اگر مدیران میخواهند تاثیرگذار باشند، باید اعتماد افراد تحت فرمانشان را به دست بیاورند. ایجاد اعتماد، برای موفقیت تیم و مدیر امری ضروری است. طبق نظر سنجی PwC که اخیرا از 1400 مدیر اجرایی در سراسر دنیا انجام شده، 55 درصد از پاسخگویان معتقدند عدم وجود اعتماد تهدیدی جدی است که مانع موفقیت تیم و کسب و کار میشود.
اعتماد را نمیتوان توسط دیگران به دست آورد. بلکه از طریق ارتباط موثر، هماهنگ و ادامه دار شکل میگیرد. مدیران باید بتوانند تیم خود را برانگیخته و تحت تاثیر قرار دهند تا همان کاری را انجام دهند که مدیر میخواهد. باید توجه داشت که حتی اگر به دست آوردن اعتماد زمان زیادی طول کشیده باشد، باز هم میتواند به سرعت از بین برود. اگر شما هم به اهمیت این موضوع پی بردهاید، در این مقاله از روکیدا با ما همراه باشید و بایدها و نبایدهای اعتمادسازی را در اینجا مطالعه کنید:
1- ارتباط موثر و هماهنگ کلید اعتمادسازی است
ارتباط موثر، کلید به دست آوردن تاثیرگذاری در مقام یک مدیر است. برای داشتن ارتباط موثر، باید با افراد خود رابطهای روشن، هماهنگ و هوشیارانه برقرار کنید. اولویتها و اهداف نباید به طور مداوم تکرار شوند اما در عوض باید در اعمال و تصمیمات مدیر خود را نشان دهند. لازمه این امر داشتن مهارتهای عامدانه در شنیدن است. مدیران باید به گفتههای کارکنان خود اهمیت دهند هم به صورت زبانی و هم غیرزبانی. آنها باید از مواردی که باعث پرت شدن حواسشان میشود اجتناب کنند و با این قصد به حرف کارکنان گوش دهند که کل پیام را دریافت کنند.
مدیران باید به طور مداوم مهارتهای ارتباطی خود را بهبود دهند. آنها باید به دیگران نشان دهند که تشنه توسعه پیشرفت شخصی و مهارتهای ارتباطی خود هستند. به این ترتیب اولویت شما برای داشتن مهارتهای ارتباطی موثر، به مرحله اجرا درآمده و کارکنان نیز به این کار تشویق میشوند.
نبایدها:
- از ایمیلها، پستهای صوتی و پیامهای بسیار طولانی که باعث گیج شدن کارکنان میشود اجتناب کنید
- در هنگام صحبت با کارکنان سعی کنید حواستان به هر دلیلی – افراد، تلفن یا کامپیوتر – پرت نشود
- وقتی در وقت گذاشتن برای بهبود ارتباط موثر خودتان با شکست مواجه شدید، انتظار موفقیت در این امر را از کارکنان نداشته باشید
2- شفاف و قابل اعتماد باشید
کارکنان دروغ و روراست نبودن را تشخیص میدهند. مدیر کسب و کار نباید تمام تصمیماتش را با همه کارکنان در میان بگذارد. اما در عین حال، در مورد کارهایی که به آنها محول میکند باید توضیحی واضح و صادقانه ارائه دهد. وقتی مدیران در صداقت و به دست آوردن اعتماد شکست میخورند، کارکنان در محیط کار مشغولیت کمتری پیدا میکنند. این رفتار باعث به وجود آمدن فضایی پر از سوء ظن شده و روابط کاری را تضعیف میکند.
قبل از اینکه با کارکنان به مشکل بخورید باید توجه داشته باشید که آنها افرادی بزرگسال هستند و همچون شما روی موفقیت سازمان حساب کرده اند. در هنگام ارائه بازخورد، چه مثبت و چه منفی صادق باشید. در مورد موانع و مسیرهای انحرافی موجود در راه رسیدن به اهداف نیز باید شفاف سازی کنید. وقتی رهبران به کارکنان اجازه میدهند در تصمیمگیریها درگیر باشند، وفاداری و درک عمیقتری به وجود میآید. وضوح، صداقت و شفافیت برای ایجاد اعتماد ضرورت دارد.
نبایدها:
- با این فرض که کارکنان متوجه نمیشوند، هیچ وقت حرف و عمل متفاوتی نداشته باشید.
- با به اشتراک گذاشتن ورژنهای متفاوت از حقیقت یا دروغ مصلحتی از تیم خود محافظت نکنید.
- در فراهم کردن بازخورد و داده کم کاری نکنید. در این صورت کارکنان درباره جایگاه شما گیج میشوند.
