منطقی نیست. سونی تاکنون تنها شرکتی است که در یک دستگاه به این کوچکی چنین نمایشگر با دقت بالا قرار داده است.
واقعا نمایشگر زیبایی است و میتوانید از بخش تنظیمات ظاهر آن را به هر شکلی که میخواهید تنظیم کنید. زمانی که گوشی را از جعبه فروش آن بیرون میآورید رنگهای نمایشگر خنکتر و خنثیتر از چیزی است که معمولا من ترجیح میدهم.
پس از رفتن به بخش تنظیمات، متوجه شدم که به سادگی میتوانم دمای رنگ را به چیزی لذتبخشتر تغییر دهم. اگر دقت کامل بیشتر سلیقه شما است، حالت Creator Mode بهترین گزینه برای شبیهسازی رنگهای خنثی یک مانیتور رفرنس است. نکته مهم باز بودن دست کاربر برای تنظیمات نمایشگر است.
اما نکته منفی بی معنا بودن وجود دقت 4K روی یک گوشی هوشمند است. بدون شک ویدئوهای با دقت بالا دارای استاندارد HDR کیفیت بالایی دارند، ولی آیا به نسبت ویدئوهایی که روی نمایشگرهای با نسبت تصویر 21:9 بدون دقت 4K اجرا میشوند، به شکل قابل توجهی بهتر هستند؟ من فکر نمیکنم.
مگر از آن دست افرادی باشید که با گذاشتن گوشی کنار صورتتان فیلم میبینید، وگرنه مزایای یک نمایشگر با دقت فوقالعاده بالا را تقریبا به راحتی میتوان فراموش کرد.
برای گوشی که توجه بالایی به پخش فایلهای رسانهای دارد، مجموعه اسپیکرهای آن ناامیدکننده و تعجببرانگیز است. باز پخش صدا به بلندی سایر گوشیها نیست و نبود بارز صدای باس دیده میشود تا ویدئوها و موسیقیهای شما صدای با کیفیت پایینتر داشته باشند و کمتر از آنها لذت ببرید.
با توجه به این معایب وجود درگاه هدفون 3.5 میلیمتری الزامی است. ولی شانس با کاربر همراه نیست. ممکن است این قضیه تنها مختص به گوشی تحت بررسی ما باشد، ولی این گوشی به همراه یک جفت هدفون سیمی با درگاه 3.5 میلیمتری به دست ما رسید. اما نکته جالب این است که اکسپریا 1 فاقد درگاه 3.5 میلیمتر هدفون است! و نکته بدتر ماجرا نبود یک رابط پورت یواسبی تایپ C در جعبه فروش برای این هدست بود.
سپس به موتور لرزشی میرسیم که در بالا به آن اشاره کردم. خلاصه بگویم، هدف از این موتور واکنش نشان دادن به صداهای پایین موسیقی شما و ایجاد صدای بم در زمان مناسب است.
سونی از آن در یک گوشی هوشمند قبلا استفاده کرده بود و ادعا میکند وجود آن باعث میشود حس غوطهوری کاربر هنگام بازی و دیدن فیلم بیشتر شود.
وجود آن یکی از ایدههایی است که روی کاغذ غیر ضروری به نظر میرسد ولی در عمل حتی بدتر میشود. البته باید بگوییم هیچ مشکلی ندارد و دقیقا همان کاری که سونی میخواهد را انجام میدهد ولی وجود آن زندگی کاربر را بهتر نمیکند.
خوشبختانه، سونی یک گوشی سبک و محکم ساخته است. بدنه این گوشی از فلز ساخته شده است و دو پنل محافظ گوریلا گلس 6 به شکل تقریبا بی نقصی عقب و جلو گوشی را به یکدیگر متصل میکند.
خیلی خوب است سونی نیز مانند سایر شرکتها از شیشه با دوام گوریلا گلس استفاده کرده است چون این گوشی به سادگی یکی از لیزترین گوشیهایی است که امسال تست کردم (تنها آیفونهای اپل بیشتر لیز میخورند).
بدنه این گوشی بی عیب و نقص است. فقط باید هشدار دهیم این گوشی ظاهرا بیشتر مناسب کاربران راست دست است. تمامی دکمهها (از جمله دکمه اختصاصی دوربین) در سمت راست گوشی قرار گرفتند.
حسگر اثر انگشت نیز اینجا حضور دارد و لمس آن با انگشت اشاره دست چپ خیلی سخت است.
طراحی باریک و شیک اکسپریا 1 یک عیب بزرگ دارد: جای کمی برای باتری به جا مانده است. توجه کنید دقت نمایشگر این گوشی به نسبت هر محصول دیگری در بازار بیشتر است، بنابراین استفاده از یک باتری 3300 میلیآمپر ساعتی جای تعجب دارد.
من به طور متوسط 3 تا 4 ساعت قادر به کار با گوشی با روشن بودن نمایشگر بودم که واقعا برای گوشی به این قیمت قابل پذیرش نیست. در بهترین حالت ِبرای باتری حداکثر انتظار 1 روز شارژ را داشته باشید.
