در این مطلب تیم روکیدا تصمیم دارد تا برای نخستین بار خلاصه پنج قسمت ابتدایی فصل پنجم سریال خانه کاغذی را بررسی کند. در مطلب پیشین که قبل از انتشار فصل نهایی این سریال منتشر شده بود تمامی فصلها همچنین فصل چهارم را کاملاً بررسی نمودهایم که میتوانید اینجا مشاهده کنید. شرایط در انتهای فصل چهارم در اوج سختی و هیجان به پایان رسید. فصل جدید با دوسال تاخیر و انتظار برای هواداران نهایتاً منتشر شده، هم منتقد زیادی داشته و هم هیجان را زنده کرده است.
تصمیم تیم سازندگان برای انتشار فصل پنجم در دو جلد (دو نیم فصل) یکی از بهترین تصمیماتشان بود. زیرا جلد اول آن طور که باید و انتظار میرفت، نتوانست قلب هواداران را به چنگ آورد. شاید انتشار جلد دوم با تکمیل داستان و گسترده نمودن درام روایت، بتواند فرصتی دوباره برای خداحافظی در اوج باشد. طعم شکست در تمامی قسمتهای جلد اول بسیار خسته کننده خواهد شد!
گروه مدام در شرایط بسیار سخت و دشوار بدون هیچ پیشرفتی قرار دارد. بنظر سرعت پیشرفت فصل 5 که در ادامه دو فصل قبلی با بررسی یک سرقت در جریان است بسیار پاینتر آمده است. از دست دادن شخصیتهای محبوب گروه تا این حد دل مخاطبان را بسیار به درد اورده است و همچنان ادامه دارد! در ادامه با نگاهی مختصر به خلاصه تمامی پنج قسمت منتشر شده فصل پنجم سریال خانه کاغذی همراه روکیدا باشید.
خلاصه قسمت اول فصل پنجم سریال خانه کاغذی (Money Heist-سرقت پول)
قسمت اول فصل پنجم سریال خانه کاغذی در حالی آغاز خواهد شد که اسلحه الیشیا روی پیشانی پروفسور نشانه گرفته شده است. این تنها اسارت مغر متفکر و پدر گروه نیست که شرایط را دشوار کرده است؛ گروه تحت محاصره کامل نیروهای امنیتی است که هر لحظه امکان ورودشان به ساختمان بانک مرکزی وجود دارد. پروفسور از پیش برنامه فرار تقلبی خود را برای ایجاد حواس پرتی و روبودن هلیکوپر نظامی را با همکاری دوست قدیمی برادرش برلین (مارسل) معین کرده بود. زمان اجرای این نقشه فرا رسیده و با موفقیت به اتمام میرسد.
در فلش بکهایی (برگشت به عقب برای مرور خاطرات در سینما) که به گذشته برمیگردد برلین را میبینیم که در کنار همسر جدیدش تاتیانا نقشه فراری بی نقص را در ایتالیا برنامهریزی میکنند. این سرقت سالها پیش از نخستین سرقت انجام شده بود. برلین پس از سالها به واسطه این سرقت با پسر بزرگش که مغز متفکر کامپیوتر است ملاقات میکند. او میخواهد پسرش را تربیت کرده و در این نقشه بزرگ شرکت دهد.
در ادامه آلیشیا با شکنجه پروفسور و شلیک گلوله به پایش سعی در افشای کامل نقشه و قدم بعدی گروه سرقت پول را در سر دارد. او پروفسور را با زنجیر از بالای چاه فاضلاب آویزان میکند! اما پروفسور زیرک است و رفته رفته نقشهای تازه برای رهایی خودش خواهد چید. تنها ابزار او در این لحظات کلامش است!
نهایتا آلیشیا متقاعد میشود که شکنجه پروفسور تاثیر ندارد و تصمیم میگیرد تا او را مستقیما تحویل نیروهای امنیتی دهد. برای آخرین بار به پروفسور اجازه میهد تا با اعضای گروهش گفت و گو کند. راکل، بیسیم را در دست میگیرد تا مطمئن شود، پروفسور با زبان خودش اعلام شکست خواهد کرد.