3- وارد بازی سرزنش نشوید
اکثر کارکنان میخواهند سازمانشان موفق شود. هیچ کس نمیخواهد شکست بخورد و با این حال گاهی اوقات شکست اتفاق میافتد. همه ما زمانهایی را تجربه کردیم که در آن ایدههای عالی به کار نیفتادند، تصمیمات به نتیجهای معکوس دست یافتند و پروژهها به نتیجه دلخواه ختم نشدند. با وجود این، شکست همچون نیش است. مواردی وجود دارد که باعث میشود این جراحت درد بیشتری داشته باشد، مثلا مدیری که برای شکست خود، فرد یا چیز دیگری را سرزنش میکند.
وقتی مدیران برای یک ایده یا تصمیم کاری را شروع میکنند و مسئولیت شکست را هم قبول میکنند اعتمادی عمیق در بین کارکنان ایجاد میشود. بعلاوه، این آزادی را هم به کارکنان میدهد تا به افکار بزرگ بیندیشند و مطمئن باشند از تکیه گاه امنی برخوردارند که آنها را تشویق میکند ایدههای بزرگ داشته باشند. به کمک چند مورد میتوانید اعتمادی را ایجاد کنید که فرد احساس کند در کارهایش مورد حمایت قرار دارد. رهبران و کارکنان باید به تصمیمات یکدیگر ایمان داشته باشند.
نبایدها:
- در موقعیتهای غیر معمول، با عدم ارائه بازخورد و راهنمایی مداوم باعث شکست تیم نشوید.
- مدیران دیگر را به خاطر اتخاذ تصمیماتی که باعث نارضایتی کارکنان شده سرزنش نکنید.
- اگر کارکنانتان را تشویق کردید تا ایده بدهند، در صورت شکست آنها را سرزنش نکنید.
4- ارتباط ایجاد کنید

رهبری تماما به معنی به انجام رساندن همه کارها نیست. شناخت سطوح شخصی کارکنان در هنگام کار نیز یک وظیفه است. وقتی مدیران برای شناخت بیشتر کارکنان وقت میگذارند، ارتباطی واقعی در کسب و کار ایجاد میشود.
برای شناخت کارکنان زمان صرف کنید. علایق، اهداف بلند مدت حرفهای و اولویتهای شخصی آنها را بشناسید. ببینید چطور میتوانید به آنها کمک کنید تا به اهداف خود در داخل و خارج از اداره دست پیدا کنند. به طور مرتب با کارکنان ملاقات کرده و برایشان وقت بگذارید. در فضای خارج از اداره با آنها هم قدم شوید. بدانید که ایجاد ارتباط حقیقی با ایجاد اعتماد آغاز میشود. وقتی شما روی موفقیت کارکنانتان سرمایه گذاری میکنید خواهید دید که آنها نیز روی شما حساب میکنند.
نبایدها:
- وقتی از کارکنانتان درباره زندگی شخصی، آرزوها و اهداف آنها سوال میپرسید از جزئیات غافل نشوید.
- تظاهر نکنید که روی موفقیت حرفهای آنها حساب کردهاید، و سپس خلاف آن را ثابت نکنید.
- نگویید که خانواده، استراحت و بازیابی آنها برایتان مهم است و پس از آن در خارج از وقت اداری پیامهای فراوان برایشان ارسال کنید.
5- الگو باشید
در هنگام رهبری تیم از نمونه سازی غافل نشوید. فرهنگ تیم توسط مدیرانی ایجاد میشود که آن را براساس اعمال و تصمیمات خود شکل دادهاند. وقتی مدیر بهبود مهارتهای ارتباطی خود را در اولویت قرار میدهد، کارکنان نیز این کار را خواهند کرد. وقتی مدیران صادق باشند و در تصمیمات خود شفافیت داشته باشند، کارکنان نیز در اعمال، موفقیت و شکست صادق خواهند بود. وقتی مدیران مسئولیت انتخابهای بد و شکست را بپذیرند، کارکنان به سختی تلاش خواهند کرد تا موفقیت را به دست آورده و برای اعمالشان نیز مسئولیت پذیر خواهند بود.
با تلاش برای توسعه اتصال حقیقی با کارکنان، اعضای تیم سخت تلاش خواهند کرد تا یکدیگر را بیشتر بشناسند. وقتی مدیر آنها را در اولویت خود قرار دهد، اعضاء هم موفقیت تیم را در اولویت خود قرار خواهند داد.
نبایدها:
- با گفتههایتان مدیریت نکنید، این کار را با اعمالتان انجام دهید.
- فکر نکنید کارکنان متوجه یکسان نبودن گفتار و اعمال شما نمیشوند
- از مدیران ضعیف گزارش ندهید و از آنها به عنوان یک بهانه برای انجام کارهای مشابه استفاده نکنید.
شما به تنهایی نمیتوانید موفق شوید. موفقیت شما به تیمتان بستگی دارد. برای تجربه موفقیت، روی سازمان و تمرین اعمالی سرمایه گذاری کنید که باعث افزایش اعتماد میشود. تیمتان را در اولویت قرار دهید و متعهد شوید که به بهترین شکلی که برایتان ممکن است مدیریت کنید.
منبع: entrepreneur
Comments 4