اکسپریا 1 در زمان استفاده
با آن که اکسپریا 1 از چند دیدگاه میتواند عجیب باشد ولی از نظر سختافزار همه چیز عادی است. درون این بدنه شیک، چیپست اسنپدراگون 855 به همراه 8 گیگابایت رم و 128 گیگابایت حافظه داخلی قرار گرفته است (همچنین توانید آن را تا 512 گیگابایت می به کمک کارت حافظه خارجی افزایش دهید).
اگر این مشخصات برایتان آشنا است، چون اکثر گوشیهای پرچمدار که امسال عرضه شدند مشخصات سختافزاری مشابهی دارند و در نتیجه همه در یک سطح سریع هستند.
باید بگویم برای این بحث سختافزار را باز کردم چون ببینم آیا Xperia 1 میتواند با قدرت در کنار این نمایشگر با دقت بالا کار کند. شخصا هرگز هنگام بازی یا امتحان اپلیکیشنهای مختلف هیچگونه تاخیر یا لکنتی در عملکرد گوشی را حس نکردم.
بدون شک، تجربه استفاده از گوشی افراد متفاوت است ولی ما به نقطهای رسیدیم که a) شرکت کوآلکام تقریبا یک حق انحصاری روی چیپستهای رده بالای گوشیهای هوشمند دارد و b) آنها به اندازه کافی سریع هستند تا از عهده کارهای روزانه تقریبا هر کسی برآیند.
از طرفی بخش نرمافزاری بدون عیب اندروید 9 (پای) نیز در این قضیه موثر است. جالبترین بخش ماجرا به این قضیه بر میگردد که سونی قابلیتهای فراوانی در این گوشی لحاظ کرده است تا باعث شود این نمایشگر مفیدتر و کاربردیتر شود.
چند سالی میشود تقسیم صفحه نمایش برای انجام چند کار همزمان (مولتی تسکینگ) جزو قابلیتهای کلیدی اندروید است اما وجود نمایشگر تمام طویل اکسپریا 1 برای این کار به نسبت سایر دستگاهها رضایتبخشتر است.
زمان فعالسازی این قابلیت، هر اپلیکیشن در یک پنجره تقریبا مربعی شکل نمایش داده میشود که ترکیب آن با دقت بالای نمایشگر به این معنا است که بخش نرمافزاری خواناتر به نظر میرسد و فضای بیشتری برای نفس کشیدن دارد.
همچنین حالت کار با یک دست با گوشی وجود دارد که با فعال کردن آن توسط دو مرتبه ضربه زدن روی دکمه هوم صفحه کوچک میشود. واقعا متوجه نمیشوم چرا این حالت به صورت پیشفرض فعال نیست چون گاهی اوقات برای رسیدن به سایبان نوتیفیکیشنها مفید است و میتوانید تا حدی که فکر میکنید درست است اندازه آن را تغییر دهید.
البته باید بگویم اگر دستان شما به اندازهای کوچک است که به دفعات باید این حالت را فعال کنید، بهتر است به دنبال خرید یک گوشی کوچکتر باشید.
قابلیت Side Sense باعث دسترسی راحت به اپلیکیشنهای مهم و تنظیمات گوشی میشود بدون این که دست خود را روی صفحه کش دهید. حتی میتوانید آن را به نحوی تنظیم کنید تا سوایپ (کشیدن دست روی صفحه نمایش) به طرفین نمایشگر منجر به انجام کارهای مفیدی مانند باز و بسته کردن سایهبان نوتیفیکیشن شود.
وجود آن روی کاغذ عالی است چون باید نیاز به کار با دو دست با گوشی را رفع کند، ولی در عمل اینطور نیست. اکثر اوقاتی که Side Sense را فعال کردم حوادث زیادی برایم رخ داد، مثلا گوشی را از جیب بیرون میآوردم و متوجه میشدم که یک پنجره ظاهرا خودش باز شده است و زمانی که به مخصوصا سعی به استفاده از آن داشتم، فعالسازی آن خیلی سخت بود.
برای فعالسازی آن باید در محلی که نمایشگر با سایر بخشهای گوشی تلاقی پیدا میکند یعنی لبه گوشی دو مرتبه ضربه بزنید، ولی پیدا کردن نقطه صحیح به تمرین خیلی زیادی نیاز دارد. هدف از Side Sense استفاده راحتتر از این گوشی اکسپریا بوده است ولی بیشتر روی اعصاب کاربر میرود.
سپس به دوربینها میرسیم. زمانی که سونی اوایل سال جاری میلادی در مورد اکسپریا 1 صحبت کرد، روی دوربین آن زیاد مانور داد. چون این گوشی است که از همه نوع تخصص سختافزاری داخلی سونی بهره میبرد.
دوربین این گوشی قابلیتهایی را از مجموعه دوربینهای حرفهای فیلمبرداری سونی و مجموعه آلفای این شرکت به ارث برده است.