نهایتا پروفسور نمکی روی زخم گروه نا امید میشود و شکست را تایید میکند. سختترین شرایط گروه در طول کل سریال خانه کاغذی رقم خواهد خورد. نیروهای امنیتی با استخدام گروهی بیرحم از ملیتهای مختلف با تواناییهای خاص، اعلام آتش به اختیار کردهاند. قسمت اول فصل پنجم درحالی به پایان میرسد که پروفسور تمامی این لحظات را از مانیتور سیستمش مشاهده خواهد کرد!
خلاصه قسمت دوم فصل پنجم سریال خانه کاغذی (Money Heist-سرقت پول)
قسمت دوم درحال آغاز میشود که خاطره گویی توکیو قسمت اول فصل پنجم را به پایان رسانده بود. اینبار نیز صدای او در ابتدای قسمت مخاطب را وارد ماجرایی تازه خواهد کرد. تصویر راکل، استکهلم و توکیو را میبینیم که با پرچم سفید به سمت نیروهای امنیتی با بستن ژاکت قرمز به کمر، آهسته گام بر میدارند. آنان برای برقراری صلح موقت و مذاکرهای کوتاه مدت به سمت بازرس تامایو و افرادش میروند.
راکل درخواست میکند که با تحویل نیروی امنیتی آسییب دیده (گاندیا) به آنان وقت بیشتری بخرد. زیرا گاندیا نیاز به معالجه دارد و نیروهای امنیتی هر لحظه آماده یورش بردن به داخل بانک هستد. این اقدام جسورانه راکل، استکهلم و توکیو که بدون پوشش چهره رو به روی مردم، دوربینها و رسانههای بینالمللی قرار میگیرند قابل ستایش است. شاید همین اقدام آنان باعث شگفتزدگی تامایو و نیروهایش شد که مذاکره را قبول کردند.
در همین حین کلید مذاکره که مائمور منفور آنان (گاندیا) است. او هر لحظه توسط اعضای باند سرقت که بخاطر کشتن بیرحمانه نایروبی از او نفرت دارند تهدید میشود! همه به خون آن تشنه هستند. اما اگر آن را بکشند، دیگر مذاکره و زمان اضافی برای گریز باقی نخواهد ماند. بوگوتا تا حد جنون به دلیل عشقی که به نایروبی داشت از گاندیا نفرت دارد. او اندکی تا خفه کردن گاندیا فاصله دارد که توکیو او را آرام میکند. اما گاندیا باز به تحریک روانی آنان و مخصوصا توکیو ادامه میدهد. توکیو نیز به او حملهور میشود.
سرانجام در این کشمکشها و حواس پرتی گروه، آرتورو همیشه سو استفادهگر با همدستی تعدادی از گروگانان اسلحهها را آرام آرام بین آنان پخش میکند و هیچکس حواسش به او نیست. شاید سکانس زجرآوری باشد که باز آرتورو را میبینیم که توطعهای میچیند! آنان تمامی اسلحههای کنار دیوار را برداشتهاند که آرتورا ناگهان بی هوا و بی دقت، به همگی شلیک میکند و بیشتر به گروگانهای دیگر آسیب میزند. در همین حین مسیر فرار و گریز برای او و همدستهایش فراهم میشود, و به یک مکان کاملا امن میرسند.
البته این امنیت با کشمکش و درگیری فراوان با اعضای گروه سرقت پول و سماجت آرتورو رومان میسر میشود. آنان با رئیس بانک و 3 نفر دگیر درون اتاقی خود را حبس میکنند. سر که بالا میآورند متوجه میشوند در انبار مهمات و تجهیزات بسیار پیشرفته جنگی گروه سرقت قرار گرفتهاند. این اتفاق بزرگترین ناامیدی تا این لحظه برای گروه است. چرا که دیگر تمام اسلحه و مهامتشان در اختیار آرتورو شرور و منفور است! البته همین موضوع قطعا برای آرتورو بسیار خوشایند است!
در انباری از نارنجک و اسلحههای پیشرفته و بسیار قدرتکند دیگر چیزی جلو دارش نخواهد بود. او به حرف بقیه همدستانش اهمیت نمیدهد و بی محابا فقط به گروه سرقت حمله میکند! سکانس بعدی زمانی است که پروفسور تصویر مارسلا و بنیامین را در دوربین میبییند و آلیشیا را گرم صحبتهای خودش میکند تا آنان وارد شوند. پس از ورود آنان سریع فریاد میزند اما الیشا با تزریق دارو خواب آور به او اورا بیهوش میکند و خود پنهان میشود. مارسلا با دیدن پروفسور گمان میکند ک او خوابیده است.
