در هنگام شروع یک کسب و کار، سرعت اضافه شدن هزینهها به قدری زیاد است که کارآفرینان معمولا به جای اینکه به فکر افزایش هزینهها باشند، دنبال راهی برای صرفه جویی در پول هستند.
اینکه بگوییم شمار هزینههای ضروری میتواند به قدری باشد که باعث سرگیجه مالک کسب و کار شود به هیچ عنوان یک شوخی نیست. با این حال، تمامی هزینههای کسب و کار اجباری نیستند. اگر در طی فرایند برنامه ریزی، مالکان کسب و کار برخی از هزینههای غیرضروری، بسیار گران یا اختصاصی را در نظر بگیرند در مسیر سراشیبی قرار خواهند گرفت.
برای یک کسب و کار نوپا که به سختی کار خود را آغاز کرده نباید به فکر استخدام 1000 کارمند اداری بود. با این حال، برخی از هزینهها ارزش پول خرج کردن را دارند و وقتی استارتاپ شما در مسیر درست قرار گرفت بسیار مفید واقع میشوند. ما برخی از این هزینهها را در روکیدا به شما معرفی میکنیم:

1- تحقیق و مطالعه درباره بازار
اکثر کارآفرینان جدید، در هنگام نوشتن برنامه کسب و کار، درباره سرمایه گذاری در تحقیقات مربوط به بازار اکثرا به دلایل مالی، مردد هستند.
به نظر میرسد بدون اینکه لازم باشد پول خرج کرده و با مشتریان بالقوه گفت و گو کنید، میتوان براساس دیدگاههای تئوری موجود، برنامه کسب و کار را نوشت. با این حال، بدون تحقیق درباره بازار، شما از حیث نیازهای مشتریان و محصولات مورد نیاز بازار، به طور کورکورانه در مسیر پای خواهید گذاشت.
مطمئن شوید که هزینهی در نظر گرفته شده برای انجام تحقیقات کامل و معتبر ساختن ایده کسب و کاری شما به میزان مناسب باشد.
چرا هزینه تحقیق درباره بازار ارزش خرج کردن را دارد؟
میتوانید بازار محصول یا خدمات خود را بیابید
شاید کار آسانی باشد که فکر کنید بازار هدف شما تنها یک گروه است، اما احتمال دارد که تحقیقات شما درباره بازار چشم اندازهای جدیدی را پیش روی شما قرار دهد. بدون انجام این تحقیقات، ممکن است ساعتها و پول زیادی را صرف تلاش برای رسیدن و عرض اندام در یک بازار اشتباه کنید، در حالی که ممکن است محصول یا خدمات شما در بخش دیگری دریافت بهتری داشته باشد.
تحقیقات درباره بازار در اوایل روی کار آمدن کسب و کار به شما اجازه خواهد داد تا روی ارائه خدمت به مواردی تمرکز کنید که بیشترین اهمیت را برای سود کلی شرکت شما دارند.
این کار باعث اعتبار یافتن کسب و کار شما میگردد
کسب و کار شما در یک بازار قرار میگیرد تا محصول و خدمات خود را به مصرف کنندگان عرضه کند. شما با کمک تحقیق درباره بازار متوجه خواهید شد که محصول یا خدماتتان با بازار مقصد شما تناسب دارد یا خیر.
اگر نتوانید شکافهای مورد نیاز بازار مقصد را پر کنید، در واقع وقت خود را تلف میکنید. تحقیق درباره بازار، از خواستهها و نیازهای گروه مقصد پرده برمیدارد و شما قادر خواهید بود بهترین محصول را برای بازار مقصد ارائه دهید.

2- برند سازی
در راهکارهای خردمندانه قدیمی، برندسازی تنها در مدلهای کسبوکاری (B2C) کسبوکار- تا-مصرف کننده اهمیت پیدا میکرد. مدارس جدید بازاریابی روی اهمیت برندسازی برای تمامی کسبوکارها شامل شرکتهایی که به شرکتی دیگر نیز خدمات ارائه میدهند، تاکید دارند.
تحقیقات نشان میدهد که سیگنالهای برندسازی حداقل باید یک دهه به طول بیانجامند، به این ترتیب کسب و کار شما قادر خواهد بود خود را برای موفقیت آماده سازد. ایجاد یک برند جدید نیازمند یک سرمایه گذاری قابل توجه است و در واقع تنها یک راه برای دستیابی به آن وجود دارد که باید به شکل مناسبی انجام بگیرد.
چرا هزینه برند سازی ارزش خرج کردن را دارد؟
شما با مشتریان خود اتصال پیدا میکنید
وقتی بازار مقصد را در ذهن داشته باشید، برند شما این اطمینان را ایجاد میکند که محصول یا خدمات شما در ذهن مخاطبان کلیدی شما، یک انتخاب ترجیحی محسوب میشود. به این ترتیب، برندها باعث ایجاد ارتباط میشوند. یک برند، عنصری را ایجاد میکند که به مردم کمک میکند تا بدانند برای چه باید این محصول یا خدمت خاص را به سایرین ترجیح دهند.
بارور ساختن هویت برند از همان آغاز کار، این امکان را به شما میدهد تا این اتصالات را هر چه زودتر ایجاد کرده و در ذهنها ماندگار شوید.
برندسازی قوی، روی عملکرد کسب و کار اثر میگذارد
برندها هدایت کننده رفتار مشتریان هستند؛ و مشتریان عامل موفقیت کسب و کار شما میباشند. در آغاز کار برندسازی، معمولا این ایده خود نمایی میکند که محصول یا خدمات شما چه وعدهای به مشتریان میدهد و البته تا چه حد در بازار به این وعدههای خود پایبند بوده است.
مشتریان برند شما را براساس مفهومی که به آنها القاء میکنید تجربه میکنند. آیا این موضوع ارتباط و تفاوت ایجاد میکند؟ اگر اینطور است، برند شما به طور ایدهآل به خرید منجر میشود و در نهایت موجب موفقیت کسبوکارتان میشود. برندسازی زود هنگام باعث میشود این زنجیره، از برند تا سود شرکت تکامل پیدا کند.