مجموعه دوربینهای این گوشی را دوربین اصلی 12 مگاپیکسلی با گشادگی دریچه دیافراگم f/1.6، دوربین 12 مگاپیکسلی با زوم دو برابر و گشادگی دریچه دیافراگم f/2.4 و یک دوربین اولترا واید 12 مگاپیکسلی با میدان دید 137 درجه تشکیل میدهد.
دوربینهای گوشی هوشمند سونی در واقع استاندارد فعلی این صنعت هستند، بنابراین جای تعجب ندارد که هر کدام از این دوربینها میتوانند تصاویری با جرئیات بالا و واقعا شگفتانگیز بگیرند.
حالت عکاسی intelligent Auto سونی به طور کلی نیز مفید است. همانطور که نام آن به نوعی نشان میدهد، در این حالت از هوش مصنوعی برای تحلیل صحنه و تنظیم عکس نهایی است، به عنوان مثال گلها و منظرهها را زیباتر میکند.
حسگرهای دوربین این گوشی به اندازه کافی برای ثبت تصاویر زیبا و شارپ خوب هستند، گرچه گاهی اوقات رنگها در مقایسه با سایر گوشیها ممکن است اندکی خاموش به نظر برسند. به طور کلی بهبود کیفیت تصاویر توسط هوش مصنوعی سونی میتواند یک کمک بزرگ باشد.
البته معنای این حرفها بی نقص بودن عملکرد دوربین اکسپریا 1 نیست. میزان نوردهی یک صحنه خاص میتواند کاملا متفاوت باشد، به ویژه زمانی که در بین این سه دوربین جابهجا میشوید.
سطح نوردهی دوربین اصلی کم است، در حالی که دوربین با زوم دو برابر بیش از حد نوردهی میکند و دوربین واید؟ تصاویر بسیار خوبی میگیرد ولی عملکرد پیشفرض آن به نحوی است که کیفیت تصویر را به حداکثر برساند به جای این که اعوجاج چشم ماهی تصاویر را رفع کند.
علاوه بر این، اینترفیس اپلیکیشن دوربین سونی نیاز به کار زیاد دارد. به طور کلی پیچیده نیست ولی انگاری بدون توجه به نحوه استفاده افراد از دوربین طراحی شده است.
خود دوربین برای ثبت بهترین تصاویر نیاز به اندکی کار و زمان بیشتر دارد. به عنوان مثال فرض کنیم قصد عکاسی دارید و میخواهید از شارپ بودن تصویر مطمئن شوید.
اما باید صبور باشید چون تغییر فوکوس بین صفحات کمی طول میکشد. همچنین یک حالت به اسم عکاسی خودکار (automatic-capture) وجود دارد که به صورت پیشفرض فعال است و دوربین زمانی که فکر میکند چیز زیبایی را داخل قاب تصویر قرار دادید خودش عکس میگیرد.
برخلاف Side Sense، وجود این قابلیت به صورت تئوری خوب نیست، این حالت چند عکس گرفت که آرزو کردم ای کاش خودم گرفته بودم. تنها شکایت من این است هیچ هشداری قبل از ثبت خودکار عکس به کاربر داده نمیشود، بنابراین فکر کردم دوربین گوشیام زنده شده است!
با تمام این صحبتها، فیلمبرداری با اپلیکیشن داخلی Cinema Pro این گوشی واقعا عالی است. این اپلیکیشن قابلیتهای فراوانی دارد که میتوانید توسط آنها دوربینی که استفاده میکنید را تغییر دهید، ایزو و سرعت شاتر را تنظیم کنید و همچنین روی سوژه به صورت دستی فوکوس کنید.
حتی میتوانید ظاهر فیلمهای خود را سینماییتر کنید که به ویژه برای کسانی که میخواهند فیلمساز باشند، مفید است. افرادی که میخواهند ویدئوهای واقعا سینمایی با گوشی هوشمند خود ضبط کنند احتمالا بهتر است از یک اپلیکیشن شخص ثالث استفاده کنند، Cinema Pro راهی عالی برای کسب نتایج شگفتانگیز بدون دردسر بیش از حد است.
جمعبندی
در پایان باید بگوییم گوشی اکسپریا 1 یک دستگاه قدرتمند است و باید سونی را بابت ساخت یک محصول واقعا بیهمتا تحسین کنیم. ولی این بی همتا بودن هزینهای دارد: با توجه به نمایشگر عجیب و غریب گوشی و بعضی تصمیمات گیجکننده، خرید این گوشی برای اکثر افراد منطقی نیست.
Xperia 1 یک گوشی خاص، کامل و توانمند است و اگر از آن دست افراد عاشق فیلمسازی و تماشای فیلم هستید، بدون شک از آن لذت میبرید و نمایشگر آن را تحسین میکنید. اگر جز این گروه از افراد نیستید، با دیدن این گوشی میتوانید فقط تایید کنید سونی هنوز در بازار گوشیهای هوشمند حضور دارد و به دنبال ساخت دستگاههای جاهطلبانه است.
چه کسی میداند؟ شاید پرچمدار بعدی این شرکت نظر ما را عوض کرد.
منبع: engadget.com