آلیشیا زیرک ناگهان اورا غافلگیر میکند و او را به مانند پروفسور بیهوش مینماید. بنیامینهم از این ترفند در امان نمیماند و جشم که باز میکنند متوجه میشوند کاملا محکم به صندلی بسته شدهاند و پروفسور نیز کنارشان است. در آن سوی سرقت، نهایتا استکهلم به تنهایی برای غافلگیر کردن آرتورو از پشت سر، ریو و توکیو باهم از مسیری دیگر برای جمعآوری اسلحه از بقیه اعضا جدا میشوند. استکهلم به آرتورو شلیک میکند و قسمت دوم خانه کاغذی در فصل پنحم اینجا به پایان میرسد.
خلاصه قسمت 3 فصل 5 خانه کاغذی (Money Heist-سرقت پول)
قسمت سوم فصل پنجم سریال خانه کاغذی (Money Heist-سرقت پول) درحالی آغاز میشود که استکهلم را درحال احیا آرتورو رومان میبینیم! او را با دستگاه شوک و احیای قلبی بالای سر او و در کنار شگفتزدگی سایر اعضای گروه از این کارش مییابیم. دنور که همسر اوست او را در این احیا کمک میکند. تعجب برانگیز است که چرا آرتورو منفور را میخواند نجات دهند.
سرانجام نبض او باز میگردد و بنظر مدتی زنده خواهد ماند. اما شرایط آرتورو پایدار نیست و به مراقبت ویژه در بیمارستان نیاز دارد. باند سرقت تصمیم میگیرند تا آرتورو را به نیروهای امنیتی تحویل دهند. اما بازرس تامایو از نجات او سرپوشی میکند. زیرا در این صورت میتوان چهره باند سرقت پول را نزد رسانهها و مردم تیرهتر کند و اعلام کند که او را کشتهاند.
پروفسور، مارسل و بنیامین دیگر راه فراری ندارند تا اینکه تامایو در اخبار رسمی اعلام میکند، آلیشیا خیانت کار است و به پروفسور ملحق شده است. آلیشا که امید خود را از دست میدهد و تحت تاثیر حرفهای پروفسور قرار گرفته به فکر فرو میرود. در همین هنگام زمان به دنیا آمدن نوزاد در شکمش، فرا میرسد. او برای به دنیا آوردن آن نوزاد به کمک نیاز پیدا خواهد کرد. همین اتفاق راهی برای آزاد شدن پروفسور و جلب اعتماد از بازرس میشود. پروفسور دوباره هدایت گروه را به دست میگیرد اما خیلی دیر شده است.
در همین حین نیروی تازه نفس و بیرحم گروههای امنیتی با اضافه شدن گاندیا با انگیزه برنامه منسجم و دقیقی برای ورود به داخل ساختمان میچینند. تامایو در همین حین و در کشمکشها با باند سرقت، دستور ورود به ساختمان را صادر میکند. گروه تازه نفس سقف ساختمان را که بنایی بسیار با ارزش و تاریخی بود را منفجر میکنند تا وارد ساختمان شوند.
خلاصه قسمت 4 فصل پنجم سریال خانه کاغذی (Money Heist-سرقت پول)
قسمت چهارم فصل 5 خانه کاغذی با اضطراب فراوان آغاز خواهد شد. سقف منفجر شده و گروه ماهر وارد شدهاند. هلسینکی که درحال تهیه سنگر در آخرین لحظات بود.با سقوط ستون روی پایش اسیر میشود و دیگر امکان حرکت نخواهد داشت. اعضای گروه به سرعت خود را به هلسینکی میرسانند و در همین حین باید با نیروهای امنیتی ماهر جدید مبارزه کنند. درگیری بسیار عظیمی شکل خواهد گرفت و در هر دو سمت افرادی زخمی خواهند شد.
باند سرقت به دو دسته تقسیم میشود و همین دو دستگی نیمی از گروه را در گاو صندقی حبس خواهد کرد. سایر اعضا تعداد کمتری نسبت به نیروهای امنیتی دارند. اضطراب و هیجان این مبارزه هر لحظه بیشتر خواهد شد. در نهایت پالرمو با شلیک آر پی جی اندکی باند سرقت را پیش میاندازد.
