هوش هیجانی که با کلمه اختصاری EI شناخته میشود به معنی توانایی کنترل احساسات شخصی در زمانی است که فرد تحت فشار قرار دارد، این هوش به توانایی همدردی و درک احساس دیگران نیز اطلاق میشود.
اولین مطالعات انجام شده درباره هوش هیجانی، سال 1998 و در محیط کار صورت گرفت. اکنون یعنی تقریبا 20 سال پس از آن، این هوش به عنوان یکی از مهمترین صفاتی شناخته میشود که کارکنان باید از آن برخوردار باشند. زمانی IQ در هنگام استخدام اهمیت بسیار زیادی داشت اما این الگو تغییر کرد. امروزه برای کسب و کار، هوش هیجانی مهمتر از IQ محسوب میشود.

چرا هوش هیجانی مهم است؟
کارکنان، مدیران و رهبران کسب و کارها همگی از وجود هوش هیجانی بالا در محیط کاری سود میبرند. با داشتن این هوش افراد بهتر میتوانند در مورد نیازهایشان با دیگران ارتباط داشته باشند، ترجیحات یکدیگر را بدانند و در محیط اداری خوشحال بوده و درگیر کار باشند.
هوش هیجانی به این معنی نیست که در قلبتان را به روی همه باز کنید، بلکه به معنی تنظیم رفتار به شکلی راحت و با اعتماد بنفس در برابر دیگران است. یکپارچه شدن هوش هیجانی با محیط کسب و کار باعث افزایش 34 درصدی سود در برخی از کسب و کارها شده و مثبت گرایی کارکنان را حدود 58 درصد افزایش میدهد.
در چنین موقعیتی این سوال پیش میآید: چطور میتوان افراد دارای هوش هیجانی بالا را برای کسب و کار استخدام کرد؟ در این مقاله روکیدا ما با ارائه چند نکته به شما کمک میکنیم از بین متقاضیان، افراد دارای هوش هیجانی را یافته و استخدام کنید.

شناخت موقعیتهایی که هوش هیجانی در آن بیشترین تاثیر را دارا است
وقتی در حال ایجاد هوش هیجانی در کسب و کارتان هستید باید به برخی از جوانب توجه داشته باشید. شاید مهمترین آنها دانستن این موضوع است که در چه موقعیتی هوش هیجانی بیشترین تاثیر را دارد؟
اگر چه ممکن است همه نقشها از وجود هوش هیجانی سود ببرند باید گفت در برخی از نقشها وجود هوش هیجانی در سطح بالا ضرورتی ندارد.
با این حال، هر چه هوش هیجانی در یک سازمان معمولی افزایش پیدا کند، ارزش آن نیز میتواند افزایش بیابد، حتی عدم وجود هوش هیجانی میتواند احتمال بروز شکستهای سنگین را افزایش دهد.

متخصصان حوزههایی مانند منابع انسانی یا روابط عمومی، در طی زندگی شغلی خود میتوانند از این هوش سود زیادی ببرند.
هوش هیجانی از جوانب بسیار، (از ارتباطات گرفته تا انتقاد پذیری و حتی در ایجاد رابطه قابل اعتماد و صادقانه با کارکنان زیر دست) موجب میشود یک مدیر پروژه کارش را به خوبی انجام دهد. اغلب در کارهای گروهی وجود کمی هوش هیجانی جزء ضروریات است و میتواند به کیفیت بیشتر پروژه کمک کند.
این هوش مخصوصا در نقش رهبری قدرت بسیاری دارد، وقتی در حال استخدام منابع انسانی، مدیر یا هر نقش مرتبط دیگری هستید باید به میزان هوش هیجانی افرادی که تقاضای کار دارند توجه کنید. بکارگیری درست این هوش نه تنها موجب داشتن یک محیط کاری پر ارتباط میشود بلکه استرس سازمان را کاهش داده و به کار کنان کمک میکند سالم و شاد بمانند.
سوالات مناسب برای ارزیابی هوش هیجانی متقاضیان

در این قسمت سوالات خاصی را به شما توصیه میکنیم که در مورد میزان هوش هیجانی متقاضیان کار، بینش بهتری به شما میدهد.
1- وقتی مسئول پروژه بودید کارتان را چگونه انجام دادید؟ آیا این کار برایتان هیجان انگیز بود یا اینکه استرس زیادی به شما وارد کرد؟ آیا کارها را به یکی از کارکنانتان واگذار کردید؟ اگر جوابتان مثبت است چطور این کار را انجام دادید؟
این سوال مخصوصا برای متقاضیانی که در گذشته سابقه مدیریت را داشتهاند مفید است. به شما نشان میدهد که متقاضی، زمان خود و حجم کار دیگران را چگونه مدیریت میکند.
نگاه کردن به چگونگی انجام پروژه (یعنی واکنش افراد در پاسخ به استرس) به شما کمک خواهد کرد تا ببینید این افراد وقتی تحت فشار هستند چگونه احساسات خود را تنظیم میکنند.