3- مدیریت رسانههای اجتماعی
بسیاری از صاحبان کسب و کارهای جدید، سرمایه گذاری روی رسانه اجتماعی را ضروری تلقی نمیکنند زیرا نمیدانند چگونه از آن استفاده کنند. با این حال، با وجود پشتیبانهایی مانند تحقیق درباره بازار و برندسازی، اهمیت این موضوع به نظر کمرنگ میشود.
سرمایه گذاری در یک پلتفرم مدیریت رسانه اجتماعی مانند Hootsuite یا Buffer به اجرای استراتژی کاری شما کمک میکند و مرتبا باعث درگیر شدن مشتریان میگردد.
چرا هزینه مدیریت رسانههای اجتماعی ارزش خرج کردن را دارد؟
میتوانید مخاطبان خود را درگیر سازید
مصرف کنندگان، قلب برند و کسب و کار شما هستند، و امروزه رسانه اجتماعی راه مخاطب سازی برای محصول یا خدمات شما محسوب میشود.
ببینید بازار مقصد شما بیشتر از چه شبکههایی استفاده میکند. شاید بهترین مورد لینکدین و ایمیل باشد، یا شاید بهتر باشد مسئولان کسب و کار شما در اینستاگرام و پینترست پست بگذارند. پایه سازی برای مخاطبان از همان ابتدا، به این معنی است که شما با لیستی از فالوورهای فعال صحبت میکنید که میخواهند بدانند شما چه دارید و سپس پیام شما را به دیگران انتقال میدهند.
به شما کمک میکند تا اعتبار کسب کنید
شما با داشتن مخاطب میتوانید اعتبارسازی کنید. یادگیری و به اشتراک گذاری پیوسته با مخاطبان در یک رسانه اجتماعی یعنی با گذشت زمان شما در آن موضوع به یک مرجع تبدیل میشوید. وقتی مشتریان بالقوه به دنبال محصولی میگردند که شما هم آن را تولید میکنید، ابتدا با شما تماس خواهند گرفت زیرا شما یک متخصص شناخته شده هستید.
وقتی کسب و کار شما کار خود را آغاز میکند، اعتبارسازی هر چه زودتر شکل بگیرد باعث مزیت خواهد بود زیرا با پیدا کردن اعتبار کافی، مشتریان مقصد در پی خریدن محصول شما خواهند بود.

4- فرهنگ شرکت
شاید در نهایت بخواهید فرهنگ سازی برای کسب و کار خود را نادیده گرفته و از این راه کمی پول برای شرکت پسانداز کنید. فرهنگ شرکت را به چشم شخصیت آن ببینید.
همه چیز از آراستگی کارکنان گرفته تا چگونگی انجام گرفتن کارها در شرکت، فرهنگ آن را میسازد. حتی اگر شرکت شما یک یا دو کارمند داشته باشد، فرهنگ هنوز وجود دارد و نشان دهنده کار شما است. فرهنگ سازی در مرحله آغازین هر کسب و کاری ضروری است زیرا پایه و زیربنای شرکت شما را میسازد.
چرا هزینه فرهنگ سازی ارزش خرج کردن را دارد؟
بانشاط بودن کارکنان یک امر حیاتی است
تحقیقی که در کلمبیا انجام گرفته نشان میدهد احتمال اینکه کارکنان، کار در یک شرکت دارای فرهنگ قوی را ترک کنند تنها حدود 14 درصد است.کارکنان مشغول و وفادار درست به اندازه مشتریان درگیر و وفادار ارزشمند هستند. این کارکنان شاد حتی باعث شادی بیشتر سایر کارکنان میشوند.
بنابراین، برای قهوه دادن به آنها خساست به خرج ندهید، قهوه رایگان (با کیفیت خوب) به کارکنان بدهید یا با یک نهار غافلگیرانه در روزهای پنجشنبه، سطح درگیری و نشاط آنها را افزایش دهید، فرهنگتان را پایدارتر کنید و کسب و کارتان را هماهنگ بسازید.
بهرهوری باعث دستیابی به سود است
یک فرهنگ قوی موجب ایجاد یک تیم قوی میشود. کارکنان شاد و بهرهور احتمالا ایدههای جدید و مبتکرانه به ارمغان آورده و به ایجاد راهکارهایی کمک میکنند که در محیطهای کاری ناراحت کننده کمتر شاهد آن هستیم. علاوه بر این، کارکنان شاد، به احتمال زیاد بازاریابان خوبی هستند که بدون دریافت هیچ پولی از این بابت، به ستایش محصول و خدمات شما میپردازند.
با اینکه در هنگام شروع کسبوکار، صرفه جویی هزینه در مواردی مانند تحقیق درباره بازار، برندسازی، رسانه اجتماعی و فرهنگ شرکت وسوسه کننده به نظر میرسد، سرمایه گذاری در این حوزهها، موجب داشتن کارکنانی بانشاط، مشتریانی شاد و کسب و کاری در حال پیشرفت خواهد شد.