در فلش بکی به گذشته سرقت برلین همراه پسرش و تاتیانا را در موزه شاهد خواهیم بود. تاتیانا در این محل کنسرت پیانو دارد. همین موضوع فرایند سرقت و دلیل برای حضور در آن مکان را برای سرقت بیشتر خواهد کرد. با هوشمندی و برنامهای دقیق در لحظاتی حساس و وابسته به زمان سرقت به پایان خواهد رسید.
برلین سرمایه سرقت رفته را در کنار پنجره میگیرد و برای ترساندن پسرش و آموختن درس به او کیف آثار تاریخی و باستانی با ارزش را در آب رها میکند! اما این جزئی از نقشه است! چرا که بوگاتا از قبل با لباس غواصی در رودخانه منتظر پرتاب کیف سرقت و برداشتن آن است. سرقت برلین و پسرش با ظرافت و تمیزی بسیار به سادگی به پایان میرسد!
گروه هلسینکی را از زیر آوار بیرون میکشد اما او بسیار آسیب دیده است. سرانجام با نقشه هوشمندانه پروفسور اعضای گروه با ترکیب شدن در بین گروگانها برای ملحق شدن به گروه اسیر شده در بین نیروهای امنیتی از همان سقف منفجر شده خود را به داخل ساختمان میرسانند. راکل با نقشهای که از پیش در نظر گرفته بود در دستبند گروگانهای آزاد شده میکروفون کار گذاشت. همین موضوع صدای تامایو که درحال سرپوش گذاشتن روی اتفاقات و دروغ بافی علیه باند سرقت است را بدست پروفسور رسانده است. تامایو که تصمیم داشت گروه دوم را به داخل ساختمان بفرستت؛ توسط پروفسور و صدای خودش تهدید میشود و عقب نشینی میکند.
خلاصه قسمت 5 فصل پنجم سریال خانه کاغذی (Money Heist-سرقت پول)
قسمت اخر جلد اول فصل پنجم سریال خانه کاغذی درحالی آغاز خواهد شد که توکیو، دنور و جولیا در آشپزخانه در محاصره سخت نیروهای داخل ساختمان هستند. گروه فقط تا زمانی فرصت دارند که آنان دیوار را سوراخ کرده و وارد شوند. گاندیا و توکیو در همین حال مدام با یک دیگر کل کل میکنند و سعی در برانگیختن احساسات یکدیگر دارند. در این صوت میتوانند با خارج کردن کنترل طرف مقابل نقطه ضعفی بییابند. استکهلم مدام توهم دیدن روح آرتورو را در سر دارد. زیرا مسئول قتل او است. مدام صحنه شلیک گلوله برایش تکرار میشود و چهره ترسناک آرتورو را جلوی چشمانش میبیند.
با فلش بک به گذشته و مرور خاطرات توکیو از زمان مرگ معشوقهاش تا پیوستن به پروفسور بوی خبر غمانگیز بعدی به مشام میرسد. بله مرگ توکیو در قسمت 5 فصل پنجم با شجاعت تمام و در اوج لحظات احساسی رقم خواهد خورد. توکیو برای خرید زمان و نجات جان سایر اعضای باند سرقت درحالی که پایش تیر خورده بود خود را قربانی برای فرار سایر گروه میکند. زیرا آنان باید از طنابی پایین میرفتند که توکیو با پای آسیب دیدهاش نمیتوانست. در همین حال اعضای نیروهای امنیتی با شلیک بیرحمانه و رگباری به توکیو او را به قتل میرسانند. جلد اول فصل پنجم خانه کاغذی در اوج شکست و غم از دست دادن توکیو به پایان رسید. جلد دوم فصل آخر سریال خانه کاغذی 12 اذر 1400 منتشر خواهد شد.
منبع: tvline.com
من عاشق توکیو بودم اینم کاشکی مینوشتی که با انفجار بمب مرد نه شلیک رگباری کانیزو و افرادش کانیزو و افرادش شلیک کردن به توکیو و دست و پاش آسیب دید ، آگه فقط پاش بود که میتونست دستشم تیر خورد که نتونست طناب رو بگیره ووویییییی من عاشق توکیو بودم و هستم
ممنون از خلاصه نویسیتون