2- به آخرین دستاورد خود در یک پرژه بزرگ فکر کنید. آیا شما از نتیجه کار خوشحال بودید؟ در صورت امکان تمایل دارید به عقب بازگشته و چیزی را تغییر دهید؟ در این صورت چه میکردید؟
این یکی از بهترین گزینههایی است که میتواند جانشین این سوال شود: “یک نکته مثبت و یک نکته منفی درباره خود بگویید”.
جواب برخی از افراد به این سوال میتواند ساده باشد “نه، چیزی را تغییر نمیدادم”، اما در مورد افرادی که پاسخی جز این دارند میتوانید به بینش ارزشمندی از شیوه کاری فرد دست پیدا کنید.
آیا آنها درباره کار خود در پروژه انتقاد میکنند؟ آیا جزء افرادی هستند که همواره به دنبال بهبود هستند؟ اگر پروژه توسط یک تیم انجام شده نیز میتواند تا حدی به شما نشان دهد که فرد چگونه با دیگران همکاری کرده و تعاملات تیم را مدیریت میکند.
3- در صورت اختلاف داشتن با یک همکار یا مدیر چه میکنید؟
این هم یکی دیگر از سوالات محبوبی است که میتوان در مصاحبه از آن استفاده کرد و مخصوصا برای ارزیابی هوش هیجانی مناسب است.
چه چیزی باعث بروز اختلاف شده و متقاضی چگونه احساسات شخصی خود را کنترل کرده است؟ آیا آنها در هنگام صحبت درباره همکار یا مدیری که از او شاکی هستند لحنی دفاعی دارند؟
ببینید این اختلاف را چگونه حل کردند، پاسخ به این سوال چیزهای زیادی درباره هوش هیجانی متقاضیان به شما نشان میدهد. اگر رفتار آنها با همکارشان منفعلانه بوده یا از صحبت کردن با او امتناع کردند نشانه این است که احتمالا کنترل کاملی روی احساسات شخصی خود ندارند.
4- با استرس کار چگونه کنار میآیید، فرقی ندارد این استرس از خود کار ناشی شده باشد یا اینکه مربوط به زندگی خارج از کار شما باشد؟
استرس و شیوه کنار آمدن با آن یک روش مطمئن برای درک هوش هیجانی فرد است. اگرچه ممکن است متقاضی اعتراف نکند که سر کار عصبانی شده و از جملاتی مانند این استفاده کند “من در لحظه با موضوع کنار میآیم و اجازه نمیدهم ادامه پیدا کند”.

متعاقبا، اگر یک متقاضی اعتراف کرد که استرس را در خود نگه داشته، میتواند نشانه واضحی از این باشد که او نمیتواند احساساتش را کنترل کند. شناخت روش از بین بردن استرس، کلید داشتن مقاوت بیشتر در زمانی است که تحت فشار قرار دارند.
اهمیت پیگیری هوش هیجانی
طبق نشریه کسب و کار هاروارد، پرسیدن سوالات پیگیرانه در کنار سوالات معمول در مصاحبه میتواند توان تحلیل هوش هیجانی متقاضی را برای شما به میزان زیادی افزایش دهد. آنها حتی توصیه میکنند از روشی به نام مصاحبه رویدادهای رفتاری استفاده کنید.
مصاحبه رویدادهای رفتاری به مصاحبه کنندگان اجازه میدهد از متقاضیان بخواهند درباره یک نتیجه مثبت توضیح دهند که در یک موقعیت پر استرس تجربه کردهاند، سپس یک نتیجه منفی و پس از آن یک نتیجه مثبت دیگر را برای مصاحبه کننده تعریف کنند.
با پرسیدن سوالات پیگیرانه دیگری چون “باعث شد چه احساسی داشته باشید؟ درباره آن چه فکر میکنید؟ این بخش را چگونه مدیریت کردید؟” میتوانید بیشتر درباره تجربه متقاضی اطلاعات به دست آورید و متوجه شوید که فرد در چنین موقعیتی تا چه حد روی رفتار وراحساس خود کنترل دارد.
“این تکنیک مصاحبه به شما اجازه میدهد درباره جزئیات فکری و رفتاری متقاضی در حین یک موقعیت پراسترس، چالش برانگیز و در ارتباط با دیگران سوال بپرسید… حداقل متوجه میشوید که آیا فرد احساسات خود را میشناسد یا خیر.

ممکن است در جواب، درباره چگونگی مدیریت احساسات و میزان آگاهی او از تاثیرش بر روی دیگران (که همگی به هوش هیجانی مربوط هستند) نیز بشنوید.
مهمتر اینکه، مطمئن شوید فرد را وادار کردهاید رفتار و کردار واقعی خود را عنوان کند. اینجا است که چیزهایی را خواهید شنید که به ارزیابی هوش هیجانی آنها کمک میکند.”
هوش هیجانی در ایجاد یک فرهنگ قوی برای شرکت و حفظ انگیزه و درگیری کارکنان موثر است.
حتی اگر تا امروز در هنگام استخدام تاکید کمی روی هوش هیجانی داشتید، به کمک این نکات خواهید توانست در استخدام بعدی کارکنان برای کسب و کارتان، افرادی را جذب کنید که ارزشهای شما را منعکس کرده و هوش هیجانی مقتدری برای کسب وکارتان ایجاد کنند.
وقتی کسب و کارتان را بر پایه هوش هیجانی برقرار کنید، تمام افرادی که در محیط کاری شما هستند از آن سود خواهند برد.
Comments 1